انتخابات و رهبری

موضوع بحث: انتخابات و رهبری
تاریخ پخش: 05/05/68

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

درخدمت جوانان و خواهران و برادران انجمن‌های اسلامی دبیرستان‌ها هستیم. بحث ما بحثی است که از یک طرف آن غدیر است و طرف دیگر آن انتخابات است. رهبری در غدیر و انتخابات، موضوع بحث ماست. در جلسه‌ی قبل پیرامون غدیر خم و اهمیت مسئله‌ی رهبری صحبت کردیم و اهمیت رهبری بدان اندازه است که امام رضا(ع) می‌فرماید: اگر رهبر نباشد نظام سقوط می‌کند. «إِنَّ الْإِمَامَهَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ»(کافى، ج‌‌1، ص‌‌198) یعنی امامت نظام مسلمین است.
1- عدم انتخاب رهبر مساوی با عدم انجام رسالت
رهبری آن قدر مهم است که خدا به پیامبرش فرمود: اگر رهبر جدید را تعیین نکنی، زحمت‌هایی که کشیدی، هدرخواهد رفت. درحالی که خدا زحمت‌ها را هدر نمی‌دهد «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضیعَ إیمانَکُمْ»(بقره/143) خدا ایمان را ضایع نمی‌کند. اگر رهبری نباشد، مردم به راه کج می‌روند. «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ»(توبه/115) خدا مردمی را که هدایت کرده است، کج نخواهد کرد. البته خودشان ممکن است کج شوند. ولی خدا آن‌ها را کج نمی‌کند. یعنی اگر ماشین را وسط جاده برد، برای او جاده را با چراغ روشن نگاه می‌دارد.
هیچ قانونی را خداوند در قرآن نیاورده است، که اگر انجام ندهی تمامی زحماتت نابود است، اما درمورد امامت و رهبری جدید به پیامبر گفته است که اگر امامت و رهبری جدید معین نشود تمامی زحماتت نابود است «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»(مائده/67)
2- اهمیت امامت و رهبری در روایات
حدیثی داریم: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَهِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‌‌ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ»(کافى، ج‌‌2، ص‌‌18) بنای اسلام بر چند پایه است و یکی از آن پایه‌ها امامت است و در احادیث دیگری داریم که این پایه از بقیه‌ی پایه‌ها مهم‌تر است. رهبری به قدری مهم است که در حدیث داریم: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً»(الصراط المستقیم، ج‌‌2، ص‌‌277) هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد و بین او و رهبری میانه‌ای نباشد، یعنی اصول دین او، خوراک، پوشاک، مسکن است و کاری به نظام سیاسی و رهبری حق و باطل ندارد. اگر کسی این گونه بمیرد، «مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً» مثل این است که در زمان جاهلیت مرده است. چون اگر انسان از چشم یا عقل خود استفاده نکند، گویی اصلاً چشم و عقل ندارد. زمان جاهلیت هم دین نبود ولی حالا هم که اسلام آمد، اگر کسی رهبر اسلام را نشناسد «مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً» به مرگ جاهلی از دنیا رفته است «وَلَایَهُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»(أمالى صدوق، ص‌‌235) ولایت علی(ع) دژ و قلعه‌ی خداوند است و کسی که در این قلعه باشد در امان است. یعنی هر کس رهبری معصوم و جانشینان او را بپذیرد بیمه می‌شود. و در امان خواهد بود مثل بچه‌ای که دستش را در دست پدر می‌گذارد و از گزند و آسیب جوانان سوء، در امان خواهد بود.
اگر دست امت هم در دست امام بود، ابر قدرت‌های دنیا نمی‌توانند آسیبی به آن‌ها برسانند. چون می‌گویند این‌ها با امام هستند و نمی‌شود با این‌ها کاری کرد.
و باز هم چنین حدیثی داریم که: «کَلِمَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»(کشف‌‌الغمه، ج‌‌2، ص‌‌308) یعنی توحید هم قلعه‌ی محکم است، پس پیداست که توحید و رهبری حق، خاصیت یکسانی دارند و نتیجه‌ی واحدی دارند و مثل قرص و آمپولی که هر دو یک خاصیت دارند، این دو هم نتیجه‌ی واحدی را به ارمغان می‌آوردند.
داریم که امامت عهد خداوند است و حضرت ابراهیم وقتی پیامبر شد و به مقام امامت و رهبری رسید از خداوند خواست تا این امامت را به ذریه و نسل او هم در طول تاریخ بدهد که خدا در جواب گفت: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ»(بقره/124) و این مورد به این مطلب اشاره دارد که: امامت، عهد خداوند است.
دختران و پسران ما که فریب منافقین را خوردند، به این دلیل بود که با یک عالم عمیق رابطه‌ی علمی نداشتند. چون اگر از همان ابتدا که حرفی را می‌شنیدند، تحقیق و بررسی می‌کردند و نزد عالمی بازگو می‌کردند، گرفتار منافقین نمی‌شدند. مثل بچه‌ای که دست خود را از دست پدررها می‌کند و گرفتار اراذل محله می‌شود.
پیامبر کمتر خطبه‌ی یک ساعته داشته است. چون خطبه‌ی نماز جمعه‌ی پیامبر بیش از یک ربع طول نمی‌کشید، ولی رهبری به قدری مهم است که پیامبر 4 ساعت زیر آفتاب سوزان سخنرانی می‌کند و اهمیت رهبری به اندازه‌ای است که پیامبر تهدید می‌شود، که اگر رهبری را تعیین نکنی، تمام زحماتت هدر خواهد رفت. حال می‌خواهیم به سراغ مسئله‌ی انتخابات برویم که آیا مسئله‌ای سیاسی است و یا دینی؟
شرکت در انتخابات:
من شب قبل مقداری بررسی کردم و دیدم شرکت درانتخابات از 12 مسیر آب می‌خورد. تازه این‌ها چیزهایی است که من بلد هستم و ممکن است بیش‌تر باشد.
3- شرکت در انتخابات دستور قرآن است
1- «وامرهم شوری بینهم»(شورى/38)؛ قرآن در سوره شوری می‌فرماید که از مشخصات مؤمنین این است که در کارهای خود مشورت می‌کنند. پس برای این که چه کسی رئیس جمهور شود، باید از مردم نظر خواهی کرد. و اگر کسی در انتخابات شرکت نکند، یعنی به این دستور قرآن عمل نکرده است. کسی که نماز می‌خواند ولی در انتخابات شرکت نمی‌کند، مسلمان ناقصی است. خداوند در سوره‌ی شوری می‌فرماید: مؤمن کسی است که «وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ»(شورى/37) یعنی گناه بزرگ و کبیره انجام ندهد. «وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ» و اگر غیظ کرد فرو برد. «وَ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‌‌ بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»(شورى/38) تا خدا با او کاری داشت، استجابت و فرمانبرداری کند. «وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‌‌ بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» نماز را بر پا دارد، کارهایشان را با مشورت انجام دهند، هر چه دارند به دیگران هم بدهند و با دیگران بخورند. پس مؤمن فقط کسی نیست که نماز می‌خواند.
4- شرکت بیشتر در انتخابات ناراحتی دشمنان
2- «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»(فتح/29)؛ چون هر چه آمار شرکت کنندگان در انتخابات بیش‌تر باشد، کفار بیش‌تر ناراحت می‌شوند و دشمن روی این که چند میلیون نفر در تشییع جنازه‌ی امام شرکت داشتند، حساب می‌کند. و شاید اگر یک یا دو میلیون شرکت داشتند دشمن از همه طرف حمله می‌کرد. نمایش مردم و آرایش خوب توسط خبرگان باعث جابجایی سریع و در نتیجه ناراحتی بسیار کفار شد. قرآن به کفار می‌گوید: «مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ»(آل عمران/119) یعنی از غیظ بروید بمیرید. و این جوابی بود که خدا به پیامبر فرمود، تا به کفاری که نزد او می‌آمدند، بگوید.
ما هم به کوری چشم کفار و دشمن اگر زمان امام، 15 یا 17 میلیون رأی می‌دادند، الآن همه رأی می‌دهند. پس شرکت در انتخابات فرمان خداست. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‌‌ أَهْلِها»(نساء/58) به امید روزی که دخترها و پسرهای ما این آیه‌های کلیدی را به خوبی بلد باشند. همانا خدا امر کرده است که امانت را به اهلش بدهید. و چه امانتی مهم‌تر از پست و مسئولیت، مثل وزیر و وکیل و امام جماعت و جمعه و. . . است؟ پس کنار کشیدن حرام است و انتخابات سپردن مسئولیت به اهل آن است.
5- عزت مؤمنین و یأس کفار
3- «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ»(مائده/3)؛ ما برای یأس کفار 3 کار داریم. (مکتب غنی + رهبر لایق + بیعت مردم، که مساوی است با یأس کفار) همان طور که در غدیر خم بعد از تعیین حضرت علی(ع) آیه نازل شد که «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا» یعنی باید طوری باشد که کفار به این نتیجه برسند که مسلمانان شکست ناپذیرند.
معنای عزیز هم همین است. قرآن می‌فرماید: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ»(منافقون/8) مؤمن عزیز است، یعنی چیزی در آن نفوذ نمی‌کند. چون عرب‌ها به زمینی که چیزی در آن فرو نمی‌رود می‌گویند: «ارض عزاز» یعنی هر چه کلنگ بزنی فرو نمی‌برد. یا اگر دست چرب شده باشد و در نتیجه آب را پس بزند، می‌گویند این دست عزیز شده است. یعنی مؤمن این گونه است که رحلت امام او را می‌سوزاند، اما شکست نمی‌خورد. داغ می‌بیند ولی شکست نمی‌خورند.
پس باید مواظب باشیم که چه چیزی در ما نفوذ می‌کند؟ چیزهایی از قبیل: عکس، فیلم، نمایش، رفیق، ازدواج، و هرچیزی که در شما نفوذ کند وشما را از اعتقاداتت دور کند معلوم می‌شود که شما عزیز نیستی!
به پیامبر پیشنهادهای فراوانی شد ولی ایشان فرمود: اگر خورشید را به دست راست و ماه را به دست چپ من بدهید، دست از کار خود نخواهم کشید. یا علی(ع) فرمود: اگر کره‌ی زمین را به من بدهند تا پوست جو را از دهان مورچه بگیرم، این کار را نخواهم کرد و این معنای نفوذ ناپذیری است.
6- انتخابات اهتمام به امور مسلمین
انتخابات، اهتمام به امور مسلمین است، چون حدیث داریم: «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»(کافى، ج‌‌2، ص‌‌163) یعنی کسی که صبح از خواب بیدار شود و اهتمام به امور مسلمان‌ها نداشته باشد، مسلمان نیست. پس فکر هر مسلمانی باید حل مشکلات مسلمانان باشد و شغل باید کلیدی باشد، نه مثل بادکنک فروشی یا سیگار فروشی. برخی هستند که ساعت‌ها برای درآوردن خرجی خود کار می‌کنند و بقیه‌ی وقتشان را هم در خانه می‌نشینند. پس دو ساعت آن هم برای امور مسلمین نیست و بهتر است این آدم در خانه بنشیند.
دخترها و پسرهایی که وضع پدرشان خوب است و احتیاج ندارند، به جای این که در خانه بنشیند، چند تا از این دانش آموزان تجدیدی را جمع کنند و به آن‌ها کمک کنند یا گلدوزی و خیاطی یاد بدهند یا به پسرها نجاری و مکانیکی یاد بدهند و به هر حال یک کاری برای امور مسلمین انجام بدهند. چون کسی که هیچ کاره باشد و به فکر خدمت به مسلمانان نباشد، مسلمان نیست. انتخاب رئیس جمهور هم از امور مسلمین است و باید نسبت به آن اهتمام داشت. پس باید در انتخابات شرکت کرد.
7- شرکت در انتخابات مسئولیت دادن است
مسئولیت دادن:
شرکت در انتخابات مسئولیت دادن است. امیرالمؤمنین 25 سال در خانه نشست، بعد از 25 سال مردم آمدند با علی(ع) بیعت کنند و گفتند: تو امام باش. امام فرمود: « لو لا حضور الحاضر» یعنی چون الآن شما آمدید، من مسئول هستم ولی تا زمانی که نیامده بودید من مسئول نبودم. مثل این که تا وقتی نشنیده بودید که فلانی فقیر است، مسئول نیستید. ولی همین که فهمیدید مسئول هستید.
یکی از آشنایان ما تابستان مسافرتی کرد، بعد گفت: ما همسایه‌ای داریم که برای امرار معاش خودش و بچه هایش قالی بافی می‌کنند و کولر و پنکه ندارند و در گرما عرق می‌ریزند ولی من کولر و پنکه دارم و خمس و زکات خود را هم داده‌ام، حال واجب است به او کمک کنم؟ و وقتی می‌روم به مسافرت و تابستان نیستم، پنکه و کولر خود را به او بدهم؟ بله، که واجب است. اصلاً چطور می‌تواند خیال چنین آدمی با داشتن چنین همسایه‌ای راحت باشد؟
حدیث داریم کسی که اتاقی دارد و می‌تواند به یک مسلمان بدهد و نمی‌دهد، خدا به فرشته‌ها می‌گوید: او یک اتاق به یک مسلمان نداد، پس چطور توقع دارد من به او بهشت بدهم؟ و به عزت و جلال خود قسم می‌خورد که بهشت را بر او حرام کند و به کسی که دارد و نمی‌دهد، خدا هم به او نمی‌دهد. خوب، اگر استخر داری، بگذار بچه‌های دیگر هم بیایند و شنا یاد بگیرند. امام صادق(ع) وقتی که میوه‌ها می‌رسید، دیوار را سوراخ می‌کرد تا بیایند، بخورند و بروند. خدا بخواهد بدهد، می‌دهد. صبح که بیدار شدید هرکسی باید کاری بکند و این کارهای جزئی در امور کلی بسیار مهم است.
وقتی شما گیلاس می‌خرید و می‌گویید: چرا این قدر گران است؟ به این دلیل است که کارگر 300 تومان می‌گیرد تا آن‌ها را بچیند. یا آن میوه‌ها چرا حرام می‌شود؟ چون به صرفه نیست که کارگر جمع کند و درصندوق بریزد.
بچه مدرسه ای‌ها و انجمن‌های اسلامی این کارهایی که مثل تهیه مجله می‌کنند، خوب است، ولی چقدر بهتر می‌شود که بگویند فلان انجمن اسلامی مدرسه، این کوچه را از بی سوادی پاک سازی کرد و کوچه‌های اطراف مدرسه را از بی سواد پاک می‌کند. یا میوه‌های منطقه را در صندوق کردند و یا در درو محصول کمک کردند. و در این خدمت نشاط وجود دارد. نه این که اگر روزی کاری نداشتید، از بی کاری خوشحال بشوید. روزی که کاری نداشته باشیم روزی است که مسلمان نیستیم. مگر می‌شود روزی کار نداشته باشیم؟ باید فکر کنیم که نکند من مسلمان باشم و در فلان کشور، مردم گاوپرست باشند و خدا در روز قیامت بگوید تو چرا در ایران ماندی؟ چون می‌توانستی زبان آن کشور را یاد بگیری و مردم آن کشور را به اسلام هدایت کنی.
بی دلیل دل خودتان را به این که صبح‌ها بگویید «صبّحکم الله» و عصرها بگویید «مسّیکم الله» خوش کرده‌اید و این‌ها بازی درآوردن است و شاید کل این‌ها بازی باشد.
امیرالمؤمنین فرمود حال که پیرامون خانه‌ی من جمع شده‌اید من مسئول شده‌ام. «و لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ»(نهج‌‌البلاغه، خطبه‌‌3) ناصر یعنی یاری کننده، حال که شما جمع شده‌اید و می‌گویید ما همه سرباز تو هستیم، همان که شما نصرت می‌کنید، حجت بر من تمام شده است و نمی‌توانم در خانه بنشینم. مردم به علی مسئولیت می‌دهند و او را از خانه بیرون می‌آورند. شرکت در انتخابات مصداق این آیه است «الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ»(آل عمران/172) کسانی که خدا و رسول را استجابت می‌کنند بعد از این که. . .
بگذارید قصه‌اش را برایتان بگویم:
در جنگ احد عده‌ای زخمی شدند و مسلمانان شکست خوردند و دندان پیامبر شکست و لب مبارک ایشان پاره شد و اعلام کردند که پیامبر شهید شده است و کفار پیروز شده بودند. کفار با خودشان گفتند: ما که مسلمانان را شکست دادیم، حمله‌ای دیگر هم بکنیم تا کلاً خلاص شویم و اسلام خاموش بشود. پیلامبر فرمود: ‌ای مسلمانان با این که بدن هایتان زخمی است ولی باز به جبهه بروید. قرآن می‌فرماید: دوباره برای جبهه لباس پوشیدند و قرآن می‌فرماید: آفرین بر این‌ها «الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» یعنی آفرین بر این‌هایی که با این که زخمی بودند و مجروح از جراحت شمشیر، دعوت خدا و رسول را اجابت کردند.
خانواده‌ی اسیر! با این که اسیر و مفقود و شهید داده‌ای و گرانی و تورم و موشک است، باز هم در انتخابات شرکت کنید. چنان که امتی با این که این همه زجر کشید با جمعیت میلیونی در تشییع جنازه‌ی امام شرکت کرد و باز هم علی رغم تمام مشکلات و فشارها، برای کوری چشم دشمنان و برای رضای روح امام رأی می‌دهد. مثل امت رسول الله که علی رغم مشکلات و با این که شهید و اسیر و مفقود داده بودند، به محض این که رسول الله فرمود: «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» بر می‌خیزند و درود بر این‌ها و خدا از این‌ها تعریف می‌کند.
8- امتیازات انتخابات ایران
اما انتخابات ایران چند امتیاز دارد که ما می‌خواهیم آن را بگوییم:
1 – انتفاعی نیست؛ چون بسیاری از انتخابات انتفاعی است. یهودیان و صهیونیست‌ها به رئیس جمهور آینده‌ی امریکا قبل از انتخابات می‌گویند: اگر آمدی فلان چیز را گران می‌کنی و فلان چیز را آزاد می‌کنی و. . . یعنی اول شیر را در پستان تقسیم می‌کنند، سپس می‌دوشند و از قبل قرارهایشان را می‌گذارند. ولی در ایران چنین نیست و انتفاعی نیست. گاهی انسان می‌داند که اگر فلانی رئیس جمهور شود، به درد ما نمی‌خورد. ولی برای رضای خدا می‌آید.
2 – انتقامی نیست؛ یعنی به یکی رأی بدهی تا از دیگری رأی کم شود و از بغض آقای(الف) به(ب) رأی می‌دهی. ولی درایران اینگونه نیست.
3 – عاطفی نیست؛ انتخابات ایران عاطفی نیست که برای فلانی بی کار است و به جایی برسد. از سر دل سوزی به او رأی بدهیم. مثل این که به ما زنگ می‌زنند و می‌گویند فلانی عیال وار است و بی کار، دست او را در نهضت بند کنید. گویی نهضت سواد آموزی، کمیته‌ی امداد است. ما می‌خواهیم مردم را با سواد کنیم. گاهی ترحم است و به خاطر دل رحمی چون فلانی پیرمرد و سید و فقیر است. پس دل رحمی نیست و گاهی حتی کسی را خیلی دوست دارند، ولی ایشان به درد فلان کار نمی‌خورد و مثلاً امام جمعه که تعیین می‌کنند باید ببینند او می‌تواند از عهده‌ی این کار برآید یا خیر و کار به این که فقیر، عالم، ملا یا وارفته است ندارند. پس عاطفی نیست.
4 – تقلیدی نیست؛ یعنی گاهی پدر به یک نفر رأی می‌دهد و پسر به دیگری یا دو شریک و یا کارگر و کارفرما همین طور است و تقلیدی نیست.
5 – تعصبی نیست؛ یعنی این طور نیست که ترک‌ها به ترک و شیرازی‌ها به شیرازی رأی بدهند و همه‌ی این‌ها بت است و ما این بت‌ها راشکسته‌ایم. بت پول، عقده، عواطف، نیاکان، تعصب، و. . . و انتخابات ما خالص و ناب است. و درانتخابات ما حق مهم است و هدف ما رسیدن به حق است و زنجیرها را یک به یک پاره می‌کنیم.
6 – انتخابات ایران تهدیدی نیست؛ یعنی این طوری نیست که بگویند اگر در انتخابات شرکت نکنید از اداره یا کارخانه، یا ارتش بیرون می‌کنند.
7 – انتخابات ایران تحمیلی نیست؛ ابرقدرت‌ها و خواست شوروی و آمریکا و. . . تأثیر و اهمیتی ندارد.
8 – انتخابات ایران حزبی نیست؛ در ایران حزب وجود ندارد و انتخابات ایران آزادانه و عاشقانه است.
خدا می‌داند که خوب کشوری داریم و از کشور ما با شرافت‌تر وجود ندارد. زن ما و پسران ما و دختران ما، همه شریف ترین هستند. رهبری، نظام، دین، رسول و امت ما همه بهترین‌ها هستند و فقط عیب درخود ما است که فلانی دروغ گفت یا حقه زد یا رشوه گرفت و گرنه کلیات یعنی نظام و بافت و اصول و فروع دین ما همه دست اوست.
یکی مسائل اخلاقی است، مثل این که یک زنی بدحجاب است یا او نمی‌خواهد درس بخواند و تجدید می‌شود. یا فلانی بد درس می‌دهد و دیگری حوصله‌ی کار کردن ندارد. دیگری به دیگری وام یا عاریه نمی‌دهد. و ما باید محبت‌های درون گروهی‌مان بیش‌تر بشود و گر نه نظام عالی است.
خدایا، فردا می‌خواهیم به اولین وصیت امام عمل کنیم. امام در وصیتش نوشته است و یکی از جملات آن این است که دست از این انقلاب برندارید و ما این را می‌دانیم که اگر فردا در انتخابات شرکت کنیم، امام می‌گوید: دستتان درد نکند و ما فردا امام را اولاً از خود راضی می‌کنیم و دوم دشمن را روسیاه خواهیم کرد و سوم، از راه دور پیرمرد وپیرزن با الاغ پای صندوق می‌آیند و آن‌ها را خواهیم آورد و ان شاءالله انتخابات آرامی خواهیم داشت.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment