گردنه‌های دنیا در سوره بلد(1)

موضوع: گردنه‌های دنیا در سوره بلد(1)

تاریخ پخش: 15/07/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در محضر مبارک شما سر سفره‌ی قرآن در رمضان 86 با هم سوره‌ی بلد را بخوانیم، تفسیر سوره‌ی بلد، موضوع بحثمان این است.

«لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ» (بلد/1) قسم نمی‌خورم به این شهر شهری که «وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ» (بلد/2) شهری که تو در آن حلال بودی یعنی هر کاری می‌خواستند می‌کردند شکنجه‌ات می‌کردند اذیتت کردند شهری که تو در آن حلال بودی هر رقم شکنجه بر تو روا داشتند به این شهر قسم من نمی‌خورم. یکی از معانی اش این می‌تواند باشد یا«لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ» مثل اینکه می‌گویند جان شما نباشد جان من هم نباشد یعنی نیازی به قسم نیست لازم نیست قسم به مکه بخورم. حالا معانی مختلفی که شده است یعنی قصه به قدری نیست که نیاز باشد قسم بخورند مثل اینکه آقا من قسم نمی‌خورم این که قسم نمی‌خورم یعنی از بس روشن است نیازی به قسم نیست «وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ» یکی از معانیش هم این است که معنای دومش این است که مردم مکه اهانت تو را در این حلال می‌دانستند پس به شهری که اهانت تو را حلال می‌دانستند من قسم نمی‌خورم یا معنایش این است که دست تو درباره‌ی این شهر باز است در فتح مکه هر تصمیمی می‌خواهی بگیری بگیر می‌خواهی مردم را ببخشی می‌خواهی نبخشی و «وَأَنْتَ حِلٌّ» یعنی تو دستت باز است برای فتح مکه می‌توانی همه را ببخشی می‌توانی انتقام بگیری تو آزاد هستی چون مردم مکه تو را خیلی اذیت کردندحالا که پیروز شدی می‌توانی انتقام بگیری می‌توانی عفو کنی احتمالات مختلفی دارد «وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ» (بلد/3) قسم یعنی به پدر قسم به پسر قسم یعنی به آدم قسم به بچه‌های آدم قسم یعنی به نسل بشر قسم یا به ابراهیم واسماعیل قسم به مکه قسم به پدر و پسر قسم که «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَد» (بلد/4) انسان درد سر دارد «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» انسان در کبد است کبد یعنی سختی درد و رنج.

1- نقش سختی‌ها در رشد انسان

 این جمله «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَد» انسان در سختی‌هاست یعنی انتظار اینکه دنیا به کسی خوش بگذرد این انتظار را این پنبه را از گوشتان در بیاورید در دنیا هیچکس خوش نیست حتی شاهی که خوش بود می‌گفتند جاوید شاه جاوید شاه آنقدر گفتند مرگ بر شاه مرگ بر شاه که جاوید شاه کوفتش شد یعنی آب خوش از گلوی کسی پایین نمی‌رود.

در نهج البلاغه داریم همتا قرار داد «قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِیلَ فَاقَتِهَا وَ بِسَلَامَتِهَا» یعنی کنار گشایش‌ها تلخی هاست کنار قله‌ها دره هاست اگر زنبور عسل عسل دارد کنارعسل زهر هم هست اگر یک نفر قدش بلند است «مَادُّ الْقَامَهِ» قامت وقدش بلند است اما «قَصِیرُ الْهِمَّهِ» یعنی همتش کوتاه است اگر «طَلِیقُ اللِّسَانِ» است بیانش نرم است «حَدِیدُ الْجَنَانِ» اما قلبش سنگ است می‌خواهد بگوید بشر از اول بدان دیدت را عوض کن دنیا جای سختی است دنیا جای خوشی نیست ما اگر دیدمان عوض بشود راحتیم ولذا تابستان هیچ کس نمی‌گوید چرا هوا گرم شد، هیچ نانوایی کنار تنور نمی‌گوید آخر چرا تنور داغ است خوب تنور است باید از اول بگوییم تنور است تاداغی مردم را اذیت نکند در زمین ورزش کسی نمی‌گوید چرا می‌دوند زمین ورزش برای دویدن است در خیابان نیست که مردم می‌گویند چه شده است این چرا می‌دود اما در میدان ورزش جای دویدن است می‌خواهد بگوید.

 بشر دنیا آخور نیست دنیا چیست یک وقت می‌گوییم دنیا آخور است یک وقت می‌گوییم دنیا خوابگاه یک وقت می‌گوییم دنیا عشرتکده اگر دنیا خوابگاه بود آخور بود و عشرکده بود اشکال داشتیم‌ای خدا مگر تو من را نیاوردی کیف کنیم پس چرا پشه من را گزید چرا عقرب من را گزید چرا هوا سرد شد چرا هوا گرم شد اگر دنیا را این رقمی ببینی حق اشکال داری اما می‌گویی که دنیا چه است می‌گوییم دنیا میدان رشد است در میدان رشد باید ابزار سختی‌ها هم باشد میدان رشد است است وقتی می‌گوییم میدان رشد است رزم شبانه است یعنی جوان خودت را آماده کن شب می‌خواهیم تا صبح بیدار بدویم روی تپه ها، رزم آبی رزم خاکی اگر به سرباز بگویند اینجا پادگان است دوره نظامی است دیگر نمی‌گوید این متکّا پر نیست این پتو چرا ملافه ندارد میدان رشد است در میدان رشد باید دست و پنجه نرم کنی در حوادث تا رشد کنی اگر انسان همه اش فرنی بخورد که لثه اش محکم نمی‌شود باید غذاهای سفت هم بخورد تا این لثه‌ها سفت بشود «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ» به مکه قسم به خودت قسم به پدر قسم به پسر قسم انسان در سختی است رشد ما در سختی هاست امیر المومنین فرمود درختهای کویر که آب نمی‌خورد چوبش محکمتر است از درختهای که کنار جوب آب است درختهای کنار جوب آب چوبش سفت نیست شتر که در کویر است مقاومتش از طاووسی که در باغ است بیشتر است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» اینکه می‌گویند انسان را در سختی‌ها آفریدیم یعنی از اول بگویم بچه هایمان را باید با سختی عادت کنید یک از اشتباهات ما این است که می‌گوییم بچه هستند هر چیزی که می‌خواهد بهش بدهید اگر بچه هر چیزی که می‌خواهد بهش بدهیم یک بچه لوسی می‌شود امام حسین بچه هایش را برد کربلا یعنی چه یعنی می‌خواهم شما هم با حوادث آشنا بشوید «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ» در تعلیم و تربیت، تعلیم و تربیتی نیست که هر چه بچه می‌خواهد در اختیارش باشد همه چیزها صاف و آسان این یک چیز پلاستیکی می‌شود با هیچ سختی نمی‌تواند مقابله کند «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»

2- آمیختگی دنیا با بلا و مصیبت

 «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهٌ» در خطبه دویست و بیست و شش امیر المومنین فرمود دنیا خانه‌ای است که «بِالْبَلَاءِ» دنیا خانه‌ایست که با بلا مخلوط شده است این درس اولی که ما از این می‌گیریم این است که به نسل نو به بچه‌های دبستانی راهنمایی دبیرستانی دانشجو به همه‌ی جوانها و نسل نو بگوییددنیا جای رشد است وجای رشد تا حوادث تلخ نباشد انسان رشد نمی‌کند.

 مردم کویر سخت کوشتر از مردم غیر کویر هستند چون با مشکلات پنجه نرم می‌کنندمردم روستایی قوی تر از مردم شهری هستند چون با مشکلات بیشتری هستند رزمندگان جبهه از آنهایی که جبهه نرفتند مقاوم ترند خانواده‌های فقیر که با سختی درس خوانده‌اند اینها وفایشان پایداریشان بیش از آدم‌های عادی است چون اینها با درد سر وسختی تحصیل کرده‌اند سختی‌ها دلیل بر بدی نیست.

 تلخی‌ها دلیل بر بدی نیست اگر مادر آب داغ ریخت روی بچه اش در حمام بچه جیغ زد معنایش این نیست که مادر بچه را دوست ندارد می‌خواهد تو را تمیز کند و تا زیر پایمان را داغ نکنند حرکت نمی‌کنیم باید زیر پایمان را داغ کنند آدمی که زیر پایش داغ نشده است همانجا می‌ماند با سختی‌ها باید آشنا شد با تلخی‌ها باید آشنا شد باید فکر کرد اصلا تمام علم و اختراع ما به خاطر سختی‌های ماست. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»

3- مغرور نشدن به ثروت و قدرت دنیا

«أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ» آیا انسان خیال می‌کند کسی حریفش نمی‌شودمغرور نشوید خیلی باسواد هستی ممکن است خدا حافظه را از تو بگیرداسم خودت را هم فراموش کنی خیلی یار داری ممکن است همین یارها بدبختت کنند یوسف لب چاه خندید برادر‌ها گفتند چرا می‌خندی گفت من یک بار نگاه کردم دیدم یازده تا برادر دارم گفتم با این برادرها کسی نمی‌تواندبه من بگوید بالای چشمت ابرو است حالا می‌بینم همانهایی که دلم به آنها خوش بود همانها هم آمده‌اند مرا به چاه بیندازند فکر می‌کنی کسی حریفت نمی‌شودهمه شما را رها می‌کنند هیچ وقت به هیچ چیز مغرور نشوید نه به پول مغرور شوید که قارون یک روزه فرو رفت نه به قدرت مغرور شوید که فرعون در آب فرو رفت نه به دار و دسته یک کسی ده تا پسر داشت حالا ده تا را پس می‌گیرم پسرهای متعدد داشت یکی پسرهای متعددی داشت متلک گفت به پیغمبر گفت پیغمبر پسر ندارد یک دختر دارد فاطمه می‌میرد خلاص دختر هم زمان جاهلیت جزء آدم حسابش نمی‌کردند یک دختر دارد خلاص اجاقش کور است یعنی بمیرد خلاص قرآن گفت پیغمبر خلاص خدا با همین یک فاطمه نسل سید را به قدری زیاد می‌کند ولی تو با داشتن چند تا پسر نسلت منقطع می‌شود «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/3) یعنی او که به تو می‌گوید ابتر خودش ابتر است به هیچ چیز مغرور نشوید «أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ» عمروبن عبدودّ قهرمان احد قهرمان خندق خیلی پول خرج کرد که جنگ خندق را برنده بشود برنده نشد گفت چه «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» (بلد/6) لبد پشم متراکم را می‌گویند لبدیعنی خیلی پول‌های زیادی خرج کردم ولی به نتیجه نرسیدم «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» چقدر آمریکا پول داد که جمهوری اسلامی را براندازد روز به روز بر قدرت جمهوری اسلامی اضافه می‌شود وروز به روز آمریکا در دنیا خوارتر می‌شود این حرف را بوش و کارتر هم باید بزند«أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» یعنی ما چقدر کمک صدام و کشورهای همسایه چقدر پول ودلار دادند به صدام صدام رفت پولشان هم رفت جمهوری اسلامی هم شکست نخورد «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» تمام کسانی که پول‌های خوبی دارند اما در راه خدا خرج نمی‌کنند اینها شعار پولدارهاست «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» یعنی مال زیادی را داشتم همه اش پودر شد نه برای بی خانه‌ای یک اتاق ساختم نه برای جهیزیه‌ی دختر را دادم نه برای یک دانشجو پول خرج کردم نه برای طلبه‌ای نه جاده‌ای نه پلی نه کتابخانه‌ای نه درمانگاهی نه مسجدی نه حسینیه‌ای نه آزمایشگاهی نه آب بهداشتی این همه پول داشتم همین طور پولم رفت «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» قرآن بارها می‌گوید «مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ» (مسد/2) در آستانه‌ی قیامت می‌گوید عجب من سرمایه داشتم الان سرمایه‌ام را خرج نکردم حالا دست خالی باید بروم یک قرون قرون پیدا کردم وارثهایم کیف می‌کنند من هم دست خالی هستم «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» پولهایم رفت میلیاردها دلار آمریکا آتش گرفت این مردم آمریکا هستند که باید از رئیس جمهورشان بپرسند این همه در این بیست و هشت سال دلار خرج کردی که جمهوری اسلامی را بشکنی جمهوری اسلامی که شکسته نشد پس برای چه «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا»

4- بهره گیری از اعضا و جوارح در راه نزدیکی به خدا

 تو فکرمی کنی ما نمی‌بینیمت «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» (بلد/8) تو چشم داری خدا تو را نمی‌بیند تو می‌بینی خدا نمی‌بیند «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» یک جفت چشم به تو نداده ایم «أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ» (بلد/7) تو فکر می‌کنی تو می‌بینی خالق تو نمی‌بیند آخر ما هر چه داریم هرکسی که به ما چیزی می‌دهد باید خودش هم داشته باشد ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش. یک کسی که کچل است نمی‌تواند که مو بدهد به کسی خودم ندارم اگر یک کسی خودش ندارد اگر هر کمالی ما داریم باید سرچشمه کمال باشد هر کمالی هر کس دارد سرچشمه اش خداست«وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر/21) یعنی سرچشمه‌ی کمالات پهلوی من است اگر تو می‌بینی پس دید واقعی برای من است تو ظاهر را می‌بینی ما باطن را هم می‌بینیم تو از روی کتاب باید علم پیدا کنی خدا می‌داند بدون کتاب. تو باید بادست بنویسی خدا ثبت می‌کند بدون دست هر کمالی هر مخلوقی دارد باید عالیترین درجه‌ی کمال را خدا هم داشته باشد «أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ» فکر می‌کند کسی نمی‌بیندش «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» یک جفت چشم به تو نداده ایم چشم هم از دور عکس برمی دارد هم از نزدیک هم عکس ساده بر می‌دارد هم عکس رنگی جایگاهش هم طوری است که اگر مشت خورد به چشمت آسیب نخورد تو گودی قرار داده است چون چشم هم از پی است با آب نمک قاطی کرده است چون پی باید با آب نمک قاطی بشود وگرنه فاسد می‌شود لب درش هم یک مژه گذاشته است یک پلک هم در پوش بالایش هم ابرو گذاشته تا نور خورشید به چشم شما فشار نیاید خطوط پیشانی هم ازاینوری قرار داده است که وقتی کار می‌کنی و عرق می‌کنی عرق‌ها از این طرف بیاید هیچکس عرقش از این طرف نمی‌آید یعنی هم خطوط پیشانی یک محافظ ابرو مشکی یک محافظ پلک یک محافظ مژه یک محافظ اشک شور یک محافظ گودی هم یک محافظ «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» یک جفت چشم به تو نداده ایم این هم دو تا چشم چون اگر یک چشم باشد آدم می‌بیند اما فاصله را تشخیص نمی‌دهد عمق را تشخیص نمی‌دهد وقتی مافاصله و عمق ر ا تشخیص می‌دهیم که چشمانمان دو تا باشد اگر یک چشم باشد دید هست ولی اما بسیاری از مزایای دید، عمق دید قعر وعمق و مسافت و اینطور چیزها را نمی‌توانیم ببینیم «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» این هم چه سبک نود سال فیلمبرداری می‌کند بدون اینکه فیلمش را عوض بکنی ساده بر می‌دارد رنگی برمی دارد «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» حالا ما با این چشم باید گناه بکنیم چشمت داد که خدا را بشناسی یا به تو داد که به ناموس مردم چشمت داد که سیاه سیاه بروی یا مردم را بترسانی چشمت داد که مطالعه کنی یا سفره‌ی قمار تماشا کنی چشمت داد که حلال ببینی یا حرام ببینی «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ» (بلد/8-9) آیا خداوند به شما زبان نداد تنها عضوی که در طول تاریخ درد نمی‌گیرد زبان است هر کسی هر جایش ممکن است درد بگیرد جز زبانش هیچ کس تا حالا نگفته زبانم درد گرفت لسان زبان چه می‌کند غذا را هل می‌دهد به زیر دندان اما خودش به زیر دندانها نمی‌رودلقمه را که فرودادی قشنگ جارو می‌کند غذا را

5- زبان‌ها و لهجه ها، یکی از نشانه‌های قدرت خدا

 لهجه‌ها‌ی متفاوت «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ» (روم/22) از نشانه‌های قدرت خدا نیز این است که هر کسی به زبان خودش حرف می‌زند یزدی‌ها یزدی حرف می‌زنند افتخار هم بکنند اصفهانی‌ها هم اصفهانی رشتی‌ها هم رشتی کاشانی‌ها هم کاشانی ترک‌ها هم ترک لرها هم لر بلوچ هم بلوچ هر کس زبان خودش حرف بزند «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ» (روم/22) این نشانه‌ی قدرت خداست که هر کسی یک طور‌ی صحبت می‌کند اصلا در یک خانه هفت نفرند هفت رقم حرف می‌زنند دونفر صدایشان مثل هم نیست قدرت خداست که شش میلیارد آدم داریم اگر هفت میلیارد آدم داریم هفت میلیارد لهجه داریم «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ» (روم/22) آنوقت زبان چیست زبان ارزانترین وسیله انتقال فرهنگ است ارزانترین یک ساده ترین دو عمومی ترین سه مبادلا ت علمی و فرهنگی و اجتماعی با این «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» بااین چشم کوچک رابطه‌ی انسان با جهان برقرار می‌شود یک چشم کوچک رابطه‌ی انسان با جها ن یک زبان گوشتی را بطه‌ی انسان با تمام بشر رابطه‌ی انسان با بشر زبان رابطه‌ی انسان با جهان چشم نمی‌خواهی خدا را بشناسی «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» یک جفت چشم به تو نداده ایم «و لساناً و شفتین» یک جفت لب به تو نداده ایم لب عجب لبی واقعا اگر این لب استخوان درونش بود چه می‌شد هر وقت غذا می‌خوردیم می‌ریختیم هر کس غذا می‌خورد اول باید یک سینه بند ببندد لب قشنگ همه هم منحنی ما در بدنمان عضو مستطیل و مربع نداریم چقدر زشت می‌شد ابروها منحنی نوک دماغ منحنی است لب‌ها منحنی است پیشانی منحنی است چانه منحنی است سر انگشتان منحنی است مهندسی را ببین با یک لب بوسیدن مکیدن فوت کردن سخنرانی گرفتن اکسیژن پس دادن دی اکسید کربن چند منظوره.

6- شناخت حق از باطل و خوب از بد

«وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ» (بلد/9-10) نجد قسمت بلندی کوه را می‌گویند دو راه را برایت نشان دادیم راه خیر راه شر راه را برایت نشان دادیم کسی نمی‌گوید راه رانمی دانستم چه کنم آیا کسی هست که بگوید نمی‌دانستم حق با کیست باطل با کیست یعنی کسی واقعا نمی‌فهمد واقعیت با کیست اینهایی که منافق شدند نفهمیدند امام با رهبر منافقین چقدر فرقشان است شخصیتی علمی زهدی تقوایی سابقه‌ای اخلاصی هزار امتیاز امام دارد که رهبر آنها ندارد یعنی باز هم نفهمید کسی نفهمید حق با یزید است یا حق با امام حسین «وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ» (بلد/10) اصلا کسی که سیگار می‌کشد نمی‌فهمد که هوای سالم بهتر است از دود تلخ یعنی این هم دلیل می‌خواهد یعنی باید به سیگاری‌ها ثابت کنیم که سیگار بد است می‌خواهی سیگار بکشی یک اسکناس آتش بزن هر کس می‌خواهد سیگار بکشد یک کبریت بگذارد یک اسکناس چون اگر اسکناس را آتش بزنید پول آتش گرفته است ریه ات سالم است اما این پول را می‌دهی دود می‌خری هم پول رفت هم ریه رفت هر کس می‌خواهد هم پولش آتش بگیرد هم ریه سیگار بکشد اگر می‌خواهید پولتان را آتش بزنید اسکناستان را آتش بزنید چون اسکناس آتش زدن بهتر از سیگار کشیدن است چون کسی اسکناس آتش می‌زند پو لش رفته است ریه اش هست اما پول را می‌دهی سیگار می‌خری هم پولت آتش گرفت هم ریه ات آتش گرفت بعدا بعضی جوانها فکر می‌کنند شخصیتتشان به این است همچین در دست می‌گیرندسیگار را یک ابرو یش را می‌اندازد شمال شرقی یکی اش را جنوب شرقی انگار کلید فتح هندوستان است اصلا مردی شان را به سیگار می‌بینند تو اگر مردی سیگار هم نکشی مردی اگر هم که نامردی همه سیگار‌ها را باهم بکش ادای بعضی کارها را در می‌آوریم ما ولسانا چرا لب قشنگ را سیاه می‌کنی چرا قیافه‌ی خوب را به هم می‌زنی یعنی واقعا نمی‌دانستی که مثلا آجیل بهتر از سیگار است «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ» (بلد/8-11)

7- بهره گیری از امکانات برای بالا رفتن از نردبان دنیا

 ما امکانات دادیم اما این از گردنه‌ها بالا نرفت چشم وگوش و عقل به تو دادیم که بروی ولی نرفت «فَکُّ رَقَبَهٍ» (بلد/13) هیچ برده‌ای را آزاد نکرد شما نمی‌توانستید با پولت یک نفر را که د ر زندان به خاطر چکش به خاطر مبلغی در زندان است نمی‌توانستی این را آزادش کنی نمی‌توانستی برده‌ای را آزاد کنی نمی‌توانستی یک پیری که فامیلت است غذا بدهی نمی‌توانستی یک کسی که روی یک موکت پاره نشسته موکت تازه برایش بخری یک فرش خوب ماشینی برایش بخری به تو دادیم نردبان داشتی بالا نرفتی امکانات داشتی از این امکانات برای قیامتت ذخیره نکردی «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَهُ» (بلد/11-12) عقبه یعنی گردنه یعنی نرفت از گردنه بالا یعنی ماشین داشت سوار نشد چشم داشت ندید از امکاناتش استفاده نکرد «فَکُّ رَقَبَهٍ» (بلد/13) یعنی اسیری را آزاد نکرد می‌توانست یک نفر را که اسیر است آزاد کند می‌توانست یک گرسنه‌ای را اطعام کنی «أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ» (بلد/14) در روز قحطی می‌توانستی روز مبادا یک گرسنه‌ای ر ا سیر کنی می‌توانستی یک یتیمی که ذا مقربه است سیرکنی ذا مقربه یعنی قریب، یتیمی که فامیلت است می‌توانستی دستش را بگیری می‌توانستی گرسنه را سیر کنی نکردی می‌توانستی یتیم را تحت لقاء در بیاوری نیاوردی مسکین یعنی کسی که از بی پولی در خانه اش نشسته است مترب تراب است در خاک یعنی فقرای خاک نشین را می‌توانستی از فقر نجاتشان بدهی نکردی چقدر آدم داریم که می‌توانند هر کدام چها ر تا جوان را داماد کنند چقدر حاجیه خانم سرمایه دار داریم که هر کدام می‌توانند ده تا دختر را جهاز بدهند نکردید وقتی نکردید می‌دانید چه خواهی گفت «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» سرمایه‌ام دود شد هیچ ذخیره‌ای برای قیامت قرار ندادم قرآن می‌گوید نعمتت دادم برای اینکه مشکل چامعه را حل کنی یتیمی را دستش را بگیری گرسنه‌ای را سیر کنی خاک نشینی را مسکن بدهی اگر این کار را کردی شکرت وگرنه خواهی گفت: «أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا» مالم دود شد و دستم خالی رفتم در قبر این هشدار به اینهایی که پول دارند بچه هایشان داماد شدند دخترانشان عروس شدند وضعشان خوب سرمایه دار هستند و می‌فهمند در جامعه چقدر فقیرداریم اما خم به ابرو نمی‌آورند می‌توانید کاری کنید دو سه روز دیگر نخواهیم بود.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment