امام زمان(ع)- دعای ندبه

موضــوع: امام زمان(ع)- دعای ندبه                                                             

تاریخ پخش: 20/01/66

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ایام اول سال است. نیمه‌ی شعبان است. می‌خواهم راجع به دعای ندبه صحبت کنیم.

1- شرح دعای ندبه

اصل دعای ندبه دعایی با سند محکم است که مربوط به یک قرن و دو قرن قبل نیست. در طول تاریخ می‌خوانده‌اند و محققین علامه شوشتری، آیت الله صافی، تحقیقات مهمی درباره سند دعای ندبه کرده‌اند. سند آن محکم است.

دعای ندبه یک سوز است. یک شور است. یک عشق است. شما اگر یکی از بچه‌هایت منحرف باشد چقدر می‌نشینی؟ اگر بچه‌ای را از دست بدهی، می‌سوزی و زمزمه می‌کنی. دعای انقلابی و سیاسی است. همه‌اش زنده باد و مرده باد است. ما این دعا را بررسی می‌کنیم. در این دعا اول اینکه گزینش خدا مطرح است. خدا چه کسانی را پیغمبر می‌کند؟ چه کسانی اولیای خدا می‌شوند؟ بعد مسئله خط انبیاء مطرح می‌شود. بعد مقام پیامبر اکرم را مطرح می‌کند. بعد مزد رسالت را مطرح می‌کند. بعد مسئله امامت را مطرح می‌کند. بعد می‌آید می‌گوید: مهدی کجاست. در ضمن اینها اشاره‌ای به جنایات تاریخ دارد. این تابلوی دعای ندبه است.

ندبه به معنی گریه است. یعنی جمع شویم و بسوزیم که چرا خط رهبری کج شد؟ مهدی کجاست؟ بخاطر نداشتن امام در طول تاریخ چقدر کلاه سر مردم رفته است؟ چرا باید طاغوت‌ها حاکم باشند این سوز دلی است که در دعای ندبه مطرح می‌شود. حدیث داریم حضرت مهدی(عج) در سجده هایش به ما دعا می‌کند.

2- نبوت و برگزیدگان الهی در دعای ندبه

خدایا پیغمبر فرستادن یک مسئله نیست. سنت خداست. جرقه نیست. جریان است. بعضی کارها جرقه است. یعنی یکبار می‌شود و یکبار نمی‌شود. در بهار سبز شدن درختها جریان است. فرستان انبیاء هم جریان است. منتهی چه کسی پیامبر می‌شود؟ «َبَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّه» (بحارالانوار،ج99،ص104) خدایا هرکس را می‌خواهی به او مقام بدهی زهد را شرط آن می‌کنی. امام حسین زیر سم اسب، قبول است؟ بله قبول است. مهدی جان، دربه دری قبول است؟ بله قبول است. شرط می‌کنی که باید مقاومت کنی. تو هم علم داری که اینها به شرط‌شان وفا می‌کنند.

پس بی‌خود کسی امام نمی‌شود. خداوند وقتی می‌خواهد به حضرت ابراهیم درجه بدهد بعد از هر امتحانی یک درجه به او می‌دهد. از بچه بگذر! قبول شدی. هر مقام معنوی بعد از یک آزمایش الهی است. «فَبَعْضٌ أَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ إِلَى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا»(بحارالانوار،ج99،ص104) اشاره به تاریخ حضرت آدم است که به بهشت رفت و بخاطر گندم خوردن از بهشت خارج شد. «وَ بَعْضُهُمْ حَمَلْتَهُ فِی فُلْکِک‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) اشاره به حضرت نوح است که عده‌ای را که ایمان آورده بودند به کشتی آمدند و نجات پیدا کردند و عده‌ای هم از کفار در آب غرق شدند. « وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلِیلا»(بحارالانوار،ج99،ص104) بعضی هم مثل ابراهیم امتحان‌های الهی را خوب جواب دادند. مقام خلیل الهی را گرفتند. «وَ بَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَهٍ تَکْلِیما»(بحارالانوار،ج99،ص104) بعضی هم مثل حضرت موسی که خداوند با او حرف زد و کلیم الله شد یعنی همدم و هم کلام با خدا «وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَب‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) یعنی بعضی هم بدون پدر که حضرت عیسی از مریم به دنیا آمد. چرا انبیاء آمدند؟ هر پیغمبری یک مدتی دارد چرا؟ «إِقَامَهً لِدِینِک‏» می‌خواستند قوانین خدا را بیاورند و نگذارند قانون دیگری مطرح شود. «وَ حُجَّهً عَلَى عِبَادِکَ» آمدند تا حجت بر مردم باشند. یعنی مردم بدانند که خودشان را مثل چه کسی درست کنند. «وَ لِئَلَّا یَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّه‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) انبیاء آمدند تا حق از مدار بیرون نرود. یعنی همیشه چراغ حق روشن باشد. «وَ یَغْلِبَ الْبَاطِل‏» انبیاء آمدند تا باطل مغلوب بشود. «وَ یَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَى أَهْلِهِ وَ لِئَلَّا یَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا مُنْذِرا»(بحارالانوار،ج99،ص104) خداوند انبیاء را فرستاد تا روز قیامت مردم نگویند: ما راه حق را تشخیص نمی‌دادیم. باید یک کسی را بفرستی تا راه را به ما نشان بدهد. تا ما راه را گم نکنیم.

3- دعای ندبه و پیامبر اکرم(ص)

این قسمت از دعای ندبه پاسخ نیاز بشر به هدایت انبیاء است. «إِلَى أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِیبِکَ وَ نَجِیبِک‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) قصه را به پایان بردیم تا رسیدم به حضرت محمد(ص) «سَیِّدَ مَنْ خَلَقْتَه‏» اشرف مخلوقات «وَ صَفْوَهَ مَنِ اصْطَفَیْتَهُ»(بحارالانوار،ج99،ص104) بهترین برگزیده الهی «وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیْتَه‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) با فضیلت ترین منتخبین «ُ وَ أَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَه‏» آبرومند ترین انبیاء «قَدَّمْتَهُ عَلَى أَنْبِیَائِکَ» از همه انبیاء مقدم است. «وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَیْن مِنْ عِبَادِک‏‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) پیغمبر اسلام بر جن و انس مبعوث است. «وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَکَ وَ مَغَارِبَک‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) تاریخ انبیاء را برای پیغمبر ما آوردی و پیغمبر ما را به معراج بردی. مشرق و مغرب عالم هستی را زیر پایش گذاشتی. به امام سجاد(ع) گفتند: چرا پیغمبر را به آسمان‌ها بردند؟ فرمود: برای اینکه آسمان‌ها به گرد خاک کفش پیغمبر متبرک بشود. خداوند پیغمبر را به معراج برد. «وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ»(بحارالانوار،ج99،ص104) براق وسیله‌ای است که پیغمبر را به معراج برد. «وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلَى سَمَائِک‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) پیغمبر را به آسمان‌ها بردی. البته بعضی‌ها می‌گویند: اینجا «بِرُوحِهِ»  یکی روح پیغمبر به معراج رفت. ما می‌گوییم: بشر با علم محدودش توانسته است هواپیما را به هوا بفرستد. پس خدای بشر هم انسان را بالا می‌برد. چیزی نیست. معراج جسمانی است. مثل اینکه می‌گوییم: «السلام علی الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک» یعنی سلام بر حسین(ع) و اجسادی که پیش او بوده‌اند. گاهی می‌گوییم: روح اما مراد ما از روح جسم است. «روحی له الفداء» یعنی همین جسم فدای تو بشود.

عوامل پیروزی پیغمبر «ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْب‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) یعنی دشمنان از آنها می‌ترسیدند. شاه همه چیزی داشت امام چیزی نداشت. اما از امام می‌ترسید. آدم وقتی به قلّه کوه می‌رود، کوه زیر پایش است اما باز هم می‌ترسد. «وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیل‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) یعنی پیغمبر را به فرشته‌ها امداد کردی. «ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی کِتَابِک‏»(بحارالانوار،ج99،ص104) خدایا در قرآن گفتی: پیغمبر زحمت‌ها کشید. گفت: مزد من این است. دارم از دنیا می‌روم. مزد من این است. قانونی که آورده‌ام بعد از من اهل بیت را دوست داشته باشید. در خط اهل بیت باشید. پیغمبر ما مزد نمی‌خواست. این مزد پیغمبر هست. اما فایده‌اش جیب خودمان می‌رود. اگر پلیس گفت: مزد من این است که شما رانندگان از خطی که کشیده‌ام عبور کنید. مزد به جیب راننده می‌رود. اگر معلم گفت: مزد من این است که خوب درس بخوانی. خوب درس خواندن به نفع شاگرد است.

4- دعای ندبه و جانشینی پیامبر و معرفی علی(ع)

«فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیَّامُه‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) عمر پیغمبر تمام شد. «أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِب‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) قبل از پایان عمرش علی بن ابیطالب(ع) را مطرح کرد. «صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا وَ عَلَى آلِهِمَا هَادِیا»(بحارالانوار،ج99،ص106) قرآن می‌فرماید: هر امتی باید یک رهبر داشته باشند. حالا رهبرش یا پیغمبر یا امام «فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَه‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) در غدیر خم فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ» فرمود: هرکس رهبری من را پذیرفته است قائم مقام من علی بن ابیطالب است. آنوقت یک صفحه در مورد حضرت علی(ع) شروع به صحبت کردن می‌کند. «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) یعنی خدایا هرکس علی را دوست دارد او را دوست بدار و هرکس با علی بد است او را دشمن بدار. «وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ»(بحارالانوار،ج99،ص106)هرکس علی را نصرت می‌کند او را یاری کن. «وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»(بحارالانوار،ج99،ص106) هرکس علی را خوار می‌کند او را خوار کن. می‌گوید: یا علی! من و تو از یک درخت هستیم. یا علی تو جانشین من هستی. همچنان که هارون جانشین حضرت موسی بود. یا علی علم و حکمتی که خدا به من داده پیش تو ودیعه هست. یا علی من شهر علم هستم. تو درگاه این شهر هستی. یا علی تو وصی من هستی. یا علی «لَحْمُکَ لَحْمِی‏» گوشت تو گوشت من است. «وَ دَمُکَ دَمِی‏» خون تو و خون من یکی است. «وَ سِلْمُکَ سِلْمِی‏» هرکس تو را بپذیرد من را پذیرفته است. «وَ حَرْبُکَ حَرْبِی» هرکس روی تو شمشیر بکشد روی من شمشیر کشیده است. من و تو یکی هستیم. «وَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَکَ وَ دَمَک‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) ایمان با گوشت و خون من ادغام شده است. همچنان که ایمان با گوشت و خون تو ادغام شده است. «لَا یُسْبَقُ بِقَرَابَهٍ فِی رَحِم‏» هیچ کس از من به تو نزدیک‌تر نیست. «وَ لَا بِسَابِقَهٍ فِی دِین‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) در دین هیچ کس سابقه‌اش از تو بیشتر نیست. «ٍوَ لَا یُلْحَقُ فِی مَنْقَبَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) در هیچ فضیلتی هیچ کس به پای تو نمی‌رسد. «یَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا»(بحارالانوار،ج99،ص106) پایت را جای پای رسول می‌گذاری. مو به مو دستورات من را عمل می‌کنی.

5- دعای ندبه و توجه به انحراف در مسیر امامت

حالا این همه پیغمبر مردم را جمع کرد. فرمود: من مزد نمی‌خواهم. جز پیروی از اهل بیت! «لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّه‏» (بحارالانوار،ج99،ص106) امر پیغمبر اطاعت نشد. امتثال نکردند. یعنی خطی را که پیغمبر ترسیم کرده بودند آن خط را کور کردند. امام‌ها همه هادی هستند. خط هدایت را کور کردند. «وَ الْأُمَّهُ مُصِرَّهٌ عَلَى مَقْتِهِ مُجْتَمِعَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) امت مصر بود که خط اهل بیت را کور کند. اجتماع کردند و تار و مار کردند. در خانه را آتش زدند. چند نفر قلیلی وفادار بودند. «فَقُتِلَ مَنْ قُتِل‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) همه را کشتند. «وَ سُبِیَ مَنْ سُبِی‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) بالای منبر به امیرالمومنین جسارت‌ها کردند. «وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِی‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) بچه‌های اهل بیت را تبعید کردند. این‌ها که در امامزاده‌های روستاها هستند، اینها انقلابیونی بودند که زمان خلفا از ترس جانشان بعنوان ناشناس فرار می‌کردند. «وَ جَرَى الْقَضَاءُ لَهُم‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) این همه سفارش کرده بود، اینچنین شد.

هزار و چهارصد سال است که انسان دستش از دست پدرش بیرون آمده است. انسانیت را از رهبر معصوم گرفتند. به رهبر طاغوت دادند. طاغوت هزار و چهارصد سال حاکم بود. بعد از این همه سال جمهوری اسلامی نماینده امام است. یک چیزهایی خدا به ما داد. امام زمان عادل است. نمونه‌اش را دیدیم که رهبر انقلاب عادل است. مستضعفین می‌آیند حاکم می‌شوند. بچه بسیجی‌ها را دیدم که چه طور حاکم شدند. طاغوتی‌ها فرار کردند. ترسوها شجاع شدند و شجاع‌ها ترسو شدند. یعنی آن خورشیدی که ما منتظر او هستیم شمع‌اش را در جمهوری اسلامی دیدیم. «فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ وَ إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ»(بحارالانوار،ج99،ص106) بیایید گریه کنید. بیایید ناله کنید. شما که برای تصادف ماشین و حلقه طلا و بچه و کفش و کلاه گریه می‌کنید، بیایید دور هم بنشنیم که خط معصوم و خط رهبری سالهاست که از دست انسانیت خارج شده است.

دعای ندبه یعنی جمع شویم و بگوییم: مرگ بر حکومت‌های طاغوت! دعای ندبه یعنی دعای اعتراض بر طاغوت‌های جهان و دعای انتظار و امید. منتظر حکومت حق! منتهی آدمی که منتظر مصلح است، باید خودش هم صالح باشد. کسی که منتظر تابستان است، زمستان نمی‌لرزد که چرا تابستان نیامد. بله! ما منتظر تابستان هستیم. اما زمستان باید بخاری را روشن کنیم. ما در شب منتظر روز هستیم. اما باید شب یک لامپی را هم روشن بکنیم. انتظار خشک و خالی نمی‌شود.

6- دعای ندبه و امامت صالحان و اوصاف مصلح

جمع شویم ندبه کنیم. در فکر حکومت حق باشیم. اما در فکر تلاش هم باشیم. زمینه ساز آن حکومت هم باشیم. چون حضرت مهدی که بیاید می‌گوید: یک مقدار پولت را به آن فقیر بده. شما که الآن یک پنجم نمی‌دهی، آن موقع یک سوم را هم نمی‌دهی.

«أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْن‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) حسن کجاست که حاکم باشد؟ حسین کجاست که حاکم باشد؟ «أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْن‏» چرا بچه‌های امام حسین حاکم نیستند. «صَالِحٌ بَعْدَ صَالِح‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) با اینکه همه یکی پس از دیگری صالح بودند، چرا صالح‌ها رفتند؟ «وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِق‏» چرا رهبران راستی نیستند و رهبران دروغی آمدند؟ «أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیل‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) راه خدا چرا کور شد و راه باطل وصل شد؟ «أَیْنَ الْخِیَرَهُ بَعْدَ الْخِیَرَهِ»(بحارالانوار،ج99،ص106) خوب‌های جامعه چرا مطرح نیستند؟ بعد می‌گوید: مهدی جان چرا تو نیستی؟ بعد کارنامه امام زمان را می‌گوید که بیاید چه می‌کند؟ «أَیْنَ بَقِیَّهُ اللَّهِ الَّتِی لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَهِ الْهَادِیَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) ‌ای بقیه الله چرا نیستی؟ «أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) کمر ظلم را قطع می‌کند. «أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَهِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَج‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) کجی‌ها را صاف می‌کند. «أَیْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَهِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَان‏» جور و عدوان را از روی کره زمین از بین می‌برد. «أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِض‏»(بحارالانوار،ج99،ص106) واجبات و مستحباتی که از بین رفته است را دوباره زنده می‌کند. «أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ لِإِعَادَهِ الْمِلَّهِ وَ الشَّرِیعَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) دینی که فراموش شده است را مطرح می‌کند. در کشورهای اسلام کجایش به اسلام می‌خورد؟ از اسلام چیزی جز اسم باقی مانده است؟ مثل ماشینی که تصادف کرده است و هیچ چیز از آن باقی نمانده است. اما هرکس بیاید می‌گوید: این ماشین است.

ای امام زمان کجا هستی تا بیایی اسلام واقعی را مطرح کنی؟ آنوقت می‌گوید: «أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیَاء»(بحارالانوار،ج99،ص106) ‌ای امام زمان بیا اولیائت را عزیز کن. چطور علمای ما زمان شاه در زندان بودند. بچه‌های انقلاب آمدند اینها را عزیز کردند. تو هم بیا همه انقلابیونی که در کشورها هستند، در زندان هستند، در دنیا بچه‌ها دلشان بنام حق می‌تپد. ولی طاغوت‌ها اینها را می‌گیرند و ذلیل می‌کنند. «وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاء»(بحارالانوار،ج99،ص106) بیا دشمنانت را ذلیل کن. «این طالب بدم المقتول بکربلا» (اقبال،ص297) بیا انتقام خون حسین را بگیر.

«بنفسی انت» قربانت بروم. تو نیستی اما در جامعه هستی. امام زمان(ع) فرمود: من در جامعه شما هستم و به شما دعا می‌کنم. اگر نبود امدادهایی که ما به شما می‌کنیم دولت‌های ظالم شما را قورت می‌دادند. همینطور که چند تا شیعه هستید و همه دنیا دشمن شما هستند کاری نمی‌توانند بکنند. این برکات است. می‌شود حضرت مهدی(ع) را دید؟ بله! فقط باید چشم گناه نکند. حضرت مهدی که متکبر نیست. عارش نمی‌شود پیش ما بیاید. مگر گل عارش می‌شود که پهلوی خار باشد؟ ما باید خودمان را آماده کنیم. اگر ما شیشه باشیم نور از شیشه عبور می‌کند.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment