ایام فراغت – 3، ارزش عمر

موضوع بحث: ایام فراغت – 3، ارزش عمر
تاریخ پخش: 31/3/69

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

در خدمت خواهران و برادرانى هستیم که مسئولیت تصفیه آب را در تهران دارند. به این مناسبت مقدارى هم درباره حدر دادن آب صحبت خواهیم کرد.
1- استفاده از فرصت عمر و جوانی و تعطیلات
13 میلیون بچه در تابستان تعطیل است هر کدام در تابستان 100 روز تعطیل هستند. یعنى یک میلیارد و سیصد میلیون روز زمان داریم که یک دقیقه‌اش براى ما مهم است.
قرآن درباره عمر می‌فرماید: مردم از دقیقه‌هاى عمرتان استفاده کنید. در سوره فجر می‌گوید «یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ» (فجر/23) زمانى مى‌آید که انسان یک مرتبه به هوش مى‌آید که عمرش را از دست داده و دیگه فاییده اى ندارد بعد وقتى قهر خدا را می‌بیند در مقابل هدر دادن عمرش و جوانیش می‌گوید «فَلَوْ أَنَّ لِی کَرَّهً فَأَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»(کافی/ج‌3/ص‌233) خدا اگر مى‌شود یکبار دیگر این دقیقه اى عمر را به من برگردان اما دیگه فایده اى ندارد. در آیه اى دیگر داریم که می‌گوید: لحظه مى‌آید که هرچه می‌گوید خدایا برگردان مرا و دقیقه هاى عمرم را به من پس بده دیگر فاییده اى ندارد.
قرآن در این زمینه آیه زیاد دارد ما باید سعى کنیم.
امام می‌فرماید اسراف گناه کبیره است یعنى این تابلوئى که می‌گوید هرچیزى از آب زنده است و دور ریختن آب حتماً نصف یک لیوان آب گناه کبیره است.
گناه کبیره یعنى اگر آخوندى مرتکب شد دیگر پشت سرش نمى شود نماز بخوانید. اگر آدم اجازه ندارد یک لیوان آب را الکى دور بریزد آنوقت همینطور 13 میلیون نسل نو عمرشان الکى حدر می‌رود چه باید بکنیم من اعتقادم این است که کار هیچ کس نیست توی مملکت هیچ وزارتى نمى‌تواند این را حل کنید، مگر همه وزارتخانه‌ها با هم شریک بشوند.
وزارت ارشاد یک چیزهایی دارد، موزه دارد کتابخانه دارد. نمایشگاه کتاب دارد چاپخانه دارد وزارت ارشاد فقط یک گوشه را می‌تواند انجام دهد. یعنى این طناب را باید نخ نخ کنیم و هر نخى را یکى پاره کند.
2- وظیفه پدر و مادر نسبت به فرزندان
ما اگر 500 هزار دیپلم داشته باشیم، اینها وقتى دیپلم‌شان را می‌گیرند تا وقتى که مشغول به کار می‌شوند دو سال سه سال طول می‌کشد اگر کارگیرشان بیاید. آنوقت همه جوانهایى که اکثرشان بى‌هنرند.
اول اینکه وظیفه پدرها و مادرهاست قرآن آیه‌اى دارد که می‌گوید اى پدرها و مادرها بى مسئولیت توى قرآن چند تا آیه داریم که «یا بُنَیَّ» به بچه هایشان می‌گفتند: پسر من یک جاى دیگر می‌گوید «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاهَ» (لقمان/17) حضرت لقمان می‌فرماید: اى پسرجان تو باید اقامه نماز کنى اقامه نماز هم این نیست که توى خانه‌ات بخوانى اقامه‌ى نماز یعنى توى اداره وسط خیابان، توى مسجد.
اقامه‌عزادارى یعنى نه که بروى توى خانه عزادارى کنى. اگر هر مسلمان شب عاشورا توى خانه‌اش یواشکى اشک براى امام حسین بریزد این را نمى گویند که من اقامه عزادارى کردم.
اقامه عزادارى یعنى کنار خیابان تکیه بزنید، گروه گروه بریزد توى خیابان سینه بزنید یعنى موج بوجود بیاورید.
در جاى دیگر داریم که درباره شرک « یا بنى ان تشرک «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ» (لقمان/13) پدر مسئول است. بعضى پدرها بى خیالند. به او می‌گویى اصول دین چند تاست؟ می‌گوید: خوراک پوشاک مسکن. اصلاً جز اینها به فکر بچه‌اش نیست. در قدیم دو تا پیرزن به هم رسیدند. این یکى به آن یکى گفت: من تمام واجبات را درباره دخترم درست کرده‌ام. یه عالمى رد می‌شد، شنید و ایستاد و با خود گفت: ما آیت الله هستم، هنوز تمام واجبات خود را انجام نداده‌ایم، بعد پیرزن گفت: برایش لحاف دوختم، فلان دوختم، بعد معلوم شد واجبات فقط جهازیه است. در فرهنگ زنها واجبات این است. مثلاً یک پدرى بیاید سازمان تبلیغات بگوید که من پدرى هستم که صاحب چند پسر و دختر هستم و این بچه‌ها قرآن بلد نیستند. یا بیایند توى مسجد به آقاى محله بگویند: آقا تابستان این کوچه پر از بچه است. یک کسى از معلمین امور تربیتى طلبه‌اى استاد دانشگاهى. . . توى پادگان سرباز مى‌آید و می‌گوید 5 روز مرخصى بده که عروسى خواهرم است ولى تا حالا شده‌که بیایند بگویند ما 400 تا سرباز هستیم و 350 تایمان قرآن بلد نیستند چند نفر که بلد هستند بیایند و تعلیم دهند اصلا به این فکر هستیم یا نه.
بعضی‌ها به فکر نیستند. قرآن نقل می‌کند و می‌گوید: لقمان پدر نمونه است یک جا می‌گوید «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاهَ» یکجا می‌گوید «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ»
یعقوب پدر نمونه است وقتى حضرت یوسف خواب دید خوابش را براى پدرش گفت یعقوب گفت این خواب را براى دیگران نقل نکن «یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ» (یوسف/5) اى پسر جان اسرار نگفتن را براى کسى نگو. ما یک چیزهایى داریم که نباید دیگران بفهمند صنایع نفتى غیر نفتى معدنها نوابغ استعدادها پسر جان خوابت را به برادر نگو تا چه برسد به این که بیداریت را به دشمن خود بگویى.
3- خطرات بیکاری و ضرورت کارآفرینی
در ایام فراغت بیکارى چه صورتى دارد، اصلاً آدم بیکار خطرات اقتصادى دارد، خطرات روحى دارد خطرات جسمى دارد آدم بیکار بى پول است بارها می‌آمدند خدمت رسول اکرم که آقا پول نداریم. می‌فرمود: این طناب این تبر برو هیزم بکش کاسبی کن، اما گدائى نکن. آدمى که بیکار است عقده اى می‌شود پر توقع، گناه می‌کد خودش بیکار است ولى فرهنگ بیکار نیست و هى اینور و آنور می‌رود.
خطرات بیکارى.
فقر: آدمى که اهل کار باشد، هیچ وقت گرسنه نمى ماند. الان دخترانى که قالى می‌توانند ببافند، در شهرهایى مثل کاشان کرمان شهرهائى که دخترانشان هنر دارند. فقیر کم است. بالاخره اگر هیچ کارى نکند یک قالیچه می‌بافند و چند هزار تومن دارند.
توقع نابجا داشتن عقده داشتند، فساد.
مردم آزارى؛ اصلاً آدم بیکار مردم آزار است.
آدم بیکار کسل است. آدم بیکار توى خانه دعوا بوجود می‌آورد. بسیارى از زن و مردهایى که توى خانه دعوا می‌کنند یا مرد بیکار است، یا زن. دختر، پسرهاى بیکار توى خانه به سر و کله هم می‌زنند، اگر هر کدام یک کارى داشته باشند، دعوا نمى کنند. اینها مفاسد بیکارى است.
اگر کسى بخواهد کار بکند بدون بودجه هم می‌شود آخه وزارت کار می‌گوید بودجه نداریم. به بعضى از طلبه‌ها که می‌گوییم بچه‌ها را تشویق کنید، می‌گویند پول نداریم ما یک آخوندى را در تهران دیدیم قیطریه. ایشان عکس شاگرد اول دبیرستان را بزرگ می‌کرد و توى خیابان می‌زد واین شاگرد اول وقتى دید پیش نماز مسجد تحویلش گرفت، عکس را تو خیابان می‌زند این شاگرد اول می‌آمد مسجد و بقیه بچه دبیرستانى‌ها را هم می‌آورد مسجد توى یک مسجد کوچک پر از دبیرستان می‌شد. آقایان دیگر که سلیقه نداشتند توى مسجد را کاشیکارى می‌کردند اما جوان توى مسجد نمى‌آید یعنى گاهى با یک عکس مسجد پر از جوان می‌شود و گاهى با 2 میلیون کاشیکارى هیچ‌کس توى مسجد نمى رود.
4- برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت
وزارت کار اگر تصمیم بگیرد می‌تواند، خود مردم چرخ خیاطى دارند که بدهند فقط باید برنامه ریزى شود. صدا وسیما اینقدر جوان هست که سؤالاتى دارد و نمى‌داند از چه کسى بپرسد دنیاى سوال پهلوى ما است هرچقدر سوادمان بیشتر باشد سؤالاتمان هم بیشتر است مثلا من که سواد ندارم از من بپرسند آسمان چگونه است؟ می‌گویم: آبى است. چون بخاطر بى سواد ى یک سوال بیشتر ندارم اما اگر یک کسى که ستاره شناس باشد هواشناس باشد نگاهش را که به بالا می‌کند صدها سوال دارد هرکس سوال ندارد معلوم می‌شود سواد ندارد.
یک آدم عامی اگر پهلوى استاد مطهرى بنشیند فقط می‌گوید حال شما خوب است، اما اگر یک طلبه باسواد پهلوى استاد مطهرى بنشیند صد تا سوال می‌پرسد سؤال نشاندهنده این است که طرف باسواد است و اگر طرف سوال ندارد یعنى بى سواد است.
رادیو و تلویزیون ما می‌تواند تابستان برنامه هاى داشته باشد به اسم پرسش‌ها و پاسخ‌ها. یکى بیاید راجع به آب صحبت کند ما صدها سوال راجع به آب داریم. بعد از تهران بهترین آب کدام آب است مصرف آب تهران چقدر است براى صرفه جویى چه باید کرد اگر آب تهران کم بشود چه برنامه اى دارد.
یک روز درباره برق صحبت بشود درباره پیوند درختها زنبور دارى مرغدارى، دامدارى و می‌شود وقت بچه‌ها را پر کرد از مطالب رنگارنگ و متنوع.
آموزش و فیلم‌ها اینقدر ما هنرمند داریم که اینها را کسى نمى شناسد این آقاى غلوش را آورده بود که دلار زیادى گرفت و رفت خدا می‌داند که ما اینقدر جوان توى ایران داریم که در مقابل میلیونها نفر قرآن خواند خود غلوش دهانش واماند که این کیست چون دید یک کسى سنش مثل پسرش می‌ماند ولى مثل خودش می‌خواند ما ایرانی‌ها از لطف خدا خوش استعداد ترین آدمهاى روى کره زمین هستیم منتهى استفاده نمى کنیم 13 میلیون بچه، اگر بیافتند روى دنده عزادارى شعرى می‌خوانند مثل محتشم اگر بیافتند توی تأتر و نمایش تئاترى نشان می‌دهند گیج کننده. یک بچه 13 ساله که در یک تئاتر حرکت نمایشی را بوجود آورد که من بارهاتوى جلسه تأتر گریه کردم. یک بچه 13 ساله در نقش یک آدم 85 ساله یعنى توى هر وادى که ما وارد بشویم نابغه هستیم حیف که نابغه‌ها دارد هدر می‌رود.
غرفه‌هاى مسجدها باید فعال بشود. یک سرى مقایسه هاست یعنى واقعا کسى می‌تواند توى ایران بگوید که قانون اساسى ما که خدا رحمت کند شهید بهشتى و یارانش را و آن خبرگان اول را این قانون اساسی ایران و قانون اساسى آمریکا فرقش چیست ما 18 امتیاز قانونمان دارد که هیچ یک از قوانین مترقی ندارد این را باید هر ایرانى بداند.
مثلا از طرف شخص اول مقام قضائى بیاید بگوید که ما در قضاوت به چه اصولى پایبندیم که طرفدارى از حقوق ملت و سیستم قضاوت در اسلام این سیستم را هیچ کشورى ندارد مقایسه بین قضاوت ما و آنها مقایسه بین قانون اساسى و قانون آنها سوالهاپرسشها اینها حرکات جالبى است که ما می‌توانیم داشته باشیم و به امید روزى که کتاب خواندن رسم و عادت بشود یعنى هرکس هرجا که نشسته است یک کتاب از جیبش در بیاورد و بخواند و به امید روزى که ما بتوانیم حتى براى کتاب سوبسید بدهیم. یعنى همانطور که نان و شکر را می‌دهیم نیاز ما به علم کمتر از نیاز ما به شکر و روغن نباتى نیست. هر که بخواهد مطالعه کند امکانات مطالعه برایش فراهم باشد به هر حال پر کردن اوقات فراغت جوانها.
5- اسلام و برنامه‌های اوقات فراغت
اسلام براى پر کردن ایام فراغت برنامه هایى دارد یکى از برنامه هاى بسیار خوب کوه نوردى است منتهى کوهنوردى جهت دار. چه کسى برود کوه یک عده می‌روند بالاى کوه تخمه می‌شکنند تخمه که تمام شد بر می‌گردند اصلا این کوهنوردى هیچ بارى ندارد اما یک عده هم می‌رود بالاى کوه می‌نشینند می‌گویند هم روح‌ حالا که بدنمان را رشد می‌دهیم فکرمان را رشد دهیم.
این فایده کوه چیست قرآن درباره کوه می‌گوید «وَ الْجِبالَ أَوْتاداً»(نبأ/7) کوه‌ها را مثل میز قرار دادیم. حالا چرا مثل میخ است این کوه زمین که در فضا می‌چرخد کوهها مثل دندانه به فضا فرو رفته و این دندانه که به فضا فرو رفته باعث می‌شود که حرکت زمین را کنترل کند و اگر کوه‌ها نبود حرکت زمین آرام بخش نبود.
یک توپ‌ را حساب کنید اگر این توپ ‌شاخک داشته باشد این توپ ‌آرام حرکت می‌کند اگراین شاخک نباشد، سرعت حرکت یک جور دیگر است و کوه‌ها که به فضا فرو رفته‌اند ریشه این کوه‌ها هم به زمین فرو رفته‌اند و این دندانه‌ها زمین را نگه داشته‌اند چون قعر زمین داغ است گداختگى مغز زمین باعث می‌شود که پوست زمین متزلزل بشود و این کوه‌ها نگه می‌دارد.
قرآن می‌گوید این کوه‌ها سنگى است میخى است که هم از تو ریشه هاى کره زمین را نگه داشته هم شاخه‌اش توى فضا فرو رفته باعث حرکت آرام است.
این کوه جلوى طوفان را می‌گیرد این کوه برف را نگه می‌دارد و آبش می‌کند. این کوه نبود، سازمان آب ول معطل بود. چون یک مرتبه برف وباران می‌آمد و فردا هم خلاص. اما این کوه‌ها برفها را نگه می‌دارد تدریجا آب می‌کند این کوه ذخیره برف است.
در کوه غار است کوه محل عبادت است. اولین آیه در کوه نازل شده است. خداوند وقتى می‌خواهد تورات را به موسى بدهد می‌گوید برو بالاى کوه تور و من در آنجا تورات را به تو می‌دهم. قرآن ما روى کوه نازل شد، پیغمبر در غار حرا بود. غار حرا کوهى است در کنار مکه نزول وحى در کوه یعنى فرودگاه جبرئیل است کوه مرکز پرورش گیاهان داروئى است کوه مانع طوفان است کوه حافظ گداختگى است. ما همینطور از کوه بالا برویم و از آن استفاده کنیم آدم که به کوه می‌رود. روى قله کوه می‌ایستد و باز هم از آن می‌ترسد حدیث داریم که مؤمن مثل کوه است یعنى با اینکه روى کوهى این کوه زیر پایت است ولى باز از آن می‌ترسى.
حضرت امام(ره) زیر قدرت شاه بود یعنى شاه بر روحانین و علماء قدرت داشت، ولى در عین حال از اینها می‌ترسید، مثل کوه.
مؤمن مثل کوه است یعنی اگر پایت را روى او بگذارى باز هم از او می‌ترسى مؤمن مثل کوه است یعنى همینطور که هیچ بارى کوه را تکان نمى دهد مؤمن باید در حوادث تکان ندهد.
هر کوهى که بلندتر است یعنى دره‌اش هم بیشتر است انسان هر چى مشهورتر می‌شود، خطرات بیشترى هم دارد. یعنى یک وقت یک آیت الله برایش خطرى است که یک طلبه نیست.
6- تفریح همراه با تفکر و اندیشه و هدف
به هر حال کوه نوردى خوب است اما آدم نگاه کند تا چیزى گیرش بیاید.
آدم وقتى به درخت نگاه می‌کند قرآن می‌گوید: «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ» (تین/1) چرا قرآن قسم به انجیر خورده است. تنها میوه اى که خودش و برگش با هم در مى‌اید انجیر است من یکوقت دیدم که 3 تا نکته توى انجیر است که توى بقیه میوه‌ها نیست. ما زیر درخت انجیر می‌نشینیم و ذرت بو می‌دهیم و می‌گوییم سیزده بدر. ما طبیعت را به بازى گرفته‌ایم خوشا به حال او کسى که لب جوی می‌نشیند از جوی درس بگیرد. کوه می‌رود از کوه درس بگیرد. اصلاً این برگ درخت انجیر فرقش با بقیه برگها چیست و رابطه بین این برگ و مزه میوه چیست.
ورزش باید هدف داشته باشد شنا باید هدف داشته باشد پیاده روى هدف‌باید داشته باشد ایام فراغت را پر کنید.
قرآن می‌گوید: «قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ» (انعام/11) یکی راه می‌افتند برای جهانگردى اما یکی راه می‌افتید براى اینکه درس بگیرد ما د راسلام هیچى حدر نمى ورد وقتى می‌گوید «کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ» (مومنون/51) غذا خوردى ملق نزن پاشو یک کارى بکن یعنى قرآن اجازه نمى دهند که از غذا استفاده نکند.
از دنیا آخرت می‌کشد و از آخرت دنیا را می‌کشد بیرون مثلاً چیز خوب می‌خورى زور و قدرتش را در کار خیر مصرف کن برعکس هم اگر کار خیر کردى از همان کار خیر چیز خوب می‌خورى.
«وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ» (واقعه/21) اگر چیز خوبى خوردى عبادت کن. عبادت کردى باز چیز خوب بدتری می‌دهیم توى بهشت یعنى دنیا و آخرت را به هم وصل کرده است.
کباب خوردى دنیا بود. از همین کباب که براى دنیاست باید استفاده آخرتى بکنی نماز شب خواندى از همین که آخرتى بود ما حور العین به تو می‌دهیم یعنى خداوند از دل دنیا آخرت بیرون و از دل آخرت دنیا را بیرون می‌کشد.
کوه نوردى با هدف مزرعه با هدف تفریح با هدف.
ورزش اسلام این است امروز لذت فردا خدمت. این آرم ورزش است. بازى می‌خواهى بکن که امروز کیف کنى و فردا هم خدمت بکنى مثل شنا امروز کیف است فردا هم می‌توانى به مردم یاد بدهى. تیر اندازى امروز یک لذتى دارد فردا هم می‌تواند به جامعه خدمت کند اسب سوارى ماشین سوارى.
دین اسلام می‌گوید از بازى دست خالى بیرون نروید. اما دنیا می‌گوید گل زدن و آبشار زدن خوب است بعضی بازی‌ها هم که نه دنیا دارد و نه آخرت. مثل بکس امروز می‌زند توى دماغت فردا هم هیچى.
گل زدن بازى خوبى است اما هیچ وقت آدم از این راه به جامعه خدمت نمى کند اگر می‌خواهى بازى کنى بازى هم باید هدف داشته باشد و فردا هم خدمت کنید.
7- بسیج عمومی، هنرمندان و آگاهان برای جوانان
آخر حرفهایمان این است 500 هزار جوان دیپلمه داریم که بیکارند، حداقل سه سال یعنى یک و نیم میلیون سال تقسیم 100 روز یعنى 15 هزار قرن 15 هزار قرن در ایران هدر می‌رود 13 میلیون محصل داریم که 100 روز در تابستان بیکارند.
تمام طلبه‌ها حقشان اینست که اگر هیچ کس دورشان نیست برادر و خواهر و پسر عمه و خودش را جمع کند و نیم ساعت ‌به آنها درس دهد.
وزارت کارگاه درست کند و همه دختر و پسرهاى بیکار را هنر یاد بدهد. شاعرها، هنرپیشه‌ها، تعلیم سرود، تعلیم نماز خطاطى، خیاطى، اوقاف، سازمان تبلیغات، ارشاد، موزه‌ها، بنیاد مستضعفین، دیدن کاخها، کارخانه‌ها، هنرهاى دستى، هر آدمى که توى ایران است یک هنر دستى یاد بگیرد. اى کاش این واجب می‌شد.
من دیشب یک مهمان عزیزى داشتم که مسئولیت بالائى داشت گفتم می‌شود که توى پادگان سربازهائى که نماز بلد نیستد اینها را بدهند به کسى که بلد است و او بگویند اگر به اینها نماز یاد دادی ما به تو یکماه مرخصى می‌دهیم.
و همینطور ما می‌توانیم در آموزش و پرورش معلم با بچه هاى تیز هوش کار کند و بچه هاى تیز هوش هم با بچه هاى معمولى کار کند تا این ایام پر شود.
یکى از کارهاى خوب حوزه این است که در ایام تعطیل طلبه هاى تیز هوش می‌آیند دروس استاد را براى طلبه هاى عادى بازگو می‌کنند یعنى مجتهد قوى که به طلبه هاى خوب درس مى‌دهد اینها براى شاگردهاى عادى بازگو می‌کنند.
نکند که ما ایام فراغتمان از دست برود و اولویتها را فراموش کنیم چطور آب قطع می‌شود برق قطع می‌شود دولت را کلافه می‌کنید که وصل کنید 13 میلیون بچه ول است جمع شوید و بگویید اى آقاى مسجد ما مخلص تو هستیم.
مگر پیغمبر نگفت: کتاب الله و عترتی در محرم چقدر دیگ پلو بار می‌گذارند مردم را دعوت می‌کنندو براى همین اشک می‌‌ریزند آخه حسین یک جهت است آموزش هم یک جهت باید براى آموزش هم یک دیگی پهلویى آن بار گذاشت ماه محرم براى امام حسین پلو می‌دهیم ولى از قرآن توى مسجد‌ها خبرى نیست.
خدایا به ما یک سوزى بده بدانیم که دقیقه هاى عمرمان هدر می‌رود تا برایش یک کارى بکنیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment