امام علی (ع) در قرآن-2

موضوع: امام علی(ع) در قرآن (2)
تاریخ پخش: 76/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در جلسه‌ی قبل درباره‌ی علی بن ابیطالب در قرآن دو سه آیه گفتیم. درباره‌ی علی(ع) آیه زیاد است. اما ما چند آیه را می‌گوییم. در حدی که حداقل علاقه به امیرالمؤمنین در جریان قرار بگیرد. چند آیه‌ی دیگر هست که می‌خواهم آنها را تفسیر کنم.
1- امام علی(ع) میزان اعمال
«وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَهِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفى‌ بِنا حاسِبینَ» (انبیاء/47) یکی از مسائل قیامت، مسئله‌ی میزان است. البته میزان هر چیزی به چیزی است. ما در دنیا پارچه را با متر اندازه می‌گیریم. هندوانه را با کیلو اندازه می‌گیریم. خط را با خط کش می‌سنجیم. هوا را با میزان الحراره اندازه می‌گیریم. یعنی در دنیا میزان‌ها فرق می‌کند. هر جنسی یک میزانی دارد. در قیامت آیات زیادی داریم که میزان‌ها برافراشته می‌شود. مستقر می‌شود. «وَ نَضَعُ الْمَوازینَ» موازین جمع میزان است. ما یک وسیله‌های سنجشی در قیامت مستقر می‌کنیم. وسیله سنجش چیست؟ یعنی ما را می‌کشند. متر می‌کنند. نامه‌ی عملمان را می‌کشند. اعمال ما که در دنیا به صورت انرژی است. آنجا مجسم می‌شود. تجسم اعمال می‌شود. اعمال ما آنجا وزن پیدا می‌کند.
قرآن چه می‌گوید: ما روز قیامت میزان‌هایی را برای سنجش کار شما مستقر می‌کنیم. در بحار جلد 7 روایت داریم. «أن أمیر المؤمنین و الأئمه من ذریته(ع) هم الموازین» (بحارالأنوار/ج‌7/ص‌251) قرآن می‌گوید: ما روز قیامت میزان مستقر می‌کنیم و حساب شما را با میزان می‌سنجیم. میزان علی بن ابیطالب و اهل بیت و بچه‌های او هستند. یعنی بنده را می‌آورند و با علی بن ابیطالب می‌سنجند. نماز او را با نماز من می‌سنجند. اخلاص او را با اخلاص من می‌سنجند. میزان علی است.
انشاء الله راه کربلا و نجف باز شود. یکی از جملاتی که شما در زیارتنامه در حرم امیرالمؤمنین می‌خوانید این است. «السَّلَامُ عَلَى مِیزَانِ الْأَعْمَالِ» (بحارالأنوار/ج‌97/ص‌330) علی جان سلام بر تو که تو وسیله سنجش خوب و بد هستی. فرقان تو هستی. یعنی وسیله جدایی حق از باطل علی است. «وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَهِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً» به احدی ظلم نمی‌شود.
2- جانفشانی علی پس از مجروحیت در جنگ احد
یکی از آیاتی که راجع به امیرالمؤمنین هست «الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ» (آل‌عمران/172) جنگ احد پیش آمد. پیغمبر در احد 50 نفر را مسئول یک تپه کرد و گفت: شما روی این کوه احد، روی این بلندی‌های احد پست بدهید که دشمن به ما حمله نکند. پیغمبر و مسلمین با کفار درگیر شدند. مسلمان‌ها یک ضربه‌ی جانانه‌ای به کفار زدند و کفار را عقب راندند. میدان دست مسلمان‌ها بود. این 50 نفری که روی کوه پست می‌دادند، دیدند عجب مسلمان‌ها ضربه زدند و کفار را قلع وقمع کردند. الآن غنائم جنگی را دیگرمسلمان‌ها برخواهند داشت. این 50 نفر گفتند: ما اگر بخواهیم پست بدهیم دستمان به غنائم نمی‌رسد. آنجا را رها کردند. هر چند فرمانده‌اش می‌گفت: ما مأمور هستیم که از اینجا حفاظت کنیم. اما گفتند: حفاظت ما تمام شد. الآن وقت جمع کردن غنائم است.
هنوز جنگ به نتیجه نرسیده بود که حب دنیا و علاقه به جمع کردن غنائم باعث شد که منطقه‌ی حفاظتی را رها کنند. وارد میدان شدند. به سراغ کفش و کلاه رفتند. دشمن از خلوتی منطقه استفاده کرد و یورش برد. دشمن شکست خورده با یک یورش مسلمان‌ها را قلع و قمع کرد. در آنجا حسابی مسلمان‌ها شهید دادند. 70 نفر شهید شدند. شهدایی که حافظ قرآن بودند، شهید شدند. حضرت حمزه عموی پیغمبر شهید شد. دندان پیغمبر شکست. لب پیغمبر پاره شد. همه مسلمان‌ها یا کشته شدند یا فرار کردند. حضرت رسول در میدان مانده بود. فقط یک زن و یک مرد از پیغمبر پاسداری می‌کردند. جان پیغمبر را این دو نفر نجات دادند. بعداً همانان آمدند و گفتند که یا رسول الله! ما در سال قبل در جنگ بدر پیروز شدیم. چرا امسال شکست خوردیم؟ قرآن می‌گوید: شکست شما تقصیر خودتان بود. شماها یادتان است که اول ما پیروز شدیم. اما رمز شکست سه کلمه بود. رمز شکست این است.
3- علل شکست مسلمانان در جنگ احد
الآن هم رمز شکست مسلمان‌ها این است «حَتَّى إِذا» آیه‌اش این است. «وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الْآخِرَهَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ» (آل‌عمران/152) «وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ» خداوند به وعده‌ای که به شما داده بود، صادقانه وفا کرد. وعده داده بود که پیروز می‌شوید. پیروز شدید مگر نفهمیدید؟ در یورش اول مسلمان‌ها پیروز شدند. اما این 50 نفر منطقه را رها کردند. ما از همین منطقه شکست خوردیم. ما پیروز بودیم. «إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ» حس دشمن را گرفتیم. اما «حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ» سست شدید. «وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ» در شما اختلاف افتاد. «وَ عَصَیْتُمْ» نافرمانی کردید.
این آیه قرآن است. چرا مسلمان‌ها شکست می‌خورند؟ چرا الآن با این یک میلیارد و چند صد میلیون مسلمان شاخ اسرائیل شکسته نمی‌شود؟ دلیلش این است «فَشِلْتُمْ» یعنی شل شدید. «فَشِلَ» یعنی شل شدید. از نظر روحی «فَشِلْتُمْ»، از نظر اجتماعی «تَنازَعْتُمْ»، از نظر سیاسی «و عَصَیتُم» دستور رهبر اجرا نشد.
جنگ احد خاطرات خیلی تلخی دارد. حدود 60 آیه در قرآن راجع به جنگ احد است. به امید روزی که جنگ‌های پیامبر در دانشکده افسری، نیروهای مسلح، سپاه و نیروی انتظامی تدریس شود. مثلاً بگویند: وقتی دور مدینه خندق کندند، خاک هایش را سمت مسلمان‌ها ریختند یا سمت کفار ریختند؟ مهم نیست که خاک‌ها در کدام سمت ریخته شد. مهم مسافت خندق بود. مسافت خندق چقدر باید باشد که آنها با یک خیزش اسب این طرف نپرند؟ فاصله خندق، میزان فرو رفتگی چقدر باید باشد؟ هر چند متر را چند نفر باید بکنند؟ یعنی واقعا کار فنی انجام شود.
مسلمان‌ها که تارومار شدند. یک نفر گفت: پیغمبر کشته شد. آن چند نفری هم که بودند، فرار کردند. آیه نازل شد مگر شما فرد پرست هستید؟ این آیه دلیل بر آن است که مسلمان‌ها باید تشکیلات داشته باشند. علامه طباطبایی در تفسیر می‌گوید: این آیه دلیل بر این است که مسلمان‌ها باید حزب و تشکیلات داشته باشند که حتی با رفتن یک فرد نظامشان از هم نپاشد. حالا فرض کنیم پیغمبر هم کشته شد. شما باید فرار کنید؟ آیه نازل شد: «أَ فَإِنْ ماتَ» اگر پیغمبر از دنیا رفت. یا کشته شد «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ» (آل‌عمران/144) شما باید فرار کنید؟ نظام اسلامی باید طوری باشد که حتی با رفتن رهبر هم نظام از هم نپاشد. اگر از دنیا برود یا کشته شود، باید فرار کنید؟ به هرحال تاریخ خیلی حرف دارد. چون بیننده‌ها روز 19 ماه رمضان بحث را گوش می‌دهند، من نمی‌خواهم جنگ احد را بگویم. می‌خواهم از علی بگویم. دشمن گفت: ما مسلمان‌ها را گرفتیم. دیگر رمقی نمانده است. چند نفر مسلمان دیگر هم هست. یعنی فکر کردن پیروز شدند. داشتند به مکه می‌رفتند. در راه گفتند: برگردیم و یک حمله‌ی دیگر بکنیم. این چند نفری هم که ماندند، بکشیم و کلک مسلمان‌ها را بکنیم. به پیغمبر خبر دادند که کفار دوباره دارند برمی گردند تا باقی مسلمان‌ها را هم قلع و قمع کنند. پیغمبر فرمود: من یک لشکر از همان زخمی‌ها می‌خواهم. همان‌هایی که در احد زخمی شدند. همان‌ها دوباره در جبهه بیایند. علی بن ابیطالب 60 جای بدنش سوراخ شده بود. تا گفتند: رسول الله با تو کار دارد. روی زخم‌ها زره پوشید و به جبهه آمد. این آیه نازل شد «الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ» (آل‌عمران/172) «الَّذینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ» آن‌هایی که تا خدا می‌گوید: با شما کار دارم، اجابت می‌کنند و فوری بله قربان می‌گویند. آنهایی که جواب خدا و رسول خدا را می‌دهند «مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» در سخت‌ترین حالات آماده باش هستند، خداوند به آنها پاداش عظیمی می‌دهد.
4- امام علی(ع) هادی امت
این آیه هم راجع به علی بن ابیطالب است. «وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّه‌ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (رعد/7) «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» آیه قرآن است. یعنی تو به مردم هشدار می‌دهی. پیغمبر فرمود: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» روایت در نور الثقلین است که علی(ع) هادی است. بعد از من علی بن ابیطالب هادی مردم است. این آیه نشان دهنده این است که علی بن ابیطالب عاشق تحصیل بود. در سوره مجادله داریم که افرادی می‌آمدند و به پیغمبر می‌گفتند: کار خصوصی داریم. نزدیک گوش پیغمبر می‌رفتند و وقت خصوصی می‌خواستند. پیغمبر هم خجالت می‌کشید که بگوید: مرا رها کنید. پیغمبر خیلی از مردم خجالت می‌کشید. به خانه‌ی پیغمبر می‌آمدند و تا غروب می‌نشستند و حرف می‌زدند. پیغمبر هم کار داشت. دلش جوش می‌زد. مهما ن‌ها هم نمی‌رفتند. آیه نازل شد: «فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ» (احزاب/53) وقتی غذایتان را خوردید، بلند شوید بروید. ننشینید حدیث نقل کنید و گفتگو کنید. هرجا دعوت شدید. 10 دقیقه بعد از غذا بروید. برای اینکه پیغمبر دلش شور می‌زند و رویش نمی‌شود که بگوید: بلند شوید، بروید. خجالت می‌کشید.
5- امام علی(ع) و آیه نجوا
همه کار خصوصی داشتند. «نجوا» به معنی در گوش صحبت کردن است. می‌آمدند و می‌گفتند: ما می‌خواهیم یک حرفی را فقط به خودت بگوییم. به هر حال آیه نازل شد. هرکس می‌خواهد با پیغمبر خصوصی حرف بزند، برود یک چیزی صدقه به فقیر بدهد. تا دیدن پولی شد، گفتند: نه! غرض، عرض سلام بود. یعنی به پول که رسید، همه فرار کردند. تنها کسی که می‌رفت یک درهم می‌داد و می‌آمد سؤال می‌پرسید، علی(ع) بود. یعنی علی(ع) واقعاً عاشق علم بود. بعضی‌ها اگر برقشان قطع شود، دست از تحصیل می‌کشند. به دانشگاه رفته بودیم تا سخنرانی کنیم. ایام جنگ بود و برق قطع بود. گفتند: اینجا قانون این است که اگر برق برود، کلاس و دانشگاه تعطیل می‌شود. گفتم: مگر وقتی برق می‌رود، شلغم فروش‌ها و لبو فروش‌ها کارشان را تعطیل می‌کنند؟ یک چراغ توری می‌گذارند و لبو می‌فروشند. یعنی دانشگاه نزد شما از لبو کمتر است. این خیلی زشت است که دانشجو به خاطر برق درس را تعطیل کند. ما نباید به خاطر اینکه شرایط سخت است، درس را رها کنیم. نباید بگوییم: چون راه دور است، من درس نمی‌خوانم. چون ماشین نبود، سرویس نبود ما هم درس نخواندیم. خدا آقای محمد تقی جعفری را حفظ کند. یک بار می‌خواست برای سخنرانی به دانشگاه برود. ماشین نیامد. سوار تاکسی بار شد. همان‌هایی که خربزه بار می‌کنند. با تاکسی بار رفت.
تحصیل به قدری مهم است که نباید به خاطر نبود وسایل راحتی آن را رها کرد. این آیه می‌خواهد بگوید: شما دروغ می‌گویید. دانشجوی واقعی علی بن ابیطالب است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (مجادله/12) ‌ای مسلمان‌ها هرکس می‌خواهد با رسول نجوا کند. هرکس می‌خواد در گوش پیغمبر حرف بزند «فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً» قبل از اینکه با او صحبت کند، یک درهم به فقیر صدقه بدهد. «أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» (مجادله/13) یعنی آیا ترسیدید که بین نجوایتان صدقه بدهید؟ یعنی پول که در میان آمد همه فرار کردید.
خیلی‌ها در پول رفوزه می‌شوند. الله اکبر یک آیه عجیبی داریم. این آیه خیلی مهم است. افرادی کنار پیغمبر رفتند تا در جبهه جان بدهند. در جنگ پیروز شدند. غنیمت پیدا کردند. آن وقت خدا گفت: کسانی که مخلصانه کنار پیامبر رفتید تا جانتان را برای اسلام بدهید. حالا که پیروز شدید و غنیمت جنگ پیدا کردید، یک پنجم خمس این غنیمت را بدهید. بعد می‌گوید: «إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ» (نساء/59) اگر دین دارید! اینکه می‌گوید: اگر دین دارید. به کسانی است که حاضر هستند جان بدهند. معلوم می‌شود که افرادی جان می‌دهند اما پول نمی‌دهند. خدا به آنهایی که جان می‌دهند، می‌گوید: اگر دین داری خمس هم بدهید. می‌گوید: کسی که کنار پیغمبر رفته است و حاضر شده است که در جبهه تکه تکه بشود، اما پیروز شده و غنائم جنگی بدست آورده است، می‌فرماید: اگر دین داری خمس هم بده. به کسی که رفته جان بدهد، می‌گوید: اگر دین داری خمس هم بده. از این آیه می‌توان فهمید که بعضی‌ها جان می‌دهند. اما پول نمی‌دهند. راجع به علی بن ابیطالب فضائل زیاد است. من اینها را از کتاب فضائل الخمسه به صورت فهرست وار می‌خوانم. همه ‌ی این حدیث‌ها از اهل سنت است. یکی از حدیث‌هایی که می‌خوانم از اهل شیعه نیست.
6- فضایل امام علی(ع) در روایات اهل سنت
«عَلِیٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ» 9 حدیث از علمای اهل سنت داریم که علی بهترین بشر تاریخ است. پیامبر(ص) فرمود: «أَنْتَ سَیِّدٌ فِی الدُّنْیَا وَ سَیِّدٌ فِی الْآخِرَهِ» باز ایشان فرمودند: «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ» لحظه‌ای علی از حق جدا نمی‌شود.
حضرت محمد(ص) فرمودند: «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» علی با قرآن است. قرآن هم با علی است. ایشان باز فرمودند: «النَّظَرُ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) عِبَادَهٌ وَ ذِکْرُهُ عِبَادَهٌ» 19 حدیث است که می‌گوید: اگر کسی بنشیند و به فضائل علی بن ابیطالب گوش بدهد، عبادت کرده است. پیامبر(ص) فرمودند: «فَاطِمَهُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ وَ أَنْتَ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْهَا» ایشان فرموده‌اند: «حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حَسَنَهٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا سَیِّئَهٌ وَ بُغْضُهُ سَیِّئَهٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَهٌ» علاقه به علی بن ابیطالب حسنه است. حب علی ایمان است و بغضش نفاق است. پیامبر فرمود: «مَنْ سَبَّ عَلِیّاً فَقَدْ سَبَّنِی وَ مَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ» اگر کسی به علی بن ابیطالب ناسزا بگوید، انگار به خدا ناسزا گفته است. پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ آذَى عَلِیّاً فَقَدْ آذَانِی» حضرت رسول فرمود: کسی که علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است. پیامبر فرمودند: «مَنْ فَارَقَ عَلِیّاً فَقَدْ فَارَقَنِی وَ مَنْ فَارَقَنِی فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ» 13 حدیث از اهل سنت داریم «مَنْ فَارَقَ عَلِیّاً» کسی که علی را رها کند «فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ» خدا را رها کرده است.
راجع به علم علی، راجع به زهد علی، راجع به عدل علی، راجع به تقوای علی حدیث‌های بسیاری داریم.
7- امام علی و یاران نااهل‌ و سست
جامعه‌ی آن زمان علی را تحمل نکرد. و لذا گاهی آه می‌کشید. یک بار حضرت علی داشت صحبت می‌کرد. دید مردم به حرف هایش گوش نمی‌دهند. در نهج البلاغه داریم: علی در گوش خود زد. به یاران خودش گفت: من حاضر هستم ده نفر از شما را بدهم و یک نفر از لشکریان معاویه را بگیرم. آنها در باطلشان محکم هستند. اما شما در حقتان سست هستید. یکجا حضرت علی جیغ کشید. گفت: ‌ای کاش من دو یارمثل حمزه داشتم. حضرت علی بن ابیطالب سوخت. یکجا فرمود: «قَاتَلَکُمُ اللَّهُ» (نهج‌البلاغه/خطبه‌27) خدا مرگتان بدهد. یکجا فرمود: شما در ظاهر شبیه مرد هستید. ولی نامرد هستید. یکجا فرمود: «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ» (نهج‌البلاغه/خطبه‌27) شما روح ندارید. یکجا فرمود: خون به دلم کردید. در حدیث داریم که ایشان گفت: خدا من را از دست شما نجات بدهد.
مرحوم مطهری درباره‌ی جنازه‌ی علی(ع) مطلبی را می‌گوید. می‌گوید: برای اینکه رد گم کنند. وقتی علی بن ابیطالب شهید شد، امام حسن یک جنازه‌ای درست کرد و به مدینه فرستاد تا مردم فکر کنند که جنازه را به مدینه بردند. علی بن ابیطالب را تنها دفن کردند و صد سال قبر علی مخفی بود. صد سال قبر علی مخفی بود. این مظلومیت علی بن ابیطالب است.
«نسئلک و ندعوک بسمک العظیم الاعظم الاعز الاجل الاکرم بحق محمد و علی و فاطمه والحسن و الحسین و الائمه المعصومین من ذریه الحسین» خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از تمام برکات شب‌های قدر بهره مند بفرما. قلب مبارک میزبان شب قدر، حضرت مهدی را برای همیشه از همه ما راضی و ما را از یاران مخلصش قرار بده. نسل ما را تا آخر تاریخ از بهترین یاران اسلام و بهترین مومنین و مومنات قراربده. حسن عاقبت به همه ما مرحمت بفرما. رهبر ما، کشور ما، امت ما، نسل و ناموس ما، عقائد و افکار ما، مرز و بوم ما را حفظ بفرما. توطئه‌ها علیه اسلام و مسلمین را خنثی بگردان و توطئه گران را نابود بفرما. هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به ایمان و عقل و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیافزا.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment