امام علی (علیه السلام)،نامه به مالک اشتر-5

موضوع بحث: امام علی(علیه السلام)، نامه به مالک اشتر-5
تاریخ پخش: 13/1/69

بسم الله الرّحمن الرّحیم

در قرآن سه مرتبه فرموده »لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ«(توبه/33- فتح/28- وصف/9) و معنایش این است که اسلام حکومتش در زمین گسترده خواهد شد و در جایى دیگر می‌فرماید »وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ« (حج/47) خدا خلف وعد نمی‌کند. حالا براى اینکه حکومت اسلام همه دنیا را بگیرد طرحمان چیست؟ طرح‌ را امیرالمؤمنین(ع) داده و ما طرحمان را از امیرالمؤمنین(ع) مى‌گیریم.
نهج البلاغه سه قسمت است: قسمت اول نهج البلاغه خطبه هاست که معمولاً اصول عقائد است. قسمت دوم نامه هاست به استاندارها که چگونه مردم دارى کنید، حکومت دارى کنى و قسمت سوم حکمت‌ها و موعظه‌ها یعنى عقائد، سیاست و اخلاق در این قسمت(قسمت دوم) 77 نامه است نامه 53 بزرگترین نامه است که این نامه، به مالک اشتر است.
اگر ما یک جایى مشکلى داشتیم یعنى دیدیم حکومت جمهورى اسلامى به حکومت امام على(ع) نرسیده باید سعى کنیم خودمان را برسانیم امیرالمؤمنین اینرا می‌فرماید:
1- تشریح منطقه مأموریت و حساسیت مسئولیت
»ثُمَّ اعْلَمْ یَا مَالِکُ» (شرح نهج البلاغه/نامه 53) بدان اى مالک اشتر. گفتم که مالک اشتر کسى بود که امام(ع) در مورد او فرمود: نقشى که مالک اشتر براى من داشت. مانند نقشى بود که من براى رسول الله داشتم.
«أَنِّی» من که امیرالمؤمنین هستم «قَدْ وَجَّهْتُکَ» تو را سرازیر می‌کنم «إِلَى بِلَادٍ» تو را مى‌فرستم به یک منطقه اى «مصر» آن منطقه منطقه مهمى است چون «قَدْ جَرَتْ عَلَیْهَا» جارى شد بر این شهرها «دُوَلٌ قَبْلَکَ» دولت‌هاى قبل از تو بوده تو یک جایى نمی‌روى که قبلاً بیابان بوده بلکه مزرعه بوده و قبلاً کشاورز روى آن کار کرده است مصر جاى حساسى هست بالاخره مردم حکومت‌ها دیده‌اند تلخ و شیرین دیده‌اند بصیرند سیاست مدار بوده‌اند خیلى باید حواست را جمع کنى مثل طلبه اى که می‌رود یک مسجدى هیئت امنا می‌گویند سالهاى قبل اینجا فلان واعظ و فلان واعظ منبر رفته یعنى خلاصه مواظب باش حرفهات کم نیاورى.
«مِنْ عَدْلٍ وَ جَوْرٍ» حکومت هایى که بعضى هاشان عادل بودند و بعضى ظلم و جور بوده‌اند واین خودش یک انصاف است که انسان حکومت هاى قبل را همه نگوید از دم فاسدند نه بعضى عادل و بعضى فاسد واینطور نیست حالا که من آمده‌ام تمام فرماندارها را عوض کنم مثل اینکه تمام آنها ظالم بوده‌اند خبرى نیست حالا شما آمدى بسم الله آخر بعضى‌ها رئیس وزیر یا استاندار مى‌شوند فکر می‌کنند تمام قبلى‌ها ظالم بوده‌اند خیال می‌کنند کودتا کرده‌اند مواظب باش کسانى که آمده‌اند «مِنْ عَدْلٍ وَ جَوْرٍ» عادل هم بوده‌اند و فاسد هم داشته‌اند.
اى مالک شوخى نگیرى «وَ أَنَّ النَّاسَ» مردم «یَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورک» نظر می‌کنند به کارهایت بى خود نیست که امیرالمؤمنین نامه می‌نویسد به یکى از فرماندارهایش که چرا رفتى بیخودى دستت را سر سفره افطارى یا مهمانى دراز کرده اى که تمام پولدارها آنجا بوده‌اند ولى فقیرها نبوده‌اند. آن استاندار چقدر کباب سر آن سفره خورده بود که حضرت امیر 1400 سال آبرویش را برد، حساب کباب خوردن استاندار با بقیه فرق می‌کند زیر نظر هستی، اگر پدر یا مادرى کار خلاف کند دختر یاد می‌گیرد سیگار کشیدن معلم گناه کبیره است گناه صغیره سیگار کشیدن بقیه است چون اگر معلمى سیگار بکشد شاگرد یاد می‌گیرد «وَ أَنَّ النَّاسَ یَنْظُرُونَ» مردم نگاه می‌کنند به معلم و مادر دختر بچه می‌فهمد مادر سر کیف پدر پول برداشت یاد می‌گیرد. البته زن و شوهر باید به حدى رفیق باشند که جیبشان یکى باشد. حضرت فرمود هر وقت دست کردید توى جیب هم وحشت نداشتید مسلمان خوبى هستید.
آیت الله مشکینى می‌فرمود ما چند تا طلبه بودیم هرچه پول داشتیم زیر فرش می‌گذاشتیم می‌گفتیم هرکس از طلبه می‌خواهد بردارد و خرج کند اصلاً نپرسیم پول مال کى بود من چقدر زیر فرش گذاشتم تو چقدر زیر فرش گذاشتى باید برسیم به آن جایى که یکى باشیم الآن تمام دنیا به جمهورى اسلامى نگاه می‌کند که آیا غیر از ابر قدرت شرق وغرب کس دیگر هم قابل پیاده شدن هست یا نه و تمام ابر قدرتها از طریق صدام که به ایران حمله کردند بخاطر اینکه این فرهنگ را بکشند که اسلام قابل حکومت دارى نیست چون ما آمدیم گفتیم نه شرقى نه غربى، جمهورى اسلامى! همه بسیج شدند که بگویند نه، یا شرقى یا غربى. به همین خاطر یک کارمند جمهورى اسلامى گناهش نابخشونی است چون مردم را به نظام بدبین می‌کند. خداوند در قرآن می‌فرماید: زنان پیامبر خلافشان دو برابر محسوب می‌شود چونکه باقى زنها هم نگاه به زن پیغمبر می‌کنند. به همین خاطر می‌گویند: عالم که خراب شد عالَم خراب می‌شود چونکه عالَم دارد به عالِم نگاه می‌کنند.
2- سعه صدر داشتن حاکم و توجه به نظرات مردم
مالک تو را فرستادم به شهرى که «قَدْ جَرَتْ» جریان هایى در آن‌ها بوده و دولت هایى قبل از تو بوده که بعضى از آن‌ها حق بوده‌اند و بعضى فاسد و مردم دارند به تو نگاه می‌کنند چطور «فِی مِثْلِ مَا کُنْتَ تَنْظُرُ فِیه‌» در مثل همان کارهایى که تو نظر می‌کردى چطور وقتى خودت حاکم نبودى دولت را به باد انتقاد می‌گرفتى حالا که خودت دولت شده ایى مردم تو را به باد انتقاد خواهد گرفت «وَ یَقُولُونَ فِیکَ مَا کُنْتَ تَقُولُهُ فِیهِمْ» همانطور که تو نظر می‌کردى به والیانى که قبل از تو هستند به والیان قبل تو چطور دقت می‌کردى همینطور که تو حاکم قبل را زیر نظر داشتى، مردم هم امروز تو را زیر نظر دارند و مواظب باش.
«وَ یَقُولُونَ فِیکَ» خواهند گفت درباره تو «مَا کُنْتَ تَقُولُهُ فِیهِمْ» هرچه براى مردم گفته اى برایت خواهند گفت. حدیث داریم (هرکس تو را مسخره کند نمی‌میرد مرگ اینکه به آن بلا مبتلا می‌شود) کسى را مسخره نکن اگر دید یا کبوتر باز بالاى پشت بام است نگاهش نکن بگو خاک توى سرت، براى اینکه عشقى که در سر او هست در تو هم می‌بود تو هم می‌رفتى بروى پشت بام قصه‌ات بشود ولى نیشش نزن براى همین گفته‌اند که اگر خواستى مجرمى را شلاق بزنى به او نیش نزن.
زنها مسخره می‌کردند ذلیخا را می‌گفتند زلیخا عجب زن بدى بود عاشق یوسف شد چقدر زشت است که زن عاشق پسر بشود. ولى وقتى خودشان یوسف را دیدند قرآن می‌فرماید «وَ قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ« (یوسف/31) دست خودشان را بریدند. باز رحمت به پدر زلیخا باز دست خودش را نبرید زلیخا این همه دید عاشق شد شما یک بار دیدید دست قطع کردید.
خیلى نفرین می‌کنیم به قاتلین کربلا اما تا به حال هیچ فکر کرده‌اید اگر شما آنجا بودید جزء کدام خط بودید گاهى آدم در عالم خیال کى چیزى می‌گوید در عالم عمل چیز دیگرى از آب درمى‌آید. شخصی بود مى‌گفت «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ» (بحارالانوار/ج98/ص166) کاش ما باشما بودیم در مقابل طاغوت زمان قد علم می‌کردیم و 8 سال توى مملکت ایران جنگ بود قد علم نکردید و بیست لیتر هم گریه کردند و گفتند این حسین جان کاش ما بودیم و در مقابل طاغوت قد علم می‌کردیم طاغوت بود اما اینها تکان نخوردند.
«أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ« (نحل/105) دروغ می‌گویند به همین خاطر در اصول بابى داریم بنام عاریه یعنى آن کسانى که عمرى ایمانشان عاریه است ولى وقت خطر و وقت مرگ ایمانشان از آنها گرفته می‌شود و بى دین از دنیا می‌روند. جنگ امتحان خوبى بود تا معلوم بشود کسى چه نقشى داشت در جنگ.
«قَدْ جَرَتْ عَلَیْهَا دُوَلٌ قَبْلَکَ» چیزى که از این جمله فهمیده می‌شود این است که انسان وقتى می‌خواهد کارى انجام دهد باید از تاریخ قبل اطلاع داشته باشد. طلبه اى که توى یک مسجد نماز می‌خواند، باید سؤال کند چه کسانى توى این مسجد منبر می‌رفته‌اند.
3- توجه به دوستی بندگان صالح
«وإِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِین‌» فقط استدلال می‌شود بر خوبى مردم چطور آدمى بفهمد که فلانى خوب است یا نه ببین مردم چه می‌گویند، می‌گویند خوب است یا نه البته مردم خوب مردم صالح و مردم مومن.
«بِمَا یُجْرِی اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ» ببین(عباد) بندگان خدا با بندگان صالح قضاوتشان درباره تو چیست استدلال می‌شود در صالحین به چیزى که خداوند بر زبان بندگان خوبش جارى می‌کند یعنى اگر دیدى خوبها می‌گویند یک چیزى خوب است این پیداست که موفق است.
نشانه موفقیت چیست؟ قضاوت مردم خدا پرست. در مقابل گاهى تحریکات است، گاهى تعلقات است. آدم هایى هستند مثل لنگ، لنگ خاصیتش این است که توى حمام هر ساعتى دور پاى کسى است و اینها هم هر ساعتى دور کسى هستند، امروز این رئیس بله قربان فردا آن رئیس بله قربان این بله قربان گو است کارى ندارد. کى هست ستار العیوب است. مثل لنگ باند بازى بعضى‌ها روزنامه‌ها را پر می‌کند به در و دیوار پس پرده پیش پرده اگر تب کند دنیا را خبر می‌کنند چونکه از تیپ خودمان است از تیپ ما نباشد اگر سرطان هم بگیرد والله به نظرم پشه گزیده، سرطان را پشه می‌کنند. چون از باند ما نیست و پشه را عقرب می‌کنند چونکه از باند ما است جوسازى، شایعه سازى کار اینهاست.
پیغمبر(ص) می‌فرماید خدایا قرار بده براى من زبان صدق، یعنی مردم درباره من خوب بگویند. اگر مردم خوب، خوب گفتند ارزش است یا آیه داریم که »إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ« (مریم/96) کسانى که عمل صالح و ایمان دارند «سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»(مریم/96) قرار می‌دهد خداوند براى اینها(وداً) یعنی مودت، مردم دوستش دارند. محبوبیت الهى ارزش است لسان صدق ارزش است «فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ« (ابراهیم/37) حضرت ابراهیم گفت: خدایا دل مردم را کارى کن «تَهْوی إِلَیْهِمْ» بسوى بچه هاى من و ذریه من سرازیر بشود، خدایا جورى کن که مردم ذریه مرا دوست داشته باشند «وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً مِنِّی»(طه/39) خدا می‌فرماید: موسى به تو منت گذاشتم که مهر تو را در دل دربار فرعون قرار دادم که تصمیم قتل تو را نداشتند.
در زیارت امامان داریم: «مَحْبُوبَهً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ» خدایا چنان کن که هم در زمین محبوبیت داشته باشم هم در عالم بالا. اگر کسى در زمین محبوبیت‌داشته باشد ولى پیش خدا آبرو نداشته باشد ارزش ندارد. روایت داریم که خوشا به حال کسى که «دعی فی ملکوت السموات عظیما» (مجموعه ورام/ج2/ص179) فرشته‌ها بگویند خوب است.
«وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ« (شرح/4) خداوند به پیغمبر می‌فرماید من نام تو را در جامعه بلند داشتم.
حضرت امیر می‌فرماید: »إِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِینَ بِمَا یُجْرِی اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ»(نهج‌البلاغه/نامه53) اگر مردم مومنین بودند باید مواظب افکار عمومى مؤمنین را داشت اما اگر مردم مگس دور شیرینى بودند، لنگ صفت بودند، هرچه می‌خواهند بگویند.
ما باید حساب کنیم اگر به مملکت هجوم آورده شد چه کسى می‌رود دفاع کند آن ‌که از رهبرى ما، آن کسى که موقع حمله از کشور دفاع می‌کند، باید دل او را نگه داشت. زمان شاه که آقایان سخنرانى انقلابى می‌کردند می‌آمدند دم در یک پا را داخل مسجد می‌گذاشتند یک پا را بیرون، یک نگاه به داخل می‌کردند یک نگاه به توى خیابان. جلب امت صالحین مهم است نه این طور آدمها.
4- توجه به کار نیک حالصانه و پرهیز از هواپرستی
«فَلْیَکُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَیْک‌» بهترین ذخیره براى تو «ذَخِیرَهَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ» کسى نگوید آقا چقدر پس انداز دارم، یک قطعه زمین دارم و. . . اینها همه ذخیره هاى دنیا است. ببین در صندوق و قلک قیامت چقدر جمع کرده‌ای. در قلک دل براى آینده خویش، جز عشق خدا و دین پس انداز نکن.
اولاد، فرزند نمی‌توانند کارى بکنند. در این ماه رمضان ثواب یک آیه قرآن خواندن برابر با خواندن کل قرآن است. پس قرآن بخوانید. خلاصه استفاده از ایام شریف ذخیره عمل صالح با توجه به اینکه ما نمی‌دانیم ماه رمضان دیگر هستیم یا نه پارسال ماه رمضان ما امام داشتیم امسال نیستند.
یک کاغذ بردارید بنویسد چند درصد کار با اخلاص انجام داده‌اید. آخر ما کارهایمان با اخلاص نیست اگر عید قربان یک گوسفندى را می‌کشتیم اسمش را می‌گذاریم قربانى این قربانی نیست. زیرا یک رانش خانه دادمان ‌مى‌رود یک رانش خانه خواهرمان می‌رود باز این خرده حسابها را تسویه می‌کنیم چى داده‌ایم که هیچ رنگى جزء رنگ خدا نداشت.
«فَامْلِکْ هَوَاکَ» اى مالک تو مالک هوا و هوست باش خودت را کنترل کن. پهلوان این نیست که وزنه بلند کند، پهلوان این است که خودش را نگه دارد. می‌خواهم بکشمش، خودت را نگه دار. می‌خواهم بزنمش، خودت را نگه دار. مواظب بخل نفست باش. بخلت را نگه دار. هوا و هوست را نگه دار از چى؟ ‌از «لَا یَحِلُّ لَکَ» چیزى که بر تو حلال نیست.
«فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ الْإِنْصَافُ مِنْهَا فِیمَا أَحْبَبْتَ وَ کَرِهْتَ وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَهَ»(نهج‌البلاغه/نامه53) باید انسان چه چیزهایى که دوست دارد و چه چیزهایى را کراهت دارد.
آدم باید حب و بغضش براى خدا باشد، حالا ما اگر با یک کسى بد هستیم اگر او از قصابی گوشت بگیرد ما دیگر از آن قصاب گوشت نمی‌گیریم اینها دیگر براى خدا نیست. اینها کینه است. قرآن می‌فرماید: روز قیامت همه مردم گیر هستند. مگر کسى که قلبش پاک باشد قلب سلیم قلبى است که کینه نداشته باشد.
در قرآن داریم که «لا تَجْعَلْ فی‌ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا«(حشر/10) مومنین می‌گویند خدایا کارى کن که در قلب ما کینه مومن نباشد. اگر می‌خواهیم خدا ما را ببخشد کینه کسى را در دل نداشته باشیم. پیامبر فرمود: اگر مسلمانى سه روز با هم قهر باشند روز چهارم آشتى نکنند اینها دیگر مسلمان نیستند.
خلاصه بحث این شد حاکم باید از جریانات باخبر باشد، همه حکومت هاى قبل را ظالم نداند، مسئولین زیر نظرند، قضاوت مردم اگر براساس تعلقات و تبلیغات و جوسازى‌ها وباندبازى‌ها بود ارزش ندارد. اما اگر قضاوت «عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ» از زبان مومنین بود باید به افکار عمومى حزب الله توجه کرد. مالک دنیا شدن مهم نیست خودت را و هوى و هوست را نگه دار اگر یک وقتى میل داشتى کارى را انجام دهى خودت را براى رضاى خدا نگه داشتى آنوقت خدا هم جبران می‌کند یوسف خودش را نگه داشت به کجا رسید.
این ماه رمضان ماه خوددارى است، یعنى 30 روز نان خودت را نخور تا به نان مردم که می‌رسى قدرت کنترل داشته باشى.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment