موضوع: امام خمینی(ره)، فرمان هشت مادهای
تاریخ14 /09/64
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی وصلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
1- فرمان هشت مادهای امام
این جلسه ما بر همه جلسهها امتیازی دارد از نظر شنوندگان عزیز که در حضور جانبازان انقلاب هستیم و در حضور پرستارانی که آنها هم جانبازند به معنای واقعی افتخار میکنیم که در خدمت شما یکی دو جلسه درسهائی از قرآن را بررسی کنیم مناسبتهای زیادی پیش آمده مثلا مسئله هفته وحدت هست اینها مسئله مهم است البته من خیلی نمیخواهم که دامن بزنم چون من معلم قرآن هستم و کار من درسهائی از قرآن است ولی بخاطر اینکه مناسبتها هم لحاظ بشود با توجه به اعلامیه امام بحث این هفته ما اعلامیه هشت مادهای امام است. چند مسئله مطرح است یکی اینکه چطور شد این اعلامیه اینقدر صدا کرد بخاطر اینکه معلوم میشود که خیلی حق و ناحق شده است این در دل مردم جا باز کرد و مسئولین و مردم از این اعلامیه استقبال کردند استقبال مردم کشف میکند از اینکه حق و ناحق زیاد شده است آخر آدم از یک چیزهایی سریع چیزهای دیگری را میفهمد اگر ما توی خیابان دیدیم مغازه ساندویجی زیاد است. پی میبریم که یا توی مملکت گاز نیست یا نفت نیست یا مسکن نیست یا حوصله نیست یا گرفتار هستند که میبینی با اینکه زندگی دارد اما وقت اینکه بنشیند غذا بخورد را ندارد سرپا میخورد بخاطر اینکه کار دارد آدم از یکسری چیزها باید یکسری چیزها را بفهمد چرا استقبال شد از این اعلامیه؟ چون معلوم میشود که حق و ناحق زیاد شده است.
با توجه به اینکه امام اعلامیه هشت مادهای را صادر کرده است میخواهیم ببینیم چرا این اعلامیه در دل مردم جا باز کرد، بخاطر اینکه معلوم میشود که خیلی حق و ناحق شده است همینکه امام فریاد زد که چرا حق و ناحق شده همین در دل مردم جا باز کرد استقبال مردم از اعلامیه حضرت امام کشف میکند که حق و ناحق زیاد شده است. آدم از یک سری چیزها میسوزد و یک سری چیزها را زود میفهمد اگر ما توی خیابان که میرویم ببینیم مغازه ساندویچی زیاد است پی میبریم که یا توی مملکت گاز نیست یا نفت نیست یا حوصله نیست یا مسکن نیست و إلا اگر کسی حوصله داشته باشد خانه و زندگی هم داشته باشد که برود غذا بخرد و درست کند کنار خیابان ساندویچ نمیخورد.
این اعلامیه امام برخواسته از قرآن و حدیث است. اسم این را اعلامیه گذاشتهایم ولی واقع این است که اینها فتوای امام است. چون اینها یکسری مسائل است و اینرا هم میدانید که هر مسئلهای که فقیه میگوید ریشهاش از قرآن و حدیث است یعنی توضیح المسائل یا ریشهاش از قرآن است یا از حدیث است. حالا ما میخواهیم ریشههای این اعلامیه را بررسی کنیم.
2- معنای امنیت و اهمیت آن
امام در این اعلامیه مسئله امنیت را مطرح کرده که بیخود توی خانه کسی نریزید مردم توی خانهشان باید امنیت داشته باشند بیخود نزنید بیخود مصادره نکنید گرفتند بروید کلاه بیاورید سر نیاورید یک مقدار درباره امنیت است و من هم آیاتی که درباره امنیت است را میخواهم بررسی کنم که مردم باید آرامش داشته باشند. دو رقم امنیت داریم: معنای اَمن سکوت است یا معنای اَمن سکون است، امنیت یعنی مردم ساکن هستند یا ساکت هستند امنیت به معنای سکون است و إلا اگر به معنای سکوت باشد الان اگر یک مشت با اسلحه بریزند و بگویند ساکت همه مردم ساکت میشوند زمان شاه مردم ساکت بودند اما امنیت نداشتند.
انسان اگر خواسته باشد که بنده خدا باشد در مکان نا امن خیلی نمیتواند بنده خدا باشد «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش/3و4) باید عبادت کنند خدای این خانه کعبه را، خدای کعبهای که اینها را از گرسنگی نجات داد و از خوف و ناامنی اینها را امنیت داد، عبادت کنید بخاطر اینکه این خدا به شما امنیت داد نعمتها زیاد است «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا» (ابراهیم/34) اگر خواسته باشید نعمتها را بشمارید نمیتوانید اما در میان همه نعمتها میگوید خدا را عبادت کنید چون خدا به شما امنیت داد به مردم مکه خطاب میکند.
«مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی» (نور/55) میفرماید که بعد از خوف و ترس و دلهره و وحشت خدا به اینها امنیت داد آنوقت مردمی که در آرامش قرار گرفتند حالا دیگر «یَعْبُدُونَنِی» یعنی تا انسان امنیت نداشته باشد نمیتواند عبادت کند. مسئله گرسنگی و امنیت این خیلی مسئله مهمی است. آدم گرسنه و آدمی که در منطقه نا امن هست عبادت خدا را درست انجام نمیدهد.
3- راه نفوذ شیطان
میگویند یک شخصی هم گرسنهاش بود هم تشنه شیطان به او گفت نصف دینت را به من بده تا به تو نان بدهم گفت نمیدهم گفت پس گرسنگی بکش یک خورده دید که گرسنگی به او سخت آورد گفت خیلی خوب نصف دین من مال تو نان بده بخورم نان داد و خورد بعد تشنهاش شد باز شیطان گفت نصف دیگر دینت را به من بده که به تو آب بدهم بالاخره گفت نصف دیگر هم مال تو بعد یک خورده آب خورد گفت خدایا شکر که هم سیر شدیم هم سیراب الحمدلله شیطان گفت خدا خدا میکنی مگر تو ایمانت را به من ندادی گفت آدم گرسنه و تشنه که ایمانی ندارد که نصفش را بدهد به تو من آنوقتی که گفتم نصفش مال تو چیزی در کار نبود شکم گرسنه که چیزی سرش نمیشود حالا واقعش این است که تا مسئله گرسنگی و امنیت حل نشود عبادت خدا هم نمیشود.
4- مشخصات جامعه سالم و غیر سالم
در جامعه گاهی دود و گرد و خاک بلند میشود همه همدیگر را بد میبینند یکی به دیگری میگوید طاغوتی یکی میگوید یاقوتی همه همدیگر را بد میدانند برادرها قرآن یک آیه دارد برای بهشتیها یک آیه دارد برای جهنمیها آیه هایش را میخوانم از این آیهها میشود فهمید کی بهشتی است و کی جهنمی قرآن میفرماید «کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّهٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا» (اعراف/38) یعنی هر گروهی که وارد جهنم میشوند میگویند خدا تو را لعنت کند آنها میگویند خدا تو را لعنت کند تو نباید بیایی همه به همدیگر سرسختی میزنند.
قرآن میگوید فرم جهنمیها این است که همه به هم لعنت میکنند اگر توی جامعه دیدید که همه به هم بد میگویند این جامعه جهنمی است. اما بهشت، قرآن میفرماید: وقتی بهشتیها به هم میرسند «إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا» (واقعه/26) گفتگویی که بین بهشتیها رد و بدل میشود سلاماً سلاما است یعنی همه حرفهای برخواسته از دل خوش و رضایت میگویند اگر توی یک خانواده دیدیم که زن و شوهر و پسر و دختر بلاتشبیه و بلانسبت مثل سگ و گربه به هم میپرند این خانه خانـه جهنمی است اما اگر دیدید که توی این خانه وقتی پسر عطسه میکند پدر میگوید خیر باشد پدر عطسه میکند بچهها به او میگویند خیر باشد از یک عطسه تا مسائل دیگر پدر با بچه مشورت میکند ابراهیم پدر صد ساله است با بچهاش که سیزده ساله است مشورت میکند.
اگر در محیطی دیدیم که همه به هم میپرند خاصیت جهنمی بودن را دارند اگر هم دیدیم که همه به هم احترام میگذارند این خاصیت بهشت را دارد در جامعه نا امن همه به هم بد میگویند همه به هم نیش میزنند.
5- نمونهای از تجسم اعمال
امام خمینی فرمود چرا در حدیث میخوانیم بعضیها به قدری زبانشان دراز است که روز قیامت زبانش از دهانش بیرون میاید میافتد مثل یک طناب و مردم هی پا میگذارند روی زبانش چرا زبان کوچولو آنجا اینقدر دراز میشود؟ بخاطر اینکه اینجا زبان دراز میشود. بنده از تهران نیش میزنم به یک نفر در شیراز میگویم فلانی در شیراز عجب آدم پستی است. شروع میکنم از تهران شیرازیها را میگزم. زبانی که در اینجا اینقدر دراز شد، آنجا هم اینقدر دراز میشود. یعنی عمل من آنجا مجسم میشود. یک نفر ممکن است اینجا باشد، یک مسلمانی را در هندوستان بگزد و به مراتب از مار بدتر است. چون مار را تا پهلوی آن نروی نمیگزد اما انسان از دور هم میگزد، مار ضرر به شخص میزند نیش ضرر به شخصیت میزند.
«وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ» (نور/4) کسانی که به زنان شوهردار تهمت زنا میزنند اگر چهار شاهد عادل نیاورند قرآن میفرماید باید اینها را وسط خیابان خواباند و هشتاد تا ضربه شلاق زد. جاهایی که اسلام تعداد معین کرده میگویند حدود و جاهایی که اسلام معین نکرده است، میگوید ببین دفعه اولش است یا نه، گول خورده یا نه، عصبانی بوده، کجا بوده، گاهی یک جمله در یک جایی شلاقش کم است و در یک جای دیگر زیاد است. تنبیهات بدنی است که اسلام برای آن حد معینی معین نکرده است.
امام در این اعلامیه فرمود باید حکم خدا جاری بشود. این جوانها پایشان را دادهاند بخاطر اینکه حکم اسلام پیاده بشود. جوانی که دست داده جوانی که تا سینه تا پا فلج است این اعضای مقدسشان را چرا دادهاند بخاطر این دادهاند که حکم خدا پیاده بشود. آن وقت یک نفر بخاطر هوسرانی و دق دل بیاید به اسم انقلابی بودن آنوقت چهها کند. ما باید جواب این رزمندگان را بدهیم خدا میداند بعضی از این برادرها وقتی میخواهند لباسشان را عوض کنند وقتی میخواهند خودشان را بشورند چون خودشان نمیتوانند بروند خودشان را بشورند برادرهای پرستار اینها میآیند اینها را شستشو میدهند. چقدر اینها زجر میکشند این زجری که اینها میکشند برای اینست که حکم اسلام پیاده بشود آنوقت اگر بنا باشد که حکم اسلام پیاده نشود باید چی جواب بدهیم.
عقیل آمد نزد امیرالمومنین(ع) و گفت یک خورده پول اضافی به ما بده تو برادر ما هستی رئیس حکومت هستی و برادر باید سبیل برادرش را چرب کند تو امام علی هستی. حضرت فرمود: روز جمعه بیا روز جمعه او را برد توی نماز جمعه و نماز جمعه خوانها را نشانش داد گفت این جمعیت را میبینی؟ تو میخواهی من حق اینها را بدزدم و به تو بدهم تو که میگویی اضافه به من بده یعنی حق این امت را بدزدم. کسانی که حکم خدا را پیاده نکنند روز قیامت باید در دادگاه خدا پهلوی همین مجروحین و جانبازان انقلاب شرمنده خواهند بود ما یک مقدار باید بیشتر حواسمان را جمع کنیم میگویند پل صراط از مو باریکتر است چرا؟ چون واقعاً اینجا خط خدا خیلی ظریف است.
6- فرق تجسس با تحسس
فرق تجسس و تحسس چیست؟ تجسس یعنی هی ور برویم ببینیم فلانی عیبش چیه، یعنی کنجکاوی برای پیدا کردن نقطـه ضعف تحسس یعنی کنجکاوی برای پیدا کردن نقطه قوت ولذا حضرت یعقوب میگوید «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ» (یوسف/87) بروید تحسس کنید امت ما داشتند اهل تجسس میشدند که این پیام امام یک ترمزی بود برای این کار. خدایی که به من گفته خودت را افشا کن چطوری اجازه میدهد که دیگری را افشا کنم، هر کسی یک گناهی از خودش سراغ دارد حدیث داریم که خدا اجازه نمیدهد به مسلمان که عیبهای خودش را برای دیگران نقل کند حتی عیبهای جزئی. به ما گفتهاند که مشکلات زندگیتان را نگوئید حتی میگویند اگر با یک کسی دوست صمیمی شدی حرفهایت را نگو شاید فردا دشمن تو بشود حتی میگویند اگر با یک کسی دشمن شدی همه فحشهایت را نده ممکن است فردا دوستت بشود. ما همه هستیمان امانت است من این زبان را باید آن جایی بکار ببرم که خدا راضی است واقعش این است که ما خدا را ناظر نمیبینیم. ایمان ما ضعیف است نسبت به بعضی صحنهها که پیش میآید باید ایمانمان بیشتر باشد. حالا همین که میگویم ایمانم ضعیف است. خلاف حرف خودم باشد که میگویم خلاف خودتان را نگوئید.
میدانید چرا میگویند غیبت مثل گوشت مرده میماند؟ چون گوشت زنده را بکنی جایش پر میشود اما گوشت مرده را بکنی دیگر جایش پر نمیشود آدم که غیبت میکند آبروی طرف را میبرد آبروی طرف که رفت دیگر جایش پر نمیشود.
افشاگری مورد دارد یک جایی باید افشا کرد یک جاهایی هم نباید افشا کرد. اصل اسلام بر این است که حق افشا نداریم و جاهایی که باید افشا کنیم موارد استثنایی است. از این به بعد کسی حق ندارد که بگوید کی چکاره است جز اینکه یک شاهدی داشته باشد.
7- حفظ نظام از هر چیزی مهمتر است
چرا امام(ره) دیر این اعلامیه را داد؟ یک حدیث داریم که اگر دیدی اکثر مردم فساد دارند، حسن ظن به کسی نداشته باش. زمان سوءظن است. اما اگر دیدی که اکثر مردم خوب شدند آنجا دیگر باید آدم سوءظن به کسی نبرد. بعد از مسئله خبرگان و هجده میلیون رأی. این رأی ثابت کرد که اکثر مردم خوب هستند دیگر مسئله بنی صدر و لیبرال و اینها نیست یعنی باورمان آمد که واقعاً مردم انقلاب را دوست دارند این همه شهید دادند آمدند پای صندوق پدر و مادرهای خوب شما جوان و عزیزش را داده اما باز هم میاید پای صندوق این مردم فداکار هستند و ضمناً مسئله خانههای تیمی حل شد مسئله هروئین سازی و چاپ مجلههای منحرف کننده و خانههایی که توی آنها توطئه میشود اینها همه حل شد.
اگر دارند توی یک خانه توطئه میکنند و جمهوری اسلامی در خطر است. . . بله بی اجازه وارد شدن و خانه را محاصره کردن حرام. اما توطئه توی این خانه به مراتب خطرش از این کار بیشتر است بنابراین یکسری جاها باید محاصره بشود و باید هم بریزند و باید هم بگیرند چون حساب توطئه حساب جمهوری اسلامی است اگر جان و روح و قوام جمهوری اسلامی در خطر است و دارند توطئه برای اساس نظام میکنند اینجا به هر قیمتی که هست باید قلع و قمع بشوند و اگر بنا شد که افرادی در یک ساختمانی هستند دیوارهای بتون آرمه و هیچ چارهای ندارد و اینها بیرون نمیآیند اصولاً باید خانه را روی سر آنها خراب کرد آقا مردند، به درک، جمهوری اسلامی از جان این چند نفر عزیزتر است.
خلاصه اینکه ما نیاز به یک امنیت آبرویی داریم با توجه به اینکه آقایان و خانمها هم نباید نسبت به این امنیت آبرویی سوءاستفاده کنند که در این صورت حکم اسلام عوض میشو. مثل اینست که وقتی ما توی وطن هستیم نماز کامل است اما وقتی چهار فرسخ از وطن دور میشویم حکم اسلام عوض میشود و باید نماز را شکسته بخوانیم. افراد نباید کاری کنند که از امنیتی که اسلام و امام برای جامعه میخواهند از این امنیت سوء استفاده کنند تا یک مرتبه باز کمیته و سپاه احساس کند که توی این محله خانـه تیمی است آنوقت مجبور بشود بخاطر این دو تا خانه همه خانهها را بازدید کند. الان وضع یک وضعی است که ما توی شهر هستیم باید نمازمان را کامل بخوانیم اگر رفتیم چهار فرسخی حکم خدا عوض میشود. مگر همین امامی که توی اعلامیهاش میفرماید: تجسس نکنید. همین امام چند ماه پیش فرمود هر مسلمانی خانهها را زیر نظر بگیرد یعنی وقتی میگویند توی تهران هزار تا خانه تیمی است مثل اینست که بگویند توی یک سینی چای دو تا چای مسموم است آنوقت باید همه چایها را کنترل کنیم.
من میخواهم این اعلامیه امام را توی چند جلسه شرح بدهم چون این اعلامیه یک گروه اجرایی دارد یک افرادی هم که مظلوم هستند شکایت میکنند. یک گروه پیگیری هم دارد و من هم بعنوان یک معلم میخواهم اعلامیه امام را باز کنم و آیات و روایاتی که حول و حوش این اعلامیه است را من بعنوان یک معلم میگویم بعد اجرایی آن هم بعهده من نیست.
8- در اسلام تجسس هم داریم
همان دینی که میگوید تجسس نکنید همین دین در بعضی جاها میفرماید تجسس کنید رئیس مذهب ما پیغمبر فرمود: تجسس نکنید اما یک خانم منافق اعلامیه را توی موهای سرش قایم کرده بود از مدینه میبرد مکه که اعلامیه را ببرد حضرت فرمود یک جاسوس دارد اعلامیه را رد میکند. امام علی و عمر رفتند زن را توی راه گرفتند این زن قسم خورد که من هیچی ندارم. عمر گفت: حالا که هیچی نداری پس برو حضرت امیر فرمود وقتی این زن میگوید هیچی ندارم رسول الله میگوید چیزی دارد آنوقت اگر ما بخاطر ظاهر و اشک او را رها کنیم معلوم میشود که پیغمبر دروغ میگوید. بعد حضرت شمشیر را کشید گفت یا هر چی پنهان کردهای در بیاور و یا میزنمت. زن شمشیر را که دید موهای سرش را باز کرد اعلامیه را از لای موهای سرش بیرون آورد. یعنی اسلام دینی است که گاهی لای موهای سر زن را وارسی میکند.
اسلام میگوید اگر شما در کوچه داری میروی در خانهای باز است میشود نگاه کرد؟ نه، حق نداری، همان دینی که میگوید حق نداری نگاه توی خانه مردم کنی همان دین میگوید گاهی باید لای موهای زن را وارسی کنیم که. . . پس اینطور نیست که اگر امام اعلامیه داده برای امنیت عدهای سوء استفاده کنند بگویند حالا که امنیت هست و کسی با ما کاری ندارد هر کاری که میخواهیم توی چهار دیواری خانهمان بکنیم. اگر شایعه فاسد شد دوباره همان آش است و همان کاسه. اما الان که مردم خودشان خانههای تیمی را کشف کردند خودشان به سپاه کمک کردند به این مردم باید حسن ظن داشت و اما اگر دیگران سوء استفاده کردند ممکن است حکم خدا عوض شود.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»