نعمتهای الهی در سوره الرحمن -10

بسم الله الرّحمن الرّحیم
 الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

سوره‌ی الرحمن را داشتیم ذکر می‌کردیم مطالبی را در باره‌ی آن جلوه‌های رحمت را می‌خواهم امروز بگویم «الرحمن علّم القرآن» جلوه‌های رحمت توحید و قدرت یکتای خداوند براساس رحمت است چون قرآن می‌فرماید «الرحمن علی العرش استوی» خدای رحمان حاکم بر هستی است یعنی آنکه حاکم بر هستی هست خدای مهربان است کلمه‌ی «استوی علی العرش» فارسی‌اش یعنی روی تخت نشسته ولی این کنایه از قدرت است مثل اینکه می‌گوئیم فلانی تخت سلطنت یا مثلا می‌گوئیم فلانی باد به پرچمش می‌خورد یعنی روز عزتش است اصطلاح عرفی است «علی العرش استوی» یعنی حکوت دست او است فعلا آنکه بر عرش ایستاده و حکومت می‌کند خدای رحمان است یعنی یک. . .
جلوه‌های رحمت خداوند
نبوت براساس رحمت است توی قرآن می‌فرماید «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» پیغمبر ما تو را نفرستادیم مگر بخاطر رحمت برای هستی حکومت براساس رحمت است نبوت براساس رحمت است قرآن براساس رحمت است چون می‌گوئیم «الرحمن علّم القرآن» معاد براساس رحمت است چون می‌فرماید «هذا ما وعد الرحمن» وقتی از قبر بیرون می‌آیند مردم می‌گویند «هذا» اینکه ما زنده شدیم «ما وعد الرحمن» این همان چیزی است که خدای رحمن به ما وعده داده بود بهشت براساس رحمت است چون می‌فرماید «جنات عدن» باغهای دائمی و همیشگی که «التی » باغهایی که «وعد الرحمن بالغیب» افرینش انسان براساس رحمت است چون می‌گوئیم «الرحمن علّم القرآن» بعد می‌گوئیم «خلق الانسان» یعنی اگر خداوند خلق کرد انسان را براساس رحمت است(تلخی هایش هم نوع دیگر رحمت است چون گفتم تا تلخی نباشد انسان به تکاپو نمی‌افتد این مرض تلخ است که علم داروسازی را. . . و این تاریکی تلخ است که ادیسون اختراع برق را. . . اگر صدام به ما حمله نمی‌کرد ما بچه هایمان در امور نظامی رشد نمی‌کردند) تعبیرات قرآن راجع به رحمت زیاد است مثلا «کان غفورا رحیما» یعنی رحمت «کان» بود، یعنی خداوند همیشه رحیم بوده «لغفور رحیم، هو الغفور الرحیم، انه هو الغفور الرحیم» همه‌اش می‌گوید رحمت مخصوص من است.
پاداش براساس رحمت
 پس جلوه‌های رحمت. . . حالا نمونه‌های رحمت را می‌خواهید ببینید 1- پاداشهای چند برابر پاداشهای خدا براساس رحمت است کارهای ما ارزشی ندارد مثلا یک سال نماز ما چقدر می‌ارزد؟ کسی که از دنیا می‌رود نماز قضا دارد می‌گویند مثلا برایش نماز بخریم یک سال نماز حالا فرض کنید صد هزار تومان 50 سال 100 هزار تومان می‌شود 5 میلیون 50 سال روزه هم فرض کنید می‌شود پنج میلیون کل نماز و روزه‌های ما پول یک پیکان و دو تا پیکان و یک موتور هندا کل عبادتهای ما ده دوازده میلیون ارزش ندارد ده دوازده میلیون پول یک خانه‌ی کوچولویی است این هم توی شهرهای کنار نه شهرهای مرکزی آنوقت خداوند می‌فرماید «جنات تجری من تحت الانهار» باغها بهشت‌ها هو! «عرضها کعرض السموات و الارض » پاداشها براساس رحمت است.
عیب پوشی و توبه پذیری، نشانه رحمت
دوم: عیب پوشی)یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح) اینکه انسان خلاف می‌کند پیدا نیست انسان راه می‌رود خودش هم می‌داند که خیلی خلافکار است ولی هیچ توی قیافه‌اش. . . خدا عیب پوش است ستار العیوب است از رحمت خداست که عیب هایمان را(لو تکاشفتم ما تدافنتم) اگر عیب همدیگر را ببینید جنازه‌ی همدیگر را خاک نمی‌کنید.
قبول توبه جلوه‌ی رحمت است(قابل التوب) بعد هم می‌گوید فکر نکن که اگر بیست دفعه توبه را شکستی باز دیگر رویت نشد می‌گوید «ان الله یحب التوابین» تواب یعنی کسی که خیلی توبه می‌کند اصلا می‌گوید یحب یعنی محبت، دوست دارم گاهی وقتها می‌گویند خیلی خوب من دو بار. . . می‌گوید نه هر چه خلاف کردی هر چه عذرخواهی کنی کن دوست دارم، قبول توبه از جلوه‌های رحمت است.
استجابت دعا از جلوه‌های رحمت الهی است. امدادهای غیبی از جلوه‌های رحمت خداست لحظه‌های حساس «لیله القدر خیر من» یک شب قدر است مساوی است با «الف شهر» یعنی هزار ماه هزار ماه تقسیم بر دوازده مساوی است با هشتاد و چند سال یعنی گاهی وقتها خدا یک هدیه‌ای به انسان می‌دهد به اندازه‌ی یک عمر هشتاد ساله می‌خواهد بخوابد وضو می‌گیرد می‌خوابد وضو گرفتن دو دقیقه کار دارد منتهی وضو می‌گیرد می‌رود می‌خوابد ولی تا صبح هم که خواب است ثواب عبادت پای او می‌نویسند اخر برای چی؟ (یک عبادتهایی داریم که خداوند بخاطر این خیلی. . . گاهی یک دعا است آثار عجیبی دارد مثلا یک جمله است که ادم اگر سه مرتبه وقت خواب بخواند انگار هزار رکعت نماز خوانده یک جمله‌ی کوچک است جمله‌ی کوچک این است(یفعل الله ما یشاء برحمه و یحکم ما یشاء بعزته) اول بقدرته هست(یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحکم ما یشاء بعزته) مثلا حالا این دعا چقدر چیز است یک دعای کوچک یک صدقه می‌دهی دفع بلا می‌کند تعجب هم نکنید که چه جوری دفع بلا می‌کند گاهی یک زنجیر به یک کامیون آویزان می‌کنند این زنجیر جلوی خطر را از کامیون می‌گیرد توی برجهای بلند یک مقدار الماس می‌گذارند که آن ذره الماسی که روی برج است طبقه‌ی بالا آن الماس جلوی خطر را از برج می‌گیرد یعنی اگر الان گفتند فلان انگشتر دفع بلا می‌کند تعجب نکنید به همان دلیلی که آن الماس جلوی خطر را از برج می‌گیرد یا آن زنجیری که پشت کامیون آویزان است جلوی خطر را از کامیون می‌گیرد اینها جلوه‌ای. . .)
خداوند، رحمت را بر خودش واجب کرده است
 این رحمتی که خدا می‌فرماید «الرحمن علم القرآن» خدا بر خودش واجب کرده(کتب علی نفسه الرحمه) آخر گاهی وقتها نمی‌دانیم می‌گوئیم نمی‌دانیم برویم ما را تحویل خواهد گرفت ما را تحویل نخواهد گرفت از ما پذیرایی نخواهد کرد ادم دلواپس است اما وقتی خداوند توی قرآن می‌فرماید «کتب علی نفسه الرحمه» کتب یعنی من بر خودم واجب کردم رحمت را یعنی شک نکن «کتب علیکم الصیام» یعنی واجب است روزه بگیری رحمت را خدا بر خودش واجب کرده یعنی همانطور که یک کارهایی را بر ما واجب می‌کند یک کارهایی هم بر خودش واجب می‌کند مثل مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی یک قوانینی را برای مردم وضع می‌کند یک قوانینی را هم برای هیئت رئیسه وضع می‌کند برای خود مجلس هم قانون وضع می‌کند که تعداد نماینده‌های مجلس باید اینقدر باشد جلسات علنی در سال باید اینقدر باشد مقدار مرخصی باید اینقدر حقوق نماینده‌ها باید اینقدر باشد یعنی مجلس شورای اسلامی دو تا قانون وضع می‌کند یک قانون برای خود اعضا یک قانون برای جامعه. خدا هم همین کار را می‌کند خدا هم یک قانونهایی بر خودش واجب کرده گفته بر من واجب است رزق بدهم «علی الله رزقها» یعنی رزق مردم با من است «ان علینا للهدی» هدایت مردم بر من است اینها شرح وظایف خداست که خدا برای خودش شرح وظایف نوشته اینها جزو. . . خوب حفظ گناه از جلوه‌های رحمت است خیلی وقتها. . . خدا انسان را حفظ می‌کند و گرنه انسان زود آلوده می‌شود حضرت یوسف(علیه السلام) گفت «إن النفس لأماره بالسوء إلا ما رحم ربی» انسان گرایش به گناه دارد مگر اینکه خدا رحم کند یعنی هر جا خلاف نکردیم یعنی خدا لطف کرده خدا لطف می‌کند انسان مسئله‌ی پیش می‌آید که خودشان را حفظ می‌کنند اینها جلوه‌های رحمت است.
راه‌های دریافت رحمت الهی
 مسئله‌ی دیگر راههای دریافت رحمت این یک موضوع دیگر شد چگونه رحمت خدا را دریافت کنیم. بالاخره اگر شما موج تلویزیون را خواستید، آنتن را پشت بام باید جوری تنظیم کنید که آن موج را بگیرد چه کنیم، برای دریافت رحمت چه کنیم؟ توی قرآن اقایانی که معجم دارند یا کامپیوتر «لعلکم ترحمون» را بیاورید. یعنی اگر آن کار را بکنید امید رحمت است. یعنی راه دریافت این است که از این راه بروید مثلا نیکوکاری اگر خیر برسانی خدا به تو رحم می‌کند. توی بنایی آن بنا هی آجر می‌گیرد می‌زند به سقف اگر این آجر را که به او دادند به سقف زد یک اجر دیگر به او می‌دهند اما اگر این بنا هی آجر را نگه داشت آن هم که پائین آجر را نگه می‌دارد. آجر را مصرف کنی یکی دیگر اگر مادر بچه‌اش را شیر داد هی سینه‌اش شیر می‌آید اما اگر شیر نداد همان شیر می‌ماند فکر نکنیم که اگر نگه داریم هی خدا بیشتر به ما می‌دهد افراد بخیل فکر می‌کنند اگر حرص بزند و این را به کسی ندهند رزقشان زیاد است شما زیاد باشد بدهی هم برای شما می‌رسانیم «إن رحمه الله قریب من المحسنین» رحمت خدا نزدیک است به ادمهای نیکوکار(نگذارید همسایه‌تان پول تالار بدهد بگو عروسیتان را بیاور توی خانه‌ی من خانه‌ی من بزرگ است اقا فرشهایم خاکی می‌شود خوب می‌تکانیم حالا یک جارو برقی می‌کشیم روی قالی‌ها فوقش. . . ولی نگذارید. . . یک مقداری کمک به همسایه کنید باری را از دوش همسایه بردارید پیراهن عروس، نمی‌خواهد پیراهن عروس بخرید من پیراهن عروس هست مال دختر من مال خواهر من مال خود من من می‌آورم شما دیگر پول پیراهن ندهید یک مقداری اگر دل شما. . .) خدا به موسی می‌گوید موسی می‌دانی چرا به تو وحی می‌کنم موسی گفت نه گفت تو دلت به حال مردم می‌سوزد چون دل تو به حال مردم می‌سوزد من یک چیزهایی به تو می‌دهم که به دیگران نمی‌دهم ما می‌گوئیم خوش به حال فلانی که کاری به کار کسی ندارد هر که مرد هر که زنده بشود این چه آدمی است.
ایمان و توکل، زمینه ساز دریافت رحمت
 قرآن راجع به ایمان و توکل می‌گوید اگر ایمان و توکل داشتید «فسیدخلهم فی رحمته» خداوند شما را در رحمت داخل می‌کند بعضی‌ها در انتخاب داماد یا انتخاب عروس می‌خواهند همچین داماد یا عروس را خوب بشناسند نمی‌شود خوب شناخت تازه خوب بشناسی امروز خوب می‌شناسی نمی‌دانی فردا چه می‌شود بسیاری از اینهایی که طلاق می‌گیرند روز اول قربان هم می‌رفتند فکر می‌کردند همسر ایده ال و همسر معشوقش همین است که با او بله گفته اما بعد معلوم می‌شود. . . انسان تا یک ساعت دیگر نمی‌داند چی می‌شود قرآن بخوانم قرآن می‌فرماید به ایمان خودت تکیه نکن شاید ایمان نداشته باشیم «امنوا ثم کفروا» ایمان دارد بعد کافر می‌شود «ثم اتخذتم العجل» خدا پرست است بعد می‌رود سراغ گوساله «ثم تولیتم» توی خط بود یک دفعه چپ می‌شود معنای اینکه میوه شیرین است نه یعنی اینکه همیشه شیرین است ممکن است فردا مزه‌اش برگردد حدیث داریم دخترتان را زود شوهر بدهید اگر خواستگار آمد لفتش ندهید هی پی این خوبهایش نگرد حالا بگذار ببینیم یکی دیگر بیاید شاید آن بهتر باشد داریم که دختر مثل میوه است اگر به وقتش نچینی فاسد می‌شود پسر هم همینطور است(اگر خواستگار آمد لفتش ندهید اگر نیامد. . . نمی‌دانم دست به دعا بردارید، به هر حال یک مقدار هم برای توکل جا بگذارید بله تحقیقات و مشورت هم باید بکنیم اما باقی‌اش دیگر با خداست ما تحقیق کردیم دختر خوب است پسر خوب است اما اگر خواسته باشیم بگوئیم دو دوتا چهار تا خوب اگر دو دوتا چهار تا همه چیز روشن باشد دیگر جایی برای توکل نیست شما در دو دوتا چهارتا به خدا توکل می‌کنید؟ دو دوتا چهار تا دیگر توکل ندارد اینکه می‌گویند توکل کن یعنی یکسری چیزها را نمی‌دانیم آینده چه می‌شود می‌گوئیم با خداست.)
انفاق و زکات، عامل نزول رحمت
 «بشر الصابرین» اگر در حوادث. . . قرآن می‌گوید «أولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمه» اگر صبر کنید دریافت رحمت است پیروی از رهبر آسمانی «اطیعوا الرسول ترحمون» «واتقوا ترحمون»، «اقیموا الصلوه و اتوا الزکاه ترحمون» من نمی‌دانم بحث زمان پخشش زمان درو فصل درو که تمام شده وقت زمان پخش این دیگر درو تمام شده خرما هنوز درو نشده مسئله‌ی زکات را باید ما جدی بگیریم خیلی‌ها گندمشان را قشنگ به سیلو می‌فروشند پولش را هم خرج می‌کنند اصلا مثل اینکه زکات واجب نیست بعد هم می‌گوید والله امسال بارندگی نشد امسال آفات آمد امسال سر درختی‌ها اینجوری شد پارسال که سر درختی‌ها خوب شد چقدر خمس دادی؟ چه توقع دارید از کسی که حق خدا را نمی‌دهد، اصلا ببینید. . . اصلا ما بدهکاریم این میوه‌ای که دست شما آمده یک مقدارش مال بذر است یک مقدارش مال زحمت شماست خوب خورشید نور هم سهم دارد خالق خورشید گفته بابا من هم سهم دارم نور مال من است اکسیژن و هوایش مال من است باد و باران آن مال من است زمین آن مال من است حالا بگذریم از اینکه خودت هم از من هستی عقل تو هم از من است توان تو هم از من است ما چیزی از خودمان نداریم وقتی هم می‌خواهیم سر نماز باشیم می‌گوئیم(بحول الله و قوته و اقوم و اقعد) خدایا من بلند می‌شوم و می‌نشینم اما به حول و قوه‌ی خدا با قوت تو بلند می‌شوم و می‌نشینم قرآن می‌گوید‌ای کشاورزها «أأنتم تزرعونه» تو فکر می‌کنی تو زارع هستی یک دان پاشیده «ام نحن الزارعون» «أأنتم أنزلتموه من المزن» تو فکر می‌کنی باران را از ابرها فرو ریختی «أم نحن المنزلون» نمی‌توانیم بگوئیم بچه‌ی من خدا به من بچه داده از یک کسی پرسیدند ایشان کی است گفت خدا منت بر من گذاشت که من را مربی این قرار داد خیلی تعبیر قشنگی بود ما چیزی نیستیم حافظه را بگیرد خانه‌مان را گم می‌کنیم نمازمان هم یادمان می‌رود اسم خودمان را فراموش می‌کنیم بنابراین اگر گفتند زکات بدهید معنایش این است که بالاخره حق تلاشت را بردار حق آبیاریت را بردار اما حق خورشید حق زمین حق باد حق باران(حالا گیرم هم هیچ حقی نداری وقتی خدا می‌گوید بده به من، بگو چشم اگر یک کسی باغ انگور بدهد به شما و بگوید این باغ مال خودت فقط سالی دو تا جعبه‌ی انگور هم به ما بده اگر شما ندهی همه می‌گویند خیلی نامرد است باغش را به او داده فقط گفته سالی دو تا جعبه انگور به ما بده نداد اصلاً خدا ما را داده وقتی بدنیا آمدیم هیچی نداشتیم همه امکانات را خدا داده حالا گفته دو تا جعبه هم انگور بده نمی‌دهند اینهایی که خمس نمی‌دهند یک خورده فکر کنند ببینند وجداناً عقلاً بعد هم چوب می‌خوریم هر حادثه‌ی تلخی روی کره‌ی زمین واقع می‌شود بخاطر اینست که زکات نمی‌دهند این کلمه‌ی که می‌گویم هر حادثه مال خودم نیست خلاصه‌ی دهها حدیث از امام صادق(علیه السلام) است که فرمود هر حادثه‌ی تلخی که رخ می‌دهد بخاطر اینکه. . .)
 اصلاح ذات البین: دو نفر را آشتی بدهیم قرآن می‌گوید اگر دو نفر را آشتی دادی «لعلکم ترحمون» رحم خدا را دریافت می‌کنیم «اصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله» اصلاح کنید بین دو نفر منتهی توی اصلاح هم تقوا داشته باشید یعنی حق و ناحق نباشد که اصلاح عادلانه خوب از این بگذریم «الرحمن علّم القرآن».
نور قرآن هرگز خاموش نمی‌شود
راجع به تعلیم قرآن ما مفصل صحبت کردیم دیگر چون اخر بحث است دو سه جمله‌ی دیگر بگوئیم(تا انشا الله جلسه‌ی بعد برویم روی «خلق الانسان») همه‌ی چراغها خاموش می‌شود تنها چراغی که خاموش نمی‌شود چراغ قرآن است می‌فرماید(نورا) در خطبه‌ی 198 می‌فرماید قرآن نوری است(لاتطفا مصابیحه) نوری است که مصباح، خاموش نمی‌شود باقی چراغها خاموش می‌شود هر کتابی تاریخ مصرف دارد حتی توضیح المسائل مراجع تقلید وقتی مرجع از دنیا رفت آنهایی که از او تقلید می‌کنند هستند و شما الان دیگر رساله‌ی مرجعی که پنجاه سال پیش مرجع بوده نه کسی چاپ می‌کند نه کسی می‌خرد هر چیزی هر مقاله‌ای هر کتابی تاریخ مصرف دارد امیر المومنین(علیه السلام) می‌فرماید قرآن چراغی است که خاموش نمی‌شود و هر چه از تاریخ می‌گذرد روشن‌تر می‌شود یک قصه برایتان بگویم یکی از مراجع فعلی قم آیت الله صافی می‌گوید، سفر نامه‌ی حجی دارد می‌گوید من سوار هواپیما شدم بروم مکه هواپیما رفت روی ابرها باز از ابرها بالاتر رفت هواپیما که رفت بالای ابرها دیدیم ابرها مثل کوه از بالا مثل کوههایی است ابرها، بعد فکر کردم دیدم عجب ما این آیه را 1400 سال پیش یک جور دیگر می‌فهمیدیم آیه این است «و کم من آیه» چه بسیار از آیه‌هایی که «فی السماوات» نشانه‌های خدا توی آسمانها است که بشر «یمرون علیها» در آسمانها آیه‌هایی است که انسانها از کنارش عبور می‌کنند قدیم که هواپیما نبود قرآن می‌خواندیم آیه توی آسمان است من آنجا مرور می‌کردم هی هواپیما نبود من می‌روم آنجا چه جوری چون هواپیما نبود می‌گفتند این آیه چی می‌خواهد بگوید هواپیما که درست شد بله انسان می‌تواند از کنار ایات آسمان مرور کند این معنای این است که قرآن. . . شما الان با تلفن همراه با یک اشاره‌ی دست با آنطرف دنیا صحبت می‌کنید یعنی با یک حرکت صدا را می‌شنوید وسیله‌ی دیگر پیدا می‌شود با همین حرکت نه صدا را می‌شنوی شکلش را هم می‌بینی حالا قرآن یک چیز نو می‌گوید می‌گوید نه صدا را می‌شنوی نه شکلش را می‌بینی خودش را می‌بینی می‌شود زمانی بیاید که با یک اشاره شما پسرت را از آنطرف دنیا احضار کنی اینجا مگر می‌شود؟ قرآن می‌گوید می‌شود.
قرآن، کتاب قانون و معجزه
یکی از جن‌ها «قال عفریت من الجن» قرآن می‌گوید یکی از جن‌هایی که اطلاعات خاصی داشت به سلیمان(علیه السلام) گفت قبل از آنکه مژه‌ی چشمت را به هم بزنی من تخت آن پادشاه، خانم بلقیس را حاضر می‌کنم پس امروز علم تا کجا رفته؟ با اشاره صدا را بشنویم دیگر کجا رفته؟ با اشاره تصویر را ببینیم قرآن می‌گوید برو بالاتر چی؟ با اشاره خودش را ببینی این معنای این است که قرآن نوری است که چراغش خاموش نمی‌شود.
 فرق قرآن با باقی مثل تورات و انجیل می‌دانید چی است کتابهای دیگر حرف می‌زند معجزه یک چیز دیگر است مثلا موسی(علیه السلام) عصا می‌اندازد اژدها می‌شود بعد تورات هم می‌آید قانون می‌آورد ولی قرآن همان آیاتی که قانون را نقل می‌کند تاریخ را نقل می‌کند درسها را نقل می‌کند همان آیات معجزه هم هست یعنی معجزه و احکامش یکی است انبیای دیگر کتابشان چیزی است معجزه‌شان چیز دیگر ولی قرآن این جور نیست همه‌اش با هم است مثل نوزادی که شیر مادر می‌مکد قندش هم توی همین شیر است کلسیم آن هم توی همین شیر است آبی هم که بدن نوزاد می‌خواهد توی همین شیر هست چربی هم که بدنش می‌خواهد توی همین شیر هست ورزشی هم که نوزاد باید بکند توی همین مکیدنش ورزش هم هست یعنی دارد شیر مادر می‌مکد اما توی همین شیر مادر قندش آبش کلسیمش چربیش فسفرش ورزشش همه چیزش تأمین می‌شود انبیای دیگر کتابشان چیزی بود دستوراتشان چیز دیگر قرآن ما همه‌اش یکی است چراغی است که خاموش نمی‌شود.
(داستانهای قرآن واقعی است باقی داستانها خیالی است وهمی است بافتنی است داستانهای قرآن یافتنی است بافتنی نیست دریاست ولی ادم به عمقش نمی‌رسد قرآن راه است ولی هیچوقت انسان گم نمی‌شود ساختمان است ولی ارکانش. . . هر ساختمانی فرو می‌ریزد بعد از مدتی ولی قرن اصولش فرو نمی‌ریزد سرچشمه‌ی علم است و این هم جلوه‌ی رحمت خداست «الرحمن علّم القرآن)
خدایا، بحث امروز ما این بود بحث جلوه‌های رحمت خدا، خدایا ما را لیاقت دریافت رحمت‌های ویژه‌ی خودت مرحمت بفرما(الهی امین).
این رحمت بزرگی که به ما دادی همین که ما انسان هستیم می‌شد که ما انسان نباشیم همین که مسلمان هستیم می‌شد که مسلمان نباشیم همین که قرآن و اهل بیت را می‌شناسیم و علاقمند هستیم همین که در کشور ما طاغوت حکومت نمی‌کند همین که مردم ما شجاع هستند همین که این نعمت‌هایی که به ما داده‌ای خدایا در سایه‌ی اقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف» از ما نگیر(الهی امین).
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

Comments (0)
Add Comment