ویژگی‌های پیامبر اکرم در قرآن کریم

1- رسالت، هدایت بر مدار عصمت
2- نزول مائده آسمانی، عید موحّدان در طول تاریخ
3- سرانجام تکذیب معجزات الهی
4- نه توجیه، نه تضعیف، بلکه تکمیل ضعف‌ها
5- تمایز پیامبر اسلام و پیامبران پیشین در قرآن
6- رحمت از سوی پیامبر، مودّت از سوی ما
7- درود و صلوات بر زبان و تسلیم بودن در عمل

موضوع: ویژگی‌های پیامبر اکرم در قرآن کریم

تاریخ پخش:  13/12/88

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث را کسانی که پای تلویزیون هستند زمانی تماشا می‌کنند که تولد اشرف مخلوقات، پیغمبر اسلام و امام صادق (ع) است. هفدهم ربیع و پایان هفته‌ی وحدت. البته اینها گفته شده ولی خوب هر دفعه‌ای یک گروهی پای تلویزیون هستند و گروهی نیستند.

بشر نیاز به پیغمبر دارد. چرا؟ عقلش کوتاه است. به چه دلیل عقلش کوتاه است؟ به دلیل اینکه پشیمان می‌شود. اگر عقل انسان کامل بود، هیچ‌کس پشیمان نمی‌شد. پشیمانی دلیل بر این است که عقل ما کوتاه است. پس نیاز به راهنما داریم. راهنما را هم خود بشر نمی‌تواند انتخاب کند. رییس جمهور نیست. با انتخابات نمی‌شود. به چه دلیل؟ به دلیل اینکه اگر انتخاب‌ها درست بود، هیچ همسری همسرش را طلاق نمی‌داد. همه‌ی اینهایی که همسرانشان را طلاق می‌دهند، روز اول به همسرشان می‌گفتند: قربانت بروم. برایت بمیرم. بعد هم طلاقش را می‌دهد. یعنی چه؟ یعنی انتخاب من اشتباه بود. پس آمار طلاق دلیل بر این است که انتخاب بشر صد در صد کامل نیست. پشیمانی دلیل بر این است که عقل انسان هم کوتاه است. عقل کوتاه است، انتخابات هم اشتباه می‌رود. حالا که اینطور است، ما نیاز به یک رهبر آسمانی داریم. این یک بیان.

1- رسالت، هدایت بر مدار عصمت

بیان دو: خداوند همه‌ی چیزها را بی‌اشتباه هدایت می‌کند. تخم هندوانه هدایت می‌شود تا هندوانه شود. بذر گل هدایت می‌شود تا گل شود. چطور این هدایت در کل طبیعت بی‌اشتباه تا پایان می‌رود، آنوقت انسان چطور نباید یک هدایت بی‌اشتباه شود؟ یعنی انسان به اندازه‌ی یک بذر هم نمی‌ارزد؟ به اندازه‌ی یک تخم کدو هم نمی‌ارزد؟ این تخم کدو هدایت می‌شود تا کدو شود. هیچ اشتباهی هم در راهش نیست. همینطور که کل هستی به سمت کمال می‌رود، بی‌اشتباه! انسان هم باید به سمت کمال برود، بی‌اشتباه! پس باید یک خط بی‌اشتباهی در بشریت وجود داشته باشد. اینها دلایل نبوت است. انسان جاهل است. جاهل معلم می‌خواهد. پیغمبر معلم است. «یُعَلِمُهُم» انسان غافل است. کسی که غافل است نیاز به کسی دارد که به او تذکر بدهد. پیغمبرها تذکر دهنده هستند. مذکّر! انسان مأیوس می‌شود. نیاز به بشارت دارد. پیغمبرها بشیر هستند. انسان مغرور می‌شود. نیاز به هشدار دارد، پیغمبرها منذر هستند. یعنی هشدار می‌دهند. هم بشارت می‌دهند برای آدم‌هایی که مأیوس می‌شوند. مأیوس نشو. هم بشارت به مأیوس‌ها می‌دهند. هم به مغرورها هشدار می‌دهند. هم برای جاهل‌ها معلم هستند. هم برای متحیّرها راهنما هستند. هم برای غافل‌ها واعظ هستند. تولد پیغمبر بر همه مبارک! و حقش این است که بالاترین مراسم چراغانی را داشته باشیم. چون اشرف مخلوقات به دنیا می‌آید.

جمعی از کج‌‌فکرها به نام وهابی‌ها اینها عزاداری و جشن را بدعت می‌دانند. می‌گویند: نه برای امام حسین عزاداری کنید، نه برای پیغمبر جشن بگیرید. اینها بدعت است. این فکر، فکر احمقانه‌ای است. یعنی هم خلاف عقل است. هم خلاف قرآن است. اما خلاف قرآن است. مسیحی‌ها به عیسی گفتند: «أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَه» (مائده/114) یک غذایی از آسمان بیاور. غذای آسمانی، همینطور که باران می‌آید، ببینیم یک طبق غذا می‌آید.

2- نزول مائده آسمانی، عید موحّدان در طول تاریخ

یک طبق غذا از آسمان آمد. ما اگر یک چنین چیزی را از تو عیسی ببینیم، «تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا» (مائده/114) در طول تاریخ ما این را عید خواهیم رفت. یک صلوات بفرستید بلکه این را فوراً پیدا کنم. (صلوات حضار)

خوب، «قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَم‏» سوره‌ی مائده آیه‌ی 114. «قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَم‏» حضرت عیسی گفت: «اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَه» پروردگارا بر ما یک مائده‌ی آسمانی نازل کن، اگر این مائده آمد، «تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا» یعنی برای اول و آخر تاریخ، یعنی در طول تاریخ عید باشد. یعنی یک غذای آسمانی اگر نازل شود این عید است.

آنوقت این قرآن به اندازه‌ی یک گلابی آسمانی نیست؟ اگر یک گلابی، یک قطعه نانی آمد عید است. آنوقت وجود پیغمبر به اندازه‌ی مائده‌ی آسمانی نیست؟ از هر عاقلی بپرسی شخص پیغمبر مهمتر است یا یک مائده‌ی آسمانی؟ این انسان آسمانی است، او مائده‌ی آسمانی است. آخر وقتی می‌گوید: به پدر و مادرت اوف نگو! وقتی می‌گوید: اوف نگو یعنی حرف بدتر هم نزن. اوف یعنی اَه… به پدر و مادرت اَه نگو… اَه… اوف نگو. خوب بالاتر از… وقتی می‌گوید که: مائده‌ی آسمانی اگر باشد در طول تاریخ مسیحیت عید است. آیا کدام عاقل است، کدام نفس‌کش است که بگوید: پیغمبر معصوم به اندازه‌ی مائده‌ی آسمانی ارزش ندارد. اگر نزول یک مائده‌ی آسمانی عید است، تولد هریک از اولیای خدا هم می‌شود عید باشد.

«قالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُها» (مائده/115) خدا گفت: ای عیسی حالا که تو یک مائده‌ی آسمانی می‌خواهی، من این مائده‌ی آسمانی را می‌فرستم. اما ببین، «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُم‏» اگر بعداً کسی کافر شود، «فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً» (مائده/115) این انقلاب ما یک مائده‌ی آسمانی بود. اسم حضرت عیسی چه بود؟ روح الله! اسم امام خمینی چه بود؟ روح الله! آن روح الله حضرت عیسی می‌گوید: یک مائده‌ی آسمانی برای شما می‌آورم. اما خدا می‌گوید: «إِنِّی مُنَزِّلُها» من آن مائده‌ی آسمانی را که می‌گویی نازل کن، نازل می‌کنم. اما «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُم‏» این را بنویسم.

موضوع: تولد پیامبر اکرم (ص)، (صلوات حضار) و تولد امام صادق(ع). ریشه‌ی چراغانی چیست؟ ما می‌گوییم: سوره‌ی مائده آیه‌ی چند بود؟ 114… «قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَم‏» گفت: «اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ» حضرت عیسی گفت: «أَنْزِلْ عَلَیْنا» بر ما نازل کن. «مائِدَهً» آسمان. «مِنَ السَّماءِ» یک غذایی از آسمان نازل کن، اگر غذای آسمانی نازل کنی، این چیز می‌شود. «تَکُونُ لَنا عیداً» برای ما عید خواهد بود. «لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا». «قالَ اللَّهُ» خدا به عیسی گفت: «إِنِّی مُنَزِّلُها» من این مائده را نازل می‌کنم. اما «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُم‏ قالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُها» من این غذایی که تو می‌خواهی، منزه را نازل می‌کنم. «عَلَیْکُمْ» اما «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ» عذاب می‌کنم، «فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَدا» (مائده/115) خیلی نکته‌ی مهمی می‌خواهم بگویم. یک مقدار فنی است.

من می‌گویم شما معنا کنید. «أَنْزِلْ»«عَلَینا» بر ما، «مائِدَه»، «مِنَ السَّماءِ» عیسی گفت: از آسمان مائده‌ای بیاور، اگر یک چنین مائده‌ای آمد، عید می‌گیریم بر اول تاریخ و آخر تاریخ. یعنی در طول تاریخ عید است. برای اینکه مائده‌ی آسمانی آمد. خدا گفت: من مائده را می‌فرستم، اما اگر کسی بعد از آن «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ» بعد از آنکه من به خواست شما عمل کردم، مائده‌ی آسمانی آمد، آخر قبل از آن عیسی به خاطر مردم دعا کرد. عیسی گفت که: باز یک صلواتی بفرستید گم کردم.

3- سرانجام تکذیب معجزات الهی

«إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عیسَى‏» (مائده/112) حواریون، یاران عیسی به عیسی گفتند: یا عیسی! «هَلْ یَسْتَطیعُ رَبُّک‏» (مائده/112) خدا  استطاعت دارد، می‌تواند «أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ» (مائده/112) خدا می‌تواند یک غذا از آسمان بفرستد. اول گفتند: خدا می‌تواند یک طبق غذا بفرستد؟ خدا گفت: می‌فرستد. اما ببین معجزه دو نوع است. یک قانون کلی برای شما بگویم. اگر معجزه را خدا فرستاد، مردم ایمان نیاوردند نابود نمی‌شوند. مثلاً موسی عصا را می‌اندازد و اژدها می‌شود. حالا مردم هم ایمان نیاوردند، نابود نمی‌شوند. اما اگر مردم در خواست کنند، معجزه‌ی ما این باشد. اگر معجزه طِبق میل مردم آمد، اگر ایمان نیاوردند، نابود می‌شوند.

بگذارید مثال بزنم؟ می‌گویند: اگر مهمان خودش در زد داخل آمد، پذیرایی هم نکردی طوری نیست. هرچه در خانه بود بدهید. لازم نیست دست و پا کنی. اما اگر مهمان را دعوت کردی، باید پذیرایی هم بکنی. اگر معجزه به اراده‌ی خدا بود، مردم اگر ایمان آوردند، برخورد عجولانه نیست. اما اگر معجزه به درخواست مردم بود و مردم گوش ندادند، این حسابش جداست. اگر رادیو اذان گفت، مردم آمدند در مسجد بسته بود. مردم به آقا و خادم و هیئت امنا جسارت نمی‌کنند. بداخلاقی نمی‌کنند. چون رادیو اذان گفته است. اما اگر بلندگوی مسجد اذان گفت، حتماً باید خادم و آقا و هیئت امنا باشند. چون مردم را شما از خانه به مسجد می‌کشی بعد می‌گویند: آقا در مسجد بسته است. خوب اگر در مسجد بسته بود، چرا مسجد اذان گفت؟

اگر مردم تقاضای معجزه کردند، این معجزه چون مردم تقاضا کردند، خدا گفت: باشد این کار را می‌کنم، اما «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ» اگر کسی کفران کند، «أُعَذِّبُهُ عَذابا» عذابش می‌کنم، که «لا أُعَذِّبُهُ أَحَدا» من می‌خواهم از این یک نتیجه‌ی سیاسی بگیرم. آن روح‌الله مائده خواست. زمان ما هم یک روح‌الله خمینی بود، انقلاب امام خمینی یک مائده‌ی آسمانی بود. خداوند توسط امام خمینی یک مائده‌ی آسمانی را نازل کرد. اما «فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ» اگر کسی این انقلاب را کفران کند. «فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذابا» یک عذابی می‌کنم که «لا أُعَذِّبُهُ أَحَدا» احدی را عذاب نمی‌کنم. مگر می‌شود ده‌ها هزار شهید بروند، زنها بیوه شوند. بچه‌ها یتیم شوند. بعد با بلندگوی این و آن شعار ما و فکر ما را عوض کنند و لطمه به انقلاب بزنیم؟ این انقلاب مائده‌ی آسمانی بود که توسط روح‌الله زمان ما پهن شد. « فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ» اگر بعد از اینکه ما این مائده‌ی آسمانی پهن شد، اگر کسی کفران کند «فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَدا» یعنی چنان سیلی می‌خوریم، امام فرمود: اگر انقلاب را از دست بدهید، چنان ابر قدرت‌ها بر شما حکومت می‌کنند که شما اختیار هیچ چیز را ندارید. باید مواظب باشیم.

یک جمله است من قدیم گفتم، اجازه بدهید تکرار کنم. این آیه‌ای که نوشتم نو بود. اما حرف تکراری این است. توجیه، حماقت است. تضعیف جنایت است. تکمیل رسالت است. ما نمی‌خواهیم توجیه کنیم. بگوییم رییس جمهور ما هیچ عیبی ندارد. اداره‌های ما، مدیرهای ما، وکیل‌های ما، وزیرهای ما، سفیرهای ما، امام جمعه‌های ما، شهردارهای ما، فرماندارهای ما، تجارت ما، اقتصاد ما، سیاست ما،

4- نه توجیه، نه تضعیف، بلکه تکمیل ضعف‌ها

نمی‌خواهیم توجیه کنیم. خود بنده که رییس نهضت سواد آموزی هستم، حدود سی سال است، از خود نهضت ده‌ها عیب سراغ دارم. در وجود خودم ده‌ها عیب است. توجیه اگر بکنیم باید خیلی آدم احمقی باشیم. که بگوییم: مملکت ما بی‌عیب است. توجیه حماقت است. اما تضعیف جنایت است. بالاخره این نظامی که هست، با خون شهدا درست شده است. بیاییم تضعیف کنیم؟ جنایت به خون شهدا است. رسالت ما چیست؟ تکمیل رسالت است. توجیه نمی‌کنیم که بی‌عیب هستیم. اما نباید بگوییم: حالا که عیب داریم پس له کنیم. تضعیف، توجیه حماقت است، تضعیف جنایت است. تکمیل رسالت است. بحث ما این است. بحث را در تولد پیغمبر گوش می‌دهید. اگر مائده‌ی آسمانی« عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا» اولیای ‌خدا به ‌اندازه‌ی یک مائده‌ی آسمانی ارزش دارند.

5- تمایز پیامبر اسلام و پیامبران پیشین در قرآن

پیغمبر ما خصوصیاتی داشت که احدی نداشت. اول اینکه خدا به پیغمبر ما احترام قائل شده است. احترام ویژه! همه‌ی پیغمبرها را با اسم صدا می‌زند. قرآن بخوانم. «یا آدَم‏» در قرآن آمده است. کلمه‌ی «یا آدَم‏» در قرآن است. «یا نوح» در قرآن آمده است. «یا موسی» در قرآن آمده است. «یا عیسی» در قرآن آمده است. «یا ابراهیم» در قرآن آمده است. اما «یا محمد و یا احمد» در قرآن نیامده است. یا می‌گوید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ»، «یا أَیُّهَا الرَّسُول‏» یا محمد نیست. اسم محمد هست. اما در ضمن آیه‌ها هست. اسم احمد است. اما در ضمن آیه‌ها است. وقتی خدا خطاب می‌کند، خطاب «یا محمد» نیست. خطاب «یا آدم» و «یا موسی» و «یا عیسی» و «یا نوح» و «یا ابراهیم» هست. اما خدا به پیغمبر خطاب هم که می‌کند، «یا محمد» و «یا احمد» نمی‌گوید. یا می‌گوید: «یا أَیُّهَا الرَّسُول‏»، یا می‌گوید: «یا أَیُّهَا النبی» یعنی حساب پیغمبر ما از همه جداست. این یک مورد.

2- پیغمبرهای دیگر یک چیزی از خدا می‌خواستند، خدا به آنها می‌داد. خدا به پیغمبر ما نخواسته می‌داد. مثلاً موسی وقتی پیغمبر شد، گفت: پیغمبر شدم؟ بله پیغمبر شدی. «رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری‏» (طه/25) اگر پیغمبر شدم، خدایا روح بزرگ به من بده. موسی از خدا خواست، گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری‏» اما به پیغمبر ما نخواسته گفت: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ» (شرح/1) یعنی موسی سعه‌ی صدر خواست، خدا به او داد. پیغمبر ما نخواسته، خدا به او داد. حسابش فرق می‌کند.

عضوهای هیچ پیغمبری در قرآن نیامده است. عضوهای پیغمبر ما در قرآن آمده است. «ثِیابَک‏» (مدثر/4) لباس تو. «لِنِسائَک» خانم تو. «بَناتِک‏» دختر تو. «عَیْنَیْک‏» چشم‌های تو. اینهایی که آمده همه در قرآن هست. «عُنُقِکَ» (اسرا/29) گردن تو. «لِسانَک‏» (قیامت/16) در قرآن آمده است. زبان تو! «وَجْهَک‏» در قرآن آمده است. «یَدَک‏» در قرآن آمده است. «َالَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»، «صَدَرکَ» سینه‌ی تو در قرآن آمده است. «الَّذی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ» (شرح/3) کمر تو. هیچ پیغمبری عضوش در قرآن نیامده است، حساب پیغمبر ما از همه جداست. برای احدی این جمله نیامده است. «رَحْمَهً لِلْعالَمینَ»، «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعالَمینَ» (انبیا/107) «رَحْمَهً لِلْعالَمینَ».

من در یک عروسی رفتم، گفتند: آقای قرائتی صحبت کن. گفتم: عروسی که جای سخنرانی نیست. گفتند: یک دقیقه! گفتم: یک دقیقه صحبت می‌کنم. این هم از یک بزرگواری یاد گرفتم.

6- رحمت از سوی پیامبر، مودّت از سوی ما

سه تا رابطه در قرآن است. یک رابطه پیغمبر با مردم دارد. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعالَمینَ» پیغمبر برای کل هستی رحمت است. نه برای بشر، برای کل هستی! یک رابطه‌ی پیغمبر با مردم دارد، رحمت است. یک رابطه‌ی ما با پیغمبر داریم، موّدت است. مزد رسالت را باید مودّت بدانیم. «الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى‏» (شوری/23) خدا به دنیا می‌گوید: «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل‏» (نسا/77) آیه‌ی قرآن است. «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل‏» قرآن می‌گوید: دنیا کم است. اما به پیغمبر می‌گوید: خلق تو بزرگ است. «إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم/4) خدا به کل هستی می‌گوید: کوچک، به دنیا کوچک می‌گوید. اما به خلق پیغمبر بزرگ می‌گوید. پیغمبر عضو، عضوش معصوم است. همه‌ی اعضا. ولی باقی پیغمبرها حسابشان جداست.

یک حدیثی را بعضی‌ها می‌خوانند، این حدیث از آن حدیث‌هایی است که باید از خیرش بگذریم. این حدیث را نخوانیم. من می‌گویم شاید شما هم شنیده باشید. نقل می‌کنند که یک روز پیغمبر در آخر عمرش فرمود: من چند روز دیگر از دنیا می‌روم، اگر کسی طلبی دارد از من بخواهد. یک نفر گفت: یا رسول الله یکبار چوبت را خطایی به من زدی. فرمود: برو چوب را بیاور و قصاص کن که من مدیون مردم نباشم. خوب این حدیث را وقتی می‌خوانند تحلیل‌های مختلفی هم روی آن می‌کنند. یک تحلیل می‌کنند که حکومت اسلامی حکومتی است که اگر رهبرش هم خلاف کرد چوب بخورد. پیغمبر فرمود: دستت خطا کرد آن چوب را بخور. استفاده‌ی سیاسی می‌کنند برای اینکه رهبر و غیر رهبر فرق نمی‌کند. قصاص، قصاص است. سیاسیون اینطور می‌گویند. وعاظ و اخلاقیون استفاده می‌کنند که بدهکار به مردم هستید بدهکاری خود را بدهید. پیغمبر هم به مردم بدهکار است، بدهی‌اش را بدهد. روز قیامت گیر است. ولی این حدیث دو سه گیر دارد. پیغمبر خطاکار نیست. خدا در قرآن می‌گوید: چشم پیغمبر عضو عضوش معصوم است. چشم پیغمبر معصوم است. «ما زاغَ الْبَصَر» (نجم/17) کج ندیده است. قلب پیغمبر معصوم است. «ما کَذَبَ الْفُؤاد» (نجم/11) کج نرفته است. زبان پیغمبر معصوم است. «مَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَى» (نجم/3) نطقی براساس هوی و هوس نگفته است. عمل پیغمبر معصوم است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى‏» (انعام/50) من هر کاری می‌کنم طبق وحی است. پیغمبری که همه‌ی کارش معصوم است، چطور می‌گوییم: دستش خطا کرد و چوب زد؟ از همه گذشته اگر بگوییم: دستش خطا کرد، راه برای دیگران باز می‌شود. می‌گوید: خوب من می‌گویم: اگر دستش خطا کرده است، شاید فکرش هم خطا کرده باشد. اگر لاستیک اول پنچر شد، مسافر می‌گوید: نکند لاستیک دوم هم پنچر شود؟ اگر این لاستیک پنچر شدنی است، اول و دومش فرقی نمی‌کند. همینطور که لاستیک اول پنچر شد، لاستیک دوم هم ممکن است پنچر شود. پیغمبر معصوم است. قرآن می‌گوید: پیغمبر معصوم است. ما که نمی‌توانیم به خاطر یک حدیث دست از قرآن برداریم. اگر یک حدیثی ضد قرآن بود ما حدیث را کنار می‌گذاریم. خود امامان ما فرمودند: اگر یک حدیثی شنیدید که ضد قرآن بود، اگر حدیثی شنیدید که ضد قرآن بود، «فاضربوه علی الجدار» به دیوار بزنید. پیغمبر معصوم است. «ما زاغَ الْبَصَر» چشمش معصوم است. «ما کَذَبَ الْفُؤاد» قلبش معصوم است. عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است. «مَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَى» نطقش معصوم است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى‏» عملش معصوم است. حدیث یک گیر فقهی هم دارد. اصلاً قصاص برای کار عمدی است. اگر یک کسی خلاف کرد باید قصاص شود. اگر یک کسی عمدی خلاف کرد، اشتباهی کرد که قصاص ندارد. پس قصاص یعنی چه؟ این هم گیر کلامی دارد. این حدیث با عصمت پیغمبر نمی‌سازد که برو چوب را بیاور قصاص کن. بعضی‌ها می‌گویند: برای صحنه سازی بود. یعنی پیغمبر اغفال شد و گول خورد که گفت: برو چوب را بیاور؟ برای آموزش به مردم بود. طور دیگر نمی‌شد آموزش دهد؟ این حدیث یک خرده گیر و گور دارد. این حدیث را دیگر نخوانیم. پیغمبر معصوم است.

7- درود و صلوات بر زبان و تسلیم بودن در عمل

یک آیه‌ای است همه‌ی ایرانی‌ها حفظ هستند. نصفش را من می‌خوانم، نصفش را با هم بخوانید. از آن آیه‌هایی است که تقریباً همه‌ی ایرانی‌ها حفظ هستند. برای پیغمبر است. بسم الله الرحمن الرحیم. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (احزاب/56) (صلوات حضار)

چون بحث را تولد پیغمبر گوش می‌دهید، ترجمه‌اش هم بکنم. این آیه‌ی قرآن است. دعا نیست. بعضی فکر می‌کنند دعا است. این آیه‌ی قرآن است. در سوره‌ی احزاب است و ترجمه‌اش هم این است. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار) «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» ترجمه: بدرستی که خدا و ملائکه‌ی خدا بر پیغمبر صلوات می‌فرستند. حالا که خدا و فرشته‌ها صلوات می‌فرستند، ای کسانی که ایمان آورده‌اید شما هم بر او صلوات بفرستید.

این آیه را من در دنیای مدیریت، هفت تا استفاده‌ی مدیریتی می‌کنم. حالا شما نسل نو دقت کنید. یک مدیر، اگر خواست حرف‌هایش را گوش بدهند، باید بخش‌نامه‌اش قاطعانه باشد. دستورالعمل باید محکم و قاطع باشد.

2- باید به مردم بگوید: خودم هم به این دستور عمل می‌کنم. تا مردم عمل کنند.

3- باید به مردم بگوید: از شما بهترها هم به این قانون عمل کردند. مثل کلاه‌خود، کلاه ایمنی، کمربند ایمنی، کلاه ایمنی، می‌گویند: همه‌ی کشورهای پیشرفته دارند. بگوید: از شما بهترها هم این کار را کردند. اسم مردم را با ادب و احترام ببر که مردم تشویق شوند، به حرفت عمل کنند.

4- به مردم بگو: اگر شما هم عمل کردید، من هم عمل می‌کنم. دستورتان جامع باشد. حالا دستور باید قاطع باشد. «اِنَّ» یعنی قطعاً. خدا می‌گوید: من خودم صلوات می‌فرستم. بعد می‌گوید: از شما بهترها، ملائکه هم صلوات می‌فرستند. بعد می‌گوید: خدا فرستاد، «یُصَلُّونَ» فعل مضارع است. خدا و فرشته‌ها دائماً صلوات می‌فرستند. تو لااقل برای یک لحظه یک صلوات بفرست. بعد نمی‌گوید: «یا ایها الناس» می‌گوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» یعنی اسم مردم را با احترام ببر. بعد هم دستور جامع است. نمی‌گوید: فقط با زبان صلوات بفرست. می‌گوید: هم با زبان «صَلُّوا» هم در عمل «سَلِّمُوا» ممکن است آدم با زبان صلوات بفرستد، اما در عمل تسلیم نباشد. هم با زبان «صَلُّوا» هم در عمل «سَلِّمُوا». «تَسْلیماً» یعنی سلام شما عاشقانه باشد. نه زور زورکی! زورکی نباشد.

پس ببینید اینها یک درس است. اگر یک مدیر خواست مردم به دستورش عمل کنند… می‌شود من بگویم امتحان هوش دیگر  اینجا مدرسه‌‌ی البرز است و اینجا از مدرسه‌های قدیمی تهران است. من فارسی می‌گویم و شما عربی بگویید. دستور باید قاطعانه باشد. از کدام کلمه درمی‌آید؟ «اِنَّ» دستور دهنده خودش هم به دستور عمل کند. «انَّ الله» به مردم بگوید: از شما بهترها هم به این عمل کردند. اسم مردم را با کلاس ببر. نمی‌گوید: «یا ایها الناس»، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»  کلاسش بالاتر از «یا ایها الناس» است. به مردم بگوید: اطاعتتان، عمل به دستورتان، ظاهری نباشد. ظاهری و باطنی باشد. «صلُّوا» با زبان، «سلِّمُوا» در عمل، «صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا» بعد می‌گوید: «صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» «تَسْلیماً» آخر یعنی با عشق باشد. یعنی عمل به دستور زورکی و رودروایسی نباشد. یکبار دیگر آیه را می‌خوانم. همه‌ی ایرانی‌ها صلوات بفرستند. با هم بخوانیم. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (صلوات حضار)

خدایا ما را از بهترین امت پیغمبر اسلام و از بهترین یاران امام صادق قرار بده. این عید بزرگ بر همه مبارک باد.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

«سؤالات مسابقه»

1- انسان با داشتن عقل، چه نیازی به وحی دارد؟
1) عقل محدودیت دارد
2 ) با وجود عقل، انسان پشیمان می‌شود
3) هر دو مورد
2- شیوه‌ی پیامبران در برابر انسان‌های نا امید چیست؟
1) هشدار و انذار
2) بشارت
3) تعلیم و تذکّر
3- در سوره‌ی مائده آیه 114، چه روزی، عید شمرده شده است؟
1) روز پیروزی حق بر باطل
2) روز نزول مائده آسمانی
3) روز شهادت در راه خدا
4- انکار کدام معجزه، موجب هلاکت دنیوی می‌شود؟
1) معجزه‌ای که به درخواست مردم باشد
2) معجزه‌ای که به درخواست پیامبر باشد
3) معجزه‌ای که بعد از رحلت پیامبر باشد
5- قرآن، رابطه‌ی پیامبر اسلام با مردم را چگونه معرفی می‌کند؟
1) رحمت
2) مودّت
3) سخاوت

Comments (0)
Add Comment