تفتیش و جاسوسی

موضوع: تفتیش و جاسوسی 
تاریخ پخش: 12/08/59
بسم اللّه الّرحمن الّرحیم
بررسی مسئله‌ی تفتیش و جاسوسی موضوع ما است. ما در این زمینه دو تا مطلب داریم. 1- قرآن یک جا می‌گوید: «لا تَجَسَّسُوا»(حجرات/12) تجسس نکنید. یک جا می‌گوید: «المجالس بالامانه» مجلس امانت است. این یک مورد است. یک جای دیگر امام می‌فرماید: مردم باید همه جاسوس باشند. این سخن امام است. اینها با هم اختلافی ندارد. چون مواردش فرق می‌کند.
1- در مواردی تجسس باید با تحقیق باشد
عرض کنم، مثال سینما را می‌گویم. گفتم: مثلاً کسی بگوید: سینما خوب است یا بد است؟ شما بگویید؟ کلمه‌ی سینما بد است یا خوب است؟ نه می‌شود گفت بد است و نه می‌شود گفت: خوب است. حرف زدن خوب است یا بد است؟ تا چه حرفی بزنیم. سینما فیلم بد بگذارد، بد است. فیلم خوب بگذارد خوب است. اینکه می‌گویند: تجسس نکن، یعنی در حال عادی تجسس نکن. یعنی بنده دارم می‌روم، شما می‌گویی که آقای قرائتی، می‌گویم: بله، می‌گویی: بیا. شما جز کدام دار و دسته هستی؟ به تو چه! اینکه در قانون خبرگان، در قانون اساسی، می‌گوید: تفتیش عقائد ممنوع و کسی را به خاطر داشتن عقیده نباید مورد تعرض قرار داد، این معنایش این است که اگر حالا حالت طبیعی بود، اما اگر خواستیم دختر به او بدهیم، خواستیم پسر به او بدهیم، خواستیم نزد او پول بسپاریم، اینجا هم باید تفتیش نکنیم.
اصلاً قرآن به پیغمبر سفارش می‌کند و می‌گوید: «إِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ»(ممتحنه/10) اگر زنان با ایمان نزد تو آمدند و گفتند: یا رسول الله ما چند نفر زن هستیم به تو ایمان آوردیم، زود باور نباش. «فَامْتَحِنُوهُنَّ» یعنی تفتیش کن. وارسی کنید. قرآن می‌فرماید: «فَامْتَحِنُوهُنَّ» اینها را امتحان کنید. امتحان کنید یعنی چه؟ یعنی تحقیق کنید که راست می‌گویند، یا دروغ می‌گویند. سؤال: آیا در اسلام تفتیش عقائد هست یا نیست؟ هست. اگر چند نفر زن از مکه نزد تو در مدینه آمدند و گفتند: یارسول الله ما چند نفر زن هستیم، هجرت کردیم و به مدینه آمدیم، هرچه گفتند به حرفشان گوش نده. زود باور نباش. تفتیش کن. تحقیق کن. شاید اینها دروغ می‌گویند. شاید کلاه بردار باشند.
یک آیه‌ای برایتان بخوانم، آب پاک را روی دستتان بریزید. این آیه مفصل ایت. ابتدا می‌فرماید: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا»(حجرات/6) آخرش می‌فرماید: «فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ» (حجرات/6) پیغمبر شخصی را برای ماموریتی فرستاد. ایشان وقتی وارد حوزه‌ی ماموریتی خودش شد، مردم به احترام اینکه او نماینده‌ی رسول خدا است، برای استقبال آمدند. ایشان وقتی دید مردم دارند برای استقبال می‌آیند خیال کرد دارند می‌آیند تا او را بزنند. فرار کرد. به رسول اکرم گفت: نزدیک بود مرا بکشند. زود اعلام جنگ مسلحانه کن. فوری آیه نازل شد، پیغمبر! این آدم فاسق است. اگر یک فاسق آمد و خبری داد، «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» امت اردن فاسق است. رادیو مصر فاسق است. ولذا تمام کسانی که اخبار را گوش می‌دهند، هر رادیو خارجی باشد، می‌گوید: «فتبینوا» باید تحقیق کنی. مگر نه این است که رادیو آمریکا یکساعت برنامه گذاشته است، چون آمریکا یک برنامه‌ای دارد که سراسری است. یعنی تمام مردم آمریکا به آن برنامه اهمیت می‌دهند و در آن برنامه‌ی سراسری که همه به آن اهمیت می‌دهند، مدت‌ها تبلیغ کرده که ایران از اسرائیل اسلحه خریده است. آن وقت این جنایت است که یک مسلمان خواسته باشد مطالبش را از رادیو(بی بی سی) گوش بدهد. بله، ممکن است اینها راست هم بگویند، اما باید «فتبینوا» اگر یک مسلمانی از رادیو اسرائیل و عراق، بی بی سی و آمریکا و غیره، از رادیو‌های بیگانه خبری را شنید، اگر تحقیق نکرده پخش کرد، مورد مذمت قرآن است. قرآن می‌گوید: یک عده مسلمان نما هستند همینکه «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا»(نساء/83) تا یک چیزی را شنیدند، بدون اینکه تحقیق کنند، پخش می‌کنند. تحقیق کنید یعنی تفتیش کنید. کلمه‌ی «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» اگر فاسق خبر آورد تحقیق کنید، یعنی تفتیش کنید. یعنی بررسی کنید. «فَامْتَحِنُوهُنَّ» زن‌هایی که می‌آیند می‌گویند: یا رسول الله ما مسلمان هستیم، امتحان کن. وارسی کن که راست می‌گوید یا دروغ می‌گوید؟ آن وقت به دنبال آن می‌گوید: یا رسول الله اگر تحقیق نکرده گوش به حرف این آقا بدهی، بگویی: اینها برای جنگ می‌آمدند، یک ارتشی تشکیل بدهی، بعد می‌بینید زدند و کشتند، بعد غصه می‌خورید که اشتباه شده است. دنبال آیه می‌گوید: «فتصبحوا» یعنی صبح می‌کنید. در حالی که «عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ»(حجرات/6) نادم به معنی ندامت است. از کارهایی که انجام دادید، پشیمان هستید. می‌خواهم بگویم: ‌ای جامعه‌ی اسلامی هر عملی که اگر انجام ندهید، غصه می‌خورید باید جلوی آن را از قبل بگیرید. نگذارید که بگویند: عزا، عزاست امروز، روز عزاست امروز. امام عزیز ما صاحب عزاست امروز.
2- قبل از اتفاق باید تفتیش و وارسی کرد
نگذارید وقتی شهید دادید بعد جیب‌ها را وارسی کنید. از قبل جیب‌ها را وارسی کنید. آیا در رخت کن فلان مجلس اینکه جیب من را تفتیش می‌کنند درست است؟ بله، چون قرآن گفته است هرکاری که اگر انجام ندهید غصه خواهید خورد، باید قبلاً این کار را می‌کردید. این متن قرآن است. پیغمبر آمده است و به تو می‌گوید: می‌خواستند او را بکشند. نه! اینها برای استقبال از او می‌آمدند. کج می‌گوید. افرادی را که کج می‌گویند، وارسی کنید. شاید اگر به حرف او گوش دهید، مرتکب حمله‌ای شوید که بعد غصه بخورید که چرا عده‌ای کشته شدند. این آیه به دنبالش علتی دارد که می‌گوید: کاری نکنید که بعد غصه بخورید. ما هرکجا تفتیش نکنیم، بعد غصه می‌خوریم. پس از قبل واجب است که تفتیش کنیم. آخوندها یک بیانی دارند. اصطلاح طلبگی است. می‌گویند: «العلت یوامن و یخسم» یعنی اگر دنبال یک چیزی علتش آمد، مثلاً می‌گویند: شراب حرام است. برای اینکه مست می‌کند. حالا اگر یک قرصی پیدا شد، شراب هم نیست قرص است. آن قرص را هرکسی بخورد مست می‌شود. حرام است یا حرام نیست؟ حرام است. چرا؟ برای اینکه ما با شراب پدرکشتگی نداشتیم. اگر می‌گفتیم شراب حرام است، می‌گوییم: برای اینکه مست می‌کند. پس اگر قرص هم این برای اینکه را داشت، قرص هم حرام است. اگر کسی یک لباسی را پوشید که تا این لباس را می‌پوشد مست می‌شود، پوشیدن آن لباس هم حرام است. چون ملاک مست بودن است. اینجا می‌گوید: به حرف فاسق گوش ندهید. برای اینکه ممکن است مرتکب کاری شوید که بعد غصه بخورید. پس ملاک این است که انسان دست به کاری بزند که بعد دچار غصه نشود. هر عملی که نتیجه‌اش غصه خوردن باشد، باید از این عمل پیش گیری شود.
الآن اگر جامعه‌ی ما جاسوسی نکنند، همه‌ی مردم با دقت مسائل را زیر نظر نگیرند، ممکن است باز مطهری‌هایی را از دست بدهیم. «فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ»(حجرات/6) سؤال: آیا جاسوسی در اسلام هست یا نه؟ نگاه کنید ببینید مطهری شهید می‌شود یا نمی‌شود. اگر به خاطر جاسوسی نکردن ما باز مفتح‌ها و آیت الله صدرها و بهشتی‌ها، اگر به خاطر ترک جاسوسی باز هم عزا، عزاست امروز خواهیم گفت، اینجا باید جاسوسی شود که نادم نشویم. مسئله این است که انجام دادن یا انجام ندادن چه کاری ندامت را به دنبال دارد؟ هرکاری که دنبال آن ندامت است، باید انسان انجام دهد. اگر می‌گوییم: شراب نخور برای مستی‌اش است. اگر یک جلیقه، یک قرص، حتی میوه‌ای هم شما را مست می‌کند، نباید بخورید. ملاک این است که نکند غصه بخورید. پس اگر ملت ما بی تفاوت باشند و بگویند: به من چه؟ حالا این ایستاده، خوب بایستد. رفت، رفت. این موتور دو پشته است. نگاه کردن، نگاه کنند. این ماشین دائم چراغش روشن و خاموش می‌شود. این ماشین تحت تعقیب است. به ما چه؟ اگر گفتی به ما چه و فردا کسی را از دست دادی و نادم بودی، پس باید از قبل بی تفاوت نباشی.
3- برای تسلط بر دشمن می‌توان خانه‌هایی را خراب کرد
من اینها را یک زمانی به مناسبتی گفتم. ولی حالا هم یک تک جمله‌هایی پشتوانه‌ی حرف هایم بگویم. خانه خراب کردن در اسلام داریم یا نه؟ مثلاً خانه‌ای تیمی است و ما نمی‌توانیم در خانه نفوذ کنیم، جز اینکه خانه را خراب کنیم. خراب کنیم یا نه؟ قرآن می‌گوید: «یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنینَ»(حشر/2) یعنی خدا توسط دست مومنین خانه‌هایی را خراب می‌کند. مرحوم شهید می‌فرماید: اگر تسلط بر دشمن جز از راه خرابی نشد، آنجا خراب کردن جایز است. کما اینکه شلاق زدن جایز است. اگر کسی مسلمانی را، دشمن مسلمانانی را جلو ببرد. مثل اینکه حزب کمونیست و دموکرات اوایل جنگ کردستان بچه‌های کوچک را جلو می‌بردند که راه نفوذ بر آن ضد انقلاب جز از راه کشتن این کوچولوها نبود. آنجا هم جایز هست. اگر کفار آمدند مسلمان‌ها را سپر قرار دادند، اسلام می‌گوید: مسلمان‌هایی که سپر هستند باید کشت تا شما دسترسی به کافر پیدا کنید. درخت قطع کردن در جنگ حرام است امااگر راهی برای اینکه پوزه‌ی دشمن به خاک مالیده شود، جز از راه قطع درخت امکان ندارد باید درخت را هم قطع کرد.
4- مسجد اگر لانه جاسوسی باشد باید خراب شود
پیغمبر مسجد ضرار را خراب کرد. چرا؟ مسجد بود. خانه‌ی خدا بود. اما چون مرکز توطئه بود، این مسجد را دشمن‌های داخلی ساخته بودند و به اسم مسلمان در آن جمع می‌شدند. «وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ»(توبه/107) این خانه کمینگاه خانه‌های دیگر بود. مسجدی هم که لانه‌ی جاسوسی باشد باید خراب شود.
5- انواع جاسوس در کلام علی (ع)
ما در اسلام دو سه نوع جاسوس داریم. در نهج البلاغه یک جا جاسوسی عمومی است. که حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: «بلغنی انک»، «بلغنی» یعنی از مردم شهر فلان منطقه به من ابلاغ کردند. یعنی به من گزارش دادند. این یک معنا بود. گاهی گزارش عمومی نیست. یک شخصی را معین می‌کنیم. می‌ گوییم: تو مامور هستی که اطلاعات جمع کنی. ولذا می‌گوید: «عینی بالمغرب» ببینید این دو تعبیر در نهج البلاغه است. یعنی چشمی که من در منطقه‌ی مغرب دارم. یعنی معلوم می‌شود حضرت علی(ع) در منطقه‌ی مغرب، یک چشمی را نصب کرده بود. گفته بود: در آن منطقه و در آن حوزه برو و خبرها را به من بده. «عینی بالمغرب» یعنی وقتی جاسوسی خصوصی است. یعنی ایشان را برای جاسوسی نصب کردند. یک وقت نصب نکردیم می‌گوییم: جاسوسی 36 میلیونی! حضرت علی(ع) به مالک اشتر می‌گوید: «وبعث العیون» یعنی یک چشم‌هایی را انتخاب کن تا ریز و درشت خبرها را بگویند.
6- جاسوس گذاشتن پیامبر
پیغمبر وقتی در مدینه آمد حکومت اسلامی تشکیل داد، عموی خودش را در مکه گذاشت و گفت: تو جاسوس من باش. اگر دیدی کفار مکه علیه حکومت اسلامی مدینه دارند طرحی را می‌ریزند فوری به من خبر بده. فلذا گزارش می‌داد. یکبار عموی پیغمبر گزارش داد که سه حزب با هم شریک شدند، هم بت پرست‌ها، هم یهودی‌ها و هم منافقین، اسمش هم جنگ احزاب است. جنگ احزاب سه حزب بودند. آن وقت پیغمبر هم فوری پیشگیری کرد و جلسه‌ای و شورای نظامی و طرح خندق را ایجاد کرد. قرار شد که دور تا دور مدینه را خندق بکنند. خود پیغمبر(ص) هم گاهی با لباس مبدل نزدیک دشمن می‌رفت و خبرها را از دشمن می‌گرفت. یک وقت کنار چاه آبی یکی از دشمنان را دستگیر کردند. آوردند و گفتند: تعداد شما چند نفر است؟ گفت: نمی‌دانم. هرکاری کردند که بگوید، نگفت. آخر پیغمبر فرمود: برای غذا چند شتر می‌کشید؟ گفت: یک روز نه تا می‌کشیم. یک روز هم ده تا می‌کشیم. پیغمبر گفت: متوجه شدم. اینها یا نهصد نفر هستند. یا هزار نفر هستند. یعنی از طریق تعداد دیگ‌های غذا متوجه شد. برعکس پیغمبر خودش روی حساب طرحی که داشت، دل دشمن را آب می‌کرد. یک شب پیغمبر در جنگ فرمود: ده تا دیگ بار بگذارید. گفتند: آقا یک دیگ کافی است. فرمود: بله، یک دیگ غذا بگذارید. در بقیه هم آب جوش بریزید. فرمود: امشب دیدبان دشمن دید می‌زند. ما اگر یک دیگ داشته باشیم، می‌گویند: مسلمان‌ها کم هستند و حمله می‌کنند. ده تا دیگ آب جوش بگذارید که دیدبان خیال کند جمعیت ما زیاد است. چه دین خوبی است. تمام مسائل را دارد. مسائلی که دشمن را به وحشت می‌اندازد. شعارها، نحوه‌ی حمله، جای حمله، منطقه‌ی حمله، این فرمول‌ها را دارد. در این زمینه چیزهایی جمع آوری شده است که بعداً انشاالله چاپ شود.
7- رمزی حرف زدن پیامبر و آتش زدن خانه
به آتش کشیدن هم داریم. پیغمبردر یکی از جنگ‌ها رمزی حرف زد. یک رمزی بین خودش و فرمانده گذاشت، گفت: هروقت این کلمه را گفتم، معنایش بله باشد یا خیر. یعنی همین مسائلی که الآن در ارتش است، مسائل رمز، خود پیغمبر مسئله‌ی رمز را داشت. مسئله‌ی آتش زدن خانه در زمان پیغمبر صورت گرفت. چون ضد انقلابی‌های زمان پیغمبر در یکجا نشسته بودند، پیغمبر فرمود خانه را آتش بزنید. چون هرچه نصیحت کردم گوش ندادند. علی‌ای حال مسئله‌ی قطع کردن، مسئله‌ی خراب کردن، مسئله‌ی جاسوسی کردن، مسئله‌ی نصب جاسوس، جاسوسی سی وپنج میلیونی، اینکه خود پیغمبر با لباس مبدل رفت، از راه تعداد شترها جمعیت را فهمیدن، اینکه ده تا دیگ بار بگذارد تا دشمن تعداد را نفهمد، تمام این ریزه کاری‌ها، ریزه کاری‌های نظامی در اسلام بوده است. باید همه‌ی ما تلاش کنیم تا این شصت، هفتاد هزار شهید، اگر روز قیامت یقه‌ی ما را گرفتند، چون اگر ما الآن بمیریم گرفتار هستیم. هفتاد هزار، صد هزار شهید یقه‌ی ما را می‌گیرند، می گویند: ما خون دادیم. چرا شما برای خون ما بی تفاوت بودید؟ به خاطر پاسداری از خون شهدا هر نوع توطئه‌ای که در ایران می‌شود باید همه‌ی ما به مقداری که می‌توانیم در خنثی کردن توطئه‌ها تلاش کنیم که این توطئه‌ی اخر همین ترورها است که انشاالله کلکش کنده می‌شود. آنهایی که رفتند و ترور شدند که پیش حضرت ابراهیم می‌روند. این ترور کننده‌ها هستند که بدبخت هستند. فدای کسی شدند که رهبرشان دارد عیاشی می‌کند و خودشان هم به جهنم می‌روند. خدا به حق محمد و آل محمد، توفیق بدهد که گول خورده‌ها بلکه بیشتر برگردند. آنهایی هم که قابل نیستند به درک واصل شوند. تا جلسه‌ی بعد شما را به خدا می‌سپارم. سه تا تکبیر بگویید.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»  
Comments (0)
Add Comment