بنی اسرائیل پس از پیروزی

موضوع: بنی اسرائیل پس از پیروزی
تاریخ پخش: 22/2/59

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل محمد و لعن الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

بحث ما درباره این بود که دورنمایی از زندگی بنی اسرائیل را بگوئیم و بعد برسیم به اینکه زندگی ما چقدر هماهنگ است چون قرآن وقتی ماجرای بنی اسرائیل را می‌گوید یک هدفی داشته است هدفش این است که بگوید این ملت از چه راهی رفتند به چه سرنوشتی مبتلا شدند تا ما دیگر از آن راه اگر خوب است برویم و اگر بد است نرویم.
1- رفاه طلبی مشکل بعد از پیروزی انقلاب
رفتار بنی اسرائیل بعد از نجات و پیروزی انقلاب، حدیث داریم تمام کارهایی که بنی اسرائیل داشتند در امت پیغمبر هم خواهد بود آنها اسیر فرعون ما هم اسیر رژیم شاهنشاهی آنها به رهبری موسی ما به رهبری امام، نمونه‌ای از کارهایشان را برایتان می‌گویم یک نمونه‌اش مسئله رفاه طلبی بود در خراب کردن هر کسی هل می‌دهد خراب می‌شود اما در درست کردن مشکل است عده‌ای از انقلابیون بعد از پیروزی راهپیمایی راه اندختند و گفتند یا موسی از خدا بخواه که سیر می‌خواهیم ما پیاز می‌خواهیم ما عدس می‌خواهیم خیار می‌خواهیم سبزی می‌خواهیم خلاصه بعد از پیروزی انقلاب آمدند سر اینکه ما سیر و پیاز و عدس می‌خواهیم آیه نازل شد بابا شما اسیر بودید آزاد شدید البته مشکلاتی هست که رفع می‌شود هر چی از آن طبیعی است باید مردم تحمل داشته باشند.
امام علی(ع) به استاندار می‌گوید آنهایی که جنس را احتکار کرده‌اند با نرمی جنس را از آنها بگیر اگر ندادند(فنکل) سختگیری کن خشونت بخرج بده مکتب ما هم بیان دارد هم ثمر دارد هم جهت دارد.
2- روش ابراهیم در مقابله با نمرود و مخالفان
ابراهیم وقتی می‌اید بیان دارد شروع می‌کند با نمرود مباحثه کردن گفت تو خدایی می‌کنی و حال آنکه خدا نیستی گفت نه خدا هستم گفت خدای تو چکار می‌کند گفت خدای من هم می‌میراند و هم زنده می‌کند گفت من هم همین کار را می‌کنم گفت چطوری؟ دستور داد دو تا زندانی آوردند یکی را کشت و دیگری را آزاد کرد گفت دیدی میراندم ابراهیم گفت خدای من نظام را جوری آفریده که خورشید از اینطرف عبور می‌کند لطفاً شما دستور بده از آنطرف طلوع کند «فبهت» مبهوت شد.
حضرت ابراهیم تبر هم دارد و می‌رود بت‌ها را می‌شکند و هم جهت دارد همین که با فامیل هایش صبحت می‌کند که این بت نه می‌بیند گوش نمی‌دهد می‌گوید ما از شما بری هستیم و حسابمان از شما جداست. همه جا جای بحث آزاد نیست در قرآن تبر هم هست منتهی موارد دارد. جوانی از نظر شهوتی کار بدی کرده بود آنرا نزد حضرت علی(ع) آوردند حضرت یک سیلی به او زد بعد هم به او پول داد و گفت برو زن بگیر یعنی هر دو. . .

3- بنی اسرائیل گفتند خدا را به ما نشان بده
عده‌ای دیگر آمدند و گفتند «أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَهً» (نساء/153) بیا خدا را نشان ما بده، هر چه حضرت موسی گفت بابا خدا جسم نیست گفتند نه الان هم هستند در بحث‌های ایدئولوژی می‌گویند تا ما چیزی را حس نکنیم و تا چیزی را تجربه نکنیم قبول نمی‌کنیم خدا را قبول ندارند می‌گویند چون برای ما قابل حس و تجربه نیست وحی را هم قبول ندارند می‌گویند تجربه نکرده ایم. ما می‌گوئیم شما که الان اینجا هستید چطور زندگی چند هزار سال پیش را حس می‌کنید که در تاریخ شرح می‌دهید؟ می‌گویند ما از آثار می‌فهمیم ما هم می‌گوئیم ما خدا را از حس و تجربه نمی‌فهمیم از آثار می‌فهمیم.
4- کلک و حقه بنی اسرائیل درباره تعطیلی روز شنبه
یکی از اینهایی که کردند کلک و حقه است گروهی از بنی اسرائیل در کنار دریا زندگی می‌کردند برنامه هم این بود که روز شنبه که تعطیل بودند مثل ما که روز جمعه تعطیل هستیم برویم نماز جمعه اینها هم بروند عبادت کنند خدا از اینها قول گرفته بود که روز شنبه از دریا ماهی نگیرند اینها می‌آمدند کنار دریا حوض‌های کوچکی می‌ساختند تصادفاً یا قدرت غیبی بود که روز شنبه ماهی بیشتری روی آب می‌آمد اینها دلشان هی آب می‌شد یا هر چیز دیگری من نمی‌دانم قرآن می‌گوید روز شنبه ماهی بیشتر می‌آمد اینها می‌گفتند از دستمان رفت خدا طرح دادند که کلاه شرعی درست کنیم حوض‌هایی درست کردند ماهی‌ها روز شنبه می‌آمدند توی حوض فوری آنها را می‌گرفتند این کلک می‌زدند قرآن می‌فرماید «وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمْ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمْ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِیثَاقًا غَلِیظًا» (نساء/154) به آنها گفتیم روز شنبه قانون شکنی نکنید و خواب را برای شما قرار دادیم که استراحت کنید.
«یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ» (بقره/47‌) ای بنی اسرائیل من شما را آزاد کردم یادتان باشد نعمت‌هایی که به شما دادم یادتان نرود که شما را بر همه دنیا فضیلت دادم این آیه می‌گوید درود بر بنی اسرائیل اما آیه دیگری می‌گوید همین بنی اسرائیل «وَبَاءُوا بِغَضَبٍ» (بقره/61) یعنی همین بنی اسرائیل دچار غضب شد این امت قبل از پیروزی بر دیگر امت‌ها فضیلت داشتند اما بعد از پیروزی دچار غضب شدند اگر اینرا بفهمیم درس بزرگی برای تاریخ ایران از قرآن کشف کرده‌ایم ایران به هنگام پیروزی به همه دنیا فضیلت داشت باید مواظب باشیم یکوقت فضیلت تبدیل به غضب نشود.
5- کارهایی که فضیلت بنی اسرائیل را به غضب تبدیل کرد
بنی اسرائیل سه تا کار کردند که بخاطر همین سه تا کار فضیلت آنها تبدیل به غضب شد اول اینکه تجار یک کاری کردند دوم باسوادها و دانشمندان هم یک کاری کردند توده هم یک کاری کردند سه تا غلط کردند خدا فضیلت آنها را گرفت تجار رفتند سراغ ربا «وَأَخْذِهِمْ الرِّبَا» (نساء/161) ربا از مسائلی است که در رژیم قبل زیاد شد باسواد آنها هم شد التقاطی، اسلام مترقی‌ها کسانی هستند که یک تکه از شرق و یک تکه از غرب یک تکه از اسلام گره می‌زنند یک چیزی درست می‌کنند مثل آن آقایی که ریش هایش را سبز کرده بود لباسهایش را سبز بود کلاه سبز هم داشت گفتند این چیه گفت می‌خواهم چهارده معصوم شوم!
پس باسوادها رفتند سراغ تحریف و بدعت خطری از اول تا حالا بوده و هست زمان حضرت موسی و عیسی دائماً هیچوقت مکتب از تحریف در امان نبوده است اصولاً وقتی یک چیز حقی است قلابی آنرا هم درست می‌کنند چون هزار تومانی درست داریم هزار تومانی قلابی را هم درست می‌کنند چون آخوند خوب هست آخوند قلابی هم هست هر وقت جنس قلابی دیدید معلوم می‌شود که از همین جنس خوبش هم هست ساختن مکتب دلیل بر این است که مکتب سالم هم هست قرآن راجع به تحریف می‌فرماید «مِنْ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ» (نساء/46) به قول قرآن با دست خودشان چیزهایی می‌نوشتند می‌گفتند این حکم شرعی است «فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا» (بقره/79) برای اینکه پولی بگیرند. همه دعواها سر پول است. یک کسی می‌گفت توی فحش‌هایی که به آخوندها می‌دهند من کمتر دیده‌ام که به تو فحش بدهند گفتم برای اینکه من پستی ندارم و دعوا و فحش سر پست است!
عوام آنها هم شل شدند، حضرت موسی گفت حرکت کنید می‌خواهیم برویم در یک منطقه‌ای زندگی کنیم گفتند در این منطقه چند تا شرور هست ما حال دعوا نداریم «قَالُوا یَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِیهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ» (مائده/24) گفتند تو و خدا بروید توی این شهر جنگهایتان را بکنید ما اینجا نشسته‌ایم تا شما برگردید. مثل محتکرین و گرانفروشها که می‌گویند دولت هم باید یک کاری بکند آقا دولت هم مثل تو ما همه‌مان باید با هم باشیم اینکه تو کاری بکن من نشسته‌ام این غلط است.
6- درسی از یک قصه
بعضی از دهاتها می‌گویند چرا حوزه قم آخوند دهات ما نمی‌فرستد خوب آخوند کم داریم اگر راست می‌گویی خودت یک نفر را بفرست قم درس بخواند برگردد و برایت تبلیغ کند نشسته می‌گوید تو بفرست ما هنوز تشنه‌مان نشده است یک قصه بگویم زمان برده داری هر برده‌ای که هنری داشت قیمت آن بیشتر بود یک کسی آمد برده بخرد گفت چند است؟ مثلاً قیمت برده صد تومان بود این گفت برده من دو هزار تومان گفت خوب این چه هنری دارد گفت این تشنه شناس است به کسی نگاه کند می‌فهمد این تشنه‌اش است فوری پول داد و خرید جلسه مهمانی تشکیل داد غذای شیرین و چربی درست کرد و شور که مهمانها تشنه‌شان بشود این برده هم بالای سرشان باشد که ببیند کی تشنه‌اش است کی نیست٬ جلسه را راه انداخت سر سفره هم آب نگذاشت اینها غذا را خوردند و یکی یکی تشنه‌شان شد گفتند آب صاحب برده گفت ایشان می‌گوید آب این برده هم نگاهی کرد و گفت نه خیر ایشان تشنه‌اش نیست دروغ می‌گوید این می‌خواهد من را امتحان کند دو مرتبه یکی یکی تشنه‌شان شد یکی‌شان بلند شد و گفت خدا پدر هر چه تشنه شناس است صلوات بلند شد و خودش ظرف برداشت رفت کنار آب و آب برداشت برده گفت این تشنه‌اش است کسی که بلند شد و راه افتاد معلوم می‌شود که تشنه‌اش است اینهایی که نشسته‌اند و می‌گویند آب معلوم می‌شود که تشنه‌شان نشده است. در مملکت ما هم اینهایی که نشسته‌اند و می‌گویند باید اینها هنوز تشنه‌شان نشده است.
7- قانون الهی است که هر ملتی تن به ظلم دهد به سرنوشت بنی اسرائیل دچار شود
خداوند می‌فرماید کارهایی که ما می‌کنیم یک قانون است و ما به این می‌گوئیم فلسفه تاریخ یعنی تاریخ‌هایی که توی کتاب تاریخ می‌خوانیم شاه عباس کی بود و چه کرد اینها هیچ ربطی به زندگی من ندارد شما تاریخ شاه عباس را بلد باشی نقشی در زندگی شما ندارد ولی قرآن یک قسمتی از تاریخ را می‌گوید ولی نه اینکه شاه عباس چه کرد می‌گوید فلان قوم اینطوری بودند به این دلیل تو هم حواست را جمع کن اینکه می‌گویند قرآن کتاب آدم سازی است معنایش این است.
بنی اسرائیل در این دنیا و آن دنیا روسیاه هستند «وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ» (هود/59) چون بله قربان گوی شاه ستمگر بودند این دنیا و آن دنیا روسیاه هستند چون بله قربان گو بودند. هر زمانی هر ملتی تن به زور و ظلم بدهند به سرنوشت بنی اسرائیل دچار خواهند شد.
بعضی‌ها آمدند گفتند نه در زمان گذشته ما خوب بودیم و نه الان راحت هستیم جواب این است که ما محور نیستیم باید جمع بندی حساب کنیم یکی یکی حساب کنیم هیچوقت نتیجه درستی نمی‌گیریم کمبودها و نقص‌ها یک طرف کارهایی هم که شده است یک طرف بعد اینها را مقایسه کرد نمی‌خواهم توجیه کنم.
8- کسانی که حق را می‌فهمند و کتمان می‌کنند
یک گناه توی قرآن داریم که منحصر به فرد است چون هر گناهی یک جوری است مثلاً ربا را می‌گویند جنگ با خداست زنا آرم دیگری دارد یک گناهی داریم که قرآن می‌گوید خداوند و پیامبران و ملائکه و انسانها تمام صاحب شعورها به این آقا در طول تاریخ لعنت می‌کنند «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنْ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُوْلَئِکَ یَلْعَنُهُمْ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمْ اللَّاعِنُونَ» (بقره/159) کسانی که حق را می‌فهمند ولی کتمام می‌کنند. پیغمبر اسلام مبعوث شد در زمان پیغمبر چند نفر از علمای اهل کتاب بودند تمام امت اهل کتاب چشم‌شان به دهان این علما بود و قرآن می‌فرماید بزرگان پیغمبر را می‌شناختند «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمْ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» (بقره/146) همینطور که پدر بچه‌اش را می‌شناسد این علما پیغمبر را می‌شناختند اینها نگفتند و کتمان کردند و گفتند این آن نیست چون گفتند نیست آنها هم در یهودیت و مسیحیت ماندند و نسل‌ها و نسل‌ها و قرن‌ها و گناه تمام اینهایی که اسلام را نپذیرفته‌اند و مقصر هستند گناهشان به گردن علمای آن زمان است. البته گاهی باید کتمان کرد گاهی هم باید افشا کرد اینها را باید ما بدانیم. آنجایی که حقی از بین می‌رود کتمام حرام است اما آنجایی که گناه شخصی است اینجا افشا کردن حرام است.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment