حجت الاسلام قرائتی: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» «الحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین بَعَدَدِ ما احاطَ بَه عِلمُه» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم» «الهی أَنطِقنی بِالهُدی وَ أَلهِمنی التَقوی». موضوع دیگر در ذهنم بود. مطالبی را تنظیم کرده بودم. اما دیدم که شنبهای که ما برنامه داریم روز تولد امام کاظم (ع) است. فکر کردم چون ما نسبت به امام کاظم باید ارادت ویژه داشته باشیم چون حضرت معصومه فرزند او است، شاه چراغ فرزند او است. شاید از این 8هزار امام جمعهای که رئیس اوقاف میگفت ایران حدود 8هزار امامزاده دارد، بسیاری از آنها از نسل امام کاظم (ع) هستند. فکر کردم یک نگاهی کنم به این بقعهها و امامزادهها و نقش امامزادهها در تاریخ و در زمان ما و وظیفهی ما، یک بحث خوبی میشود.
شریعتی: خیلی خوب.
حجت الاسلام قرائتی: اما چون معلم قرآن هستم، توقع این است که من از قرآن حرف بزنم. قرآن غیر از این که بعضی افراد را اسم میبرد، مثل یوسف، ابراهیم، محمد، موسی، عیسی؛ گاهی وقتها میگوید «وَ آل». وقتی میگوید «وَ آل»، مثلاً میگوید «وَ آلِ ابراهیم»، «وَ آلِ عِمران». «آل» یعنی خاندان. یعنی گاهی از فرد اسم میبرد، گاهی از ذریه و خاندان. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». حتی یک کسی «آل مُحَمَّد» را نگوید میگویند صلواتش ابتر است، یعنی ناقص است.
حجت الاسلام قرائتی: تجلیل از خاندان. چون دشمنان اهل بیت با زبان گفتند. مثلاً معاویه گفت: «دَفناً دَفنا». من باید یک کاری کنم «أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّدً رَسولُ الله» دفن شود. چرا روی منارها اذان میگویند و در اذان میگویند «أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّدً رَسولُ الله»؟ آنها بنی هاشم هستند و ما بنی امیه. چرا اسم ما نیست؟ چرا اسم آنها است؟ وقتی یک دشمنی مثل معاویه میگوید «دَفناً دَفنا» یا پسرش یزید میگوید چه وحی؟ چه دینی؟ کلش بازی بود. یزیدی که میخواهد دین را محو کند. معاویهای که میخواهد دین را دفن کند، ما نباید مقابل اینها دین را برپا کنیم. بنابر این نقش اینها را من با نکاتی این جا نوشتم، خدمتتان میگویم. «یُریدُونَ لِیُطفِئِوا» در قرآن داریم، «یُریدُ أَن یُطفِئُوا» در قرآن داریم. دو آیه در قرآن داریم، یکی میگوید دوست دارند چراغ دین خاموش باشد، یکی هم دوست دارند. مثل اینهایی که دوست دارند جمهوری اسلامی نباشد. ما در مقابل اینها باید چه کنیم؟ «یُریدُونَ لِیُطفِئِوا» چیست؟ یعنی اینها برنامه دارند که در آینده اسلام چراغش خاموش شود. «لِیُطفِئِوا» برای آینده است. «أَن یُطفِئُوا» مصدر است، یعنی اطفاء.
شریعتی: همین حالا.
حجت الاسلام قرائتی: همین الان میخواهم نابود شود. پس یک وقت میخواهند همین الان چراغش خاموش شود، «أَن یُطفِئُوا». یک وقتی طراحی کنند در آینده نتیجهاش این شود که محو شود «لِیُطفِئِوا». در مقابل این ما باید نقش موضوع را بدانیم. اول که جواب یک افراد منحرفی را حرکت میدهد. افرادی میگویند که، البته منحرف مغرض، میگویند این که ایران مسلمان شد این به خاطر هجوم عربها است. عربها هجوم کردند ایران هم مسلمان شد. یعنی از ترس عربها. این یک تحلیل صد درصد دروغ و خلاف است. ایران که مسلمان شد به خاطر عشق به اهل بیت است. دلیلش این امامزادهها هستند. حالا با زور اینها مسلمان شدند، فرض کنید ایران با زور مسلمان شد. چرا اینها گنبد و بارگاه میسازند؟ برای دختر خودش یک مثقال طلا نمیخرد آن وقت برای شاه عبدالعظیم چند کیلو طلا میخرد، برای حضرت معصومه طلا میخرند گنبدش طلا باشد. یک مثقال طلا برای دخترش نمیخرد. اگر از ترس مسلمان شد، الان که ترسی نیست. چرا گنبدش را طلا میکنند.
شریعتی: این عشق و محبت از کجاست.
حجت الاسلام قرائتی: این عشق را نمیبینند. قرآن میگویند افرادی هستند دل دارند درک نمیکنند، چشم دارند نمیبینند، گوش دارند نمیشنوند. «صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ» خدا درباره اینها گفته است. شما این شتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را ببینید. ایرانیها چه خدمتی به اسلام کردند، اسلام هم چه خدمتی به ایرانیها کرد. در هر منطقهای بهترین ساختمانش، ساختمان امامزادهها است. بهترین پایگاه مردمیاش حرمها است. بعضیها اصلا اهل این که مرتب به مسجد و دعا و امامزاده بروند نیستند. ولی امامزاده را قبولش دارند. مثل خیلیها هستند مثلاً ممکن است در نمازش گیر داشته باشد ولی برای عزاداری کم نمیگذارد. مثلاً خمس نمیدهد، ولی برای امام حسین میدهد، برای ابوالفضل میدهد. یعنی امامزادهها یک نقششان این است که آنهایی که در صف اول دستورات الهی نیستند امامزادهها صف دوم اینها را بغل میکنند، ملحق میکنند. «فَدخُلی فی عِبادی» اینها را ملحق میکنند. گاهی وقتها مثلاً کسی به خاطر رابطهای که با امامزادهای برقرار کرده، مشکلی داشته، توسلی کرده، نذری کرده نذرش را میدهد، پیدا میکند. به بقیه هم میگوید.
شریعتی: من دردم این جا درمان شد.
حجت الاسلام قرائتی: یک امامزادهای سر کوه بود. یک بنده خدایی میگفت من با یک خانهای شریک بودم. به این امامزاده گفتم. گفت من نمیدانم تو که هستی. اگر این را تا فلان روز برداشتی، تا فلان ساعت برداشتی، کاری کنی این برود، فلان مبلغ به شما میدهم. میگفت داد و دیگر رابطهام خوب شد. گاهی امامزادهها چیزهایی میدهند که امامها نمیدهند. این یک اصل است. سوال چرا به امامها متوسل شدیم، ولی امامزادهها دادند؟ امامها بدهند یا ندهند امام هستند. امامزادهها اگر ندهند آدم شک میکند. خودِ وجود اینها پیداست که یک کسی هستند. به یکی از علما و مراجع تقلید گفتند که این آقاعلیعباس کنار بادرود نطنز، این امامزاده سند دارد؟ گفت سندش وجود خودش است. در کویر خودش را گرفتار کرده است. سالی دهها هزار نفر میآیند آن جا غذا میخورند، نماز میخوانند. خیلی از امامزادهها در مسیر راه یک استراحتگاهی هستند. مینشینند آن جا یک چرتی بزنند، چایی میخورند، نمازی بخوانند.
شریعتی: یعنی یک جاذبهای را کلاً در آن فضا حس میکنی. یک مغناطیسی است که با تمام وجود لمسش میکنی.
حجت الاسلام قرائتی: بله، درست است. این امامزادهها نقش مهمی دارند. بهترین ساختمان در هر منطقهای امامزادهاش است. مثلاً شیراز، بهترین ساختمانش شاه چراغ است. قم، بهترین ساختمانش حرم حضرت معصومه (س) است. همه جا همین گونه است. حتی در یک ده کوچک هم ساختمان امامزاده بر همهی خانههای روستا ترجیح دارد. هم از نظر زیبایی، هم از نظر هنر و خدمت رسانی. شما الان نگاه کنید یک یاحسین میگویند، 80میلیون نفر سیاه پوش هستند. این رمزش چیست؟ همهی رئیس جمهورهای کل دنیا بمیرند یک راه پیمایی راه نمیافتد، ولی در ایران برای امام حسین راه پیمایی 80 میلیونی راه میافتد. همه رئیس جمهورهای کره زمین با هم بمیرند، 2 میلیون نفر هم راه پیمایی نمیکنند. بعد هزار سال پیاده به کربلا بروند. چرا اینها را نمیبینند؟ به هر حال این امامزادهها نقششان این است. آنهایی که فاصله دارند، بعضیهایشان نه همه، بعضی نسبت به واجبات کمی کوتاه میآیند، اهل قصور و تقصیر هستند، ولی امامزاده اینها را جمع میکند و میآورد. یک وقتی به یک کسی خیلی سخنرانیاش انقلابی بود، به او گفتند بحث شما خیلی خوب است ولی فقط انقلابیون را جذب میکنی، آدمهای خاکستری را جذب میکنی. باید جوری باشد که مرحلهی دوم بچرخد. همهی توتها که اول نمیرسند. بعضی اول میرسند میروند میتکانند و میخورند. بعضی توتها باید یک هفته صبر کرد، یک بار دیگر رفت.
شریعتی: دور دوم.
حجت الاسلام قرائتی: دور دوم رفت. این است که امامزاده این نقش را دارند.
شریعتی: همه را در آغوش میگیرند.
حجت الاسلام قرائتی: همه را در آغوش میگیرند. و هر کسی هم که در زندگیاش مشکل پیدا میکند، میگوید. بزرگان هم همین گونهاند. مثلاً امام خمینی به امامزادهها توجه خاص داشتند. جناب آقای ری شهری، نقل میکرد یکی از بزرگان ایامی که در مفاتیح نوشته، زیارت امام حسین مستحب است، امام خمینی میآمد زیارت حضرت عبدالعظیم. ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم، ثواب زیارت کربلا دارد. ما که نمیتوانیم به کربلا برویم، پس زیارت حضرت عبدالعظیم برویم. این مسئلهی مهمی است.
شریعتی: چه علمایی دور این امامزادهها جمع شدند.
حجت الاسلام قرائتی: بله. شهدا، 22هزار شهید ما محل دفنشان امامزاده است. یعنی هم خودشان شهید شدند، هم فرهنگ شهادت را در منطقه پخش کردند، هم آنهایی که شهید شدند را در آغوش گرفتند. نباید از اینها غافل شویم. یک بار دیگر میگویم؛ هم خودشان شهید شدند، هم فرهنگ شهادت را منتقل کردند، هم شهدا را در آغوش گرفتند. این مسئلهی مهمی است. بزرگان ما، آیت الله بهاءالدینی، آیت الله بهجت، امام، مقام معظم رهبری، اینها به امامزادهها توجه ویژه دارند. دوبار مقام معظم رهبری خانوادهاش را هم برد؛ زن و بچه و عروس و داماد. فامیلی رفتند زیارت مشهد اردهال. مشهد اردهال فرزند امام است، هم برادر امام است هم نمایندهی امام. یک بار دیگر میگویم، فرزند امام باقر است، برادر امام صادق است، نمایندهی امام هم است که فرستادهاند. ایشان آمد کاشان شهید شد، و در مقابل این یک عده از اطراف کاشان به حمایت ایشان برخواستند. از فین کاشان، از یکی از روستاهای چسبیده به کاشان به نام نشلج، از آن روستا برخواستند. انقلاب هم همین گونه بود. مثلاً یک نفر از فامیل میرفت شهید میشد، مثلاً پسرعمهی یک شخصی، باقی فاملها هم به فکر رفتن به جبهه میافتادند. یعنی اینها شهید شدند و فرهنگ شهادت را ساختند. چقدر اینها پول تولید میکنند؟ خیلی امامزادهها پولدار هستند. یعنی چندهزار هکتار، با کم و زیادش، هکتار، مزرعه، پاساژ، مدرسه دارند. اینها مهم است.
شریعتی: در طول این سالها مردم نذر کردند، وقت کردند.
حجت الاسلام قرائتی: بله. نذر کردند و تولید ثروت میکنند. یعنی الان شما حساب کنید مسئولینی که، همهی اینهایی که میخواستند رئیس جمهور شوند، همه میگفتند اشتغال را حل میکنیم. حالا اینها زندهاند و حل خواهند کرد یا نه، خدا کند انشاءالله حل کنند، ولی خود امامزادهها چقدر ایجاد اشتغال کردند. چقدر سرمایه تولید کردند. مهم است. رضاشاه دین را از بین برد، حوزههای علمیه را بست، لباس آخوندی را حذف کرد، حجاب را حذف کرد، روضه خوانی را حذف کرد، یعنی برای محو دین کمر بسته بود. بعد از رضاشاه باز این امامزادهها بالا کشیدند. یعنی این زمین خوردن دین را دست گرفتند و رضاشاه خیلی تغییرات هم در موقوفات داد اما نتوانست ریشهی موقوفات را بکند. به هر حال این مهم است. الان ما چند هزار سادات در مملکت داریم که اینها فامیلهای پیغمبر هستند، افتخار هم میکنند. فامیل رضوی داریم، هاشمی داریم.
شریعتی: حسینی داریم، موسوی داریم.
حجت الاسلام قرائتی: خودِ انتقال دین است. برای اهل بیت زمان بنی عباس هیچ جای امنی نبود، مگر ایران. اینها به ایرانیها پناه میبردند. ایران خادم اینها بود. «یُحِبّونَ مَن هاجَرَ إلَیهِم» قرآن میگوید مردم مدینه مهاجرین مکه را دوست داشتند. مردم ایران اهل بیت را دوست داشتند، اینها را تحویل گرفتند. خانه خودش خشتی است، ولی برای امامزاده منار و گنبد میسازد آن هم با آجر خوب و کاشی کاری قیمتی. خانه خودش خشتی است و در خشت نشسته است ولی برای آن با سنگ گران قیمت مقبره و بقعه میسازد. تحلیلتان چیست؟ این نقش امامزادهها است. مورد دسترسی است. امامان بقیع که نمیشود رفت چون ویزا میخواهد، کربلا که ویزا میخواهد. این امامزادهها که در شهر و روستا است در دسترسترین است که انسان با اولیاء خدا باشد. چون بسیاری از اینها شهید شدند، و شهید زنده است. وقتی آدم سر قبرشان میرود، توسل پیدا میکند. نقل شد که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، فرمود من مدتی است یک غمی گرفتم، ناراحتی دارم. یک امامزادهای پیدا کنید برویم با امامزاده صحبت کنیم. به یکی از امامزادههای تهران بردند، گفتند بروید من با این امامزاده خلوت کنم و توسل طولانی پیدا کرد. برگشت گفت حل شد. معلوم شد که یک ارتباطاتی بوده، یک چیزی بوده است. خودِ مقام معظم رهبری گاهی سرزده به جمکران میروند. حالا آیا آرامبخش است؟ بله. من یک استدلال آخوندی هم میخواهم داشته باشم، لطیف است.
حجت الاسلام قرائتی: شاید هم نشنیده باشید. بعد از حضرت موسی یک طاغوتی دو مرتبه سبز شد. زمان حضرت موسی و فرعون که فرعون غرق شد و تمام شد. هم موسی از دنیا رفت و هم فرعون غرق شد. دو مرتبه یک طاغوت پیدا شد و شروع به ظلم کردن کرد. مردم یک راهپیمایی راه انداختند و آمدند جلوی در یکی از پیغمبرهای بعد از موسی. گفتند بیا به داد ما برس. ما حاضریم با این طاغوت بجنگیم، یک فرمانده نظامی تعیین کنید. اول پیغمبر گفت من به چشمم نمیآید که شما مرد جنگ باشید. گفتند نه «وَ ما لَنا ألَّا نُقاتِل فِی سَبیلِ اللهِ» چرا نجنگیم. «اُخرِجنَا مِن دِیرِنَا وَ أَبنَآءِنا» این طاغوت جدید بچهها ما را از ما گرفته، خانههای ما را گرفته است. ما خونمان به جوش آمده میخواهیم کودتا کنیم، نیرو هم داریم فقط یک فرمانده نظامی تعیین کنید. یکی آمدندند دم خانهی پیغمبر گفتند «إبعَث لَنا مَلِکاً نُقاتِل فی سَبیلِ الله». ملک یا یک پادشاهی تعیین کن که در راه خدا بجنگیم، یعنی فرمانده نظامی باشد. پیغمبرهم فرمود به چشمم نمیآید، گفتند نه خاطرت جمع باشد، جنگ جنگ تا پیروزی. قول دادیم. منتها تا فرمان جنگ آمد اینها ریزش کردند. اول گفتند که «فَلَمّا کُتِبَ عَلَیهِم القِتال» گفت بروید جنگ، گفتند نه ما نیستیم. یعنی قول دادند ولی عمل نکردند، وفادار نبودند.
شریعتی: مثل همیشه.
حجت الاسلام قرائتی: بله. وقتی هم که فرمانده آوردند، گفتند آقای طالوت فرمانده است. گفتند این فرمانده که پول ندارد. «أنَّی یَکُونُ لَهٌ المُلکُ» ایشان به درد فرماندهی نمیخورد. «نَحنُ أَحَقُ بِألمُلکِ مِنهُ» خودمان بهتریم. چگونه است؟ «لَم یُؤتَ سَعَهً مِنَ المَالِ» فرمانده باید در جیبش پول داشته باشد. فرمانده باید برای طراحی مُخ داشته باشد، بازو برای جنگیدن داشته باشد. «زَادَهُ بَسطَهً فِی العِلمِ وَ الجِسمِ» هم مُخ دارد، هم جسمش توان رزم دارد.
شریعتی: به پولش چه کار دارید.
حجت الاسلام قرائتی: چکار به پولش دارید؟ گفتند نه. آخرش پیغمبر گفت خدایا اینها زیر بار نمیروند. گفت خیلی خوب، امروز یک جعبه میفرستم. این جعبه علامت این است که راست میگویی. جعبه چیست؟ مادر موسی که موسی را زایید، چون فرعون هر زنی که بچه میزایید بچهاش را میکشید، چون به او گفته بودند امسال یک زنی پسری خواهدا زایید که حکومت تو را زیر و رو خواهد کرد. فرعون هم دستور داد هر کسی پسر زایید او را بکشند. مادر موسی پسر زایید. ترسید بکشند. «وَ أَوحَینَا إلَی أُمِّ مُوسَی» به او وحی کردیم، الهام کردیم جعبه درست کن، شیرش بده، بگذار در جعبه و در دریا بینداز. «إنِّا رادَوهُ» نترس درمیآوریم. «لاتَخافی» خوف نداشته باش، «لاتَحزَنی» غصه نخور. «جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلین» هم درمیآوریم، هم پیغمبرش هم میکنیم. همین بچهی کوچک را پیغمبر میکنیم. آن جعبه را کسی دزدید. برای یهودیها خیلی ارزش داشت چون میگفتند جان موسی را نجات داد.
شریعتی: ناجی موسی است.
حجت الاسلام قرائتی: حالا که نجات داده این جعبه مقدس است. این جعبهی مقدس را کسی برداشته بود. اینها حالشان گرفته شد. پیغمبر فرمود این که طالوت به درد فرمانده نظامی میخورد این است که آن جعبهای که خیلی برای شما ارزش داشت و مثل علامتهایی که جلو میبرند. این جعبه مدتها است گم شده، امروز فرشتهها میآورند و جلوی شما میگذارند. این علامت یعنی این که خدا با ایشان است. حالا قرآن راجع به جعبه چه میگوید. میگوید: «فیهِ سَکینَهٌ».
شریعتی: آرامش دارد.
حجت الاسلام قرائتی: «مَن رَبِّکُم وَ بَقیهُ مِمَّا تَرکَ آلُ مُوسَی وَ آلُ هارُونِ» یادگارهای موسی و هارون در آن است. چون در این جعبه یادگارهای حضرت موسی وهارون است، این جعبه آرامشبخش است. خوب ما میگوییم برویم سراغ امامزادههای ایران. این امامزاده بالاخره باواسطه باشد، بیواسطه باشد، هر که باشد از نسل اهل بیت است.
شریعتی: منسوب به آنها است.
حجت الاسلام قرائتی: منسوب به آنهاست. حالا که منسوب است «فیهِ سَکینَهٌ» آرام بخش است. بَقیهُ مِمَّا تَرکَ آلُ مُوسَی وَ آلُ هارُونِ» است. آنها هم بَقیهُ مِمَّا تَرکَ آلُ مُحَمَّد وَ آلُ عَلی».
شریعتی: اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام قرائتی: یعنی اگر یادگار موسی و هارون آرام بخش است، چرا یادگار محمد و آل محمد سکینه بخش نباشد.
شریعتی: چه خوب، تا به حال نشنیده بودم.
حجت الاسلام قرائتی: البته در کتابها نیست. این استدلال خدا به من هدیه کرد. البته من کسی نیستم ولی هر کس در قرآن تدبر کند چیزی گیرش میآید.
شریعتی: خدا حفظتان کند.
حجت الاسلام قرائتی: به همین خاطر هم خدا گفته است هر که میخواند تدبر کند. چون اگر همه حرفها را که طباطبایی و طوسی و طبرسی و مجلسی و خمینی و ملاصدرا و همه فهمیدند پس چرا خدا میفرماید تو هم تدبر کن. این که به همهی افرادی که قرآن خواندند میگوید این چه میگوید.
شریعتی: یعنی در هنوز میتواند باز شود.
حجت الاسلام قرائتی: امیرالمومنین میفرماید فکر نکنید قرآن را فهمیدید. «بَحرٌ لایُدرَک قَعرا» قرآن یک دریای است که دست هیچ کسی به ته آن نمیرسد. حضرت امیر میگوید دست من به قعر قرآن نمیرسد، ما که دیگر هیچ. این مسئلهی امامزادهها، نسل سادات را زیاد کردند، علامت این که ایرانیها چقدر عزیز هستند، اینها روابط بین الملل هم هستند. مثلاً ما در ایران امامزادههایی داریم که از پاکستان مرید دارند، از بحرین مرید دارد، از خارج مرید دارد. که اینها بعضی از امامزادهها تقریباً ارتباط بین المللی هم ایجاد کردند. محلی است که سادهترین دسترسی است و نذورات، موقوفات دارد. حالا وای به حال کسانی که این موقوفات را میخورند. ما بعضی از شهرهایمان در بازارش مغازههای حساس است ولی حق اوقاف را میخورند. من یک وقت گفتم اگر این کار را کنیم، البته این را هم حکومت اجازه دهد و هم فتوای مراجع، هر مغازهای، مثلاً این مغازه 40 متر است، چقدر، این مبلغ. مغازهی روبرویی هم 40 متر است ولی آن ده برابر این اجاره میدهد. چون این برای امام حسین موقوفات است، ارزانتر است. گفتم با پارچه بنویسید که این مغازه 40 متری با این مبلغ به اوقاف داده میشود، ولی مغازهی روبرو که مثل همین است چند برابر پولش است. صاحب مغازه دیگر رویش میشود که در این مغازه کار کند. پیداست که کار، کار خلاف است. چون امام رضا فرمود هر کاری که مردم بفهند ناراحت میشود پیداست که ریگی در کفشتان است. کاری کنید که در نماز جمعه بتوانید بگوید. هر کاری که در نماز جمعه رویت نمیشود بگویی، یعنی یک بازاری که در زمین اوقاف است بگوید تاجر هستم یا کشاورزم. این مزرعه را که برای اوقاف است، این قدر میدهم. ولی حقش این است اگر برای امام حسین نبود کرایهاش بیشتر بود. منتها چون برای امام حسین است ما میخوریم. خطرناک است. آن وقت بچههایمان چه میشوند؟ چه لقمهای میخورند؟ از چه کسی میدزدیم؟ از چه کسی کم میکنیم؟ خیلی مطلب مهمی است، ساده نگیریم. رزق ما از حلال اندازه گیری شده است، آنهایی که ناخونک میزنند. این که میگویم حدیث است. حدیث داریم رزق هر انسانی از حلال اندازه گیری شده است، آنهایی که به حرام ناخونک میزنند خدا سهم حلالشان را کم میکند و در قیامت هم گیر هستند. این مسئلهی احترام به امامزاده است. وقتهایی که بیکار هستیم، مثلاً شما که شبا میخواهی بخوابی، سه قل هو الله تقریباً 20 ثانیه میشود. یک سوم یک دقیقه، ثواب یک ختم قرآن دارد. سه قل هو الله ثوابش برای همه کسانی که در راه اسلام هجرت کردند، جان دادند، تمام امامزادهها، مومنین، علما، عزیزانی که برای مکتب و برای دین جان فشانی کردند، هدیه کنیم. آن وقت آنها «إذا حُییتُم بِتَحیهُ فَحَیوا بِأَحسَن مِنها» شهید زنده است. قرآن میگوید: «لاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله أمواتا» خیال نکنید شهیدها مردهاند. زنده هستند. به شهیدها هم که سلام کردید «فَحَیوا بِأَحسَن». بنده اگر وقت خواب هدیه کنم به روحهای مقدس، آنها هم به من میگویند انشاءالله خیر ببینی. مثلاً میبینی آدم خیر میبیند. گاهی وقتها از یک خودکار ارزان صد صفحه علمی مینویسد، گاهی با یک خودنویس گران یک صفحه علمی هم نمینویسند. الان حدود، شاید هم بیشتر، حالا حداقل هزار روحانی از طرف اوقاف پخش شدند ایام محرم، صفر، عاشورا، عید غدیر. کدام مرجع تقلیدی هزار آخوند را پخش میکند. این مردهی امامزادهها از زندهی ما بهتر است. من رفتم یک جایی امامزاده بود، دیدم خانمهای بدحجاب میآیند، آن جا کیفشان را باز میکنند و چادرشان را برمیدارند سر میکنند و به حرم میروند. من گفتم این امامزاده مردهاش از زندهی من بهتر است. من 40 سال است در تلویزیون هستم، یکی از این بیحجابها به خاطر من حجابدار نشده است اما این امامزاده که هزارسال پیش از دنیا رفته قبرش «تَنهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر» است. قرآن میگوید: «إنَّ الصَّلاهَ تَنهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر». امامزادهها کاشی کاری گنبدشان «تَنهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر». یعنی اگر دو نفرمیخواهند کار خلاف کنند و نگاه کردند دیدند نزدیک امامزاده است میگویند این جا نمیشود، برویم جای دیگر. کاشی کاری امامزاداهها میگویند این جا نمیشود، برو آن سمت. اینها سرمایههای ما است، از آنها غافل نباشیم. وَ السَلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَهُ الله وَ برکاتُه.
شریعتی: خیلی خوب. خیلی از شما ممنون و متشکرم. چقدر خوب شد به بهانهی میلاد باسعادت امام موسی کاظم (ع) که زیر دین حضرت هستیم همهمان، به واسطهی حضرت رضا (ع)، حضرت معصومه (س)، حضرت شاهچراغ شیراز، حرم سوم اهل بیت، و همهی امامزادههایی که گفتم مثل ستاره در جای جای این کشور میدرخشند، در مورد امامزادهها و حرمت و عظمتشان صحبت کردیم و انشاءالله مشرف شدید امامزادهای حتماً برای ما برای همه مردم عزیز و نازنین، برای شفای مرضا، رفع مشکلات و گرفتاریها انشاءالله دعا کنید. خیلی متشکرم. بله بفرمایید.
حجت الاسلام قرائتی: هیچ امامزادهای را، تا آن جایی که من سراغ دارم و بلدم، به اندازهی حضرت معصومه (س) زیارتش پررنگ نشده است که 2-3 نفر از امامهای ما گفتند هر کس حضرت معصومه (س) را زیارت کند، چه اجر بهشتی به او میدهند. یکی هم زیارت حضرت عبدالعظیم که حضرت فرمود: «أنتَ ولیُنا». واقعاً ولی حقیقی ما تو هستی. ثواب زیارت کربلا دارد، حضرت عبدالعظیم بهشت دارد، حضرت معصومه. و اصلاً کسی به عنوان، اصلاً نمیدانم که هست، ولی ما به قصد امامزاده یک صلواتی میفرستیم، اجر آن را داریم. حالا لازم هم نیست که سند داشته باشد. میگویند جمکران سند دارد یا ندارد. میگویم سند نمیخواهیم. در این منطقه مردم یا حجت بن الحسن گفتهاند یا نه.
شریعتی: بله
حجت الاسلام قرائتی: اسم امام زمان را بردند یا نه، نماز خواندند یا نه. همین نماز و اشکها به این زمینه ارزش میدهد. چرم ارزشی ندارد اما همین که جلد قرآن شد میبوسند. ممکن است این چرم کفش شما شود.
شریعتی: این نسبت را تو ببین.
حجت الاسلام قرائتی: بله. شما یک مقدار چرم را کفش میکنید، هیچ کسی تا به حال کفشش را نبوسیده است. ولی یک مقدار چرم را جلد قرآن میکنید همه میبوسند. این یک قطعه زمینی است که یاحجت بن الحسن در آن گفتند. یک جایی امامزاده است در زمان طاغوت میگفتند نزدیک امامزاده شراب فروشی ممنوع است. یعنی بالاخره بیحجابها را تذکر میدهد، صدای اذان از آن جا بلند میشود.
شریعتی: آدمها را به خودشان میآورد.
حجت الاسلام قرائتی: آدمها را به خودشان میآورد. ما خیلی نمیخواهیم دنبال سند بگردیم.
شریعتی: بسیار عالی. خیلی خوب. مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم. عزیزانم امروز صفحهی 248 را تلاوت میکنند. بشنویم و تلاوت کنیم. چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را هدیه کنیم به روح بلند امام موسی کاظم (ع) و حضرت معصومه (س) و حضرت رضا (ع) و انشاءالله برگردیم در ادامهی برنامه و در دقائق پایانی بااحترام همراه شما باشیم و در محضر حاج آقای قرائتی عزیزمان. بفرمایید خواهش میکنم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». بااحترام و باافتخار همراه شما هستیم. دیگر کم کم داریم به ایام مباهله هم نزدیک میشویم. انشاءالله بر همهتان مبارک باشد و انشاءالله همهمان زیر سایهی عظمت و کرامت و پدری امیرالمومنین عاقبت به خیر بشویم انشاءالله. امروز از امامزادهها گفتیم به واسطهی میلاد با سعادت امام کاظم (ع). اسم امام کاظم (ع) که میآید ناخودآگاه دلمان میرود مشهد و قم، میرود کاظمین. خلاصه این جا قم در دسترس است و شاید هم یک وقتهایی محجور. هنوز عظمت حضرت معصومه (س) را نشناختیم حاج آقای قرائتی. با توجه به این که شما سالها در جوار حضرت بودید دوست داریم از خاطراتتان و از عظمت و بزرگی حضرت معصومه (س) بشنویم.
حجت الاسلام قرائتی: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم». من در تاریخ دستم خالی است، بلد نیستم. خیلی بلد نیستم. قرآن و حدیث یک کمی داریم آشنا میشویم.
شریعتی: اختیار دارید. خدا حفظتان کند.
حجت الاسلام قرائتی: ولی راجع به حضرت معصومه (س) چند تا جمله بگویم. یکی که یک جملهای پیغمبر به حضرت زهرا فرمود. آن جمله را امام کاظم (ع) به حضرت معصومه (س) گفتند. یک بار حضرت زهرا در ماجرایی، پیغمبر متوجه شد که حضرت زهرا این کار را کرده، فرمود: «فَداها أَبوها» پیغمبر فدای زهرا. دو مرتبه فرمود: «فَداها أَبوها» پیغمبر فدای زهرا. در مرتبهی سوم فرمود: «فَداها أَبوها». سه مرتبه پیغمبر فرمود زهرا پدرت فدای تو. خیلی مقام است. همین سه کلمه را راجع به حضرت معصومه (س) داریم. امام کاظم فرمود. یک عده در شیعیان سوالات زیادی داشتند. نامههایشان را آوردند خدمت امام کاظم. در را زدند، حضرت معصومه آمد پشت در گفت پدرم نیست. گفتند ما از راه دور آمدیم، سوالات علمی داریم، خیلی سوال داریم. فرمودند بدهید من جواب بدهم. اینها نگاه کردند دیدند دختر در خانه میگوید بدهید من جواب بدهم. بلد است؟ میتواند؟ گفتند باشد. نامهها را دادند، یک مدتی کشید. حضرت همه را جواب دادند. گفتند جواب همین است. دغدغه داشتند که ما از امام کاظم سوال کردیم، حضرت معصومه (س) جواب دادند. در راه برگشت امام کاظم را دیدند، گفتند نبودید. ما سوال داشتیم، آمدیم نامهها را دخترتان جواب داد. گفتند همه را جواب داد؟ ببینم چه نوشته است. در کوچه ایستادند، جوابها را امام کاظم خواندند. امام کاظم فرمود: «فَداها أَبوها».
شریعتی: به به به.
حجت الاسلام قرائتی: «فَداها أَبوها»، «فَداها أَبوها».
شریعتی: مانند همان اتفاق.
حجت الاسلام قرائتی: مانند همان جمله را گفتند. امام کاظم فدای معصومه. خیلی مقام مهمی است. آدم دلیل نمیخواهد. مثلاً از 100 جای دنیا به قم طلبه آمده است. حوزهی علمیه قم از 100 کشور، از 100 منطقه طلبه دارد. یک بین المللی برای ما است.
شریعتی: و علمایی که با بوسه بر ضریح ماه رمضانشان را، افطارشان را باز میکردند.
حجت الاسلام قرائتی: بله. منتها حالا یک چیزی الان یادم آمد، قبلاً هم به احدی نگفتم. همین الان به ذهنم رسید. ما قدیم این شعر را میخواندند:
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
ای به قربان تو آقا که حج فقرایی
این برای قدیم بود که مشهد ارزان بود. مکه گران بود میگفتیم اغنیا مکه روند و فقرا مشهد بیاید. الان مشهد رفتن چند میلیون شده است.
شریعتی: متاسفانه.
حجت الاسلام قرائتی: هواپیما بروی و دو سه شب هتل بمانی. یک روایت دارد که اغنیا مشهد روند و فقرا سوی قم آیند. 16 استان از قم رد میشود یعنی گلوگاهی که 16-17 استان از قم رد میشود. مشهد یک امتیاز دارد که هتل زیاد دارد، یکی خودِ مشهدیها خانهشان را اجاره میدهند. قم نه هتل دارد، نه قمیها خانهشان را اجاره میدهند. هر کسی مشهد میرود 3-4 روز میمانند، قم 2-3 ساعت یا نصف روز میمانند.
شریعتی: این جا میگویند زائرهایش گذری است.
حجت الاسلام قرائتی: گذری است. ولذا ما بتوانیم یک زائر سرایی که …
شریعتی: برای اسکان موقت. کسی بیاید چند ساعت بماند.
حجت الاسلام قرائتی: جایی که مثل کاروان سراهایی که شاه عباسی میساختند، ما اگر بتوانیم یک جایی بدون تزئینات بسازیم. من یک اقدامی چند سال پیش کردم. از قم که بیرون میآیی به سمت تهران، دم دروازه قم، پلیس راه یک مسجد است. مسجد اهل بیت.
شریعتی: بله دیدم. همان سر عوارضی.
حجت الاسلام قرائتی: پشتش یک قطعه زمینی گرفتیم. کسی بیاید بسازد ولی تجارت خانه نمیخواهیم. پاساژ و از این حرفها نباشد.
شریعتی: یک زائرسرا.
حجت الاسلام قرائتی: به اسم خودش بسازد، پیرزنی است، پیرمردی است. شما اموالی دارید، بچههایتان هم عروس و داماد شدند. یک باقیات الصالحات بگذار.
شریعتی: خیلی خوب است.
حجت الاسلام قرائتی: بیایند این جا را بسازند برای زوارهای حضرت معصومه (س).
شریعتی: چقدر خوب.
حجت الاسلام قرائتی: میگوییم که اغنیا مشهد روند و فقرا سوی قم آیند.
شریعتی: گفت:
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
خلاصه خیلیها مزار گمشدهی حضرت زهرا را در قم زیارت میکنند. چقدر دلتنگ قم هم شدیم. دوستانی که در قم هستند، حرم حضرت معصومه (س)، حاج آقای قرائتی، همهی بچههای سمت خدا، برای همهی مردم عزیز و نازنین ایران اسلامی دعا کنید، مخصوص برای شفای مرضا. روز خوبی بود در محضر شما و خدمت حاج آقای قرائتی. دعا کنید و انشاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام قرائتی: خدایا یادمان بده وظیفهمان چیست، توفیق بده عمل کنیم. یادمان بده وظیفهمان چه نیست، تقوا بده دوری کنیم. ما را در تشخیص حق و باطل سردرگم قرار نده.
شریعتی: الهی آمین.
حجت الاسلام قرائتی: از من خیلی میپرسند بهترین دعا چیست. دائم گفتم: «إِهدنا الصِراطَ المُستَقیم». چون همه دعاها مستحب است، دعای واجب فقط همین است.
شریعتی: «إِهدنا الصِراطَ المُستَقیم».
حجت الاسلام قرائتی: روزی ده بار باید بگویی. پیغمبر ما 20 بار باید بگوید چون نماز شب بر پیغمبر واجب بود. یعنی انسان بداند در موقعیتها چگونه موضع بگیرد. در انتخابات، در تصمیم، در قانون، در کمک به قانون، در کمک به دولت، ملت، در تربیت بچه، آیین همسرداری، در ازدواج بچههایش. یعنی قدم به قدم نیاز داریم که خدا ما را هدایت کند که از راه درست برویم انشاءالله.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از شما حاج آقای قرائتی. فردا انشاءالله با حضور حاج آقای کاشانی به شما سلام خواهیم کرد. بهترینها را برای همهی شما از خداوند متعال مسالت میکنم. انشاءالله زیارت بهشتهای روی زمین نصیب تک تک شما بشود و انشاءالله همهمان زیر سایه اهل بیت ثابت قدم باشیم.
یا رب نکند به زخمم آگاه کنی
این گم شده را دوباره گمراه کنی
افتادهام از پا، نکند دستم را
از دامن اهل بیت کوتاه کنی خداحافظ.