انسان نمونه 1

موضوع بحث: انسان نمونه 1
تاریخ پخش: 07/05/61

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

«الحمدلله رب العالمین و صل اللّه علی سیّدنا و نبیّنا محمّد و علی اهل بیته و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین»

ماه رمضان تمام شد و باز قرار شد که شب‌های جمعه در خدمت شما باشیم. مقداری تحلیل درباره جملات دعای مکارم الاخلاق تحت عنوان انسان نمونه، انسان ایده آل و اینکه برای انسانیت خود از خدا چه بخواهیم، موضوع بحث ماست.
1- عمر جهت‌دار
بهترین موضوع بررسی دعای مکارم الاخلاق است. جملاتش در ماه شریف رمضان گفته شد و الآن به این جمله امام زین العابدین رسیدیدم که می‌فرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ. . . وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَهً فِی طَاعَتِکَ، فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ»(صحیفه سجادیه، دعاى 20) خدایا تا زمانی که عمر من بذله در طاعت باشد به من عمر بده، بذله به لباس کار می‌گویند و حدیث داریم که انسان نباید لباس مهمانی و لباس کارش یکی باشد. پس خدایا به من عمر بده به شرطی که تمام عمرمن در راه بندگی تو باشد. یعنی خدایا عمر جهت دار به من بده. بعضی دعا می‌کنند که: خدایا! طول عمر به من بده، یعنی بدون جهت. . . تاکنون40 هزار لیتر آب خورده است، می‌خواهد بیش‌تر بخورد.
اگر انسان نداند که برای چه آمده و موجودی مصرفی باشد و رشدش به جای رشد انسانیت ابزاری باشد و هدفش به جای هدایت، رفاه باشد و تکاملش به جای انسانی، ماشینی باشد و فارغ التحصیلی‌اش مهره‌ی دست ابرقدرت‌ها باشد، این زندگی ارزش ندارد.
انسان اگر زندگی‌اش هدفدار باشد، استراحت کردنش هم طاعت است، چون برای لذت بردن نیست، بلکه برای این است که انرژی بگیرد تا بتواند دوباره کار کند و خوابش هم عبادت می‌شود. تفریح هم عبادت می‌شود. همچون ماه رمضان است. بیش‌تر افراد فقط ماه رمضان را ماه عبادت می‌دانند و وقتی ماه رمضان تمام شد، گویی عبادت کردن هم تمام شده است. پس می‌گوید: خدایا! مرا طوری قرار ده که تمام عمرم بذله‌ی درعبادت باشد.
2- عمری که چراگاه شیطان باشد
«فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی» پس اگر عمر من چراگاه شیطان است مرا مرگ بده. خصوصیات چراگاه: 1- در و دروازه ندارد. 2- چراگاه عامل تقویت و رشد است. 3- چراگاه خودش پایمال می‌شود. 4- بالاخره هم رها می‌شود. 5- چراگاه، هر روزی در اختیار یک نوع حیوانی است و در چراگاه حیوان راحت می‌چرد.
امام(ع) می‌فرماید: خدایا اگر عمر من چراگاه شیطان است، در و دروازه ندارد، هر چیزی می‌خواهد بر فکر و روح و قلب من اثر می‌گذارد، مثلاً کسی بیاید به من بگوید فلانی در مورد تو چنان گفت و مرا غیض فرا بگیرد و باعث شود مرتکب تهمت و غیبت و دشنام بشوم، خدایا پس اگر عمر من این گونه است این عمر را از من بگیر.
خدایا اگر زندگی، خانه، مدرک دکترا و تحصیلات دانشگاه و حوزه‌ی من، و وجود من عامل تقویت شیطان‌ها و شیطان بزرگ آمریکاست یا شیطان‌های کوچک منافقین است، آگاهانه یا ناآگاهانه، چه بخواهم و چه نخواهم، اگر عمر من چنین است، خدایا مرا مرگ بده.
حیوان که در چراگاه می‌آید از آن استفاده می‌کند ولی آن را له می‌کند. شیطان‌ها و طاغوت‌های انسی و جنی از وجود ما، شهوت، قدرت و غضب ما استفاده می‌کنند و ما را له می‌کنند. وقتی غضب یا شهوت ما تحریک می‌شود و ما شهوترانی می‌کنیم، مثل اناری که آبش خورده می‌شود و له شده‌اش دور انداخته می‌شود، می‌مانیم. نکته‌ای در این میان بگویم که البته دور انداختن و نخوردن دانه‌های انار صحیح نیست. در حدیث داریم آب انار را نخورید چون معده را دباغی می‌کند. آقای آلکسیس کارل هم در کتابی سفارش می‌کند که انار را با هسته بخورید. آب انار جذب بدن می‌شود ولی هسته آن خیر و هسته‌ی انار به کناره‌های روده مالیده می‌شود و مثل جارو که به زمین می‌زنید یا ریگ که ظرف را تمیز می‌کند، روده را شستشو می‌دهد. پس شیطان هم مثل حیوانی است که در چراگاه می‌چرد و از علف استفاده می‌کند، کودش را می‌ریزد و زمین را له می‌کند و می‌رود. بعضی شیطان‌ها هم با ما همین کار را می‌کنند. طاغوت تا می‌شد از زور و قساوت و هیبت و جسارت و سنگ دلی نصیری رئیس ساواک استفاده کرد. بعد همین طاغوت وقتی آب و عصاره‌ی نصیری را کشید وی را به زندان انداخت، بعد هم به دست انقلابیون ما اعدام شد.
تمام شاه‌ها همینطور هستند. هر ساعت که بله قربان گفتن و اطاعت صدام از آمریکا کم‌تر شود، از جسارت و قدرت صدام در مقابل جمهوری اسلامی استفاده می‌کند و وقتی صدام گفت: نه! او را کنار می‌گذارد و یک شاپور بختیار می‌آورد.
شیطان‌ها هم از رده‌های پایین سرباز و ارتش و فرهنگی و آخوند درباری می‌گیرند و از این‌ها برای تقویت خودشان استفاده می‌کنند و بعد هم رهایشان می‌کنند. بچه‌ها هم همینطور هستند. دختر و پسر از جهیزیه و پول و نام و همه چیز پدر استفاده می‌کنند، وقتی خوب شیره‌ی پدر را کشید و پول پدر مرتع آقازاده شد و خوب استفاده کرد و نفس پدر تنگ آمد، پدر را تحویل قبرستان می‌دهد و می‌رود به دنبال زندگی خودش و همه همینطور هستند.
تنها دوستی که انسان را رها نمی‌کند خداست. حتی زن و شوهر و حتی پدر و پسر همدیگر را رها می‌کنند.
له شدن و پایمال شدن، یعنی همان موقع لگدکوب می‌شود، ولی رها شدن مربوط به آینده است. در همان وقتی که خودش رشد می‌کند، چراگاه را لگدکوب می‌کند. مثل بچه، همان وقتی که شیر می‌مکد و موجب رشد بچه است، عامل ضعف مادر هم هست. در همان زمانی که شیطان‌ها از عمر ما بهره می‌برند ما ضعیف می‌شویم، اما رها شدن مربوط به آینده است.
مسئله‌ی بعدی، این است که در چراگاه هر روز یک نوع حیوانی می‌چرد. کسی که دستش در دستان خدا نیست، هر روز دستش در دست کسی است. خدایا نکند یک روز دوست بر من سوار بشود و مرا به فلان مرکز فساد ببرد. یک روز پدر مرا منحرف کرد یا امروز گناه کردم به خاطر مشتری و فردا به خاطر دوست. اگر عمر انسان چراگاه شیطان بشود، انسان هر روز در اختیارکسی است و مشغول گناه است.
مطلب بعد اینکه حیوان در چراگاه با آرامش می‌چرد، یعنی چراگاه را از آن خودش می‌داند. خدایا نکند شیطان‌ها با خیال راحت از من استفاده کنند. کاش یک تنه‌ای به شیطان بزنم و نگذارم شیطان راحت باشد. ممکن است افسار من در دست شیطان باشد ولی گاهی هم لگدی بزنم و مثل چراگاه راحت نباشد.
ما دو رقم شیطان داریم: یکی شیطان خانه دار و دیگری شیطان دوره گرد.
بعضی شیطان‌ها خانه دار هستند که خدا می‌گوید: «فَهُوَ لَهُ قَرینٌ»(زخرف/36) یعنی در روح انسان چنان رخنه کرده که دیگر طرف با او کاری ندارد. یعنی دائماً شیطان با این هاست و این به خاطر بدی انسان است. این‌ها آدم‌های فاسد هستند. اما برخی مؤمن هستند و شیطان این‌ها را تکان می‌دهد و حتی این‌ها را سست می‌کند و می‌اندازد، ولی نمی‌تواند دروجودشان رخنه کند. که قرآن می‌گوید: «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطان تَذَکَّرُوا»(اعراف/201) یعنی شیطان با این‌ها قرین نشده بلکه «مَسَّهُمْ» یعنی این‌ها را مس می‌کند و تکان می‌دهد، و فوراً «ذَکَّرُوا» متوجه می‌شود و به خدا پناه می‌برد.
3- نیت در عمل مهم است
چگونه عمر انسان در راه خدا باشد؟ حداقل با نیت. درباره‌ی نیت، اسلام بسیار سفارش کرده است. ارزش کارها به نیت است. من این مسئله را مکرراً در سخنرانی‌ها گفته‌ام که چاقوکش شکم پاره می‌کند، جراح هم همینطور. ازچاقوکش هزار تومان می‌گیرند و به جراح هزار تومان می‌دهند. هر دو هم کار واحدی را انجام داده‌اند، ولی نیت اولی کشتن بوده و نیت دومی بهبود مریض بوده است. نیت شکل کار را تغییر می‌دهد، حدیث داریم، علت این که افرادی همیشه در جهنم می‌سوزند این است که نیت این‌ها این بوده که هر چه عمر دارند، بدی کنند. برخی گناه می‌کنند، ولی بنا ندارند که همواره گناه کنند.
در توضیح المسائل امام این مسئله هست که اگر کسی گناه می‌کند و درصدد است تا گناه را رها کند و بنای ادامه ندارد، به این‌ها نهی از منکر واجب نیست، بلکه نهی از منکر در جایی واجب است که انسان احتمال بدهد این فرد همچنان می‌خواهد گناه کردن را ادامه بدهد.
سؤال می‌کند که این فرد 50 سال گناه کرد، چرا باید تا ابد در آتش جهنم بسوزد؟ امام می‌فرماید: به این دلیل که این فرد نیت کرده بود که اگر 2000 سال هم عمر کند باز به گناه کردن ادامه بدهد. مثلاً شما یک چاقوکش را موقع چاقو کشیدن و وقتی دست به چاقو برده گرفتار می‌کنی و حتی مانع آسیب رساندن او به غیر می‌شوی و او را در زندان می‌اندازی ولی می‌دانی این شخص هر وقت از زندان رها بشود، باز هم به کار خودادامه می‌دهد. حالا اگر شما بدانی که این فرد هر وقت از زندان آزاد شود باز به کار خود ادامه می‌دهد، هیچ وقت او را آزاد نمی‌کنی. ما می‌توانیم با نیت خود تمام عمرمان را در راه خدا باشیم. آقازاده چرا درس می‌خوانی؟ نیت تو خدمت به خلق و جامعه است؟ اگر اینطور است باید هر وقت بتواند و فرصت داشته باشد به جامعه خدمت کند.
خدا مرحوم رجایی را رحمت کند. نظر ایشان این بود که هر سال دولت تمام نیروی خود را بر روی یک استان متمرکزکند. مثلاً یک سال بر روی استان سیستان و بلوچستان متمرکز شود و راه سازی استان، اقتصاد، کشاورزی و صنعت استان را بازسازی نمایند و یا همین بازسازی مناطق جنگی را در پیش بگیرد.
همین امروز ما میلیون‌ها جوان داریم که اگر فرصت داشته باشند می‌توانند بدون هیچ امکاناتی به جامعه خدمت کنند. مثل همین بازسازی مناطق جنگی و حتی اگر هیچ ماشینی هم نداشته باشیم، همین نسل جوان می‌توانند با چنگ و دندان جاده بسازند. این نیرو، نیروی بسیج است، فقط باید نیروها بسیج بشوند.
4- نیت مؤمن از عملش بهتر است
انسان تنها با نیت می‌تواند تمام عمرش در راه باشد. و لذا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «نِیَّهُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ»(کافى، ج‏2، ص‏84) نیت مؤمن از عمل او بهتر است، زیرا انسان در عمل گاهی به خاطر وجود موانع موفق نمی‌شود، ولی هیچ مانعی بر سر راه نیت نیست. شما می‌توانید با نیت و آرزو چشم انداز خیلی دوری را ببینید، اما در عمل اینطور نیست. چون نیت و آرزو مرزی ندارد. من ممکن است آرزو داشته باشم 100 جلد کتاب بنویسم، ولی در عمل موفق به نوشتن یک کتاب هم نشوم. بنابر این مؤمن باید همیشه چشم انداز خود را از راه نیت تقویت کند. آن وقت انسان چه به هدفش برسد و چه نرسد در راه خداست. اگر نیت شما خدمت به جامعه اسلامی باشد فیزیک یا شیمی هم بخوانید در راه خدا هستید، و کسب و کار هم برایتان عبادت می‌شود.
حال چگونه می‌شود عمر انسان بذله‌ی در طاعت باشد؟ اختیارش در دست خود انسان است و همان مسئله‌ی نیت است و هر کس قدرت دارد نیت خود را اصلاح کند. البته پاک کردن نیت کار دشواری است. اخلاص عمل از خود عمل به مراتب دشوارتر است.
چگونه می‌شود شیطان عمر انسان را چراگاه خودش نماید؟
5- شیطان دوستانش را می‌ترساند
1- از راه خوف: یعنی ترساندن. می‌گوید: اگر بروی جبهه ممکن است شهید شوی! خوب افتخار است. التیماتُمی که بگین داد چقدر مسخره بود! چقدر این‌ها احمق هستند. امتی که در اصفهان وقتی امام می‌فرماید به جبهه‌ها بروید این قدر جمعیت در سپاه پاسداران می‌ریزند که سپاه پاسداران حتی برای اسم نویسی و اعزام به جبهه امکانات ندارد، ملتی که وقتی 10 نفر می‌خواهند 50 نفر می‌روند، بگین می‌گوید نیایید که ممکن است شما را بکشیم؟
کسی که در آب شیرجه می‌زند، اگر یک نفر به او بگوید: «ممکن است به بدن شما ترشح بشود. » خنده‌اش می‌گیرد.
قرآن می‌گوید: «إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ»(آل عمران/175) شیطان دوستان خودش را می‌ترساند. پس معلوم می‌شود تمام کسانی که می‌ترسند بروند جبهه از دوستان شیطان هستند. چون قرآن می‌گوید: فقط شیطان است که دوستان خودش را می‌ترساند. امام را نمی‌ترساند، چون امام 18سال پیش فرمود: به جدم از مرگ نمی‌ترسم. امام در مسجد اعظم قم به مناسبت 15 خرداد تاریخی سخنرانی داشت، می‌گفت: چند سرهنگ نیمه شب مرا گرفتند و داخل ماشین نشاندند. یک سرهنگ این طرف من نشست و دیگری طرف دیگر و این سرهنگ‌ها شبانه می‌ترسیدند ولی من نترسیدم. چون: «یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ» یعنی شیطان دوستش را می‌ترساند. پس این‌هایی که از رفتن به جبهه می‌ترسند در رفتار و نظر خود تجدید نظر کنند که نکند از دوستان شیطان باشند. آن وقت در مقابل گروهی اولیاءالله و گروهی اولیائ شیطان هستند.
«الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ»(آل عمران/172) کسانی که دعوت خدا و رسولش را پذیرفتند «مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ» بعد از این که به آن‌ها زخم شمشیر اصابت نمود. . .
برخی می‌گویند: مسعود رجوی، کلی زندان رفته یا بنی صدر کلی مطالعه داشت یا فلان شخص و فلان انقلابی نما یا انقلابی واقعی چنین و چنان بود. این آیه جواب تمام انقلابی‌ها را می‌دهد. انقلابی‌هایی که پوچ در می‌آیند. آیه می‌گوید کسانی که به خدا و رسول جواب مثبت می‌دهند، وقتی خدا و رسول می‌گوید بدوید می‌دوند، نه حتی وقتی که سالم هستند، بلکه وقتی که گلوله و شمشیر به آن‌ها اصابت کرده است، اجر عظیم برایشان قرار می‌دهیم.
این آیه قصه‌ای دارد. زمان پیامبر جنگی بود که حضرت در آن حضور داشت، پس از زد و خورد مدتی جنگ دشمن عقب نشینی کرد. وقتی نشسته بودند بدن برخی از مؤمنین پاره شده بود و مشغول مداوا بودند. مخبر آمد و گفت: این‌ها که عقب نشینی کرده بودند، دوباره برگشتند. پیامبر فرمود: مسلمان‌ها دشمن برگشته است، این‌ها دوباره پانسمان را رها کردند و با بدن خونین به فرمان پیامبر پا به میدان گذاشتند که حتی علی بن ابیطالب چندین جای بدنش خونی بود و خون از بدنش می‌چکید ولی زره را پوشید و حمله کرد.
6- خوب بودن در آینده و تقوا شرط است
در همین بین آیه نازل شد که آن کسانی که به پیامبر جواب مثبت می‌دهند، با این که به بدنشان زخم شمشیر اصابت کرد و نمی‌گوید: کسانی که خوب هستند، بلکه دو شرط دیگر هم اضافه می‌کند و آن این که برای کسانی که بعد از این هم خوب باشند و برای آن‌هایی که با تقوی باشند، اجر عظیم قرار می‌دهیم. یعنی حتی همراه رسول بودن با بدن خونی هم کافی نیست، بلکه علاوه بر این‌ها خوب بودن در آینده و تقوا هم شرط است.
پس زندانیون و انقلابی‌هایی که عاقبتشان هم خوب باشد و متقی باشند، اجر دارند. اما اگر کسی در راه خدا تکه تکه هم بشود، ولی زحمتش را مثل گاو 9 من شیر ده به هدر بدهد فایده ندارد.
در ادامه می‌فرماید: «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُم فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ»(آل عمران/173) محسنین چه کسانی هستند؟ کسانی که «قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ»
شایعه پراکنان و عوامل نفوذی دشمن داخل سپاه اسلام می‌آمدند و می‌گفتند: اسرائیل هواپیمایش خیلی مهم است. می‌گفت: ما خدا داریم، وظیفه داریم، خدا با متقین است. خدا نگفته با هواپیما است، نگفته با کشتی است. موسی هیچ نداشت و فرعون همه چیز داشت. پیغمبر اسلام هم هیچ چیز نداشت ولی دشمنانش همه چیز داشتند. یوسف هیچ چیز نداشت و زلیخا همه امکاناتی داشت. رهبر انقلاب هم چیزی نداشت ولی شاه همه چیز داشت. ارتش آمریکا در زمان ما از ارتش ابرهه در زمان پیغمبر اسلام قوی‌تر نیست. ولی قرآن می‌گوید: «تَرْمیهِمْ بِحِجارَهٍ مِنْ سِجِّیلٍ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ»(فیل/5-4) خدا پرنده‌هایی رافرستاد که زیر منقارشان چیزهایی از عدس بزرگ‌تر و از نخود کوچک‌تر بود، وقتی به این‌ها می‌خورد مثل کاه جویده می‌شدند. این‌هایی که سوار فیل بودند و می‌خواستند خانه خدا را خراب کنند، به چنین سرنوشتی دچار شدند.
«إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُم» بلندگوها و تبلیغات خارجی و رادیوها و مجله‌ها و روزنامه‌ها و ایادی داخلی «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ» پس «فَاخْشَوْهُم» یعنی از این‌ها بترسید، چون دشمنان علیه شما اقدام می‌کنند، اما این‌ها می‌خندیدند «فَزادَهُمْ إیماناً» و ایمانشان بیش‌تر می‌شود. «وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» و می‌گویند: ما خدا را داریم و خدا خوب وکیلی است. «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظیمٍ إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»(آل عمران/175-174) هر کس در جبهه بترسد یا پدرو مادری که به فرزندش اجازه ندهد و بترسد که به جبهه برود. . .
البته مسائل عاطفی هم درست است. امام حسین(ع) هم وقتی علی اکبر را به جبهه می‌فرستاد دلش سوخت، آن هم علی اکبری که از هر جهت شبیه پیامبر بود. دل سوختن اشکالی ندارد، چون وقتی حسین(ع) بدن قطعه قطعه علی اکبر را دید گفت: خاک بر سر دنیا بعد از تو. عاطفه اشکالی ندارد ولی ترس چرا.
بعد قرآن می‌گوید: «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً»(آل عمران/176) آن‌هایی که در کفر عجله می‌کنند و به این و آن ملحق می‌شوند، ناراحت نباش که نمی‌توانند هیچگونه ضرری به تو بزنند.
7- زینت دادن به کارها و غرور توسط شیطان
راه دوم که عمر انسان چراگاه شیطان می‌شود، از راه تزیین است. یعنی شیطان می‌آید چیزی را در نظر انسان زینت می‌دهد، خیلی کارت خوب بود، هیچ کس مثل تو نیست. «و زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ»(انعام/43) «زُیِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ»(غافر/37) آن قدر می‌گویند بله قربان فکر می‌کند همه‌ی کارهایش درست است. چون از فرعون می‌ترسند همه می‌گویند بله قربان، او هم فکر می‌کند همه‌ی کارهایش درست است.
راه سوم از راه غرور است. «وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً»(نساء/120) شیطان غیر از غروز به این‌ها وعده‌ای نمی‌دهد. اگر این کار را انجام دهی در شهر محبوبیت پیدا می‌کنی و می‌توانی نیروها را به خودت جذب کنی و تشکیل دسته بدهی و ارگان داشته باشی و. . .
«إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ»(انعام/121) ما دو گونه الهام داریم: گاهی الهام از جانب خدا به بندگان خوبش است. مثل ماجرای حضرت موسی که خدا می‌فرماید: «وَ أَوْحَیْنا إِلى‏‌ام مُوسى»(قصص/7) به مادر موسی الهام کردیم که صندوق چوبی بسازد و موسی را در آن بگذارد و به نیل بیندازد که قصه‌اش طولانی است.
گاهی هم الهام شیطانی است. یعنی: «وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ» مثل کاخ واشنگتن که محل اجتماع شیطان هاست. شیطان مرموزانه به اولیائش وحی می‌کند. شیطان به دل کافرین و منافقین وحی می‌کند و حرام زادگی را به آن‌ها می‌آموزد. آن وقت می‌گویند منافقین چگونه موفق می‌شوند، خیلی هم موفق نمی‌شوند.
می گویند شیطان به حرام زاده‌ای گفت: هر دو برویم حرامزادگی کنیم، ببینیم شعاع کار کداممان بیش‌تر است. حرام زاده رفت سخن چینی کرد و دو نفر را تحریک کرد و به جان هم انداخت و چاقوکشی کرد. و دیگری را عصبانی کرد و به دیگری فحش داد و شب طوماری آورد که من چنین فسادهایی انجام دادم. شیطان گفت من صبح تا به حال فقط موفق شدم زن و مردی را تحریک کنم تا این‌ها زنا کنند. حرام زاده گفت: من این همه فساد کردم آن وقت تو فقط یک زنا به وجودآوردی؟ شیطان گفت من یک حرام زاده به وجود آوردم که روزی 100 فساد مثل تو انجام می‌دهد و این واقعیت است. «إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ» آدم‌هایی هستند از شیطان بدتر و قرآن هم به این‌ها گفته است. پس انسان هم ممکن است شیطان باشد. هر کس کار شیطان را انجام دهد و غرور بدهد، تمجید کند، آن‌هایی که جاوید شاه و اعلی حضرتا و زکی شوکتا می‌گفتند آن‌ها هم فرقی نمی‌کنند، هر کسی شما را تمجید کند، شیطان است. انسان‌های چاپلوس هم همینطور هستند و کار افراد متملق تفاوتی نمی‌کند و همان کار شیطان است.
خدایا عمر ما را چراگاه شیطان قرار نده و اگر اینطور است به ما مرگ بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment