مسجد، پایگاه وحدت (2)

موضوع: مسجد، پایگاه وحدت(2)

تاریخ پخش: 27/02/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در جلسه قبل بحث عوامل وحدت بود، بحث مسجد خوب، مسجد فعّال، مسجد بهتر، مرکز اتحاد مسلمانان، مصلّاها و مساجد هستند. و چه عواملی باعث می‌شود که مساجد خلوت شوند. کمی صحبت کردیم و الآن هم ادامه آن است، چون مقام معظم رهبری سال 86 را فرمود: سال اتحّاد ملّی و انسجام اسلامی است.

عوامل اتّحاد و تفرقه زیاد هستند. یکی مدیریّت مسجد بود، مدیریّت مراکز عمومی. اگر مراکز عمومی خوب مدیریّت بشوند عامل وحدت می‌شود. بد باشد یک عده می‌روندو یک عده نمی‌روند. زمین‌های ورزش اگر خوب اداره بشوند، ورزشکارهای ما اگر اخلاق درست داشته باشند، میدان ورزش محل وحدت می‌شود. اگر نه که شیشه می‌شکنند و نمی‌دانم به یکدیگر متلک می‌گویند. اصلاً با محبت می‌آیند و با کینه می‌روند. یکی از دلایلی که قمار حرام است شاید این باشد که دو تا قمارباز وقتی که با هم می‌نشینند نمره سیزده یا چهارده همدیگر را دوست دارند و یکی برنده می‌شود و یکی هم می‌بازد. بعد از جلسه قمار باخته، برنده را دوست ندارد. یعنی با محبّت نشستند و با کینه بلند شدند. قرآن هم همین را می‌گوید. آیه قرآن را می‌خوانم شما معنی کنید. «إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمْ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ» (مائده/91) شیطان اراده کرده واقع کند. یعنی شیطان می‌خواهد بین شما کینه بگذارد. با محبت شما را سر سفره قمار می‌گذارد و با کینه بلند می‌شوید. اصولاً هر چیزی مدیریّت می‌خواهد. الآن مسئله مدیریّت مسئله مهمّی است.

1- لزوم مدیریت منابع در مسجد

 آنقدر پول‌های میلیاردی ما در مملکت به خاطر نبودن مدیریّت آتش می‌گیرد. ما که می‌خواهیم در این باغچه درخت بکاریم خوب درخت زیتون می‌کاریم. درخت زیتون فایده اش این است که یک درخت با برکتی است و هم در زمستان سبز است و هم در تابستان، خوب می‌شود. ما که می‌خواهیم برای دخترمان گوشواره بخریم، بگویم اگر نمره هایت خوب بود، اگر نمازت بی غلط بود، یعنی ما می‌توانیم آبی را که به صورتمان می‌ریزیم را نیّت وضو بریزیم، این خودش مدیریّت است، وقتی که می‌خواهیم قدم بزنیم بگوییم که از این کوچه برویم، یک برکاتی هم دارد، از این کوچه که برویم به 30 نفر برمی خوریم و سلام می‌کنیم، یا در خانه عمّه را هم می‌زنیم و احوالش را می‌پرسیم. یک فقیری هم هست یک پولی هم به او می‌دهیم. از این راه برویم بهتر است. در هر انتخابی یک مدیرّیت می‌خواهد. رشته تحصیلی، رشته دانشگاهی. نامگذاری برای بچّه هم مدیریّت می‌خواهد. چه اسمی برای بچّه بگذاریم؟ کسی که اسم بچّه اش را می‌گذارد، علی، زهرا، هر روز این اهل بیت در خانه اش زنده هستند. ولی گاهی وقتها یک اسمهایی می‌گذاریم که وقتی به بچه می‌گوییم اسمت چیست؟ می‌گوید: یک گلی است در ایتالیا. حالا معلوم هم نیست که راست می‌گوید. شاید هم به او گفتند ولی دروغ است. حالا شاید هم راست باشد آخر گل ایتالیا در خانه شما، کی یاد ایتالیا می‌افتد؟ یا کی یاد گل می‌افتد؟ در نامگذاری و در همه چیزی باید در همه حال باید بگوییم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» (حمد/6) اینطور نیست که چون شما مسلمان هستید دیگر راهتان مستقیم است، مسلمانها در هر کلمه‌ای در هر راهی و در هر پولی که خرج می‌کنند.

2- توجه مساجد به نیازهای فرهنگی و آموزشی

مدیریّت مسجد: مسجدهایی داریم که خوب مدیرّیت می‌شوند. کتابخانه دارند، قرض الحسنه دارد، کلاس هست، آموزشهای مختلف هست، وسایل ورزش هست. اصلاً اگر مساجد ما مهدکودک داشته باشد، ما در همین کشورمان میلیون‌ها خانم را داریم که به خاطر یک بچّه کوچک نمی‌توانند بروند نماز جمعه یا نماز جماعت. اگر کنارش یک اتاقی باشد که این بچّه را بدهد به آن اتاق، بچّه را با اسباب بازی مشغول کنند و مادر هم برود نمازش را بخواند بعد بیاید و بچّه را بگیرد و برود. میلیون‌ها خانم را می‌توانیم در نمازهای جمعه و جماعت شرکتشان بدهیم، منتهی یک جایی، یک سالنی باید تدارک شود در کنار مصلّی که خوب بالاخره نمی‌تواند که بچّه را در خانه تنها بگذارد، برای نماز هم که بیاورد جیغ می‌زند، آقا این بچّه مرا بگیر، چطور شما البتّه بلاتشبیه کفشت را می‌دهی و برمی گردی از زیارت و کفشت را می‌گیری؟ بچّه ات را بده آنها نگهدارند حالا یا یک پولی هم بده یا مجّانی. یعنی با یک مدیریّت می‌شود میلیون‌ها مراکز وحدت را. رنگ اتاق می‌شود رنگی باشد که شاد باشد رنگ سفید شاد است و رنگ سیاه، مشکی است. شما نگاه کنید به قبای من الآن من عبای مشکی را می‌اندازم روی قبایم شما نگاه کنید، این قیافه شادتر است یا این قیافه شادتر است؟ لباس سفید، قرآن یک آیه داریم برای روانشناسی رنگها که می‌گوید: «لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ» (بقره/69) اینکه به خانمها می‌گویند چادر سیاه، برای اینکه می‌خواهند در خیابان شاد نباشد. که هرکسی سرش را پایین بیاندازد و برود. که شد شادی در خانه برای شوهر باشد. در خیابان برای نامحرم نباید شاد باشید. نامحرم باید سرش را بیاندازد و برود. خوب مساجدی هست که حل اختلاف در آنجا می‌شود، بسیج هست، پاسخ به سوالات هست، تشویق در آنجا صورت می‌گیرد، انتصابات در آنجا می‌شود. اصلاً در مسجد چه اشکالی دارد که در مصلّی و هر مسجدی یک تک اتاقی باشد برای افراد غریب، افراد غریب. بالاخره با این ماشین‌ها و سفرها و این ها. مگر هرکس که به شهر ما آمد باید برود هتل؟ مگر همه می‌توانند که بروند به مسافرخانه؟ یک مسجد شبانه روزی، یک سالن در کنارش باشد. افراد غریب حالا بنزین ماشینش تمام شده یا پولش تمام شده، در جادّه خوابش گرفته، زن و بچّه اش مشکلی پیدا کرده اند. خود پیغمبر یک صُفّه داشت در مدینه در کنار مسجد یک صُفّه بود یک تختگاهی هنوز هم هست افرادی که هجرت می‌کردند و آواره بودند و جابجا نشده بودند تو صُفّه می‌نشستند. اصحاب صُفّه. خوب این اصحاب صُفّه همین الآن هم اگر یک سالنی باشد، منتهی خوب یک بازدید هم بشوند که یکوقت در آنجا کسی سوءاستفاده نکند یا نیایند آنجا حالا، خانه تیمی نشود. یک وقت دختری از خانه اش فرار می‌کند و پسری فرار می‌کند. می‌گویند: فرار کنیم و بریم آنجا در آنجا اتاق هست که بخوابیم. یعنی جلوی سوءاستفاده را باید گرفت. یعنی راه خیر را باید باز کرد و جلوی سوءاستفاده را هم باید گرفت. می‌شود اینها مدیرّیت می‌خواهد. ما می‌توانیم که همه ایران برای همه باشد بدون هیچ منّت و خرجی. این مصلّای به این بزرگی این مسجد به این بزرگی حالا یک اتاق 20 متری یا 40 متری هم کنارش باشد. همان خادمی که این را حفظ می‌کند، شما چه کاره هستید؟ کارت شناسایی، شناسنامه ات را ببینم. یک بازدید بدنی بکند و بگوید: بفرمایید بخوابید. صفّه باید داشته باشد. مسجد باید همه مشکلات مردم را حل کند. خلاصه این روابط مسجد خیلی باید تنگاتنگ باشد. افرادی که خمس نمی‌دهند. یکبار پیغمبر آمد مسجد و نگاه کرد و فرمود: «قُم» قُم یعنی بلند شو و برو بیرون. قم قم قم بروید بیرون. گفتند یا رسول الله چرا اینها را از مسجد بیرون می‌کنید؟ فرمود: اینها نماز می‌خوانند ولی زکات نمی‌دهند.

3- توجه امامان جماعت به نسل نو

خیلی مشکلات را می‌شود در مسجد حل کرد. فقط این مدیریّت می‌خواهد مسجدهای ما بدنه اش وارفته است. خیلی از مساجد پیشنمازش پیرمرد است ولی آدمهای محترم، سابقه دار گاهی در مسجدی پدر در پدر پیشنماز بوده اند. خیلی از مساجد پیشنمازشان آیت الله است ولی پیر است. دارویش را قرآن گفته، که مساجد پیر را چه کنیم؟ خدا به موسی گفت: برو پهلوی فرعون، موسی گفت: من نمی‌توانم، «هَارُونَ أَخِی» (طه/30) برادرم هارون با من بیاید. «هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی» (قصص/34) او بیانش از من افصح است یعنی فصیح تر است. فصاحت و بلاغت. او زبانش روان تر است، او بهتر حرف می‌زند. او بیاید و با هم برویم پهلوی فرعون. و لذا خداوند می‌گوید: «اذهبا» با هم بروید. موسی پیغمبر اولولعزم است، مقام موسی از هارون خیلی بالاتر است. امّا وقتی که می‌خواهند بروند پهلوی فرعون چون او بیانش بهتر است می‌گوید تو بیا و سخنگوی من تو باش. گاهی وقتها یک پیرمرد نمی‌تواند که مسجد را اداره کند و نمی‌تواند با نسل جوان ارتباط برقرار بکند. آدم خوبی است ولی سنّش اجازه نمی‌دهد. درخت گلابی، درخت خوبی است اما با اسفناج پیوند نمی‌خورد. لوله 2 وقتی که می‌خواهد به لوله 8 وصل شود یک زانویی می‌خواهد. این آیت الله پیرمرد پیشنماز یا برادر خانمش طلبه است، یا پسرش طلبه است، یا دامادش طلبه است و یا مدرّس یک حوزه‌ای است که شاگردش طلبه است یا همشهری اش طلبه است، بالاخره یک طلبه جوان خوش سلیقه سراغ دارد مگر می‌شود که یک آیت اللهی باشد و یک طلبه خوش سلیقه سراغ نداشته باشد. بگوید که بیا من پیر شدم، من نماز را می‌خوانم رابطه با نسل نو در مسجد با تو. ببین چه کسی شاگرد اوّل است؟ تشکّر کن. ببین چه کسی مریض است؟ از طرف من برو عیادتش. مشکلات منطقه را حل کن. ببین چه کسی فارغ شده؟ یک کتاب، کودک فلسفی برایش ببر. ببین چه کسی عروس شده؟ یک کتاب آئین همسرداری آیت الله ابراهیم امینی برایش ببر. این ارتباطات با مردم را تو برقرار کن سنّ من دیگر اجازه این کارها را نمی‌دهد. ولی تو این کار را بکن. یعنی شریک بشویم که مسجدمان خیلی رشد کند. یک جوری است که این رئیس هیئت ها.

4- بهره گیری از نیروهای جوان در اداره مساجد

من پارسال رفتم خانه یک پیرمردی در تهران روضه. من دیدم هر کس که می‌آید از 60 سال به بالا. کانون بازنشستگان. به حاج آقا گفتم: حاج آقا چقدر خرج این دهه روضه کرده ای؟ کمی فکر کرد و گفت: سه میلیون. گفتم می‌شود که یک کاری بکنی؟ شما این سه میلیون را بده به پسرت. تو پسر جوان داری. بگو آقاجان از من دیگر گذشته این سه میلیون را بگیر و تو روضه را به پا کن. این پسر خودش می‌داند که چه کند. نمی‌گویم که پیرها نیایند، آنها هم باید بیایند منتهی نسل نو هم باید بیاید، اصلاً کار را باید بدهیم به بچّه ها. اگر بچّه‌ها خراب کنند و کار دستشان بدهند بهتر از این است که بزرگترها کار دست خودشان بدهند. چون که بچّه دو سال که خراب کند در سال سوم خوب انجام می‌دهد اما وقتی کار را دست این جوان ندادی تا آخر عمر این بچّه فلج است و هیچ وقت نمی‌تواند کاری را انجام دهد. خدا رحمت کند، دکتر بهشتی شهید مظلوم را، ایشان گفتند که کار را بدهید به جوانان. یک عدّه می‌گفتند که جوانان ناشی هستند. فرمود: ما چقدر خرج ناشیگری خواهیم کرد؟ دو سال سه سال خرج می‌کنیم بعد این ناشی‌ها متخصص می‌شوند. ولی اگر به آنها کار ندهیم تا آخر عمر این‌ها ناشی می‌مانند. خوب دو سال خراب کند. دو سال خراب کردن بهتر از این است که یک نسلی کاری از دستش برنیاید. همین اذان مسجد باید چرخشی باشد و هر روزی یک جوان اذان را بخواند. خوب بسیاری از جوانان ما با اذان خواندن حلقومشان باز می‌شود. یک نفر بلندگوی مسجد را گرفته، سفت هم می‌گیرد مثل اینکه ارث پدرش است و به احدی نمی‌دهد، خوب این‌ها یکسری چیزهایی است که باعث می‌شود مساجد خلوت شوند و آنوقت ما برای وحدت دنبال مکان می‌گردیم.

برنامه‌های ورزشی، برنامه های… در مسجد باید یک جایی باشد که غیر از مسجد باشد خدارحمت کند دکتر بهشتی را، در آلمان، هامبورک یک مسجدی ساخته من هم رفتم و دیدم، مسجد امام علی در این مسجد وسطش یک دایره‌ای است. (این جا مثلاً مسجد بود و کنارش هم یک همچین حاشیه‌ای بود)حصیر هم انداخته بودند، حصیر که شیعه و سنّی روی آن نماز می‌خوانند، دیگر مهر نیست که فقط شیعه نماز بخواند، این جا حصیر بود و همه می‌آمدند و نماز می‌خواندند، اینجا هم فقط یک دیوار یک وجبی بالا بود، افرادی که مسلمان نبودند، یا مثلاً جنب بودند یا شرایطی بود که صلاح نبود که پایشان را در مسجد بگذارند، امّا می‌خواستند که سخنرانی را گوش بدهند. اینجا ایشان می‌رفتند منبر، همه در یک سطح بودند و فقط بینشان یک دیوار یک وجبی بود، ولی وقتی هم که می‌نشستند و جمعیّت هم پُر می‌شد پیدا هم نبود، صندلی هم بود، مثل اینکه من اینجا نشستم وقتی که آدم نگاه می‌کند اصلاً دیوار پیدا نیست، یعنی غیر مسلمانان را هم راه می‌دهند که بیایند و بنشینند و ببینند که اسلام چه می‌گوید. زن بدحجاب است می‌آمد و می‌نشست حرفهای ایشان را گوش می‌داد و بعد هم که می‌رفتند خیلی هایشان متحوّل می‌شدند، منقلب می‌شدند. یا مثلاً مسیحی است یا یهودی است یا… یکی از شرایطش شرایطی است که مسجد آمدنش مشکل دارد، عذر دارد که بیاید به مسجد. خوب از بحث مسجد بگذریم. خیلی از مساجد ما نقص دارند و اگر در مساجدمان تحولی بوجود بیاوریم، بهترین مرکزی است که، هم مجانی و هم با وضو.

اخلاق مسجدی ها: قرآن می‌فرماید که: «فیه لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ» (توبه/108) تعریف یک مسجد را می‌کند و می‌گوید که در این مسجد کسانی هستند که دوست دارند که اصلاح بشوند. در مسجد ملاک‌ها و ارزشها تقویت می‌شوند. چه کسی پیشنماز باشد؟ «أقراهم» هر کسی که قرائتش بهتر است. «اتقاهم» هر کسی که تقوایش بیشتر است. و در آخر هم می‌گوید: «اسنّهم». پیشنماز باید مراعات اضعف مأمومین را بکند. به جای سوره توحید سوره بزرگتری را نخواند. نماز را طولانی نکند.

5- مراعات وقت نمازگزاران در برنامه‌های مسجد

بین دو نماز گروگان نگیریم. دو تا نماز را بخوانیم و یک تسبیحات حضرت زهرا، یک یا دو دقیقه تعقیب. که اگر کسی می‌خواهد که برود، برود. نگوییم که آقا من اگر بعد از نماز سخنرانی نکنم جیم می‌شوند. نه. دوتا نماز را با هم بخوانید بعد هر کس که می‌خواهد بنشیند و یک سخنرانی کوتاه. اصلاً دلیلی ندارد که ما هر روز سخنرانی کنیم. حدیث داریم که پیغمبر ما هفته‌ای یکبار سخنرانی می‌کرد. ما هم هر روز سخنرانی می‌کنیم و هم 40 دقیقه سخنرانی می‌کنیم و هم گاهی بین دو نماز سخنرانی می‌کنیم، گروگان می‌گیریم. بارها من این را گفته‌ام ولی باید بگویم تا فرهنگ بشود. من دیشب از سفر می‌آمدم. بحث این بود که بعضی حرفها را ما در تلویزیون زده ایم بیست و هفت سال در تلویزیون من هر چیزی که داشته‌ام گفته ام، مجبور می‌شوم که یک چیزهایی را تکرار کنم این رفیقمان گفت که در روایات داریم که «و کثیراً ما یقول»، یعنی راوی می‌گوید که این را امام خیلی تکرار می‌کرد، کلمه کثیراً ما یقول، حالا کسی که کامپیوتر دارد می‌تواند این کلمه را بگیرد، یعنی مثلاً امام صادق این را چند بار گفت؟ «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی» (بحارالانوار/ج2/ص225) پیغمبر این را چقدر گفت؟ ولذا بعضی حدیث‌ها را می‌گویند که متواتر است یعنی بارها و بارها این را گفتند. شما اگر یکمرتبه بگویی مرگ بر شاه که خوب شاه که نمی‌رود. اگر چراغ را یکباره روشن کنی که غذا نمی‌پزد، بعضی غذاها را باید شب بار کرد و تا صبح روی آتش باشد. یک خورشید بتابد که خرما نمی‌رسد. «کثیراً ما یقول»، یعنی… بارها من این را گفته‌ام که نباید بین دو نماز استخاره بگیریم، برای اینکه وقتی بین دو نماز یک نفر می‌آید پیش آقا که یک استخاره کن آخر آن دویست نفر چه گناهی کرده‌اند که باید معطّل استخاره این آقا بشوند؟ یک نفر استخاره می‌خواهد اما 200 نفر عمرشان تلف می‌شود و این تجاوز به عمر مردم است. بین دو نماز مسئله نپرسیم، تعبیر خواب ممنوع است. استخاره ممنوع، دو تا نماز را پشت سر هم بخوانید بعد از نماز گاهی سخنرانی‌های چند دقیقه ای. آن هم سخنرانی‌هایی که مفید باشد. برنامه‌های مسجد می‌تواند جاذبه زیادی داشته باشد. خوب.

6- اقتدار مسلمانان در گرو اتحاد و انسجام

اتّحاد: اتّحاد قدرت می‌آورد. ببینید شما اگر یک دشمنی آمد و همچین که خواستی با او بجنگی انگشتانت می‌شکند، امّا اگر آنها متّحد شدند، وقتی خوردند زور پیدا می‌کنند. خداوند می‌فرماید: «یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ‌ام اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (یوسف/39) واحد که شد قهار می‌شود. یعنی یکی که شد زور پیدا می‌کند. «الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ». باطن هم همینطوره. حدیث داریم امام فرمود: «لا یزال هذا لامر فی بنی امیه ما لم تختلفوا بینهم» تا وقتی که بنی امیه منسجم باشند حکومت را در دست دارند یعنی افراد باطل هم اگر متّحد باشند قدرت را در دست دارند. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنیَانٌ مَرْصُوصٌ» (صف/4) قرآن می‌گوید خداوند کسانی را دوست دارد که در جبهه چنان می‌جنگند مثل ساختمان بتون آرمه. اتّحاد عزّت می‌آورد. قرآن می‌گوید: «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا» (انفال/46). نزاع نکنید. تفشلو، شُل می‌شوید، فلج می‌شوید. «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ» (انفال/46). بادتان خالی می‌شود یعنی بادی که به پرچمتان می‌خورد و بادی که کشتی شما را حرکت می‌دهد آن باد می‌ایستد و دیگر باد به پرچمتان نمی‌خورد و عزّتتان از بین می‌رود.

امدادهای الهی: «یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَهِ» (نهج‌البلاغه) قرآن می‌گوید تفرقه یک عذاب است. آیه قرآن «عَذَابًا مِنْ فَوْقِکُمْ» یا از آسمان عذاب می‌آید. «أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ» یا از زیر پایتان عذاب می‌آید. «أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا» یا بینتان تفرقه می‌افتد. یعنی خداوند در قرآن تفرقه را کنار عذاب آسمانی قرار داده است و گفته است که سه رقم عذاب داریم. عذاب آسمانی: «عَذَابًا مِنْ فَوْقِکُمْ» (انعام/65) عذاب زمینی: «أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ» (انعام/65). «أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا» (انعام/65).

7- حفظ و تقویت وحدت براساس دین

وحدت‌هایی که بر اساس سیاست است، تعصّبی است، وحدت قبیله ای، نژادی، وحدت‌های جغرافیایی، تاریخ مشترک، مصالح طبقاتی، ‌تمدن ها، منافع مادّی، هیچ کدام از این وحدت‌ها بیخ ندارد، تنها وحدتی که هست و تا ابد می‌ماند وحدت بر اساس خداست. شما در نماز می‌گویی: السلام علینا و نمی‌گویی السلام علینا و علی آرون و بیدگل، السلام علینا و علی ترکها، السلام علینا و علی عربها و علی عجم ها. می‌گوییم: و علی عبادالله الصالحین. درود بر بندگان صالح. چه فرقی می‌کند اندونزی باشد یا مالزی، زن باشد یا مرد، کوچک باشد یا بزرگ باشد. روحت بزرگ باشد. وحدت مکتبی روح را بزرگ می‌کند. روح که بزرگ شد خیلی برکات دارد ولی وحدت منطقه‌ای و جغرافیایی، محله ما، محله پایین، هیئت ما، حزب ما، خط سیاسی ما، وحدت‌های کوچک می‌پرد، وحدت‌های مکتبی می‌ماند. «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ» (انفال/63) قرآن یک آیه‌ای دارد که به یهودی‌ها و مسیحی‌ها می‌گوید بیایید باهم رفیق شویم «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل‌عمران/64) یهودی یا مسیحی هستید ولی خدا را که همه قبول داریم، معاد را هم که قبول داریم، نبوّت را هم که همه قبول داریم، بنابراین بهترین اتّحاد، اتّحاد مکتبی است نه حزبی نه سیاسی و نه جغرافیایی و نه نژادی نه زبانی و نه اقلیمی و نه نفتی و نه غیرنفتی بهترین وحدت، وحدت مکتبی می‌باشد. خدایا روز به روز بر وحدت اتّحاد ملّی ما، انسجام دینی ما، تألیف قلبهای ما، مدیریّت مراکز عمومی ما، مدیریّت ما. روز به روز ما را منسجم تر، قوی تر، عزیزتر بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment