موضوع: تفسیر سوره تکویر
تاریخ پخش: 76/05/16
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» (تکویر/6-1).
1- آمادهسازی مخاطب و شنونده
اول یک نکته روانی بگویم: در تبلیغ وقتی آدم حرفی میزند که جا بیفتد، ورود به آن حرف یک روانشناسی تبلیغات میخواهد. که این حرف را چگونه بگوید. مثل این است که در ساختمان سازی آجر را در کنار هم بچینیم. ممکن است یک ساختمان زیبا شکل بگیرد ممکن هم هست که یک ساختمان زشت شکل بگیرد. آجر همان آجر است. طرز چیدنش مهم است.
یکی از جاهایی که طرف مقابل برای شنیدن توجهش بیشتر میشود این است که در اول کلام «اگر» بگوییم. آقا زاده! اگر درسهایت خوب بود… اگر نمره انضباطت خوب بود… اگر خطت خوب بود… اگر در تابستان شنا یاد گرفتی… اگر، اگر… در این صورت طرف تشنه شنیدن باقی جمله میشود.
یکی دیگر از جاهایی که توجه شنونده جلب میشود این است که آغاز سخن با «قسم» شروع شود. حسن آقا! به خدا، به پیغمبر(ص) به قرآن، به امام حسین(ع)، به امیرالمؤمنین(ع)، به فاطمه زهرا(س)، به به… چه میخواهی بگویی؟!! اینها هیجان آور است، که آدم اول حرفش را با اگر و قسم آغاز کند. و لذا بعضی سورههای قرآن با اگر شروع میشود. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» (تکویر/1) آن زمانی که خورشید تاریک میشود. آن زمانی که ستاره… آن زمانی که کوهها… آن زمانی که سرمایهها… آن زمانی که حیوانات… آن زمانی که… همه را میگوید تا طرف بگوید: باقی آن را بگو، جانم به لب رسید. این فرم از سخن گفتن، تحریک آفرین است. مثل قسم خوردن. «وَ الْفَجْرِ» (فجر/1) به خدا قسم. «وَ لَیالٍ عَشْرٍ» )فجر/2) به شبهای ده گانه قسم. قسم…
در 29 سوره با کلماتی مثل «الف لام میم، طا سین میم،… » بعد از بسم الله اینها آدم را قلقلک میدهد و او را تحریک میکند تا ادامه مطالب را گوش کند. و این کار، در دنیای تبلیغات امروز به چشم میخورد. برای 2 دقیقه تبلیغ، 2 میلیون به تلویزیون میدهند و میخواهند که این تبلیغات طوری باشد که شنونده را برای شنیدن بقیه تبلیغ فرا میخواند.
2- توجه به حوادث آستانه قیامت
«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» آنگاه که خورشید، در هم پیچیده، تاریک و کور میشود، بعضیها میگویند: ریشه «کُوِّرَتْ» همان کور است یعنی تاریک و نابینا. بعضی نیز میگویند: «کُوِّرَتْ» کور یعنی در هم پیچده شدن میآید. این آیه این مطلب را میخواهد بگوید که: این نظام، پایان دارد. همانطور که عمر انسان پایان دارد، عمر خورشید و جهان هستی نیز پایان دارد. میخواهد به خورشید پرستها بگوید: چیزی را عبادت نکنید که از بین میرود.
«وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ» وقتی که ستارهها رو به خاموشی نهند.
«وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ» وقتی که کوهها از دل زمین کنده میشوند. (راه میافتند، به هم میخورند، تکه تکه میشوند. و تکه تکه به هم میخورند و شن میشوند. شنها به هم فشار میآورند و مثل پنجه نرم میشوند.
«وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ»، «الْعِشارُ» در زبان عرب، شترهای جوان زردپوست بودند و در آن زمان سرمایه محسوب میشدند. مثل سکه و دلار در زمان ما: و ما از «عِشار» در اینجا به سرمایه یاد میکنیم. وقتی که سرمایهها تعطیل میشوند. یعنی چنان هیجان خواهد بود که هر که هرچه دارد رها میکند و به فکر خودش خواهد بود.
«وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» زمانی که حیوانات وحشی گردآوری میشوند.
«وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» زمانی که دریاها به جوش میآیند. یا به هم متصل میشوند.
وقتی زمین لرزه میشود، گداختگی مغز زمین به شکم دریا میخورد و آب دریا به جوش میآید. «سُجِّرَتْ» را هم به معنای جوش آمدن معنا کردهاند و هم به معنای به هم وصل شدن، چون وقتی زمین و کوه از جا کنده شدند به هم وصل میشوند. «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» (تکویر/7) وقتی جانها و روحها به هم جفت میشوند. یا یعنی روح با جسم جفت میشود، یا مؤمنین با فرشتگان قرین میشوند، و مجرمین با شیطان قرین میشوند. خلاصه آن زمانی که: کند همجنس با همجنس پرواز…
3- اهمیت دفاع از مظلوم
«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» (تکویر/9-8) «مَوْؤُدَهُ» دختری است که زنده به گور شده است. دختری که زنده به گور شده مورد بازجویی قرار میگیرد. میگویند: به چه گناهی این دختران را کشتید؟!! چه میخواهد بگوید؟! میخواهد بگوید: دفاع از مظلوم. قیامت که به پا میشود سؤال میکنند: که چرا کسی مظلوم شد؟ آقا مؤمن نیست! خوب نباشد. کفار جاهلی که دخترانشان را زنده بگور میکردند، هم خودشان کافر بودند و هم دخترانشان. بچه کافر بودند. بچه کافر هم خونش محترم است. مسلمان نیست، انسان که هست.
دفاع از مظلوم لازم است اگر چه آن مظلوم کافر باشد. تمام حوادث رخ میدهد، قیامت بپا میشود برای اینکه از یک دختر کوچولو بپرسند، یعنی خون مهم است. دفاع از مظلوم مهم است. یعنی روز قیامت، مسئله مظلومها مورد بررسی قرار میگیرد.
اینطور هم نبود که آن کفار جاهلی نفهمند که چه کار میکنند! شخصی نزد پیغمبر(ص) آمد و گفت: ده تا دختر داشتم و هر ده تا را زنده بگور کردم! قرآن میفرماید: وقتی به او میگفتی: خانمت دختردار شد، صورتش سیاه میشد! «أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ» (نحل/59) تراب یعنی خاک. آیا این را در خاک کنم. «یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ» (نحل/59) قایم میشد.
4- اسلام تنها مدافع حقوق زنان
اینگونه بود که به حقوق زنان ضربه وارد شد. البته حالا هم ضربه وارد میشود. الآن هم به زن به عنوان انسان کامل نگاه نمیکنند. دنیای غرب به عنوان وسیله شهوت به او نگاه میکند! اگر کسی باشد که به زن احترام بگذارد همان اسلام است. که پیغمبر(ص) دست زهرا(س) را میبوسد. و به او میفرماید: جان پیغمبر فدای تو باد. اگر کسی مقامی به زن داده اسلام داده است. دنیای غرب، زن را وسیله فروش اجناس و تبلیغات و شهوات و سکس و… قرار داده است. هم در زمان جاهلیت قدیم و هم در زمان تمدن امروز به زن ضربه خورد. آن چیزی که به زن مقام داده، اسلام است. یکی از آقایان رفته بود در دانشگاه سخنرانی کند، گفته بود که: حضرت علی(ع) در نهج البلاغه راجع به زن این جمله را گفته: زن ناقص العقل است: «إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِیمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ الْعُقُول» (نهجالبلاغه/خطبه 80). این را گفته و یک ریگی هم در کفشش بوده است.
خوشبختانه امروز دنیای کامپیوتر این مسائل را حل کرده است. یعنی یک کلمه را در تمام روایات میگردد و پیدا میکند. ما وقتی دکمه کامپیوتر را زدیم، دیدیم که همان حضرت علی(ع) که فرموده: زن ناقص العقل است، فرموده: زن عقلش کامل است. پس پیداست یکی عقلش کامل است و دیگری عقلش ناقص. مثل مردها. یک جا میگوید: با زن مشورت نکنید، یکجا میگوید: مشورت بکنید. یکجا میگوید: مشورت کن. هرچه میگوید ضدش را انجام بده. این پیداست که: زنهایی که زود نظر هستند، و دنیا را فقط زرق و برق میبینند و چشم آنها به ظاهر است، میگوید: با این زنان مشورت کنید و هرچه گفتند بر عکسش را عمل کنید. داماد خوبه؟! بله خوبه، خونه داره. ماشین داره. خوب رابطهاش با خدا چگونه است؟! نه نماز نمیخواند. ولی خوش تیپ است؟ کجا او را دیدی؟ در پارک. یعنی همینطور تو پارک و تو باغ وحش و در کنار خیابان و… اگر دید زن اینگونه بود هرچه گفت: ضدش را انجام بده، چون عقلش ناقص است. اما زنهایی هم داریم که واقعا از مردشان بهتر میفهمند. و لذا حضرت فرمود: عقلش را تجربه کردهای، میدانی که این زن مخش کار میکند.
نباید یک کلمه را برداریم به چهار تا دانشجو که از این حدیث خبر ندارند. این حدیث را بگوییم و او را تحریک کنیم و این حدیث دیگر را نگوییم. مرد این است که هر دو را با هم بگوید. این انصاف نیست.
5- قیامت روز حسابرسی
«وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ وَ إِذَا السَّماءُ کُشِطَتْ» (تکویر/11-10) زمانی که نامههای عمل گشوده میشود. قرآن میفرماید: نامهای جلوی انسان میآید، میگویند: «اقْرَأْ» بخوان. چه چیزی را؟ «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً» (اسراء/14) نامه خودت است. بخوان! هرچه خودت گفتی همان را عمل میکنیم. قاضی خودت باش. بگو با این جرم تو چه میکنیم؟! 48 سال از عمرت گذشت، یک رکعت نماز با توجه نخواندی؟ با هر کس و نا کسی با توجه حرف زدی، ولی با خدایت حرف نزدی و یا موقع حرف زدن حواست جای دیگر بود. خودت بگو با تو چه کنیم؟ در کوچه شما خانواده شهید است. 4 سال است که به دیدار آنها نرفتهای؟! خودت بگو با تو چه کنیم؟ در تابستان هر هفته با همسرت گردش رفتی، یکبار به بچه همسایه نگفتی بیا تو هم با ما بیا گردش. کتابخانهات پر از کتاب بود، جوانها هم پول کتاب خریدن نداشتند، یکبار نگفتی: جوانها بیایید کتابها را بخوانید و یا به امانت به خانهتان ببرید. خودت بگو با تو چه کنیم؟!
آن زمانی که آسمان از جا کنده میشود. «وَ إِذَا الْجَحیمُ سُعِّرَتْ وَ إِذَا الْجَنَّهُ أُزْلِفَتْ عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ» (تکویر/14-12) آتش شعله میکشد. در قیامت برای بعضی آتش شعله میکشد، برای بعضی بهشت نزدیک میشود. و هر کس میداند که چه کرده است. آقای حسان اینها را به صورت شعر در آورده است.
«فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ» (تکویر/18-15) به ستارههایی که باز گردانده میشوند سوگند. به ستارههای که حرکت میکنند و از چشمان شما پنهان هستند، سوگند. به شب آن وقتی که دارد تمام میشود و به صبح میرسد، سوگند. به صبح آنگاه که میدمد سوگند.
«إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَریمٍ» (تکویر/19) این قرآن پیام و پیام آوری گرامی است. یعنی این حرفها جدی است.
6- یاد قیامت عامل تربیت و بازدارندگی از گناه
از قیامت غافل نباشیم. تمام گناهانی که بشر مرتکب میشود برای این است که از قیامت غافل است. اگر بداند که: این کار بدی را که میکند باید جواب بدهد، آنرا انجام نمیدهد. ما همگی معاد (قیامت) را قبول داریم. به هر گه بگویی میگوید: من مسلمان هستم و قبول دارم. اصلا ایمان به معاد و قیامت، فقط مخصوص اسلام نیست، همه ادیان آسمانی، قیامت را قبول دارند. تمام پیامبران میگفتند: «إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظیمٍ» (اعراف/59). بحث این است که ما فراموش میکنیم: احساس نمیکنیم که قضیه جدی است. ایمان داریم ولی فراموش میکنیم. مثل این است که بگوییم: کوه هیمالیا بزرگ است ولی در زندگی ما نقشی ندارد.
قیامت هست (بزرگ هم هست) اما فعلاً بگذار زندگیمان را بکنیم. اگر انسان بداند که: این کلاهبرداری، این اسراف، این دروغ، این غیبت، این آبروریزی، امضای ناحق… اگر ایمان به معاد زیاد شود، آمار گناه کم میشود. ما ایمان به قیامت داریم منتهی: «بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» (ص/26). در این باره دو تا آیه در قرآن داریم. در یکی میفرماید: «لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ» (غافر/27) در یکی دیگر میفرماید: «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» عدهای ایمان به قیامت ندارند. و عدهای ایمان دارند ولی فراموش میکنند. خداوند به کم فروشها میگوید: سر چه کسی کلاه گذاشتی؟! بعد میفرماید: «أَ لا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ» (مطففین/4) آن آقایی که کلاهبرداری کرد گمان نمیکند که روز قیامت مبعوث خواهد شد «لِیَوْمٍ عَظیمٍ» (مطففین/5) فکر نمیکند برای روز بزرگی باید جواب بدهد؟!
7- گواهان و شاهدان قیامت
حدیث داریم که: دستشویی را در دورترین نقطه خانه بگذارید. بر خلاف الان که در داخل خانه (آپارتمان) دستشویی درست میکنند. شخصی رفت دستشویی. دید که همسایهها ساز و رقص و بزمی است. ایستاد و گوش داد. بعد هم آمد پیش امام(ع) و گفت: من خودم اهل مطرب و… نیستم. اما رفتم دیدم که بد نیست. گوش دادم. گناه کردم؟! امام(ع) این آیه را فرمود: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (اسراء/36) همانا گوش، چشم، دل همگی در برابر خداوند مسؤول هستند.
قرآن میفرماید: دست شهادت میدهد که چه کارهایی انجام داده است. «پا» هم شهادت میدهد. «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» (نور/24) پا چگونه حرف میزد؟! همانطورکه زبان حرف مینزد پا هم حرف میزند. زبان مگر یک تکه گوشت نیست؟ گوشت هم استخوان است. همان خدایی که قدرت دارد زبان (استخوان) را به صحبت وادارد، همان خدایی که قدرت دارد چشم (پی) را به دیدن وادارد، همان خدا، دست و پا را به صحبت کردن و شهادت وامی دارد. ولذا قرآن میفرماید: «لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا» (فصلت/21) چرا علیه من شهادت میدهی (انسان به اعضایش میگوید)؟! میگویند: دست خودمان نیست، خدا ما را به زبان در آورد. دست خدا باز است.
آقایان گناه زیاد شده است! خیلی گناه میشود. کسی هم نهی از منکر نمیکند. و میگوید: دیگر فایدهای ندارد. همه از کنار گناه رد میشویم، یک ذره یک ذره هم خودمان معتاد میشویم به گناه. مسئله مهمی است. من علت اینکه آیات معاد را میخوانیم این است که یک مقدار به یادمان بیاید که قیامتی هم وجود دارد.
8- وسواس جامع گناهان و درمان آن
از گناهانی که بیشتر در فصل تابستان شایع است اسراف آب است. ما خیلی زن و مرد وسواسی داریم. وسواسی بودن یک مریضی نیست بلکه ده، پانزده رقم مرض دارد. وسواسی همه مردم را نجس میداند. شما عوارض وسواسی بودن را اگر در نظر بگیرید میبینید که خیلی عوارض سوء دارد. وسواسی هم همه مردم را لا ابالی میداند. میگوید: تمیز منم، پاک منم، باقی مردم نجس هستند. و به مردم سوء ظن دارد. وسواسی شیر آب را تا آخر باز میکند و یک مرتبه آب دیگر خانه کم میآید و با این کار حق دیگر را میدزدد. وسواسی میگوید: رسول خدا(ص) دروغ گفت!!؟ چون پیغمبر(ص) میگوید: پاک شد. آن آقا و خانم میگویند: پاک نشد. میگوید: دست خودم نیست! چرا دست خودت نیست. من همین الان یک صیغه برای همه وسواسیها میخوانم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» آقایان و خانمهای وسواسی! تمام کارهایتان را نجس انجام دهید، بنده هم گناهش را قبول میکنم. هی میخواهد بگوید: الله اکبر، میگوید: ا.. ا.. لله… میگویم: بابا بگو الله اکبر و نمازت را بخوان. اگر نمازت باطل بود گردن من. من گناه همه را قبول میکنم. شما همان چیزی را که در رساله مراجع آمده عمل کنید، اگر پیش خودتان گفتید: نجس است، بگویید: گناهش گردن قرائتی. و کارتان را انجام دهید. من این کار را از مراجع یاد گرفتهام. چون وقتی وسواسیها پیش مراجع میرفتند، ایشان به آنها اینگونه میفرمودند. شخصی پیش یکی از مراجع رفت و گفت: وقتی میخواهم نماز بخوانم، نیتم نمیآید. ایشان فرمود: نماز بدون نیت بخوان گناهش گردن من. من هم گاهی دچار وسواس شدهام. مثلا فکر کردهام که لباس پاک نشده است. موقع نماز در دلم گفتم: 2 رکعت نماز با لباس نجس میخوانم. وقتی گفتی: با لباس نجس! شیطان انسان را ول میکند. 2 رکعت نماز غلط با لباس نجس میخوانم. وسواسی بالاخره باید دل بکند از کارش. وسواسی گناه کبیره میکند. امام میفرماید: اگر کسی بیش از نصف لیوان آب را دور بریزد، گناه کبیره کرده است. اسراف از گناهان کبیره است. و دور ریختن نصف لیوان آب نیز گناه کبیره است. با این کمبود آب، چرا وسواسیها این کار را میکنند؟! تهران 8-7 میلیونی با 3 تا سد میچرخد. بعد حساب شده است که اگر هر شخص یک دهم در مصرف آب صرفه جویی کند، جمعا به اندازه یک سد صرفه جویی شده است.
9- صرفهجویی و مصرف صحیح
صرفه جویی در نان: امسال گندم دیمی کم است. البته یک خبر خوش برایتان بگویم: عجیب است! الله اکبر. پارسال ما یکروز ایران را گشتیم و روضه زکات خواندیم. هیچ استانی به اندازه فارس استقبال نکردند. نسبت به استانهای دیگر خیلی خوب بود. 800 میلیون تومان استان فارس پارسال زکات دادند. امسال در استان فارس 40 درصد باران نسبت به سال گذشته کم باریده است. ولی تولید گندم زیاد شد. معنی برکت هم همین است. چون پارسال زکات دادند تولید گندم با 40 درصد باران زیاد بالا رفته است. (اینها را از قول استاندار فارس میگویم. ) این برکت زکات است. یک چیز دیگر هم بگویم که مال یک استان دیگر است. در یک استان هرچه گفتیم، یک ریال هم زکات ندادند. امسال 170 میلیارد تومان از نظر کشاورزی ضربه خوردند. این حرف را هم از زبان آقای میرزاده رییس سازمان برنامه بودجه میگویم. قصه را بشوخی نگیرید. وقتی گفتند: بده، شما هم بدهید. امام کاظم(ع) فرمودند: اگر گفتند در راه حق پول بده و ندهی، دو برابر آن را در راه باطل خرج خواهی کرد. خداوند فرموده: «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (بقره/3) خداوند فرموده: بده. 80 درصد خودت بخور. 20 درصد به دیگران بده.
کارشناسها گفتهاند: مقداری که جمهوری اسلامی با دلار گندم میخرد همان مقداری است که نانواها بد میپزند و ما بد میخوریم. دلار میدهیم، گندم میخریم. بد میپزیم و نفله میکنیم. اگر همه آنچه تولید میکنیم خورده شود، دیگر نیاز به خرید گندم نخواهیم داشت. اگر از خرید گندم بی نیاز شویم میدانید چه اثرات مفیدی دارد؟ در این صورت دیگر مدرسه سه شیفته نخواهیم داشت.
صرفه جویی در کاغذ: معاون وزیر آموزش و پرورش میگفت: در بعضی از کشورها محصلینش یک کتاب را 9 نفری میخوانند. یعنی یکی میخواند، امتحان میدهد و به دیگری میدهد. ما میگوییم: بهداشتی نیست! بچه دلش میخواهد کتابش نو باشد. با همین خرده حسابها الآن هزاران معلم داریم که قشر عظیم ایشان یک اتاق هم ندارند. اگر در چاپ کتاب صرفه جویی شود، برای هر معلمی میتوان دو تا اتاق ساخت. 160 میلیون جلد کتاب چاپ میشود و میانگین قیمت کتاب از مثلاً 100 تومان باشد. با صرفه جویی در این پول میتوان برای معلمین بی خانه دو تا اتاق ساخت. بچه میگوید: من کتاب کهنه نمیخواهم. چون میگوید: من نمیخواهم معلمش بی خانه است. آنوقت معلم بی خانه چه میکند؟ عصرها میرود تاکسیرانی! یا شغل دوم دارد. معلمی که شغل دوم دارد دیگر وقت مطالعه ندارد. معلم کم مطالعه شاگردش هم کم سواد خواهد بود. معلم بی نشاط شاگردش هم بی نشاط است. با این کار به خودمان ضربه میزنیم. ما میتوانیم مشکلات خودمان را حل کنیم. بیرون کردن شاه و مبارزه با صدام ثابت کرد که ایرانیها هر کاری بخواهند میکنند. ما میتوانیم در هر سازمانی، هر ادارهای، هر کارخانه و هرجای دیگری صرفه جویی کنیم. الآن در بسیاری از جاها در بین راه وقتی میخواهند نماز بخوانند نمازخانه نیست. میگوییم: بسازید میگویند: بودجه. ما چند وقت پیش با برخی از مسؤولین در این رابطه جلسهای داشتیم.
ما خیلی از کارها را میتوانیم در یک سالن انجام بدهیم و نیازی به ساختن چند سالن وجود ندارد. میتوان یک نمازخانه ساخت که یک در آن در مدرسه یا سربازخانه و… باشد و در دیگرش بیرون. موقع نماز اول مدرسهایها نماز بخوانند و سپس درب بیرون باز شود و دیگران در آن نماز بخوانند. میشود این کارها را انجام داد.
صرفه جویی در عمر از همه چیز مهمتر است. نگویید که من فارغ التحصیل هستم. باز هم درس بخوانید و از عمرتان استفاده کنید. در دقیقه آخر این آیه را میخوانیم: «قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ» (زمر/15).
ای پیامبر به مردم بگو که زیانکاران آنان هستند که خود و اهل بیت خود را در قیامت به خسران جاودان در افکنند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»