امر به معروف و نهی از منکر -1

موضوع بحث: امر به معروف و نهی از منکر -1، رمضان 63
تاریخ: 11/04/63

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه رمضان امسال فروع دین را مطرح کردیم و نماز و روزه و حج و جهاد را صحبت کردیم «الحمدلله » به امر به معروف و نهی از منکر رسیدیم.
اصولاً امر به معروف و نهی از منکر برای این است که انسان جامعه را پاک کند، یعنی امر به این که کارهای خوب را بکنید و کارهای بد را انجام ندهید و جلویشان را بگیرد. یعنی خوب بودن خود انسان کافی نیست و باید تولید کنید. چطور یک معتاد چندین نفر را معتاد می‌کند، پس چرا یک نماز خوان نتواند چند نفر را نمازخوان بکند. مگر عرضه‌اش را ندارد؟ قرآن برای پاک سازی محیط طرح‌هایی داده است. ترجمه امر به معروف سفارش به خوبی هاست و نهی از منکر یعنی جلوگیری از مفاسد. یعنی کسی در جامعه اسلامی نمی‌تواند بگوید: به تو چه فضول، چون همه ما فضول هستیم، البته در امور اجتماعی نه امور شخصی. مثلاً به کسی ربطی ندارد که فلانی سرش را با شماره 4 زده است، اما سیگار کشیدن شخصی نیست یا کسی که در کشتی است نمی‌تواند بگوید من جای خودم را سوراخ می‌کنم، چون باعث غرق شدن دیگران می‌شود. پس مهم جنبه اجتماعی و یا فردی مسائل است.
1- راهکارهای قرآن برای پاکسازی جامعه
قرآن برای پاک سازی محیط دستوراتی داده است؛
1- اخبار فاسق بی اعتبار است. یعنی افراد فاسق با دروغ گویی باعث بر هم زدن نظام و امنیت جامعه می‌شوند. قرآن فرموده است: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا»(حجرات/6) فاسق حرف هایش بی اعتبار است این برای این است که محیط پاک باشد.
2- شایعه ساز باید تنبیه شود و این آیه را قرآن دستورش داده است می‌فرماید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها إِلاَّ قَلیلاً مَلْعُونینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً»(احزاب/61-60) کسانی که با پخش اخبار، دلهره در جامعه بوجود می‌آورند و محیط را محیط ناامن می‌کنند، می‌گویند: آقا می‌دانید! ریختند، کوبیدند، حمله کردند، می‌خواهند حمله کنند، اگر یک کسی با شایعه‌هایی بساط امنیت جامعه را به هم بزند، قرآن می‌گوید: این‌ها باید گرفتار بشوند «وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً» و به دادگاه انقلاب معرفی شوند.
3- افرادی که آبروی مردم را از بین می‌برند، فحش می‌دهند، تهمت می‌زنند «یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ»(نور/4) قرآن می‌گوید: کسانی که به آدم‌های پاک دامن، وصله می‌چسبانند، انگ می‌چسبانند، این‌ها هم باید شلاق بخورند و ادب شوند.
4- قرآن می‌گوید: سرکوبی باغی «فَقاتِلُوا الَّتی‏ تَبْغی‏»(حجرات/9) باغی هم باید سرکوب شود، امتیازات پوچ و خان خانی و این‌ها هم باید از بین برود و این‌ها دستوراتی است که اسلام داده است برای این که یک جامعه، جامعه‌ی سالمی باشد.
سؤال: اسلام برای محیط سالم چه دستوراتی داده است؟
1- گفته است خبر افراد فاسق ممنوع کارت عضویتشان لغو و باطل است. 2- شایعه پراکن، باید گرفتار شود 3- باغی باید سرکوب شود 4- کسانی که با دهن کجی آبروی مردم و تهمت و انگ می‌زنند و حیثیت و آبرو و غرور مردم را از بین می‌برند، آن‌ها هم باید شلاق بخورند.
2- جایگاه امر به معروف و نهی از منکر
این‌ها همه دستورها برای این است که جامعه یک جامعه خوبی باشد، یکی از دستوراتش دستورات امر به معروف و نهی از منکر است. پس امر به معروف ونهی از منکر این است که اگر کسی در جامعه کار خلاف می‌کند، همه مسلمان‌ها باید جلوی او را بگیرند و حالا من در این زمینه می‌خواهم توضیحاتی هم بدهم.
امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق به مکتب است، کسی که می‌گوید: بلند شو این کار را بکن یا می‌گوید: این کار را نکن! پیداست که دینش را دوست دارد، آدمی رد می‌شود و می‌بیند که این نماز نمی‌خواند، آن نماز می‌خواند. او گناه می‌کند، دیگری گناه نمی‌کند. یک آدمی که رد می‌شود و می‌گوید: به ما چه! نشاندهنده این است که مکتبی نیست. مکتبی باید از مکتب خودش دفاع کند. یک کسی توت می‌آورد بفرشد، همین که توتش را آورد و توی طبق یا سینی گذاشت می‌گوید: نقل تر است یا غیر آن. معلوم می‌شود که علاقه به توت دارد، که دائم توت را نقل‌تر و. . . می‌گوید. یک کسی که یک جنسی را می‌خواهد بفروشد، وقتی که علاقه به آن دارد، تبلیغات هم می‌کند.
کسی که سفارش به خوبی‌ها نمی‌کند، گناه می‌شود، همیشه بی تفاوت است، این پیداست که خیلی به مکتبش عمل کردن یا عمل نکردن برایش فرقی نمی‌کند.
امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق به مکتب است، نشانه عشق به مردم است. چرا پدر و مادر به بچه‌اش می‌گوید: که این غذا را نخور این غذا را بخور؟ به خاطر این که بچه‌اش را دوست دارد، اگر یک کسی بچه‌اش را دوست داشت، می‌گوید این کار را بکن و آن کار را نکن. چرا به بچه می‌گویی از کنار برو، از پیاده رو برو نیفتی، از لب آن جاده نرو، با این رفیق باش، با او رفیق نباش، باش و نباش و برو و نرو به او می‌گویی؟ به خاطر این که او را دوست داری، اگر انسان به جایی برسد که همه مردم را دوست داشته باشد، می‌گوید که این کار را نکن، چون دوستت دارم. آدمی که می‌گوید: به تو چه! بیا برو! معلوم می‌شود که این‌ها آجر هستند، کسی که مردم را دوست دارد. . . عین این است که آدم به بچه و همسر می‌گوید این کار را بکن آن کار را نکن. باید به همه‌ی مردم بگوید.
امر به معروف و نهی از منکر نشانه‌ی این است که مکتب را دوست دارد، نشانه این است که مردم را دوست دارد و نشانه این است که اصلاً محیط را دوست دارد و نشانه عشق به محیط است. دلش نمی‌خواهد در این فضا گناه بشود، نشانه تعهد و حضور در صحنه است.
کسی که کارهای خوب را تشویق می‌کند و می‌گوید: انجام بده! و کارهای بد را می‌گوید: انجام نده! نشانه این است که این فرد در صحنه حاضر است، یعنی کاملاً در همه کارها دخالت می‌کند. آدمی که می‌گوید: به من چه! پیداست که هیچی نیست، انگار غائب است، بعضی‌ها هستند که غائب هستند، انگار حاضر هستند و افرادی هستند حاضر هستند، انگار غائب می‌باشند.
این نشانه حضور است، نشانه احترام اسلام به انسان هاست. نشانه ارزش اسلام به انسان‌ها است. امر به معروف و نهی از منکر نشانه این است که اسلام به بشر ارزش داده است.
3- امر به معروف وظیفه همگانی
جانم به قربان دینی که گفته وقتی دختر 9ساله‌ای وقتی به تکلیف می‌رسد، حق دارد اگر بزرگ ترین شخص مملکت خطا کرد، به او امر به معروف کند. خیلی ارزش است؛ الآن اینجا پادگان نیروی هوایی است. زمان شاه یک درجه دار به یک افسر حق نداشت بگوید: که این کار غلط است! اما از نظر حکومت اسلامی یک سرباز به یک تیمسار می‌تواند بگوید: که کار تو گناه است! انجام نده! خیلی ارزش است! این ارزش است که اسلام به انسان داده است که گفته است همین که دختر 9 ساله و پسر پانزده ساله شد و به سن تکلیف رسید، می‌توانند اگر شخصی با هر درجه و مقامی اگر گناه کرد، به او اخطار کنند. نشانه‌ی دل گرم کردن مؤمنان است. وقتی زنان ما همه حجاب دارند، یک زن بی حجاب پیدا شد و تمام در و دیوار وکاسب، بقال، راننده تاکسی، مسافر و همه گفتند: خواهر خودت را بپوشان! خواهر خودت را بپوشان! و این را تکرار کردند اگر همه به او گفتند، این باعث شادی زن‌هایی می‌شود که حجاب دارند، می‌گوید با خودش که مرا چقدر حمایت می‌کنند. کسی که می‌خواهد خلاف کند، می‌بیند که چقدر تذکر به او داده می‌شود. یک ماشین که بیراهه می‌رود اگر همه ماشین‌ها برایش بوق زدند و چراغ زدند تنبیه می‌شود، اما اگر گفتند: بیاید برود! به ما چه ربطی دارد! ما که پلیس نیستیم! این خیابان یک طرفه است، اگر یک ماشین دارد بیراهه می‌رود، تمام ماشین‌ها باید او را تنبیه کنند و برایش چراغ بزنند و بوق بزنند این نشانه این است که. . .
امر به معروف تقویت ضعیف است، افرادی هستند که ضعیف هستند و نمی‌دانند اگر کسی کار خلافی می‌کند، همه به او گفتند که این کار را نکن، خوب تقویت می‌شود. تعلیم جاهل است. امر به معروف و نهی از منکر موتور اسلام است، تمام دستوراتی که اسلام داده است، ضامن اجرا و موتورش این است که مردم خودشان در صحنه باشند. همه مجری باشند، یک جایی که مسجد است و مردم دارند می‌روند نماز بخوانند، اگر هر کسی که آمد از بغل مغازه داری که موقع نماز باز است، رد شود و بگوید: آقا «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» می‌گوید، مغازه را ببند و بیا نماز و همه در حال رد شدن از آن مغازه بعد از سلام بگویند: نماز! او مجبور است که مغازه را ببندد و برود نماز، چون می‌بیند هر کس که از در مغازه او رد می‌شود این مطلب را به او تذکر می‌دهد و به این ترتیب مسجد پر می‌شود.
اگر یک فردی که سیگار می‌کشد، هر کس که او را می‌بیند، او را از این کار نهی کند و بگوید: سیگار نه! او اصلاً آن را دور می‌اندازد، آدمی که سیگار می‌کشد، خیال می‌کند که چه چیزی است! بعضی آدم‌ها آن چنان سیگار را دست می‌گیرند که گویی کلید فتح هندوستان است، یکی از ابروهایش را می‌اندازد شمال شرقی و دیگری را می‌اندازد جنوب غربی و فکر می‌کند که خیلی مرد است. اصلاً او را باید تحقیرش کرد. او وقتی تحقیر شد، دیگر سیگار نمی‌کشد. خوب را باید تشویق کرد و نقطه ضعف را باید تحقیر کرد. اگر همه از کنار شخصی بی تفاوت رد بشوند، فساد زیاد می‌شود.
نهی از منکر جبران کمبود تقوی است. آدمی که تقوی داشته باشد، نیاز به بکسل ندارد. خودش می‌رود. اما آدمی که تقوی نداشته باشد، گناه می‌کند. نهی از منکر فشاری است که از طرف جامعه به شخص خاطی وارد می‌شود. مثل دیوار! اگر خودش قوی باشد، می‌ایستد. اما اگر دیوار کج باشد، با گذاشتن تیری در این ور و آن ور دیوار، آن را نگه می‌دارند. آدم اگر قوی باشد، خودش خلاف نمی‌کند. اما اگرضعیف شد و خلاف کرد، مردم از این ور و آن ور هی به او می‌گویند. با این نهی از منکر کمبود تقوی، تقویت می‌شود. اما اگرتقوی قوی باشد، که خودش وظیفه خود را انجام می‌دهد و گناه نمی‌کند. اما اگر تقوی کم بود، نهی از منکر جبران کمبود تقوی است. نهی از منکر و امر به معروف جبران کمبود تقوی است.
و خلاصه امر به معروف و نهی از منکر زمینه‌ی اصلاح جامعه است.
هر کس هر خلافی دید منع می‌کند و جالب این است که قرآن خیلی لطیف می‌گوید که لقمان به پسرش می‌گوید «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ»(لقمان/17) پسر! تو هم که پسر من هستی باید امر به معروف کنی و باید هم نهی از منکر کنی. اینطور نیست که بگویی بزرگ ترها نشسته‌اند نباید کوچک‌ها حرف بزنند، خیر! در اسلام بچه هم حرف می‌زند، ‌ای بابا این به من می‌گوید! خوب این به تو به پدر و به جد و آباء تو هم می‌گوید، قرآن به او گفته، قرآن گفته است همین کوچولو مؤمن است«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»(توبه/71) همین که انسان مسلمان است، سرپرست همه مسلمان‌ها است. یعنی الآن شما سرپرست همه مسلمان‌ها هستید، من هم سرپرست همه مسلمانها هستم. یعنی هر مسلمانی سرپرست همه مسلمان‌های دیگر است. نه اینکه سرپرست یعنی حکومت، در حدی سرپرست است که «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ » این مقدار حق سرپرستی را خدا به من داده است. خدایی که تو را آفرید، من را سرپرست تو کرده است و خدایی که من را آفرید شما را سرپرست من کرده. حدیث داریم کسی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند، خلیفه خدا روی زمین است. چون آمده حرف خدا را می‌زند. یک وقتی می‌گوید: طبق هوس من باش، نه من بنده تو نیستم، تسلیم هوس تو هم نیستم. اما حرف خداست، خدا گفته این کار را نکن و تو هم خلق خدایی، من هم خلق خدا هستم، باید تو به من بگویی و من هم به تو می‌گویم و حرف خدا را باید پیاده کنیم و شاید از امتیازات اسلام روی کره زمین باشد، کدام مکتب است که به یک دختر 9 ساله بگوید تو اگر خلاف دیدی، می‌توانی به رئیس جمهور امر و نهی کنی؟
این از امتیازات اسلام است. ضعیف ترین افراد به قوی ترین افراد و ناشناخته ترین افراد به معروف ترین افراد می‌تواند تذکر دهد و این خیلی جالب است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَهً لِلْعَوَامِّ»(نهج‌‏البلاغه، حکمت 252) امر به معروف و نهی از منکر مصلحت عوام است. یعنی برای جامعه مفید است.
4- امر به معروف در قرآن
حالا یک مقداری در باره‌ی امر به معروف و نهی از منکر از قرآن بخوانم و بعد فایده هایش را بگویم. «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(آل عمران/104) امر به معروف و نهی از منکر دو نوع است؛ امر به معروف داریم که هر کس به هرکس می‌تواند امر به معروف کند و هر مسلمانی می‌تواند جلوی فساد را بگیرد و یک امر به معروف و نهی از منکر داریم که هر کس خوب نیست در هر کاری دخالت کند و برای همین دو تا آیه داریم که یک جا می‌فرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»(آل عمران/110) شما بهترین مردم هستید، شما امت نمونه هستید، چرا به خاطر این که: «تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر» به خوبی‌ها امر می‌کنید و جلوی فساد را می‌گیرید، پس بهترین مردم شما هستید. یعنی همه شما موظف هستید این کار را بکنید.
اما یک سری کارها هم همه نباید حرف بزنند. باید یک گروه شناخته شده‌ی عالم دانشمند و دارای شخصیت حقوقی در آن‌ها دخالت کنند. مانند ماشینی که خلاف می‌آید، یک وظیفه همه راننده‌ها دارند که بوق بزنند و چراغ بزنند که چرا خلاف می‌آیی و یک وظیفه پلیس دارد که باید بیاید و او را جریمه کند. نه اینطور باشد که یک ماشینی که خلاف می‌آید همه مردم بیایند و بگویند که جریمه بده! آخر اینطور نمی‌شود و هرج و مرج پیش می‌آید. یک وظیفه همه دارند و یک وظیفه هم مقام‌های مسئول دارند. وظیفه‌ای که همه دارند این که «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»(توبه/71) یعنی همه زن‌ها و مردهای مؤمن سرپرست همدیگر هستند و حق دارند که «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» حق دارند که امر به معروف و نهی از منکر کنند. این وظیفه عمومی است. یک وظیفه این است که باید شخصیت حقوقی باشد که می‌فرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»(آل عمران/104) باید از میان شما یک گروهی باشند که «یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» پس جلوی فساد را باید دو جور گرفت. یک بار جلوی فساد را عمومی باید گرفت، یک بار جلوی فساد را خصوصی باید گرفت.
یعنی یک جور جلوی فساد را گرفتن است که کار همه است و نوع دیگر که کار خصوصی است این نیست که هر کس به هرکسی حرف بزند، خوب حدیث داریم که پیغمبر فرمود: خداوند بغض دارد، خدا ناراضی است از مؤمن ضعیف بی دین! گفتند: که مؤمن ضعیف بی دین کیست؟ که هم مؤمن است و هم بی دین؟ پیغمبر فرمود: مؤمن بی دین، مؤمنی است که مؤمن است، اما جلوی فساد را نمی‌گیرد و می‌گوید به ما چه، امام زمان(ع) خودش می‌آید و کارها را درست می‌کند. درست است که امام زمان(ع) خودش می‌آید، اما تو هم باید تکان بخوری! این مانند آن است که انسان در زمستان بلرزد و بگوید خوب تابستان می‌آید و هوا گرم می‌شود. خوب بابا تابستان می‌آید، اما تو هم باید بلند شوی و وسایل گرما را مهیا کنی. یا این که انسان در تاریکی بنشیند و بگوید: خوب فردا می‌آید و هوا روشن می‌شود! فردا خودش روشن می‌شود که نشد کار.
بله انسان باید خودش جلوی فساد را بگیرد. می‌گویند: دو نفر معتاد کنار کوچه نشسته بودند، یکی آب بینی‌اش راه افتاده بود، دیگری گفت: بگیر صورتت را که کثیف است، پاک کن. گفت که: اصغری خشک می‌شود خودش می‌افتد. این که خشک می‌شود خودش می‌افتد، این منطق معتادان است. آدم زنده نباید تاریکی بنشیند، منتظر خورشید و باید چراغ روشن کند و نیاید سرمای زمستان را به امید گرمای تابستان تحمل کند و زمستان هم کرسی و بخاری روشن کند. امام زمان(ع) خودش می‌اید و درست می‌شود. این خیلی منطق غلطی است.
5- امر به معروف و نهی از منکر در روایات
پیغمبر(ص) فرمود: «لَا یَزَالُ النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى فَإِذَا لَمْ یَفْعَلُوا ذَلِکَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ»(تهذیب‌‏الأحکام، ج‏6، ص‏181) امت من همیشه در خیر هستند، در صورتی که متعهد باشند که به فساد رسیدند، داد بزنند. حتی اگر با زدن کتک باشد.
حدیث‌هایی داریم که فرموده‌اند: جلوی فساد را بگیرید، اگر چه با کتک کاری، گر چه با سیلی، حدیث داریم که سیلی بزنید، اما جلوی فساد را بگیرید. اما نه هر کس هر کجا ممکن است، بعضی وقت‌ها بروی یک سیلی بزنی دو تا بخوری و ممکن است که یک سیلی سبب فتنه بشود. حساب کنیم که کی، کجا و با چه شرایطی! اسلام کتک هم دارد، شلاق هم دارد، اخلاق هم دارد.
حالا مراتبش را برایتان می‌گویم؛ پیغمبر(ص) فرمود که امت من همیشه در خیر هستند «مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ» تا مادامی که امر به معروف و نهی از منکر کنند، اما اگر مردم بی تفاوت باشند «نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکَاتُ» خداوند برکت را از عمرشان می‌گیرد.
برکت می‌دانید که چیست؟ برکت یعنی این که کسی پول دارد به دردش نمی‌خورد و بچه دارد همینطور، از عمر استفاده نمی‌کند، علم دارد و علمش به دردش نمی‌خورد، گاهی وقت‌ها اینطور هست. یه وقتی در یک باغ یک درخت بزرگ کلی جا گرفته اما اصلاً میوه نمی‌دهد، اما گاهی درخت کوچکی کلی میوه می‌دهد، برکت یعنی میوه عمرت، میوه مالت خیر دیده باشی، اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنی، خداوند برکت را از عمرتان برمی دارد و حالا بگویید که به ما چه! بگذارید این‌ها شطرنج بازی کنند! به ما چه که حالا بازی آن‌ها را به هم بزنیم! حالا تو رأی نده، آخر «رأی نده» که درست نیست! که امام بزرگوار در سال یک سخنرانی داشتند فرمودند: آن وکیلی که می‌گوید این کار خلاف قانون اسلام، توی مجلس بود من رأی ندادم. امام فرمودند: رأی ندادن تنها کافی نیست، اصلاً باید بلند شوید و صندلی‌ها را به هم بریزید، این ارزش است.
6- اهتمام به امر و نهی در تمام جهات
قرآن می‌گوید: «أَ لَمْ‌تر إِلَى الَّذی حَاجَّ إِبْراهیمَ فی‏ رَبِّهِ»(بقره/258) ابراهیم مرد استدلال، «حاج» یعنی «محاجه» یعنی استدلال کرد! یک مرتبه می‌بینیم که حضرت ابراهیم تیر را برمی‌دارد و همه بت‌ها را از بین می‌برد، هم «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً»(انبیاء/58) و هم «حَاجَّ إِبْراهیمَ» داریم. یعنی هم استدلال و هم تبر، اگر همه مسلمان‌ها مانند بنده باشند، واقعاً وضع اسلام خراب است. روی تخته سیاه هی آیه بنویسید و هی ترجمه کنید، اگر بسیجی نباشد که دو تا پس گردنی بزند، با آیه و تخته سیاه من زن‌های بی حجاب، حجاب دار نمی‌شوند. من باید قرآن و حدیث را بخوانم، هشدار فرهنگی را بدهم، اما پس گردنی هم مال همان گروه گشت است که این زن بی حجاب که پر رو و در مقابل این انقلاب و خون شهداست، این زن بی حجاب باید تنبیه شود. منتها باید قبل از آن، به او بگوید، برخورد تند هم نباید داشته باشیم، برخورد مانند عمل جراحی است. شاید بشود با دارو حل کرد، که همه بحث‌ها دارو و آسپرین است. ما عمل جراحی هم داریم و اگرآن‌ها نباشد، این بحث‌ها فایده‌ای ندارد. اگر هم آنطور باشد، دین ما دین خشونت است، غلط است. اینطور هم نیست که نه آقا! این‌ها استدلال سرشان نمی‌شود و باید با آن‌ها قاطعانه برخورد کرد و درست نیست. قرآن می‌گوید: «وَ ما کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»(اسراء/15) ما اگر می‌خواهیم قومی را عذاب کنیم، اول یک پیغمبر می‌فرستیم برای آن‌ها! حق رامی گوید و بعد قهر خودمان را می‌فرستیم «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»(فتح/29)
مردی خدمت پیغمبر رسید و گفت: «مَا أَفْضَلُ الْإِسْلَامِ»(کافى، ج‏5، ص‏58) اسلام کجایش خیلی مهم است؟ حضرت فرمودند: ایمان! پرسید: بعدش؟ فرمودند: صله رحم. پرسید: بعدش؟ فرمود: امر به معروف و نهی از منکر. پرسید: بدترین چیزها چیست؟ فرمود: شرک! پرسید: بعدش؟ فرمودند: قطع رابطه با خویش و قوم هایش! گفت: بعدش؟ انجام ندادن امر به معروف و نهی از منکر! حدیث داریم مؤمن به مؤمن که رسید باید لبخند بزند، بعضی‌ها هستند هر وقت که نگاهشان می‌کنی انگار که صد هزارتومان بدهکار است و الان دارند می‌برند که پول را از او بگیرند و اعدامش کنند و اصلاً با دو من شکر نمی‌شود خورد. آدم‌هایی هستند که همیشه لبخند بر لبهایشان است «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ»(کافى، ج‏5، ص‏58)
حدیث داریم مؤمن، موقع رسیدن به مؤمن باید لبخند بزند. اما حدیث داریم به آدمی رسیدی که گناه می‌کند، حداقل این است که به گناه کار که رسیدی چهره خود را عبوس کنی، حداقلش است حالا مراحل بعدی را انشاءالله خواهم گفت.
امام صادق(ع) می‌فرماید: خداوند دو ملک را فرستاد تا یک منطقه‌ای را عذاب کند، این فرشته‌ها آمدند و دیدند در این منطقه که می‌خواهند عذاب بشوند، افرادی زار زار گریه و مناجات و دعا می‌کنند. برگشتند به خدا گفتند: خدایا! این‌ها در این قریه چند نفر هستند که خیلی عبادت می‌کردند و گریه می‌کردند و عبادت‌های خوب می‌کردند، خداوند گفت: آن‌ها خوب گریه می‌کنند، اما نسبت به مفاسد جامعه تعهد ندارند. حاجی دور خانه خدا می‌گردد، اما نسبت به مسائل لبنان و فلسطین بی تفاوت است.
باز در قرآن داریم که ربانیون و احبار به خاطر اینکه علما و دانشمندان جلوی مفاسد را نگرفتند، خدا عذاب می‌کند و انتقاد می‌کند. چون وظیفه علما است که جلوی فساد را بگیرند، چون شخصیت اجتماعی و حقوقی آن‌ها بیشتر است و مسئولیت آن‌ها هم بیشتر است. این حسابش است.
بعضی‌ها می‌گویند: آقا ما می‌خواهیم که نان بخوریم. این فرد خیال می‌کند که نان او در دست آن است. مثلاً خیال می‌کند اگر به مشتری بگوئیم آقا تو مردی، حلقه طلا گناه دارد که استفاده کنی! او می‌گوید: که حلقه نامزدی است، ببین تو نامزدت را بیشتر خدا دوست داری؟ کسی که می‌گوید حلقه نامزدی است، یعنی آقاجان من زنم را بیشتر دوست دارم. خدا گفته دست نکن، خانم گفته دست کن، پس زنده باد خانم، حلقه نامزدیه یعنی زنده باد خانم! این خیلی خیطه! به خانم بگو دست شما درد نکند. بعد می‌گوید: اگر به او بگویم که حلقه طلا برای مرد حرام است، می‌گوید: سر نماز در می‌آورم، می‌گویم: خوب برای نماز که باطله هیچ، غیر نماز هم گناه دارد. می‌گوید: آقا اگر به او بگویم حلقه طلا را در بیاور، دیگر از من جنس نمی‌خرد. خوب نخرد! می‌دانی که امیرالمؤمنین(ع) چه پیغامی داده است؟ همین امیرالمؤمنین(ع) که شب شهادتش گریه کردی، حضرت علی(ع) فرموده: امر به معروف و نهی از منکر روزی کسی را قطع نمی‌کند،
گاهی آدم می‌رود و پهلوی یک نفر که مثلاً فرض کنید فلان پزشک نسخه می‌نویسد و می‌گوید: آقا من خیلی به شما ارادت دارم، از کلاس‌های تلویزیون شما استفاده کردم، من می‌خواهم پول نسخه را نگیرم. می‌گویم که حالا که پول نسخه را نگرفته، پس به او نگوئیم که حلقه طلا حرام است. بالاخره اینجا مقداری استفاده کردیم. این بی دینی است. باید بگویم آقا دست شما درد نکند که طبابت کردی، از تخصص شما تشکر می‌کنم و از این که پول هم نگرفتی یک بار دیگر تشکر می‌کنم. ولی آقا این حلقه طلا را در بیاور، حساب حساب است و کاکا برادر! ولی ما همین که کسی یک محبتی کرد، چنان شل می‌شویم که دیگر. . .
از همه چیزی کوتاه نمی‌آییم، جز حرف‌های خدا! اگر سهم خودمان باشد، کوتاه نمی‌آییم. فقط از آنجا که می‌گوییم حالابگذر سهم خداست، اما فایده امر به معروف را برایتان بنویسم سه تا حدیث است که در این سه حدیث فایده‌ی امر به معروف را برایتان می‌گویم.
7- آثار و فواید امر به معروف
آثار امر به معروف و نهی از منکر؛
1– حضرت علی(ع) می‌فرماید: «وَ ذَلِکَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَهِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَهِ الْفَیْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا»(تحف‌‏العقول، ص‏237) شما که می‌گویی این کار را بکن و این کار را نکن، یعنی دعوتش می‌کنید به اسلام.
«مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ» امر به معروف و نهی از منکر نتیجه‌اش جلوگیری از مظلمه‌ها است.
«وَ مُخَالَفَهِ الظَّالِمِ» نتیجه نهی از منکر این است که آدم گنهکار را وقتی مشغول گناه است، با او درگیر می‌شوی. اول درگیر زبانی، بعد درگیری عملی.
«وَ قِسْمَهِ الْفَیْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ» امر به معروف و نهی از منکر باعث می‌شود که غنائم جنگی وسرمایه‌های عمومی به طور عادلانه قسمت شود. اگر مجلس زمان شاه آدم‌های توی مجلس بودند، دین داشتند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند تا می‌دیدند یک بودجه‌ای دارد بی‌جا به دربار می‌رود. می‌گفتند: ‌ای شاه چرا. . . ! این پول‌ها را یک مشت آدم متملق چاپلوس بی تفاوت نسبت به مکتب و امت این که هر کس هر چی پول بردارد، به جیب بزند، می‌گوید: به ما چه! بگذار بخورد، آدم باید بگوید: کجا؟ چی شد؟
یک وقت یک پارچه آوردند و مسلمان‌ها تقسیم کردند، خوب پارچه یکی دومتر بیشتر نرسید. یک روز عمر از پله‌های منبر بالا می‌رفت، مردم پای منبر عمر دیدند این قبای عمر خیلی بلند است، پیداست که از دو متر بیشتر برداشته است. گفتند: عمر! گفت: بله! گفتند: قبای تو از قباهای دیگر بلندتر است، گفت: من اضافه برنداشتم، منتها سهم پسرم را هم خریدم. گفتند: خوب پس برو بالای منبر و سخنرانی کن. یعنی در پله‌های منبر جلوی عمر را گرفتند! این را می‌گویند دین اسلام، که حتی اگر خلیفه‌ی وقت را دیدند که دارد خلاف می‌کند، از او توضیح می‌خواهند.
این مسئله مهم است و لذا در قانون خبرگان، آمده است که مسئولین مملکتی وقتی وارد شغلی شدند و پست گرفتند، باید سرمایه هایشان را بدهند به رئیس دیوان اداری، حتی رهبر انقلاب، رهبر انقلاب خودشان لیست تمامی آنچه دارایی داشتند را نوشتند. از رهبر انقلاب گرفته تا رئیس جمهور تا وزیران و وکیلان، مسئولان مهم رده‌ی بالا، برای این که بعد از چند سال مسئولیت معلوم نشود که یک خانه‌ی صد متری داشته، حالا پنج و یا شش کاخ دارد. مانند زمان شاه. باید جلوی مفاسد را گرفت. نهی از منکر باید کرد و باید گفت: که این پول از کجاست! بیا ببینم این حسابش است «وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا» امر به معروف ونهی از منکر، نتیجه‌اش این است که مالیات‌ها گرفته می‌شود. اگر هر کس به هر کس رسید بگوید: آقا چرا خمس نمی‌دهی؟ آقا شما چرا حساب سال نداری؟ اگر همه به همه بگویند: چرا حساب سال نداری؟ این باعث می‌شود که همه‌ی مردم حساب سال داشته باشند. «وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا»
2- امام باقر(ع): « إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ هُنَالِکَ یَتِمُّ غَضَبُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ فَیَعُمُّهُمْ بِعِقَابِهِ فَیُهْلَکُ الْأَبْرَارُ فِی دَارِ الْفُجَّارِ وَ الصِّغَارُ فِی دَارِ الْکِبَارِ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ یَسْتَقِیمُ الْأَمْرُ»(کافى، ج‏5، ص‏55) تمام واجبات توسط امر به معروف ونهی از منکر به پا می‌شود، یعنی اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد، واجبات تعطیل می‌شود. تعطیل می‌شود وکسی هم نمی‌گوید: چرا تعطیل کردی؟
خلاصه چطور مأموران اداره سر اداره حاضر می‌شوند، به خاطر این که می‌بینند که بساط حاضر و غایب برپاست، امر به معروف و نهی از منکر یعنی حاضر و غایب تمام واجبات و تمام مستحبات! آقا شما چرا نماز نخواندی؟ چرا شما وضو نگرفتی؟ یعنی هر انسانی نسبت به هر مسلمانی، کارهایش را حاضر و غایب می‌کند و دیگر نمی‌تواند کسی مسلمان باشد و انواع کارها را انجام ندهد. آخر بعضی از افراد فقط مسلمان هستند، و هیچی آن‌ها درست نیست، یک کسی به یک کسی نصیحت می‌کرد و می‌گفت: شراب می‌خوری بخور، قمار می‌کنی بکن، دزدی می‌کنی بکن، فحش مادری بده، کم فروشی می‌کنی بکن، زنا می‌کنی باشد، اما مسلمان باش. اگر بنا باشد که انسان فقط مسلمان باشد، مانند این که می‌گوئیم شما خمس می‌دهید؟ می‌گوید: نه! جبهه رفته‌ای؟ نه! زن داری‌ات خوب است؟ نه!
خلاصه باید تمام کارها درست باشد، اگر یک مردی با زنش بد اخلاقی می‌کند، صبح که از خانه می‌آید بیرون آقا شما با خانمت خوش اخلاقی کن، آقا این چه رقم زن داری است! می‌بیند که او را کلاغ پرش کردن برمی گردد. باید عکس العمل نشان داد.
«تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ» یعنی جاده‌ها امن می‌شود و «تَحِلُ مَکاسِب» یعنی کسب‌ها حلال می‌شود. چون تا می‌بینند یک جنس غیر اسلامی آورده است همه به او این مطلب را تذکر می‌دهند و هیچکس با او معامله نمی‌کند «وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ » زمین آباد می‌شود 3- «مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ»(نهج‌‏البلاغه، حکمت 31) مؤمنین دلهایشان گرم می‌شود و دماغ کفار به خاک مالیده می‌شود. یعنی می‌داند که اگر کار خلافی انجام دهد، همه در و دیوار بر علیه او فریاد می‌زدند.
وقتی صدام لعنتی بمب شیمیایی جایی می‌ریزد، اگر کشورهای اسلامی نمای کذایی، اگر این کشورهای اسلامی، همه اعلام کنند و همه دنیا به او امر به معروف و نهی از منکر کنند که آقا بمب شیمیایی چرا ریختند؟ اگر همه عکس العمل نشان بدهند، غلط می‌کند کسی حتی امریکا غلط می‌کند که بمب شیمیایی را استفاده کند یا بریزد! ! !
علت این که هر کشوری هر جنایتی می‌کند، چون خاطرش جمع است که در دنیای امروز امر به معروف و نهی از منکر مرده! یعنی کسی، کسی را محکوم نمی‌کند. اگر تا یک خلافی دیدند همه مسئولان و فرد و فرد را آقا از یک بچه هم دید، بگوید: من از تو بدم می‌آید! چون تو گناه کردی، من این کار تو را محکوم می‌کنم! چون تو گناه کردی! من این حرف تو را محکوم می‌کنم! در این جلسه شرکت کردی، شرکت تو را در این جلسه محکوم می‌کنم! اگر هر کسی فساد دیگری را محکوم کند، انسان حساب می‌کند اگر یک گناهی بکند، اگر چه یک ساعت لذت داشت، اما یک عمری باید محکومیت زن و مرد را و هیچ کس هم حق ندارد اعتراض کند. یعنی زن به مرد می‌گوید، مرد به زن می‌گوید، کوچک به بزرگ و بزرگ به کوچک، محکوم کردن فساد و تشویق کردن خوبی‌ها، موتور حرکت تمام عبادات است «تُقَامُ الْفَرَائِضُ »
این حدیث‌ها دو تا از امیرالمؤمنین بود و یکی از امام باقر وسائل جلد 11 ص بقیه خلاصه مطالب گفته شده می‌باشد.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment