قرآن و اهل بیت (ع) -7

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

ماه رمضان امسال در استان کهکیلویه بحث آیاتی بود که امامان فرموده‌اند این آیات نظر به ائمـﺔ اطهار و رهبران معصوم دارد آیه‌ای را من در سوره الرحمن شب‌های جمعه‌ی قبل من معنا کردم یک معنا امام رضا می‌فرماید این معنای برتر است آخر ببینید قرآن باطنی دارد باطن آن باطنی دارد هفتاد لایه دارد ترجمه که دیگر پوست قرآن است پوستِ پوستِ پوستِ است تفسیرها یک خورده زیر پوست است آنوقت این تفسیرها به امام که می‌رسد امام(علیه السلام) از این آیه یک چیزی در می‌آورد که به عقل هیچکس نمی‌رسد مثل نفت، نفت را عوام می‌ریزند توی چراغ برای اینکه گرم شوند اما دنیای پتروشیمی از نفت چیزهایی استخراج می‌کند بالای هزار ماده نفتی که ما می‌گوئیم همین است که توی این چراغ است دیگران از آن چیزهایی درست می‌کنند. . . حالا یک معنایی که برای خودم نو است یعنی دیشب یاد گرفتم برای شما بگویم ببینید امام رضا از آیه چی فهمیده البته این معنا نه اینکه معنای ظاهریش نیست معنای ظاهریش هست اما یک خورده عمیق‌تر چون قرآن اول به بعضی‌ها می‌گوید بیدار شو بیدار که شدی می‌گوید بلند شو بلند که شدی می‌گوید برو می‌روی می‌گوید بدو می‌دوی می‌گوید نیفتی یعنی در هیچ حالی انسان را آرام. . . برای هر کدام یک دستوری دارد موضوع ماه رمضان 83 قرآن و اهل بیت پیامبر.
1- حضرت علی(ع)، میزان اعمال است
«وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ» الرحمن/7 «أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» الرحمن/8 «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» الرحمن/9 معنایی که ما تا حالا از این آیه فهمیده‌ایم این است آسمان را برافراشت توازن در آسمان قرار داد یعنی بین ستارگان و کهکشانها یک توازنی هست این مال آسمانها بعد اشاره می‌کند که شما هم در مغازه در میزان طغیان نکن اگر در آسمانها توازن هست در زمین هم باید توازن باشد کلی را که کهکشان است به دکان بقالی وصل می‌کند در آسمانها توازن هست تو هم در کارهایت توازن داشته باش بعد می‌گوید «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ» وزن را اقامه کن یعنی میزان داشته باش و در میزان کم فروشی نکن این پوست آیه است امام رضا(علیه السلام) چی معنا می‌کند می‌خواهیم برویم یک لایه توی آیه، امام می‌فرماید «وَالسَّمَاءَ» رسول خداست « رَفَعَهَا» یعنی خدا او را به معراج برد آسمان را به معراج برد بعد می‌فرماید میزان علی بن ابی طالب است چون در زیارت حضرت علی یکی از جملاتی که دارد این است(السلام علیک یا میزان الاعمال) یعنی علی جان تو میزان هستی هر که با تو جورتر بود کارش درست‌تر است و هر کس از تو فاصله داشت کارش کج‌تر است «وَوَضَعَ الْمِیزَانَ» یعنی در غدیر خم رسول خدا میزان را نصب کرد یا خداوند به دست پیغمبر میزان را نصب کرد آن طرف هم مثل ما جا خورد گفت یعنی چه؟ این چه معنای نوی است! ‌ای امام این «أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» یعنی چه؟ فرمود یعنی معصیت امام را نکنید نسبت به میزان که علی بن ابی طالب است طغیان نکنید پرسید عجب معنای. . . گفت خوب «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ» یعنی چه؟ فرمود یعنی امام را با معیارهای الهی نصب کنید اگر یک جایی می‌خواهید مرجع تقلید و رهبری را تعیین کنید آن امام را که می‌خواهید عقب او بروید با معیارهای الهی نصب کنید نه اینکه چون همشهری ما است نه اینکه چون هم شاگردی ما است نه اینکه چون فامیل ما است نه اینکه چون همسایـﺔ ما است نه اینکه چون از قبیلـﺔ ما است امام را با معیارهای خدایی نصب کنید طرف جا خورد و فرمود عجب معناهای تازه‌ای می‌کنید بعد «وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» یعنی چه؟ فرمود حق امام را بدهید و به او ظلم نکنید این یک معنای جدیدی است و ائمـﺔ ما از این معناهای جدید زیاد کرده‌اند.
2- توجه به ظاهر و باطن آیات قرآن
 یک نمونه‌اش «فَلْیَنْظُرْ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» عبس/24 یعنی باید نظر کنید انسان به طعام خودش این یک معناست غذا می‌خوری به غذایت نگاه کن ممکن است مادر سر سفره به بچه‌اش بگوید به غذایت نگاه کن مو توی آن نباشد استخوان توی آن نباشد شن توی آن نباشد نگاه کن غذایی که می‌خوری حلال است یا حرام به غذایت نگاه کن شاید معنایش این باشد که تو که می‌خوری نگاه کن که دیگران دارند که بخورند یا ندارند بخورند به غذایت نگاه کن شاید معنایش این باشد که ببینی غذا ترکیبات آن از چیه؟ فکر نکن که نان را فقط کشاورز و آسیابان و نانوا. . . بیش از دویست و پنجاه گروه روی گندم کار می‌کنند یعنی آن تراکتور و کشاورز و سیلو همه را اگر حساب کنی یکی از مسئولین مهم مملکتی حساب کرده بود می‌گفت بیش از دویست و پنجاه گروه در نان کار می‌کنند ما اگر بدانیم قصه شوخی نیست. همـﺔ معناهای این را گفتم شاید این بیست سی تا معنا داشته باشد بعد امام یک معنای دیگر می‌کند می‌فرماید برو بالاتر اینها همه پوست است «فَلْیَنْظُرْ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» یعنی نظر کند انسان به علمش این طعام دو سه ساعت بیشتر توی شکم نیست نگاه کن به علمت(عمّن یاخذوه) پهلوی کی درس می‌خوانی؟ انسان نگاه کند به غذایش یعنی نگاه کند به غذای فکریش پای چه فیلمی نشسته‌ای؟ کی تو را می‌رقصاند؟ کی به تو خط می‌دهد؟ اینترنت از آنطرف دنیا برای تو چه پیامی دارد؟ خودت را به کی سپرده‌ای مغزت در اختیار کی است؟ گوش تو در اختیار کی است؟ نگاه کن این غذای علمی. . . پس ببینید ما همه غذای شکمی می‌گیریم امام غذای روحی می‌گیرد دهها و صدها آیه شاید باشد که ما یک معنا می‌کنیم امام یک معنای بالاتری می‌کند.
3- عدالت، آسان‌تر از ظلم است
 حالا ما بیائیم سراغ معنای خودمان ما که دستمان آن بالاها نمی‌رسد گاهی روایت می‌بینیم خوب دنبال روایت می‌رویم اما بیائیم سراغ بحث خودمان همان عدالت خودمان عدالتی که حرفش را می‌زنیم و نداریم یک کسی می‌گفت به عدد موهای سرم کار دارم کلاهش را برداشتند دیدند کچل است اصلا مویی ندارد حالا ما بحث عدالتی را می‌کنیم که خبری نیست جز در افراد نادر بقالی انار می‌فروشد کیسـﺔ بسته را می‌دهد بعد می‌بینیم روی آن چیزی است ته آن یک چیز دیگر صندوق. . . بعد هم فکر می‌کنیم زرنگی است آخر ما یک خورده گیر عقیده داریم اگر باور کنیم رزق ما با خداست اینها را زرنگی نمی‌دانیم وقتی جنس قلابی فروختی دیگر از شما جنس. . . بنده چهار تا انار کلاه سرم گذاشتی دیگر من از تو جنس نمی‌خرم حدیث داریم کسانی که حسن نیت دارند اینها رزقشان بیش از کسانی است که تیز بازی می‌کنند کلاهبرداری می‌کنند از قدیم هم گفته‌اند آدم خوش حساب شریک مال مردم خوب یک خورده راجع به عدل صحبت کنم چون بخش عظیمی از بینندگان از قوه قضائیه هستند حدیث داریم نهج البلاغه امام علی می‌فرماید کسی که عدل برای او سخت باشد جور برای او سخت‌تر است کسی آمد پهلوی منصور دوانقی پایش را دراز کرد گفت با پای من بیعت گفت اول با دست بیعت می‌کنند گفت من حال ندارم دست بدهم تو پایم را بگیر تکان بده ایشان هم پایش را گرفت به او گفتند چشمت کور شود کسی که با دست امام صادق بیعت نکند باید با پای منصور دوانقی بیعت کند هر که گریزد. . . امام می‌فرماید کسی که عدل را نپذیرد زیر بار ظلم می‌رود و ظلم بدتر است باز امام علی فرمود خدا واجب کرده که رهبران جامعه زندگی‌شان را ساده بگیرند تا فقرا به آنها تلخ نگذرد بگوید اگر خانـﺔ ما موکت است خانـﺔ رهبر هم موکت است و بحمدلله اینطور هست.
4- عدالت در همـه امور زندگی
عرض کنم به حضور جنابعالی که، عدالت فقط مال چیز نیست در همه چیز باید عادل باشیم در عبادت میانه رور در ملامت یک کسی را می‌خواهی ملامت کنی یکبار توبیخ بس است حالا بچه یک نمره کم آورده تجدیده شده پاشو استکانها را بشور تو که نمره کم آوردی پاشو برو نان بیاور تو که نمره کم آوردی همینطور دائماً می‌گوید تو که نمره کم آوردی تو که نمره کم آوردی بخصوص دانشجوها خوب در کنکور رد شده خوب رد شده که رد شده هیچ رد شدن دلیل بر بدبختی نیست هیچ رفتن به دانشگاه هم دلیل بر خوشبختی نیست ما هیچ قانونی تا بحال نداریم بسم الله الرحمن الرحیم هر کس رفت در دانشگاه قطعاً خوشبخت است هر که دانشگاه نرفت قطعاً بدبخت است ما هنوز یک همچین قانونی نداریم خیلی اساتید دانشگاه آمدند منزل ما تلفن کردند خواهش کردند که توی تلویزیون ما این بحث را مطرح کنیم اولاد کمتر زندگی. . . گفتم به چه دلیل سراغ من آمده‌اید؟ گفتند حالا تو توی تلویزیون هستی بیانت روان است بگو گفتم من را حالی کنید قرآن که می‌گوید «فَکَثَّرَکُمْ» الأعراف/86 یادتان باشد جمعیت شما کم بود جمعیت شما را زیاد کردم جمعیت زیاد خوب است شما که می‌گوئید. . . گفت آخر نمی‌دانستیم. . . گفتم تا ببینیم بچه یعنی چه؟ یکوقت می‌گوئیم فرزند مساویست با شکم هشت تا بچه دارد یعنی هشت تا شکم دارد خوب بدبخت است چطور پر کند اما امام معنا می‌کند فرزند مساوی است با بازو حدیث داریم خوشا بحال کسی که فرزندش(عضد) باشد یعنی بازو، خوشا بحال کسی که بچه‌اش، وقتی می‌گوئیم هشت تا بچه دارد یعنی هشت تا بازو دارد بچه‌های ما بی عرضه هستند بیکار هستند بعضی از آنها بی حالند عوض بازو شکم هستند آنوقت ما نمی‌توانیم بگوئیم اولاد کمتر زندگی بهتر خوب این مشکل توی. . . باید یک کاری کرد که بچه عرضه داشته باشد بسیاری از درسهائی که خوانده می‌شود توی دبیرستان توی دانشگاه توی حوزه درس مفید نیست اینقدر رساله‌های دکترا و فوق لیسانها رساله هست تحقیقات هم هست اما هیچ مشکلی را از فرد و جامعه حل نمی‌کند تحقیقات تاریخی می‌کنند که مثلا این کاشی کاری مال زمان ناصرالدین شاه است یا مظفرالدین شاه؟ اولین پرد? کعبه را در یمن بافتند یا شام بافتند اینجا اول اسمش این بوده بعد این بوده یا این بوده آن شده تحقیقات ادبی تحقیقات تاریخی بد نیست برای رفع بیکاری ولی هیچ مشکلی را حل نمی‌کند(اسم مادر کی کیه؟ اسم مادر کی کیه؟ محل تولد فلانی کجاست؟ آقا من نمی‌دانم کجاست کنگره می‌گذارند زندگی فلانی خوب بسم الله الرحمن الرحیم بنده با زندگی فلانی آشنا نیستم الان هم شصت سال عمرم است در تهران دیدم که یک کسی یک کنگره برای او گرفته‌اند خوب این کنگره‌ها صد میلیون تومان خرج دارد زنگ زدم به آن بانی گفتم واقعاً مشکل مردم تهران آشنایی با زندگی فلان عارف است؟ یک عارفی فرض کنید سیصد سال پیش مرده حالا اینرا از توی گور در می‌آورند که این کی بود صد میلیون مشکلی را حل نمی‌کند بله، یکوقت مسئله مسئلـﺔ مهمی است مثل مسئله تحصیل است نماز است دین است اخلاق است ورزش است ازدواج است چون ازدواج مورد نیاز است تحصیل مورد نیاز است یکسری مشکلات دم دست است ولی فلان عارف. . . بعد گفتم ببین تو آخوند هستی من هم آخوند توی تلفن گفتم حضرت عباسی بنده شصت سال دارم تو هم شصت سال ما که تا حالا این عارف را تا حالا نشناخته‌ایم مشکلی داشتیم؟ اسامی قراء را من بلد نیستم ولی یک دور تفسیر نور نوشتم بیست بار هم چاپ شد هنوز هم نمی‌دانم اولین کتابی که به زبان اردو ترجمه شد چی بوده؟ اولین کتابی که به زبان فرانسه چاپ شد چه تاریخی بوده یک سری علوم محفوضات است بدانیم ذره‌ای سود ندارد ندانیم ذره‌ای خطر ندارد اما چه عواملی باعث می‌شود که بچه ترسو بشود این مهم است همـﺔ دخترهای دبیرستانی باید عوامل ترسو شدن بچه را بخوانند‌ام کوه هیمالیا چند متر است؟ دختر‌های دبیرستانی هیچ ضرورتی ندارد که متر کوه هیمالیا را بلد باشند اجمالاً خیلی. . . اینها بی عدالتی است یعنی یک واجباتی پول خرج آن نمی‌شود یک چیزهایی که نه واجب است نه مستحب است. . . من خواهش می‌کنم این سه تا کلمه را یاد گیرید البته جسارت به بزرگها نمی‌کنم ولی حالا دیگر. . . .) باید کاری که می‌کنیم یا واجب باشد یا مستحب باشد یا نیاز جامعه باشد خلاص هر جا پول خرج می‌کنیم هر جا وقت صرف می‌کنیم ورزش نیاز جامعه است بدن ورزش می‌خواهد تحصیل واجب است بعضی دانستنی‌ها مستحب است بعضی کارها نیاز جامعه است اما هر جا پول خرج می‌شود نه واجب است. . . حدیث داریم اگر پولت را در هر جا خرج کنی که ضرورتی ندارد آن هم اسراف است و اسراف بی عدالتی است در محبت باید عادل بود حضرت دید یک نفر یکی از بچه هایش را بوسید یکی از بچه هایش را نبوسید فرمود این بی عدالتی است تو اگر عادلی همه را ببوس البته همه‌ای که همسن هستند حالا یک بچه‌ای که بیست و پنج سال دارد و یک بچه‌ای که دو سال دارد آدم دو ساله را می‌بوسد نردبان بگذارد بیست و پنج ساله را هم ببوسد این نه، بچه‌هایی که همسن هستند وصیت می‌کند به این اینقدر بدهید به این اینقدر ندهید تبعیض در وصیت گناه کبیره است عدالت در وصیت در محبت در ملامت.
5- عدالت، حتی در برخورد با دشمن
(اگر می‌خواهید بدانید امیرالمومنین چه می‌گوید الان امیرالمومنین با آمریکا قابل قیاس است) امیرالمومنین وقتی شهید شد شعارش این بود که ابن ملجم یک ضربه زد(ضربـ? بضربـ?) این کلمه را حفظ کنید یک ضربه زده شما هم یک ضربه به او بزنید آمریکا می‌گوید چه؟ می‌گوید افغانستان به یک برج البته اگر برج را خودشان خراب نکرده باشند اگر برج را خودشان خراب نکرده باشند اگر توطئه نباشد که نود و پنج درصد توطئه هست اگر فرض کنیم گروه القاعده این برجها را خراب کرد خوب اینها می‌گویند یک کشور بخاطر دو تا برج امیرالمومنین می‌فرماید یکی به یکی آنها می‌گویند یک کشور به یکی من نمی‌دانم هنوز هم تعجب می‌کنم یعنی هنوز هم اسلام شناسی مشکل شده بقدری جنایت‌ها در زمان ما توی کشورها و ابر قدرتها و تکنولوژی دارها می‌کنند اینقدر جنایاتشان روشن است کسی با یک نگاه می‌فهمد حقانیت اسلام و باطل بودن باقی مکتب‌ها خیلی راحت می‌فهمد(لا تقتلن الا قاتلی) یک نفر را کشته شما هم یک نفر را بکشید نه اینکه حالا که به من سیلی زده‌ای یک دو مشرق مغرب جنوب اینطور نیست یکی به یکی.
«فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ» الإسراء/33 یک خاطره دارم سر این که برایتان بگویم تفسیر قرآن حتماً باید طرف بیست سال درس خوانده باشد غیر از تلاوت و تجوید و قرائت و ترجمه است طلبه‌های عادی هم نمی‌توانند تفسیر بگویند حتماً باید کارشناس باشد ما یک جا رفتیم دیدیم دو سه نفر نشسته‌اند دارند تفسیر می‌گویند گفتم شما آخوند دارید؟ گفتند ما نیاز به آخوند نداریم گفتم من آخوند که می‌گویم نه یعنی عمامه اسلام شناس یعنی کسی که عالم باشد ولو کت و شلواری گفتند نه نیازی نیست ما خودمان کتاب ادبیات عرب داریم کتاب لغت هم داریم گفتم آقا یک جمله‌ای که از همـﺔ جمله‌ها آسان است می‌خواهم تفسیر کنی برای من «فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ» یعنی پس در قتل اسراف نکنید طبق کتاب لغتی که شما دارید می‌خوانید یعنی در آدم کشی اسراف نکنید گفته اسراف نکن پس یکی را می‌شود ترور کرد نگفته که نکش گفته اسراف نکن خوب طبق ادبیات عرب معنا کن ببینم یک خورده فکر کرد و گفت نمی‌دانم چیه؟ گفتم ببین، زمان جاهلیت فامیل الف یکی از فامیل ب را کشت گفت حالا که یکی از ما را کشتی ما دو تا از شما را می‌کشیم او گفت دو تا کشتید ما پنج تا می‌کشیم چون می‌گفتند ما در مقابل یکی بیش از یکی می‌کشیم آیه نازل شد که بابا در قتل قصاص اسراف نکنید این موردش قصاص است گفت‌ها فهمیدم! گفتم بابا جان بعضی روایات را جز امام هیچکس نمی‌تواند ترجمه کند بعضی آیات قرآن هنوز معنایش روشن نیست امام سجاد فرمود خداوند در سوره حدید آیاتی را نازل کرده که فهم آن مال دوره آخر الزمان است این قرنهای موجود آیات را نخواهند فهیمد.
عدالت نسبت به کفار، قرآن می‌فرماید کسانی که «لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ» کسانی که شما را نکشته‌اند «وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ» شما را آواره نکرده‌اند شما هم «أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا» الممتحنه/8 نسبت به آنها هم برّ و قسط یعنی عدالت حتی نسبت به کفار، «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ» اگر هم می‌خواهید انتقام بکشید «فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ» النحل/126 مثل آن. . . « أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ» یکی به یکی «وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ»چشم به چشم «وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ» دماغ به دماغ «وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ» گوش به گوش، گوشش را برید گوشش را ببرید «وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ» دندانت را شکست دندانش را بشکن المائده/45 عدالت در قصاص عدالت در محبت عدالت در توبیخ و ملامت عدالت در. . . این معنای وسیعی دارد.
6- عدالت، در همه جا به معنای مساوات نیست
البته اینرا هم بگویم معنای عدالت این نیست که همه یک جور است ما بعضی وقتها می‌گوئیم این چه عدالت جمهوری اسلامی است آن حقوقش اینقدر است من حقوقم اینقدر است عدالت بمعنای مساوی نیست عدالت یعنی کار حکیمانه باشد وگرنه سلول پا با سلول چشم فرق می‌کند تفاوت غیر از تبعیض است این کلمه را خیلی نمی‌دانند یعنی هنوز توی کشور ما آدم هست معنای این دو تا را نمی‌داند چون معنای این دو تا را نمی‌داند ناراحت است آنچه بد است تبعیض است تبعیض یعنی دو تا چیز مثل هم است، دو تا لیوان مثل هم می‌آوریم پهلوی چای ریز به یکی چای می‌دهد به یکی چای نمی‌دهد می‌گوئیم آقا چرا تبعیض قائل می‌شوی؟ ما دوتا مهمان هستیم دو تا هم لیوان آورده‌ایم شما چرا چای توی آن ریختی توی این نریختی این تبعیض است تبعیض ضد عدالت است اما تفاوت اینست که چای ریز نگاه می‌کند یک لیوان تمیز است چای می‌ریزد می‌بیند یک لیوان سوسک است چای نمی‌ریزد به دلیل اینکه تو در قلبت کینه هست خدا به تو لطف نمی‌کند دو نفر غیبت می‌کنند می‌گوید آقا ماه رمضان است من یک چیزی پشت سر شما گفتم حلال کن یکی می‌گوید حلالت کردم شب می‌رود و دعایش مستجاب می‌شود چون آن اینرا بخشید خدا هم اینرا می‌بخشد یکی می‌گوید نه خیر غلط کردی که غیبت کردی من روز قیامت یقـﺔ تو را می‌گیرم بابا حالا عذرخواهی می‌کند اینقدر خودش را شکسته آمده برای تو عذرخواهی می‌کند خوب او را ببخش نه خیر نمی‌بخشم این دلی که کینه دارد مثل ظرفی که سوسک دارد توی ظرف سوسک دار هیچکس شربت و شیرینی نمی‌ریزد شب قدر یکی لیوانش را اینطور گرفته یعنی بیدار است یکی هم لیوانش را اینطور گرفته رفته خوابیده خوب خدا به یکی می‌دهد به یکی نمی‌دهد می‌خواهد نماز بخواند یکی می‌رود مسجد یکی توی خانه‌اش می‌خواند یکی با خدا حرف می‌زند یکی با خلق خدا حرف می‌زند اینها که. . . اصلا لیوانت را کج گرفته‌ای تبعیض اینست که همـﺔ شرایط یک جور باشد یکی درس می‌خواند یکی عیاشی می‌کند آخر سال یکی قبول می‌شود یکی مردود می‌شود ما اشکالمان این است که تفاوت و تبعیض را قاطی می‌کنیم دو شاخ تلفن را می‌زنیم به برق دوشاخ برق را می‌زنیم به تلفن فرق تبعیض و تفاوت را نمی‌دانیم بعد اشکال می‌کنیم خواهش می‌کنم توجه کنید چون خیلی از سوالهایی که می‌شود حتی توی دانشگاهها می‌بینی فرق بین تبعیض و تفاوت را نمی‌دانند می‌گویند آقا چرا او دارد آن ندارد می‌گویم شما حق نداری بپرسی که آن دارد یا ندارد اسلام نگفته چرا تو داری چرا تو نداری به آنکه دارد می‌گوید از کجا آورده‌ای ما حق نداریم بگوئیم چرا پول داری؟ به تو چه، حق داریم بپرسیم از کجا آورده‌ای ولذا امیرالمومنین به استاندار می‌گوید(ارفع الی حسابک) یعنی حسابت را بیاور ببینم از کجا آوردی؟ (یک کسی نذر آقا کرده کسی دو تا انگشتر توی دستش هست حاج آقا ببخشید کی گفته شما دو تا انگشتر ما هیچی خوب اگر حکومت اسلامی است یک انگشترت را به من بده من با چشمهایم دیده‌ام کسی چیزی را داد به بغل دستی‌اش گفت نه راضی هستم به کسی ببخشی نه راضی‌ام بپوشی فقط می‌خواهم دست خودت باشد حالا من می‌گویم. . . البته من نبودم کسی دیگر بود، حالا بنده به ایشان می‌گویم بده می‌گوید والله بالله نرفته‌ام بخرم این دو تا انگشتر را دو نفر به من داده‌اند گفته‌اند راضی نیستیم نه بفروشی نه ببخشی دوست دارم تو با آن نماز بخوانی حالا این آقا دو تا دارد شما هم هیچی نداری ظلمی هم نیست دو نفر می‌روند ماهی بگیرند تورها را می‌کشند بالا توی یکی از این تورها سی تا ماهی است توی یکی از این تورها یک ماهی والله بالله هیچکس قراردادی هم با کسی نبسته یکی پولدار می‌شود یکی فقیر یک منطقه باران می‌آید یک منطقه باران نمی‌آید یک گوسفندهایش دوقلو می‌زاد یکی گوسفندهای خودش هم می‌میرد.
عدالت معنای خاصی دارد).
7- تبعیض، ضد عدالت است، نه تفاوت
 عدالت یعنی با اینکه شرایط یکی بود با اینکه هر دو درس خواندند چرا معلم به او بیست داد به او شانزده لیوانها را هر دو تمیز گرفتیم از اینطرف چرا به یکی چای داد به یکی. . . تبعیض ضد عدالت است اما تفاوت‌هایی که. . . چون او درس خوانده نمره‌اش بالاست خیلی جاها ما اگر عادل باشیم خل هستیم بعضی جاها عدالت یعین خُل گری بگویم معنایش را؟ معلم بیاید سر کلاس بگوید من معلم هستم من عادل هستم از دم یکی یک هفده بدهد به بچه‌ها خوب این همه یک جور است مساوات است خوب این مساوات حق است؟ پزشک بیاید توی بیمارستان بگوید من پزشک هستم به همـﺔ بیماران یکی یک سرم وصل کند من قائل به تبعیض. . . اینطور نیست که پزشک می‌آید توی یک اتاق می‌گوید به او سوپ بده به او هیچی نده به او کباب برگ بده برای هر کسی یک غذا می‌دهد پزشک فاسق نیست پس این اول معنایش را بفهمیم که چیه، گاهی وقتها چون معنا را نمی‌دانیم کج می‌رویم ما رفتیم یک جایی اول انقلاب مهمانی نان و پنیر و هنداونه به ما دادند شب عروسی، گفتیم شب عروسی نان و پنیر و هندوانه؟ عروسی کباب، داماد به من گفت ما انقلاب کردیم که زهد اسلامی را پیاده کنیم گفتم تو می‌خواهی نان و پنیر بدهی تا آخر عمرت با این نان و پنیر پُز بدهی که من را می‌بینی؟ انقلابی هستم عروس هم که آوردم نان و پنیر و هندوانه آوردم تو یک نان و پنیر وهنداونه می‌دهی می‌خواهی هشتاد سال از آن نان بخوری یعنی می‌خواهی اینرا دکان کنی این عروس وقتی به دنیا آمد هیچی نداشت اسلام گفت به افتخارش یک گوسفند عقیقه کنید حالا که هم با سواد شده و با جهازیه آمده خانـﺔ شما یک بز نمی‌خواهی برای او بکشی؟ و در ثانی اگر نداری طوری نیست تو داری کلک بازی می‌کنی ما که نان و پنیر خور نیستیم یا کباب یا می‌رویم خانـﺔ خودمان می‌خوریم ما آمده‌ایم عروسی کباب بخوریم.
گاهی وقتها طرف نان و هندوانه می‌خورد معنای زهد را نمی‌فهمد گاهی وقتها باقلوا را نمی‌خورد نه یعنی زاهد است می‌گوید اگر باقلوا بخورم نمی‌توانم پلو بخورم این زاهد نیست افرادی هستند که پائین می‌نشینند که مردم بگویند خواهش می‌کنیم برو بالا، این متواضع نیست این پائین می‌نشیند که پائین نشستن مقدمـﺔ. . . اینها زهد نیست باید بفهمی زهد یعنی چه تواضع یعنی چه گاهی وقتها اصلا نمی‌دانیم تواضع یعنی چه، فهم دین خیلی مهم است.
(بحث ما توی این بیست و هفت هشت دقیقه تمام شد انشاءالله دنبالـﺔ بحث عدالت را جلسـﺔ بعد می‌گویم.
خدایا. . . دعا کنیم بفهمیم خیلی مهم است فهمیدن عالم یعنی چه ربانی یعنی چه، متقی یعنی چه، انقلابی یعنی چه، حزب اللهی یعنی چه، عدالت یعنی چه، اینها همه خودش فهمیدن اینها خیلی کمک می‌کند که ما قضاوتهایمان یک جور دیگری بشود.)
خدایا فهم دین، عمل به دین، تبلیغ دین به دلهای آماده کره زمین قربـ? الی الله نصیب ما بفرما(الهی آمین).
(به آبروی کسی که توانست عدالت را پیاده کند به ما هم گفت شما به من نمی‌رسید زندگی حضرت علی را از ما نخواهید خود حضرت علی فرمود شما به من نمی‌رسید منتهی تقوا داشته باشید، اول آیه نازل شد «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» آل عمران/102 حق. . . آیه نازل شد تعاونی حساب می‌کنم تا مشتری شوید «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ»التغابن/16 اگر(حق تقاته) نیست لااقل مااستطعتم آن عدالت علی را از ما توقع نداشه باش ولی هیمن مقداری که ما تبعیض نکنیم همین مقدار بس است توی این دنیای بلبشو یک کسی نمازش غلط بود به اوگفتند نمازت غلط است گفت برو بابا خدا اینقدر تارک الصلا? دارد که فرشته‌ها سر همین نماز من آن می‌گوید بده به من آن می‌گوید بده به من، اینقدر جنایت توی دنیا هست که ما آدم خوبی هستیم منتهی فاصلـﺔ ما تا حضرت علی هزاران کیلومتر است ما از جنایتکارها جدا شده‌ایم به علی هم نرسیدیم وسط‌های راه هستیم)
خدایا روز به روز حرکت ما را بسوی حرکت علوی قرار بده(الهی آمین).
 والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته

Comments (0)
Add Comment