الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
ضمن تشکر از تک تک برادران عزیز و خواهران محترم بیندههای تلویزیون بحث را شب بیست و سوم میبینند شبی که شب قدر پررنگ ترین آن شب بیست و سوم است یعنی از نظر شب قدری احتمال شب قدر در شب بیست و سوم بیش از شب نوزدهم و شب بیست و یکم است اهمیت شب بیست و یکم از شب بیست و یکم بیشتر است گرچه شب بیست و یکم بخاطر شهادت و شب نوزدهم بخاطر ضربت خوردن هم اهمیت دارد اما شب بیست و سوم از نظر شب قدری خیلی مهم است ولذا سعی کنیم که امشب را یعنی شب بیست و سوم را هر چه میتوانید استفاده کنید من مسائلی را به این مناسبت میخواهم خدمت شما بگویم.
شب قدر فرشتهها به زمین میآیند «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» القدر/1 ما قرآن را شب قدر نازل کردیم تا آنجایی که میگوید شب قدر از هزار ماه بهتر است هزار ماه تقسیم بر دوازده میشود هشتاد و چند سال یعنی یک شب ارزش هشتاد و چند سال دارد یعنی به اندازه یک عمر طولانی این شب ارزش دارد «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ» القدر/4 امام میفرماید فرشتهها کجا میروند؟ همانطور که زمان پیغمبر فرشتهها بر پیغمبر نازل میشدند الان هم باید وجود نازنینی باشد مثل پیغمبر که فرشتهها بر او نازل بشوند فرشته که بر من نازل نمیشود بر شما که نازل نمیشود به آدم عادی که نازل نمیشود این همه فرشته بیاید پهلوی یک آدم گناهکار، فرشته بر پیغمبر نازل میشوند و الان فرشتهها بر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نازل میشوند این شب شب مهمی است از کارهای مهم مسئله گریه و توبه و دعاست من راجع به اهمیت گریه یکی دو تا حدیث برایتان بخوانم.
1- گریه، کلید رحمت الهی
امام علی(علیه السلام) فرمود(البکاء فی خشیــ? الله ینیر القلب) گریه از ترس خدا قلب را نورانی میکند کسانی که گریه میکنند در جای خاصی از بهشت هستند گریه نشانـــــه احساس، رقت قلب، هست. هر یک قطره اشک یک خانه در بهشت پاداش دارد حدیث است. اگر اشکتان جاری شد سریع دعا کنید که در حال گریه دعا مستجاب میشود(البکاء مفتاح رحمـــ? الله) گریه کلید رحمت خداست اگر کسی اشکش در نمیآید لااقل قیافهاش قیافـــﺔ افراد ناراحت باشد تباکی بکند. گریه باعث رحمت خداست(و عبر? من بکاء من خوفک مرحومــــ?) در زیارت امین الله داریم کسی که گریهاش جاری شد اشکش جاری شد مورد رحمت قرار میگیرد امام باقر(علیه السلام) فرمود(لو أن عبداً بکاء فی امـــ? لرحمها) اگر یک نفر در یک جامعه گریه کند خدا به خاطر اشک یک نفر لطفش را به کل جامعه سرازیر میکند.
دو قطره خیلی عزیز است قطر? اشک، قطر? خون شهید، پیغمبر فرمود هفت گروه هستند که در سایــﺔ عرش خدا هستند یکی از آنها کسانی است که از خوف خدا اشکش جاری بشود حضرت فرمود خوشا به حال کسی که خدا به او توجه میکند او دارد گریه میکند بر گناهی گریه میکند که جز خدا کسی را سراغ ندارد چون گاهی آدم گریه میکند که چرا مردم فهمیدند گاهی وقتها نه، مردم هم نفهمیدند اما من خودم گریه میکنم که چرا این خلاف از من سر زد. گریه خوب است در تنهایی باشد ولی خنده در جامعه باشد. اگر کسی به خاطر گناهش گریه کند خدا او را از دوزخ نجات میدهد امام علی میفرماید بزرگواری مرد اینست که از گذشتهای که از دست داده گریه کند گریه در حال سجده را قرآن سفارش کرده «سُجَّدًا وَبُکِیًّا» مریم/58 اولیاء خدا در حال سجده گریه میکنند به هر حال اسلام برای گریه بابی باز کرده حالا خاطرهای که میخواهم بگویم حالا این چند تا حدیث را مقدمه خواندم.
2- شب قدر، شب اشک و ندبه
چون بینندهها شب بیست و سوم بحث را گوش میدهند شب گریه است شب دعا است شب رابطه با خداست و ما اگر بدانیم چی را از دست دادهایم بطور طبیعی گریه میکنیم هستی برای بشر است «خَلَقَ لَکُمْ» البقره/29 «وَسَخَّرَ لَکُمْ» إبراهیم/32 «مَتَاعًا لَکُمْ» المائده/96 باد و مه و خورشید و فلک. . . همــﺔ هستی برای ما آفریده شده ما که عمرمان را تلف کردیم یعنی کل هستی تلف شده فکر نکن که شما کار سادهای کردی یک شاگرد مدرسهای که درس نمیخواند فکر نکند که حالا خواندم خواندم نخواندم نخواندم نه اینطور نیست تو که درس نخواندی معلم تلف شد تحصیلات معلم، حقوق معلم، کرایه خانه، آب، برق، گاز، تلفن، بازنشستگی، بیمه، بهداشت، تمام بودجهای که دولت خرج میکند برای اینکه تو درس بخوانی وقتی درس نمیخوانی کل بودجـــﺔ مملکت از بین رفت یک خانمی که ساعتها توی آشپزخانه زحمت میکشد برای اینکه مهمان بیاید غذا بخورد مهمان اگر آمد سر سفره گفت من غذا نمیخورم آزادی است میخواهم بخورم نمیخواهم نخورم وقتی یک نفر سر سفره گفت من غذا نمیخورم آزادم میخواهم نخورم یعنی تمام زحمات آشپز به هدر میرود چقدر خریدند توی گرانی به چه قیمت تمام شد چقدر زحمت کشیدند تو زحمت یک زن و شوهر را در ساعتها از دست دادی نمیتوانی. . . اینطور نیست که شما بخوری یا نخوری فرقی نمیکند نخوردن شما به هم خوردن زحمات است یک کسی که عمرش را تلف کرده نگوید آقا من عمرم تلف شد خورشید را تلف کردم چون این خورشید برای من هم تابید زمین برای من هم. . . تمام هستی برای من تلاش میکردند من که حرام شدم، خودم را حرام کردم هستی را به هدر دادم بعد بعضی وقتها یک خلافهایی خلاف کلیدی است گاهی یک گناه خط گناه را برای دیگران باز میکند من اینجا سوء استفاده کردم باقی هم از من یاد گرفتند من این حرف زشت را زدم دخترم هم از من یاد گرفت من معلم این کار را کردم به شاگردهایم منتقل شد خدا میداند چه خلافهایی از ما سرزده که خودمان هم توجه نداشتهایم و جمعیتی آن خلاف را از ما یاد گرفتهاند ولی ما بخواهیم یا نخواهیم در گناه شریک هستیم انسان بنشیند فکر کند.
روایتی داریم میفرماید در مسجد کوفه از اول قرآن تا آخر قرآن را برای امام علی خواندند که غلطهای ما را اصلاح کند همین که به بعضی آیات رسیدند(بکی امیرالمومنین حتی علی نهیب) امام علی جیغ کشید گریه میکردند امامان ما(امام داشت طواف میکرد یکی از یارانش هم بغلش بود به او گفت آقا برو جلو گفت آقا میخواهم خدمت شما باشم گفت برو جلو میخواهم نعره بکشم تو بغل من هستی برو جلو میخواهم داد بزنم گاهی وقتها آدم میخواهد گریه کند میبیند اطرافش هستند برو یک جایی که کسی تو را نبیند امام در حال طواف به یکی از یارانش گفت برو یک جایی که من را نبینی من میخواهم داد بزنم میگفت قرآن را برای امام علی میخواندند داد میزد. مسئله خاطرههایی که دارم یکی مربوط به یک خانم است یکی مربوط به یک آقا، اول خانمها را بگویم)
3- حضور پیامبر در مراسم تشیع مادر امام علی(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) میفرماید وقتی مادر حضرت علی(علیه السلام) فاطمه بنت اسد همان که کعبه برای او شکافته شد رفت توی کعبه وقتی فاطمه بنت اسد از دنیا رفت امام علی(جاء الی النبی فقال رسول الله یا اباالحسن ما لک) امام علی آمد پهلوی پیغمبر، فرمود چیه؟ فرمود مادرم از دنیا رفت(امی ماتت) مادرم از دنیا رفت(فقال النبی و امی والله) مادر تو نبود مادر من هم بود(ثم بکی) مقداری پیغمبر گریه کرد(وقال. . . .) بعد فرمود یا علی(هذا قمیصی) پیراهن من را ببر مادرت را توی پیراهن من کفن کن(هذا ردائی فکفنها فیه) این پیراهن را بگیر این ردای من را هم بگیر(فاذا فرغتم فاذنونی) وقتی او را غسل دادی و کفن کردی من را اطلاع بده، امام علی پارچه را برد مادرش را کفن کرد با همان لباسهای پیغمبر آمد گفت یا رسول الله کفن شد خبر که دادند حضرت رفت(صلیّ علیه النبی صلا? لم یصل قبلها و لا بعدها) یک نماز مرده ای، نماز میتی برای این زن خواند که در تاریخ نه قبل آن خواند نه بعدش(ثم نظر علی قبرها) رفت توی قبر فاطمه بنت اسد(فاضطجع فیه) پیغمبر توی این قبر خوابید بعد خوابید و بلند شد فاطمه را خواباند(فاطمه بنت اسد) فرمود یا فاطمه(قالت لبیک) زبان گشود گفت بله(فقال فهل وجدت ما وعد ربک حقا) آن حرفهایی که خدا زده حق بود؟ (قالت نعم فجزاک الله خیر جزاء) بله، فرمود خدا به تو جزای خیر بدهد یک خورده توی قبر گریه و مناجات کرد(طالت مناجاته فی القبر) مدت طولانی پیغمبر توی قبر فاطمه بنت اسد مناجات کرد(فلما خرج) وقتی پیغمبر از قبر خارج شد گفتند یا رسول الله چه کردی؟ مگر این خانم کی بود؟ پیراهن دادی ردا دادی یک نمازی خواندی که در تاریخ نخوانده بودی توی قبرش خوابیدی بعد این همه توی مناجاتت. . . مگر این خانم کیه؟ فرمود این خانم از قیامت میترسید قصه این است که من یکبار سخنرانی میکردم موعظه میکردم گفتم روز قیامت(یحشرون من قبورهم) روز قیامت مردم محشور میشوند از قبرهایشان بیرون میآیند در چه شرایطی هستند تا گفتم قیامت از قبر بیرون میآیند زنده میشوند این فاطمه پای سخنرانی بود جیغ کشید گریه کرد موعظـــه من در این خانم اثر گذاشت من لباسهایم را دادم و از خدا خواستم که ایشان با همین لباسها محشور بشود.
4- توجه به تنهایی انسان در خانه قبر
بعد میگوید یکبار دیگر موعظه میکردم سخنرانی میکردم که(إن المیت اذا دخلت قبره انصرف الناس عنه) وقتی مرده را خاک کردند و مردم برگشتند توی خانه مرده تنها شد دو تا فرشته نکیر و منکر میآیند و سوال میکنند که به عمرت چه کردی؟ رهبر آسمانیات کی بود؟ سوال میکنند میگفت باز راجع به سوال دو تا فرشته در قبر گفتم باز این خانم از خوف خدا جیغ کشید چون گفت(وا غوثا) یعنی استغاثه کرد به خدا، ولذا من توی قبرش ماندم تا جواب فرشتهها را بدهد اینرا از دغدغه نجات بدهم ماجرا چیه؟ یک خانمی پای سخنرانی تحت تاثیر صحبت پغمبر قرار میگیرد این است و این لطفها به هر کس مثل فاطمه باشد میشود ما نباید از قیامت غافل باشیم قیامت هم فکر نکنیم حالا ما جوانیم آدم قبرستان که میرود عکس جوانها بیش از عکس پیرها است قرآن چهارده مرتبه گفته(بغتـ?) یعنی یکمرتبه ممکن است. . . سالی دیگر هستیم، نیستیم، میلیونها انسان پارسال شب بیست و سوم بودهاند امسال نیستند سال بعد ما نمیدانیم هستیم یا نیستیم دهـﺔ آخر ماه رمضان رختخوابش را جمع میکرد میگفت دیگر نخوابیم دهـﺔ آخر است شب بیست و سوم تمام شد دارند در را میبندند و چقدر زشت است که افرادی دستشان پر بشود و افرادی دستشان خالی بشود لطف خدا که برای همه یکجور است این ما هستیم که باید بتوانیم جذب کنیم خیلی مسئله. . .
گریه برای چی؟ در مناجاتها میگوید، امام در مناجاتی که سحرهای ماه رمضان دارد میگوید خدایا روز قیامت بلند میشوم یک نگاه به راست میکنم یک نگاه به چپ میکنم میبینم هر کسی یک کاری برای نجاتش دارد من کاری ندارم برای نجاتم نماز خواندیم چند رکعت نماز با توجه در عمرت خواندی؟ از پارسال تا حالا خانـﺔ چند تا یتیم رفته ای؟ این همه وضع مالی بعضی خوب است چند تا مشکل را از مردم باز کردند عمرت را چه کردی؟ از کجا آوردی؟ کجا خرج کردی؟ رهبرت کی بود؟ این سوالها مطرح است خداوند در حساب جوری حساب میکند در دعا داریم(یا من فی الحساب هیبتــه) این شب قدر باید بنشینیم با خودمان. . . لازم هم نیست که دعا بخوانیم برویم کنار فکر کنیم یک کاغذ برداریم بنویسیم بسم الله الرحمن الرحیم چند رکعت نماز خواندی چند رکعت آن توجه داشت چه روزی از عمر شما گذشت که حرف یاوه نزدی به چند نفر ظلم کردی و جبران کردی؟ چقدر کلاهبردای کردیم برای چی؟ گیرم حلال میخوردی دوچرخه داشتی این همه زدی به حرام ماشین کردهای آیا میارزد از دوچرخه به ماشین برای اینکه ما از ابدیت ما مدیون باشیم امام سجاد(علیه السلام) میفرماید(و مناید الخصماء غداً من یخلصنی) روز قیامت افراد دور من جمع بشوند آن بگوید من از تو طلب دارم آنجا کم فروشی کردی آنجا میوه فاسد را توی نایلون قایم کردی آنجا کم درس دادی آنجا کم حقوق گذاشتی چه کردی چه کردی من اگر خواسته باشم اینها دور من جمع بشوند کی من را نجات بدهد؟
5- خطر غفلت از گناهان کوچک
به هر حال قصه جدی است اینکه ما گریه نمیکنیم حالیمان نیست مثلا اگر یک چراغ قوه بیاوری توی یک سالن بگردانی چیزی را پیدا نمیکنی میگوئی سالن تمیز تمیز است چون چراغ قوه نورش کم است چیزی نمیشود دید بله اگر یک بشکه و کامیونی باشد آدم میبیند اما اگر نور قوی انداختی توی سالن یک ته سیگار هم پیداست یک چوب کبریت هم پیداست ما که میگوئیم کاری نکردهایم مگر آدم کشتهام مگر از دیوار خانه کسی بالا رفته ام؟ من گناهی نکرده ام، ما که گریه نمیکنیم میگوئیم کاری نکردهایم چون نور ایمانمان مثل چراغ قوه کم است با نور کم انسان لغزشهای خودش را نمیبیند(امامان ما که اینطور جیغ میکشیدند برای اینکه پرژکتور توی روحشان بود نور ایمان قوی که شد میگوید این کلمه خلاف بود من این خلاف را گفتم برای چی؟ من آبروی فلانی را ریختم، راحت گفتم فلانی چطور است، چرا به این راحتی حرف میزنی؟ بگذارید من یک مثال بزنم اگر بگویم آقا من امسال شما را میبرم مکه به یک شرط البته مسئول مکه نیستم یک نفر را هم نمیتوانم ببرم مکه حالا اگر، اگر به من گفتند شما امسال میتوانی صد نفر را ببری مکه معرفی کنی من شما مجانی ببرم مکه به یک شرط به شرطی که وقتی وارد مکه شدی و وارد مسجدالحرام شدی یک مقداری لجنهای جوب خیابان را برداری تا به مکه رسیدی به دیوار مکه لجن بمالی حاضری؟ نه نه نه استغفر الله، حاضر نیستی یک مکه یک میلیونی دو میلیونی چند میلیونی را بیایی به قیمتی که یک دقیقه لجن بمالی به مکه به کعبه امام صادق(عیله السلام) فرمودای کعبه عزیزی بعد فرمود آبروی مومن از تو هم عزتش بیشتر است و) ما به راحتی آبروی مومن را لجن میمالیم راحت دهانمان را باز میکنیم هر چی دلمان میخواهد میگوئیم فکر هم میکنیم که اگر بچهمان است به بچهمان هم میتوانیم این حرف را بزنیم آدم میتواند به بچهاش فحش بدهد؟ پدر به پسر میتواند فحش بدهد؟ اگر پدری حق تربیت داری حق فحش نداری اگر مادری حق تربیت داری حق فحش نداری خدا مرگت بده شما حق نداری نفرین کنی اگر خلاف کرده او را موعظه کن بچــﺔ خلافکار را شما حق نفرین نداری همینطور راحت لجن مال میکنیم کسی حاضر نیست مکه بیاید برای اینکه یک دقیقه لجن بمالد و امام صادق(علیه السلام) فرمود مومن آبرویش بیش از مکه است و ما آبروی مکه را لجن میمالیم.
6- گریههای شبانه امام علی(علیه السلام)
یک خاطره هم از امیرالمومنین نقل کنم امام علی(علیه السلام). . . میگوید یکبار من و نوف خوابیده بودیم جایی که حضرت امیر هم بود دیدیم که حضرت امیر توی شب بلند شد دستهایش را گذاشت به دیوار مثل آدمهایی که یک هیجان خاصی پیدا کرده(و هو یقول) آنوقت شروع کرد این آیات را خواندن آیات آخر سوره آل عمران است که میفرماید «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَاب»ِ آل عمران/190 در آفرینش آسمانها و زمین در اختلاف شب و روز برای صاحبان عقل نشانههایی است، هارون الرشید به امام کاظم(علیه السلام) گفت من را نصیحت کن فرمود هر چیزی که میبینی موعظه است تو اگر خواسته باشی موعظه بشوی چشمت را که باز کنی نگاه به هر چی کنی موعظه است هر چی را ببینیم خداست(لازم نیست استدلال علت و معلول برای خدا بگوئیم بخصوص توی کتابهای درسی که بچهها را گیج میکنند بچه اول دبیرستان است بحث علت و معلول را میگویند خدای علت و معلولی که خوف نمیآورد عشق نمیآورد علت معلول میخواهد بله یک استدلال خشکی هست اما خدای علت و معلولی خوف نمیآورد به درد کلاس درس هم نمیخورد من مکرر گفتهام کتابهای درس دانشگاه و کتابهای درسی آموزش و پرورش مومن ساز نیست مگر اینکه گفتهاند یک تحقیقاتی میخواهیم بدهیم اگر خدا توفیقشان بدهد به آنها توفیق بدهد ممکن است عوض بشود یک نفر را ما پیدا نکردیم در تاریخ انقلاب که بگوید من دین نداشتم این کتاب معارف دانشگاه را خواندم متدین شدم من دین نداشتم این کتاب دبیرستان را خواندم متدین شدم دبیرهای تعلیمات دینی از بچهها ارزیابی کنند اگر بود یک نمونه به ما بگویند که یک پسری بگوید راستش من دین نداشتم این کتابها را خواندم متدین شدم استدلالهای خشک چیزی توی آن نیست آنهایی که رفتند جبهه با علت و معلول جبهه نرفتند نمیگویم علت و معلول حذف بشود استدلال فلسفی و همـﺔ اینها باید باشد آنها را نباید برای بچه بگویم بچه که وقتی متولد شد باید شیر مادر بخورد بعداً گوشت ماهی که پر استخوان هم بود خورد خورد، امیدوارم که روز قیامت یکی از اینهایی که یقـﺔ ما را بگیرند همین بچه مدرسه ایها خواهند بود خواهند گفت ما توی مدرسه بودیم چی یاد ما دادی؟ حرفهای لازم. . . آنچه توی کتابها هست یا باید لازم باشد یاد گرفتن آن، یا مستحب باشد یا نیاز جامعه، غیر این باید از کتابها حذف بشود بسیاری از حرفهایی که میخوانیم واجب نیست مستحب هم نیست جامعه هم به آن نیاز ندارد این آقا یک پولی میگیرد سلیقـﺔ خودش را تزریق میکند نتیجه هم این میشود که شده، اگر توی دانشگاه کسی نماز میخواند که خیلی میخوانند الحمدلله آن بچههایی هستند که توی خانه نماز خوان بودهاند و نمازشان را توی دانشگاه آوردهاند پیدا کنید تارک الصلاتی که بیاید توی دانشگاه این کتاب را بخواند نماز خوان بشود من دنبال آن میگردم نگو آقا مسجد دانشگا پر است مسجد دانشگاه پر است بچه مذهبیها هستند که توی خانه نماز میخواندند توی دبیرستان نماز میخواندند حالا هم آمدهاند دانشگاه میخوانند شما پیدا کنید یک کسی بی دین بوده بی نماز بود ما اینرا نماز خوان کردهایم اگر ظهر عاشورا مردم پای سخنرانی من جمع شدند نباید بگویم من منبری خوبی هستم خون امام حسین او را آورده اگر بعد از عاشورا ایشان تلفن کرد و یک سوال شرعی از من پرسید پیداست این عرضه من است.)
می گوید من و نوف جایی بودیم امیرالمومنین هم بود ایشان از خواب بلند شد دستهایش را گذاشت به دیوار و مثل آدم هیجان زده این آیه را خواند «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ آل عمران/190الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ» آل عمران/191 اولی الالباب کسانی هستند که در حال ایستاده و نشسته و خوابیده در آفرینش آسمانها و زمین فکر میکنند و میگویند پروردگارا اینها باطل آفریده نشد حالا که هستی هدف دارد «فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» ما را از عذاب جهنم نجات بده هستی هدف دارد من عمرم بی هدف است «کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» الروم/26 همه چیزی قنوت دارد من چرا قنوت ندارم؟ هستی سبحان الله میگوید من چرا سبحان الله نگفتم معلوم میشود منِ انسان وصله همرنگ هستی نیستم، شروع کرد این آیات را خواندن این دو نفر که کنار حضرت امیر بودند دیدند عجب امام علی چه میکند؟ بعد میگوید که(یمرّ) دستش را از دیوار برداشت و شروع کرد راه رفتن(شبه طائر) مثل پرنده مثل کسی که عقل از سرش پریده مثل کسی که هیجان زده است و هی اینطرف و آنطرف میرود بعد حضرت امیر فرمود خواب هستید یا بیدار؟ گفت آقا بیدارم این چه بساطی است که سحر راه انداختهای چیه؟ آخر اگر تو اینطور گریه میکنی پس ما چه کنیم؟ (هذا انت) این عمل تو است؟ (تعمل هذا العمل) این رقمی داری مثل پروانه اینطرف و آنطرف میزنی خودت را، (فکیف نحن) پس ما چه کنیم؟ دو مرتبه امام علی(فارخا عینیه و بکاء) باز حضرت امیر شروع کرد گریه کردن(ثم قال یا حبه) بنشین توی دل شب یک خورده برای تو حرف بزنم سخنان امام علی در دل شب بعد از نالهها و تلاوت قرآن دارد به حبه میگوید خداوند موقفی دارد که همه ما توی آن موقف مسئول هستیم و ما را نگه میدارند(لا یخفی علیه شیی من اعمالنا) تمام کارهایی که بابا و ننه میخواستند نفهمند اینجا لو میرودای حبه(ان الله اقرب علیک و الی من حبل. . .) خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است(یا حبه لن یحجبنی و لا ایاک عن الله شییء) هیچی مانع دید خدا و حضور خدا نیست(ثم قال اراقد یا نوف) نوف تو خوابی یا بیدار؟ نوف هم گفت نه من بیدارم این چه بساطی است که راه انداختهای تو کجا ما کجا چیه؟ من هم بخاطر حرکت تو نشستهام دارم گریه میکنم.
یک نفر میآید توی خانه به خانمش میگوید چک دارم پول ندارم فردا آبرویم میریزد خوب شام میخورند و همه میخوابند فقط خواب از سر آن صاحب چک میرود چون آن صاحب چک میفهمد که فردا. . . همه فهمیدند که حاج آقا پول ندارد اما دانستند و خوابشان برد حاجی آقا دانست و خوابش نبرد ما میدانیم قیامت هست علی هم میداند که قیامت هست منتهی ما شام که میخوریم میخوابیم علی خواب از سرش میپرد این خیلی مهم است.
7- شب قدر، شب توبه از گناهان
شب قدر برای این است که انسان یک مقداری. . . توبه کردن هم آسان است چرا هر روز فیلم تلویزیون را دیدیم هر روز دو تا آیه قرآن را ندیدیم دو تا آیه قرآن هم بخوانیم روزی چند ساعت به مردم حرف میزنیم چرا از این چند ساعت پنج دقیقه با خدا حرف نمیزنیم؟ آنکه نماز نمیخواند بنشیند فکر کند آخر من از صبح که بلند میشوم تا آخر شب روزی دو سه ساعت با مردم حرف میزنی سه دقیقه هفت دقیقه با خدا حرف نمیزند جوابت چیه؟ چطور اگر کسی یک دوربین عکاسی به شما بدهد تشکر میکنی خدا دو تا دوربین به تو داده یک الحمدلله نمیگویی با همین دوربینهای خدا برمی داری خلاف خدا را انجام میدهی با این دستی که خدا به تو داده خلاف خدا را انجام میدهی یک ماشین به تو میدهند میگویند بیا خانه ما این هم راهنما این هم کلید شما ماشین را بر میداری و فرار میکنی همان ماشینی که من به تو دادهام چشم را خدا داده دست را خدا داده با همان اعضائی که خدا داده شب قدر خوب است که انسان بنشیند یک خورده به خودش بیاید موجهای انحرافی زیاد است نیاز به موعظه داریم نیاز به نماز داریم نیاز به گریه داریم ممکن است سال آخر باشد ما چه میدانیم حدیث داریم وقتی میخواهی نماز بخوانی فکر کن نماز آخر تو است حالا از امسال میرویم به بیست و سوم سال آینده کی زنده است کی مرده.
خدایا تو را به آبروی آن اشکهای امیرالمومنین تو را به آبروی اشکهای امام حسین در عرفات تو را به آبروی هر اشکی که پهلوی تو عزیز است توفیق توبه واقعی به همه ما مرحمت بفرما(الهی آمین).
غفلتهای ما را تبدیل به تذکر بفرما(الهی آمین).
خدایا دنیا پر از فساد است از زمین و آسمان فساد میبارد خود ما نسل ما حفظ بفرما(الهی آمین).
انقلاب ما رهبر ما ناموس ما نسل ما آبروی ما دین ما دنیای ما حفظ بفرما(الهی آمین).
تو را به حق مهمانان امشب فرشتهها که نازل میشوند تو را به حق میزبان شب قدر حضرت مهدی تو را به حق آن مهمان آن میزبان هر چه شب قدر برای خوبها مقدر میکنی چون لایق هستند به آبروی آن مهمان و میزبان همه آن خیرات را برای همه ما مقدر بفرما(الهی آمین).
در دنیا ما را غافل در دنیا و آخرت ما را خاسر و زیانکار در آخرت ما را اهل حسرت قرار نده(الهی آمین).
قلب آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اگر تا حالا از ما راضی نبوده خدایا قلبش را از الان تا ابد از ما راضی دعاهایش را مستجاب و ما را مشمول آنها قرار بده(الهی آمین).
تمام کسانی که به گردن ما حق دارند انبیاء اوصیاء علما مراجع شهدا نیاکان اساتید مربیان هر کس در وجود ما در اسلام و تشیع تعلیم و تربیت و رشد ما به هر نحوی به ما احسان کرده جزای خیر و ما را پاسدار خونها و خدماتشان قرار بده(الهی آمین).
شب قدر یکی از کارها این است که در دلتان کینه کسی نباشد هر کس فحشی و غیبتی داده حلالش کنید ظرفتان را بشورید که خدا توی آن شیر بریزد توی ظرف کینه دار خدا لطف نمیکند حالا یک کسی فحش داده حلال غیبت حلال تهمت حلال همدیگر را حلال کنید و با اشک و توبه بروید بلکه انشاءالله فردا صبح که میشود نکند یک عده گرفته باشند یک عده دستشان خالی باشد خدایا دست ما را از فیوضاتت قرار نده(الهی آمین)
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته