موضوع بحث: امام علی(ع)، ماجرای غدیر
تاریخ پخش: 21/4/69
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
چون هر سال یک شب ما در رابطه با غدیر خم صحبت مىکنیم این شب جمعه هم بحثمان باید در رابطه با غدیر خم باشد در رابطه با غدیر خم دورنمایش را شنیدیم.
1- گذری بر دوران رسالت پیامبر اسلام
ماجرا این است که پیامبر اسلام در چهل سالگى به پیامبرى رسید، سه سال دعوت مخفیانه کرد، 10 سال دعوت آشکار کرد 13 سال در مکه بود پیغمبر عمر شریفش شد 53 سال، از هر قبیلهاى یک تروریست انتخاب شد یک مشت هیأت چاقوکش هر کدامشان از یک فامیل قرار شد شبانه پیغمبر را بکشند تا اسلام براى همیشه خاموش بشود رسول اکرم على بن ابى طالب را جاى خود خواباند سنى و شیعه این را قبول دارد بعد با ابابکر رفتند به غار در غار تار عنکبوت اینها را محافظت کرد چاقوکشها و تروریستها از روى دیوار پایین ریختند پارچه را کنار کشیدند دیدند پیغمبر نخوابیده است. على(ع) خوابیده است گفتند رسول خدا کجاست؟ گفت مگر به من سپردهاید. گفتند پیغمبر حتماً توى شهر است، چون اگر جایى بخواهد برود على را هم حتماً با خود مىبرد و یک مقدارى هم تفحص کردند و بالاخره پیغمبر از غار بیرون آمدند و هجرت کردند رفتند مدینه.
در سن 53 سالگى وارد مدینه شد. مسجدى ساخت. کنار مسجد بازارى ساخت به مسلمانها گفت هر چه تولید دارید بیاورید توى همین بازار هر چه مصرف دارید بیایید در همین بازار بخرید که یک بازار جداگانه داشته باشیم و نیازى به بازار یهودیها نداشته باشیم. استقلال اقتصادى همان پیغمبرى که کلنگ مسجد را زد، کلنگ بازار را هم زد.
روزى که وارد شد رؤساى قبیله آمدند استقبال گفتند تشریف بیاورید خانه ما فرمود من خانه هیچ کس نمىروم هر جا شتر خوابید؟ انصار شتر را آزاد گذاردند و شتر رفت و در مقابل خانه ابو ایوب انصارى رسید. این شخص فقیرترین فرد مدینه بود. ابوایوب خانهاش را به پیغمبر داد حکومت اسلامى پایه هایش ریخته شد، بنیانش گذاشته شد. شش سال تشکیل حکومت دادند خواستند بیایند مکه. جمعیتى را پیغمبر آورد تا بیاید مکه نگذاشتند تا پشت مکه جمعیت را آورد نگذاشتند برگشتند و دو سال دیگر ماندند شد سال هشتم هجرى در این سال موفق شدند و رفتند مکه را فتح کردند بتها را شکستند برگشتند دو سال دیگر هم ماندند شد سال ده هجرى شد 63 سالگى سال آخر عمر پیغمبر. پیغمبر و امیرالمؤمنین هر دو یک اندازه عمر کردند 63 سال لکن پیامبر 30 سال بزرگتر از امیرالمؤمنین بود.
2- گریه پیامبر بر مزار مادر در مسیر حجه الوداع
سال آخر عمر پیغمبر است مکه فتح شده حکومت تشکیل شده قدرتى به دست آمده حالا بناست بروند مکه اعلام کردند به اطراف مدینه ما امسال مىخواهیم برویم مکه هر کس مىخواهد بیاید، بیاید مدینه با کاروان پیغمبر هجرت کند. مردم از اطراف مسلمانها از اطراف مدینه جمعیت انبوهى در مدینه جمع شدند، رسول اکرم با یک جمعیت بزرگ به سمت مکه حرکت کردند وقتى داشتند مىرفتند رسیدند به یک منطقهاى که قبر مادرش بود. پیغمبر بچه 5 ساله بود که مادرش از دنیا رفت و حالا 63 سالش است و بعد از 58 سال به قبر مادرش رسید و زار زار گریه کرد به قدرى که اصحاب هم گریه کردند.
و این حدیث براى ماست علیه وهابىهاى خبیث: مىگویند در اسلام گریه براى مرده جایز نیست، ما مىگوییم پیغمبر بعد از 60 سال براى مادرش گریه کرد. اشک رمز عاطفه است، انسان موجودى است دو موتوره موتور عقل و موتور عاطفه چراغ عقلش بیانش است و چراغ عاطفهاش چشمش است چشمى که اشک ندارد مورد غضب است.
امام سجاد(ع) در مناجات خود مىگوید: خدایا به تو شکایت مىکنم از چشمى که به آن اشک ندارد. چشمى که نمیتواند گریه کند قساوت دارد.
3- ورود به غدیر خم و مأموریت ویژه
در روایات گفتهاند که بعضى غذاها را بخورید تا اشک چشمتان زیاد شود. مراسم حج را انجام دادند و برگشتند رسیدند به یک منطقهاى بنام غدیر. غدیر زمین گودی است که آب تویش جمع مىشود. آیه نازل شد »یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ« (مائده/67) بگو آنچه که به تو نازل شده است. اواخر عمرت است الآن حاجیها تا در غدیر خم پخش نشدهاند.
غدیر خم چند راه داشت یک راه مىرفت به یمن یک راه مىرفت به حبشه یک راه مىرفت به عراق و یک راه هم مىرفت به مدینه. فلکهاى بود چند خیابان زمینى بود که آب تویش بود. آیه نازل شد اى رسول بگو آنچه که نازل شد بعد تهدید مىکند مىگوید: اگر نگویى »فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ«(مائده/67) رسالت خدا را نرساندى زحمتهاى 23 ساله هیچى نترس خداوند »یَعْصِمُکَ« تو را حفظ مىکند »مِنَ النَّاسِ« از شر منافقین، بگو و نترس »وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ« ما در اینجا یک تجزیه و تحلیل بسیار ساده و در عین حال علمى را انجام مىدهیم.
دین ما دو شاخه بیشتر ندارد یا فروع دین است و یا اصول دین.
اصول دین عبارتند از: توحید نبوت معاد فروع دین عبارتند از: نماز روزه حج جهاد زکات خمس امر به معروف نهى از منکر
اى رسول بگو آنچه که گفتیم چه چیزى است که پیامبر باید بگوید و اگر نگوید زحماتش نابود مىشود. چه بگوید اصول دین یا فروع دین؟ نه قطعاً هیچکدام اینها نیست چون قبلاً همه اینها را گفته است.
»یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ« آهاى رسول ابلاغ کن آنچه را که به تو گفتهایم از طرف خدا.
علاّمه امینى مىگوید عدد سال 365 روز است این 65 را جایش را عوض کن مىشود 356 روز نام 356 نفر از علما و دانشمندان سنى درجه یک از صدر اسلام تا الان داریم که گفتهاند این آیه براى غدیر خم است.
این آیه 70 روز مانده به فوت پیغمبر نازل شد یعنى عید غدیر که آیه آمد و تا 28 صفر که فوت کند 70 روز مىشود.
»وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ« اگر نگویى هم اصول نابود مىشود و هم فروع این چیست که هم اصول و هم فروع بند به آن است آن مسأله رهبرى معصوم است.
4- جایگاه امامت در اسلام
امامت نصب على بن ابى طالب:
امامت از اصول دین است یا از فروع دین؟ امامت به دلیل قرآن نه از اصول دین است نه از فروع دین بلکه مادر اصول دین و مادر فروع دین است چون قرآن مىگوید »وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ« اگر على معرفى نشود. اگر سرنوشت رهبرى مشخص نشود توحید و نبوت هم همه مىرود الان در کشورهاى اسلامى چون رهبریت کج است توحیدشان هم توحید اسلامى نیست.
اگر رهبرى درست بود توحید هم درست است. چون رهبر واقعى است که مردم را به خدا دعوت مىکند اگر رهبر حق نبود رهبر باطل عوض اینکه مردم را به خدا معرفى کند به خودش معرفى مىکند مثل رهبر طاغوت.
در ایران امام که آمد شد باسمه تعالى قبلاً مىگفتند به نام نامى شاهنشاه آریامهر. رهبرى که شد قانون انبیاء هم هست رهبرى که شد یا نماز است رهبرى که شد نماز نماز است رهبرى که شد خمس و زکات را با قدرت مىشود از مردم گرفت
اگر رهبرى باشد مردم حزب اللَّه به راحتى مىتوانند امر به معروف و نهى از منکر کنند. اگر سوزن محکمى بود نخها توى پارچه فرو مىرود وگرنه نخ بدون سوزن خودش قدرت دوخت ندارد.
غدیر خم کجاست الان جایش معلوم نیست چون بنا دارند هر قانونى که از روز اول با میلشان جور نیست این حکومت حجاز و ال سعود اگر شعور داشت تمام جاهایى که در زمان پیغمبر جنگ شده بود آنجاها را پادگان نظامى بکند. مثلاً جنگ بدر یک پادگان در محل بدر باشد جنگ خیبر منطقهی خیبر را پادگان کنند یعنى براى اینکه آثار پیغمبر زنده بماند پادگانهاى عربستان در مناطقى که جنگهاى پیغمبر شده است باشد، بر عکس آنجا که یادى از پیغمبر نیست. . . .
منطقه احد را برداشتند شهرک ساختند حال اینکه در احد 70 نفر حافظ قرآن عموى پیغمبر حضرت حمزه شهید شد. آنجا که یادى از پیغمبر است را محو کردند.
یک خاطره:
اهل سنت شش تا کتاب دارند که خیلى مهم است شیعه هم چهار تا کتاب دارند که مهم است 1- کافى 2- تهذیب 3- استبصار 4- من لا یحضر بعد از قرآن نهج البلاغه و صحیفه سجادیه شیعه کتابى از این چهار کتاب مهمتر ندارد سنىها بعد از قرآن شش تا کتاب دارند که عبارتند از: 1- صحیح بخارى 2- صحیح مسلم 3- سنن ابى داوود 4- سنن ابى نسانى 5- سنن ترمزى 6- سنن ابن ماجع. سنىها بعد از قرآن مهمترین کتابهایشان اینهاست اسمش هم هست صحیح مسلم یعنى هر چه در اینهاست صحیح است.
در بخارى جلد 2 نوشته است شما اینجورى صلوات مىفرستید «اللهم صل على محمد و آل محمد» صحیح مسلم هم مىگوید: «اللهم صل على محمد و آل محمد» ترمزى جلد 1 هم همینطور تمام کتابهاى سنىها مىگویند آل محمد ولى حکومتها گفتند شما آل محمد نگویید.
زمان شاه به شهرهایى که ترک زبان هستند مثل اردبیل و تبریز بخشنامه آمده بود که در مدارس ترکى صحبت نکنید. مدیر مدرسهاى در تبریز به خودم مىگفت من بخشنامه را که ترکى صحبت نکنید را نوشته بعد دیدم که ترکى مىخوانند.
در همان حدیثى که مىگوید اللهم صل على محمد و آل محمد مىنویسد که پیغمبر اللهم صل على محمد و سلم البته حق هم دارند که بگویند چون آل محمد مىگوید طاغوت حق حکومت ندارد.
به نویسندهها پیشنهادها میکردند که من نوشتهها و سخنرانىهاى شما را در تمام دنیا پخش و منتشر مىکنم به شرط اینکه حتى یک حدیث از امام سجاد یا امیرالمؤمنین نگویید آنان از اینها خوف داشتند.
پیغمبر دست على بن ابى طالب را گرفت فرمود: «من کنت مولا فهذا على مولاه» هر کس من مولایش هستم پس بعد از این على مولاى اوست.
5- چگونگی اعلان ولایت
آیه که نازل شد: آهاى رسول بگو آنچه که نازل شد اگر نگویید تمام زحمات 23 سالهات هدر مىرود نترس بگو.
یک روایت است که مىگوید تعداد حاجىها در غدیر خم 124000 نفر به تعداد پیامبران بوده است. بالاخره پیغمبر فرمود: به جلویىها بگویید برگردند دو سه روز طول کشید تا جلویىها برگردند و عقبها هم همینطور ریگهاى غدیر خم بسیار داغ بود و به خاطر همین حاجیها لباسهایشان را در آوردند و زیر پاهایشان انداختند تا پاهایشان نسوزد. آنجا چند تا درخت بود زیر آن درختها آب هم بود براى حیوانهایشان درخت هم بود براى سایهبانى همه کم کم برگشتند.
بعد فرمود: توجه توجه! من چند روز دیگر از میان شما مىروم. من چگونه پیغمبرى بودم؟ همه گفتند خوب پیغمبرى بودید شهادتها را گفت، نبوت خودش را از مردم اقرار مىگرفت، بعد گفت: من از شما به خود شما اولویت دارم از طرف خداوند و هر کس من مولاى او هستم بعد از این على مولاى اوست و بعد دست على بن ابى طالب را بلند کرد و على بن ابى طالب را معرفى کرد. خم نه که در گودى بود در آنجا هر کارى انجام بدهى آن بالایىها هم همه چیز را مىبینند. مثل استادیوم فوتبال.
انتخاب این مکان چند دلیل داشت: 1- آب بود 2- درخت بود3- چهارراه بود 4- جاى گود بود.
بعد على بن ابى طالب نصب شد آمدند بعضىها تبریک گفتند اما دیری نگذشته بود که مسیر عوض شد. و الان چوبى را که ما مىخوریم از تغییر مکان رهبرى است.
در آستانه شهادت زهرا(س) عدهاى آمدند به دیدنش یک سخنرانىاى کرد فرمود اى مردم اگر شوهرم على بعد از پیغمبر حکومت را به دست گرفته بود همهتان به سعادت مىرسیدید.
و امروز که مىبینید یک سال مکه آتش سوزى مىشود چه جمعیتى در منا مىسوزند یک سال حاجىهاى ایرانى و غیر ایرانى شهید مىشوند، امسال حاجىها توى تونل خفه مىشوند اگر خفهشان نکرده باشند شاهزادگانى که از پول نفت در کشورهاى اروپایى عیاشى مىکنند و وقت حج هم که مىآیند از شرکتهایشان یک پولى مىگیرند نشان مىدهند که چقدر لیاقت دارند خادم الحرمین باشند و امیدواریم برسد روزى که هر کجا که پیغمبر جنگ کرد آنجا بشود پادگان نظامى.
غدیر خم که یک زمانى در مسیر مکه و یمن، مکه و حبشه، مکه و مدینه بود، انشاءاللَّه آنجا روشن بشود این آل محمدى که به گفته تمام کتابهاى درجه یک اهل سنت همهشان حدیث داریم که بگویید محمد و آل محمد و قرارداد و پول گرفتن گفتند که 1- آل محمد را بردارید 2- حدیث از اهل بیت نقل نکنید 3- مسیر غدیر را عوض کنید بعد هم به فاطمه زهرا سیلى، به امام حسن زهر، امام حسین در کربلا، امام چهارم. . . یکى یکى اهل بیت را تکه تکه کنید زنانشان را بردارید خودشان را بکشید، یارانشان را تبعید کنید بلال به شام تبعید بشود ابوذر تبعید بشود و. . . . و همینطور مظلومیت پشت مظلومیت تا الآن که ما چهار صد تا از حاجىهایمان شهید بشود.
خدایا به آبروى امام زمان قسمت مىدهیم که مسلمانان مظلوم را نجات بده.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»