موضوع: شعور در هستی-1
تاریخ پخش: 6/10/69
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی امروز داریم برای بعضی نو است و آن این است که هستی میفهمد و عبادت میکند. ما خیال میکنیم که ما و فرشتهها عبادت میکنیم، اما خداوند میفرماید که هر موجودی در این جهان عبادت میکند.
1- شعور و عبادت تمام هستی
کل هستی شعور دارد وحشت نکنید از شنیدن این حرف «أَلَمْ تَرَى أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ»(نور/41) پیغمبر نمیبینی که هر کس در آسمانهاست و هرکس در زمین است و پرنده تسبیح خدا را میگویند. همه موجودات وقتی نماز میخوانند اطلاع از نماز هم دارند. ممکن است یک کسی کاری میکند اما حالیش نباشد مثل ساعت که میگردد اما حالیش نیست. قرآن میفرماید: حالیش است. یعنی علم دارد به نماز و سبحان الله، هستی عبادت میکند و به کار خودش هم آگاه است عبادت آگاهانه میکند اینطور نیست که مثل مجسمه سجده کند، ولی حالیش نباشد.
در کائنات عبادت هست فقط این انسانها هستند که وصله ناهمرنگ هستی هستند بعضی از آنها عبادت نمیکنند «إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ» (ص/18) ما کوه را مسخر کردیم بعد میگوید این کوهها سبحان الله میگویند چطور ما نمیفهمیم؟ میفرماید تسبیح دارند ولی شما نمیفهمید «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا» (اسراء/44) هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح میکند ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید.
«سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» (حشر/1) این آیه سه مرتبه تکرار شده است که آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح خدا را میگویند.
در این هستی همه چیز تسلیم خداست، جز من انسان. در این هستی همه چیز در حال تسبیح هستند جز من وصله ناهمرنگ هستی آدمهایی هستند که تسبیح نمیگویند. کل هستی در مدار عبادت است. «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا» (زلزله/4) این آیه یعنی اینکه زمین روز قیامت خبر میدهد اخبارش را بیان میکند پس پیداست خاک هم میفهمد.
چرا گفتهاند نمازتان را در جاهای مختلف بخوانید؟ جاهایی که نماز خواندهاید شهادت میدهند اگر خاک شعور نداشته باشد که شهادت نمیدهد «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» (یس/65) یعنی مهر میزنیم به دهان مجرم پوست بدنش حرف میزند به پوست بدنش میگوید «لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنَا» چرا علیه من حرف میزنی؟ میگوید «قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (فصلت/21) خدا من را به زبان در آورد اعضای بدن شهادت میدهند پا میگوید میدانم کجا رفتی دست میگوید میدانم توی سر کی زدی اینکه اعضای بدن شهادت میدهند بحث ما این است تا ندانند نمیتوانند شهادت بدهند پس همینکه قرآن میفرماید اعضاء شهادت میدهند یعنی میدانند.
2- حضرت سلیمان و شعور حیوانات
«فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِنْ قَوْلِهَا» (نمل/19) یعنی سلیمان از حرف مورچه خندهاش گرفت. جالب اینجاست که مورچه دلش سوخت که هم نوعهایش پامال نشوند آدم داریم از مورچه پستتر است هم نوع او پامال میشود خم به ابرویش نیست «وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِی لَا أَرَى الْهُدْهُدَام کَانَ مِنْ الْغَائِبِینَ» (نمل/20) حضرت سلیمان همین که سان میدید احوال پرندهها را میپرسید. این خودش یک درس است برای مسئولین که اگر سلیمان هم شدی از پرنده غافل نشو، بعد میگوید من چرا هدهد را نمیبینم نمیگوید هدهد کجاست، میگوید من چرا خدمت شما نمیرسم، نمیگوید تو کجا بودی، یعنی اگر با زیر دستت حرف میزنی مودب حرف بزن،
حکومت سلیمان خیلی قوی بود اما در حکومت سلیمان هم یک مشت آدمها بودند که دنبال شیطان میرفتند. آخر بعضیها میگویند در جمهوری اسلامی چرا خلاف هست، قرآن میفرماید «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ» (بقره/102) یعنی وقتی سلیمان حکومت میکرد یک مشت دنبال شیطان میرفتند. زمان حضرت مهدی(ع) هم زبان آزاد است و مردم اراده خواهند داشت یعنی در زمان حضرت هم ممکن است دروغ بگویند ایشان خیال میکند چون زمان امام معصوم است نسل گناه ور میافتد.
«لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ» (نمل/21) او را شکنجه میکنم اصلاً او را میکشم مگر اینکه عذر موجهی بیاورد که چرا غایب است. از این معلوم میشود که اخلاق خوب معنایش این نیست که آسان بگیرد. برود یا نرود کاری ندارد حضرت سلیمان هم خوش اخلاق بود و هم حاضر و غایب میکرد و هم اگر کسی غیبت غیر موجه میکرد گوش او را میگرفت حکومت الهی هم گاهی شدت عمل دارد.
«فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ» (نمل/22) یکمرتبه دیدند هدهد آمد هدهد هم از قیافه سلیمان فهمید که ناراحت است فوری گفت یک چیزی بلدم که تو هم که سلیمان هستی بلد نیستی این خودش یک درس است کسی را تحقیر نکنید گاهی همین چیزی بلد است که تو بلد نیستی، من از کشور سباء میآیم «إِنِّی وَجَدتُّ امْرَأَهً تَمْلِکُهُمْ وَأُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ» (نمل/23) زنی آنجا یاد شاه است. سلیمان خیال نکن که فقط تو شاه هستی یک خانمی آنطرف هست که همه چیزی دارد سلیمان خیال نکن که تو همه چیزی دارد. خیال نکن که کاخ مال تو است آن خانم هم کاخ دارد.
«وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمْ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنْ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ» (نمل/24) آن خانم با دار و دستهاش خورشید پرستاند و خدا پرست نیستند و شیطان کارهایشان را پهلوی خودشان قشنگ جلوه میدهد خیال میکنند خورشید پرستی کار خوبی است، هدهد توی هوا میپرد ولی میفهمد که کی روی زمین خدا پرست است و کی خورشید پرست است.
در هستی حیوانات هم شعور دارند. مورچه شخصیتها را میشناسد، نسبت به همنوع هایش غیرت دارد. ما خیال میکردیم که هدهد یک پرنده الکی است نه خیر من الکی هستم که دنیا را الکی میبینم. توی این عالم خیلی خبرهاست.
ما رفته بودیم خانه یک شهیدی پدرش آمد گفت پسر من اهل کبوتر بازی بود به آنها عشق میورزید. این کبوتر را توی قفس کرده بود یک مدتی که گذشت گفت چرا من برای کیف خودم این پرنده را اسیر کردهام چون میخواهم که خودم کیف کنم حق پرواز را از یک پرنده گرفتهام. چرا بخاطر کیف خودم مردم را اسیر کنم علاف کنم در قفسش را باز کرد و کبوتر را آزاد کرد بعد هم گفت خدایا من هم توی دنیا در قفس گیر کردهام من را هم آزاد کن رفت اسم نوشت و دوره نظامی دید و رفت جبهه. مدتی گذشت که شد دیدیم کبوتر آمد دیدیم کبوتر بچهمان است هی خواند و خواند آمد چند دور خانه پر زد رفت تاقچه و نشست پهلوی عکس و گردنش را به گردن عکس بچهمان میمالید. تا این کار را کرد گفتیم بچهمان شهید شده است همان زمان را یادداشت کردیم بعد فهمیدیم همان زمان بچهمان شهید شده است.
3- توجه به شعور هستی درسی برای بندگان
توی این عالم پرنده میفهمد که کی شهید میشود اگر شک دارید قرآن میفرماید که هدهد میفهمد که کی خداپرست است. خدا میداند که چقدر زشت است پرندهها شهادت بدهند که ایشان شبها پنج ساعت چرت و پرت گفت یک رکعت نماز نخواند این شرمندگی است.
شرمندگی است که همه خروسها اول وقت بخوانند و انسان در طول تاریخ اول اذان خواب باشد، این شرمندگی است «فَإِنْ اسْتَکْبَرُوا فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا یَسْأَمُونَ» (فصلت/38) گاهی میفرماید اگر شما نماز نمیخوانید نخوانید فرشتهها میخوانند گاهی هم میگوید بابا از مرغ و خروس پستتر نباشید.
سگ چند تا استخوان چرب که خورد به صاحبخانه و بچههای صاحبخانه کاری ندارد. سگ شعور دارد.
فرس یعنی اسب چون تیزهوش است به آن فرس میگویند فرس از فراست است. یک نفر از محققین میگفت وقتی امام حسین(ع) تیر خورد اسب فهمید که آقا تیر خورده است و دیگر رمقی ندارد آمد توی گودی کج شد بدن مقدس امام را بالای گودی گذاشت بعد از گودی اسب آمد بیرون بدن امام سُر خورد و رفت توی گودی افتاد که زیر دست و پا نیفتد اسب تیز هوش است.
4- شعور هستی و برخورد گوناگون انسانها
مردم چهار دسته هستند هم میفهمند و هم باور میکنند مثل حضرت سلیمان که حرف هدهد را فهمید حرف مورچه را فهمید. اولیای خدا اینطوری هستند. عدهای از مردم نه میفهمند و نه باور میکنند میگویند علم همین است که من میفهمم چون من صدای بلبل را نمیفهمم پس با هم حرف نمیزنند، دنیای حیوانات دنیای عجیبی است. گوسفند از بچگی ممکن است گرگ را ندیده باشد اما تا گرگ را میبیند از خودش عکس العمل نشان میدهد. شناخت دارد از حیوان گاهی دست به عمل ابتکاری میزنند مار از درخت بالا میرود سراغ لانه پرنده از پرنده هیچ عکس العملی از خودش نشان نمیدهد تا این دهانش را باز میکند یک تیغ میزند توی دهان این و این هم برمیگردد. یعنی قشنگ میفهمد که این دشمن است و سراغ جوجهها میآید باید برود یک تیغ بردارد و زیر نوکاش پنهان کند نشانه گیری کند دنیای عجیبی است.
بعضی میفهمند اما باور نمیکنند میفهمند که این معجزه بود اما زیر بار نمیروند میدانستند این پیغمبر همان پیغمبری است که در تورات و انجیل است اما باور نمیکردند. بعضیها نمیفهمند اما باور میکنند مثل مومن، ما صدای پرندهها را نمیفهمیم اما اگر قرآن میگوید اینها با هم حرف میزنند با اینکه ما نمیفهمیم اما قبول میکنیم. هوای همدان نمیدانیم چند درجه است اما اگر رادیو گفت من قبول میکنم امام صادق(ع) که از رادیو مهمتر است. یک گوینده میگوید شما قبول میکنید ما اگر چیزی را نمیبینیم نفی نکنیم.
5- شعور عالمانه هستی
کل هستی شعور است «وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (بقره/74) بعضی سنگها از خوف خدا پائین میافتند در جایی دیگر میفرماید که خشیت خدا مخصوص علماست «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» (فاطر/28) خشیت فقط مال علماست یعنی سنگ هم از علماست، سنگ هم در نوع سنگی خودش یک نوع شعوری دارد مثنوی شعر قشنگی دارد میگوید:
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم *** با شما نامحرمان ما خاموشیم
یعنی آنتن شما نمیگیرد اولیای خدا صدای ما را… «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ» (نور/41) خودشان میفهمند که صلاه و تسبیح دارند شما نمیفهمید. آیاتی داریم که در حال سجده هستند آیاتی داریم «کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» (روم/26) کل هستی در حال قنوت است در حال تسبیح است. این انسان است که هستی را به باد فنا گرفته است و در عالم بی خیالی است قرآن ناله میکند که تو در دنیای باشعور هستی. پوست بدن که شهادت میدهد باید ببیند که بتواند شهادت بدهد. زمین که شهادت میدهد… زمان شعور دارد امام سجاد(ع) در دعا میفرماید: سلام بر توای ماه رمضان، پیداست زمان شعور دارد.
مکان شعور دارد. کل هستی شعور دارد کل هستی مقدس است نکند که کل هستی در حال عبادت باشند و ما فراموشکار نکند که ما وصله ناهمرنگ هستی باشیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»