احکام، اخلاق، عقاید -23

موضوع: احکام، اخلاق، عقاید -23
تاریخ پخش: 28/4/61

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

«الحمد لله رب العالمین و صلی اللّه علی سیدنا محمّد و علی اهل بیته و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین»

در ماه شریف رمضان هستیم، یکی از مسائلی را که باید همه ما به آن توجه داشته باشیم، مسئله‌ی توبه است. امروزمی خواهم مقداری درباره‌ی این که توبه چیست؟ از چه باید توبه کرد؟ چگونه باید توبه کرد؟ معنای توبه؟ توبه فردی؟ توبه اجتماع؟ قدری درباره‌ی این‌ها صحبت کنم.
1- توبه اول از جانب خداست
اول معنای توبه: توبه به معنای برگشتن است. آدم یک کار خلافی می‌کند، بعد توبه می‌کند، یعنی از کار خلافش بر می‌گردد. منتها هر وقت انسان بخواهد توبه کند، قبل از آن که انسان توبه کند، دوبار خدا توبه می‌کند. یعنی هر توبه‌ی انسان، در کنارش دوبار توبه از طرف خداست. فرض کنید یک نفر گناهکار می‌خواهد توبه کند، اول خدا توبه می‌کند، یعنی خدا لطفش را به این برمی گرداند که این توجه پیدا می‌کند و متوجه می‌شود که آدم بدی است و کارش بد است. پس همین که اول انسان توجه به بدی کار پیدا می‌کند، این توجه لطفی از طرف خدا است. پس اگر اول خدا توبه نکند، من توجه به نقص پیدا نمی‌کنم، بعد که متوجه شدم، آن وقت من توبه می‌کنم. بعد که من توبه کردم، دو مرتبه خدا توبه می‌کند، یعنی الطافش را که از من قطع کرده بود، بعد از توبه به من برمی گرداند، پس دو بر گشت از سوی خداست. اول برگشت لطف خدا به من که من متوجه کار خلاف خودم شدم، دوم برگشت من از عمل زشت خویش. سوم: برگشت خدا به این صورت که لطف به من می‌کند و توبه‌ی مرا قبول می‌کند. لذا در قرآن می‌فرماید: «تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا»(توبه/118) یعنی خدا لطفش را به این‌ها برگرداند تا بلکه این‌ها توبه کنند. یعنی تا خدا به ما لطف نکند، توفیق توبه حاصل نمی‌شود. خلاصه اینکه توبه کردن نیاز به این دارد که خداوند به ما لطف بکند. افرادی که خدا لطفش را از ایشان برداشته است، حتی در خطرناک ترین کارها توجه به این که از این روش برگردند، ندارند.
2- توبه هم شامل فرد می‌شود و هم جامعه
توبه دو نوع است: توبه فرد و توبه جامعه. گاهی یک جامعه توبه می‌کند که قرآن می‌گوید «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد/11) خداوند سرنوشت ملت‌ها را تغییر نمی‌دهد تا اینکه خود مردم توبه کنند. یعنی امت ترسو توبه می‌کنند، امت شجاع می‌شوند. خدا هم رژیم شاهنشاهی را جمهوری اسلامی می‌کند. امت بخیل امت سخی می‌شود، و خداوند لطفش را مدد غیبی می‌کند. جوان از کنار منقل تریاک پای منبر می‌رود، آن وقت مدد غیبی شامل حالش می‌شود. گاهی یک امت مسیر خودشان را عوض می‌کنند و گاهی فرد مسیر خودش را عوض می‌کند. پس برگشت هم شامل فرد می‌شود و هم شامل جامعه و فعلاً بحث ما در توبه‌ی فرد است. چون بحمدالله جامعه ما توبه کرده است. 11میلیون به بنی صدر رأی می‌دهند، بنی صدر کج می‌شود، مردم رأیشان را پس می‌گیرند، این خودش توبه است. یعنی او از مسیر حق برمی گردد و مردم هم از انتخاب باطل برمی گردند. در ایران هر خطی به غیر از اسلام خواسته که در آن حکومت کند، بحمدالله زود با لطف خدا مردم برگشته اند.
اما درباره توبه فردی صحبت کنم. درباره‌ی توبه قرآن می‌فرماید: «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّه»(زمر/53)‌ ای بندگان من که اسراف بر نفستان کردید و ظلم به نفس کردید. (قرآن روی نفس زیاد تکیه می‌کند) «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّه»(زمر/53) یعنی به خودشان ظلم کردند. «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ»(بقره/16) ‌ای بندگان که بر خود اسراف کردید «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّه» از رحمت خدا مأیوس نشوید. از این مطلب یک لطیفه‌ای را استفاده کنیم. خدا به بندگانی که «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» به خودشان ظلم کردند و انواع گناهان را انجام دادند، باز هم «یا عِبادِیَ» بنده‌ی من می‌گوید. یعنی با این که این بنده گناه کرده است، ولی باز خدا می‌گوید: «‌ای بنده من» شما پدر و مادری را در نظر بگیرید که یک بچه خوشگل دارند. همین که بچه زیباست، مادر می‌گوید: «بچه‌ی من» پدر می‌گوید: «بچه‌ی من» اما اگر این بچه کثیف شد، می‌گوید: «پاشو بچه‌ات را ببر بیرون» تا حالا بچه‌ی من بود، اما حالا بچه‌ی تو می‌شود. اما خدا این طور نیست. خدا به حضرت ابراهیم می‌گوید «عبدی» به افراد مجرم هم می‌گوید: «یا عِبادِیَ» یعنی خلاصه انسان هر چه هم خلاف بکند، خدا باز به او بنده من می‌گوید و نمی‌گوید حالا که خلاف کردی برو گم شو.
‌3- نا امیدی از رحمت خدا بزرگترین گناه
ای کسانی که بر خود اسراف کردید «لا تَقْنَطُوا» یعنی از رحمت خدا مأیوس نشوید. یعنی نگویید: دیگر خدا ما را نمی‌بخشد.
می‌گویند شخصی پرده کعبه را گرفته بود و می‌گفت: ‌ای خدا مرا بیامرز. بعد می‌گفت: هرچند که می‌دانم نمی‌آمرزی. یک نفر به او رسید و گفت: این چه جمله‌ای است؟ گفت من جزء آن کسانی بودم که کربلا رفتم تا امام حسین را بکشم. گناهم این قدر سنگین است، جزء لشکر یزید بودم، حالا می‌گویم: خدایا مرا بیامرزد، ولی یاد گناهم که می‌افتم می‌دانم که خدا نمی‌آمرزد. بعد آن مرد خدا به او فرمود: همین که می‌گویی خدایا نمی‌آمرزی و ازرحمت خدا مأیوس هستی، یأس تو از شرکت تو در لشکر یزید بدتر است و لذا همه افرادی که گناهان کبیره را می‌شمرند، یکی از گناهان کبیره یأس از رحمت خداست. یعنی آدم بگوید خدا دیگر مرا نمی‌بخشد، ما دیگر پیش خدا روسیاه هستیم. البته خوب است که انسان بگوید پیش خدا روسیاه هستم، اما نه اینکه معنایش این باشد که خدا دیگر مرا نمی‌بخشد. از رحمت خدا مأیوس نشوید که یأس از گناهان کبیره است. اگر انسان صد گناه بکند، ولی بعد مأیوس بشود که خدا مرا نمی‌بخشد، گناه یأسش از صد گناه دیگرش بیش‌تر است. مثل نقل قول است که اگر آدم یک گناهی را در خفا انجام دهد، بعد که بیرون آمد، بگوید: می‌دانی یا نه؟ ما فلان وقت فلان گناه را کردیم. گفتن گناه از خود گناه بدتر است. چون «تَشیعَ الْفاحِشَهُ»(نور/19) با زبان و بیانش گناه را در جامعه شایع می‌کند. شیوع گناه، گناه کبیره است. شاید خود گناه، گناه صغیره و کوچک بوده است، اما نقل آن گناه بزرگ است. مثل این که من به طور طبیعی که حرف می‌زنم تا صد متر صدای من می‌رود، اما با بلندگو تا هزار متر می‌رود. یعنی یک بلندگو 9 برابر صدای من را بیش‌تر می‌کند. نقل گناه هم همین طور است.
4- توبه عمل واجب است و باید تغییر ایجاد کند
آیا توبه واجب یامستحب است؟ توبه واجب است. خداوند امر کرده است که: «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً»(تحریم/8) یعنی توبه کنید و برگردید، این راه مستقیم است. اگر کج شدید، زود برگردید. چند روزی در خط مستقیم می‌روی و باز کج می‌شوی، دوباره برگرد. مدام برگردید و این را خدا «أَوَّاب» می‌گوید و از چنین کسانی تعریف می‌کند و می‌فرماید: «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»(ص/30) خوب بنده‌ای است برای این که اواب است. یعنی هر چه کج می‌شود دومرتبه بر می‌گردد. بعضی خیال می‌کنند که توبه متعلق به ساعت آخر عمر است و لذا می‌گویند: می‌دانیم که عمر ما در خط مستقیم نیست، اما بگذار خوشی هایمان را بکنیم، آخر عمر که پیر شدیم، زود بر می‌گردیم. یک چنین مثلثی در ذهنشان است که می‌گوید من راه مستقیم را می‌دانم، که مثلاً این راه مستقیم است، اما بگذار در اول جوانیم گناهم را انجام بدهم، وقتی گناهم را کردم، پیر که شدم، زود برمی گردم و در آخر عمرم آدم خوبی می‌شوم. یک چنین فکری دارند و این مثلث دو سه اشکال هندسی دارد. 1- اول اینکه شما که کج شدی، بالا نمی‌روی و مدام پایین می‌آیی. 2- دوم اینکه در مثلث آخر این خط معلوم است و دو سه سانت به آخر مانده برمی گردی، آما آخر عمر شما که معلوم نیست. شما مثلاً می‌دانی که چهل سال زنده هستی؟ آخر عمر آدم معلوم نیست، اما آخر این خط معلوم است.
من درباره‌ی توبه چند تا روایت ناب دارم که اگر حوصله کنید برایتان می‌خوانم. قال رسول اللّه(ص): «أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ»(بحارالأنوار، ج‏6، ص‏35) می‌دانید چه کسی توبه کرده است؟ مثلاً بعضی‌ها خیال می‌کنند که دیگر صورتشان را اسلامی بکنند و ظاهر کارشان را که درست کنند، توبه کرده اند. البته ظاهر را هم باید درست کرد، اما توبه حقیقی این است که: «أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ فَقَالُوا اللَّهُمَّ لَا»، «قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» یعنی اگر انسان توبه بکند، ولی دشمنان را راضی نکند، توبه‌اش درست نیست. کسی که توبه کرد باید دشمن را راضی کند. پول من را دزدیده است، توبه کرده است، باید پول من را بدهد. اگر به من سیلی زدی، توبه کردی، باید بیایی و از من عذرخواهی کنی. آبروی مرا ریختی، باید بروی و به خاطر آبروی من، اعاده حیثیت کنی. «مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» اگر کسی توبه کند «وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ» توبه باید در ظاهرش هم ظهور پیدا باشد. اگر توبه کردی، این لباس را دیگر نپوش. نمی‌شود کسی بگوید من توبه کردم و هنوز مثلاً فرض کنید حلقه‌ی طلایش در دستش باشد. زنجیر طلایش به گردنش و لباس‌های فلانش بر تنش باشد. «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» حدیث داریم کسی که توبه کند «وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ» رفقا را باید رها کند. توبه باید اثرش این باشد، در جامعه با کسانی که رابطه دارند، قطع رابطه کند. این را توبه می‌گویند. اگر کسی توبه کند و مجلسش را عوض نکند، توبه‌اش پذیرفته نیست. عروسی دختر اولش در زمان طاغوت با عروسی دختر دومش در جمهوری اسلامی باید فرق داشته باشد. انتخاب دامادش با انتخاب دامادش در این سیستم باید فرق داشته باشد. «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» حتی توبه باید در لحاف و رختخواب و متکایش دیده شود.
در کتاب ابتدایی، وقتی می‌خواستند حرف لام را درس بدهند، سارا بود و بازار بود و پول و لباس بود. این یک جامعه‌ی مصرفی بود، کتاب آموزش فارسی‌اش هم هیمن طور بود. اما حالا که می‌خواهند فارسی درس بدهند، در کتاب نوشته است: «سلمان رسول خدا را دوست داشت» لام لباس و لام پول، لام سلمان و لام رسول شد. معنای توبه این است که کتاب‌ها هم باید توبه کنند، خودکارها هم باید توبه کنند. آن زمان چه چیزهایی بر متکاها بود؟ معشوقی بود که جام شرابی را با صد کرشمه دست عاشق می‌داد، معشوق بود و جام شراب بود و کرشمه، عکس‌هایی که به متکاها بود این‌ها بود. مجسمه‌ها در دکورها چه بود؟ اگر کسی توبه می‌کند باید در در و دیوارش هم پیدا باشد.
به شتری گفتند: کجا بودی؟ گفت: حمام بودم، گفتند: پس چرا اینقدر پهن به پایت چسبیده است؟ «إن الظاهر عنوان الباطن»(بحارالأنوار، ج‏70، ص‏278) «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ خُلُقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» پیغمبر فرمود: کسی که توبه می‌کند ولی «وَ لَمْ یُغَیِّرْ خُلُقَهُ» و در اخلاقش تغییر ایجاد نکند، توبه‌اش پذیرفته نیست. قیافه‌اش حزب اللهی است ولی همان فحش‌ها و بد اخلاقی هایش در خانه هست، چادر سیاه سر می‌کند اما همان بداخلاقی را در خانه دارد «وَ نِیَّتَهُ» نیتش هم خوب نیست. زمان شاه که بازار می‌رفت، می‌خواست کلاه برداری کند، حالا هم می‌گوید: ‌ای خدا دو تا مشتری خر برسان. من دیدم یک بازاری را که می‌خواست بازار برود دم در خانه‌اش می‌گفت: خدایا! یک مشتری خر برسان، گفتم: چرا این طور می‌گویی؟ گفت: اگر مشتری آگاه باشد من نمی‌توانم کلاه سرش بگذارم، این توبه نکرده است. حتی اگر نماز جمعه هم برود.
اینرا هم باید به شما بگویم که اگر یک کسی در قیافه حزب اللهی گناه بکند، عذابش دو برابر است. چون هر چه انسان قیافه‌اش حزب اللهی‌تر باشد گناهش سنگین‌تر است. خدا به زن‌های پیغمبر می‌گوید: چون شما زن پیغمبرید، اگر گناه کنید عذابتان دو برابر است. «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» کسی که توبه کند و دل و دستش باز نشود، توبه کننده نیست. در فارسی هم می‌گویند: فلانی دست و دلش باز است. اگر کسی توبه کرد باید دست و دلش را هم باز کند. من ده سال پیش از این افطاری نمی‌دادم، حالا هم افطاری نمی‌دهم. ده سال پیش از این چه بود؟ حالا هم همین طور است.
5- توبه کننده آرزوی دراز ندارد
«وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» کسی که توبه کند ولی هنوز آرزویش آرزوهای طول و دراز باشد، توبه کننده نیست. بعضی‌ها خواب‌هایی می‌بینند، می‌گویند نمی‌دانم فرض کنید این کار را خوب انجام بدهم، بعد در این شهر خودم را کاندیدا کنم. بعد نمی‌دانم چه کنم. . . نشسته و یک خواب‌هایی می‌بیند که اگر فلان کنم و فلان طور بشود و. . .
می‌گویند ملا نصرالدین، یک روز داشت می‌رفت و دامنش را زیر آسمان گرفته بود. گفتند: چرا چنین کردی؟ گفت شنیدم که بعضی از پرنده‌ها در هوا تخم می‌اندازند و من هم می‌خواهم تخمش را بگیرم. گفتند: چه آرزوی درازی! گفت: نه! آرزوی درازی نیست. من به خانمم گفتم: آب را جوش بیاورد تا من تخم مرغ را بیاورم.
در عالم خیال، بسیاری از افرادی که بخیل هستند، چون آرزوهای دراز دارند، همینکه به ایشان می‌گویند: کمی از مالت را در راه خدا بده، می‌گوید: پیری دارم، کوری دارم، عیالوارم، روزمبادا دارم. از ترس روز مبادا هشتاد سال گداست. یعنی هشتاد سال نمی‌خورد که نکند یک روزی نتواند بخورد. اگر کسی توبه کند ولی آرزوهای طولانی داشته باشد «وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ» زبانش را حفظ نکند «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَدَنِهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» اگر کسی توبه کند و در مصرف کم نگذارد، این هم توبه‌اش درست نیست. آدمی هست مشهد و مکه و عمره می‌رود، اما زندگی و مصرفش با زمان شاه فرق نمی‌کند، زمان شاه چند رقم میوه می‌خرید، هنوز هم همان چند رقم میوه را با هر قیمتی که هست، می‌خرد. هیچ در مصرف کم نمی‌گذارد.
آقا پس چه کسی توبه‌اش واقعی است؟ می‌فرماید: «إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِبُ» اگر همه‌ی این‌ها با هم بود، این توبه است. پس توبه به این نیست که ما ماه رمضان یک قیافه خوبی بگیریم «وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ» اگر کسی توبه کند و عبادتش زیاد نشود، توبه‌اش درست نیست. مثلاً ده سال پیش بنده نمازم 5 دقیقه طول می‌کشیده، حالا هم 5 دقیقه طول می‌کشد، عبادت زیاد نمی‌شود. اگر کسی توبه کند و دشمنش را راضی نکند، اگر توبه کند و در فرم و لباسش اثری نکند، اگر کسی توبه کند و دوستانش را عوض نکند، اگر کسی توبه کند و مجلسش را عوض نکند، توبه‌اش درست نیست. گاهی ما در اداره‌ها می‌رویم که نماز بخوانیم، می‌گویند: آقای قرائتی، این جا یک زمانی، مثلاً عیاشخانه بوده است. بعضی از ساختمان‌های مهم، جاهایی بوده که مثلا برای یک سری تفریحات استفاده می‌شده است. من همان جا می‌گویم: نکند روز قیامت بگوییم کاش ما این ساختمان بودیم! چون این ساختمان با چیزهایی که در آن می‌آید عوض می‌شود و اما چیزهایی که در فکر ما می‌آید، عوض نشده است. علی‌ای حال توبه مشکل است.
6- توبه در آیات قرآن
قرآن آیاتی درباره‌ی توبه دارد و در کنار هر آیه توبه یک چیزی گفته است. مثلاً یک جا می‌فرماید: «فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَح»(مائده/39) توبه در کنارش باید اصلاح باشد. یعنی اگر فساد کردی و الان توبه کردی، باید به جای فساد، اصلاح کنی. «مَنْ تابَ وَ آمَن»(مریم/60) توبه و ایمان در کنار هم آمده است. «إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دینَهُمْ لِلَّهِ»(نساء/146) نمی‌گوید: فقط توبه، بلکه می‌گوید: هم توبه و هم اصلاح و هم به دامن لطف خدا چنگ زدن و هم شرک زدایی باید باشد. «فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ»(توبه/5) توبه کنند و نماز بخوانند و زکات بدهند. «الاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا»(بقره/160) توبه کرده است، باید اصلاح کند و آن چیزهایی هم که سابق کتمان کرده است، حالا افشاگری کند. «تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبیلَکَ»(غافر/7) توبه کنند و راه حق را بروند. خلاصه این که خداوند در قرآن چندین مرتبه توبه را مطرح کرده است و در کنار هر کدام یک سری مسائل فقهی را مطرح کرده است. گفته است: توبه و نماز، توبه و زکات، توبه و پیروی از خط خدا، توبه و افشاگری، توبه و عمل صالح و توبه و اصلاح و در کنار هر «تابُوا» یک شرطی هم هست. این بحث نظیر بحثی است که چند ماه پیش داشتیم و گفتم کخ که قرآن در کنار هر «کُلُوا» یک قیدی دارد. یک جا می‌گوید: «وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ»(مائده/88) بخورید و اهل تقوا هم باشید. «فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا»(حج/28) بخورید و به دیگران هم بدهید. «کلوا و انفقوا» «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا»(اعراف/31) همین طور که در کنار هر «کُلُوا» یک قیدی مطرح شده است، در کنار هر توبه هم شرطی هست. حالا یک عکس العملی هم مردم باید در مقابل تائب داشته باشند. بعضی از مردم می‌گویند: آقا این شخص را با این قیافه می‌بینی؟ این زمان شاه نمی‌دانی چه می‌کرد؟ درست است که زمان شاه خیلی بد بود، اما حالا که توبه کرده است باید دوستش داشته باشید. جامعه در مقابل آدم‌هایی که در خط آمدند چه وظیفه‌ای دارد؟ آخر می‌بینید ماه رمضان بعضی از حاج خانم‌های مسجدی به بعضی از دختران دبیرستانی، عروس‌ها و این‌هایی که کم‌تر به مسجد می‌روند و مثلاً شب بیست و یکم به مسجد آمده اند، می‌گویند: تا حالا کجا بودی؟ مسلمان شب بیست و یکم و. . . چنان به این عروس و به این دختر دبیرستانی نیش می‌زنند که این را توبه کارش می‌کنند که دیگر پایش را در مسجد نگذارد. مدام حاج خانم‌ها و حاج آقاها به این مسلمان‌های ماه رمضان نیش می‌زنند. این درست است یا نه؟
7- به فرمایش پیامبر چهار اصل نباید فراموش شود
قَالَ النَّبِیُّ(ص): «یَلْزَمُ الْحَقُّ لِأُمَّتِی فِی أَرْبَعٍ یُحِبُّونَ التَّائِبَ وَ یَرْحَمُونَ الضَّعِیفَ وَ یُعِینُونَ الْمُحْسِنَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلْمُذْنِبِ»(خصال صدوق، ج‏1، ص‏239) امت من باید چهار اصل را فراموش نکنند: 1- «یُحِبُّونَ التَّائِبَ» کسی که آمده و رو به خدا شده است، دوستش داشته باشند و نیش به او نزنند. برخورد ما نباید یک برخوردی باشد که این مسلمان بعد از انقلاب است، از اسلام زده شود. مثلاً می‌گویند: «این‌ها انقلابیون بعد از انقلابند. یا این‌ها مسلمان‌های بعد از بنی صدر هستند. » «یُحِبُّونَ التَّائِبَ» محبت کنید به یک کسی که ماه رمضان به مسجد آمده است. 2- «وَ یَرْحَمُونَ الضَّعِیفَ» به ضعیف رحم کنند. آدم‌هایی هستند که ضعیف اند. حالا یا از نظر مالی ضعیف هستند که باید به ایشان رحم کرد و کمکشان کرد و یا از نظر فکری ضعیف هستند. مثلاً نماز می‌خواند، این سر نماز نمی‌داند که وقتی که می‌گویی الله اکبر باید صاف بایستد. یا وضو می‌گیرد ولی غلط وضو می‌گیرد یا حمد و سوره‌اش غلط است. پیغمبر فرمود: «وَ یَرْحَمُونَ الضَّعِیفَ» این بنده‌ی خدا ضعیف است، به او رحم کنید. من یادم نمی‌رود، کوچک بودم، صف اول مسجد برای نماز جماعت رفته بودم، گفتم: «الله اکبر» بلد نبودم و اشتباهی بود. یک پیرمردی دست مرا گرفت و از صف اول مثل گربه کنار انداخت. این روش اسلامی نیست. اگر ضعیف است به او رحم کنید. 3- «وَ یُعِینُونَ الْمُحْسِنَ» اگر کسی کار خوبی می‌کند کمکش کنید. 4- «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلْمُذْنِبِ» کسی که گناه می‌کند نمی‌خواهد در سرت بزنی، برایش طلب استغفار کن. بگو: خدایا او را بیامرز. خدایا گناه را از سرش بینداز. حتی اگر کسی روی بام کفتر بازی می‌کند، نگو: خاک بر سرت کنند. چون عشقی که در سر اوست، اگر در سر تو هم باشد، تو هم بالای پشت بام می‌روی، باید دلت برایش بسوزد. باید خدا را شکر کنی که آن عشقی که در سر اوست، در سر تو نیست و دلت برای او بسوزد. پیغمبر فرمود: دوست دارم امت من این طور باشند. اگر کسی مسلمان بعد از انقلاب شد او را بپذیرند، اگر کسی از نظر مالی و فکری ضعیف است به او رحم کنند. گاهی افراد هستند که مثلاً بلد نیستند دیپلماتیک حرف بزنند. می‌گوید: بنده به شما فرمودم و همه می‌خندند و سر به سرش می‌گذارند. بعضی از عبارت‌ها را فرض کنید نمی‌تواند درست بگوید، دو کلاس بیش‌تر درس نخوانده است. همه می‌خندند، مسخره‌اش می‌کنند، دستش می‌اندازند، به او طعنه می‌زنند، نیش می‌زنند و. . . «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ»(همزه/1) وای به کسی که نیش می‌زند «وَ یَرْحَمُونَ الضَّعِیفَ وَ یُعِینُونَ الْمُحْسِنَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلْمُذْنِبِ» و ما چه می‌دانیم شاید خدا او را بخشید. یک مردی گفت: به خدا سوگند خدا فلانی را نمی‌بخشد. پیغمبر فرمود: به چه دلیل و به چه جرأتی این را می‌گویی؟ شاید همانی که می‌گویی نمی‌بخشد، خدا او را ببخشد.
توبه در رابطه با مسائل سیاسی هم هست. قرآن می‌گوید: «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ» یعنی می‌بخشم و من غفار هستم. «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏»(طه/82) خدا می‌گوید من می‌بخشم هر که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام بدهد، ولی به شرطی که بعد از این‌ها «ثُمَّ اهْتَدى» یعنی خط امامت را دنبال کند و خط ولایت را داشته باشد.
امام دید افرادی مکه رفته و گرد کعبه می‌گردند، فرمود: خدا که به این‌ها گفته بیائید و دور کعبه بگردید برای این است که بعد از کعبه توجه به من داشته باشند. در شب تولد حضرت علی(ع) یک بحث تلویزیونی داشتیم که گفته شد: خداوند به علی(ع) اجازه داد در کعبه متولد شود و به مردم که گفت دور کعبه بگردید. یعنی دور گهواره بگردید تا توجه به نوزاد کعبه هم داشته باشیم و عبدالفتاح عبد المقصود از علمای اهل سنت می‌گوید: خدا علی را در کعبه گذاشت و به مردم گفت: رو به کعبه نماز بخوانید تا توجه به کعبه توجه به رهبری علی بن ابیطالب هم باشد. در مورد «ثُمَّ اهْتَدى» چندین حدیث داریم که امام می‌فرماید این آیه که می‌فرماید: من می‌بخشم کسی که توبه کند و کسی عمل صالح انجام بدهد، به شرطی که «ثُمَّ اهْتَدى» یعنی خط امامت را دنبال کند.
8- توبه‌های بی‌ارزش
یک سری توبه‌ها ارزش ندارد. توبه‌های بی ارزش کدام است؟ اگر کسی مفسد فی الارض را در حال فرار گرفت، اگر گفت: توبه کردم. این توبه ارزش ندارد. چون قرآن می‌گوید: «إِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ»(مائده/34) مگر کسانی که قبل از این که شما قدرت بر ایشان پیدا کنید، توبه کرده اند. یعنی اگر قبل از دستگیری توبه کند ارزش دارد. اما اگر بعد از دستگیری توبه کند ارزش ندارد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ» و الا هویدا هم وقتی در دادگاه حاضر شد، توبه کرد. الان هم اگر صدام بگیرند، توبه می‌کند. «مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ»و به همین خاطر است که رادیو و تلویزیون مکرر اعلام کردند که منافقین و گروهک‌ها در کردستان و در جاهای دیگر، قبل از دستگیری بیایند و خودشان را معرفی کنند، چون بعد از دستگیری دیگر فایده ندارد. اصولاً برنامه خدا هم همین است. خدا می‌فرماید: «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ»(نساء/18) اگر کسی لحظه مرگ بگوید «تُبْتُ» یعنی خدایا توبه کردم، این دیگر فایده ندارد. چون مرگ را دیده است و به خاطر دیدن مرگ توبه می‌کند. «إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ» یعنی مرگ سراغش آمده است و «قالَ إِنِّی تُبْتُ» توبه وقت مرگ بی فایده است. توبه بعد از دست گیری هم بی فایده است. «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکینَ»(غافر/84) قرآن نقل می‌کند گروهی را که به محض دیدن خطر را می‌گویند: ایمان آوردیم! «وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکینَ» و نسبت به کارهای قبل هم مشرکیم. «فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إیمانُهُمْ»(غافر/85) ایمان بعد از این که انسان آثار قیامت را دید فایده ندارد.
یکی از گناهانی که خدا نمی‌بخشد، گناه بعد از دستگیری است. یکی از گناه‌ها هم گناهی است که صرفاً وقتی مرگ از آن توبه می‌کند، یکی از گناهانی را هم که خدا نمی‌بخشد گناهان کوچک است. یک روز پیغمبر فرمود: بترسید از گناهانی که خداوند نمی‌بخشد. گفتند چه گناهانی است؟ هر کس یک چیزی گفت. بعد همه پرسی شد و هر کس یک چیزی گفت. در آخر از خود پیغمبر پرسیدند: کدام گناهان است که خداوند نمی‌بخشد؟ گفت: گناهان کوچک را خدا نمی‌بخشد. چون گناهان کوچک را آدم می‌گوید: «چیزی نیست» یک پنج ریال اضافه خورده است. دو تا لقمه آن جا دزدیده است و می‌گوید: این چیزها چیزی نیست. اما یک وقت یک ماشین بدزدد، یک زنایی، یک کار خطرناکی بکند تا می‌گویند توبه و گناه می‌لرزد و ناراحت می‌شود و توبه می‌کند. اما گاهی وقت‌ها یک گناهانی کرده و نسبت به آن بی توجه است. گناهان بزرگ را چون انسان توجه دارد، توبه می‌کند، اما گناهان کوچک را چون انسان توجه ندارد، توبه هم نمی‌کند. این مطلب را یکی از اولیاء خدا به صورت نمایش درآورد که یک روز یکی از اولیاء خدا به اصحابش فرمود: بروید و سنگ کوچک و بزرگ بیاورید، رفتند سنگ‌های ریز و درشت آوردند و همه را روی هم ریختند، بعد آن مرد خدا گفت: این سنگ‌هایی را که روی هم ریختید، ببرید و سر جایشان بگذارید. آن‌هایی که سنگ‌های بزرگ آورده بودند، می‌دانستند که از کجا آورده‌اند و سنگ‌های بزرگ جایشان معلوم بود و همه را را سرجایشان گذاشتند. ولی سنگ ریزه‌ها معلوم نبود از کجاست؟ بعد آن مرد خدا گفت: گناه هم همین طور است. گناهان بزرگ را آدم می‌داند که مثلاً با چه کسی بود و کجا بود و چه وقت بود و لذا آدم توجه دارد و زود توبه می‌کند. گناهان ریز را آدم هم گناه کرده است و هم نمی‌داند. «أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ»(نهج‏البلاغه، حکمت 348) در حدیث داریم سخت ترین گناه این است که آدم بگوید: گناه چیزی نیست.
9- توبه کننده حقیقی
پیغمبر فرمود: «التائب حبیب الله» کسی که توبه کند دوست خداست. «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ»(کافى، ج‏2، ص‏435) کسی که توبه کند، مثل کسی است که از مادر متولد شده است و بی گناه است. خدا همه را می‌بخشد. قرآن بسیار گفته است که خدا رحمان است، یعنی رحم می‌کند و می‌بخشد. 5 مرتبه فرموده است که خداوند غفار است، یعنی می‌بخشد. 90مرتبه در قرآن می‌فرماید: خداوند غفور است، یعنی شما را می‌بخشم. 145 مرتبه در قرآن داریم که خداوند رحیم است و به شما رحم می‌کند. دو مرتبه هم می‌گوید که خداوند ودود است. یعنی بیش از 200 مرتبه خداوند در قرآن گفته من رحمان هستم، رحیم هستم، غفار هستم، و اگر کسی توبه نکند ستمگر است. قرآن می‌گوید: «وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»(حجرات/11) اگرکسی توبه نکند ستمگر است. منتهی توبه فقط زبانی نیست. اگر کسی به زبان توبه کند ولی در عمل تصمیم به ترک نداشته باشد، به زبان بگوید: «إِلَهِی الْعَفْوَ الْعَفْوَ» اما دلش تکان نمی‌خورد. اگر کسی به زبان بگوید العفو و به زبان استغفار کند ولی تصمیم نداشته باشد که از کار خلافش برگردد. امام رضا فرمود: این خدا را مسخره کرده است. کسی که قیافه‌اش قیافه توبه و استغفار باشد، ولی در عملش تصمیم به ترک کارهای زشت نداشته باشد، این گویا استهزاء می‌کند.
ماه رمضان است، ماه توبه است. خواهرها می‌توانند از فرم لباس و حجابشان توبه کنند. بازاری‌ها از احتکار و گرانفروشی توبه کنند، افرادی که کسی را مسخره می‌کنند، توبه کنند. زن‌هایی که شوهرشان را اذیت می‌کنند، شوهرهایی که زن هایشان را اذیت می‌کنند، پسر و دختر‌هایی که در خانه پدرها را رنج می‌دهند، همسایه‌ها را ناراحت می‌کنند، حتی اگر یک بوق بی خود بزنی و به خاطر همه این موارد باید توبه کنیم.
بعضی از راننده‌ها می‌گویند: من که خلاف نکردم و حال آنکه از صبح که بیرون رفته دست کم چهل دفعه بوق زده و چهل تا مسلمان را ترسانده و چهل خلاف کرده است. انسان گاهی وقت‌ها روزی سیصد، چهارصد خلاف می‌کند و می‌گوید: کاری هم نکردم. خیال می‌کند کار این است که فقط صدام حسین بشود. ما اگر صدام حسین نیستیم، گاهی زورمان بیش از این نرسیده است و الا متجاوز هستیم. کسی که یک تیر بزند با کسی که تیر باران کند گناهش یکی است، چون او دیگر خشابش فشنگ نداشته است و اگر من خشابم یک فشنگ داشت و زدم نباید بگویم آقا ما یک فشنگ زدیم، چون خشابت بیش از این نداشت. آب ندیده که شنا کند. افرادی هستند که بالقوه ستمگرند. اصلاً ذات، ذات متجاوز است. سر کوچه می‌نشیند و با ابرویش یک کسی را می‌ترساند و با عطسه‌اش دیگری را می‌ترساند و با بوقش یک نفر دیگر را می‌ترساند. با ویراژ رفتن و با موتور سواریش یک نفر را می‌ترساند. . .
ماه رمضان ماه خودسازی است که انسان بیاید این کارهایش را عوض کند. جوانان شهید ما خودشان را ساختند و الان مهمان حضرت ابراهیم هستند و ما باید در تلویزیون هنوز به مردم بگوییم: اگر قالی خانه‌ات را می‌تکانی و گردش خانه‌ی همسایه می‌رود، آب گرم کن را درست نمی‌کنی و دودش خانه همسایه‌ها می‌رود، بوق بیجا می‌زنی و دیگری را می‌ترسانی، برفت را در کوچه می‌ریزی و ایجاد مزاحمت می‌کنی، مسئولش خودت هستی. زباله را در داخل نایلون نمی‌کنی و این بنده خدا کارگر شهرداری می‌آید زباله‌ها را بردارد و بوی تعفن به دماغش می‌خورد و ناراحت می‌شود. چرا یک مسلمانی را اذیت می‌کنی؟ شما از صبح که بیدار می‌شوی، جارو زدنت، بوق زدنت، زباله ها، تا سلام و بچه و مدرسه تمام کارهایمان تجاوز است. و این‌ها را نگویید ریز است. این موهاست که به هم تابیده می‌شود و طناب می‌شود. این گناهان کوچک است که پیغمبر فرمود: بخشیده نمی‌شود. امیدوارم که ماه رمضان قدم به قدم به اسلام و خدا و تقوی نزدیک بشویم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment