موضوع: انقلاب، عوامل بقا
تاریخ پخش: 71/11/22
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بیست و دوم بهمن در خدمت عزیزان جانباز و محصلین نمونه استان یزد و تهران هستیم. موضوع بحث پیروزی انقلاب و عمل به قرآن است. ما هنوز میترسیم که بگوییم ما عمل به قرآن میکنیم. گامهای زیادی برداشته شده است. قرآن محجور بود. میخواهم آیاتی را که زمان شاه به آن عمل نمیشد و الان عمل میشود را بگویم. امام(ره) فرمودند: این پیروزی از خدا بود.
1- پیروزیها و موفقیتها به اراده خدا بود
«مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَهٍ أَوْ تَرَکْتُمُوهَا قَائِمَهً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِیُخْزِیَ الْفَاسِقِینَ»(حشر/5) تمام حرکتهایی که در جبهه کردید و پیروز شدید همه به اذن خداست. همه موفقیتهای شما بخاطر اراده خدا بود. انسان در یک لحظه ممکن است ترسو باشد و همین انسان یک لحظه خدا به او توجه کند و شجاع شود. مردمی که میگفتند: توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد. همان مردمی بودند که از باطوم میترسیدند. چطور شد که حالا میگویند: توپ، تانک اثر ندارد؟ اراده خدا بود و خدا خواست. خدا اراده کرده است که ما آقا باشیم.
«وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنْ الْعَالَمِینَ»(مائده/20) میفرماید: ما اراده کردیم که شما آقا باشید. اراده کردیم که وقتی میخواهید بگویید: ایرانی هستیم با سرفرازی بگویید: ایرانی هستیم و ما مفتخریم که ایرانی هستیم. ما الان امام همه افراد هستیم. یعنی هر کجای دنیا بروید ما را بعنوان امام قبول دارند. افراد زیادی هستند که مشعل نور آنها ایران شده است. «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»(فرقان/74) ما امام متقین شدیم. خدا خیلی به ما لطف کرد. بیست و دوم بهمن روز پیروزی است.
2- زمان شاه پنجاه درصد مسلمان بودیم
در زمان شاه به این آیه عمل نمیشد. «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ»(بقره/256) «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» یعنی مرگ بر شاه! یعنی مرگ بر آمریکا. یعنی پرخاش و بغض به دشمنان خدا. بیست و دوم بهمن میدان را باز کرد که ما به طاغوت کفر بورزیم. از آیههایی که عمل نمیشد این است. ما زمان شاه «یومن بالله» بودیم. اما «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» نبودیم. به یک کسی گفتند: شنا بلدی؟ گفت: پنجاه درصد! گفتند: یعنی چه؟ گفت: فرو میروم اما بیرون نمیآیم. به یک کسی گفتند: ازدواج کردهای؟ گفت: من میخواهم داماد شاه بشوم. پنجاه درصد کار دست است. من راضی هستم. اما او راضی نیست. حالا ما هم پنجاه درصد مسلمان بودیم. زمان شاه مومن بود ولی نسبت به کفار غیظ نداشتند. الآن هم در دنیا کشوری که صد در صد مسلمان است، ایران است که هم مومن هستند و هم نسبت به کفار غیظ دارند. کشورهای دیگر فقط «یومن بالله» هستند. یعنی ایمان به خدا دارند. اما «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» نیستند.
3- باطل مثل کف است
«وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا»(اسراء/81) حق آمد، امام آمد. مصداق عالیتر آن حضرت مهدی(ع) میآید. باطل میرود. قرآن میفرماید: باطل مثل کف است که جولانی دارد. اما ثابت نیست. باطل میپرد. شما هر کدام سوریه رفته باشید قبر معاویه را میبینید. قبر رقیه را هم میبینید. مقایسه کنید شام پایتخت بنی امیه بود. اسمی از بنی امیه و آثاری از بنی امیه غیر از مسجد اموی آنها نیست. تجلیل از مرده هایشان نیست. مستکبرین فرار کردند و بچههای مستضعف روی کار آمدند. «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ»(قصص/5) ما خواستیم که بر مستضعفین منت بگذاریم. آنها را رهبر میکنیم. طاغوت را بیرون میکنیم. «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»(نساء/141) هرگز نباید کفار بر مومنین نفوذ داشته باشند. کفار نباید آقای مسلمانها باشند. کفار نباید حاکم باشند. خدا هرگز راضی نیست که کفار حاکم باشند. قبل از بیست و دوم بهمن آمریکا بر ما حاکم بود. کفر بر ما حاکم بود. بعد از بیست و دوم بهمن به این آیه عمل شد. دست کفار بعد از بیست و دوم بهمن قطع شد.
4- در زمان شاه به برخی آیات عمل نمیشد
آیهای داریم که بودجه مملکت دست آدمهای شرابخوار و سفیه نباشد. «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمْ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا»(نساء/5) بیت المال نباید دست آدمهای فاسق باشد و در زمان شاه بیت المال دست آدم فاسق بود. البته نمیخواهم بگویم که الآن همه بیت المال دست آدمهای عادل است. میخواهم بگویم: آن زمان هیچ قسمتی از بیت المال دست آدمهای عادل نبود. حالا اکثر آن دست آدمهای عادل هست. البته هنوز هم ممکن است بیت المال دست آدمهای لاابالی باشد.
«فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ»(توبه/12) این آیه زمان شاه عمل نمیشد. مگر اینکه گروه نواب صفویها، و گروههای مذهبی و مخلص به این آیه عمل میکردند. رهبران کفر را بکشید. قبل از بیست و دوم بهمن به این آیه عمل نمیشد. یکی دیگر از آیات این است که قرآن میفرماید: خارجیها نباید در ارتش و فرهنگ و کارخانههای شما باشند. به اسم مستشار نظامی و مشاور نظامی وجب به وجب زمین ما را متر کردند و آثار باستانی ما را دزدیدند. من در یکی از کشورهای غربی خودم دیدم که محراب فلان مسجد ایران را، کل محراب را با گچ بری و سنگ بری آن دزدیدند. حالا با چه وسیلهای نمیدانم؟ بسیاری از پایههای تخت جمشید شیراز را بردهاند. انتقال آن به تهران سخت است. حالا چطور این را تا اروپا بردهاند نمیدانم؟ چه کتابهای مهم خطی بود که دزدیده شد و به دست آدمهای نا اهل افتاد و با قیمت ارزانی فروخته شد. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا»(آل عمران/118) بین خودتان اجازه ندهید که به اسم مستشار در ارتش شما باشند. نگذارید در فرهنگ شما دیگران باشند. به این آیه عمل نمیشد.
5- ایام الله روز سقوط طاغوت و عزت مؤمنین است
بعد از بیست و دوم بهمن راه برای عمل به آیات باز شد. «أَیَّامِ اللَّهِ» آیه قرآن است. خدواند به موسی میگوید: «وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ»(ابراهیم/5) علامه طباطبایی ایام الله را تفسیر میکند. روز سقوط طاغوت ایام الله است. روز جلوه حزب الله «أَیَّامِ اللَّهِ» است. چه کفر ذلیل بشود و چه مومن عزیز بشود هر دو را علامه میگوید: «أَیَّامِ اللَّهِ» است. انقلاب به ما طرح و ابتکار داد. به این آیه عمل نمیشد. «وَ لله الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»(منافقون/8) مومن عزیز است. ما قبل از انقلاب نمیفهمیدیم که مومن عزیز است. چون هرچه مومن بود تو سری میخورد یا تبعید بود یا شکنجه بود و یا زندان بود. معنای این آیه را بعد از بیست و دوم بهمن متوجه شدیم.
آقای راشد نماینده مردم تهران در مجلس بود. در سخنرانی مجلس خواست صحبت کند. گفت: بسم الله الرحمن الرحیم! عدهای از نمایندگان مزدور آن زمان از مجلس بیرون رفتند. گفتند: چرا میروید؟ گفتند: این نماینده میگوید: بسم الله الرحمن الرحیم! باید بگوید: بنام نامی شاهنشاه آریامهر! قبل از انقلاب در مجلس از یک آخوند ریش سفید عمامه به سر باسمه تعالی ممنوع بود. اینهایی که در نیروهای ارتش و نظامی بودهاند خوب میدانند که انقلاب چه کرده است.
زمان شاه در یکی از استانها یکی از مدیرهای مدارس از صحبتهای ما خوشش آمده بود. ما را به مدرسه خودشان دعوت کرد. من هم رفتم دیدم مدرسه دخترانه است. همه هم بی حجاب هستند. گفتم: من نمیآیم. هرچه گفت، من قبول نکردم. آخرش رفت و به بچهها گفت. آنها هم هرچند نفرشان زیر یک چادر رفتند. ما داخل دفتر رفتیم و دیدیم که در دفتر همه خانم معلمها بی حجاب هستند. گفتم: اینها چه؟ گفت: این دبیر فلان درس است. گفتم: من کاری ندارم اگر وضع اینطور باشد من صحبت نمیکنم. این هم با ترس و لرز خواهش کرد. آنها هم یکی یک روزنامه سر گرفتند. البته پاهایشان پیدا بود. بالاخره ما آنجا یک سخنرانی کردیم. با این وضعیت یادم است آنجاهایی را که خوششان میآمد و میخواستند کف بزنند روزنامه را باد میبرد. گفتم: خانمها نمیخواهد کف بزنید. همین طور باشید تا بحث را تمام کنیم. بیست و دوم بهمن خیلی به گردن ما حق دارد. اینقدر آدم هستند که میگویند: ای کاش ما هم مثل ایران میتوانستیم حجاب داشته باشیم. در مضیقه هستند.
رضاشاه میخواست به پادگان سربازی برود. پادگان یک سربازی را آموزش داد که جلو برود و چند جمله به عنوان گزارش بگوید. بعد هم سوال که میکند جواب بدهد. رضاشاه هم سواد نداشت. پیش یکی از این سربازها رفت و گفت: سن؟ گفت: قربان هجده ماه! گفت: چند وقت است که خدمت میکنی؟ گفت: قربان 22 سال. گفت: احمق! خودت را خر کردهای یا من را؟ گفت: قربان هر دو. چون به او گفته بودند: که اگر پرسید چند سال داری؟ بگو: بیست و دو سال. اگر گفت: چند ماه است که خدمت میکنی؟ بگو: هجده ما. اگر پرسید وطن را دوست داری یا من را؟ بگو: قربان هر دو. یادمان نرود که فرمانده کل قوا یعنی رضا شاه بی سواد بود.
6- برکات نظام و حفظ آن
ممکن است بگوییم: ما آب داریم. برق داریم. میگویند: آقا اتریش هم اینها را دارد. آلمان هم دارد. درست است که افتتاح یک کارخانه خیلی برای ما مهم است. کشف یک معدن و استخراج یک معدن خیلی مهم است. ما امسال حدود صد نفر را در ایران دیدیم که اینها از نهضت سواد آموزی به دانشگاه رفتند یعنی دبستان و دبیرستان نرفتهاند. ما نمیخواهیم بگوییم: صد تا کارخانه ارزش ندارد. صد تا کارخانه یک ارزش است. اما ارزش صد تا دختر و پسر بی سواد ولی خوش استعداد از استخراج معدن کمتر نیست. یک دختر که به دانشگاه میرود این از افتتاح یک دانشگاه ارزشش کمتر نیست. ما از نظام برکاتی داریم. حالا هم حفظ آن مهم است. اینهایی که دست و پا و چشمشان را برای انقلاب دادند که انقلاب حفظ شود. البته من به اینهایی که پایشان را دادهاند میگویم: شما قطعاً بهشتی هستید. کسی که پایش را در بهشت گذاشت، خدا سرش را در جهنم نمیآورد. پای آدم به جایی بند باشد دیگر سرش در جهنم نمیرود. خدا که آدم را تکه تکه نمیکند. یا بهشتی است یا جهنمی است. واقعاً ما اهل بهشت در جلسهمان داریم؟
از برکات انقلاب این است که هفتاد و پنج درصد از دبیرستان ها ما نماز جماعت برپا میشود. در مسابقات نهج البلاغه حدود یکی دو میلیون دانش آموز شرکت میکنند. در پارکها هم میخواهیم که نماز خانه درست کنیم. قدرت ما این است و باید بیشتر هم بشود. باید انقلاب را حفظ کنیم. ضعفهای آنرا هم درست کنیم. اینطور نیست که انقلاب ما هیچ عیبی نداشته باشد. عیبها هست. خوبیها را هم جمع کنیم ببینیم انصاف چه میگوید.
قبل از انقلاب شهری رفتم که پنج درصد از آنها نماز خوان بودند و الان همان شهر چند صد نفر طلبه دختر و پسر دارد. این خیلی مهم است. تمام کشورها از ما روحانی عالم میخواهند و ما نداریم که برای آنها بفرستیم. چون حوزههای علمیه ما برای انقلاب خودشان را تربیت نکرده بودند. ما برای پیش نماز بودن ساخته شدهایم. برای تلویزیون ساخته نشدیم. ما کتاب داریم که به ده یازده زبان ترجمه شده است.
«ام القری» مکه است. اما از نظر استمداد «ام القری» ما هستیم. یعنی روشنفکران دنیا از ما استمداد میکنند. سوالات زیادی میپرسند.
7- باید نماز و اذان در همه ایران زنده شود
ما باید به جایی برسیم که نماز که تابلوی اسلام است زنده شود. ظهر که میشود مدیر عامل کارخانه صف اول باشد. مثل کعبه تا الله اکبر میگویند، طواف تعطیل میشود. به امید روزی که حرم امام رضا(ع) حرم حضرت معصومه(ع) اینطور شود. آیا میشود که بازار ما دوباره تا اذان میشود مغازهها تعطیل بشود؟ آیا خواهد شد مساجد ما بعد از نماز صبح مثل پدرانمان یک صفحه قرآن بخوانند؟ بعضی پیرمردها در راه که به مسجد میرفتند اذان میگفتند. بلال کتک خورد و در دنیای کفر اذان گفت. شما کتک نخورده در فضای جمهوری اسلامی خجالت میکشی اذان بگویی؟ شما بیایید اذان بگویید. نذر کنید. چون آدم نذر سختی باید بکند. بعضی تاجرها میگویند: نذر میکنیم پول بدهیم. آخر برای تاجر پول دادن که سخت نیست. مثل اینکه من سخنرانی بکنم. خوب من آخوند هستم و کارم سخنرانی هستم. مرد آن است که نذر کند و کار سختی را نذر کند و ربطی به خودش نداشته باشد.
8- نگذاریم تکبیرها به سوت و کف تبدیل شود
افرادی با خون خودشان انقلاب را به ثمر رساندند و امام انقلاب را به ما داد. به چه دلیل به جای صلوات ما کف میزنیم؟ شما که کف میزنی تشویق میکنی اما چیزی برای قیامت تو نیست. اما اگر صلوات بفرستی ضمن اینکه طرف را تشویق میکنی چیزی هم برای قیامتت میماند. یعنی هم در دنیا کاری کردهای و هم برای آخرتت چیزی جمع کردهای. نگذاریم تکبیرها دو مرتبه سوت بشود. ارزش ما به این است که ذکر خدا بگوییم. ارزش ما به این است که کار دوبله کنیم. هم در دنیا چیزی داشته باشد و هم در آخرت ثبت بشود. بیایید سعی کنیم چیزی را که با زحمت به ما دادهاند حفظ کنیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»