ایمان به معاد، رمز زندگی سعادتمندانه

1- یاد قیامت، عامل اخلاص در کارها
2- بیهوده بودن دنیا، با نبود قیامت
3- یکسان نبودن کارهای خوب و بد در نزد خداوند
4- تفاوت کیفرهای دنیوی و اخروی
5- قدرت الهی در گردآوردن دوباره انسان‌ها
6- ریشه‌های ترس از قیامت
7- انواع حساب در دادگاه قیامت

موضوع: ایمان به معاد، رمز زندگی سعادتمندانه
تاریخ پخش: 09/03/98

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

امشب می‌خواهم مقداری در مورد معاد صحبت کنم. انشاءالله!
تمام ادیان آسمانی، مسیحیت، یهود، مجوس، تمام ادیان معاد را قبول دارند. این یک… اگر ایمان به معاد هم باشد، بسیاری از این گناهان و جنایت‌ها کم می‌شود. آن کسی که حرا‌م‌خوری می‌کند اگر بداند این حرام‌خوری جواب دارد قیامت، حساب و کتاب است، حواسش را جمع می‌کند. یک مثال بزنم. اگر شما وارد خانه‌ای شدید که عقیده‌ات این بود این خانه صاحب و حساب ندارد. خانه بی صاحب است، اگر بدانی بی صاحب و حساب ندارد، هرچه بتوانی از این خانه چیز برمی‌داری و می‌روی. چون می‌گویی: این خانه صاحب و حساب ندارد. اما اگر بدانی صاحب دارد و دوربین مدار بسته و دوربین مخفی است، حساب و کتاب دارد، دیگر در این خانه هرکاری نمی‌کنی و می‌گویی: خانه صاحب اختیار دارد. این خانه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم آیا صاحبی دارد به نام خدا و حسابی دارد به نام معاد؟ الآن ما در دنیا زندگی می‌کنیم صاحب و حسابی دارد، پس باید آرام زندگی کنیم. اگر ندارد بچاپ بچاپ است، چون هرچه نچاپی از جیبت رفته است. خانه بی صاحب و بی حساب چرا نچاپم. هرچه نچاپیم از جیبمان رفته است.
1- یاد قیامت، عامل اخلاص در کارها
پس ایمان به معاد یک چیزی است که در زندگی امروز ما اثر دارد. یک آیه بخوانم قرآن به کم فروش‌ها می‌گوید: چرا کم فروشی می‌کنید؟ مگر تو قبول نداری که قیامت باید جواب دهی؟ «أَ لا یَظُنُ‏ أُولئِکَ‏ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ» قاری: «أَ لا یَظُنُ‏ أُولئِکَ‏ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِیَوْمٍ عَظِیمٍ» (مطففین/4) آیه قرآن است، چرا کم فروشی می‌کنید؟«أَ لا یَظُنُ‏ أُولئِکَ» این آقایان فکر نمی‌کنند که «أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ» روز قیامت زنده می‌شوند. روز خطرناکی است و باید جواب کم فروشی را بدهند؟ اگر می‌خواهید مخلص باشید راهش این است که یاد قیامت باشیم. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: برای اینکه مخلص باشید، قیامت را در نظر بگیرید، مخلص می‌شوید. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ‏ بِخالِصَهٍ» قاری: «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ‏ بِخالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ» (ص/46) می‌گوید: ما اینها را خالص خالص قرار دادیم، چطور اینها خالص شدند؟ پاک پاک پاک! می‌گوید: «ذِکْرَى الدَّارِ» چون یاد قیامت هستند پاک شدند. یعنی بدانیم مشت ما باز می‌شود. حدیث داریم روز قیامت عده‌ای می‌گویند: ما قاری بودیم. خدا و فرشته‌ها می‌گویند: دروغ می‌گویی. قاری بودی که بگویند: صوتش خوب است. عده‌ای می‌گویند: جبهه رفتیم. خدا و فرشته‌ها می‌گویند: دروغ می‌گویی، جبهه رفتی تا بگویی من شجاع هستم. عده‌ای می‌گویند: پول خرج کردیم، خدا و فرشته‌ها می‌گویند: دروغ می‌گویی، پول خرج کردی تا بگویند: فلانی سخاوت دارد. ما اگر بدانیم مشتمان باز می‌شود. شما اگر بدانی وقتی می‌خواهی در حرم بیایی بازدید بدنی می‌شوی، خوب قبل از اینکه وارد شوی، جیب‌هایت را خالی می‌کنی. چیزی که شک به وجود بیاورد در جیبت نمی‌گذاری.
ما بدانیم «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ‏» قاری: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ‏» (معارج/32) تمام چیزها پیمان است. این بچه امانت دست ماست. روز قیامت بعضی بهشتی‌ها به بعضی می‌گویند: چطور شد شما بهشتی شدید؟ می‌گویند: ما نسبت به بچه‌هایمان دلسوزی داشتیم. «إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ‏» قاری: «إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ‏» (طور/26) دلسوز بچه‌هایمان بودیم. دلمان به حال بچه‌هایمان می‌سوخت. نگفتیم: حالا این بچه است ولش کن، حالا این نوجوان است ولش کن، حالا این جوان است ولش کن، خوب دیگر بعد از بچه و نوجوانی و جوانی چطور می‌خواهی صافش کنی؟ کسی که معتاد شد به کار خرابی دیگر نمی‌شود… آقا این دختر هنوز نه ساله نشده است. اگر تا نه سالگی بی حجاب در خیابان رفت سر نه سال نمی‌توانی فوری بگویی: چادر! این نه سال است به بی حجابی عادت کرده است. به ما گفتند: نماز را از بچگی به بچه‌ها بگویید. در قرآن می‌گوید: بچه‌ها هم باید نماز بخوانند. «یا بُنَیَ‏ أَقِمِ‏ الصَّلاهَ» قاری: «یا بُنَیَ‏ أَقِمِ‏ الصَّلاهَ» (لقمان/17) لقمان به فرزندش گفت: کوچولو، باید نماز بخوانی. حدیث داریم اولین کلمه که به بچه یاد می‌دهید این کلمه باشد، «لا اله الا الله» هفت ماه و بیست روز صبر کنید، سه سال و هفت ماه و بیست روزش شد این کلمه را یاد بدهید «محمد رسول الله» (صلوات حضار) همینطور قدم به قدم، بعد صورتش را بشوی، بغل خودت در نماز بنشیند، نماز شما را ببیند، ماه رمضان بگو: الآن افطار کن. گرسنه است، نان بده و بگو: این افطاری تو است. دوباره غذایی بده و شکمش که سیر شد بگو: روزه باش. دوباره نیم ساعت دیگر می‌گوید: بابا تشنه هستم، آب بده بگو: افطاری است. یعنی با این فرهنگ باید آشنا شود.
مسجد می‌رویم بچه‌مان را ببریم. ما بدانیم ما پاسخگوی بچه‌ها هستیم. یعنی باید روز قیامت پاسخ بچه‌ها را بدهیم. جواب لقمه را بدهیم. جواب آن کسی که به او رأی دادید را بدهید. چرا به این رأی دادی؟ همشهری شما بود. هم حزبی بود؟ حدیث داریم اگر کسی به نمره شانزده رأی بدهد و بین خودش و خدا بداند که فلانی نمره‌اش هفده است، بینی و بین الله نمره فلانی هفده است ولی من به شانزده رأی می‌دهم، چرا؟ همسایه ما است، خویش و قوم ما است، هم درسی ما است، حزب و خط سیاسی ما با هم می‌خورد. اگر کسی بهتر از او سراغ دارد، به غیر او رأی بدهد، عربی‌اش را می‌خوانم می‌فهمید، «خان الله» یعنی به خدا خیانت کرده است. «و رسوله» به رسول خیانت کرده «و المؤمنین» به همه مؤمنین هم خیانت کرده است. مسأله اینکه به چه کسی رأی می‌دهیم قیامت باید پاسخ بدهیم.
2- بیهوده بودن دنیا، با نبود قیامت
به چه دلیل قیامت هست؟ اگر قیامت نباشد کار خدا عبث است. بازی است، چطور؟ از مواد غذایی زمین میوه، برنج، گندم و سیب زمینی درمی‌آید. مواد غذایی خاک، میوه و غذا می‌شود. غذا در بدن پدر و مادر نطفه می‌شود. نطفه کم کم رشد می‌کند در رحم مادر تا یک نوزاد می‌شود. نوزاد به دنیا می‌آید، رشد می‌کند و حرف زدن یاد می‌گیرد، راه رفتن یاد می‌گیرد، آدم‌ها را می‌شناسد، دبستان می‌رود، راهنمایی می‌رود، دبیرستان می‌رود، دانشگاه می‌رود، یک تخصصی می‌بیند و یک انسان کامل می‌شود. انسان کامل چه بود؟ خاک بود. مواد غذایی خاک، میوه شد. میوه نطفه شد، نطفه طفل شد، طفل یک آدم کامل شد. حالا که آدم کاملی شده است سرازیری رو به پایین، چشمش عینکی می‌شود. دندانش عملی می‌شود. کمرش خمر می‌شود. خلقش تنگ می‌شود. اعصابش ضعیف می‌شود. عینک می‌گذارد برای چشمش، سمعک می‌گذارد برای گوشش، دندان عملی می‌گذارد برای دندان‌هایش، هی پیر می‌شود پیر می‌شود، بعد هم بلند بگو: لا اله الا الله، می‌میرد و خاک می‌کنند. دوباره این آقایی که کامل پیر شد و مریض شد و مرد، در خاکش کردیم، خاک هم خاک می‌شود. یعنی این مرده باز خاک می‌شود. خدایا! می‌خواستی خاک درست کنی؟ خوب خاک که از اول بودیم. تو از خاک سیب زمینی و برنج و گندم درست کردی. از خاک، غذا و از غذا نطفه، نطفه انسان. حالا این انسان کامل شد دوباره مرگش می دهی و خاکش می‌کنی، اگر بنا بود خاک… نصفش را من می‌گویم و نصفش را شما بگوییم. اگر بنا بود از انسان خاک درست کنی، خاک که اولش… بگویید… خاک بودیم. اگر ما بمیریم و خاک شویم معلوم است کار خدا به اندازه یک کوزه‌گر مست هم نعوذ بالله نمی‌ارزد. یک کوزه‌گر مست، حاضر نیست این کوزه‌ای که ساخته را بشکند. آنوقت خدا از نطفه، انسان درست می‌کند، انسان را می‌شکند و خاک می‌کند. خوب از اول که خاک بودیم.
«أَ فَحَسِبْتُمْ: قاری: «أَ فَحَسِبْتُمْ‏ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ» (مؤمنون/115) آیه قرآن است. شما فکر می‌کنید ما عبث آفریدیم؟ از خاک آدم درست کنیم و آدم را خاک کنیم. دوباره از خاک آدم درست کنیم، باز آدم را مرگ بدهیم و خاکش کنیم. از خاک آدم، از آدم خاک. از خاک آدم، این بازی نیست. اگر قیامتی نباشد آفرینش عبث است. این یک مورد. چون خدا حکیم است و کار عبث نمی‌کند باید قیامت باشد.
3- یکسان نبودن کارهای خوب و بد در نزد خداوند
2- خدا عادل است، چون عادل است باید قیامت باشد. چطور؟ مردم دو دسته هستند، خوب و بد. «فَمِنْکُمْ‏ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ» قاری: «فَمِنْکُمْ‏ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ» (تغابن/2) قرآن می‌گوید: یک عده ایمان دارند و یک عده ایمان ندارند. «أَ فَمَنْ کانَ‏ مُؤْمِناً» قاری: «أَ فَمَنْ کانَ‏ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ» (سجده/18) مؤمن و فاسق یکسان هستند؟ مؤمن و کافر یکسان هستند؟ مردم دو دسته هستند، خوب و بد. این یک مورد، در دنیا هم جزا نیست. پس حالا که مردم دو دسته هستند، یک عده خوب هستند و یک عده بد، در دنیا هم جزا نیست، خدا هم عادل است. پس باید یک جایی به حساب این خوب و بدها برسد. در اینجا چند سؤال می‌کنم، جوابش را می‌دهم برای بچه‌هایتان و برای خودتان. اول برای بچه‌هایتان.
اگر بچه شما از شما بپرسد: آقاجون، مامان چرا خدا در دنیا جزا نمی‌دهد؟ آدم‌های خوب را در همین دنیا جزا بدهد، آدم های بد را در همین دنیا جزا بدهد. معامله نقدی، چرا می‌گوید: بعد از مرگ؟ سؤال: چرا در دنیا جزا نیست؟ سی ثانیه هیچکس چیزی نگوید و من جواب بدهم. شما فکر کنید. اگر بچه شما از شما پرسید: چرا خدا معامله نقدی نمی‌کند؟ می‌گوید: کار را بکنید، قیامت، در همین دنیا نقدی معامله کنید. پنج شش مورد جواب دارد. 1- بعضی آدم‌ها در دنیا نیستند که جزا بگیرند. مثلاً  آن کسی که شهید شده، مثلاً در سوریه، در مرز، شهید ترورهای کور منافقین شده، آن کسی که شهید شد دیگر نیست. این یک مورد. بعضی نیستند. 2- ما نمی‌دانیم این کار، کار خیر چقدر و تا کجا است؟ بیخش کجاست؟ این کار شر آخرش کجاست؟ مثلاً کسی که هروئین تولید کرد، در دنیا با او چه کنیم؟ بگیریم و بکشیم؟ هروئین ساز را گرفتیم و کشتیم، این برای یک جوانی است که هروئینی شده است. این هزاران جوان را هروئینی کرده است. باید یک جایی باشد که هی بمیرد و هی زنده شود، چون خیلی از جوان‌ها را ایشان نابود کرد.
الآن صدام را به شما بدهند، شما بالاترین کاری که نسبت به صدام می‌کنید این است که یک گلوله در مغز صدام بزنید. خوب گلوله در مغز صدام بزنی برای یکی از جوان‌های ما هست که کشته است. دهها هزار جوان را کشت، یک گلوله به یک مغز بخورد؟ دنیا نمی‌شود. یکی دیگر، اصلاً در دنیا خدا جزا بدهد ظلم است، چرا؟ من در سر یک مظلوم می‌زنم، تا زدم در دنیا خدا جزا بدهد، چه؟ دستم فلج شود. با دست فلج خانه می‌روم. زن و بچه من همه غصه می‌خورند. آنها که گناهی نکردند. من ظلم کردم اما اگر در دنیا خدا به من جزا بدهد، بستگان من هم غصه می‌خورند. باید خدا یک جایی به من جزا بدهد که بستگان من خبر از من نداشته باشند.
4- تفاوت کیفرهای دنیوی و اخروی
«یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ» قاری: «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ،وَ أُمِّهِ وَ أَبِیه‏، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیه‏» (عبس/34-36) روز قیامت انسان از همسرش فرار می‌کند. از پسرش فرار می‌کند، از برادرش فرار می‌کند. آنجا اینطور نیست که حالا چون من غصه خوردم، او هم غصه بخورد. هرکسی به فکر خودش است. «کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» (قمر/7) قیامت همه مردم مثل ملخ‌های پخش شده هستند. چرا در دنیا جزا نمی‌دهد؟ 1- بعضی‌ها نیستند که جزا بگیرند. شهید شد و رفت. 2- بعضی‌ها را می‌خواهیم جزا بدهیم باید ببینیم این جرم و عبادتش تا آخر تاریخ چه برکاتی داشت، یا چه خسارتی داشت؟ یک نفر اگر لامپ را خاموش کرد و فرار کرد، شما نمی‌توانی بگویی: لامپ را خاموش کردی، این هم سیلی. نخیر! نگهش داریم تا تاریکی تمام شود و ببینیم در این مدت تاریکی چه حوادثی رخ داد؟ چند نفر از پله افتادند؟ چند تا بشقاب شکست؟ چقدر صاحبخانه ناراحت شد؟ چقدر بچه‌ها در تاریکی جیغ زدند؟ یک کسی که لامپ را خاموش کرد، یک سیلی حقش نیست. باید صبر کنیم تا آخر زمان تاریکی، برق‌ها روشن شود و بگوییم: در این مدت تاریکی آثارش چیست؟ چون قرآن می‌گوید: «نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ اثارَهُم» قاری: «نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ اثارَهُم» (یس/ 12) قرآن می‌گوید: کار شما را می‌نویسیم و آثارش را هم می‌نویسیم. گاهی یک کلمه سرنوشت یک نفر را عوض می‌کند.
دزد حرفه‌ای را هرچه زندانش کردند باز هم دزدی می کرد، می‌آمد بیرون دزدی می‌کرد. دستور اعدام دادند، لحظه اعدام گفت: می‌خواهم مادرم را ببینم. مادرش را آوردند گفت: مادرجان، زبانت را در دهانم بگذار. مادر است، زبانش راگذاشت. تا زبان را گذاشت در دهان دزد، دزد زبان مادر را گاز گرفت. مادر جیغ زد، اینها را از هم جدا کردند، گفتند: چرا چنین کردی؟ گفت: بچه بودم یک تخم مرغ دزدیدم. مادرم گفت: بارک الله! اگر آن روز به من بارک الله نمی‌گفت، من دزد حرفه‌ای نمی‌شدم. یک بارک الله شما یک نفر را… حجاب شما حجابدار درست می‌کند. بدحجابی، بچه‌هایتان هم بدحجاب می‌شوند. لقمه حرام در نسل هم اثر دارد. من امروز یک لقمه حرام می‌دهم، بچه من کربلا می‌رود امام حسین را بکشد. امام حسین روز عاشورا فرمود: علت اینکه من هرچه می‌گویم شما گوش نمی‌دهید، «قد ملئت بطونکم من الحرام» لقمه حرام خوردید که آمدید مرا بکشید. لقمه حرام نسل ما را عوض می‌کند. «نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ اثارَهُم» آثار لقمه حرام، «مال الحرام یبینُ فی الذریه» حدیث داریم لقمه حرام در نسل هم اثر دارد.
یکی دیگر، اصلاً اگر در دنیا خدا جزا بدهد، چیزی نداریم. حالا بسم الله، پیغمبر را بیاورید می‌خواهیم جزا بدهیم. به پیغمبر اسلام چه می‌دهی؟ به پیغمبر اسلام صبح‌ها عسل می‌دهیم. کله پاچه می‌دهیم. ظهر کباب می‌دهیم، قالی ابریشم می‌دهیم، هواپیمای شخصی می‌دهیم، قالی ابریشمی و هواپیما و کله پاچه و غذای لذیذ و لباس و فلان، گیر یک آدم قمار باز هم می‌آید. برای پیغمبر شما چیزی نداری بدهی. برای صدام هم چیزی جز گلوله نداری. گلوله برای یک جوان است که کشت. گفتم!
یکی دیگر اگر خدا در دنیا جزا بدهد، مردم از ترس خوب می‌شوند. بگویند: آقا هردختر دبیرستانی، پشت کنکوری، هر پسر پشت کنکوری امشب نماز شب بخواند، فردا نمره‌اش بیست است. همه جوان‌ها امشب نماز می‌خوانند. این نماز خواندن ارزش ندارد. نمازی ارزش دارد که برای خدا باشد نه برای سکه و پول و نمره. مسأله مهمی است.
5- قدرت الهی در گردآوردن دوباره انسان‌ها
سؤال: آیا وقتی ما مردیم و پوسیده شدیم و خاک شدیم، تراکتور آمد خاک‌ها را زیر و رو کرد و باد هم آمد ذرات خاک را پخش کرد. ما هفتاد، هشتاد کیلو زیر خاک می‌رویم، می‌شویم دو کیلو استخوان. باقی گوشت ما خاک می‌شود و پخش می‌شود و باد هم ذرات را پخش می‌کند. ذرات پخش شده چطور جمع می‌شود؟ قیامت… سؤال: جواب… همینطور که ذرات پخش شده چربی در مشک دوغ یکجا جمع می‌شود. مشک دوغ چربی دارد، دوغ چرب است، وقتی حسابی مشک را زدی ذرات پخش شده یکجا جمع می‌شود. چطور تو مشک را می‌زنی ذرات چربی یکجا جمع می‌شود، خدا می‌گوید: من زمین را می‌زنم «إِذا زُلْزِلَتِ‏ الْأَرْضُ» قاری: «إِذا زُلْزِلَتِ‏ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (زلزله/1) اگر زمانی که زلزله می‌شود همینطور که مشک را تکان می‌دهی و ذرات چربی جمع می‌شود خدا می‌گوید: من زمین را تکان می‌دهم، استخوان‌های پوسیده شما یکجا جمع می‌شود. «إِذا زُلْزِلَتِ‏ الْأَرْضُ زِلْزالَها»
یکی دیگر، مگر شما که اینجا نشستی و بنده که اینجا نشستم، از ذرات خاک پخش شده نیستیم؟ گندم فارس، میوه اهواز، خوزستان، سیب زمینی و پیاز آذربایجان، خیار فلان منطقه، خربزه فلان منطقه، گندم فلان منطقه، الآن هم ذرات خاک مناطق شد غذا و ما شدیم. یعنی الآن هم که ما اینجا نشستیم، از ذرات خاک پخش شده هستیم. چرا می‌گویی: قیامت ذرات پخش شده یکجا جمع می‌شود. مگر اینجا ذرات پخش شده یکجا جمع نشده است؟ ما از یک تک سلول و نطفه هستیم. این نطفه از گندم فلان منطقه، خیار کدام منطقه، نان کدام منطقه، سبزی کدام منطقه، از مناطق مختلف ذرات خاکش غذا شد و غذایش ما و نطفه شد. ما الآن هم از ذرات خاک پخش شده هستیم. گیرش کجاست؟
6- ریشه‌های ترس از قیامت
قیامت می‌خواهند چه کنند؟ اول چرا از قیامت می‌ترسیم؟ من یک کتاب معاد دارم آنجا حرف‌هایی را نوشتم. یکی اینکه راننده‌ها چرا می‌ترسند؟ راننده به چند دلیل می‌ترسد، 1- بنزین ندارد. «آه من قله الزاد» می‌خواهیم بمیریم ذخیره نداریم. بعضی راننده‌ها بنزین ندارند می‌ترسند. 2- بعضی راننده‌ها گواهی‌نامه ندارند. آن هم می‌ترسد. بعضی‌ها گواهی‌نامه و بنزین دارد، جاده را گم کرده است. بعضی‌ها گواهی‌نامه و بنزین دارند و جاده را هم گم نکردند، قاچاق برداشته است. یا قاچاقچی سوار کرده است. یا سرعت غیر مجاز رفته است. کسانی که از قیامت می‌ترسند، یا عبادت ندارند، ذخیره ندارند، قاچاق سوار کردند و کار خلاف کردند، ترس از معاد اینهاست.
قیامت اسم‌های زیادی در قرآن دارد. حدود هزار آیه در مورد قیامت در قرآن هست. یک ششم قرآن تقریباً قیامت است. ما هم قیامت را فراموش کردیم. خدا جابه جای کار ما قیامت را مطرح کرده است. همینطور که می‌خوابید، می‌میرید. همینطور که بیدار می‌شوید زنده می‌شوید. این یک نمونه است که هر شب در اتاق خواب ما هست. همینطور که می‌خوابید، می‌میرید. حدیث داریم. همینطور که بیدار می‌شوید زنده می‌شوید. در بهار، می‌گوید: هرکس بهار را دید یاد قیامت بیافتد. چطور درخت‌ها خشک شد و دوباره سبز شد. همینطور که برگ‌های زرد دوباره برگ‌های سبز می‌شود، شما هم… هم…
می‌روی وضو بگیری، دعای وضو این است که تا آب روی صورت ریختی، بگویی: خدایا صورت مرا در قیامت رو سفید قرار بده. رو سیاه نباشم، دست راست را می‌شویی، خدایا نامه عملم را دست راست بده. مسح پا می‌کشی، خدایا پای مرا در صراط نلغزان. نماز می‌خوانی «مالک یوم الدین» خدایا مالک روز قیامت تو هستی.  روزه می‌گیری، حدیث داریم در ماه رمضان که گرسنگی به شما فشار آورد یاد گرسنگی و تشنگی قیامت هم باشید. حمام می‌روید یاد قیامت باشید. الآن خودت خودت را لخت کردی، یک زمانی هم شما و مرا می‌برند و لخت می‌کنند. حج می‌روی بیین یکی دو میلیون همه کفن پوشیده، حاجی‌ها تمام لباس‌هایشان را درمی‌آورند، یک پارچه سفید به کمر و یکی روی دوش، دو میلیون آدم کفن پوشیده، صحنه قیامت است. ماه رجب می‌گوید: دستت را به ریشت بگذار و بگو: «حرم شیبتی علی النار» خدایا ریشم را گیر آتش نیانداز. ماه رمضان می‌شود وسط ماه رمضان دهها بار بگو: «اجرنا من النار یا مجیر» شب قدر که می‌شود بگو: «الغوث الغوث خلصنا من النار» دائماً در هر مرحله و پستی و بلندی این معاد را گفتند. مردم دو دسته هستند، بعضی ایمان به قیامت ندارند که قرآن می‌گوید: «لا یُؤْمِنُ‏ بِیَوْمِ‏ الْحِسابِ» قاری: «لا یُؤْمِنُ‏ بِیَوْمِ‏ الْحِسابِ» (غافر/27) ایمان به قیامت ندارد. بعضی ایمان دارند، یادشان رفته است. «نَسُوا یَوْمَ‏ الْحِسابِ» قاری: «نَسُوا یَوْمَ‏ الْحِسابِ» (ص/26) دو آیه داریم  «لا یُؤْمِنُ‏ بِیَوْمِ‏ الْحِسابِ» یعنی عده‌ای قیامت را قبول ندارند. عده‌ای قیامت را قبول دارند، «نَسُوا» فراموش کردند. قیامت چه خبر است… مجرم خیلی مشکل دارد. مؤمن خیلی رفاه دارد. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
7- انواع حساب در دادگاه قیامت
چهار رقم حساب داریم. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: «حِساباً یَسِیرا» قاری: «حِساباً یَسِیرا» (انشقاق/8) بعضی حسابشان آسان است. بعضی حسابشان سخت است. قرآن می‌گوید: «حِساباً شَدِیدا» قاری: «حِساباً شَدِیدا» (طلاق/8) بعضی بی حساب جهنم می‌روند. قرآن می‌گوید: «فَلا نُقِیمُ‏ لَهُمْ‏ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً» قاری: «فَلا نُقِیمُ‏ لَهُمْ‏ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً» (کهف/105) بعضی بی حساب به بهشت می‌روند. «یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ‏ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ» قاری: «یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ‏ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ» (غافر/40) چه شد؟ 1- حساب آسان 2- حساب سخت 3- بی حساب جهنم 4- بی حساب بهشت. ما جزء کدام هستیم؟ حدیث داریم هرکس با مردم آسان بگیرد خدا هم روز قیامت حسابش را آسان می‌گیرد. هرکس در دنیا مته به خشخاش بگذارد و به مردم سخت بگیرد، خدا هم روز قیامت حساب اینها را سخت می‌گیرد.
قصه، یک طلبکار و بستانکار بود. طلبکار خیلی روی بستانکار فشار می‌آورد. گذر این دو نفر به امام صادق افتاد. بدهکار شکایت کرد. گفت: آقا این از من طلب دارد ولی خیلی مرا اذیت می‌کند برای گرفتن پولش، امام فرمود: چرا او را اذیت می‌کنی؟ گفت: حق من است. طلب دارم. باید از او بگیرم، با زور از او می‌گیرم. امام دید این خیلی گردن کلفتی می‌کند. گفت: طلب داری ولی آرام باش. بعد برای اینکه او را متوجه کند، گفت: این آیه را بخوان ببینم، «وَ یَخافُونَ‏ سُوءَ الْحِسابِ» قاری: «وَ یَخافُونَ‏ سُوءَ الْحِسابِ» (رعد/21) آیه قرآن است. یعنی مردم روز قیامت از بدحسابی خدا می‌ترسند. سوء الحساب مثل اینکه می‌گوییم: سوء سابقه، یعنی حسابشان خیلی بد است. امام فرمود: مگر خدا بدحساب است؟ گفت: نمی‌دانم. گفت: خدا می‌گوید: سوء الحساب یعنی خدا بدحسابی می‌کند، مگر خدا بد حساب است؟ بعد امام فرمود: کسانی که مثل تو به مردم سخت می‌گیرند و تنگ می‌گیرند، خدا هم به اینها تنگ می‌گیرد، کسانی که در دنیا روان می‌گیرند، خدا هم به اینها روان می‌گیرد.
خانم سخت نگیر، حالا خانه شد شخصی، نشد رهنی، نشد اجاره. شد صد متری، نشد هشتاد متری، نشد پنجاه متری. به شوهرها گیر ندهید و شوهرها هم به خانم‌ها گیر ندهند. عروس و دامادها که می‌آمدند خدمت امام عقد کنند، می‌گفتند: آغاز زندگی ما یک جمله بگو، نقل شد امام خمینی می‌گفت: بروید با هم بسازید. به هم گیر ندهید. حالا گفته هشت می‌آیم، نه شده است. گفته برویم تبریز، رفتید ارومیه. گفتید نمی‌دانیم خانه عمه می‌رویم، خانه دایی رفتید. گیر ندهید. تابلوی شما این باشد، شد شد، نشد نشد. زندگی‌تان را تلخ نکنید. کسانی که به مردم سخت می‌گیرند، خانه مادرت رفتی؟ بعضی عروس‌ها، چطور خانه مادرم رفتی هجده دقیقه ماندی؟ خانه مادرت یک ساعت و نیم ماندی؟ بابا حالا خانه مادرش است یک ساعت و نیم نشسته است. تنگ می‌گیرند، سخت می‌گیرند. گیر ندهیم. یک کسی فحش داده است، گیر ندهیم، حلال! کسانی که در دنیا سخت بگیرند، قیامتشان سخت است. کسانی که در دنیا آسان بگیرند قیامتشان آسان است. بس است.
خدایا، بسم الله الرحمن الرحیم، خدایا هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی بر ایمان و یقین و عقل و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیافزا. همینطور که ما را از رمضان جدا می‌کنی، از همه بدی‌ها و گناهان ما را جدا کن. خدایا عیدی فطر ما نجات گرفتاران قرار بده. شر ابر قدرت‌ها به خصوص آمریکا و اسرائیل به خودشان برگردان. کسانی سالهای قبل بودند و امسال نیستند، همه را بیامرز. از الآن تا ابد قلب امام زمان را از ما راضی بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»


 «سؤالات مسابقه»

1- آیه 4 سوره مطففین خطاب به چه کسانی است؟
1) کم‌فروشان
2) گران‌فروشان
3) رباخواران
2- آیه 46 سوره صاد، به کدام یک از آثار یاد قیامت اشاره دارد؟
1) دوری از گناه
2) خالص شدن کارها
3) دوری از دنیاپرستی
3- آیه 26 سوره طور، به کدام ویژگی بهشتیان اشاره دارد؟
1) دلسوزی برای فرزندان
2) عدم دلبستگی به فرزندان
3) افزایش تعداد فرزندان
4- بر اساس قرآن، چه اموری از انسان، ثبت می‌شود؟
1) تمام کارهای انسان
2) آثار کارهای انسان
3) هر دو مورد
5- آیه 34 سوره عبس، به کدام ویژگی روز قیامت اشاره می‌کند؟
1) پناه‌بردن به نزدیکان
2) تقاضای شفاعت از بزرگان
3) فرار از نزدیکان

Comments (0)
Add Comment