پیوند مکتبی، برتر از پیوندهای بشری

موضوع: پیوند مکتبی، برتر از پیوندهای بشری

تاریخ پخش: 30/01/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث امروز بحث پیوندهاست، افراد، قبیله‌ها و کشورهایی که رابطه‌ و پیوند دارند با هم چگونه هستند. این بحث را با هم باز کنیم. پیوندها، رابطه‌ها، علاقه‌ها.

انسان موجودی است اجتماعی، رابطه‌ها، انواعش: رابطه‌های سببی، نسبی، قبیله‌ای، حزبی، اقتصادی، سیاسی، نژادی، گویشی و…

گاهی در مدرسه و کارخانه و منطقه‌ای، چون همه ترک هستند، رفیق هستند، اصفهانی‌ها، تبریزی‌ها، آذربایجانی‌ها، یزدی‌ها، بندری‌ها، فلان، کردها، لرها، فلان، بر اساس قبیله، حزب، گویش، یا مثلا کشورهایی که نفت دارند با هم یک تشکیلاتی دارند، کشورهای اعراب با هم یک رابطه‌ای دارند، غیر متعهدها، اجمالا این پیوندهایی که با هم هست، بالاترینش، سببی، دختر از هم می‌گیرند، پسر از هم می‌گیرند، با واسطه ازدواج و با سبب ازدواج با هم رابطه برقرار می‌کنند. نسبی، عمو است، عمه است، دایی است، خاله است، این رابطه‌هایی که هست هر کدام یک خوبی‌هایی هم ممکن است داشته باشد و دارد هم. اما اسلام آن رابطه‌ای که قوی‌ترین رابطه می‌داند، رابطه مکتبی است، مهمترین رابطه‌ها، عمیق‌ترین، گسترده‌ترین، دائمی‌ترین، تمام این ترین‌ها مربوط به پیوند مکتبی است.

1- گستردگی روابط مکتبی در سطح جهان

اما گسترده؛ روزی چند بار شما از این طرف کره زمین به دورترین نقطه سلام می‌کنی. هیچ وقت لری به لری، عربی به عربی، ترکی به ترکی، فارسی به فارسی، سلام نمی‌کند، از این طرف دنیا به آن طرف دنیا، اما شما بخاطر مکتب در هر نماز می‌گویی: «السلام علینا و علی عباده الله الصالحین» سلام بر ما و بر همه بندگان صالح خدا. اندونزی یا مالزی، چه فرقی می‌کند؟ شرقی یا غربی، زن یا مرد، کوچک یا بزرگ، فقیر یا غنی، زنده یا مرده، حتی نمی‌گوید صالحین زنده، درود بر بندگان صالح خدا ولو از دنیا رفته باشند. سن مطرح است؟ پول مطرح است؟ هیچی. پس این گسترده است. گسترده‌ترین رابطه هاست. اگر کسی می‌خواهد روشنفکر باشد باید بیاید متدین شود، آخر گاهی وقت‌ها آدم می‌گوید خودم، مادرم، پدرم، زنم، بچه‌ام، برادرم، خواهرم، فامیلم، همه‌اش… یک وقت از خودم می‌رود بیرون، می‌شود خودم و محله‌ام، خودم و شهرم، خودم و کشورم، اما وقتی مکتبی شد می‌گوید خودم و همه همفکرانم، هرجای کره زمین که هستند. خیلی گسترده است.

2- تاکید قرآن بر حمایتِ از مستضعفان جهان

قرآن یک آیه دارد می‌گوید: «مَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ» (نساء/75) دورترین نقطه دنیا اگر مستضعفی تحت ستم است و شما توان نجاتش را داری، بر شما واجب است که نجاتش بدهی. نمی‌گوید مستضعفین در قریتک او بلدک، «مَا لَکُمْ»، آیه قرآن است، «مَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ» چرا نمی‌جنگید «فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ» در راه خدا و در راه نجات مستضعفین. نمی‌گوید مستضعفینی که زن هستند یا مرد، همشهری هستند یا هم‌کشوری، هر جای کره زمین مظلومی هست، ما اگر قدرت داشته باشیم، باید به حمایت از او فریاد بزنیم. این پیوند مکتبی است. شما آلبوم تمبرها را بعد از جمهوری اسلامی ببین. تمبر داریم از خانمی به نام بنت الهدی، خوب بنت‌الهدی کی است؟ یک خانم عرب به دست صدام شهید شد. ما یک زن عرب در عراق شهید می‌شود، در ایران تمبرش می‌کنیم. سید قطب، سید قطب مصر بوده، یک آدم روشنفکر انقلابی دانشمند، تمبرش می‌کنیم. حسین فهمیده، سیزده سالش است، باشد، همه بزرگان باید عکس این بچه را بزنند به پاکت، تا پاکتشان برسد به مقصد. با عکس این بچه پاکت به مقصد می‌رسد. شهدای محراب، آیت الله مدنی، آیت الله اشرفی، پیرمردهای هشتاد، نود ساله که در محراب نمازجمعه شهید شدند، تمبر است. یک نفر در لبنان شهید می‌شود، در فلسطین شهید می‌شود، ما تمبرش می‌کنیم. آخر می‌گویند اگر خواستی کسی را بشناسی چند جور می‌شود بشناسی، یکی اینکه بگویی که آلبومت را بیاور ببینیم. از آلبوم عکسش می‌شود فهمید که ایشان در چه فکری است. از دعاهایش می‌شود فهمید که در چه فکری است. از اشعاری که حفظ کرده می‌شود فهمید که ایشان چه فکری دارد. از رفیق‌هایی که دارد، از دعاهایی که دارد، از آلبومی که دارد، از کتاب‌هایی که می‌خرد، اصلا نوع تفکر انسان. الان بعضی جوان‌ها هستند هفده، هیجده سالشان است، جز اینکه دیپلم بگیرند کنکور بروند اصلا هیچ فکری ندارند. آقا افغانستان چنین شد، اِه، به ما چه؟ آقا در عراق چنین و چنان شد، عجب، خوب باشه. یعنی هرچه که می‌گویی… به یک نفر گفتند که شما طرفدار سلطنت هستی یا مشروطه، گفت ولم کن تو را به خدا من زن و بچه دارم، یعنی… من صبح آمدم دنبال دو تا تافتون، هرکه می‌خواهد شاه شود. این افراد هستند… ولی پیوند مکتبی گسترده است، یعنی از زن و مرد و کشور و لهجه و از همه گسترده‌تر است.

3- ناپایداری روابط و رفاقت‌های غیر مکتبی

2- مهمترین است. قرآن یک آیاتی داریم می‌فرماید روز قیامت همه رفاقت‌ها تبدیل به نفرین می‌شود. نمی‌دانم از من شنیدید یا نه. شبی که می‌خواستند هویدا نخست‌وزیر شاه را اعدام کنند، گفت شاه خائن است. گفتند تو نخست‌وزیرش بودی، گفت بله، شاه فرار کرد، سگ‌های خانه‌اش را هم نجات داد، چرا من را نجات نداد؟ من را گذاشت فرار کرد. یعنی نخست‌وزیر به شاه لعنت می‌کند. قرآن بخوانم: «یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا» (فرقان/28) پایان سیمای دوستی‌های ناباب در قرآن. 1- «لَیْتَنِی» ای کاش «لَمْ أَتَّخِذْ» نمی‌گرفتم «فُلَانًا» فلانی را «خَلِیلً» دوست، کاش با فلانی رفیق نمی‌شدم، او من را برد یک فیلم نشانم داد، او به من سیگار داد، او فکر من را کج کرد، کاش با او رفیق نمی‌شدم، آیه قرآن است. «لَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا» (معراج/10)، «لَا یَسْأَلُ» یعنی سؤال نمی‌کند، «حَمِیمٌ» از حمام است، حمام آنجایی است که آبِ داغ است، «حَمِیمٌ» یعنی رفیق داغ، «لَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا» یعنی دوستِ داغ از دوستِ داغ احوالی نمی‌پرسد. یعنی ول می‌کنند می‌روند. «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (زخرف/67)، «الْأَخِلَّاءُ» یعنی خلیل، خلیل یعنی دوست، «الْأَخِلَّاءُ» دوست‌ها، «بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ» بعضی‌شان نسبت به بعضی، «عَدُوٌّ» دشمن می‌شوند. همه اینهایی که می‌گویند مخلصم، چاکرم، همین‌ها یک زمانی به هم فحش می‌دهند. «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ» (عبس/34)، «یَوْمَ» روزی «یَفِرُّ» فرار می‌کند، «الْمَرْءُ» یعنی انسان، روزی که فرار می‌کند انسان از چی؟ از خیلی از دوست‌هایش، از همه اینهایی که با آنها رفیق شده، فرار می‌کند. «یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ» (عبس/34) از برادرش، «و بنیه» از بچه‌اش، «و صاحبته» از همسرش، از هم فرار می‌کنند. گناه خودشان را گردن هم می‌اندازند، روز قیامت اینهایی که همه‌اش متن قرآن است، روز قیامت می‌گوید که «لَوْلَا أَنْتُمْ» (سبأ/31) اگر شما نبودید، «لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ» ما مؤمن بودیم، شما ما را کج کردید. مقصر شما هستید، یعنی روز قیامت که می‌بینند وضع خراب است او می‌گوید تو بودی، او می‌گوید تو بودی. «لَوْلَا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ» (سبأ/31) این پایان این دوستی‌هاست. باید مواظب باشیم که با کی رفیق می‌شویم. اصلا آمریکا چقدر ما را دوست دارد؟ هیچی. همه مغزهای ایران بسیج شوند که یکی از فرمول‌های علمی را از آمریکا یاد بگیرد، به آنها نمی‌دهند. مثلا بگوید آمریکا، این هواپیمای اف 16 را فرمولش را به ما بده، طرحش را به ما بده، امکان ندارد بدهد. پپسی کولا ترکیباتش از چی است؟ ما می‌خواهیم خودمان در ایران پپسی تولید کنیم، امکان ندارد فرمولش را بدهد، نه فرمول آبکی‌اش را می‌دهد پپسی، نه سفتکی‌اش را، اف 16، اما هرچه بخواهی از ماهواره برایت می‌فرستد. خوب این یعنی چه؟ چطور آنجایی که مربوط به مغز من است کمکم نمی‌کند، آنجایی که مربوط به هوس‌های من است کمک می‌کند، این می‌خواهد شما یک آدم هوسبازی باشی، نمی‌خواهد یک آدم متفکر باشی. «عَدُوٌّ مُبِینٌ» (زخرف/62) قرآن می‌گوید دشمن است. حالا گورِ پدرش ندهد، می‌گوید خودت هم حق نداری بفهمی، نه که من به تو نمی‌دهم، خودت هم نباید بفهمی، حالا که فهمیدی نباید استفاده کنی. ما باید مواظب باشیم که حواسمان جمع باشد، چقدر اینترنت‌ها، چقدر ماهواره‌ها، چقدر فیلم‌ها، چقدر سی‌دی‌ها، اصلا کی؟ حتی حدیث داریم که آن کسی که تو را می‌خنداند دشمنت است. آن کسی که تو را می‌گریاند دوستت است، چون بعضی خنده‌ها آدم خیال می‌کند خنده است، دزد حرفه‌ای را چند بار زندانش کردند، بعد دیدند نه دست بر نمی‌دارد، آخرش اعدام خواستند بکنند، گفت مادرم را بیاورید من با او خداحافظی کنم. وقت اعدام مادرش را آوردند گفت مادرجان، من را می‌خواهند اعدام کنند، زبانت را بگذار در دهان من، گفت باشه، مادر زبانش را گذاشت در دهان این بچه‌اش، یک گازی گرفت بچه، خون جاری شد، گفت چرا همچین کردی؟ گفت برای اینکه بچه بودم رفتم یک تخم‌مرغ دزدیدم، تو خندیدی گفتی بارک‌الله، اگر آن روز من را تشویق نمی‌کردی، امروز دزد حرفه‌ای نمی‌شدم. یک آفرین‌ها خطرناک است.

4- ترش رویی در مقابل گناه و پلیدی

اصلا وقتی یک کسی گناه می‌کند، عبوس کنید برایش، چون اگر خندیدی، لبخند به او زدی، این در گناه جسارت پیدا می‌کند، اما اگر گناهکار دید که مثلا یک جوانی سیگار می‌کشد، هرکه دید رویش را برگرداند، این دید عجب، این سیگار باعث می‌شود که در جامعه تحقیر شود، سیگارش را دور می‌اندازد. لازم نیست نهی از منکر بگوییم آقا سیگار نکش، بی‌اعتنایی، سرسنگینی، عبوس کردن، عبوس یک جاهایی واجب است. اینکه می‌گویند حضرت عبّاس، یعنی حضرت عبوس‌کننده، چون حضرت اباالفضل نسبت به افراد فاسد عبوس می‌کرد، یک هیبتی داشت ول نبود، متأسفانه بعضی از دختر و پسرهای ما وِل هستند، عوض اینکه… ما سه رقم آدم داریم ببینید شما کدام هستید. آدم‌هایی که وِل هستند، شل، آدم‌هایی که سفت هستند، آدم‌هایی که اصلا دیگران را هم مقاوم می‌کنند. پس سه رقم جوان داریم، هر سه هم در قرآن آمده. انواع جوان‌ها، یا پیرها، فرقی نمی‌کند. 1- جوان‌های وِل، جوان‌های شل، 2- جوان‌های مقاوم، 3- جوان‌های مقاوم‌ساز. جوان‌ شل مثل آب است، آب در هر ظرفی شکل همان می‌شود، اگر لیوان آب را آوردند آب در آن ریختند مثل لیوان می‌شود، در کوزه مثل کوزه می‌شود، در آفتابه شکل آفتابه می‌شود، در شیر است مثل شیر می‌شود، از خودش اراده ندارد. در هر ظرفی شکل همان، می‌گوید خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. حالا که همه زلفشان را اینطوری درست می‌کنند، ما هم این طوری درست می‌کنیم. لباسشان این رنگی است، باید این رنگی شویم، بیا برویم، بیا برویم، وایسا، وایسا، اصلا شل است، از خودش هیچ اراده‌ای ندارد، مثل فتیله چراغ، پائینش بکشند، بالایش می‌کشند. یک رقم جوان‌های ول. قرآن راجع به جوان‌های ول یک آیه دارد، می‌گوید روز قیامت اهل بهشت از اهل جهنم می‌پرسند «مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ» (مدثر/42) چرا شما جهنمی شدید؟ می‌گویند راستش را می‌خواهید ما شُل بودیم. «وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ» (مدثر/45) هرجوری زدند همانجوری رقصیدیم. گفتند بریم چهارشنبه سوری یک ترقه، گفت بریم ترقه، بریم روضه، بریم روضه. این فیلم را ببینیم، ببینیم. آن را نبینیم، نبینیم. اصلا از خودش تصمیم نداشت. آیه‌اش را هم اگر کسی می‌خواهد در ذهنش باشد این است: «وَکُنَّا» و بودیم، «نَخُوضُ» فرو می‌رفتیم «مَعَ الْخَائِضِینَ» گفت اینهایی که فرو می‌رفتند ما هم فرو می‌رفتیم. یعنی ما هم غرق می‌شدیم.

5- مقاوم سازی خود و دیگران در برابر دشمن

جوان‌های مقاوم کی هستند؟ اصحاب کهف. اصحاب کهف که فیلمش را هم نشان دادند، وقتی دیدند تمام منطقه خراب است، گفتند خوب باشه ما که لازم نیست در منطقه خراب، خراب شویم، این مقاوم افرادی هستند که فکر می‌کنند تسلیم جو نمی‌شوند، خودشان برای خودشان یک خطی دارند. اصلا بعضی‌ها مقاوم‌ساز هستند، مثل امام. امام خمینی غیر از اینکه زیر بار شاه نرفت، مردم را ضد شاه کرد. زیر بار آمریکا نرفت، اصلا مردم را هم ضد آمریکا تربیت کرد. حضرت ابراهیم (ع) غیر از اینکه خودش بت نپرستید بت‌ها را هم شکست. پیغمبر اسلام در مکه‌ای که پر از بت بود، خودش تسلیم بت که نشد، مکه را هم عوض کرد. «فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ» (انبیاء/60) قرآن می‌گوید. پس سه رقم آدم داریم، آدم‌هایی که ول هستند «وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ» من بارها این مثل را زدم ولی از بس که این شعر در بورس است، من هم هی باید در بورس بگویم تا آن شعر معروف را لای‌روبی کنیم، آخر شعرهایی که در ذهن‌ها جاسازی می‌شود، کندنش هم با یک بار دو بار نمی‌شود، مثل سماورها که جرم می‌گیرند یا رسوب می‌گیرند، یک چیزی که رسوب می‌کند این را با… این شعر در ذهن‌ها رسوب کرده، بسیار شعر غلطی است، بسیار شعر غلطی است، خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو، همه ایرانی‌ها حفظ هستند. بسیار شعر غلطی است، خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو می‌دانی یعنی چه؟ یعنی شُل شو. یعنی توی هر ظرفی ریختنت شکل همین ظرف دربیا. یعنی اگر همه غیبت می‌کنند ما هم غیبت کنیم؟ نخیر، ما بلند می‌شویم می‌رویم. همه نشستند نماز نمی‌خوانند، نخوانند، بنده نماز می‌خوانم.

6- خاطره‌ای زیبا درباره نماز یک دانش‌آموز

یک وقتی ما در ستاد نماز نوشتیم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است، زیادی گوش بدهید، بخصوص دخترخانم‌ها، آقازاده‌ها، گفت در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت برویم به راننده بگوییم نگه‌دار، گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی‌دارد، گفت التماسش می‌کنیم، گفت نگه نمی‌دارد، گفت تو به او بگو، گفت گفتم نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، دختر گفت که آقاجان می‌شود امروز شما دخالت نکنی؟ امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم، گفت خوب هر غلطی می‌خواهی بکن. می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد، زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون، دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو، شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت، قرآن یک آیه دارد می‌گوید کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» (مریم/96) یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. شاگرد شوفر نگاه کرد دید دختر وسط اتوبوس نشسته دارد وضو می‌گیرد، گفت دختر چه می‌کنی؟ گفت آقا من وضو می‌گیرم ولی سعی می‌کنم آب به اتوبوس نچکد، می‌خواهم روی صندلی نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک خورده نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت عباس آقا، راننده، ببین این دارد وضو می‌گیرد، راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید در آینه هم دختر را می‌دید، هی جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، مهر دختر در دل راننده هم نشست، گفت دختر عزیزم می‌خواهی نماز بخوانی؟ من می‌ایستم، ماشین را کشید کنار گفت نماز بخوان آقاجان، آفرین، چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی وایسا او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست. دختر می‌گفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم الله اکبر، یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاه کردند او گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، او گفت ببین چه دختر باهمتی، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، می‌گفت یکی یکی آنهایی هم که نخوانده بودند ایستادند، گفت یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نماز می‌خوانند. گفت شیرین‌ترین نماز من این بود که دیدم لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد، منِ بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم. قرآن می‌گوید «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (فرقان/74) شما اگر غروب رفتی مسجد پدر و مادرت تحت تأثیر قرار می‌گیرند. اگر شاگرد اول‌ها بروند مسجد باقی شاگردها، اگر ورزشکارها بروند مسجد همه آنها هم مسجدی می‌شوند.

سه رقم آدم داریم: آدم‌های شُل «وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ»، آدم‌های مقاوم، اصحاب کهف، اصحاب کهف چند تا جوانمرد بودند، وقتی دیدند فضا همه آلوده و شرک است گفتند آقا ما زندگی شهری را نمی‌خواهیم از خیر این برج‌ها و کاخ‌ها می‌گذریم، ما می‌رویم توی یک بیابان، رفتند در بیابان، در غارِ کوهی زندگی کنند که از فضای فاسد، گفتند شهرش با گناهانش برای خودش. یک عده هم افراد… پس ببینید اگر عوضت کردند شُل هستی، تلویزیون فیلم پرجاذبه می‌گذارد، شما هم امتحان داری، ماههای اردیبهشت و خرداد وقت امتحان بچه‌هاست، حالا تلویزیون هم فیلم‌های شاد گذاشته، شما کتابت دستت است فردا هم امتحان داری، یک خورده می‌خوانی یک خورده… بالاخره نتیجه این فیلم این می‌شود که شما را فیلم برد، ضربه علمی زد، فردا در امتحان نمره لازم را نمی‌آوری، اگر فیلم برد، شُل هستی، اگر شبِ امتحان رفتی یک کتابخانه، رفتی یک جایی که اصلا فیلم نباشد، تلویزیون را خاموش کردی رفتی یک اتاق دیگر، این معلوم می‌شود مقاوم هستی، اگر نمازت قضا شد در اتوبوس شل هستی، اگر صندلی نشسته خواندی، مقاومی، اگر ماشین را نگه داشتی امام هستی. اگر هم از حالا امام نباشید بزرگ هم بشوید امام نخواهید شد. این را هم به شما بگویم، نصفش را من می‌خوانم، نصفش را شما بگویید. سالی که نکوست از بهارش پیداست. یعنی شما در شانزده سالگی چه هنری داری در خانه؟

7- برخورد کریمانه در برابر افراد جاهل و خطاکار

او فحش می‌دهد شما هم فحش می‌دهی، اه، خوب یکی شدید که. قرآن می‌گوید او فحش داد، تو بگو سلام علیکم، «وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ» (فرقان/63) نگو خودتی جدت است، بابات است، ننه ات است، مادرت است، این که نشد که، اگر فحش داد و تو را هم به فحش کشید معلوم می‌شود شل هستی، اگر فحش داد و آرام بودی، مقاومی، اگر گفتی آقا آدم تحصیلکرده نباید این حرف را بزند، من از شما توقع این را نداشتم، تا گفتی من از شما این توقع را نداشتم فوری او هم عقب‌نشینی می‌کند، سعی کنیم امام باشیم، امام یعنی دیگران را به مقاومت واداریم، یعنی رهبر دیگران باشیم، قالب‌ساز باشیم، نه قالب‌پذیر. شما حالا وقت این است که قالب‌ساز باشید. برو جلو آینه همانطوری که دوست داری خودت را درست کن، نگاه می‌کند در خیابان می‌بیند این اینطور است او هم آنطور می‌شود، او آنطور است، او هم آنطور می‌شود. مگر فتیله چراغ هستی که هر کسی می‌خواهد من را پائین و بالا بکشد، مگر آب هستیم؟ خودت یک راه درست منطقی، منطقی که دلیل عقلی یا دلیل قرآنی داشته باشد گوش بدهیم، سلیقه‌ها را خودت انتخاب کن.

خدایا جوان‌های ما را از شُل بودن به مقاوم بودن و مقاومین از نسل نوی ما را از مقاوم بودن به امام شدن و مقاوم‌سازی تبدیل بفرما. بحث ما پیوند بود، خدایا پیوندهای ما را مکتبی قرار بده. روز قیامت اینهایی که همدیگر را دوست دارند، بعد می‌فهمند این دوستی‌ها باعث ضررشان شد، می‌گویند «یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا» (فرقان/28) کاش با فلانی رفیق نمی‌شدم. خدایا ما را از کسانی که روز قیامت شرمنده و اهل حسرت و غصه بخورد و ببیند آتش گرفت، عمرش را سوزاند بخاطر رفاقت، ما را از پشیمان شده‌های قیامت قرار نده. هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی، به ایمان، به علم، به عقل، به عمل، به اخلاص، به عمق ما بیفزا. رهبر ما، دولت ما، امت ما، ناموس ما، انقلاب ما، نسل ما، دین ما، آبروی ما، جوانی ما، سلامتی ما، هرچه که به ما داده‌ای در پناه امام زمان حفظ و قلبِ آقا حضرت مهدی را از ما راضی کن و ما را از یاران امام زمان قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment