بهداشت محیط

موضوع بحث: بهداشت محیط
تاریخ پخش: 16/8/64

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التّقوی»

1- بهداشت محیط
بحث این هفته‌ی ما درباره‌ی بهداشت عمومی، محیط زیست، حفظ آب، هوا، خاک، دریا و جنگل است. مسئله‌ای که همه‌ی ما به آن محتاج هستیم، مسئله‌ای که هم دولت و هم ملت در آن مانده است و این مسئله به دست ملت است و دولت به تنهایی از پس آن بر نمی‌آید و ضرر و دودش به چشم خودمان می‌رود. مسئله‌ی مهمی است. ‌ای کاش قبلاً بخشنامه کرده بودیم یا به محیط زیست اطلاع داده بودیم که دفترها یا شهرداری‌ها یا بخشداری‌ها، این کار را انجام بدهند و باید امور تربیتی در مدرسه به این مسئله عنایت کند. پدرها باید یاد بچه هایشان بدهند. مادرها باید به دخترهایشان یاد بدهند. مسئله‌ای که همه ما به آن مبتلا هستیم. موضوع بهداشت محیط، مسئله‌ی آب، خاک، گیاه، حیوان، هوا، و. . . است که انصافاً ما آن را خراب می‌کنیم.
هر کجا یک دسته جمعیتی هستند. شما اگر شهرهای بزرگ را از بالای شهر ببینید، اصولاً خیابان‌هایی که پر از جمعیت است، مشخص است. همین که در خیابان‌های کم جمعیت می‌روید، معلوم است که هوا بهتر است. دو سه کیلومتر که از شهر بیرون می‌روی محسوس است که هوا تغییر می‌کند. درباره‌ی بهداشت زمین صحبت می‌کنیم. در این زمینه خیلی هم کتاب نوشته نشده است و یک مقاله‌هایی هم هست. در این هفته ما یک مقداری در این زمینه کار کردیم. آیات و روایاتی که در حمایت از حیوانات، آب، هوا و دریا هست، را می‌گوییم. کلیاتی دارد اگرچه ریز نیست. من مقداری از کلیات را می‌گویم و بعد هم به روایات و خطراتش اشاره می‌کنم. خدا کند که این بحث ما یک فایده‌ای داشته باشد.
قرآن می‌فرماید که من برای چند چیز شما را آفریدم. در یک جا می‌گوید: «أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ»(هود/61) «من شمارا از زمین به وجود آوردم» «وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها»(هود/61) خدا می‌گوید: «من شما را از زمین، خلق کردم.» یعنی خاک بودید، گندم شدید، گندم نطفه شد و شما ایجاد شدید. حال که شما را از زمین درست کردم، می‌دانید چه می‌خواهم؟ «اسْتَعْمَرَکُمْ» می‌خواهم زمین را آباد کنید. من دوست دارم شما زمین را زنده و آباد کنید. اصولاً مگر ما خلیفه‌ی خدا نیستیم؟ خلیفه‌ی خدا که قرآن می‌فرماید: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً»(بقره/30) وقتی می‌گوید: تو جانشین خدا هستی، جانشین خدا باید بیایید خلقت خدا را بر هم بزند؟ خداوند این همه زینت آفریده است، گیاهان زینت زمین هستند. قرآن می‌گوید: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَهً لَها»(کهف/7) آنچه روی زمین است، زینت است. دریا زینت است، کوه زینت است، درخت و جنگل زینت است، گل و بلبل زینت است. خدا می‌گوید: آنچه روی زمین است زینت زمین است. بعد آن وقت خلیفه‌ی خدا می‌آید به جای این که زینت را حفظ کند، به هم می‌زند؟ این یک اصل است که خلیفه‌ی خدا باید محافظ آفریده خدا باشد.
چرا باغ‌های ما اینطور است؟ چرا بهداشت عمومی ما ضعیف است؟ چرا باید به ما بگویند که در ژاپن مجتمع‌های آموزشی آن هشت هزار محصل دارد و بدون فراش تمیز است، ولی در جمهوری اسلامی صد تا بچه اگر در یک مدرسه باشند، یک فراش برای آن کم است. چرا باید اینطور باشد؟ مگر ما خلیفه‌ی خدا نیستیم؟ خلیفه‌ی خدا باید خلق خدا را حفظ کند.
چرا ما خراب می‌کنیم؟ چرا زینت‌ها را به هم می‌زنیم؟ خدا هرچه دارد آن را زینت کرده است، آسمان هایش را زینت کرده است و می‌گوید: «إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا»(صافات/6) حالا جای شکرش باقی است که ما دستمان به آسمان‌ها نمی‌رسد وگرنه آسمان‌ها را هم خراب می‌کردیم. مثلاً دستمان به خشکی می‌رسد، خرابش کردیم. دستمان به دریا هم می‌رسد، خرابش کردیم. «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ»(روم/41) واقعاً بشر در بر و بحر فساد می‌کند. اگر کرات آسمانی سالم ماندند به خاطر این است که دست ما به آن نمی‌رسد. می‌گویند: فلانی غیبت نمی‌کند چون لال است، خوب اگر زبان داشت غیبت می‌کرد.
2- بخاطر هر ضرری ضامن هستیم
قرآن می‌گوید: «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ»(آل عمران/195) این آیه قرآن است که ما از همدیگر هستیم. بنده اگر کیسه زباله را نخرم، همینطور آشغال خانه‌ام را توی کوچه می‌ریزم، معتقد نیستم که کارمند شهرداری برادر من است، اگر عقیده داشته باشم این هم برادر من است راضی نیستم که بوی آلودگی زباله‌ی خانه‌ی من حتی یک مسلمان را اذیت کند، چون این را باید روی چرخ ببرد، یک جایی خالی کند. بعد آنجا ماشین بیاید و با بیل توی ماشین بریزند، وقتی زباله را با بیل توی ماشین می‌ریزند، گرد و خاکش او را ناراحت می‌کند. یک برادر مسلمان روزی چقدر باید به خاطر گرفتن ماهی دو فلز پول، گرد زباله‌های مردم را بخورد؟ مگر این انسان نیست؟ ده دقیقه خودت را جای او قرار بده. ده دقیقه مثل او باش، آدم می‌فهمد که این کار چه کاری است. قرآن می‌گوید: از هم دیگر هستید. اگر به این آیه ایمان داشته باشیم، هیچ کس زباله‌اش را بدون کیسه زباله بیرون نمی‌ریزد. اصولاً کیسه‌ی زباله را هم بیرون خانه نمی‌گذارند، داخل خانه می‌گذارند تا در بزنند. چون بیرون خانه که می‌گذارند ممکن است پاره شود. گربه‌ای، سگی بیاید و آن را پاره کند و این گیر فقهی دارد. هر رقم ضرری ضمانت فقهی و گیر شرعی دارد.
دین ما، تنها نماز و روزه نیست. از رساله‌ی امام فتوای امام را بخوانم، یک خورده دقت بفرمایید. درتحریرالوسیله جلد دوم امام می‌فرماید: «لو القا فضولات منزله» اگر کسی فضولات منزلش را یعنی آشغال‌های خانه‌اش را در کوچه بریزد، منتها فضولاتی که المزلقه است. یعنی فضولاتی که لیز است، مثل پوست خربزه، اگر کسی پوست خربزه، پوست خیاری، پوست انجیری و. . . را که می‌خورد در خیابان بیندازد و باعث زمین خوردن یک نفر شود یا در خانه‌اش را خیس کند. یک وقت یک سطل آب را در خانه می‌ریزد، خانه‌اش هم آسفالت نیست گل است، اگر کسی با آب ریختن در خانه، یا پوست خربزه، پوست هندوانه، پوست خیار، پوست انجیری، زمین بخورد. «فزلق الانسان ضمن» آن وقت آن کسی که چنین کاری را کرده است، ضامن است. این فتوای امام است. مقلدین امام توجه کنید، اگر به خاطر زباله‌های شما، ضرری به مسلمان بخورد، ضامن هستی. این فتوا را امام داده است، اما مشتقات دیگر آن را نمی‌دانم. فتوا اینها را ندارد که اگر مثلاً آب صابون را کنار کوچه ریختی یا آب پنیر را کنار درخت ریختی، درخت خشک شود، چگونه است.
در جمهوری اسلامی برای یک درخت چقدر خرج می‌شود؟ هر خیابانی چند درخت دارد و چند نفرکارمند شهرداری به خاطر آب دادن این درخت‌ها باید زحمت بکشند؟ برای آب دادن یک درخت چقدر باید خرج شود؟ هیچ می‌دانید که برگ درخت‌های خیابان‌های تهران در آنجایی که دود گازوئیل بیش‌تر است برگ هایش زودتر می‌ریزد؟ یک درخت چقدر خرجش است؟ فتوای دیگر امام، در مورد ضرر زدن به مسلمانان هاست. اگر کسی حیوانش را، بزغاله‌اش، گاوش، گوسفندش، مرغ و خروسش را در جاده و خیابان مسلمانان رها کند، این هم ضرر به مسلمانان است. اگر کسی ماشینش را یک جایی پارک کند که در رفت و آمد، مشکل ایجاد کند، ضامن است. اگر بنده ماشینم را در یک خیابان تنگی پارک کنم و جاده تنگ شود و ترافیک ایجاد شود و ماشین‌هایی که باید سریع بروند، اگر حرکتشان کند شود، بنده ضامن هستم. اگر کسی به خاطر یک دور زدن بی جا و مسافر سوار کردن راه را ببندد، ضامن است. شوفرهای تاکسی و آقایان مسافربر خوب گوش بدهید، اگر کسی در اثر یک صحنه‌ای که در خیابان به وجود می‌آورد یک راهبندان و ترافیکی به وجود آورد، صدها یا ده‌ها ماشین را نگه دارد، و آن ماشین‌ها بنزین بی خود مصرف کنند، تمام آن مقداری که ماشین‌ها در صف می‌ایستند، من مسئولش هستم.
اصولاً کسی مسلمان نیست که فقط «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، این شرط اسلام هست اما حدیث داریم «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ یَدِهِ»(من‏‌لایحضره‏‌الفقیه، ج‏4، ص‏362) مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبانش راحت باشند.
ما ذاتمان جلب است، بچه از مدرسه بیرون می‌آید، میخی، سیخی، دست می‌گیرد، همین طور که می‌رود به دیوارمردم می‌کشد و می‌رود. آخه چرا چنین می‌کنید؟ همین طور راحت، روی تابلوی ورود ممنوع، عکس می‌زند. حالا یا کسی مرده است، یا اربعین است، چهلم کسی است، ختم کسی است، هفت کسی است، چرا روی تابلو عکس می‌زنی؟ مگر می‌شود به دیوار خانه‌ی مردم عکس زد؟ حتی کاندیداها نباید این کارها را انجام بدهند.
آیا اگر بنده کاندیدا شدم، می‌توانم همه جا را (مثلاً روی باجه‌ی تلفن) وسیله تبلیغات قرار دهم؟ باید یک جایی باشد که هیچ ضرری به جایی نزند. هرکس یک پیف پاف دارد، انگار صاحب و مالک همه‌ی دیوارهاست. حتی کسانی که شعار اسلامی می‌دهند، اگر روی دیوارخانه مردم بنویسند، کارشان گیر دارد. اگر کسی شهر مسلمانان را از زیبایی بیندازد همین مقدار خوب نیست. مسلمانان‌ها باید شهرشان زیبا باشد. خدا می‌گوید: آسمان مال من و زمین مال تو است. من آسمان و زمینت را زینت کردم. شهر باید زیبا باشد، شهر باید شیک باشد. الان همه چیز ما منعکس می‌شود. درخت‌های ما، دود گازوئیل ما، توقف ما، حرکت‌های ما همگی منعکس می‌شود. این‌ها را جزء فرهنگ و عادات ما قرار می‌دهند.
3- ما مسئولیم
اجازه بدهید یک حدیث بخوانم. ما باید ظاهرمان خوب باشد. یک روز پیغمبر در جبهه بود و کفار می‌خندیدند، پیغمبر توجه کرد که این‌ها به چه می‌خندند؟ خیلی حساس شد که چرا کفار می‌خندند؟ بعد نگاه کرد و دید، پشت سرش یک مشت پیرمرد به جبهه آمده‌اند(خوب است پیرمردها در صف اول مسجد باشند، اما در جبهه جالب نیست) در صف اول رزمنده‌های پیامبر، پیرمردها بودند. پیغمبر رویش را این طرف کرد، دید که ریش سفیدها هستند و کفار از اینکه همه‌ی مسلمانان پیر هستند، می‌خندند. فرمود: همه فردا ریش هایتان را رنگ بزنید که دشمن به ریش ما نخندد. یعنی چه؟ زشت است آدم به پارک‌های شرق و غرب برود و ببیند پارک‌ها همه زیباست، آن وقت پارک‌های ما اینقدر کثیف باشد. حالا می‌خواهی شهرداری درست کنی؟ آقا مسئله شهرداری نیست. «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»(مجموعهورام، ج‏1، ص‏6) «فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ»(نهج‏ البلاغه، خطبه 167) حدیث داریم همه‌ی شما مسئول هستید «حتی عن البقاع» شما مسئول بقعه‌های زمین هستید. چرا این بقعه زمین را خراب کردی؟ «وَ الْبَهَائِمِ» شما مسئول حیوان‌ها هستید. نمی‌شود حیوان را از بین برد. خداوند حکیم حیوانات را بی هدف خلق نکرده است، همان کرم‌های داخل زمین ارزش دارند. همان کرم برای یک نوع میکروب خوب است. آن شغال برای خوردن همین لاشخورها ارزش دارد. راستی شما حساب کن اگر این حیوان‌هایی که می‌مردند، اگر لاشخورها این‌ها را نمی‌خوردند، چقدر محیط زیست آلوده می‌شد؟ وجود شغال منفعت است، چون وقتی یک الاغ در یک بیابان بمیرد تنها شغال است که می‌تواند الاغ را بخورد. منتها چون در زندگی روزمره ما به درد نمی‌خورد، می‌گوییم: شغال برای چیست؟
یکی از اولیاء خدا رسید. یک کرم ریزی توی خاک تکان می‌خورد، یک خورده به این کرم نگاه کرد، گفت: خدایا این کرم برای چه چیزی خوب است؟ گفت: دفعه اول است که می‌پرسی این کرم برای چه خوب است. این کرم تا به حال هفتاد مرتبه از من پرسید: این مخلوق تو برای چه خوب است؟ اگر یادتان باشد یکی دو سه هفته پیش نکته‌ای را از فیض کاشانی برای شما نقل کردم. مرحوم فیض کاشانی در علم الیقین می‌فرماید: شما هیچ حساب کردی که این نهنگ‌ها چقدر ارزش دارند؟ اگر این نهنگ‌ها در اقیانوس‌ها نباشند حیوان‌های دریایی که می‌میرند، آب اقیانوس و دریا بوی بسیار بدی بر می‌داشت اما این نهنگ‌ها هر حیوان مرده‌ای را در دریا می‌خورند و آب دریا سالم می‌ماند. آن وقت ما می‌آییم آب دریا را خراب می‌کنیم، چه طوری آب دریا را خراب می‌کنیم؟ با فاضلاب، فاضلاب خانه‌ی هرکس کنار رودخانه است. چرا باید یک مقام مسئول مملکتی به ما بگوید: که در رودخانه‌ی جاجرود، سه میلیون ماهی از بین رفت. چرا باید بگویند زاینده رود اصفهان چنین و چنان شده است؟ مگر کشور امام زمان نیست؟ در کشور امام زمان که نباید گفت: آقا این کار را نکن، آن کار را بکن. مثلا ًفرض کنید می‌خواهد روغن ماشینش را عوض کند، خوب به تعویض روغنی برود، یک جایی برود که دور از شهر باشد. همین طور کنار جاده‌ها سیاه شده است. هر کجا باشد این کار را نکنیم «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ»(آل عمران/195) از همدیگر هستیم. در کوچه و خیابانی که چهل تا خانه است، اگر شما کیسه‌ی زباله را بیرون نگذارید، سی‌ ونه خانه‌ی دیگر هم بیرون نمی‌گذارند. و لذا صبح که از خانه بیرون می‌آیی، کیسه‌ی زباله‌ات را هم با خود می‌آوری، لذا صبح زود تا از خانه بیرون می‌آیی قبل از هر چیزی، چهل کیسه زباله را می‌بینی. یعنی اگر جلوی کیسه زباله‌ی خودت را بگیری، آنها هم، سی و نه تا کیسه زباله را نشان شما نمی‌دهند. شما نگو حالا من یکی هستم. شما یکی، او هم یکی، من هم یکی، همه‌ی ما بیاییم و بگوییم خوب ما یکی هستیم مگر می‌شود. مگر یک کیسه‌ی زباله چقدر است؟ واقعاً گاهی زجر می‌برم، حساب می‌کنم که حاضرم یک سال آخوندی بکنم، حاضرم یک سال سخنرانی بکنم ولی حاضر نیستم دوماه مسئول دفع این زباله‌ها باشم. کار، کار عبادتی است اما به خاطر این که ما مسلمانان باور نداریم که این مسئول، کارمند شهرداری است، آشغال را در کیسه زباله نمی‌کنیم.
یک سؤال می‌کنم، از نظر فقهی اگر آبگرمکن حمام دودهایش، لباس سفید خانه همسایه را سیاه می‌کند، شرعاً ضامن هستیم یا نه؟ یک خورده گیر دارد. من نمی‌دانم باز هم یک فتوا از امام بخوانم «و من الاضرار» از جمله ضررهایی که مردم به هم می‌زنند و ضامن هستند این است «المیازیب» میزاب، اگر ناودان خانه‌ی شما عمودی نباشد و افقی باشد، ناودان‌های افقی که آب آنها روی سر دیگری می‌ریزد «یضر بطریق فان فلاظهر فیه الضمان» ظاهر این است که اینجا هم ضامن است. یعنی اگر بنده دارم می‌روم، آب ناودان شما روی لباس من ریخت، من باید بیایم در بزنم و بگویم: آقا لطفاً پول اتوشویی لباس من را بدهید. این‌ها چیزهای اولیت‌دار است.
سید جمال الدین اسدآبادی می‌گوید: به شرق و غرب رفتم و آنجا را دیدم و برگشتم. در غرب اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم. در شرق مسلمان دیدم ولی اسلام را ندیدم. یعنی در آنجا یک سری برنامه‌های اسلام پیاده شده است، اما خودشان مسلمان نیستند ولی این جا همه «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»، «حَیَّ عَلَى الصَّلَاه»، «حَیَّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَل» می‌گویند اما کیسه زباله‌اش، ناودان خانه‌اش، مرغ خانه‌اش، بزغاله‌اش، گاوش، اسلامی نیست. بنابراین ما مسئول هستیم. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ»(اسراء/7) قرآن می‌گوید: اگر خوبی کنی به خودت خوبی کرده‌ای.
یکی از پزشکان(پزشک جراحی است، خیلی هم در کار خودش متخصص و قهرمان است) ایشان می‌گفت: من گاهی که ریه مردم تهران را جراحی می‌کنم، ریه مردم تهران از بس که دود، گازوئیل و. . . در شهر زیاد است، سیاه شده است. شاید به خاطر این است که اسلام می‌گوید: لباس سفید بپوش، این لباس سفید، یعنی همیشه و هر روز محیط زیست دست تو باشد. که امروز گازوئیل خیابان چقدر است؟ یعنی کسی که لباسش سفید است، خیلی راحت است. غروب به غروب به لباسش نگاه می‌کند، هوای شهر دستش می‌آید. دیگر لازم نیست که تلویزیون بگوید: که هوای شهر آلوده است. نگاه می‌کند و می‌گوید: من صبح لباسم را عوض کردم. کافی است که دندانش را بشوید، ببیند چقدر آب دهانش عوض شده است، اجمالاً ما مسئول هستیم. خوب گوش بدهید. اگر من یک لیوان سم را قاشق قاشق کردم و یکی یک قاشق به همه شما دادم و یکی یک لحظه از عمر شما را کم کردم مسئول نیستم؟ هر اگزوزی که تعمیر نشود، آب گرمکنی که تعمیر نشود، حکم همین سم را دارد. آن وقت خدا به داد صاحب کارخانه‌هایی برسد که آجرپزی و کارخانجات سیمان که دود سیمان منطقه را خراب می‌کند.
هیچ فکر کرده‌اید که چرا اسلام گفته است که مستحب است مرده را زود دفن کنید؟ ممکن است صد تا دلیل داشته باشد، اما احتمال نمی‌دهیم که یکی از دلایلش این باشد که به خاطر این که مرده اگر بیرون باشد، به خاطر بوی بدی که دارد در محیط زیست، در فضا، در تنفس اثر می‌گذارد. اصلاً به مرده توهین می‌شود. هرچه قدر هم که او را دوست داری ولی وقتی پهلویش می‌روی می‌بینی بو می‌دهد، به مقام او توهین می‌شود. چرا اسلام می‌گوید: با «سدر و کافور» مرده را بشویید؟ احتمال نمی‌دهید برای محیط زیست باشد.
4- اسراف نکنید
در تحف العقول حدیث داریم «کُلُّ شَیْ‏ءٍ تَکُونُ فِیهِ الْمَضَرَّهُ عَلَى الْإِنْسَانِ فِی بَدَنِهِ فَحَرَامٌ أَکْلُهُ إِلَّا فِی حَالِ الضَّرُورَهِ»(تحف‌‏العقول، ص‏337) هر چیزی که به جامعه و انسان ضرر بزند، «فَحَرَامٌ» حرام است. بعد شهید اول در دروس می‌فرماید: گاهی پرخوری هم حرام است. سیر شدی، یک لقمه دیگر هم بخوریم، ته بشقاب را پاک کنیم، برای این که اسراف نشود ته بشقاب را پاک می‌کنیم. اگر اسراف شود ته بشقاب یک تومان اسراف می‌شود، دو تومان اسراف می‌شود ولی فشار به معده بیش از دو تومان می‌ارزد. ما گاهی اوقات می‌گوییم برای این که یک تومان از بین نرود، یک میلیون از بین برود. خودم را از بین می‌برم که آن از بین نرود.
در مکارم الاخلاق یک روایت داریم که می‌فرماید: «لا طول من دین لهم فی البیت» البته سال‌ها قبل که بچه بودم یادم هست خانه ما کاشان بود، لابد خانه‌های دیگری هم بوده است، یک قفسه‌های چوبی درست کردند و با طناب به سقف آمیزان می‌کردند، بعد چون در آن زمان یخچال نبود کاسه غذا را آنجا می‌گذاشتند. می‌فرماید که «من دین» گوشت را هیچ وقت آویزان نکنید. چرا اسلام می‌گوید که غذای شب مانده نخورید، مکروه است؟ گاهی اوقات انسان نگاه می‌کند که طمعش از گرگ بیش‌تر است. وقتی گرگ گرسنه‌اش شد، یک گوسفند را می‌خورد و تمام می‌شود. اما ما چقدر غذا را ذخیره می‌کنیم، همیشه غذای کهنه می‌خوریم در طول سال غذای کهنه می‌خوریم.
5- دستور تیمم
برای اهمیت بهداشت یک مسئله فقهی بگویم. سؤال: زنی خلاف کرد و قرار است که شلاق بخورد، اما می‌گویند: اگر دارد بچه شیر می‌دهد شلاقش نزنید تا بچه دو ساله شود. یعنی این ناراحتی به زن، شلاقی که زن می‌خورد، تنبیهی که زن می‌شود، ممکن است در شیرش اثر بگذارد. ممکن است در بچه اثر بگذارد. در ماه رمضان می‌گویند: زن شیرده روزه‌اش را بخورد. اگر روزه گرفتن او به تغذیه بچه یا خودش ضرر می‌زند، روزه‌اش را بخورد. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ»(بقره/222) علامه طباطبایی می‌فرماید: «یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ» شامل همه کسانی که هم از طریق شستشو خودشان را تمیز کنند و هم کسانی که با علوم و معارف حق، ایمان و عقیده صالح و توبه خودشان را صالح کنند، می‌شود. قرآن در آیات دیگر هم می‌گوید: «فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً»(نساء/43) اگر آب پیدا نکردی، تیمم کنید. «صَعیداً طَیِّباً» طیب یعنی چه؟ یک آیاتی می‌گوید روزی که می‌خواهید بخورید «کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً»(بقره/168) در قرآن کلمه‌ی طیب زیاد آمده است. اگر خواستی تیمم کنی باید خاک طیب باشد. طیب به معنی پاک نیست، طیب یعنی دل پسند. گاهی یک چیزی پاک است. اما دل پسند نیست. «صَعیداً طَیِّباً» یعنی حالا که قراراست تیمم کنی یک خاک تمیز بردار و لذا داریم که وقتی می‌خواهید تیمم کنید بروید از خاک‌های بلند روی تپه‌ها، روی آن خاک‌هایی تیمم کنید که باران خورده و آفتاب هم خورده است. امیرالمؤمنین دید که یک کسی با خاک کوچه تیمم می‌کند، گفت: چرا اینطور تیمم می‌کنی؟ گفت: آقا آب نداریم. گفت: آب نداری، تیمم می‌کنی؟ بله ولی هرگز اسلام اجازه نمی‌دهد شما با خاک کوچه تیمم کنید. «نَهَى أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) أَنْ یَتَیَمَّمَ الرَّجُلُ بِتُرَابٍ مِنْ أَثَرِ الطَّرِیقِ»(کافى، ج‏3، ص‏62) فرمود: حق ندارید با خاک کوچه تیمم کنید، طیب باشد. طیب به معنی دلپسند است، خاکی که انسان طبعش آن را بپذیرد، که اگر دست او خاکی شد به پیشانیش بمالد. دو تا دست را به زمین پاک بزن و بعد به پیشانی‌ات بمال. کاری به چشمات ندارد. از پیشانی تا بالای بینی. ما چه می‌کنیم؟ ما دستمان را روی خاک کوچه می‌گذاریم و بعد هم روی چشمانمان می‌مالیم، این عادت ما است. نه خاکمان خاک است، نه پیشانیمان. . . آن یک رقم بندگی است. آدم که روی خاک سر می‌گذارد، می‌گوید «سبحان ربی الاعلی و بحمده» برای تیمم باید خاک تمیز باشد. تیمم، خاک تمیز، پیشانی، بندگی خدا، اما خاک کوچه و چشم. . . شما حساب کن اگر مردم تمیز باشند از نظر روحی هم بانشاط هستند، وقتی یک کسی حرف می‌زند دندانهاش سفید باشد، طرف مقابل تمایل بیشتری دارد یا اینکه دندانهاش زرد باشد؟
6- تاوان ریخت و پا‌ش‌های خودمان را می‌دهیم
قدیما رسم بود زن‌ها، در خانه خودشان را جارو می‌کردند، آب می‌پاشیدند و تمیز می‌کردند. اگر هر کسی درِ خانه‌ی خودش را جارو کند، الان نباید ما در تهران حدود چهل هزار رفتگر داشته باشیم. چهل هزار رفتگر یعنی چهل هزار نفر باید تا پنج هزار تومان درماه باید بگیرند، شما چهل هزار تا پنج هزار تومان حساب کن آن وقت می‌دانی چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این است که شما که در خانه‌ات می‌روی، خانه‌ات دو اتاق دارد، می‌روی یک اتاق بگیری، شهرداری می‌آید دوازده هزار تومان عوارض می‌گیرد، بیست هزار تومان عوارض نوسازی می‌شود، آن وقت شما هی جیغ می‌زنی، جیغ نزن. اگر خانمت هفته‌ای یک بار در خانه‌ات را جارو می‌کرد، مجبور نبودی دوازده هزار تومان بدهی. خانم شما نشسته‌اند و نخودی می‌بینند، پینوکیو می‌بینند. یعنی این طور نیست که بگویی خانم‌های شما هم همه دارند برای پشت جبهه لباس می‌دوزند و می‌بافند. نه، برخی از خانم¬های شما واقعاً کار ندارد. صبح که بلند می‌شود چرخ کردن گوشت با برق است، غذا پختن با برق است، سماورش برقی است، همه چیز با برق کار می‌کند. خانم‌های ما هم چون ورزش نمی‌کنند مریض‌اند. و چون نظافت نمی‌کنند باید به شهرداری پول بدهیم و بعد بیاییم بر سرخودمان بزنیم، گرانی است، اعصابمان خورد شده است، نه آقا اعصابت خورد نشود، اگر همه‌ی ما در خانه‌هایمان را جارو کنیم، اگرآدم صبح به صبح هرکس را می‌بیند، موهایش شانه کرده باشد، دندان هایش مسواک زده باشد، هرکس را می‌بیند بوی عطر از او بیاید، هرکس را می‌بیند لبخند بزند، خیلی از مشکلات حل می‌شود. حدیث داریم مؤمنان که به هم می‌رسند لبخند بزنند. اگر ناراحتی دارد ناراحتی‌اش را نشان ندهد. همه وقتی که به هم می‌رسند شنگول باشند. آدم غصه‌هاش تمام می‌شود. اما صبح که از خانه بیرون بیاییم، چهل خانه، چهل کیسه زباله را با هم بیرون گذاشته‌اند، بعد که کنار خیابان می‌آیی، خیابان پر از دود گازوئیل است، بعد که وارد ماشین می‌شوی شروع به سیگار کشیدن می‌کنی. بعد هم تا به شهرداری می‌روی، می‌گوید: دوازده هزار تومان جریمه پرداخت کن. دیگر برایت اعصاب نمی‌ماند. چون هرچه دیدی زباله، دود سیگار، جریمه بود. این حق ما است.
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ»(اسراء/7) نظیف باشید، شهرتان زیبا باشد. پارک برای چه کسی است؟ جنگل برای چه کسی است؟ آن آقا خیال می‌کند که اگر دو تا چوب درخت جنگل را برید، هیچ اشکالی ندارد، همان دو تا چوب دو تا تنه‌ی درخت است. دود امروز را در نظر نگیر، کل را در نظر بگیر. «وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث»(اعراف/157) باید هوای محیط زیست سالم باشد. «وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث» کارنامه‌ی انبیاء چیست؟ قرآن می‌فرماید: کار انبیا چیست، یک مؤسس توحید، مبارزه‌ی با طاغوت، همه‌ی این‌ها را ردیف می‌کند. یک جا هم می‌گوید: «وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث» پیغمبر آمد تا خبائث و چیزهای خبیث را حرام کند و دود خوردن خبیث است و متأسفم که این جمله را بگویم چون از چند پزشک ومتخصص در این هفته تحقیق کردم، خیلی ناراحت هستم که این حرف را بگویم، ولی بگذارید بگویم ما با کسی رودربایستی نداریم. تهران از نظر بدی هوا دومین شهر کره‌ی زمین است، در کل کشورهای جهان دومین شهر کره‌ی زمین تهران است و این به خاطر این است که هرکسی پشت یک ماشین می‌نشیند و در خیابان راه می‌افتد. اگر همه‌ی ماشین‌ها را در خانه پارک کنیم و با وسایل عمومی تردد کنیم، هرگز چنین آماری وجود نخواهد داشت. به امید روزی که دولت ماشین خصوصی را منع کند و هرکس که می‌خواهد بیرون برود با اتوبوس برود و دعا کنید که اتوبوس‌ها زیاد بشود و هم مردم به کارشان برسند و هم دود گازوئیل کم شود. دومین شهر کره‌ی زمین از نظر آلودگی هوا تهران است و من برای آن پیرزن‌هایی که از آن شهرهای کوچک به خاطر این که پهلوی نوه‌اش باشد به تهران می‌آیند غصه می‌خورم. خوب حالا پسرت گیر کرده است، دخترت گیر کرده است تو دیگر چرا این جا می‌آیی؟ ما دو سه میلیون آدم بی کار در تهران داریم، خانم بزرگ هست، عمه خانم هست، مادر ننه بزرگ هست، این‌ها این جا آمدند چه کار کنند؟ در شهر تهران آمدند که چه کار کنند؟ دومین شهر از نظر بدی تنفس تهران است. در دلش می‌گوید: بچه هایم همه تهران هستند. ان شاءاللّه یک مقداری بیش‌تر به نظافت برسیم.
«أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ»(بقره/125) خدا به ابراهیم می‌گوید: مسجدالحرام را از بت و از شرک پاک کن. من از چند چیز سنی‌ها خیلی لذت می‌برم، یعنی سنی‌ها بر شیعه‌ها چند امتیاز دارند. یکی از آن‌ها این است که سنی‌ها اجازه نمی‌دهند در مسجد سیگار بکشید. اگر مسجدالحرام دست ما شیعه‌ها بود، هر حاجی دو تا سیگار روشن می‌کرد و آن جا به دودکش تبدیل می‌شد. یکی از خوبی‌هایی که آنها دارند این است و ما باید خوبی‌ها را از هر کس که هست بگویم، بگوییم آقا این نقطه ضعف شما است و این نقطه کور است، البته خط رهبریشان کج است. ما رهبری داریم که حتی یک نفس آن را با کل رهبرهای آنها عوض نمی‌کنیم. کلیات خودمان مقدس است اما چه مانعی دارد شما که خطوط کلیتان خوب است این نقاط ضعف را هم اصلاح کنید، که نمره ما بیست شود. حدیث داریم که خاک روبه را پشت در نگذارید. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): «لَا تُؤْوُوا التُّرَابَ خَلْفَ الْبَابِ فَإِنَّهُ مَأْوَى الشَّیَاطِینِ»(کافى، ج‏6، ص‏531) خاکروبه را پشت در نگذارید، که جایگاه شیطان است. چرا می‌گویند: شب زیر درخت نخوابید؟ برای این که ما در روز اکسیژن می‌گیریم و کربن می‌دهیم، ولی درخت کربن می‌گیرد و اکسیژن می‌دهد. ولی شب اینطور نیست، درخت اکسیژن می‌گیرد و کربن می‌دهد.
7- شباهت قلب و طواف
یک نکته‌ای را من این هفته به ذهنم آمده، روحانیون که بحث را گوش می‌دهند، ببینند درست می‌گویم یا نه. البته هنوز تحقیق نکرده‌ام ولی چیزی است که خدا لطف کرده و به ذهنم آمده است؛ چرا وقتی طواف می‌کنیم کعبه سمت چپمان است؟ شاید دلیلش این باشد که قلب هم سمت چپ است. قلب سمت چپ، کعبه هم سمت چپ، حالا نمی‌دانم اسلام می‌خواهد بگوید به کعبه دل بده یا می‌خواهد بگوید سمتی که قلبت است رو به خدا باشد، برای وضو دو، سه استکان آب کافی است. وقتی من در حوض می‌روم و بیرون می‌آیم، تمام آبی که به بدن من می‌چسبد یک لیوان است اما این که می‌گوید: سه کیلو، یعنی آبی که به بدن ریخت و از بدن دفع شود. این معنایش این است که سر حوض وضو نگیرید، البته باز نمی‌خواهم این را بگویم که حرام است. این حرف‌هایی که می‌زنم نمی‌خواهم بگویم حرام است یا مکروه است، می‌خواهم بگویم اسلام طرفدار بهداشت است. «النَّظَافَهُ مِنَ الْإِیمَان»(طب‏‌النبی، ص‏21) حدیث است.
8- فلسفه بعضی چیزها
درباره‌ی محیط زیست حدیث داریم که اگر شنیدید در یک جایی وبا آمده است و یا اگر خودتان هم دچار بیماری وبا شدید مسافرت نکنید، این به خاطر محیط زیست است. چرا به ما گفته‌اند: نبش قبر حرام است؟ چون نبش قبرعلاوه بر اینکه به مقام مؤمن توهین است ممکن است به خاطر فضای آلوده هم باشد. چرا به ما گفته‌اند در خانه سگ نگه ندارید؟ چرا به ما گفته‌اند خانه‌ی بزرگ تهیه کنید که حیاطش بزرگ باشد و خدا کند این فرهنگ شکسته شود، متأسفانه ما به یک مرض مبتلا شده‌ایم، مرضی که بنده هم به آن مبتلا هستم، این هم که گفتم خودم هم هستم، بنده و دیگران هم به آن مبتلا هستیم، حاضرهستیم پشت دیوار خانه ما سنگ مرمر باشد و پشت بام خانه ما نما داشته باشد اما حیاطمان کوچک باشد، خوب نیست. بابا خانه کاه‌گلی باشد اما حیاط داشته باشد، شرف دارد بر خانه‌ای که تمامش سنگ مرمر باشد اما حیاط ندارد. اسلام طرفدار حیاط است. چون شما پشت بام خانه‌ات می‌روی، صفا داشته باشد در خانه‌ی تنگ روحت اذیت می‌شود. ولذا آدم‌هایی که حال مطالعه ندارند در خانه‌های تنگ زندگی می‌کنند. از نظر مطالعه هم گفتند کسی که می‌خواهد مطالعه کند در اتاق بزرگ مطالعه کند. هرچه خانه وسیع‌تر باشد اثرش در نشاط انسان بیش‌تر است.
9- اهمیت دادن به لباس و بدن
پیغمبر به عایشه گفت: عایشه این لباس‌ها را بپوش. اگر لباس تمیز باشد تسبیح می‌گوید و اگرلباس تمیز نباشد تسبیح نمی‌گوید با این بیان پیغمبر به عایشه می‌گفت: لازم نیست لباس نو باشد، لباس ده تا وصله داشته باشد، اما تمیز باشد. امیرالمؤمنین(ع) به قدری لباسش وصله داشت فرمود: دیگر خجالت می‌کشم بدهم به آن آقا وصله بکند. از بس که لباسم را به او دادم و وصله کرده است، خجالت می‌کشم. لباس وصله دار عیب ندارد. حدیث داریم کسی اگر پاک باشد بخوابد یا با وضو باشد و بخوابد مثل کسی می‌ماند که بیدار باشد و روزه بگیرد، پاکی بسیار مهم است. حدیث داریم هرکس که می‌خواهد به دکتر نیاز نداشته باشد، چهار کار بکند، چه کار کنیم که کم‌تر به دکتر محتاج شویم؟
1- تا گرسنه نشدی غذا نخور.
2- هنوز سیر نشدی، دست از غذا بکش.
3- هر وقت می‌خواهی بخوابی اول به دستشویی برو و بعد بخواب.
4- خوب غذا را بجو.
چرا به ما گفته‌اند که آدم ساعاتی را که سر سفره بنشیند جزو عمرش حساب نمی‌شود؟ به خاطر این است که نگویی بابا، عمرم تلف شد غذایم را بده بخورم، کار دارم. می‌گوید بنشین، خوب بجو و هرچه سر سفره بنشینی عمرت تلف نمی‌شود. اگر از عمد هم مقدار بیشتری سرسفره نشستی حدیث داریم که جزو عمرت حساب نمی‌شود. برای این که یک خورده به تو آرامش بدهد. بگوید: جزو عمرت نیست، با خیال راحت سر سفره بنشین، آقا جزو عمرت حساب نمی‌شود. چرا به ما گفته‌اند: لقمه را با انگشت شصت و دو تا انگشت بگیر، می‌گویند: لقمه را با سه انگشت بخور. الان به افراد شکمی می‌گویند: گروهان شصت و چهار. الان به کسانی که لقمه بزرگ برمی‌دارند گروهان شصت و چهار می‌گویند، به یک کسی گفتم: شما جزو کدام گروه هستی؟ گفت: من جزو گروه شصت و چهار هستم. یک مدتی نمی‌فهمیدم، بعد فهمیدم که چه می‌خواهد بگوید. ولی حدیث داریم که لقمه را با انگشت شصت و دو انگشت بخورید. این یعنی چه؟ با سه انگشت یعنی لقمه را کوچک بگیر. بجو و هرچه سر سفره بنشینی جزو عمرت حساب نمی‌شود.
10- از وظایف مؤمن
مؤمن کیست؟ مؤمن کسی است که خودش را به زحمت بیندازد. اگر می‌خواهد آب دهانش را بیرون بیندازد، آب دهانش را نگه دارد و به یک جایی دیگر برود، یک دستمال کاغذی، دستمالی، کهنه‌ای پیدا کند که آب دهانش را در جوب نیندازد. مؤمن کسی است که به خودش زجر بدهد اما آب جوی شهر تمیز باشد. مؤمن کیست؟ مؤمن کسی است که خودش را به درد سر بیندازد و برف‌ها را از پشت بام بیاورد و به دوش بگیرد و به یک جایی ببرد که پشت دیوار خانه‌اش برف‌ها یخ نزنند و یک کسی لیز بخورد که اگر برفی را پشت دیواری ریختیم و یخ بست و شما آمدی رفتی لیز خوردی من ضامن هستم.
هیچ می‌دانید که چقدر اسلام طرفدار درخت کاری است؟ اسلام اجازه نمی‌دهد که باغ‌ها خراب شوند. خوب گوش بدهید، در یکی از کشورهای غربی، نمی‌خواهم اسمش را ببرم. از آن‌ها تبلیغ می‌شود، غصه می‌خورم این حدیث مال اسلام است و آن‌ها به آن عمل کرده‌اند. در یکی از کشورهای غربی گفتند: هر کس می‌خواهد باغی را قطعه قطعه کند و خانه سازی کند دولت اجازه و پروانه‌ی ساختمان نمی‌دهد، مگر این که به همین مقدار که باغ را خراب کرد و خانه ساخت، در کنار شهر به همان مقدار یک باغی بسازد و باغی تولید کند. حق خورد کردن یک باغ را ندارد، این قانون اسلام است. اسلام می‌فرماید: که کسی حق ندارد باغی را قطع کند و خانه سازی کند مگر این که در مقابلش یک جایی درخت بکارد.
در انگلستان قانونی وضع کردند که شهرداری به شرطی زباله‌ها را می‌برد که صاحب خانه زباله‌ها را از هم جدا کرده باشد. پوست هندوانه‌اش جدا باشد، نان جدا باشد، شیشه‌اش جدا باشد، کاغذش جدا باشد، آن وقت رفتگر به هر خانه‌ای می‌آید یک سیر کاغذ جمع می‌کند. صد تا، بیست تا، چهل تا کامیون کاغذ را می‌برند، مقوا می‌سازند. اگر یک مقداری تمیز نگه داریم، نیازمان کمتر می‌شود. اگر ده میلیون محصل داریم، صد میلیون جلد کتاب برای این‌ها چاپ می‌شود، تقریباً اگر صد میلیون، هفت تومان، پنج تومان، ده تومان کم‌تر و بیش‌تر اگر صد میلیون جلد کتاب تمیز نگه داشته شود، سال دیگر آموزش وپرورش صد میلیون کتاب چاپ نمی‌کند و پول صد میلیون، هشت تومان را برای معلّمین بی خانه، خانه می‌سازد و نمی‌خواهم بگویم در تهران معلم داریم که در کنار میدان آزادی می‌خوابد، چون خانه پیدا نمی‌کند. معلم ما کنار میدان می‌خوابد، کنار خیابان می‌خوابد، این را مدیر کل استان تهران گفت. معلم داریم در تهران که کنار خیابان می‌خوابد، ولی شاگرد حاضر نیست که کتابش را تمیز نگه دارد. همه اینها دودش به چشم خودمان می‌رود. آن وقت معلمی که دیشب کنار خیابان خوابیده است گاهی گربه از کنارش گذشته است، گاهی سگ از کنارش عبور کرده است. فردا دیگر معلم محقق و دانشمند و خوش سلیقه و خوش اخلاقی نیست. بچه‌ای که کتابش را درست نمی‌آورد، دودش به چشم خودش می‌رود. یادمان نرود که چه بودجه‌ای باید برای اینها هزینه شود.
شهردار می‌گفت: برای دفع یک کیلو زباله از سه تومان تا پنج تومان خرج است و روزی پانصد کامیون، هر کامیونی چند دفعه می‌رود و می‌آید، آن وقت این زباله‌ها وقتی دفع می‌شود، گاهی مشتعل می‌شود وگاهی شیره‌ی زباله به رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی می‌رود و آب‌های زیر زمینی را فاسد می‌کند. هوای تهران را که نگو، حالا هوا تمیز است، حالا کاری به هوا نداریم، در عوض فضا خوب است. وقتی هوا گازوئیلی شد باران هم که می‌آید مواد گازوئیلی را روی زمین می‌آورد. اصلاً زمین را از این که قابل کشت بشود می‌اندازد. ما مسئول هستیم. من خیلی حرف دارم اما وقت من تمام شد و دیگر حدیث آخر را می‌خوانم. داریم که پیغمبر فرمود: چند چیز را دفع کنید. هفت چیز را دفن کنید، مو، ناخن و. . . حدیث داریم: «وَ أَطْفِئُوا سُرُجَکُمْ»(علل‏الشرائع، ج‏2، ص‏582) چراغ هایتان را خاموش کنید، چراغ هایتان را خاموش کنید شاید بشود از آن استفاده کرد. وقتی در ترافیک هستی ماشین را خاموش کن. اگر چراغ قرمز طولانی است اگزوز را خاموش کن. گاز را خاموش کن. برق، آب گرم کن را خاموش کن. حمام رفتی و به سلامت بیرون آمدی، آب گرم کن را خاموش کن. نمی‌دانم ما مراعات نمی‌کنیم، برای این که درخت خانه‌مان را آب بدهیم، آب باغچه من همسایه را اذیت می‌کند. دود اگزوز ماشین من چقدر آدم را اذیت می‌کند. چرا اسلام می‌گوید: مستراح بیرون از مسجد باشد؟ چرا اسلام می‌گوید: مسجد را روشن کنید و تمیز نگه دارید. چرا اسلام می‌گوید: اگر وارد مسجد شدی و مسجد آلوده شده است، حق نداری نماز بخوانی، باید اول مسجد را تمیز کنی و بعد سر نماز بروی. برای چه؟ چرا اسلام می‌گوید: «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»(اعراف/31) وقتی مسجد می‌روید لباس تمیز بپوشید؟ آیا غیر از این است که می‌خواهد فضای مسجد زیبا شود. شما الان که به بسیاری از مساجد می‌روی بگویی: «سبحان ربی الاعلی و بحمده» بوی تعفّن و عرق پا، دماغ آدم را اذیت می‌کند. باید از مسجدهای ما بوی عطر بلند شود.
11- سنت را احیا کنیم
و اجمالاً به امید این که زندگی سنتی برگردد. یعنی چه؟ یعنی ما می‌گوییم به قدیم برگردیم؟ بله به قدیم برگردیم، مگر هر ارتجاعی بد است؟ شما وقتی مریض می‌شوی، برای ارتجاع پیش دکتر می‌روی! می‌گویی: آقای دکتر من را به سلامتی اول برگردان. می‌گوید: نخیر انسان باید روز به روز پیش برود. حالا که مریض شدم باید روز به روز پیش بروم. آقا مریض شدی برو که به سلامتی برگردی. هر ترقی که ترقی نیست. هر ارتجاعی ضعف نیست. به زمان قدیم برگردیم، زمان قدیم چیست؟ هر کس در خانه است یکی دو تا مرغ در خانه‌اش نگه دارد. خرده نان خود را برای مرغ بریزد، پوست خربزه‌ای، هندوانه‌ای داری برای بزغاله بریز، زنی که در خانه بی کار است این‌ها را جدا کند، شیشه‌اش قابل مصرف است، کاغذش قابل مصرف است. یک مقداری برای بهداشت عمومی و برای خدمت به هم نوع کمک کند. یک صافی‌هایی است، من می‌خواستم بیاورم و در تلویزیون نشان بدهم موفق نشدم. اگر سر دودکش یک صافی بگذارید، دوده‌هایش را می‌گیرد و فقط گازش را بیرون می‌دهد. آقاجان یک صافی سر دودکش حمامت بگذار. یک وقت می‌بینی در یک شهر، دو هزار و هشت صد تا دودکش است، این کار را بکن هوای شهر خوب می‌شود. آن وقت ما مسئول هستیم.
من که در اتاق سیگار می‌کشم و بچه‌ی کوچک نفس می‌کشد، حق بچه کوچک را از بین بردم. نمی‌شود در تاکسی و اتوبوس سیگار کشید، چون هوای تاکسی مال همه است. من می‌خواهم سیگار بکشم، دیگران به چه دلیلی هوای دودی مصرف کنند؟ مشکل است و گیر شرعی دارد، گیر اخلاقی دارد، گیر بهداشتی دارد و خلاصه کار به جایی رسید که حرف هایم را خلاصه کنم. آخر حرف هایم را بگویم. تهران دومین شهر آلوده‌ی هوایی روی کره‌ی زمین شد. چه کسانی درتهران هستند؟ امت حزب اللّه، چرا امت حزب اللّه باید هوای آلوده بخورند؟
آقا نماز جمعه می‌آید، بعدش او عبایش را می‌تکاند، او لباسش را می‌تکاند. آقا بعد از نماز جمعه یک گرد و خاکی می‌شود، هرکس لباسش را تکان می‌دهد. می‌گوید: حالا بدو تا نمازخوان‌ها گرد و خاک نکردند. هرکس که یک خورده تمیز است نماز که می‌خواند در می‌رود. بابا چرا باید نماز جمعه یک طوری باشد که تا نماز می‌خوانند در بروند؟ ما نمازجمعه‌مان و صدای بلندگوی مسجدمان و زیلوهای مسجدمان و مدرسه هامان و. . . مشکل دارد. فضای عمومی خوب نیست، حیوان هارا بی خود نکشید. مراعات حیوانات را بکنید. آب جوی‌ها را تمیز نگه دارید. شهر باید همینطور که خدامی گوید: «زَیَّنَّا السَّماءَ»(صافات/6) آسمان زینت است، شهر هم باید زینت باشد. قرآن می‌گوید: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَهً لَها»(کهف/7) آن چه در زمین است، زینت زمین است. زینت‌ها را نگه دارید. جنگل‌ها زینت است، رودخانه‌ها و آبشارها زینت است. زینت‌ها را از بین نبرید و اگر کسی بی خود پارک کند و راه بندان درست کند، آن کس که ترافیک می‌کند و ماشین‌ها بی‌خود در راه بندان بنزین مصرف می‌کند ضامن است و اگر تعویض روغنی نابجا باشد و این شیره‌ی روغن و شیره‌ی زباله آب‌های زیرزمینی را فاسد کند ضامن هستیم. این‌ها بحث‌های علمی نیست اما همه‌ی ما به آن گرفتار هستیم.
خدایا! طوری کن که کشور رسول خدا، کشوری باشد که همین طور که از نظر روحیه، ایثار، انقلاب، جبهه، خلوص، نماز جمعه، اشک، دعا، خط رهبری، همینطور این که این کشور از همه‌ی جهات عالی است، خدایا به ما یک توجهی بده که زیبایی شهرمان را هم در حد اعلی قرار دهیم و همه‌ی ما را از بهداشت بالا برخوردار بفرما و نمونه‌ی ما امام بزرگوار، که چقدر توجه به این مسائل دارند.
خدایا، خدایا تاانقلاب مهدی(عج) خمینی را نگه دار.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment