ازدواج در قرآن – 1

موضوع: ازدواج در قرآن(1)
تاریخ پخش: 76/01/07

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در محضر مبارک دانشجویان عزیز در اهواز و خوزستان هستیم. به مناسبت جشنواره قرآن که در آن مسابقات حفظ و قرائت و اذان برگزار شده است، دانشجویان از سراسر کشور در اینجا جمع شده‌اند. موضوع بحث ما مسائل ازدواج در قرآن است.
1- ازدواج در قرآن
1- دلیل ازدواج: الف) دلیل طبیعی و غریزی. ب) دلیل شرعی(گناه). ج) دلیل روانی
الف) دلیل غریزی: در قرآن کریم آمده است: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (روم/21). اصلا وجود نر و ماده و زن و شوهر با هم، دلیل وجود خداوند حکیم است. کسی که این دنیا را ناشی از تصادف می‌داند، بگوید این تصادف از کجا فهمید که نر و ماده باید با هم باشند؟ !
ب) دلیل شرعی(گناه): کسانی که گناه مرتکب می‌شوند، ازدواج برایشان واجب است. اگر دیپلم یا لیسانس هم نگرفته باشند اشکال ندارد. اصل، دینداری است نه مدرک: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» )ذاریات/56(. ما باید بنده او باشیم. پدر و مادران هم خودشان را به بی خیالی نزنند. اگر دیدند فرزندشان به سمت گناه می‌رود، آنها را ازدواج دهند.
ج) دلیل روانی و روحی: «لِتَسْکُنُوا». برای پیرمرد و پیرزن مسئله شهوت مهم نیست. اما اینها به یکدیگر نیاز دارند. چون نیاز به انس و آرامش دارند، در زمان حضرت لوط(ع) چند فرشته به قیافه پسران زیبایی به خانه او وارد شدند. لاتهای محل در خانه او را زدند و گفتند: اینها را بده به ما! ؟ فرمود: گناه نکنید. این دختران من، آنها را به عقد شما در می‌آورم، ولی گناه نکنید، من آبرو دارم. مرا پیش مهمانانم شرمنده نکنید. «قالَ یا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتی‌ هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فی‌ ضَیْفی‌ أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشیدٌ» )هود/78(.
2- قرآن و روابط دختر و پسر
2- روابط دختر و پسر: نباید با هم قاطی باشند. در قرآن داریم: حضرت موسی(ع) تحت تعقیب یاران فرعون بود. موسی(ع) هم در دستگاه عامل نفوذی داشت. آمد و به او گفت: «وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدینَهِ یَسْعى‌ قالَ یا مُوسى‌ إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحینَ» )قصص/20( گفت: مردان فرعون می‌خواهند تو را به قتل برسانند. حضرت موسی(ع) هم فرار کرد، در راه عده‌ای چوپان را دید که گوسفندانشان را آب می‌دادند و دو دختر هم کنار ایستاده‌اند. به آنها گفت: «ما خَطْبُکُما» )قصص/23( اینجا چه می‌کنید؟ گفتند: «قالَتا لا نَسْقی‌ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ» )قصص/23( ما منتظر هستیم که این مردان بزغاله‌هایشان را آب بدهند، بعد ما برویم و به گوسفند‌هایمان آب بدهیم. از این می‌فهمیم که زنها هم می‌توانند در جامعه بیرون بیایند. اینها دختران حضرت شعیب(ع) بودند و می‌فهمیم که زنها هم می‌توانند کار کنند، چون آنها چوپانی می‌کردند. زن و مرد با هم باشند ولی وقتی مرد هست زنها باید حریم بگیرند. گفتند: ما به این حیوان‌ها آب نمی‌دهیم تا اینها کنار بروند. پس کار و تلاش و بیرون آمدن زن اشکال ندارد و فقط مخلوط شدنش با مردان اشکال دارد.
ما می‌توانیم این کارها را انجام دهیم. کار نشد ندارد. اینجا خوزستان است، صدام خوزستان را گرفت ولی جوانان ما با فدای جانشان اینجا را پس گرفتند. آدم مستأجر خود را نمی‌تواند بیرون کند. ولی خواستیم: قائله منافقین تمام شد، قائله بنی صدر تمام شد. قائله شاه تمام شد. چه کاری را ایرانیها خواستند که نشده است؟ ما اگر بخواهیم می‌توانیم فضای سالم ایجاد کنیم: دخترها یک سمت، پسرها هم یک سمت. در دبستان که شهوت ندارند از هم جدا هستند! در جایی که شهوت به اوج خودش می‌رسد مخلوط هستند. می‌شود از هم جدا کرد. کار مشکلی نیست. پس رابطه تا حد حرف زدن و گفتن و… باشد. البته در افراد فرق می‌کند. مثل موسیقی رادیو: شما گوش می‌کنی و شهوتت تحریک می‌شود، آن موسیقی برای تو حرام است. کسی که تحریک نمی‌شود برایش حرام نیست. گاهی برخی چهره‌ها روی قلب انسان اثر می‌گذارد. ولو پسر با پسر یا دختر با دختر. مرز مرز گناه است. چه موسیقی، چه نگاه پسر به پسر، چه نگاه دختر به دختر و چه نگاه پسر به دختر.
3- حدود اطاعت از پدر و مادر
3- مرز اطاعت از پدر و مادر؛ روایت داریم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «أَطِیعُوا آبَاءَکُمْ فِیمَا أَمَرُوکُمْ وَ لَا تُطِیعُوهُمْ فِی مَعَاصِی اللَّهِ» (المحاسن/ ج‌1/ ص‌248) برخی از پدر و مادران، بچه‌ها را منحرف می‌کنند. قرآن می‌فرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فیما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (اعراف/190-189) پدر و مادرها همین که بچه در رحم بزرگ می‌شود، با هم می‌گویند: اگر خداوند بچه صالح و خوبی به ما بدهد ما خدا را شکر می‌گوییم. همین که خدا بچه خوب به آنها داد، همین پدر و مادر بچه را مشرک می‌کنند. جوان می‌گوید: خدا پدر و مادر می‌گویند: پیش مردم بد است! خرافات عجیبی وجود دارد. یکی از دوستان تعریف می‌کرد، می‌گفت: پدرم دو سال مریض در خانه افتاده بود و هیچ کدام از همسایه‌ها برای عیادت او نمی‌آمدند! همین که مرد، صبح تا شب در خانه ما خوردند: ناهار و شام! ! ! تا چهل روز شام و ناهار می‌دادیم! رسم ما این است! رسم چیه؟ جوانها باید این خرافات را قیچی کنند. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: فرزندانتان را برای آینده تربیت کنید. آنها را مثل خودتان تربیت نکنید. پیامبر فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» (إرشاد مفید/ ج‌1/ ص‌231) قرآن و اهل بیت(علیهم‌السلام) اصل هستند. فامیل و… هرچه می‌خواهند بگویند. یک مقداری ازدواج‌ها گره خورده، به علت تفکرات خرافی. تا یکی از فامیلها می‌میرد تا شش ماه عروسی عقب می‌افتد! چرا؟ محرم و صفر دوماه عروسی ممنوع! نه آیه داریم در این مورد و نه حدیث. البته عاشورا و شهادت پیامبر و ائمه معصومین(علیهم‌السلام) باید حریم گرفت. پیغمبر(ص) فرموده: ازدواج کنید. ما می‌گوییم: نه! به احترام شما دو ماه ازدواج ممنوع است. در صورت ازدواج نکردن گناه پیش می‌آید. ببینید آقایان: اول که ماه رمضان فرا رسید آیه نازل شد: خانمها و آقایان در ماه رمضان نه شب و نه روز دست به هم دراز نکنید. ولی آنها حوصله نمی‌کردند. آیه نازل شد: من عقب نشینی می‌کنم! «عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ» )بقره/187( خدا فهمید که شما تحمل نمی‌کنید. خیلی خوب پس فقط روزها به هم دست درازی نکنید. یعنی وقتی مردم 24 ساعت تحمل نمی‌کنند خداوند از حرفش بر می‌گردد. گیر آدم‌هایی افتاده که… می‌فرماید: خیلی خوب با دهان روزه دست درازی نکن، شب طوری نیست آن وقت شما 2 ماه ازدواج کردن را ممنوع می‌کنی؟ ! اسمش ممنوع است. دراین دو ماه «ها» خیلی گناه می‌شود. برخی پدر زنها عقیده‌های غلطی دارند. یک روز جوانی پیش من آمد و گفت: خدا پدرت را بیامرزد، خیلی به گردن من حق داری. گفتم: چه حقی؟ گفت: من یک نامزدی دارم. پدر نامزدم اجازه نمی‌دهد او را ببینم! می‌گوید: خانه من جای دید و بازدید نیست. هر وقت خواست او را ببیند او را به خانه خودش ببرد! هم من و هم او می‌خواهیم همدیگر را ببینیم ولی پدر او اجازه نمی‌دهد. عروس می‌گوید: بابا می‌رود جلسه آقای قرائتی! بابا می‌گوید: خوبه برو. به اسم جلسه تو می‌آید بیرون از خانه. من او را بر می‌دارم و با هم به پارک می‌رویم. من با خودم پیش بینی می‌کردم که جلسه‌های من همه فایده‌ای داشته باشد جز این فایده را. مثلا این پدر زن خیال می‌کند تقوی دارد: نه آقا. چرا عروس و داماد برای دیدن هم باید دروغ بگویند؟ ! اطاعت از پدر و مادر مرز دارد. در مرزی که گناه نباشد. البته در همه مواقع احترام به پدر و مادر را در نظر بگیرد. گاهی برخی از دانشجویان عزیز وقتی لیسانس و… گرفتند خیلی گرد و خاک می‌کنند. بابا تو نمی‌فهمی! به پدر و مادرتان نفهم نگویید. جسارت نکنید. او نان مفت داد و شما لیسانس گرفتید. آن بچه را یادتان نرود: پدری دست بچه‌اش را گرفته بود و می‌رفتند. در بین راه معرکه گیری مردم را به خود مشغول کرده بود. بچه نمی‌توانست ببیند. پدر او را روی دوش خودش گذاشت و قد بچه بلند‌تر از پدر شد. گفت: بابا، می‌بینم و بهتر از تو می‌بینم! آخرش پدر گفت: این که تو می‌بینی دلیلش این است که من نردبان تو شده‌ام. من نان مفت دادم که تو لیسانس گرفتی. توهین نکنید. اما در عین حال ذره ذره و با لطافت باید جاهایی که پایش به زین نیست قیچی شود.
4- انتخاب همسر، آداب و شرایط آن
4- انتخاب فامیل و همسر(خانواده): گاهی برخی دخترها شکلشان خوب است. اما خانواده‌شان اصالت ندارد. اسلام می‌فرماید: این دختران مثل گل زیبایی هستند که در پهن ریشه دارند! گل قشنگ است اما ریشه‌اش در کود است. آیه داریم: «وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ» )اعراف/58( امیرالمومنین(ع) در گزینش می‌فرماید: «وَ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَهِ» (نهج‌البلاغه/نامه‌53) کسی را که می‌خواهید گزینش کنید، ببینید خانواده‌اش چگونه است. وقتی حضرت مریم سلام الله علیها زایید، آمدند گفتند: تو بی شوهر از کجا زاییدی؟ ! گفتند: «یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا» )مریم/28( پدر و مادرت آدم خوبی بودند تو چرا این کار را کردی؟ ! حضرت مریم سلام الله علیها وقتی دید مورد تهمت است به گهواره اشاره کرد. به اراده خدا، حضرت عیسی(ع) در گهواره به سخن در آمد. فرمود: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی‌ نَبِیًّا» (مریم/30)
مردم اهل خانواده را در نظر می‌گیرند. خانواده خیلی مهم است. البته منظور، خانواده‌های پولدار نیستند. بیشتر خانواده‌های اصیل بی بضاعت هستند.
پیشنهاد ازدواج از طرف مرد است. اما در یک قاعده‌ای اگر پیشنهاد از طرف دختر هم باشد طوری نیست. قرآن می‌فرماید: حضرت شعیب(ع) پدر زن موسی به موسی(ع) فرمود: می‌خواهی یکی از دخترانم را به تو بدهم؟ یعنی اگر دامادی مثل موسی(ع) بود، اشکال ندارد که آدم به او پیشنهاد ازدواج هم بدهد. اما برخی داماد‌ها سست هستند.
عدالت، تقوی باید در داماد باشد. اگر داماد پول ندارد می‌تواند بگوید: من عروس را تا دیپلم درس می‌دهم. در یک ازدواج وقتی پیامبر اکرم(ص) از داماد پرسید: چی داری؟ گفت: هیچی هیچی! فرمود: قرآن بلدی؟ گفت: بله. فرمود: پس به خانمت قرآن بیاموز. حاضر شد مهریه علمی باشد. مهریه علمی هم اشکالی ندارد(طبق آن روایت)
موسی(ع) پول نداشت. فرمود: دخترت را می‌گیرم. 8 سال چوپانی می‌کنم اگر هم خواستی 10 سال. در احادیث و قرآن داریم که به جای پول می‌شود از خدمات علمی و عملی استفاده کرد.
در انتخاب همسر، زیبایی، ثروت و ایمان شرط است. حدیث داریم: کسی که فقط به خاطر زیبایی و پول با کسی ازدواج کند، خداوند هر دو را از او می‌گیرد. یعنی او را ناکام می‌کند. نه اینکه پول و زیبایی بد هستند، هردو خوب هستند. حدیث داریم آدم‌های زیبا گرایش به حق آنها نزدیک است. اگر دو پیش نماز هیچ فرقی(علم و تقوی و سیادت) با هم نداشته باشند، هر کدام زیباتر است او باید پیش نماز شود. یعنی زیبایی حرف آخر را می‌زند. ما راجع به زیبایی یک چیزهایی داریم. اما اصل مکتب است. قرآن می‌فرماید: «وَ لَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ» (بقره/221). مکتب را نگاه کنید. از 12 امام ما، مادر 6 امام ما کنیز هستند! یعنی چه؟ ! یعنی لازم نیست خانواده نامدار باشد. یعنی کمال دارد، پز ندارد.
5- مهریه
5- مهریه: آیا مهریه نرخ خانم است؟ ! به مهریه «صداق» هم می‌گویند. « صداق» از «صدق» است. « صدق» یعنی راست گفتن. « صداق» یعنی علامت اینکه داماد راست می‌گوید. چون داماد می‌آید سراغ عروس، عروس نمی‌داندکه او عیاش است یا…! می‌گوید: فلان قدر بده. اگر داماد داد عروس می‌فهمد که او راست می‌گوید. عده‌ای در زمان پیغمبر(ص) دقیقه به دقیقه مزاحم حضرت می‌شدند. آیه نازل شد: هرکس با پیامبر(ص) سخنی دارد، صدقه بدهد و بعد به سراغ او بیاید. تا گفتند: پول بدهید و سؤال کنید، گفتند: نه بابا، غرض ما فقط عرض سلام بود. «أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ» (مجادله/13) ترسیدید یک درهم صدقه بدهید و پیش پیامبر(ص) بروید؟ شما برای صحبتهای پیغمبر اکرم(ص) یک درهم هم ارزش قایل نیستید! جوان هست وقتی پای صحبتهای من می‌نشیند و عاشق می‌شود. می‌گوید: من می‌توانم طلبه شوم؟ می‌گویم: بله. می‌گوید: چه طوری؟ می‌گویم: به نهضت سواد آموزی زنگ بزن تا بگویم. حال اینکه تلفن کند، ندارد: این پیداست که همان جا عاشق شده بود. خیلی عروس و داماد‌ها در خیابان، سینما و جلوی در دبیرستان عاشق می‌شوند. زن و مرد همدیگر را برای یکبار مصرف می‌خواهند! برای شهوت می‌خواهند! اصالت ندارند. مهریه « صداق» نشان دهنده صداقت مرد است. یک آیه در قرآن در مورد پدر زن است. حضرت شعیب(ع) موسی(ع) فرمود: «وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ» )قصص/27( من تصمیم ندارم تو به مشقت بیفتی. هر طور که می‌توانی انجام بده. اگر داماد خوب بود، آسان بگیرید.
آقایان ازدواج معما شده است! تهاجم فرهنگی و آسیب پذیری از شهوت است. (البته بخش عظیمی از آن). ازدواج را باید آسان جلوه داد. من کاره‌ای نیستم. ولی به عنوان یک معلم که می‌توانم نظر بدهم: به اعتقاد بنده تمام پول تهاجم فرهنگی را باید به مصرف وام ازدواج در آورد. و افرادی را هم برای حج عمره وام داد. چون عده‌ای به علت اشتغال و کار وقت دارند. باید اینها را به عمره برد. در این چند روز یک فرد دانشمند برای آنها صحبت کند. با اینکار، افراد 180 درجه عوض می‌شوند. (اتفاق افتاده است.) حدیث داریم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ» (کافی/ج‌5/ ص‌328) هر کس ازدواج کند نصف دینش حفظ شده است. 50 درصد بیمه است. 50 درصد آسیب پذیری و گناه‌ها به خاطر نداشتن همسر است. مهریه هم در حد توان باید پرداخت.
من ازدواج دخترهای خودم را گفته‌ام. باز می‌گویم: بنده پسر ندارم و فقط دختر دارم. و تربیت یک دختر مساوی است با 7 پسر. در عمرم هم دعا نکرده‌ام که خدا به من پسر بدهد. آخر پسر چه گلی به سر پدر و مادر زده که دختر نزده است؟ ! پیغمبر(ص) یک دختر داشت و… دامادهای من یکی طلبه بود و یکی هم دانشجو. هر دو هم بی پول. منتهی اصل دار، ریشه دار و تا 2 پشت آنها را می‌شناختم. بله برون ما چند دقیقه طول کشید. 14 سکه که در آن زمان سکه 3 هزار تومان بود. و یک حج که آن زمان 20 هزار تومان بود. عقد در خانه خودمان و بدون تالار. و لباس عروسی که برای دخترم گرفتم تا حالا 11 عروس دیگر هم آن را پوشیده‌اند. ازدواج را آسان کنیم. 40-30 نفر دعوت شدند و غذا چلوکباب کوبیده بود. زنان می‌خواستند تمبک بزنند. گفتم: بابا من آخوندم! بالاخره یک قابلمه دولا کردند و زدند. و دایره و تمبک هم در عروسی طوری نیست. عروس هم که بردند بوق نزدیم. باطل هم نشد. در عوض خداوند لطف فرمود که دو دامادم درسشان را ادامه دادند. یکی روحانی شد و دیگری پزشک متخصص. و خانه هم ندارند.
ستاد ازدواج لازم است. قرآن می‌فرماید: «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها» (نساء/85) هرکس وساطت خیر بکند دو برابر اجر دارد. و حدیث داریم: هیچ دلالی بهتر و ثوابش بیشتر از ثواب دلالی ازدواج نیست. و هیچ وامی بهتر از وام ازدواج نیست. ازدواج اولین راه است. کارهای دیگر در مراحل بعد. اگر کسی گفت: ما فعلا مهریه را اینقدر می‌گوییم. کی می‌ده، کی می‌گیره؟ ! اول سوره مائده داریم: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» )مائده/1( به عقدت وفا کن. عقد یعنی گره. می‌گویند: عقد بستند یعنی گره بستند. حدیث داریم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «لَا دِینَ لِمَنْ لَا عَهْدَ لَهُ» (النوادر راوندی/ص‌5) دینی که در آن به عهد وفا نشود(عهد نداشته باشد) دین نیست. حدیث داریم: اگر کسی گفت: مهریه را بنویسید کی داد، کی گرفت؟ ! هر دفعه پهلوی خانم می‌رود مثل این است که زنا می‌کند؟ ! جدی بگیریم. خداوند مقام معظم رهبری را حفظ کند. اگر کسی مهریه‌اش بیش از 14 سکه باشد، ایشان عقدشان را نمی‌خوانند. شروع زندگی با دروغ! به هم راست بگوییم. بعضی خانم‌ها هم دروغ می‌گویند: این خانم آشپز ماهری است. البته هنرمند است. می‌رود در قابلمه پلو درست کند، 3 رقم غذا می‌شود! زیرش سوخته! وسطش شور است و بالایش نپخته می‌شود!
مگر نمی‌شود بی دروغ زندگی کرد. ما داریم افرادی را که بی دروغ زندگی می‌کنند، ما داریم افرادی که ولخرجی نمی‌کنند. ما داریم جوانی را که نگاه نمی‌کند. ما داریم کارمندی را که رشوه نمی‌گیرد. ما داریم افرادی را که پارتی بازی نمی‌کنند.
6- ازدواج و هدفداری در آمیزش جنسی
6- آمیزش جنسی: ما باید از همه کارهایمان هدف داشته باشیم. یعنی فقط با دید شهوت نگاه نکنیم. قرآن می‌فرماید: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ» )بقره/223( زن و شوهر، شما از همدیگر هستید. عروس و داماد از هم استفاده جنسی بکنید. بعد می‌فرماید: خیال نکنید مرغ و خروس هستید! آدم هستید. «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» : شما از این کارتان هدفی داشته باشید و ذخیره‌ای برای آخرتتان پیش بفرستید. مواظب قیامت هم باشید. یعنی یک عبد صالح تربیت کنید. یعنی آمیزش جنسی شما هم باید هرفدار باشد. وقتی آب به صورتت می‌ریزی قصد وضو کن. وقتی می‌نشینی رو به قبله بنشین. اگر می‌خواهی پیراهنی برای خانمت بخری عید غدیر خم بخر. تا او عشقش به امام علی(ع) زیاد شود. حدیث داریم: میوه نوبر را روز جمعه بخرید. تا بچه‌ها منتظر روز جمعه شوند. کفش را در راه نماز جمعه بخرید تا بچه‌ها از نماز جمعه خاطره خوش داشته باشند. نمایشگاه کتاب در نماز جمعه باشند. ورزش بعد از نماز جمعه باشد. امام جمعه بگوید: پروردگارا بازیهای بین المللی شروع می‌شود. خداوندا یک مرتبه دیگر پرچم جمهوری اسلامی را با دست این عزیزان بالا ببر. اول امام جمعه دعا کند و بعد آنها بازی کنند. همه کارهای ما باید رنگ الهی داشته باشد. «صِبْغَه» یعنی رنگ. «صباغ» یعنی رنگرز. «صِبْغَهَ اللَّهِ» (بقره/138) یعنی رنگ الهی. امام(ره) وقتی غذا میل می‌کرد، نمی‌گفت: بفرما، می‌فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ» فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ»، «الله» دارد. حتی گوسـفندی که در فلان کشور مثلا در چین و آلمان ذبح می‌شود باید رنگ الـهی داشته باشد. یعنی هنگام ذبح آنها باید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» گفته شود. چون در آینده سلولهای یک موحد را تشکیل می‌دهد. آن وقت عروسی‌ها همه‌اش غربی است! کادو که می‌بریم کادوی مفید ببریم. دسته گل و… بدرد عروس و داماد نمی‌خورد. می‌گویند: آدم در عمرش یک بار عروس می‌شود! خب یکبار عروس می‌شود، مگر باید در این یکبار خودش را بکشد؟ !
خداوند آیت الله العظمی گلپایگانی را بیامرزد. من رفتم پیش ایشان. ما آخوندها برای گذاشتن عمامه جشن می‌گیریم. به ایشان گفتم: من پول ندارم می‌توانم از سهم امام استفاده کنم و جشن بگیرم؟ ایشان گفتند: مگر من که جشن نگرفتم ملا نشدم؟ ! جشن خوب است اما نه به قیمت اینکه شما از سهم امام خرج کنید.
ازدواج را آسان کنیم. عقیده‌ام را تکرار می‌کنم: تمام بودجه تهاجم فرهنگی به جای چمن و استخر و پینگ پنگ و شطرنج، همه‌اش یکجا خرج ازدواج شود. اتاقهای 30-20 متری بسازیم. عروس و داماد در آن زندگی کنند (دانشجو) و این مشکل حل می‌شود. یک پیشنهادی هم خدمت مقام معظم رهبری دادیم: که هر سربازی عقد بسته باشد پستش در شهر خودش باشد. مادر برای اینکه فراق پسرش را نکشد زود یک دختر پیدا می‌کند و آنها را عقد می‌کند. یک پولی به جیب ارتش و سپاه می‌رود (از لحاظ تغذیه) دوم: یک میلیون ازدواج راه می‌افتد. ما بیاییم ازدواج را آسان می‌کنیم و با اینکار50 درصد جامعه را از گناه و آلودگی بیمه کنیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment