2- نماز، نشانه دوستی با خدا
3- دعا، عامل امیدواری به آینده
4- اخلاص در دعا
5- دلایل عدم استجابت دعا
6- توبه قلبی و زبانی، همراه با توبه عملی
7- راه توبه در مورد حقالناس
8- خداوند، توبهکاران را دوست دارد
موضوع: آداب دعا در شب قدر
تاریخ پخش: 21/05/91
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزان زمان پخش شب بیست و سوم ماه رمضان 91 است. شب بیست و سوم، خیلی زورش بیش از شب نوزدهم و بیست و یکم است. به احتمال قوی شب بیست و سوم شب قدر است. چون کسی آمد خدمت حضرت گفت: خانهی ما در روستا است، من نمیتوانم بیایم شهر مدینه و در مسجد بیایم. دو شب نمیتوانم. یک شب را بگو. امام دید التماس میکند، گفت: خوب اگر نمیتوانی بیایی، شب بیست و سوم بیا. شب بیست وسوم اعمالی دارد مثل خواندن سورهی روم و عنکبوت، شبهای دیگر ندارد. شب بیست و سوم دو تا غسل دارد. سر شب و آخر شب. اینکه شب قدر را میگویند: «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ» (قدر/3) شب قدر از هزار ماه بهتر است، یعنی از هشتادو چند سال بهتر است. این شب بیست و سوم احتمال قوی هست. من هم امشب میخواهم بحث دعا را بکنم. «إِنْ شاءَ اللَّه»!
1- دعا، مکتب انسان ساز
دعا یک مکتب است. چطور؟ در دعا انسان با چند چیز رابطه پیدا میکند. رابطه با خدا، چون در دعا دائم میگوییم: الهی الهی! یا رب، یا رب!
رابطه با صفات خدا؛ یا علی، یا عظیم، «یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَه» (بحارالانوار/ج95/ص390)، «یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْه» توجه به خدا و توجه به صفات خدا.
یاد نعمتهای خدا، «انت الذی»، «انت الذی». تو بودی که به من نعمت وجود دادی. میشد ما نباشیم. در بودها جماد نیستیم. گیاه نیستیم. حیوان نیستیم. انسان هستیم. در انسانها مسلمان هستیم. در مسلمانها به قرآن و اهل بیت علاقه داریم. در علاقهمندان به اهل بیت زنده هستیم. در زندهها شب قدر را درک کردیم. عقل داریم، حافظه داریم، از بدی بدمان میآید. ولو کار بدی از ما سر میزند. ولی خودمان از کار بد، بدمان میآید. این یک نعمت است. عقل داریم، حلال زاده هستیم. فطرت داریم، سواد داریم، بیان داریم. خوبها را دوست داریم. میشد ما طوری باشیم که از خوبها بدمان بیاید. از بدها خوشمان بیاید میشد آدم اینطور باشد. توجه به یاد نعمتهای خدا.
انس با بینهایت، من تنها نیستم. یک کسی که دعا میکند احساس کند با خالق هستی حرف میزند. من تنها نیستم، من تو را دارم. امام حسین میگوید: خدایا، هرکس تو را دارد، چه ندارد؟ نصفش را من میگویم، نصفش را شما بگویید. هرکس تو را دارد چه ندارد. و هرکس تو را ندارد چه دارد؟! «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک» (بحارالانوار/ج95/ص226)
این شمردن نعمتها، عشق ما را به خدا زیاد میکند.
2- نماز، نشانه دوستی با خدا
یک دختر یازده ساله دید مادرش نماز نمیخواند. گفت: مامانی میشود بنشینی من یک جملهای از تو بپرسم؟ گفت: بپرس! گفت: نه، بنشین. گفت: مامان جان، تو من را دوست داری؟ گفت: بله، تو عزیز من هستی. داداش را دوست داری؟ خواهر را دوست داری؟ بابا را دوست داری؟ گفت: بله، من صبح تا شب در خانه کار میکنم، چون دوستتان دارم. گفت: خدا را هم دوست داری؟ گفت: بله، خدا را هم دوست دارم. گفت: اگر خدا را دوست داری، چرا با خدا حرف نمیزنی؟
اگر یک عروس و داماد به هم بگویند: من تو را دوست دارم ولی با من حرف نزن! این پیداست دروغ میگوید. کسی که کسی را دوست دارد میخواهد با او حرف بزند. تو چطور میگویی خدا را دوست دارم و نماز نمیخوانی؟! این مادر یک خرده فکر کرد و گفت: حق با تو است. بلند شد نماز خواند. و بعد این بچهی یازده ساله آمد نزد مدیر کل آموزش و پرورش خوزستانی بود. مدیر کل به من میگفت. میگفت: با همین کلمه مادرم را به نماز دعوت کردم.
آیا رابطه با خدا باید ماه رمضان باشد. وقتهای دیگر ما با خدا کار نداریم؟ ما ضعیف هستیم، ما از ترس پشه در پشهبند میرویم. همهی رئیس جمهورها جمع شوند نمیتوانند یک مگس خلق کنند. یک مگس یک چیزی بردارد و فرار کند همهی رئیس جمهورها عقبش بدوند نمیتوانند از او بگیرند. نعمتهای ویژهای که خدا به ما داده، کل دنیا طاغوت حکومت میکند، جز ایران! کل دنیا از آمریکا میترسند جز ایران! کل دنیا با تهاجم تار و مار میشوند. ما هشت سال تهاجم شد، نابود نشدیم. کل دنیا با فشارهایی که رویشان است، تضعیف میشوند. ما هرچه دنیا بیشتر به ما فشار میآورد شکوفاتر میشویم. خیلی خدا نعمت داده. بعضی کشورها معدن ندارند، آب ندارند، دریا ندارند، جنگل ندارند، رودخانه ندارند، قله ندارند، معدن ندارند، استعداد ندارند. ظرفیت ندارند. خدا خیلی به ما چیز داده است. دعا، انس ما را با نعمتها زیاد میکند.
3- دعا، عامل امیدواری به آینده
دعا به ما امید میدهد. خدایا تو میبخشی. «یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ» (بحارالانوار/ج95/ص390) خدایا تو به کسانی نعمت میدهی که اصلاً تو را نمیشناسند. تو فقط خدای خوبان نیستی، خدای بدان هم هستی. تمام عمر ادم گناه کند صادقانه عذرخواهی کند، خدا او را میبخشد. چه خدای خوبی هستی؟ ما یک کلمه جسارت میکنیم به کسی، میگوید: از سرت نمیگذرم. میخواهم در قیامت یقهات را بگیرم!! ما دائماً نسبت به تو خلاف میکنیم. اما تو سریع میگویی: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریب» (بقره/186) بندگان من از من پرسیدید، من نزدیک شما هستم. خودم اجابت میکنم. در خانهی خودم بیایید، از خودم بخواهید. در قرآن یک آیه است هفت بار میگوید: خودم. در یک سطر است، هی میگوید: خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی» بندگان خودم، «عَنِّی» از خودم میپرسند، «فَإِنِّی» خودم، «قَریب» نزدیک من. «أُجیبُ» خودم اجابت میکنم، «وَ لْیُؤْمِنُوا بی»، «فَلْیَسْتَجیبُوا لی» سراغ خودم بیا. خودم! آدمی که خلافکار است، وقتی عذرخواهی میکند، خدا شاد میشود. دعا انس ما را با خدا زیاد میکند.
توسعه در دعا، دعا به خودم نیست. امشب، شب قدر است بحث را گوش میدهید. اشکال دارد یک دعا کنیم. هزار میلیون کافر در چین است. صدها هزار منحرف روی کرهی زمین است. برای هدایت آنها دعا کنیم. دائم نگوییم: خدایا، یک داماد خوبی، یک عروس خوب، یک خانهی خوب، شغل خوب، بدهکاری، بیماری، اینها را بگویید، حدیث داریم حتی بند کفشتان را هم از خدا بخواهید. نمک آشتان را هم از خدا بخواهید. مسائل جزئی و فردی را بخواهید. اما از مسائل کلی غافل نشوید. دعا کنیم خدایا دعاهای امام زمان مستجاب شود. چون ما دعاهایمان همه فردی و شخصی و جزئی و لحظهای است. امام زمان دعاهایش، دعاهای کلان است. میخواهد زمین پاک شود از کفر و فسق. منتظر روزی است که ظهور کند. و دنیا پر از عدالت شود. برای امام زمان دعا کنیم. برای همه دعا کنیم.
در دعا یاد اولیای خدا هستیم. همین قرآنی که سر میگیریم. «بعلیٍ، بفاطمه، بالحسن، بالحسین» اسم اولیای خدا را میبریم. یاد قیامت میکنیم. خیلی از دعاها آیهی قرآن است که مربوط به قیامت است.
امیرالمؤمنین یک مناجاتی دارد در مسجد کوفه، فقط «اللهم انی» از حضرت علی است. باقی آیهی قرآن است. «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمَان» (بحارالانوار/ج91/ص109) خدایا به علی امان بده. چه روزی؟ روزی که «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» (شعرا/88) نه بچه به درد میخورد، نه اولاد. خدایا پناه میبرم به تو از روزی که پدر و پسر از هم فرار میکنند. هیچکس به هیچکس نیست. پناه میبرم از روزی که «وَ لا یَسْئَلُ حَمیمٌ حَمیماً» (معارج/10) حمیم، حمام. حمام یعنی آب داغ. حمیم یعنی رفیق داغ. رفیق داغ جون جونی، از رفیق داغش سؤال نمیکند. «وَ لا یَسْئَلُ حَمیمٌ حَمیماً». «اللهم انی اسألک…».
دعا ما را با قیامت گره میزند. دعا ما را با خدا گره میزند. دعا ما را با اولیای خدا گره میزند. دعا ما را با خطرات گذشته، «انا الذی، انا الذی، انا الذی» چنین کردم، چنین کردم، چنین کردم. پرندهی گذشتهی خودت را باز میکنی، میگویی: خدایا چرا تا حالا حرف بد زدم؟ چقدر تا حالا نگاه بد کردم؟ با گذشته شما را آشنا میکند. با آینده شما را آشنا میکند. دعا یک مکتب است.
بهترین جایی دعا، مسجد. بهترین زمان، رمضان. در رمضان، بهترین شب، شب قدر. در خانهی خدا، مهمان خدا، نزد بندگان خدا، با توسل به اولیای خدا، اینها نکات قشنگی است.
4- اخلاص در دعا
دعا شرایطی است.
1- اول باید دعا خالصانه باشد. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصین» (غافر/14) با خلوص دعا کنیم. ریا نباشد. کار نداشته باشیم، کدام مسجد مشهور است، کدام صدایش خوب است، کدام شعرش خوب است. کار به شهرت و شعر و اینها نداشته باشیم. کجا پلو میدهند؟ نمیدانم کجا سحری میدهند؟ کجا چراغانی است؟ حساب کنیم یک جایی برویم که… حتی جایی برویم که ما را نشناسند. یک مسجدی برویم که ما را نشناسند، آنجا با خودمان باشیم. آدم وقتی مسجدی میرود که همه رفقایش هستند، بخشی از عمرش صرف رفقایش میشود. برویم یک جایی که گمنام باشیم. امام زین العابدین با کاروان ناشناس مکه میرفت. که کسی او را نشناسد، این امام زین العابدین است. به خودش برسد! مخلص باشیم.
2- «خَوْفاً وَ طَمَعا» (اعراف/56) هم باید خوف داشته باشیم، هم باید امید داشته باشیم. «رَغَباً وَ رَهَبا» (انبیاء/90)، «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعا» (اعراف/55) دعا با گریه باشد. تضرع باشد. «نِداءً خَفِیًّا» (مریم/3)
3- مناجات مخفی باشد. آنچه باید در بلندگو گفته شود اذان است. مناجات و دعا و الغوث نباید در بلندگو باشد. «نِداءً خَفِیًّا»!
5- دلایل عدم استجابت دعا
چرا بعضی از دعاهای ما مستجاب نمیشود؟ مگر خدا نگفته: «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم» (غافر/60) خدا گفته: «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم» پس چرا مستجاب نمیشود؟ این یک جاییاش گیر است. «ادْعُونی» یا دعایش گیر دارد، یا «نی» گیر دارد. چون دعا یعنی چه؟ دعای یعنی طلب خیر. «نی» یعنی اخلاص، میگوید: اگر خیر خواستی، مخلص بودی، «اَستَجِب» من مستجاب میکنم. اگر دعایت مستجاب نشد یا خیر نیست…
خیلی وقتها ما یک چیزی میخواهیم اما خیر ما نیست. ما نمیدانیم خیر ما چیست؟ قرآن یک آیه دارد میگوید: «عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً» (بقره/216) خیلی چیزها را تو خیال میکنی خیر است. «وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم» فکر میکنی با این ازدواج کنی، عاشقش شدی، فکر میکنی اگر این همسرت شود، دنیا و آخرت تو تأمین است. ممکن است پدرت دربیاید با این ازدواج کنی. به خدا نگویید، چی چی. بگویید: خیر. خدایا من میخواهم در کنکور قبول شوم. بگو: خدایا به من خیر بده! خیر شما کنکور است، «الْحَمْدُ لِلَّه». خیر شما این است که کنکور قبول نشوی، کنکور نشوی. مگر هرکس در کنکور نرفت و در دانشگاه نرفت بدبخت میشود؟ خدایا من میخواهم ساکن این محله شوم. از کجا میدانی خیر تو این است؟ آنچه که در دعا اصرار کنید، خیر بخواهید. نگویید: چه میخواهیم.
اگر یک دعایی مستجاب نشد، حدیث داریم ناراحت نشوید. ممکن است اینکه میگویی نباشد ولی مشابه آن را خدا به تو بدهد. ممکن است اصلاً دعا صلاح نباشد، یک بلا از جانت دور کند. ممکن است دعا میکنی برای نسلت میگذارد. برای قیامتت میگذارد. حدیث داریم دستی که بالا میآید، خدا میگوید: دستی که بالا آمد، من خجالت میکشم محروم برگردانم. یا همین که میخواهد به او میدهم، یا مشابهاش را به او میدهم. یا یک بلا از جانش دور میکنم، یا برای نسلش میگذارم، یا برای قیامتش. محروم نیست! محروم نیست، مثل آب دریا. آب دریا کسی را محروم نمیکند. نگاه به دریا لذت است. شیرجهاش لذت است، ماهیگیریاش لذت است. حمل و نقل و قایق و کشتیاش لذت است. غواصی کنیم، لؤلؤ و مرجان لذت است. دریا برای هرکسی یک فایدهای دارد.
و در ثانی، قرآن میگوید: «اِنَّما یَسْتَجیبُ» (انعام/36) برای کسانی که «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» (شوری/26) است. خدا هرچه گفته است، تو گوش دادی؟ خوب وقتی هرچه خدا گفته تو گوش ندادی، آنوقت تو میخواهی خدا نوکر تو شود؟ حیا هم خوب چیزی است. خدایا ببین حواست را جمع کن. هرچه تو بگویی من میگویم: نه! ولی هرچه من میگویم تو بگو: بله. اصلاً آدم به یک لات محله رویش نمیشود، اینطور حرف بزند. که هرچه من میگویم تو اطاعت کن، هرچه تو بگویی من اطاعت نمیکنم.
اگر خدا میگوید: «أَسْتَجِبْ»، جای دیگر خدا میگوید: «اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ» (انفال/24) پیغمبر هم که میگوید بیایید، بیایید. شما هرچه پیغمبر گفت، چند بار «حَیَّ عَلَى الصَّلَاه» شنیدی، مسجد نیامدی؟ «حَیَّ عَلَى الصَّلَاه»، «حَیَّ عَلَى الصَّلَاه»، هرچه خدا صدایت زد نیامدی. حالا میگویی: خدایا ما امشب آمدیم همهی حاجتهای ما را بده. رویمان میشود؟ باز هم خدای خوبی است که میپذیرد.
یک هزارم خلافهایی که خدا از ما سراغ دارد، دوستان ما از ما سراغ داشته باشند، دیگر اصلاً ما را به خانهشان راه نمیدهند. جواب سلام ما را نمیدهند. همین بس…
اصلاً گفتگوی با خدا ارزش دارد. مستجاب نشود، اصلاً مستجاب نشود. اصلاً شیرجه ارزش دارد. مگر هرکس شیرجه در استخر میرود میخواهد یک چیزی از استخر بیرون بیاورد؟ میگویند: آقا ببخشید شما شیرجه میروی چه چیزی بیرون آوردی؟ میگوید: من چیزی نمیخواستم بیرون بیاورم. خود شیرجه لذت است. شما الآن بوعلی سینا هم اینجا بنشیند، دوست داری کنار بوعلی سینا بنشینی یک عکس بگیری. اصلاً میگویی: در جوار بوعلی سینا بودن برای من یک افتخار است. افتخار میکنم که کنار بوعلی سینا نشستم. همین که ما با خدا حرف میزنیم، بالاترین افتخار است.
6- توبه قلبی و زبانی، همراه با توبه عملی
بعضیها وقتی میگویند: توبه کن، فکر میکنند که مثلاً حالا با یک چادری، با یک لباس مذهبی بیاید و دو رکعت نماز و قرآن سر بگیرد، میگوید: رفتیم توبه کردیم. توبه این است؟ در قرآن تا آنجا که من سراغ دارم، توبهی خالی نداریم. هرجا میگوید: توبه، میگوید: «تابَ وَ آمَن» (مریم/60) اگر منحرف هستی باید بعد از توبه ایمان بیاوری. اگر عملت خلاف بوده میگوید: «تابَ وَ عَمِلَ صالِحا» (فرقان/71) پشت سر «تابَ» عمل صالح است. اگر یک چیزی را باید بگویی، کتمان کردی، میگوید: «تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا» (بقره/160) توبه کردی باید آن کتمان حق را هم بیان کنی، بگو: حق با ایشان است. مال مردم را خوردیم، حالا چون شب بیست و سوم بینندهها گوش میدهند، یک مسألهی فقهی بگویم.
بالاخره انسان یک وقت ممکن است یک خودنویسی، خودکاری، پولی، کم فروشی، مال مردم را خورده، اشتباه کند. اول این را به شما بگویم. کسانی که مال مردم را بخورند و بیتقوایی کنند خدا قول داده از رزق حلالشان کم بگذارد. چون میگوید: اگر کسی تقوا داشته باشد، «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب» (طلاق/3) یعنی اگر تقوا داشته باشی، از راهی که خودت هم فکرش را نمیکردی، زندگیات را تأمین میکنم. شما اگر از راه دروغ و حقهبازی، کم فروشی، رشوه، اگر از راه باطل پولدار شدی، خدا از راه حلال «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب» را قطع میکند. هیچ گناهکاری خیال نکند آدم زرنگی است. یک دروغ گفتم، یک کلاهبرداری کردم، جنسهای حق و باطل را ناحق قاطی کردم، یک پول خوبی گیر من آمد. خدا را که قبول داریم. خدا میگوید: هرکس بیتقوایی کند، رزق بیگمانش قیچی میشود. هرکس با تقوا باشد، رزق بیگمان به او میدهیم. هرکس با تقوا باشد رزق… امتحان هوش! با گمان یا بیگمان؟! بارک الله بیگمان به او میدهیم. اگر کسی با گناه پولدار شد، این خیال میکند پولدار شده. خدا از راه دیگر به این پول میدهد.
بچه بودم، خدایا همهی مردهها را بیامرز. به مرحوم ابویام گفتم: فلانی رفت تهران پولدار شد؟ گفت: آقاجان! تهران آدم را پولدار نمیکند. ایشان کاشان بود ورشکست شد. در ماشین نشست تهران رفت. در راه تهران دو سه ساعت گریه کرد. که آبرویم در کاشان رفت. این گریههایی که در راه تهران کرد، در راه هر روستایی میکرد، زمین روستا قیمتی میشد. تهران خیلیها تهران رفتند و به جایی نرسیدند. گدا رفتند و گدا آمدند. خیلیها پولدار رفتند و گدا آمدند. بعضی هم گدا رفتند و پولدار آمدند. اینطور نیست که هرکس تهران برود وضعش خوب شود. این گریهها کارش را درست کرد.
اگر رزق شما حلال باشد و تقوا داشته باشید، «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب» از راهی که فکرش را نمیکنی خدا به تو میدهد. ولی آنجایی که طراحی میکنی درآمد حرام آنوقت خدا از آن رزق کم میگذارد. چه کنیم دعای ما مستجاب شود؟ میگوید: اگر لقمهات حلال باشد، حدیث داریم، لقمه حلال باشد، دعا مستجاب میشود. توبه «تابَ وَ آمَن»، «تابَ وَ عَمِلَ صالِحا».
توبه واجب است یا مستحب؟ واجب است. «تُوبُوا إِلَى اللَّه» (نور/31) خدا امر میکند به توبه، توبه مستحب نیست. توبه واجب است.
7- راه توبه در مورد حقالناس
توبه مستحب نیست، توبه واجب است. «تُوبُوا إِلَى اللَّه»! حالا آدم مال کسی را خورده است. یک مسألهی فقهی یک دقیقه بگویم. شاید خیلیها را نجات بدهد. اگر مال مردم در مال شما است، چهار تا حالت دارد. یکوقت هم مبلغ را میدانید، میدانی فلان مبلغ است، هم آدم را میشناسی. میدانی مثلاً فلان مبلغ است از فلانی. این هیچ راهی ندارد، جز اینکه همین مبلغ را به همان شخص بدهی. نمیشود نذر کرد و روز عاشورا هیأت داد. از من خوردی، میروی صدقه میدهی؟ به خودم بده! تو که من را میشناسی. اگر هم مبلغش روشن است هم آدمش، همین مبلغ را به خود آدم بده. یکوقت آدم معلوم است، مبلغ معلوم نیست، نمیدانم چقدر است ولی آدمش را میشناسم. میدانم از فلانی است، اما نمیدانم صد تومان بود یا دویست تومان؟ آدم را میشناسم، از این بود. اما نمیدانم مبلغش چقدر است. تخمین بزن. حداقل، بین صد تومان و دویست تومان، صد تومانش که حضرت عباسی راست است. آن مقداری که یقین داری همان مقدار را باید به ایشان بدهی. اگر مبلغ را میدانم فلان مبلغ است، نمیدانم از چه کسی بود. آدمش را نمیدانم. آدم نه! نمیدانم کیه؟ ولی میدانم دویست تومان، منتهی نمیدانم که بود. اگر آدمش را نمیشناسی، از مرجع تقلید یا نمایندهاش اجازه بگیر به قصد او صدقه بده. اگر نه مبلغ معلوم است، نه آدم. نمیدانم چقدر مال مردم را خوردم. نمیدانم هم چه کسی بوده. نه آدمش را میشناسم و نه مبلغش را. اینجا هم باز باید تخمین بزنی، با اجازهی مرجعش یا نمایندهاش به فقیه بدهی. نگذارید لقمهی حرام در شکمتان باشد. لقمهی حرام مثل سگ مرده است. سگ مرده در هر استخری باشد، هرچه هم آب و گلابش کنی بد بو میشود. روی نسلتان هم اثر میگذارد.
قرآن میگوید: اگر کسی توبه نکند ظالم است. ترک توبه ظلم است. «وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (حجرات/11) حالا توبه کنیم، خدا قبول میکند. میگوید: بله، مگر میشود خدا به من بگوید: «توبوا» توبه کن. بعد وقتی توبه کردم بگوید: نه! من بگویم: خانهی ما بیایید. بعد وقتی در زدم در را باز نکنم. اینکه نمیشود. وقتی خدا میگوید: «توبوا» توبه کن، پس حتماً توبه را قبول میکند.
8- خداوند، توبهکاران را دوست دارد
خوب حالا توبهی ما را قبول کند، دوستمان هم دارد؟ میگوید: بله، در قرآن هرجا میگوید: «توّاب» کنارش معمولاً میگوید: «التَّوَّابُ الرَّحیمُ» (بقره/37)، «رَؤُفٌ رَحیمٌ» (توبه/128)، «رَحیمٌ وَدُودٌ» (هود/90)، «یُحِبُّ التَّوَّابین» (بقره/222) اصلاً خدا بدیها را تبدیل به حسنه میکند. آب لجن در باغچه میرود، گل میشود. یعنی چه؟ یعنی خدا آب لجن را در باغچه گل میکند. خدا سیئات را به حسنه تبدیل میکند. اصلاً خدا دوست دارد. «یُحِبُّ التَّوَّابین» دوست دارد. آخر یک زندانی را که میبخشند، عفو به او میخورد. خوب دیگر از زندان آزادش میکنند. دیگر دوستش ندارند. شغل اداری به او نمیدهند. میگویند: حالا او را بخشیدیم. مجرم است ولی دیگر حالا او را بخشیدیم. ولی خدا میگوید: نه، دوستت دارم. «یُحِبُّ» دوستت دارم. «رَؤُفٌ» هستم. «وَدُودٌ» هستم، رحیم هستم. کنار توبه پذیرها، «قابِلِ التَّوْب» (غافر/3)، «یَقْبَلُ التَّوْبَه» (توبه/104) همه آیات قرآن، از این پر است.
آداب دعا؛ اگر کسی به چهل مؤمن دعا کند، دعای خودش هم مستجاب میشود. به شرطی که روی سوز دعا کند. آخر بعضیها میگویند: به چهل تا دعا کنیم، برای چهل و یکمی خودمان! میگوید: حالا این چهل تا را دعا کنیم برای آن یکی. نه واقعاً دلت به حال مردم بسوزد. روی عشق به مردم اگر به چهل مؤمن دعا کنی، در دعا اثر دارد. گاهی وقتها انسان دعا میکند بعد یک گناه میکند. خدا به فرشتهها میگوید: «لَا تَقْض» نه نه نه! برگردید، حاجتش را به او ندهید. چرا؟ برای اینکه «فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِی» (کافی/ج2/ص271) یک خلاف کرد. دعا کرد میخواستیم به او بدهیم، یک خلاف کرد.
همسر خوب میخواست، ما هم شب قدر مقدر کردیم یک همسر خوب به او بدهیم. امد بیرون دوباره به یک نامحرم اس ام اس زد. میگوید: خیلی خوب، پس معلوم میشود دروغ میگوید. در مسجد میگوید: خدایا تو به من بده. میرود بیرون حرفهای دیگر میزند. حدیث داریم که دعاها مستجاب میشود، بعد انسان که خلافکار است… یک دختری، یک پسری را میبیند، نگاه حرام به او میکند. لذت میبرد. میگوید: خیلی خوب، ازدواجش شش ماه عقب بیفتد. شش دقیقه خلاف کرد، شش ماه عقب بیفتد. اگر این خلاف نمیکرد، ما ازدواجش را، تابهایش را باز میکردیم. تا میرود ازدواج کند، عمهی عروس میمیرد. چهل روز صبر میکند. تا میروند ازدواج کنند، عموی داماد میمیرد. همینطور هی یکی یکی مرگها شروع میشود. این عروس و داماد پا به زمین میزنند، این میگویند: خوب این برای آن! حدیث داریم. حدیث داریم اگر کسی به سمت حرام بپرد، خدا از سهم حلالش، کم میگذارد. این زرنگی نیست. گناه اثر دارد، به چهل تا مؤمن دعا کردن، اثر دارد.
عرض کنم دعا آدابی دارد. آمد گفت: آقا ما هرچه دعا میکنیم، مستجاب نمیشود. امام گفت: چطور دعا میکنی؟ گفت: میگوییم: خدایا بده بیاید. گفت: نه دعا آدابی دارد. مردم عادی شماره تلفن خاصی دارند. هر شمارهای را بگیری، که گوشی را برنمیدارند. شماره تلفن خدا چیست؟ شماره تلفن خدا ده شمارهای است. اول باید «بِسْمِ اللَّهِ» بگویی. چون حدیث داریم دعای بی «بِسْمِ اللَّهِ» ابتر است. دوم باید از خدا تجلیل کنی، حدیث داریم. سوم نعمتهای خدا را بشماریم. حدیث داریم. چهارم شکر کنیم. حدیث داریم. پنجم صلوات بفرستید حدیث داریم. ششم عیبهای خودت را بگو، حدیث داریم. بعد از خدا راجع به عیبها عذرخواهی کن، حدیث داریم، بعد ده مرتبه یا رب بگویی، دعا مستجاب میشود. حالا من چون شب بیست و سوم، بینندهها گوش میدهند، میخواهم یک چنین دعایی کنم شاید یک و نیم دقیقه، دو دقیقه شاید طول بکشد. ولی تمام اینهایی که پای تلویزیون هستید، بیایید اینطور که اهل بیت گفتند، آن رقمی دعا کنید.
در قرآن سه مرتبه گفته: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» (اعراف/180) میخواهید دعا کنید از طریق اسماء الحسنی. اسماء الحسنی 99 تا اسم است. این 99 تا را یک دقیقه من میگویم، شما هم با من پای تلویزیون بگویید، بعد «بِسْمِ اللَّهِ» میگوییم، صفات خدا را میگوییم، آن مقداری را که بلد هستیم. اشاره میکنیم لحظهای به نعمتهای خدا، شکر خدا. شکر هم نگویید صد هزار مرتبه. آخر قدیمیهای ما میگفتند: صد هزار بار. صد هزار بار که چیزی نیست. شما دستت را زیر شکر بکنی، یک مشت شکر، صد هزار تا شکر است. وقتی میگویی: صد هزار تا یعنی خدایا ببین چقدر بالا بردمت، به اندازهی یک مشت شکر، «الْحَمْدُ لِلَّه»! یک مشت شکر چیه، خجالت هم خوب چیزی است. بگو: به عدد هر سلول، به عدد هر اتم، چرا برای نعمتهای خودت؟! همین که شما هم عقل داری نعمت من است. این رانندهای که مرا میبرد اگر یک لحظه عقل نداشته باشد، ماشین چپ میکند. من میخواهم این دعا را بخوانم دو دقیقه اضافه بدهید.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم». با هم بگویید. دیگر شما یواش بگویید. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم». شب بیست و سوم شب دعاست. «یَا اللَّهُ»، نه یواش…
«یا اللَّهُ الْإِلَهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْقَدِیرُ الْقَاهِرُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى الْبَاقِی الْبَدِیعُ الْبَارِئُ الْأَکْرَمُ الظَّاهِرُ الْبَاطِنُ الْحَیُّ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ الْحَلِیمُ الْحَفِیظُ الْحَقُّ الْحَسِیبُ الْحَمِیدُ الْحَفِیُّ الرَّبُّ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الذَّارِئُ الرَّازِقُ الرَّقِیبُ الرَّءُوفُ الرَّائِی السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ السَّیِّدُ السُّبُّوحُ الشَّهِیدُ الصَّادِقُ الصَّانِعُ الطَّاهِرُ الْعَدْلُ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ الْغَنِیُّ الْغِیَاثُ الْفَاطِرُ الْفَرْدُ الْفَتَّاحُ الْفَالِقُ الْقَدِیمُ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ الْقَوِیُّ الْقَرِیبُ الْقَیُّومُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ قَاضِی الْحَاجَاتِ الْمَجِیدُ الْمَوْلَى الْمَنَّانُ الْمُحِیطُ الْمُبِینُ الْمُقِیتُ الْمُصَوِّرُ الْکَرِیمُ الْکَبِیرُ الْکَافِی کَاشِفُ الضُّرِّ الْوَتْرُ النُّورُ الْوَهَّابُ النَّاصِرُ الْوَاسِعُ الْوَدُودُ الْهَادِی الْوَفِیُّ الْوَکِیلُ الْوَارِثُ الْبَرُّ الْبَاعِثُ التَّوَّابُ الْجَلِیلُ الْجَوَادُ الْخَبِیرُ الْخَالِقُ خَیْرُ النَّاصِرِینَ الدَّیَّانُ الشَّکُورُ الْعَظِیمُ اللَّطِیفُ الشَّافِی یا من له الاسماء الحسنی» (بحارالانوار/ج4/ص186)
خدایا خیلی به ما نعمت دادی، نعمت وجود، عقل، ایمان، اسلام، علاقه و مودت اهل بیت، استقلال، آزادی، بهترین رهبر، بهترین امت، بهترین کشور، آبرو، عزت، بیان، نعمتهای زیادی به ما دادی و به غیر ما. خدایا برای هر نعمتی که در هر زمان و در هر مکان به ما و غیر ما قبلاً دادی، الآن میدهی و بعداً خواهی داد، برای هریک به عدد آنچه بر او علم داری، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین».
برای خیلی خطرها، بلاها، انحراف، کفر، کفران، شرک، نفاق، حرص، حسد، بخل، بیماری، تلخی، فقر، بلا، بدبختی، انواع بلاها را از ما قبلاً دور کردی، الآن داری دور میکنی، بعداً دور خواهی کرد. برای هر بلا و تلخی و انحراف، و ضعف و نقص و تقصیر و قصور محتملی که در هر زمان و هر مکان، از ما و از غیر ما قبلاً دور کردی، الآن دور میکنی و بعداً دور خواهی کرد، برای هریک به عدد آنچه بر او علم داری، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین». «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
خدایا ما بدی زیاد داریم. تو میدانی، فکرهای بد، نگاه بد، کلام بد، خوراک بد، خواب بد، اسراف در لباس، در مکان، در قلم، کاغذ، اسراف عمر، چقدر حرفها، چقدر غیبتها، متلکها، نیشها، حقالناس، کوتاهی در نماز، روزه، قرآن، اهل بیت، خدایا تو خودت میدانی ما چقدر ضعف و عیب داریم. برای هر ضعف و عیب و نقص و گناهی «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»
الهی بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه المعصومین من ذریه الحسین، اللهم صل علی محمد و آل محمد. حالا دعا کنیم.
خدایا آنچه شب قدر برای خوبان تاریخ گذشته مقدر کردی، برای خوبان الآن مقدر میکنی، برای خوبان آینده مقدر خواهی کرد، همهی آنها را که به خاطر خوبیشان مقدر میکنی، تمام آن خیرات و برکات شب قدر را برای همهی ما مقدر بفرما. قلب امام زمان را از ما راضی بدار.