موضوع بحث: آبرو
تاریخ نوار: 14/4/69
تاریخ نوار: 14/4/69
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در خدمت دانشجویان در دانشکده پلیس، در رابطه با آبرو صحبت میکنیم که بیشتر سر و کار همه ما به اوست. مساله آبرو چند تا موضوع که 1- حفظ آبرو 2- راههای حفظ آبرو 3- ریختن آبرو
سه محور دارد بحث ما هر کدام چند شاخه دارد. حفظ آبروی رهبر و مکتب، حفظ آبروی خودمان، حفظ آبروی بستگان، مردم ریختن آبرو هم چند تا شاخه دارد خطر آبروی مردم را ریختن، انگیزههای آبروریزی، به چه دلیل مردم آبروی همدیگر را میریزند انگیزهها و دلیلها و بعد هم که آبرو میریزند چگونه توجیه میکنند(حقش بود این باید آبروش برود) البته یک موارد استثنائی هم داریم.
1- حفظ آبرو و گستره آن
1- حفظ آبروی رهبر، در فقه ما و در فقه سنی در همه فرقههای اسلامی، از نظر منبع محکم هستیم که هرکس به رهبر اسلامی رسول اکرم و اولیای خدا حتی بر پیغمبران دیگر و اگر به فاطمه زهرا(س) اگر کسی توهین کرد با توجه عالمانه آگاهانه توهین مقرضانه کرد این خونش ارزشی ندارد. فتوای تاریخی امام درباره اعدام سلمان رشدی به خاطر همین است.
درباره پیغمبر خیلی پهلوی خدا ارزش دارد خدا وقتی میخواهد بگوید مردم برای پیغمبر صلوات بفرستید اول میگوید من که خدا هستم صلوات میفرستم به فرشتهها هم دستور دادم صلوات بفرستند. بعد میگوید من خدا و فرشتهها که صلوات میفرستیم شما هم یک صلواتی بفرستید. »إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ«(احزاب/56) خدا و فرشتهها «یُصَلُّونَ» پس »یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (احزاب/56) یعنی مقام پیغمبر این است.
درباره حفظ مکتب قرآن میفرماید »فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ» (فتح/29) یعنی جامعه اسلامی باید آبرویش را حفظ کند روی پای خودش بایستد مؤمنین باید عزیز باشند.
در جبهه میخندیدند رسول اکرم گیج شد چرا میخندید اطرافش نگاه کرد دید پیرمردها و ریش سفیدها آمدند پشت سرش و دشمن به آنها میخندد فرمود فردا ریش هایتان را رنگ بزنید تا دشمن به ما نخندد حتی اگر ریش سفید را بهش میخندند باید به آن رنگ بزنید.
شیک بودن لباس پلیس یک ارزش است. اگر یکی یقهاش رفته باشد داخل یکی از آن آمده باشد بیرون مثل خودم. اگر وضع قیافه ناجور باشد و لذا حضرت موقعی که میخواست برود بیرون با آینه خودش را درست میکرد یکبار آینه گیرش نیامد توی آب عمامهاش را درست کرد. عاشیه گفت تو هم دیگر آره! گفت آره. چه مانعی دارد رسول باشم. خوش تیپ هم باشم آدمها کج و کور چون حسودیشان میشود سوپر دولوکسها را ببینند یک کلماتی غیر صحیحی میگویند. آدم آنچه را که دارد باید تمیز نگه دارد. در جبهه حضرت فرمود: یک چند تا دیگ بار بگذار آشپز گفت جمعیت کم است. حضرت فرمود دیگ آبگوشت بار بگذار از 9 تا دیگ آب خالی. آشپز گفت میخواهی چه بکنی حضرت فرمود توی تاریکی دیدهبان دشمن ما را میبیند. اگر یک دیگ بار بگذارید میگویند جمعیت مسلمانها کم است تو همه را آب کن، توی یکی از آنها آبگوشت. او نمیداند توی آن چه چیزی است یعنی ما باید پزمان عالی باشد. نگوئید حقوق پلیس چیزی نیست همین که هست باید تمیز باشد.
آبروی نظام و آبروی مکتب، حرکت امام خیلی آبرو داد به اسلام، اگر کارگری جنس بنجل تحویل بدهد میگویند این کار ایرانیهاست. این با کم کاریاش آبروی نظام را میبرد.
2- حفظ آبرو وظیفه هر فردی است
چند روز دیگر محرم است و عزاداران امام حسین میریزند توی خیابان دسته عزاداری حرکتش اینطور نباشد که 1- یک صدای بلندگو مردم را از خواب بیدار کند 2- خوراک پختن یک نوع آزاری نباشد 3- راه بندان کردن نباشد.
قرآن میگوید: »یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً«(احزاب/32) زن رسول الله حسابش با بقیه خانمها جداست. »مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ« (احزاب/30) زن پیغمبر اگر خلاف کند عذابش دو برابر است.
میگویند این پلیس جمهوری اسلامی، این آخوند بود، این معلم بود سر کلاس سیگار کشید اینهائی که الگو هستند خیلی نظام به اینها بستگی دارد.
درباره آبرو قرآن میگوید: »لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّهٌ« (بقره/150) مسلمانها 13، 14 سال روبه بیت المقدس نماز خواندید حالا یهودیها میگویند شما رو به قبله ما هستید فوری شما قبلهتان را عوض کنید تا آنها به شما ناز نفروشند مردم بر شما منت نداشته باشند. به همین خاطر پیغمبر نام شهرها را عوض میکرد شهرهای اسلامی خیابانها فلکهها آرمها تابلوها.
آبروی خودمان انسان باید آبروی خود را حفظ کند، به همین خاطر گفته اگر زندگیت تلخ است به کسی نگو بنده الان آمدم پهلوی شما نیم کیلو آبرو دارم اما اگر گفتم صبح خوابم برد نمازم قضا شد خوب این نیم کیلو میشود 250 گرم دیشب رفتیم غذا بخوریم آبگوشتمان سوخت. میشود 200 گرم میآمدیم تصادف کردیم میشود 100 گرم و خلاصه پول نداشتیم تلفن خانه قطع شده میشود 50 گرم.
هیچ مسلمانی حق ندارد عیبهای خود را برای دیگران نقل کند به همین خاطر اسلام گفته خودت را شیک کن.
«بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ» (کافی/ ج2/ ص226) الان همه مردم با کم و زیادش ناراحتند. کارمندان دولت که از دم حقوق کم منتهی این که کار میکند روی حساب اینکه این همه خون دادیم تا این نظام بدست آمده روی عشق به نظام است.
آن هم یک جور دیگر ناراحت است ولی باید یک جوری باشد که آدم ناراحتی خود را در دل داشته باشد. اینکه گفتند نسیه نکن بخاطر همین است. حضرت به کسی که زلفهایش را شانه نمیکرد فرمود: اگر حالش را نداری سرت را تیغ بزن و حتی داریم موی شما به گردن شما حق دارد ژولیدگی ممنوع.
قرآن از کسی که پزشان عالی جیبشان خالی است ستایش میکند اینها خوب آدمهایی هستند که پزشان عالی است گرچه چیزی ندارند »یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ« (بقره/273) بقدری ظاهرشان را خوب نگه میدارند که اغنیا هنگامی ظاهرشان را میبینند خیال میکنند اینها بی نیازند.
آدم باید آبروی خودش را حفظ کند به همین خاطر گفتند بی دعوت جائی نرو. به همین خاطر گفتند حق ندارید شب جمعه پیاز بخورید، چرا برای اینکه از شب جمعه تا جمعه که میخواهی بروی نماز جمعه ممکن است که آثار پیاز مانده باشد و مردمی که به شما میرسند کمی تنفر داشته باشند.
اصلاً بوسیدن لب به لب در اسلام ممنوع است صورت بوسیدن طوری نیست. در بعضی جاها لب به لب ممنوع است برای خاطر اینکه این آقایی میخواهد لب را ببوسد یا سیگار کشیده آدم از سیگارش بدش میآید یا پیاز خورده. آنچه باعث میشود یک نوع تنفری بوجود بیاید بد است.
در جمهوری اسلامی ما واقعاً اگر کسی بی سواد باشد آدم نمیداند چه به او بگوید چون شبکه 1 و2 هم صبح و هم عصر بهترین استاد با بهترین شیوه درس میدهد.
آقا ما کولر نداریم برق نداریم نه، خوب یک مقوا بردار و خودت را باد بزن و بعد جلوی تلویزیون بنشین بی سوادی کم کاری از چراغ قرمز عبور کردن هر رقم کاری که به شما توهین بکنند ما حق نداریم عملی انجام بدهیم که کسی به ما توهین کنند عادت بد رانندگی بد، بوی بد، لباس بد، بدون دعوت جایی رفتن، کسب بد و لذا حدیث داریم اگر خواستید تجارت کنید یک چیزهای خوب را بخرید و بفروشید، بعضیها آدامس میخرند و میفروشند یک حدیث داریم شغلهای کم شأن شما را پایین میآورد. بخاطر همین جهت با کسی که خرجی تو را میدهد مسافرت نکن. چون اگر دنبال او رفتی گرچه مفتی مشهد میروی یا کنار دریا میروی ولی این مفت تو را ذلیل میکند باید در تاکسی را برایش باز کنی بفرمائید جلو یعنی غلام حلقه به گوش میشوید حدیث داریم با کسی مسافرت نروید جز این که سهم او را بدهید آقای خودتان باشید آدم حق ندارد حرکتی را انجام بدهد که برای او بد باشد.
آبروی بستگان داریم که: گاهی وقتها آدم غضب میکند گاهی وقتها آدم غیظ میکند فرق بین غضب و غیظ چیست تا 85 درصد را غضب میگویند. اما وقتی پر شد و 100 درصد شد دیگر غیظ میشود. اگر سر رفتی و غیظ کردی هرچه میگویی به خودش بگو نگو مادر فلان، برادر فلان، پدر فلان.
3- حفظ آبروی خویشاوندان و مردم
به خواهر و مادر کسی توهین نکنید، حدیث داریم: به پدر و مادر و بستگان کاری نداشته باش آن وقت مقدارش را هم گفتند یعنی وقتی پدر شد و خیلی داری منفجر میشود، مرز فحش اینقدر است: ترسو این حرفت دروغ، چقدر میخواهی. اوج فحش در اسلام همین است وقتی خواستید فحش بدهید یا انتقاد کنید رو در رو انتقاد کنید. گزارش دادند به پیامبر خیلی ناراحت شد رفت بالای منبر گفت فلانی که گزارش داد دید پای منبر است فرمود تو بودی فرمود: چرا یک مشت همچین کارهایی میکنند.
در تربیت هم گفتهاند اگر توی سر کسی بزنی بدتر است مثلاً به بچهات بگویی که خاک توی سرت پسر عمویت از تو بهتر است. او هم میگوید عمو هم از تو بهتر است. یعنی خودش را با خودش مقایسه کن. اگر گفتی فلانی تعصب و غیرت و حسادتش بیشتر تحریک میشود. مواظب باشید برای حفظ آبرو. 1- خودش را با خودش قیاس کنید 2- از مرز تجاوز نکنید.
و اما برای حفظ آبروی مردم. قرآن میفرماید: »وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ« (همزه/1) یعنی با چشمک مردم را خیط میکنند. پست ترین مردم نزد خدا کسی که آبروی مردم را بریزد.
روایاتی داریم اگر کسی عیب مردم را بپوشاند خداوند عیبهایش را میپوشاند، چون روز قیامت پردهها کنار میرود، انسان چشمهایش خیره میشود میگوید: چه پروندهای، تمام ریز و درشت کار من را نوشته است.
و حدیث داریم روز قیامت بقدری آدم شرمنده میشود که میگوید زودتر مرا به جهنم بفرست تا اینقدر خجالت نکشم یک آدم که حاضر نبوده بابا و ننهاش بفهمند همه میفهمند. بنابراین اگر میخواهید خداوند در آن روز نجاتتان بدهد، عیب مردم را بپوشانید.
حضرت فرمود: آدم جنایتکاری خوشبخت شد میدانید چرا؟ یک برادری داشت این مسلمان یک دسته گلی به آب داده بود خودش نمیدانست این رفت عیبش را پوشاند بعد هم به او هم نگفت.
اگر مسلمانی دارد آبرویش را میریزد خودش هم متوجه نیست کسی آبروی او را حفظ بکند و به او هم نگوید(چون اگر بگویی خجالت میکشد)خدا او را حفظ میکند و عاقبتش را خیر میکند.
4- راهکارهای حفظ آبرو
یک کارهایی را دولت باید بکند. امیرالمؤمنین به مالک اشتر میگوید اگر کسی آبروی مردم را دارد میریزد این را از اداره و خدمت اخراجش کن و کسی که عیب مردم را به تو میگوید. برای خود شیرینی هستی و نیستی مردم را به باد میدهند. حاکم اسلامی باید آدمهای آبرو ریز را از اداره بیرون کند. تعزیرات برای همین است اگر کسی آبروی کسی را ریخت اسلام میگوید او را بخوابانید و شلاقش بزنید. حدیث داریم اگر کسی آبرو دارد باید به آبروی مردم کمک کند.
من آبرو دارم شما را میشناسم میگویم ایشان میخواهد ازدواج کند دخترت را به او بده، مهر هم کم بگیر. آقا ایشان میخواهد تجارت کند سرمایه ندارد 100 تومان 200 تومان به او وام بدهید.
اگر کسی آبرو دارد باید از آبروی خود مایه بگذارد و من بخاطر این حدیث ضامن شدم برای چند نفر از صندوقهای قرض الحسنه پول گرفتم تقریباً غیر از سه تا، بردند و خوردند. تا یک روز از صندوق قرض الحسنه گفتند آقای قرائتی خواهش میکنم برای کسی ضامن نشو گفتند نه رویمان میشود بیائیم و تو را بگیریم و نه پول داری بدهی.
یک بار ما گفتیم در اسلام صیغه کردن حلال است، فرداش یک دانشجو آمد گفت صیغهای کجاست؟ ! ما حدیثش را خواندیم.
کسی اگر آبرو دارد باید خدمت کند اما بنده رفتم خدمت بکنم عوض ثواب کباب شدم. پیغمبر فرمود: «إن الله لیسأل العبد فی جاهه کما یسأله فی ماله فیقول یا عبدی رزقتک جاها فهل أغثت مظلوما أو أعنت ملهوفا» (عوالیالآلی/ج1/ص372) گاهی آدم آبرو دارد باید از آبرویش استفاده کند که مردم آدم را توبه کار نکنند. گفتند به بچهها احترام بگذارید برای اینکه حدیث داریم «لا تحقرن أحدا من المسلمین فإن صغیرهم عند الله کبیر» (مجموعه ورام/ج1/ص31) نگویید این بچه است بچه هم مثل بزرگ میماند.
وام دادن: کسی پول ندارد بدهد قرآن میگوید »فَنَظِرَهٌ إِلى مَیْسَرَهٍ« (بقره/280) یعنی اگر نسیه ندارد بدهد شما حق ندارید آبرویش را بریزید. قرآن میگوید منتظر باشد تا صاحب پول بشود. حق ندارم از شما شکایت کنم. بستانکار حق ندارد آبروی بدهکار را ببرد و لذا اگر کسی مفلس شد و بجای باریکی رسید، حق ندارد او را از خانهاش بیرون کند. چون آدم پهلوی زن و بچهاش خوار میشود. اسلام اجازه نمیدهد حتی مفلس بی آبرو شود.
5- پرهیز از سوء ظن و افشای اسرار
برای حفظ آبرو اول گفتند سوءظن نبر چون آدم وقتی آبروی کسی را میخواهد بریزد اول میگوید من نسبت به فلانی شک دارم. قرآن میگوید »لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ« (بقره/168) دنبال گام شیطان نروید. شیطان گام به گام است. گام اول به نظرم شک دارم دقت کنیم ببینیم چکاره است اول سوء ظن بعد تجسس بعد آبرو ریزی است اسلام از اول میگوید شما حق ندارید سوء ظن ببرید.
مزاح آبروی آدم را میبرد شوخی خوبه تا یک حد معقول بجوری که نگویند برویم دنبال طرف که بیاید ما را بخنداند یعنی بصورتی که انسان دلقک بشود. «لَا تَمْزَحْ فَیَذْهَبَ بَهَاؤُکَ» (منلایحضرهالفقیه/ج4/ ص352) شوخی نکن در حدی که آبرویت برود چون گاهی مراجع هم شوخی میکردند یکی از مراجع تقلید پیر شده بود و یک کسی هی میآمد میگفت چند تا یتیم هستند پول بده بدهم به آنها سالها از این مرجع تقلید پول گرفت یک روز آقا گفت این صغیرهها هنوز کبیره نشدهاند؟ ! خوب این یک شوخی است. باز یک مرجع تقلید دیگری بود که هرکس زنش میزایید 100 تومان به او کمک میکرد برای خرجی زایمان. گفتند این آقا سرش شلوغ است مغزش کار نمیکند دیگر حالیش نیست گفتند امتحانش میکنیم گفتند در شلوغی عید غدیر عید قربان مبعث. . . در هر عیدی خانه شلوغ بود اینها میرفتند میگفتند خدا به ما یک بچه داده است. تو شلوغی 100 تومان از آقا میگرفتند میگفتند دیدی گفتم حالیش نیست. به خدا حالیش است آبروی تو را نمیخواهد بریزد. گفتند نه حالیش نیست بالاخره هشتمین 10 تومانی را که داد دید دارد سرش کلاه میرود اینجا دیگر از موارد استثناء است گفت: این 100 تومانی را بگیرد و قدر خانمت را بدان در یکسال 8 بار برایت زاییده است. بعضی تا چند مرتبه حفظ آبرو خوب است اما اگر رسید به جائی که طرف سوءاستفاده میکند دیگر مورد استثنا است.
»یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ« (مائده/101) پهلوی هم مینشیند حرف را از هم نکشید. قرآن میگوید »لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ« خوب با نامزدت چکار کردی خوب زمان طاغوت به دریا رفتی. نپرسید قرآن میگوید سوالاتی که دلتان نسبت به هم چرکین میشود را نپرسید، نگویید آقا خودش فلان کاره است ولی اگر خواسته باشد آبرویت را بریزد میشود سلمان فارسی. شما را میکند یزید هرکسی هر گناهی کرد حق ندارد به احدی بگوید.
و حدیث داریم امام فرمود: مسلمانی که با رفیقش هم گفتگو میشود زیر پایش را میکشد عیبهایش را از زبانش میکشد بیرون تا یک روزی که با هم دعوایش میشود آبرویش را بریزد چنین مسلمانی کافر است.
6- حفظ آبرو با حفظ اسرار و چشمپوشی
آقا مسئولی را میخواهد عوض کنید عوض کنید. هر رئیسی میتواند معاونش را عوض کند اما یک جوری عوض نکن که طرف آبرویش را بریزد. به من یک ماجرایی را گفتند. یکی از این استاندارها گفت من خیلی از این ماجرا استفاده کردم. قصه این است: سید حسن اصفهانی یکی از مراجع تقلید بود قبل از مرحوم آقای بروجردی. آیت الله اصفهانی به یک آخوندی در شهری حکم داده شد نماینده مرجع تقلید این آقا تو شهرش یک کیلو آبرو داشت وقتی شد نماینده آبرویش شد 10 کیلو آن وقت منتهی این نماینده هی دسته گل آب میداد خراب میکرد. آمدند گفتند نمایندهات خراب کرد گفت فهمیدم گفت: الان من نمایندهام را بردارم او یک کیلوئی که از قبل داشت از دست میدهد. من باید یک جوری حکمم را پس بگیرم که ضمن اینکه نماینده من نیست آن آبروی اصلی حفظ بشود. چون ایشان یک مقداری آبرو داشت من حکم بهش دادم. شد 10 کیلو حالا حکمم را میخواهم بگیرم نباید یک جوری بگیریم که بشود 5 کیلو.
برای حفظ آبرو گفتند اسمهای همدیگر را مؤدب صدا بزنید لقب همدیگر را خوب ببریم حتی بچه را با کنیه صدا نزنیم نقاط ضعف همدیگر شناختیم بر روی خودمان نیاوریم. قرآن میگوید: »فَأَسَرَّها یُوسُفُ فی نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِها لَهُمْ« (یوسف/77) یوسف فهمید برادرها چه کار کردند اما چیزی نگفت.
آدم باید آبروی خودش را حفظ کنید. آبرو ریزی خیلی گناه دارد. کسی که آبروی مردم را میبرد از دزد بدتر است. چون دزد مال میبرد، آبرو ریز آبرو میبرد. و آبرو از مال مهمتر پس آبروریز از دزد بدتر است.
ربا که میگویند مثل زنای با مادر است. و آبروی مسلمان را ریختن از ربا بدتر است. زود کسی را خوار نکنیم. نیشی حرف نزنید متاسفانه در عالم آخوندها هم گاهی به کسی من را قبول ندارد میگویند میدانی اینها ضد آخوند هستند نه والله ضد آخوند نیستم. ضد توام. ایشان را قبول ندارد فکر میکند که دیگر روحانیت را قبول ندارد از تو یک چیز دیده قبولت ندارد.
7- گاهی افشاگری لازم است
بعضی جاها باید آبروی مردم را ریخت قرآن میگوید زناکار را که روبه روی مردم زنا کرده است این را باید در جمع شلاق زد تا آبرویش بریزد. یک جاهایی هم هست که غیبت جایز است یک جائی هم باید آدم علنی برخورد کند. گاهی برای اینکه یک خطی کدر بشود انسان باید آبرویی را بریزد نماینده حضرت امیر رفت سر سفرهای که همه پولدار و ثروتمند بودند. حضرت امیر یک نامه نوشت 1400 سال آبروی او را ریخت. تا نمایندگان حواسشان جمع باشد.
سه محور دارد بحث ما هر کدام چند شاخه دارد. حفظ آبروی رهبر و مکتب، حفظ آبروی خودمان، حفظ آبروی بستگان، مردم ریختن آبرو هم چند تا شاخه دارد خطر آبروی مردم را ریختن، انگیزههای آبروریزی، به چه دلیل مردم آبروی همدیگر را میریزند انگیزهها و دلیلها و بعد هم که آبرو میریزند چگونه توجیه میکنند(حقش بود این باید آبروش برود) البته یک موارد استثنائی هم داریم.
1- حفظ آبرو و گستره آن
1- حفظ آبروی رهبر، در فقه ما و در فقه سنی در همه فرقههای اسلامی، از نظر منبع محکم هستیم که هرکس به رهبر اسلامی رسول اکرم و اولیای خدا حتی بر پیغمبران دیگر و اگر به فاطمه زهرا(س) اگر کسی توهین کرد با توجه عالمانه آگاهانه توهین مقرضانه کرد این خونش ارزشی ندارد. فتوای تاریخی امام درباره اعدام سلمان رشدی به خاطر همین است.
درباره پیغمبر خیلی پهلوی خدا ارزش دارد خدا وقتی میخواهد بگوید مردم برای پیغمبر صلوات بفرستید اول میگوید من که خدا هستم صلوات میفرستم به فرشتهها هم دستور دادم صلوات بفرستند. بعد میگوید من خدا و فرشتهها که صلوات میفرستیم شما هم یک صلواتی بفرستید. »إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ«(احزاب/56) خدا و فرشتهها «یُصَلُّونَ» پس »یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (احزاب/56) یعنی مقام پیغمبر این است.
درباره حفظ مکتب قرآن میفرماید »فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ» (فتح/29) یعنی جامعه اسلامی باید آبرویش را حفظ کند روی پای خودش بایستد مؤمنین باید عزیز باشند.
در جبهه میخندیدند رسول اکرم گیج شد چرا میخندید اطرافش نگاه کرد دید پیرمردها و ریش سفیدها آمدند پشت سرش و دشمن به آنها میخندد فرمود فردا ریش هایتان را رنگ بزنید تا دشمن به ما نخندد حتی اگر ریش سفید را بهش میخندند باید به آن رنگ بزنید.
شیک بودن لباس پلیس یک ارزش است. اگر یکی یقهاش رفته باشد داخل یکی از آن آمده باشد بیرون مثل خودم. اگر وضع قیافه ناجور باشد و لذا حضرت موقعی که میخواست برود بیرون با آینه خودش را درست میکرد یکبار آینه گیرش نیامد توی آب عمامهاش را درست کرد. عاشیه گفت تو هم دیگر آره! گفت آره. چه مانعی دارد رسول باشم. خوش تیپ هم باشم آدمها کج و کور چون حسودیشان میشود سوپر دولوکسها را ببینند یک کلماتی غیر صحیحی میگویند. آدم آنچه را که دارد باید تمیز نگه دارد. در جبهه حضرت فرمود: یک چند تا دیگ بار بگذار آشپز گفت جمعیت کم است. حضرت فرمود دیگ آبگوشت بار بگذار از 9 تا دیگ آب خالی. آشپز گفت میخواهی چه بکنی حضرت فرمود توی تاریکی دیدهبان دشمن ما را میبیند. اگر یک دیگ بار بگذارید میگویند جمعیت مسلمانها کم است تو همه را آب کن، توی یکی از آنها آبگوشت. او نمیداند توی آن چه چیزی است یعنی ما باید پزمان عالی باشد. نگوئید حقوق پلیس چیزی نیست همین که هست باید تمیز باشد.
آبروی نظام و آبروی مکتب، حرکت امام خیلی آبرو داد به اسلام، اگر کارگری جنس بنجل تحویل بدهد میگویند این کار ایرانیهاست. این با کم کاریاش آبروی نظام را میبرد.
2- حفظ آبرو وظیفه هر فردی است
چند روز دیگر محرم است و عزاداران امام حسین میریزند توی خیابان دسته عزاداری حرکتش اینطور نباشد که 1- یک صدای بلندگو مردم را از خواب بیدار کند 2- خوراک پختن یک نوع آزاری نباشد 3- راه بندان کردن نباشد.
قرآن میگوید: »یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً«(احزاب/32) زن رسول الله حسابش با بقیه خانمها جداست. »مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ« (احزاب/30) زن پیغمبر اگر خلاف کند عذابش دو برابر است.
میگویند این پلیس جمهوری اسلامی، این آخوند بود، این معلم بود سر کلاس سیگار کشید اینهائی که الگو هستند خیلی نظام به اینها بستگی دارد.
درباره آبرو قرآن میگوید: »لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّهٌ« (بقره/150) مسلمانها 13، 14 سال روبه بیت المقدس نماز خواندید حالا یهودیها میگویند شما رو به قبله ما هستید فوری شما قبلهتان را عوض کنید تا آنها به شما ناز نفروشند مردم بر شما منت نداشته باشند. به همین خاطر پیغمبر نام شهرها را عوض میکرد شهرهای اسلامی خیابانها فلکهها آرمها تابلوها.
آبروی خودمان انسان باید آبروی خود را حفظ کند، به همین خاطر گفته اگر زندگیت تلخ است به کسی نگو بنده الان آمدم پهلوی شما نیم کیلو آبرو دارم اما اگر گفتم صبح خوابم برد نمازم قضا شد خوب این نیم کیلو میشود 250 گرم دیشب رفتیم غذا بخوریم آبگوشتمان سوخت. میشود 200 گرم میآمدیم تصادف کردیم میشود 100 گرم و خلاصه پول نداشتیم تلفن خانه قطع شده میشود 50 گرم.
هیچ مسلمانی حق ندارد عیبهای خود را برای دیگران نقل کند به همین خاطر اسلام گفته خودت را شیک کن.
«بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ» (کافی/ ج2/ ص226) الان همه مردم با کم و زیادش ناراحتند. کارمندان دولت که از دم حقوق کم منتهی این که کار میکند روی حساب اینکه این همه خون دادیم تا این نظام بدست آمده روی عشق به نظام است.
آن هم یک جور دیگر ناراحت است ولی باید یک جوری باشد که آدم ناراحتی خود را در دل داشته باشد. اینکه گفتند نسیه نکن بخاطر همین است. حضرت به کسی که زلفهایش را شانه نمیکرد فرمود: اگر حالش را نداری سرت را تیغ بزن و حتی داریم موی شما به گردن شما حق دارد ژولیدگی ممنوع.
قرآن از کسی که پزشان عالی جیبشان خالی است ستایش میکند اینها خوب آدمهایی هستند که پزشان عالی است گرچه چیزی ندارند »یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ« (بقره/273) بقدری ظاهرشان را خوب نگه میدارند که اغنیا هنگامی ظاهرشان را میبینند خیال میکنند اینها بی نیازند.
آدم باید آبروی خودش را حفظ کند به همین خاطر گفتند بی دعوت جائی نرو. به همین خاطر گفتند حق ندارید شب جمعه پیاز بخورید، چرا برای اینکه از شب جمعه تا جمعه که میخواهی بروی نماز جمعه ممکن است که آثار پیاز مانده باشد و مردمی که به شما میرسند کمی تنفر داشته باشند.
اصلاً بوسیدن لب به لب در اسلام ممنوع است صورت بوسیدن طوری نیست. در بعضی جاها لب به لب ممنوع است برای خاطر اینکه این آقایی میخواهد لب را ببوسد یا سیگار کشیده آدم از سیگارش بدش میآید یا پیاز خورده. آنچه باعث میشود یک نوع تنفری بوجود بیاید بد است.
در جمهوری اسلامی ما واقعاً اگر کسی بی سواد باشد آدم نمیداند چه به او بگوید چون شبکه 1 و2 هم صبح و هم عصر بهترین استاد با بهترین شیوه درس میدهد.
آقا ما کولر نداریم برق نداریم نه، خوب یک مقوا بردار و خودت را باد بزن و بعد جلوی تلویزیون بنشین بی سوادی کم کاری از چراغ قرمز عبور کردن هر رقم کاری که به شما توهین بکنند ما حق نداریم عملی انجام بدهیم که کسی به ما توهین کنند عادت بد رانندگی بد، بوی بد، لباس بد، بدون دعوت جایی رفتن، کسب بد و لذا حدیث داریم اگر خواستید تجارت کنید یک چیزهای خوب را بخرید و بفروشید، بعضیها آدامس میخرند و میفروشند یک حدیث داریم شغلهای کم شأن شما را پایین میآورد. بخاطر همین جهت با کسی که خرجی تو را میدهد مسافرت نکن. چون اگر دنبال او رفتی گرچه مفتی مشهد میروی یا کنار دریا میروی ولی این مفت تو را ذلیل میکند باید در تاکسی را برایش باز کنی بفرمائید جلو یعنی غلام حلقه به گوش میشوید حدیث داریم با کسی مسافرت نروید جز این که سهم او را بدهید آقای خودتان باشید آدم حق ندارد حرکتی را انجام بدهد که برای او بد باشد.
آبروی بستگان داریم که: گاهی وقتها آدم غضب میکند گاهی وقتها آدم غیظ میکند فرق بین غضب و غیظ چیست تا 85 درصد را غضب میگویند. اما وقتی پر شد و 100 درصد شد دیگر غیظ میشود. اگر سر رفتی و غیظ کردی هرچه میگویی به خودش بگو نگو مادر فلان، برادر فلان، پدر فلان.
3- حفظ آبروی خویشاوندان و مردم
به خواهر و مادر کسی توهین نکنید، حدیث داریم: به پدر و مادر و بستگان کاری نداشته باش آن وقت مقدارش را هم گفتند یعنی وقتی پدر شد و خیلی داری منفجر میشود، مرز فحش اینقدر است: ترسو این حرفت دروغ، چقدر میخواهی. اوج فحش در اسلام همین است وقتی خواستید فحش بدهید یا انتقاد کنید رو در رو انتقاد کنید. گزارش دادند به پیامبر خیلی ناراحت شد رفت بالای منبر گفت فلانی که گزارش داد دید پای منبر است فرمود تو بودی فرمود: چرا یک مشت همچین کارهایی میکنند.
در تربیت هم گفتهاند اگر توی سر کسی بزنی بدتر است مثلاً به بچهات بگویی که خاک توی سرت پسر عمویت از تو بهتر است. او هم میگوید عمو هم از تو بهتر است. یعنی خودش را با خودش مقایسه کن. اگر گفتی فلانی تعصب و غیرت و حسادتش بیشتر تحریک میشود. مواظب باشید برای حفظ آبرو. 1- خودش را با خودش قیاس کنید 2- از مرز تجاوز نکنید.
و اما برای حفظ آبروی مردم. قرآن میفرماید: »وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ« (همزه/1) یعنی با چشمک مردم را خیط میکنند. پست ترین مردم نزد خدا کسی که آبروی مردم را بریزد.
روایاتی داریم اگر کسی عیب مردم را بپوشاند خداوند عیبهایش را میپوشاند، چون روز قیامت پردهها کنار میرود، انسان چشمهایش خیره میشود میگوید: چه پروندهای، تمام ریز و درشت کار من را نوشته است.
و حدیث داریم روز قیامت بقدری آدم شرمنده میشود که میگوید زودتر مرا به جهنم بفرست تا اینقدر خجالت نکشم یک آدم که حاضر نبوده بابا و ننهاش بفهمند همه میفهمند. بنابراین اگر میخواهید خداوند در آن روز نجاتتان بدهد، عیب مردم را بپوشانید.
حضرت فرمود: آدم جنایتکاری خوشبخت شد میدانید چرا؟ یک برادری داشت این مسلمان یک دسته گلی به آب داده بود خودش نمیدانست این رفت عیبش را پوشاند بعد هم به او هم نگفت.
اگر مسلمانی دارد آبرویش را میریزد خودش هم متوجه نیست کسی آبروی او را حفظ بکند و به او هم نگوید(چون اگر بگویی خجالت میکشد)خدا او را حفظ میکند و عاقبتش را خیر میکند.
4- راهکارهای حفظ آبرو
یک کارهایی را دولت باید بکند. امیرالمؤمنین به مالک اشتر میگوید اگر کسی آبروی مردم را دارد میریزد این را از اداره و خدمت اخراجش کن و کسی که عیب مردم را به تو میگوید. برای خود شیرینی هستی و نیستی مردم را به باد میدهند. حاکم اسلامی باید آدمهای آبرو ریز را از اداره بیرون کند. تعزیرات برای همین است اگر کسی آبروی کسی را ریخت اسلام میگوید او را بخوابانید و شلاقش بزنید. حدیث داریم اگر کسی آبرو دارد باید به آبروی مردم کمک کند.
من آبرو دارم شما را میشناسم میگویم ایشان میخواهد ازدواج کند دخترت را به او بده، مهر هم کم بگیر. آقا ایشان میخواهد تجارت کند سرمایه ندارد 100 تومان 200 تومان به او وام بدهید.
اگر کسی آبرو دارد باید از آبروی خود مایه بگذارد و من بخاطر این حدیث ضامن شدم برای چند نفر از صندوقهای قرض الحسنه پول گرفتم تقریباً غیر از سه تا، بردند و خوردند. تا یک روز از صندوق قرض الحسنه گفتند آقای قرائتی خواهش میکنم برای کسی ضامن نشو گفتند نه رویمان میشود بیائیم و تو را بگیریم و نه پول داری بدهی.
یک بار ما گفتیم در اسلام صیغه کردن حلال است، فرداش یک دانشجو آمد گفت صیغهای کجاست؟ ! ما حدیثش را خواندیم.
کسی اگر آبرو دارد باید خدمت کند اما بنده رفتم خدمت بکنم عوض ثواب کباب شدم. پیغمبر فرمود: «إن الله لیسأل العبد فی جاهه کما یسأله فی ماله فیقول یا عبدی رزقتک جاها فهل أغثت مظلوما أو أعنت ملهوفا» (عوالیالآلی/ج1/ص372) گاهی آدم آبرو دارد باید از آبرویش استفاده کند که مردم آدم را توبه کار نکنند. گفتند به بچهها احترام بگذارید برای اینکه حدیث داریم «لا تحقرن أحدا من المسلمین فإن صغیرهم عند الله کبیر» (مجموعه ورام/ج1/ص31) نگویید این بچه است بچه هم مثل بزرگ میماند.
وام دادن: کسی پول ندارد بدهد قرآن میگوید »فَنَظِرَهٌ إِلى مَیْسَرَهٍ« (بقره/280) یعنی اگر نسیه ندارد بدهد شما حق ندارید آبرویش را بریزید. قرآن میگوید منتظر باشد تا صاحب پول بشود. حق ندارم از شما شکایت کنم. بستانکار حق ندارد آبروی بدهکار را ببرد و لذا اگر کسی مفلس شد و بجای باریکی رسید، حق ندارد او را از خانهاش بیرون کند. چون آدم پهلوی زن و بچهاش خوار میشود. اسلام اجازه نمیدهد حتی مفلس بی آبرو شود.
5- پرهیز از سوء ظن و افشای اسرار
برای حفظ آبرو اول گفتند سوءظن نبر چون آدم وقتی آبروی کسی را میخواهد بریزد اول میگوید من نسبت به فلانی شک دارم. قرآن میگوید »لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ« (بقره/168) دنبال گام شیطان نروید. شیطان گام به گام است. گام اول به نظرم شک دارم دقت کنیم ببینیم چکاره است اول سوء ظن بعد تجسس بعد آبرو ریزی است اسلام از اول میگوید شما حق ندارید سوء ظن ببرید.
مزاح آبروی آدم را میبرد شوخی خوبه تا یک حد معقول بجوری که نگویند برویم دنبال طرف که بیاید ما را بخنداند یعنی بصورتی که انسان دلقک بشود. «لَا تَمْزَحْ فَیَذْهَبَ بَهَاؤُکَ» (منلایحضرهالفقیه/ج4/ ص352) شوخی نکن در حدی که آبرویت برود چون گاهی مراجع هم شوخی میکردند یکی از مراجع تقلید پیر شده بود و یک کسی هی میآمد میگفت چند تا یتیم هستند پول بده بدهم به آنها سالها از این مرجع تقلید پول گرفت یک روز آقا گفت این صغیرهها هنوز کبیره نشدهاند؟ ! خوب این یک شوخی است. باز یک مرجع تقلید دیگری بود که هرکس زنش میزایید 100 تومان به او کمک میکرد برای خرجی زایمان. گفتند این آقا سرش شلوغ است مغزش کار نمیکند دیگر حالیش نیست گفتند امتحانش میکنیم گفتند در شلوغی عید غدیر عید قربان مبعث. . . در هر عیدی خانه شلوغ بود اینها میرفتند میگفتند خدا به ما یک بچه داده است. تو شلوغی 100 تومان از آقا میگرفتند میگفتند دیدی گفتم حالیش نیست. به خدا حالیش است آبروی تو را نمیخواهد بریزد. گفتند نه حالیش نیست بالاخره هشتمین 10 تومانی را که داد دید دارد سرش کلاه میرود اینجا دیگر از موارد استثناء است گفت: این 100 تومانی را بگیرد و قدر خانمت را بدان در یکسال 8 بار برایت زاییده است. بعضی تا چند مرتبه حفظ آبرو خوب است اما اگر رسید به جائی که طرف سوءاستفاده میکند دیگر مورد استثنا است.
»یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ« (مائده/101) پهلوی هم مینشیند حرف را از هم نکشید. قرآن میگوید »لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ« خوب با نامزدت چکار کردی خوب زمان طاغوت به دریا رفتی. نپرسید قرآن میگوید سوالاتی که دلتان نسبت به هم چرکین میشود را نپرسید، نگویید آقا خودش فلان کاره است ولی اگر خواسته باشد آبرویت را بریزد میشود سلمان فارسی. شما را میکند یزید هرکسی هر گناهی کرد حق ندارد به احدی بگوید.
و حدیث داریم امام فرمود: مسلمانی که با رفیقش هم گفتگو میشود زیر پایش را میکشد عیبهایش را از زبانش میکشد بیرون تا یک روزی که با هم دعوایش میشود آبرویش را بریزد چنین مسلمانی کافر است.
6- حفظ آبرو با حفظ اسرار و چشمپوشی
آقا مسئولی را میخواهد عوض کنید عوض کنید. هر رئیسی میتواند معاونش را عوض کند اما یک جوری عوض نکن که طرف آبرویش را بریزد. به من یک ماجرایی را گفتند. یکی از این استاندارها گفت من خیلی از این ماجرا استفاده کردم. قصه این است: سید حسن اصفهانی یکی از مراجع تقلید بود قبل از مرحوم آقای بروجردی. آیت الله اصفهانی به یک آخوندی در شهری حکم داده شد نماینده مرجع تقلید این آقا تو شهرش یک کیلو آبرو داشت وقتی شد نماینده آبرویش شد 10 کیلو آن وقت منتهی این نماینده هی دسته گل آب میداد خراب میکرد. آمدند گفتند نمایندهات خراب کرد گفت فهمیدم گفت: الان من نمایندهام را بردارم او یک کیلوئی که از قبل داشت از دست میدهد. من باید یک جوری حکمم را پس بگیرم که ضمن اینکه نماینده من نیست آن آبروی اصلی حفظ بشود. چون ایشان یک مقداری آبرو داشت من حکم بهش دادم. شد 10 کیلو حالا حکمم را میخواهم بگیرم نباید یک جوری بگیریم که بشود 5 کیلو.
برای حفظ آبرو گفتند اسمهای همدیگر را مؤدب صدا بزنید لقب همدیگر را خوب ببریم حتی بچه را با کنیه صدا نزنیم نقاط ضعف همدیگر شناختیم بر روی خودمان نیاوریم. قرآن میگوید: »فَأَسَرَّها یُوسُفُ فی نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِها لَهُمْ« (یوسف/77) یوسف فهمید برادرها چه کار کردند اما چیزی نگفت.
آدم باید آبروی خودش را حفظ کنید. آبرو ریزی خیلی گناه دارد. کسی که آبروی مردم را میبرد از دزد بدتر است. چون دزد مال میبرد، آبرو ریز آبرو میبرد. و آبرو از مال مهمتر پس آبروریز از دزد بدتر است.
ربا که میگویند مثل زنای با مادر است. و آبروی مسلمان را ریختن از ربا بدتر است. زود کسی را خوار نکنیم. نیشی حرف نزنید متاسفانه در عالم آخوندها هم گاهی به کسی من را قبول ندارد میگویند میدانی اینها ضد آخوند هستند نه والله ضد آخوند نیستم. ضد توام. ایشان را قبول ندارد فکر میکند که دیگر روحانیت را قبول ندارد از تو یک چیز دیده قبولت ندارد.
7- گاهی افشاگری لازم است
بعضی جاها باید آبروی مردم را ریخت قرآن میگوید زناکار را که روبه روی مردم زنا کرده است این را باید در جمع شلاق زد تا آبرویش بریزد. یک جاهایی هم هست که غیبت جایز است یک جائی هم باید آدم علنی برخورد کند. گاهی برای اینکه یک خطی کدر بشود انسان باید آبرویی را بریزد نماینده حضرت امیر رفت سر سفرهای که همه پولدار و ثروتمند بودند. حضرت امیر یک نامه نوشت 1400 سال آبروی او را ریخت. تا نمایندگان حواسشان جمع باشد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»