موضوع بحث: امتیازات اسلام – 1
تاریخ: 05/08/67
بسم الله الرحمن الرحیم
چون در آستانه تولد حضرت رسول اکرم(ص) هستیم، بحث ما درباره کاری است که انبیا کردهاند. ابتدا باید بگویم که نیاز پیغمبر برای همان زمان بود که مردم بت پرست بودند. الآن در دنیا بت پرست نیست. پیشرفت علم و صنعت توانسته کاری بکند که بگوییم الان دنیای علم و صنعت است و دیگر نیازی به انبیا نیست.
اصولا انبیا چه حرف نویی داشتند که دنیا به آن نرسیده است. به هر دلیل ما بنا داریم در این جلسه اصولی را مطرح کنیم که انبیا آوردند. بحثمان این است که حرف تازه انبیا چه بود. این یک سخنرانی است که اگر هر مسلمانی از هر فرقهای شیعه و سنی، هر مسلمانی با هر سلیقه و فکری که دارد، اگر از او پرسیدند که حرف حساب انبیا چیست؟ کارنامه انبیا چیست؟ انبیا چه آوردند که دنیا نیاورد؟ ما میتوانیم تحت عنوان امتیازات اسلام و حرفی که انبیا به مردم عرضه کردند، بگوییم: حدود 80 امتیاز یادداشت کردم که هفده مورد از شهید عزیز مطهری است و بقیه آن را از لابلای قرآن و حدیث یادداشت کردهام. منتهی درباره هر اصل میشود یک مقاله نوشت و بعضی از اصلهایش را باید در کتابی گنجاند و برای بعضی هم نوشتهاند. اصولاً حرف انبیا چه بود؟
1- جامعیت اسلام
1- جامعیت اسلام: معمولاً نوابغ و دانشمندان و جامعه شناسان و مصلحان و روشنفکران و علما وقتی طرحی میدهند، یک زاویه زندگی را در نظر میگیرند. که مشکل اقتصاد را حل میکند. مشکل ازدواج را حل میکند. مشکل ترافیک را حل میکند. مشکل بهداشت را حل میکند. معمولاً هر کسی یک مشکل را از یک زاویه حل میکند. اما انبیا و پیغمبر اسلام دینی که آوردند، جامعیت دارد. مسالهای نیست، مگر اینکه پیغمبر دربارهاش یا آیه آورده و یا حدیث نقل کرده باشد. یا اگر هم اسمش را نیاورده باشد کلی گفته که اسم این جزئی هم، در آن هست. مثلا نگفته در چهار راه، چراغ قرمز بایست، چراغ سبز برو. این در حدیث نیست چون زمان پیغمبر چراغ سبز و قرمز نبود اما امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه گفته: «وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ»(نهجالبلاغه، نامه 47) این چراغ قرمز و چراغ سبز مشمول آن میشود. جامعیت از موی سرگرفته تا ناخن پا. برای موی سر، برای چشم، برای صورت، پوست صورت، پوست بدن، دندان، لثه، خوردنیها، شنیدنیها، گفتنیها و. . . مو به مو دستور داده است.
به عنوان نمونه برای ازدواج از قدم اول، انتخاب همسر، عقد، مهریه، آمیزش جنسی، حاملگی، زایمان، غذای زن زائو، ختنه، عقیقه، محبت، شیردادن به بچه، کودکستان، مهد کودک، دبستان، مقدار محبت، مقداری آموزش، مقداری انتقاد، مقداری تنبیه، نوع تنبیه، زمان تنبیه، کیفیت تنبیه، تشویق، مقدار تشویق، هنر آموزی، لباس بچه، یعنی از قبل از انتخاب همسر گرفته تا آنطرف قبر دستور دارد. جامعیت دین اسلام مهم است. مسئلهای نیست مگر اینکه اسلام دربارهاش گفته باشد. امام صادق(ع) به کسی گفت: شما اجازه میدهی من دستت را فشار بدهم. گفت: بله، بفرما، خواهش میکنم. امام صادق(ع) دستش را گرفت و مقداری فشار داد. وقتی فشار داد، دستش را برداشت. فرمود: جایش سرخ نشد. گفت: چرا. گفت: اسلام برای همین مقدار فشار بر دست قانون دارد. برای شیر دوشیدن نیز حدیث داریم، ناخنت را بگیر تا ناخنت پستان حیوان را اذیت نکند. اگر الاغ پایش در گل فرو رفت، حدیث داریم. برای دانه مرغ حدیث داریم. برای جوجهای که پر و بال ندارد، حدیث داریم. برای خواب حیوان، حدیث داریم. برای ملحفه رختخواب، حدیث داریم. برای برچیدن رختخواب، حدیث داریم. برای پذیرایی کردن در خانه، حدیث داریم. داخل شدن، کجای مجلس نشستن، با چه کسی حرف زدن، با چه کسی سفر کنیم، پیک نیکی باشد، دنگی باشد، شریکی باشد. سر ظرف شستن چه کنیم؟ تقسیم کار باشد، سفره کجا باشد؟ سفره را نزد مهمان ببریم یا مهمان را سر سفره بیاوریم؟ آخر بعضی سفره را آن اتاق میاندازند و به آقایان میگویند: بفرمائید این اتاق. یا خانمها بفرمائید آن اتاق. گاهی مهمان را سر سفره میبریم یا بر عکس. مسئلهای در اسلام نیست مگر اینکه دربارهاش حدیث داریم.
بهترین حرفی که اگر آدم بگوید راست گفته است، این است که: خدایا من اسلام را نشناختم. جامعیت اسلام یک امتیاز است. بقیه ادیان، بقیه فکرها و تزها یک یا چند زاویه را گفتهاند.
2- اجتهاد پذیری، سهولت و تأمین زندگی
2- اجتهاد پذیری: اسلام، دینی است که هیچ وقت به بن بست نمیرسد. مشکل لاینحل در اسلام نیست. یعنی چون ولایت فقیه داریم و اجتهاد و مصلحت داریم. فقیه و مجتهد میتوانند در بن بستها خودشان چاقو به دست گیرند و عمل جراحی انجام دهند. یا حکمی را تعطیل کند. بگوید آقا امسال مکه ممنوع است. امسال نباید حتی برای امام زمان جشن بگیرید. مثل اینکه امام یک مرتبه برای مخالفت با شاه چنین کاری کرد. اصلا هیچ کس مسجد نرود. تمام روحانیون دو روز مساجد را تعطیل کنند. نماز جماعتی که ثواب دارد، مجتهد میتواند به دلیل مصلحتی سیاسی بگوید دو روز مساجد تعطیل وکسی نماز جماعت نخواند. اصلاً اجتهاد پذیری یعنی اختیار کوتاه و بلند کردن و اختیار فصلی و موسمی در بعضی از برنامههای اسلام. با اجتهاد پذیری اسلام هیچ گاه به بن بست نمیرسد.
3- اصل سهولت؛ آیاتی در قرآن داریم که خدا نمیخواهد کار شما سخت باشد، دین شما، دین آسانی است. آب نبود، تیمم. از سگ و گرگ میترسی، تیمم کن. ضرر دارد، تیمم کن. روزه برای شیردادن بچهات ضرر دارد، روزهات را افطار کن و بچهات را از شیر محروم نکن. در مسافرت نماز شکسته است. یعنی اسلام دین آسانی است. منتهی آسانی را هنگام مقایسه باید بگوییم، چون اگر انسان خواسته باشد ببیند اذان چیست، باید یک نوار از اذان و یک نوار از ناقوس بگذارد. 5 دقیقه از هر یک گوش کند و مقایسه کند. آن وقت مزهاش را میفهمد. اگرخواستیم ببینیم چه کسی کوتاه است و چه کسی بلند، کوتاه و بلند باید با هم راه بروند.
4- زندگی گرایی: یکی از امتیازات اسلام این است که دین اسلام آیین زندگی است. دین، مساجد و اعتکاف و فقط سیر و سلوک نیست. اسلام دینی است که از معنویتش، مادیت بیرون میآید و از مادیتش معنویت. یعنی میگوید: اگر نمازشب بخوانی بهترین لذتها را در بهشت میبری، کما اینکه انسان میتواند در زندگی منزوی باشد. لکن دین، دین انزوا نیست، رهبانیت نداریم. حدیث داریم که رهبانیت دین من، در جهاد است. اصلاً دین رهبانیت نداریم. کسی زمانی نزد ما آمده بود و همینطور ساکت نشسته بود. من دیدم سرایشان پایین است و هیچ نمیگوید وقتی رفتند. گفتم ایشان که بود؟ گفتند: ایشان شخصی است که مدتی است دارد خود سازی میکند. ما دیدیم ایشان نمیداند خودسازی چیست؟ گفتم: آقا معنای خودسازی دین اسلام این نیست. معنای خودسازی این نیست که با کسی حرف نزن و قهر کن. دین زندگی است.
3- اهتمام به حقوق اجتماعی و شورا
5- تقدم حق جامعه بر فرد یکی از امتیازات اسلام است. اسلام همیشه حق جامعه را بر فرد مقدم میدارد. مثلا مالکیت شخصی محترم است در صورتی که به جامعه ضرر نزند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: شخص مالک، جنسی را احتکار کرده است و جامعه به آن نیاز دارد. او را بخواه و موعظه کن. اگر قبول نکرد، قفل را بشکن. یعنی به او سختگیری کن. آقا پیاز ویتامین دارد، اما هرکس میخواهد نماز برود نباید پیاز بخورد. برای اینکه مسجد، مکان مخصوص جامعه است. شما باید از این حق فردی بگذری. از این ویتامین پیاز بگذری، بخاطر اینکه در جامعه از دهانت بوی پیاز نیاید. اصلاً سیگاری حق ندارد که مردم را ببوسد. برای اینکه ممکن است بوی سیگارش آنهایی را که سیگاری نیستند، اذیت کند.
فضای مسجد و اتوبوس و تاکسی و مینی بوس برای همه است. همه حق داریم استفاده کنیم. دو نفر سیگار میکشند. هوایی که از آن همه افراد اتوبوس است، این دو نفر هوا را آلوده میکنند و اینها باید بخاطر جامعه از حقشان بگذرند. اگر کسی از بستگان من مرده است و بخاطر همین، بلندگوی مسجد همسایهها را اذیت میکند، اینجا بخاطر اذیت نشدن همسایهها من باید آهسته قرآن بخوانم و از حق خودم بگذرم که صدا از مسجد بیرون نرود. اسلام میگوید: حق جامعه بر حق فرد مقدم است.
6- اصل شورا: در قرآن دو آیه درباره شوری هست و بیش از دویست حدیث درباره شوری که اخیراً فاضلی در قم در این باره تحقیق کرده است و اینکه امام دهم، امام صادق و یکی یکی ائمه کجاها مشورت کردند، درباره شوری تحقیق کرده است. خدا در قرآن به پیغمبر میگوید: با اینکه عقل کل هستی، مشورت کن «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»(آل عمران/159)
معنای مشورت این نیست که از مردم چیزی یاد بگیرم. گاهی میدانم، مشورت میکنم تا به مردم شخصیت بدهم. وقتی میگویم نظر شما چیست؟ به او شخصیت دادهام. لازم نیست آدم در مشورت چیزی یاد بگیرد. ممکن است بلد باشی اما باز هم مشورت کن تا به او شخصیت بدهی که تو قابل مشورت هستی. دوم اگر مشورت کردی و برنده شدی، حسود نداری. برای اینکه مشورت میکنم، این خانه را بخرم. همه میگویند: بخر. من میخرم و قیمت خانه گران میشود، شما حسودی به من نمیکنی. میگویی من به او گفتم خرید. بخاطر راهنمایی من بود. پیشنهادم را قبول کرد و برد. یعنی نسبت به من حسادت نمیورزی، اما اگر بخرم وپولدار شوم، حسودی میکنی. هر چه من ترقی کنم، پدر من حسودی نمیکند. برای اینکه میگوید هر چه ترقی کند، پسر خودم است. هر چه خانهاش گران شود، بخاطر فکر من بوده است. یعنی مشورت کن تا اگر پیروز شدی، حسود نداشته باشی. اگر هم شکست خوردی، غمخوار داری. میگوید ما به این بیچاره گفتیم که بخر، خرید و بدبخت شد. یعنی پیروز شوی حسود نداری و شکست بخوری غمخوار داری.
تمام مکاتب یک بعدی است. بسیاری از مکاتب در بن بست میمانند. نظام سوسیالیستی در بن بست مانده است. یک مدت شوروی همه کار را دولتی کرد. اخیراً در تلویزیون گفتند: دولت تصمیم گرفته مقداری کارها را آزاد بگذارد. سال پیش به چین که رفتیم مجسمه مائو با چه تجلیلی بود. امسال که رفتیم مجسمه مائو را پایین انداختند. یعنی خلاصه مکاتب دیگر به بن بست میرسند و بر میگردند.
4-توجه به نفی ضرر و فایدهدار و عالمانه بودن کارها
7- اصل نفی ضرر: اصلی در اسلام است به نام لاضرر که حدیثش این است: «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِی الْإِسْلَامِ»(معانیالأخبار، ص281) این یک قانون کلی است. درجامعه نباید ضرر باشد. اگر چاه آب میکنی، به چاههای دیگر ضرر بزند، جلویش را میگیرند. اگر به ساختمانهای دیگر ضرر بزند، اگر به محل پارک، ماشین شما ضرر بزند، با جرثقیل آن را به جای دیگر میبرند. نگو: آقا ماشین من است. خوب ماشین خودت را جلوی در خانه خودت بگذار. اما چون در این زمان در این مکان این شکل پارک ضرر داشت، میشود جلویش را گرفت. سالهاست آسیابها با این آبی که میرود میچرخد، نمیشود مسیر آب را عوض کرد و آسیابها را فلج کرد، برای اینکه به آسیابان ضرر میخورد. هزاران قانون از این «لاضرر» بیرون میآید.
8- اصل فایده در معاملات: یک نفر خانه اجاره میکند با چهار هزار تومان، به دیگری شش هزار تومان اجاره میدهد. در این میان دو هزار تومان بالا میکشد. حرام است، برای اینکه اگر چهار هزارتومان اجاره کردی، باید همین مقدار اجاره بدهی. مگر اینکه در خانه آسفالتی، برقی، لوله کشی گازی، کار بیشتری بکنی، در این صورت طوری نیست. اما همینطور اجاره میکند 4000 تومان و 6000 تومان اجاره میدهد، این غلط است. کت و شلوار را از مشتری 1000 تومان پول دوخت میگیرد و به شاگرد 900 تومان میدهد. رئیس خیاطها این وسط 100 تومان بدون مدیریت میخورد. بله زمانی مدیریت میکند در برش، نظارت، دقت، استادی و. . . یک وقت هیچ نقشی ندارد. اگر هیچ نقشی نداشته باشد، نه رئیس خیاطی میتواندپولی بردارد و نه آنکه خانه را اجاره کرده، بیشتر اجاره دهد.
9- اصل آگاهی است. یکی ازامتیازات اسلام این است که میگوید، باید در همه کار بینش باشد. طرف بفهمد چه میکند. این اصولی است که خلاصه باید به شما بگویم. اگر بنده را به عنوان یک طلبه با هلیکوپتر و هواپیما در هر جای کشورهای دنیا بگذارند و بگویند شما و جمهوری اسلامی، حرف حسابتان چیست؟ میگوییم: پیغمبری از ما در هفدهم ربیع الاول به دنیا آمد که این اصول را به دنیا عرضه کرد و همه دنیا در این اصول ماندهاند. الآن ممکن است در شیراز شما به من صد تومان بدهی و مرا راضی کنی. بعد وقتی میروم نگاه کنم که به بقیه دویست تومان دادی، اگر به من بگویی به بقیه دویست تومان دادم و به تو صد تومان و من راضی شوم، ارزش دارد. اما من خیال میکنم به همه صد تومان دادی ومی گویم راضی هستم، ارزش ندارد. وقتی این صد تومان درست است که من بدانم به همه چقدر دادید. الان اگر به شما چایی دهند، راضی هستی، اما اگر بفهمی به پشت سری هایت همه میوه دادند و به شما چایی ناراحت میشوی. پس باید بدانیم به دیگران چقدر میدهند و به ما چقدر. خیلی وقتها میشود از نادانی و عدم اطلاع مردم سوء استفاده کرد و میشود همه را با صد یا دویست تومان راضی کرد. اینکه او را راضی کردم. حلال شد و این حرفها، فایدهای ندارد. آقا ما از خانه شما چیزی برداشتیم. حلال کن. خوب بگو ببینم چه بود؟ زمانی ممکن است یک حبه قند باشد. زمانی ممکن است یک قالی باشد. اگر هم من گفتم راضی هستم، فایدهای ندارد. اصل آگاهی باید بدانم چه بردهای. این خیلی مهم است. از جهل مردم نمیشود سوء استفاده کرد.
5- اهتمام به دین همراه سیاست، بسیج عمومی، مقام انسانیت
10- دین و سیاست: از امتیازات اسلام این است که دین و سیاستش یکی است. مثلاً نماز جماعت عین اینکه عبادت است، سیاست هم هست. چون همه مردم یک محله در مسجد آن محله جمع میشوند. روز جمعه همه مردم شهر با هم در نماز جمعه جمع میشوند. هر سال همه مردم دنیا یک جا یعنی در مکه جمع میشوند. مسجد محله، نماز جمعه، مکه، نماز جماعت در عین اینکه عبادت است، سیاست هم است. و در عین اینکه سیاست است، عبادت هم است. چرا نماز جمعه دو رکعت است؟ امام میفرماید: چون به جای دو رکعتش، دو خطبه است. پس ببینید یکی از خطبهها هم باید مسائل روز باشد. چون امام رضا(ع) فرمود: «وَ یُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَیْهِمْ مِنَ(الْآفَاقِ مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِی لَهُمْ فِیهَا الْمَضَرَّهُ وَ الْمَنْفَعَهُ»(وسائلالشیعه، ج7، ص344) یعنی وقایعی که در آفاق است، امام جمعه باید به مردم بگوید. یعنی امام جمعه باید مسائل دنیا را روز جمعه به مردم بگوید و شما هم در نماز، در خطبهها حق نداری سیگار بکشی، غذابخوری وغیره. باید درست بنشینی و گوش بدهی. همینطور که سر نماز میگویی «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»(فاتحه/5) موقعی که امام جمعه اخبار آمریکا و اروپا را میگوید، باید گوش بدهی. یعنی شنیدن خبرهای سیاسی کره زمین را باید مثل: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» باید با وضو و با دقت رو به قبله گوش بدهی و این خبر شنیدن به جای دو رکعت نماز است. این خیلی عجیب است که دین ما از سیاست جدا نیست. مکه ما عبادت است و سیاست. دین و سیاست مخلوط است.
11- اصل بسیج: مسئله بسیج از امتیازات اسلام است. چون قرآن بارها گفته است «کَافَّهً» یعنی همه بسیج شوید. وقت بازسازی که الان حرفش هست، همه باید بسیج شویم. مشکلی از مسلمانان حل نمیشود مگر با بسیج. نه ارتش به تنهایی میتوانست با صدام مقابله کند نه سپاه. همین اخیر که ما صلح را پذیرفتیم و صدام خیال کرد ما شل شدیم و خسته شدیم، هجوم آورد تا باز ضربهای بزند، وقتی همه مردم بسیج شدند، بساطش را جمع کرد و رفت.
در همه کارها بسیج شویم. در نظافت شهر. الان مشکلات مملکت ما چیست؟ از آنهایی که همه درآن ماندهاند، مشکل مدرسه است. بسیاری از مدارس دو شیفتی و سه شیفتی و بعضی هم چهار شیفتی هستند. اگر بسیج شویم، مشکل آموزش و پرورش حل میشود. الان ما 14 میلیون بی سواد داریم و دفاتر نهضت هم دارد اسم نویسی میکند. امام درپیامی که برای نهضت سواد آموزی داد فرمود: همه مردم بسیج شوند. واقعاً اگر اینطور شود، هر با سوادی در این شبهای طولانی زمستان شبی نیم ساعت با بی سوادی کار کند، همه چیز حل میشود. در تمام کارها بسیج شویم و قرآن بسیار روی اصل بسیج تاکید کرده است. و برای تمرین بسیج میتوان «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» را ذکر کرد. یکی این جمله را میگوید و همه مردم از هر نژادی اینجا جمع میشوند و این طرح تمرین بسیج است. این مسئله بسیج یک اصل قشنگ است.
12- توجه به مقام انسان؛ یکی از امتیازات اسلام این است که اسلام برای انسان مقامی قائل شده است. انسان چیست؟ یک حیوان شهوی است. یک ماشین اقتصادی است. ساخته تصادف است، یک موجود مجبور است. آخر بعضی این را میگویند یعنی مثل آسانسور که دکمهاش را زدی، خودش باید تا طبقه پنجم برود. دکمه او را زدهاند که همینطور کار کند. حالا یا جبرالهی یا جبر اقتصادی یا جبر اجتماعی. تمام مکتبها انسان را یک موجود مجبور دانستهاند در حد یک حیوان یا یک موجود بیهوده. زندگی وقتی مادی شد میگوید: کار کن. برای چه؟ برای اینکه بخوری. برای چه؟ برای اینکه بتوانی کار کنی و همینطور کار کن برای خوردن و بخور برای کار کردن. تمام مکاتب مادی انسان را هفتاد سال در این مدار میچرخانند ولی پیغمبر اسلام(ص) آمد و گفت: انسان خلیفه خداست. قائم مقام خدا. این خیلی مهم است. پس قائم مقام خدا باید کارهای خدایی بکند. اگر تو تقوا داشته باشی. کار خدایی هم انجام میدهی. چرا انبیا معجزه داشتند. کسی که خلق خدایی داشته باشد، خدا هم صفات خدایی به او میدهد. بندهای سوره حمد میخواند. مریض شفا پیدا نمیکند، ولی بنده خدا دیگری سوره حمد میخواند، شفا پیدا میکند. به خاطر نفس اوست. لب هر دو تکان میخورد ولی او یک عمر در خط خدا بوده است. مقامی که اسلام به انسان داد، از امتیازات انسان است.
6- توجه به خودکفایی و عزت و عدم تحریف قرآن
13- اصل زهد و قناعت و خود کفایی و عزت؛ اسلام روی این مسائل خیلی تکیه کرده است. الآن اگر ما خواسته باشیم و نباشیم باید زندگی را روی شمعک بیاوریم. اگر چنین کنیم نیاز نداریم. یک مقدار در مصرف آب، مقداری در مصرف کاغذ، در مصرف همه چیز مصرف را کم کنیم، به خارج نیازی نداشته باشیم. زهد، قناعت، عزت. حتی آب اگر با منت برای وضو به تو میدهند، اسلام میگوید: تیمم کن. با آبی که با منت است وضو نگیر. انسان وقتی حاضر میشود لباس دیگران را بپوشد که اول خودش را ببازد. وقتی خودت را باختی حاضر میشوی به شکل او در آیی. تشبه به کفار که میگویند اشکال دارد، همین است. یعنی چرا خودباختگی؟
14- اصل مصونیت کتاب آسمانی: دین اسلام از امتیازاتش این است که قرآن تحریف نشده است. جنگ آفریقا را که میدانید برای چیست؟ نژاد آفریقایی جنوبی سفید است. بقیه کشورها مثل تانزانیا و آنگولا و کشورهای خط مقدم نژاد سیاه دارند. سالهاست بین آفریقای جنوبی و کشورهای همسایهاش جنگ نژادی است. در آمریکا هنوز مساله نژاد حل نشده است. نژاد مسأله مهمی است. تبعیض نژادی غلط است. یکی از امتیازات اسلام لغو امتیازات است. تمام امتیازات را لغو میکند. شهری، روستایی، سفید، سیاه، پولدار و غنی، عرب، عجم.
7- توجه به تقارن دنیا و آخرت و هدف والا
15- مساله تقارن دنیا و آخرت از اصول است. از امتیازات اسلام این است که دنیا و آخرت با هم تقارن دارند. یعنی کلمه دنیا 55 بار در قرآن است و 55 بار کلمه آخرت. اینها اصلاً از هم جدا نیست. اگر قرآن میگوید: «کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً»(مومنون/51) چیز خوبی بخور، برای این است که پشت سرش میگوید «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» تا کارهای خوب انجام دهی. اگر میگوید: «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» برای اینکه بهترین غذاها را در بهشت به تو میدهم. یعنی از نماز شبش لذت میچکد و بالعکس فرقی نمیکند. همان وقتی که خودت را با آب میشویی، قصد قربت هم میکنی یعنی نظافت و قصد قربت باهم. آدمی که وضو میگیرد و غسل میکند، نظافت و قصد قربت با هم است. اینطور نیست که قصد قربت با نظافت تفاوت داشته باشد. آدم بگوید دوبار میشویم. یک بار برای اینکه پاک شوم و یکبار برای اینکه قصد قربت کنم. اصلاً نظافتش با قصد قربت است. همین عطری که میزنید، لباسی که میپوشید، تقارن دنیا و آخرت، از هم جدا نیست و به همین خاطر فرمودهاند که اگر کسی دنیا را به خاطر آخرت رها کند، مسلمان نیست، آخرت را بخاطر دنیا رها کند، باز هم مسلمان نیست. افرادی بودند خانه و زندگی را رها کرده و مشغول عبادت شدند. اولیای خدا اینها را خواستهاند که چرا چنین میکنید. گفتهاند میخواهیم به خدا نزدیک شویم، گفتهاند این راه نزدیک شدن به خدا نیست.
بوسیدن بچه هم لذت است و هم ثواب دارد، آرایش زن برای شوهرش هم لذت است و هم ثواب، اصلاً مستحب است. آرایش شوهر برای زن، بوسیدن نوزاد، دین ما چنین دینی است. درون دنیا آخرت است و درون آخرت لذتهاست.
16- اصل هدف و نیت: این هم از امتیازات اسلام است. الآن در دنیا دانشگاه بسیار است، دبیرستان بسیار است. بازار و کارخانه بسیار است. اما صبح به صبح یک میکروفن دست بگیری و مصاحبه کنی هدف شما از درس چیست؟ در دنیا با هرکس مصاحبه کنی که هدف و نیت چیست؟ میگوید: نمرهای، مدرکی، حقوقی، زندگی آخر به زندگی میرسد. به همین خاطر وقتی تخصصی پیدا کرد، اگر ابرقدرت بیشتر دلار بدهد. در خدمت ابرقدرت است، اما وقتی به یک نفر تربیت شده اسلام گفتند: هدفت چیست؟ نمیگوید هدف من دلار است. اگر هم گفت، معلوم میشود تربیت اسلامی ندارد. اصل هدف اصلی است. برای چه دانشجو درس میخواند؟ اگر برای زندگی باشد. ممکن است یک جا پول بیشتر، امکانات بیشتر داشته باشد به آنجا میروی. حتی اگر نماز بخوانی و قصد قربت نداشته باشی، نمازت قبول نیست. باید برای خدا باشد. من لباسی به شما انفاق دادم بعد میگویم که من لباس دادم، با این حرف باطل شد. بخاطر اینکه به آن مقدار که به او دادم از عزتش گرفتم. من فهرست اینها را میخوانم چون دو دقیقه دیگر بیشتر وقت ندارم.
اینها از امتیازات اسلام است یعنی مثلاً کتاب هیچ دینی مثل قرآن نیست. در تقارن دنیا و آخرت، هیچ دینی اینطور مو به مو نیست. در هیچ مکتب و دینی مسئله نیت بدین شکل مطرح نیست. کلمه «فی سَبیلِ اللَّهِ» بیشترین کلمه در قرآن است. دائم میگوید در راه خدا. بیگانگان نسبت به هیچ مکتبی مثل اسلام اعتراف نکردند. درباره قداست دفاع در هیچ دینی درباره جنگ اینقدر که در اسلام سفارش شده، سفارش نشده است.
8- توجه به عدالت، آینده، مستضعفین، واقعبینی و حاکمیت اراده
در زمینه عدالت و مساوات نیز در هیچ دینی سفارش در این اندازه به مساوات نشده است. البته حالا در ما مساوات نیست، ما مسلمان خوبی نیستیم. ما بحث اسلام را میکنیم نه بحث مسلمانها را. در مورد آینده روشن اینکه دین اسلام به آیندهای روشن معتقد است. حکومت جهانی امام زمان (ع). مسئله حمایت و نجات مستضعفین. تمام برنامههای دین اسلام طوری است که باید در خط محرومین و مستضعفین باشد. شما حساب سورههای کوچک که اول بعثت نازل شد را بکن. «وَ لا یَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْکینِ»(حاقه/34) «وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا»(فجر/20) «الَّذی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ»(همزه/3-2) چقدر درباره گرسنگان و مرفهین قرآن مایه گذاشته است. اصل واقع بینی اصل مهمی است در مقابل خیالات و موهومات و حدسها. اسلام مرتب میگوید: «زَعَمْتُمْ» خیال میکنید «إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ»(جاثیه/24) اینها خیال میکنند. «أَیْنَ شُرَکاؤُکُمُ الَّذینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»(انعام/22)، «فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ»(ابراهیم/47) اینقدر آیه در قرآن تحت عنوان ظن و زعم و حساب خیال داریم که اسلام انتقاد میکند و میگوید که موهومات را کنار بگذارید، اینها خیال است. عنایتی که قرآن به واقع بینی دارد نه حدسیات و حال آنکه بسیاری از امور دنیا روی حدس میگردد. ولی اسلام حدس را قبول ندارد. تنها دینی که هر چه زمان از آن میگذرد، ارزشش بیشتر میشود. مثلا این شعاری که امام حسین داده است. «هیهات منا الذله»(اللهوف، ص97) من زیر بار ذلت نمیروم، الان شما در روستا باشید میگویی زیر بار کدخدای زورگو نمیروم! در آمریکا هم میتوانی در خیابان بگویی «هیهات منا الذله» یعنی شعارهای ما شعارهایی است که مکان و زمان آنها را عوض نمیکند.
حاکمیت اراده همه ادیان میگویند: جبر! جبر تاریخ، جبر الهی، جبر طبیعت، جبر اجتماع، جبر اقتصادی، مسئله جبر درهمه مکاتب حاکم است. اسلام میگوید انسان اراده دارد و با ارادهاش میتواند در برابر همه اینها بایستد و طبیعت را بشکند. ممکن است بعداً این بحث را تعقیب کنم.
اینها گوشهای از امتیازات اسلام است. خدا را شکر که ما مسلمانیم و حدیث داریم که اگر خواستید خداوند نعمتتان را نگیرد بگوئید. خدا را شکر که ما از امت پیغمبر هستیم.
«ان شاءالله» این عید برای همه مبارک باشد. خدایا تو را به حق آبروی پیغمبر مسلمانان را به آن عزتی که پیغمبرت آرزو داشت و در قرآن و روایات پیغمبر و اهل بیت به آن اشاره شده است. خدایا مسلمانها را به آن عزت برگردان. از این ذلتی که مسلمانها در دنیا به آن گرفتارند، ذلت نژاد عرب، ذلت ناسیونالیستی. این ذلتهایی که متاسفانه گروه گروه به آن پایبند شدهایم. خدایا ما را از این ذلتها برهان. ما را به آن اسلام ناب محمدی که اخیراً امام عزیز مرتب اصرار و تکرار میکند، یعنی متن وحی و قرآن و روایات معتبر نزدیک کن. از این اسلامهایی که با سلیقهها و خیالها و وهمها و خرافات مخلوط است، ما را از این اسلامهایی که با انواع عیاشیها، گناهها، ظلمها، و تجاوزها، از این اسلامی که در دنیای کشورهای اسلامی حاکم است، ما را از آن اسلام نجات و به آن اسلامی که در این چند سال توانست دنیا را خیره کند برسان. رهبر انقلاب را به سلامت بدار.
قدر کشور خود را بدانیم که اگر اسلام ایران را با جای دیگر مقایسه کنیم، امتیازات زیادی دارد. حیف است که در چنین کشوری رشوه باشد، خیانت باشد، کم کاری باشد حیف است در این کشوری که افرادی چشمشان را برای انقلاب دادند، ما با همین چشم گناه کنیم. پایشان را برای انقلاب دادند، ما با همین پا برویم و خیانت کنیم. برای همین انقلاب دست دادند، ما با همین دست رشوه بگیریم و امضاء ناحق بکنیم. برای انقلاب زبان دادند و موجی شدند. بی زبان شدند. بدهکار به انقلاب و شهدا هستیم سعی کنیم خیانت نکنیم.
«و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته »