آداب زندگی

برنامه سمت خدا 11 مهر 1391

حتی شده به خنده ای میهمان مان کنید زلفی نشان دهید و پریشان مان کنید، از ما مسافران قدم به دور خود زدن سلمان شدن گذشت مسلمان مان کنید، یک نور واحدید که در چهارده افق تکرار می شوید که حیران مان کنید.

سوال– چرا همیشه درحرف هایتان می گویید که دخترهای تان را برای شوهرداری و بچه داری تربیت کنید، چرا هیچ وقت نمی گویید که پسرهای تان را برای زن داری و پدر شدن تربیت کنید؟ مگر ما گناه کرده ایم که باید یک عمر زیر دست مردانی که اصول اولیه زندگی را هم نمی دانند زندگی کنیم ؟ شما در مورد وظایف پسرها که در آینده می خواهند پدر بشوند توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – گاهی وقتی ما می گوییم پسر یعنی منظورمان هم پسر است و هم دختر و برعکس. عابرین یعنی عبور کننده ی مرد و زن. گاهی غرض از گفتن زن یا مرد، همان انسان است. فردی در رستوران چلوکباب خورد و پول هم نداد. صاحب رستوران از او پول خواست و آن فرد گفت که شما درست می گویید. فرد دیگری که این داستان را دید گفت که چرا مردم آزاری می کنی ؟پول غذایی که خوردی بده، او گفت: تو هم درست می گویی. فرد دیگری گفت که شاید پول ندارد. او گفت: بله تو هم درست می گویی. هم مردها باید زندگی را یاد بگیرند و هم خانم ها. این اطلاعات باید از طریق آموزش پرورش به فرزندان منتقل بشود. دولت می تواند تجربیات آیین داری همسرداری برای خانم ها یا آقایان را در کتابی چاپ کند و در هنگام عقد به آنها بدهد. من می توانم تجربه ی تبلیغی خودم را به صورت سی دی در بیاورم و در اختیار طلبه های جوان بگذارم. این تجربه ها باید منتقل بشود. باید در هر شهری دارالتجربه باشد. روزنامه های پر خواننده می توانند ستونی بگذارند و تجربه های مردم را در آن بنویسند. فردی می گفت جوراب که می خرید همه را یک رنگ بخرید که اگر یکی از جورابها سوراخ شد، مجبور نباشید که دو جفت آنرا دور بیندازید و از لنگه ی دیگر آن استفاده کنید. ما نمی دانیم که چطور باید زندگی کنیم. هر سیلی که ما می خوریم به خاطر گناهانی است که انجام می دهیم. در تالارهای عروسی بیشتر غذاها را دور می ریزند درحالیکه مردم با گرانی دست و پنجه نرم می کنند. یکی از این صاحبان روزنامه باید تجربه ها را خریداری کند. تجربه در خانه داری و تجربه در رانندگی و. .. هر کاری ظرافتی دارد. روزی آقای طباطبایی می خواستند دختر خانمی را به عقد آقا پسری دربیاورند و از تک تک فامیل ها اجازه گرفتند. ایشان گفتند که من با این کار جهیزیه عروس را هم درست می کنم زیرا هر کدام از فامیل با اجازه دادن یک تکه جهیزیه را جور خواهند کرد. این خودش ظرافتی است. مثلا فردی می خواهد توبه کند، هر روحانی نمی تواند این فرد را توبه بدهد. حوزه و دانشگاه باید تجربه هایشان را به یکدیگر منتقل کنند. فردی می گفت که من برای مقابله با گرانی خرده پنیر و حبه انگورمی خریدم که هم ارزانتر است و هم دیگر نمی خواهد آن را خرد و حبه کرد و بعد خورد. در قدیم خانمها لحاف چهل تکه درست می کردند. روزی پیرزنی از کاشان میهمان منزل ما بود. ایشان با تکه پارچه های دستگیره درست کرده بود. به ایشان گفتم که چرا دستگیره دوخته اید ؟ ایشان گفت که من بیکار بودم. من می خواستم جایزه بدهم و خواستم که از دستگیره ها استفاده کنم. از پامنبری ها پرسیدم که من سه تا جایزه می دهم شما یکی را انتخاب کنید: تفسیر المیزان، هزار تومان پول یا چیزی که باعث بشود شما در دنیا نسوزید. همه سومی را انتخاب کردند و ما بعنوان جایزه دستگیره ها را به آنها دادیم. ما می توانیم ارزان درس بخوانیم. پسر امام خمینی فرمودند که تعداد کتاب های امام بیشتر از دویست تا نبود. آیت الله زنجانی می فرمودند که امام خمینی کتاب الغذیر را یک جلد، یک جلد از آیت الله شبیری قرض کردند و خواندند. اگر ما الان به کسی بگوییم که تفسیر را مطالعه کنید، می گوید که یک جلد تفسیر به من بدهید یا اگر به فردی بگوییم که اذان بگو، می گوید که یک آمپری فایر به من بدهید.

سوال– در همه جا صحبت از ازدواج آسان می شود ولی ما هنوز با آداب دست و پاگیر سر و کار داریم. چطور می شود این آداب دست و پاگیر را کنار گذاشت؟

پاسخ– تکلف گر نباشد خوش توان زیست، تعلق گر نباشد خوش توان مُرد. ما گیر هستیم و آزاد نیستیم. ما نباید خیلی خودمان را اسیر قید و بند بکنیم و باید آسان بگیریم. اگر بشود که جوانان اول عقد کنند بعد به سربازی بروند و درس بخوانند خیلی بهتر است زیرا در این دوران یک نامزد حلال دارند. خوب است که جوانان به جای کار حرام، دنبال حلال باشند. عقد یعنی رابطه ی حلال. تشکیل خانواده ی مستقل و بچه دار شدنAA  می تواند برای بعد از عقد و آماده شدن باشد. بعضی ها برای رفتن به مکه بایدهایی اضافه می کنند که از اصل حج رفتن می افتند. آیت الله گلپایگانی به من گفتند که ما ملا شدیم و جشن هم نگرفتیم ولی شما جشن ( عمامه گذاشتن ) می گیرید و ملا هم نمی شوید. حتما نباید برای هر مراسمی جشنی بگیریم. ما عقدهای آسان داریم پس چرا جوانان ما باید به حرام بیفتند؟ چرا باید حج عقب بیفتد ؟ در زمان شاه می گفتند که دانشگاه حتما باید در شهرهای بزرگ باشد ولی وقتی انقلاب شد این سد شکسته شد و در همه ی شهرهای کوچک هم دانشگاه تاسیس شد. چه کسی گفته است که دانشگاه حتما باید پنجشنبه و جمعه تعطیل باشد یا رایگان باشد ؟در زمان شاه قیدهایی برای دانشگاه گذاشته بودند ولی در انقلاب این قیدها پاره شد. ما باید قیدهایی که ریشه در عقل و وحی ندارد را پاره کنیم.

سوال– من همراه با شوهر و دو فرزندم زندگی خوب ولی فقیرانه دارم و گاهی از این زندگی به خدا شکایت می کنم. و به شوهرم غُر می زنم. من چطور می توانم نگاهم را به زندگی عوض کنم ؟

پاسخ– ما باید در کمالات به بالا دست خودمان نگاه کنیم و آنرا الگو قرار بدهیم. ولی در مادیات باید به پایین دست نگاه کنیم. دکتر بهشتی نزد امام خمینی رفت و گفت که عده ای از طرفداران بنی صدر به من جسارت می کنند. امام فرمود: اگر مردم دنیا به من جسارت کنند یا به من دعا کنند، برای من فرقی نمی کند. ما در زندگی باید خوبی ها را ببینیم. مثلا اگر شما زندگی فقیرانه ای دارید حداقل سلامتی دارید. اگر ما یک شب سحر، خواب بمانیم و سحری نخوریم به همه این موضوع را می گوییم ولی به کسی نمی گوییم که ما بیست و هشت شب سحری خوردیم. شاه امام را به ترکیه تبعید کرد. ساواک ترکیه امام را به میدانی بردند و گفتند که چهل نفر بر علیه این حکومت حرف زدند و در اینجا اعدام شدند. یعنی امام را تهدید کردند. امام فرمود: خوش به حالشان، ای کاش من در ایران قیام می کردم و مرا می کشتند. امام کاظم (ع) فرمود که زندان محل خوبی برای عبادت است. امام خمینی وقتی در عراق در تبعید بودند حتی نمی توانستند پرده را کنار بزنند ولی در همانجا تحریر الوسیله را نوشتند.

سوال – صفحه  103 قرآن را توضیح بفرمایید.

پاسخ – خدا در این صفحه می فرماید که شما خودتان هم در سختی ها نقش داشته اید و بیشتر مشکلات بدست خودتان درست شده است. مثلا فردی ورشکست می شود، ببیند که آیا وقتی خدا به او مال داده بود خمس آنرا داد یا نداد. ما خیلی قول ها به خدا داده ایم ولی به آن عمل نکرده ایم. خدا می فرماید: به میثاقی که با خدا بسته اید، عمل نکردید.

دزدی وارد خانه ی شما می شود که دزدی کند و شما در را به روی او قفل می کنید و پلیس را خبر می کنید. ممکن است که دزد بگوید که این فرد در را به روی من قفل کرد، بله صاحبخانه در را به روی دزد قفل کرده است ولی دزد خودش وارد شده است. خدا می فرماید که شما خودتان این کارها را کردید و من به قلب های شما مهر زدم. اگر انسان خوش حساب باشد اعتبار کسب می کند یعنی رفتار ما برای ما اعتبار یا بی اعتباری بوجود می آورد. گاهی جوانان کارهایی می کنند که مردم می خندند ولی این جوان را در آینده قبول نمی کنند. پس در این آیات می فرماید که در حوادث تلخ نقش خودتان را فراموش نکنید.

سوال – جمع بندی از سوالات بالا بفرمایید.

پاسخ – مردها اگر پول ندارند باید اخلاق داشته باشند و اگر اخلاق هم ندارند برای خانواده شان توضیح بدهند و دلایل کارها را برایشان توجیه کنند تا همسران شان صبور باشند. زن لطیف است و باید به او محبت کرد. مسئولین گرانی را می دادند و می فهمند ولی اگر اقدام نمی کنند و یا کم اقدام می کنند، بخاطر مشکلات دیگری است. ما از ازدواج آسان زیاد گفته ایم ولی اتفاقی نیفتاد ولی ما باید باز هم از ازدواج آسان بگوییم تا اتفاقی بیفتد. صدا و سیما می تواند از ازدواج های آسان فیلمبرداری کند و نشان بدهد. این کار باید ادامه دار باشد و با لفظ های مختلف گفته شود و نیاز به عزم ملی دارد. آداب و رسومی که ریشه در عقل و وحی ندارد باید از بین برود و نیاز به الگو دارد.

خدایا اگر ما خلافی کرده ایم که گرفتار کمبودها شده ایم آن خلاف را ببخش و اگر ما خلاف نکرده ایمA  و دشمنان آنرا طراحی می کنند، این مکرها را به خودشان برگردان.

Comments (0)
Add Comment