الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
رواج تهمت بر ای شکستن امام حسن مجتبی (علیه السلام)
بحث ما راجع سیره اهل بیت (علیهم السلام) بود. رسیدیم به سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) و یک شایعه بدی که برای آقا، امام حسن مجتبی (علیه السلام) طراحی کردند. صد سال بعد از شهادت منصور دوانیقی پول داد به یک قاضی، گفت: چند تا حدیث بباف، حدیثهای ساختگی، جعل حدیث، تولید خبر، خبر دروغ برای شکستن چهرهها، صد سال بعد از شهادت، که امام حسن مجتبی (علیه السلام) صدها زن گرفت و طلاق داد و حتّی نقل کردهاند که حضرت امیر (علیه السلام) فرمود: به امام حسین (علیه السلام) زن بدهید ولی به امام حسن (علیه السلام) زن ندهید. حدیثهای دروغ و بعد هم گفتند خودِ خانمها و پدر دخترها آمدهاند گفتهاند، ما فقط میخواهیم با شما یک وصلتی داشته باشیم. اسم شما روی ما باشد ولو شما یک هفته هم با داماد شدی، طوری نیست. حدیث داریم: منفورترین، متنفرترین، یعنی بدترین، زشتترین و مورد غضبترینِ حلالها طلاق است. چطور امام معصوم (علیه السلام) این کار را میکند، چهارصد تا زن بچه هاشون چی بود، ما به مناسبت این تهمتی که بنی عباس با پول امام حسن (علیه السلام) را خواستند بشکنند و این تهمتها را خلق کردند. به مناسبت شایعه یک بحثی را در رابطه با شایعه مطرح کردیم. راجع به شایعه سوره احزاب آیههای آخر، آیه 59 و 60 یک آیه هست مالِ شایعه سازهاست؛ آیه را بنویسم که برایتان، قرآن میفرماید که: «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قُلوبهم مَرَض و المُرجِفون فی المَدینَه لغریّنک بهم ثُمَ لایُجاورونَک فیها الاّ قلیلاً ملعونین اینما ثقفوا اُخذوا و قتِّلوا تقتیلا». آیه عجیبی است «لئن» از نظر ادبیات عرب هر کجا لام مفتوحه اول کلام بود یعنی «واللّه» واللّه قسم «ان» یعنی اگر، واللّه قسم اگر «لم ینته» انتها یعنی دست برندارند منافقون، کسانی که در دلشان مرض است و ریگی در کفششان است. و اگر دست بر ندارند آنها که «مُرجِفون» در شهر،، «رجف، ترجف، راجفه» یعنی دلهره، یعنی یک شایعهای میاندازند. فهمیدی سیلوها دیگه گندم ندارد، سه روز دیگر قحطی میشود و ناو آمریکا آمده این بغل، فردا بناست همیچن بشود، یعنی هر روزی تیتر روزنامه، توی اینترنت، ماهواره، پچپچی، درگوشی، اگر دست برندارند منافقین و بیمار دلان و شایعه سازان، میدانی چکارشان میکنیم «لغریّنک بهم» تو را بر آنها چنان میشورانیم که نابودشان کنی، حق ندارند مجاور تو باشند مگر چند شبی، فوری اینها باید شهر را تخلیه کنند، «ملعونین» مورد لعنت خدا هستند.
کیفر سخت قرآن، برای شایعه سازان
«اینما ثقفوا» هر کجا که اینها را یافتید «اخذوا» دستگیر کنید، «و قتلوا تقتیلا»: نابودشان کنید. پشت سَرَش میگوید: «سنت اللّه فی الذین خلوا من قبل» این مال اسلام نیست، تمام ادیان تاریخ شایعه ساز را این رقمی باهاش برخورد میکرده. تار و مار کردن منافق و شایعه ساز مخصوص اسلام نیست، «سنت اللّه» آیه بعد میگوید «سنت اللّه» یعنی برنامه همیشگی خداست، «سنت اللّه فی الذین خلوا من قبل» قبل از شما زندگی میکردند، بعد میفرماید «و ان تجد لسنته اللّه تبدیلا»: و هرگز پیدا نمیکنی برای قانونهای خدا تبدیلی، یعنی هیچ وقت قانونهای خدا عوض نمیشود. (یعنی بگیر و ببند منافق و شایعه ساز جنگ سرد است. یه چیزی بهتون بگویم: اسلام میگوید، جنگ سرد را با جنگ گرم جواب بدهید «شبهه بالمثل ما اعتدی؟» چون شایعه ساز با ایجاد ناامنی روحی و روانی و با ایجاد دغدغه خواب را از سر مردم میبرد. این آیه، نگویید ؛ اسلام خشن است به خاطر امنیّت است.) آخه یه کسی گفت: شما روی تان میآید که به خاطر یک سکه که دزدیده است انگشت او را ببرید، گفتیم: سکه که ارزش ندارد، امنیّت ارزش دارد، یه کسی که آمد قفل را شکست، دیوار را خراب کرد، آمد توی یه خانهای یک سکه برداشت، سکه 50 تومان بیشتر نمیارزد، اما صدها خانه، خانم شب توی خونه میترسند، مرد و دختر میترسند، بحث این نیست که چون 60 هزار تومان برد، چهار انگشت به خاطر 60 هزار تومان، که آقا نمیخواهد انگشت قطع کنی. بیا 60 هزار تومان بهت میدهم، بحث 60 هزار تومان نیست. بحث یک سرقت توی یک محله، یک محله را نا امن میکند. بعضی حالا یه سوزن رفت توی توپ، بابا اصلِ کل فوتبال بهم میخورد. شما نگو حالا یک سوزن رفت توی توپ، گاهی یک سوزن که میرود توی توپ یک بازی فَشِل میشود. منتهی من باید مَثَل فوتبال بزنم تا بخندید، بگوئید درست میگوید. ما مسئله امنیّت برایمان خیلی مهم است. چهار رقم امنیّت در اسلام داریم: اللّه اکبر، انواع امنیّت ؛ «امنیّت فکری»، «امنیّت مالی»، «امنیّت عِرضی و آبروئی»، «امنیّت در مسکن، مرزی»، «امنیّت جانی». جان مردم باید امن باشد، «السنّ بالسنّ» آیه قرآن است، دندانت را شکستند، دندانش را بشکن، «والاذن بالاذن» گوش بریدند، گوش ببر، «والعین بالعین» چشم به چشم. مسئله امنیت است نمیشود گفت که، حالا بعضی چیزها، باید عوارضش را حساب کنیم ؛ قرآن یک آیه داریم میگوید که: «نکتب ما قدموا و آثارهم» مینویسیم کارهایی را که کردهاند. و آثارش را هم باید بنویسیم.
کیفر بر اساس عمل و آثار آن
خیلی وقتها کار کم کرده است، آثارش را باید دید شما ممکن است یک لحظه چراغ را خاموش و فرار کنی، ما نباید بگوئیم چون جوان بود خاموش کرد. نگهش دارید. میدانید در این خاموشی چند جفت کفش دزدیدند و چند تا جیب زده، و چند نفر از پله افتاد و چند بچّه پرت شد، چقدر وقت مردم تلف شد تا کفششان را پیدا کردند. و آتش قلیان دو تا قالی را سوزانید. ما وقتی طرف را گرفتیم نباید بگوئیم حالا دستش را روی برق نه خیر «ما قدموا و آثارهم». گاهی عمل یک برادر و خواهر دانشجو روی همه برادرها و خواهرهای راهنمایی اثر میکند بیخود نیست که گفتهاند از جاهل 70 گناه میبخشد قبل از آنکه یک گناه از عالم ببخشد برای اینکه گناه عالم در باقیها اثر میگذارد، 70 گناه بیسواد را میبخشد، یک گناه تحصیل کرده را نمیبخشد، چون تحصیل کرده به مقدار وجودی اش. خدا توی قرآن میگوید: خانمهای پیامبر شما زن پیامبرید، «من یَات منکنّ بفاحشه مبینه» اگر زن رسول اللّه خلاف کند «یضاعف» دوبله، معلم سر کلاس سیگار بکشد گناهش دو برابر خیابان است، چون این بچه هم سیگاری میشود. بچه هایی که باباشون سیگاری است، خودکار را برمی دارند همینطور میکشند، یعنی با قلمش سیگار درست میکند. تمام حرکات. اگر از آنطرف خیابان نگاه کنی، نگاه اثر میکند، شما دیدهای آنور خیابان چه میکنند؟ آن طرف خیابان به هم دعوا میکنند. مگر به تو نگفتم آخه چند دفعه به تو بگویم، قیافهاش همچین میکند، شما آن طرف خیابان همچین میشوی (خنده حضار) آن طرف میگوید: وللّه من نبودم اشتباه شد، تا میگوید: شما این طرف یه مرتبه همچین میشوی (خنده حضار). نگاه اثر میگذارد. «نکتب ما قدموا و آثارهم»
* امنیت جسمی: (روی نسل، اصلاً نطفه توی رحم باید امن باشد، کسی اگر نطفه را توی رحم بهم بریزد 20، 20 جریمه دارد. اوه، اوه 20، 20، 40، 60، 80، 1000، اگر نطفه را کشیده پائین 20 مثقال طلا جریمه دارد، اگر خون بسته شده را کشید پائین 40 مثقال طلا جریمه دارد، اگر مرحله بعد بود 60 مثقال طلا، اگر استخوان توش پیدا شده بود ولو استخوان نازک 60 مثقال و اگر روی استخوان پوست بود صد مثقال و اگر انسان شده و انسان را کشت، هزار مثقال طلا جریمه دارد). امنیّت کوچک و بزرگ هم ندارد.
* آبرو، بچه هم آبرو دارد شما میتوانی به بچه ات بگویی خفه شو؟ اصلاً به بچه میشود گفت خفه شو؟ آبرو دارد، امنیّت آبرویی، «امنیّت جسمی»
* امنیّت فکری: آقا چرا گفتهاند کتُب ضاله حرام است کتابهای منحرف کننده حرام، آقای قرائتی شما چی داری امروز میگویی، کتب ضالّه حرام است یعنی همه مردم بروند کتاب مذهبی بخوانند؟ بگذار علم آزاد است. آقا کتب ضالّه برای آدمی که حالیش نیست حرام است، اگر حالیته همه را بخوان. شما تمام ادیان را برو مطالعه کن به شرطی که قدرت انتخاب داشته باشی. چون قرآن میفرماید: «یستمعون القول فیتبّعون احسنه» یعنی باید قدرت تشخیص احسن را داشته باشد، امام کسی که کور است آبی، سبز، من کورم نمیدانم، گاهی ممکن است یکی بیاید در دانشگاه و دبیرستان سخنرانی کند و بعد هم بگوید که واقعاً حرفهای خوبی زد (صوت) معرکه کرد، علم آزاد است معنای آزادی این است؛ این آقا بیاید روی ساعت ده دقیقه کمتر یا بیشتر حرفهایش را بزند، نظر را گفت، بغلش هم یه کسی دیگر باشد، طبق همان دقیقهها اگر این هفت دقیقه او هم هفت دقیقه، یک ربع، یک ربع، بیست دقیقه، بیست دقیقه به مقداری که این آقا حرفش را زد، همه گوش دادند، اون آقا هم جواب حرفها را بدهد، همه گوش بدهند بعد که هر دو را گوش دادند، شنونده هر کدام را خواست.
آزادی اندیشه، در گرو شنیدن سخنان موافق و مخالف
این معنای آزادی است. معنای آزادی این نیست که درب را ببندیم من هر چه دلم خواست بگویم، وقتی میگوئیم آقا جواب، بله خفقان به وجود آوردهاند، اصلاً نمیگذارند آدم حرف بزند، آقا جون حرفت را بزن، ما میگوئیم تو بگو بغلت هم بگوید. تو که این روزنامهها را میخوانی، آن روزنامه را هم بخوان هر دو را مقایسه کن، یکی را انتخاب کن. اینکه آدم خودش را تحویل یک فکر بدهد. ببینید حضرت عباسی اگر میخواهی دنبال هوس بروی، هوس خودت. مگر خودت بیل به کمرت خورده. خوب خود شما هوس، من بروم دنبال هوس نویسنده فلان روزنامه. یه هوسی دارد و بافتی و خیالی، من عقب هوس او بروم؟ اگر بناست دنبال هوس بروم حضرت عباسی دنبال هوس خودمان برویم، اگر میخواهی انتخاب کنی دو تا فکر را بخوان، هر کدام را انتخاب کردی درست است. چرا می گویید کتُب ضالَه حرام است؟ خرید و فروش و حفظ و مطالعهاش؟ جواب: برای کسی که قدرت انتخاب ندارد حرام است و گرنه اگر قدرت انتخاب دارد. مثل اینکه تو که بلد نیستی چاقو تو شکم مردم نکش، اما اگر حراج است و آدم پول میدهد به جرّاح لطفاً هر کجا بدنش را میخواهی سوراخ کن، به خاطر اینکه کارشناس است.. جرّاح و چاقوکش هر دو شکم پاره میکنند منتهی از چاقوکش پول میگیرند و به جرّاح پول میدهند، چون اون نمیفهمد، چون اون میفهمد هر چیزی را باید تحقیق کنیم.
* امنیت مرزی: یه چیزی بخوانم برایتان برای مرزی نمیدانم شنیدهاید یا نه؛ اگر کسی یک شب لب مرز بیدار بماند و پست بدهد عبادت همه کسانی که در سایه حفظ مرز هر کار خیری میکنند ثوابش را این آقایی که لب مرز است، دارد. یک حدیث بخوانم نمیدانم شنیدهاید یا نه حالا ببینید شنیدهاید.
عدهای رفتند مکه کفشهایشان را گذاشتند به یکی گفتند تو کنار کفشهای ما بنشین، ما طواف کنیم این شد محافظ کفشها و همه طواف کردند. امام (علیه السلام) فرمود آن کسی که محافظ کفشهاست ثوابش مثل همانهایی است که دارند طواف میکنند. حفاظت از کفش ارزش دارد چه رسد به حفاظت از فکر، ما که میگوئیم حوزه علمیه قداست دارد به خاطر اینکه عین ارتش و سپاه و بسیج و نیروهای انتظامی، نظامی، نیروهای مسلح همانطور که آنها مسئول امنیّت هستند. آن عالم اسلام شناس هم مسئول امنیّت فکری است.
حفظ امنیّت فکری، مسئولیت عالمان دینی
مطهری (ره) تا دید یه چیزی را دارند، شایعه، دارند لطمه میزنند، محلّل را داشتند مسخره میکردند تو فیلم زمان شاه، فوری یک کتاب نوشت، مسئله محلّل را تفسیر کرد. مسخره نکنید حق است. ثابت و ما باید دستمان توی دست یک اسلام شناس باشد. یک وقت اگر شبههای شد فوری بکشیم بیرون. چی دارم میگویم، آیه 59 سوره احزاب، وللّه قسم اگر بس نکنند منافقین، یعنی کوتاه نیایند، دست برندارند. «فی قلوبهم مرضٌ» غیر از منافق است. منافق از اول ایمان ندارد به ظاهر، ببین ما چهار رقم آدم داریم:
الف)بعضی آدمها هم قلب سالم و هم بیان درست است، اینها مؤمنند.
ب)بعضیها قلبشان سالم نیست، ایمان ندارند ولی بیانشان سالم است. منافقند.
ج)بعضیها قلب مریض، معذرت میخواهم اشتباه شد:
الف)اگر هم فکر درست است هم عمل، این میشود «مؤمن».
ب)اگر نه فکرش و نه عملش درست است این میشود «کافر مطلق».
ج)اگر فکر درست است عمل ناسالم است، این میشود «فاسق»، فاسق یعنی فکرش درست است عملش.
د)اگر فکر باطل است، ولی عمل. اینها هر کدامش یه کهای دارد «فی قلوبهم مرضٌ» منافق نیستند، از هم جدا کرده، اینها مسلمانند، منتهی از مسلمانهایی هستند که با یک چیز جزئی، مثل رادیو کوچکهایی هستند که 7 موج است تا تکانش میدهی اردو میخواند، یا فرانسه. یعنی یک شانه تخم مرغش میدهی میگوید جمهوری اسلامی، میگوئیم تخم مرغ گران، اَ این هم حکومت آخوندها. یعنی با یک شانه تخم مرغ پائین و بالا میرود. مثل رادیو هفت موج. افرادی هستند مثل خانواده شهدا شهید هم بدهند پای کاری میایستند، افرادی هستند از اول ما چکار داریم. به یه کسی گفتند: تو طرفدار مشروطه هستی یا سلطنت. گفت: تو را به حضرت عباس ولَم کن، زن و بچه دارم. (خنده حضار) این اصول دینش سه تاست: خوراک، پوشاک و مسکن. اصلاً کار ندارد که هر کس میخواهد بشود. افراد مختلفند. «فی قلوبهم مرض» یعنی افرادی که دنبال سوژه میگردند. این نخ را بردارند، طنابش کنند. «مرجفون فی المدینه»: کسانی که شایعه سازی میکنند. چی چی دارم میگویم، کسی که شایعه سازی، ایجاد ناامنی فکری کند، ایجاد دغدغه و دلهره بوجود آورد. باید با او برخورد تند شود. مربوط به شایعه سازی. (گفتم بابی داریم «النهی عن القول بدون علم» باب «النهی عن القول بدون علم» یعنی اگر آدم نمیداند همینطور میرود. گفتند، شنیدند، در جلسه قبل گفتم، حتی شما نمیتوانی بگویی توی اینترنت بود. اینترنت مثل دیوار خیابان است، میشود نوشت زنده باد، یا مرده باد. مگر هر چه بنویسد وحی است، نمیشود گفت توی روزنامه و یا حتی کتاب خواندهام، و نمیشود گفت فلان شخصیت گفت، ممکن است اشتباه کرده باشد، مگر شخصیّت اشتباه نمیکند، بین حق و باطل حدیث داریم چهار انگشت است. یعنی حدیث این حقیقت واقعی را گفته، حالا چیزی نیست که حدیث بگوید خودش هم میداند. هر چی شنیدی با هر چی دیدی حسابش فرق میکند.) «لاتقف ما لیس…انَّ الْسَمع و الْبَصَر و الفُؤاد کل اولئک کانَ عِنهَ مَسْئولا» حالا این «کل اولئک» هم یک نکته لطیف دارد. حالا پای تلویزیون طلبه و آخوند هم مینشیند. من این «کل اولئک» یک کار فنّی است. قرآن نگفته گوش و چشم و دل مورد سئوال است. فرمود: گوش و چشم و دل، بعد گفته کلّش، میخواهد چه کند؟ بگوئیم گوش و چشم و دل مورد سئوال است، میخواهد بگوید گوش و چشم و دل، بعد گفته کلَّش، یعنی دست و پا و، این کلّش یعنی این سه تا از باب نمونه گفته. اگر فقط این سه تا بود میگفت گوش و چشم و دل مورد سئوال قرار است.
مسئولیت همه اعضا و جوارح در برابر خداوند
مثل اینکه میگویم: شما و شما و شما، و همتون. اگر همتون نبود میگفتم شما و شما و شما، اینکه بعد هم میگویم همتون یعنی این سه تا را از باب نمونه گفتم. قرآن میگوید: عربی هایی که میخوانم قرآن است: «ان السمع و البصر و الفؤاد» نمیگوید اینها مسئول است. بنابراین وقتی همه مسئول است نمیشود که. حالا من غرض نداشتم آهنگ بود نشستیم نمیدونم شطرنج بود بازی کردیم. حالا گفتند همه ما هم یک جُک گفتیم، همه خندیدند ما هم خندیدیم. دیدم همه صلوات فرستادند ما هم صلوات فرستادیم. یه خورده آدم باید کارهایش حساب و کتاب داشته باشد. یه کسی آمد، رفت خدمت امام (علیه السلام) گفت: من خودم خانهام طنبور زن و مغنیّه یعنی غنا، یعنی رقاصه نمیآورم خونه. اما آخر خانه یک دستشوئی و مستراح است وقتی میروم آنجا، اون همسایهها یه کسی را میآورند، میزند و من هم گوش میدهم، توی خانه نمیآورم دیگه حالا، شراب مفت را قاضی هم میخورد (؟!) ضرب المثل نه اینکه شراب را قاضی میخورد، فردا ما را نگیرند. میگفت: طناب مفت گیرت آمد خودت را خفه کن. کلانتری مفت گیرت آمد دعوا کن، آخوند مفت گیرت، استخاره کن (خنده حضار). حالا آمد خانه امام (علیه السلام) گفت من اهل ساز و تنبور نیستم اما همسایه که میآورند، آخر خانه صدایش میآید ما هم که گاهی آنجا میرویم گوش میدهیم. امام (علیه السلام) فرمود: آیا این آیه را خواندهای که: «انَّ الْسَمع و الْبَصَر و الفُؤاد کل اولئک کانَ عِنهَ مَسْئولا» ضمناً بعضی ممکن است جنایتکار باشند، اما اونی که تو میگویی نیستند، مثلاً ممکن است روزه خوار باشد. اما تو حق نداری، وِل کن فلانی تارک الصلوه، روزه خوار، بنده روزه خوردهام. تارک الصلوه…. از کجا؟ ای بابا این اهل عرق و ورق و شراب و، ببخشید من اهل شراب بودم، وَرَق از کجا؟ یعنی حتّی آدمهای جنایتکار را که جنایتشان علنی باشد شما در همان جنایت علنی میتوانی پشت سرش حرف بزنی. چیز دیگه نمیتوانی بگویی، پُرخور است، خوب بله، دو، سه پرس میخورد، اما نمیتوانی بگویی پُر خواب هم هست. شما پُرخوابش را از کجا گفتی؟ اجمالاً خیلی باید مواظب باشیم. شایعه بازارش داغ است «تواصوا بالحق» «والعَصر انَّ الانْسانَ لَفی خُسْر الا الَّذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق». «تواصی» از باب تفاعل تو به من بگو و من به تو، همه با هم بگوئیم، تا حق ثابت نشده، نه بگو زنده باد، نه بگو مرده باد اعدام باید گردد. نه خیر نمیگویم، آزاد باید گردد، نمیگویم، محاکمه باید گردد. بعد ببینیم چی چی باید گردد. سوار موج نشویم. شایعه میل دشمن است. دشمن دلش میخواهد. قرآن راجع به شیطان میگوید: «یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء» شیطان، ببینید اینکه میگویند قمار بد است به خاطر همین است الان دو نفر با هم دوست هستند مینشینند قمار میکند، یکی ده هزار تومان از او میبرد، وقتی پا میشود آن آقا باخته، برنده را دیگه دوست ندارد، یعنی دو تا دوست نشستند، دشمن پا شدند. معنای این آیه این است میگوید: قمار نکنید برای اینکه شیطان «یوقع بینکم العداوه» واقع میسازد بین شما «العداوه و البغضاء» عداوت و بغض. یعنی با محبت مینشیند و با بغض پا میشود. شایعه برای چیه؟ من شما را دوست دارم، شما هم مرا دوست داری، یک شابعه به وجود میآورند بین من و شما را به هم میزنند کار شیطان است. اطلاع رسانی باید دقیق باشد. یک آیهای داریم در قرآن که میفرماید که: یک مشت مردم خیلی سادهاند. از افراد ساده خیلی خدا، آیات زیادی در قرآن داریم که افراد ساده که عمیق نیستند گِله میکند یکی اش این است.
ارجاع شنیدهها و شایعات به آگاهان
آیه 83 سوره نساء میگوید: «اذا جاءهم امر» یک امری که آمد سراغشان «من الأمن او الخوف» از امنیّت بود که آقا ناوگان رفت جنگ تمام شد یا ناوگان آمد بناست حمله بشود. یه خبری که میآید حالا راجع به خوف «ازاعرا» فوری پخش میکنند، پس چه کنیم. میگوید: پخش نکنید. «ولو رُدّوه» اینکه شنیدهای رد کن «الی الرسول» به پیامبر بگو، «و الی اولی الأمر منهم» به صاحبان امر بگو. صاحبان امر کی اند، اونی حکومت دستش است، به شرطی که مجتهد باشد این هم نه اجتهاد در فقه، فقط اجتهاد در تحلیل سیاسی. به پیامبر و فقیهی که قدرت تحلیل سیاسی داشته باشد، بگو «لِعلمه الَذین یَسْتَنبطونه مِنهُم» استنباط و حق و باطل را کشف کند. بگوید این جزء حق و این، هر چی شنیدهاید پخش نکنید، آنچه شنیدهاید به یک مرکزی بگوئید. آن مرکز ببیند حق است یا باطل، بعد از تحلیل و اینکه، آقا گوشتی که میخواهی بخوری میگویند از وزارت بهداشت بیاید مُهر بزند بعد گوشتش توزیع شود، آخه خوراک روحی مهمتر از خوراک جسمی است، خوراک جسم باید استاندارد باشد، یه رب گوجه را میگوئید استاندارد است، چطور در غذای جسمی استاندارد است در واردات هم باید استاندارد باشد. (امام کاظم (علیه السلام) فرمود: گوش به حرف هر کسی بدهی بنده او هستی. اگر گوش به حرف باطل، بنده باطل و اگر حق، بنده حقی، نوار، آقا من یه نوار کاست بدهم به شما، شما حاضری صدای گربه روی آن ضبط کنی؟ چند صد تومان پول این است، شما روی نوار کاست هر صدایی ضبط نمیکنی. پس چرا روی نوار مغزمان هر صدایی را ضبط کنیم؟ آخه مغز من که از نوار کاست بهتر است همینطور که شما حیفت میآید، نوار کاست را هر صدایی رویش ضبط کنی، حیفت بیاید مغزت را هر حرفی را بشنوی. عمرت است. گوشت کیلوئی چند هزار تومان بخورم بنشینم ببینم چی میگوید این. اگر حق بود بشنوید و اگر باطل بود باید تحقیق کنید. هر کس هم میخواهد باشد، اینترنت خواندهام، مگر اگر چیزهاست، هر چی بدهی او برایت چرخ میکند، گوشت گاو، گوساله، پیه یا پیاز باشد. روی دیوار شهر هر چی میخواهی بنویس. به هر حال برادرها از تهمت هایی که به امام حسن (علیه السلام) زدند، امام حسن (علیه السلام) چهارصد تا زن داشت، همه را طلاق داد. از دروغهای عالم با پول بنی عباس، منصور دوانیقی دادن به آخوندهای درباری و جعل کردند. مرحوم مطهری (ره) هم تحقیق کرده و هم محققین دیگر تحقیق کرده. علاوه بر این که دروغ هم باید شاخ دار، چهارصد تا زن، چهارصد تا بچه باید داشته باشد کو بچهاش. آخه چطور بعد از صد سال این را جعل کردند. وقتی برای امام حسن (علیه السلام) شایعه درست میکنند با پول در زمان ما هم با پول شایعه درست میکنند. خدا رحمت کند شهید مظلوم بهشتی را در شرکت واحد گفتند خانه بهش 14، 16 طبقه یه کسی گفت، وللّه باللّه من میدونم رفتند دیدند یک طبقه بیشتر نیست). اینقدر شایعه میسازند، البته عرض کردم معنایش این نیست که حرفهایی که میزنم در مملکت ما همه عادلاند و هیچ خبری نیست، جنایت هست و جنایتکار هم هست. منتهی میگویم ما تا ثابت نشده آخرتمان را نفروشیم، آبروی کسی را هم نریزند، وقتی هم ثابت شد. خدا لعنت کند هر کس مستحق لعنت است. خربزه خورده پای لرزش هم بنشیند. چشمش هم کور باشد. منتهی بحث این است که یکی دیگه میبرد و میدزد. دو تا برادر بودند هم شکل این برادر دعوا میکرد، میرفت قایم میشد. اون یکی خبر نداشت میآمد بیرون میزدند او را (خنده حضار) میگفت: برادرم میزند کتکش را من میخورم. حالا دو تا برادر یک شکل بودند حالا یکی میبرد و میخورد. بنده خدا آخوندی است ایستاده میآید میگوید نسخه گران است ببخشید من ضامن نسخه هستم. اومده درب خانه من میگوید چرا پیاز گران است؟ شما بگو این بحث و این حدیثت توی تلویزیون بد و یا خوب بود. من به عنوان یک معلّم ضامن بحثم هستم، پیاز هم مسئول، دوا هم، نباید بگوئیم. نان گران مالَ پیاز، و پیاز گران مال دار، اجمالاً در قضاوتها مواظب باشیم. کسی به ناحق زیر سئوال نرود.
خدایا! تو را به حق محمد و آل محمّد آنهایی که توی مملکت خدمت میکنند و مخلصند، تمام برکاتت را بر آنها نازل بفرما.
خدایا! آن هایی که آدمهای خوبیاند و ناشیاند خراب میکنند، آنها را هم عقل و تدبیر مرحمت بفرما.
خدایا! آنهایی که همچنبن منافقین، فی قلوبهم مرض، و المرجفون فی المدینه، اصلاً برنامه ریزی میخواهند متزلزل کند. با برنامه ریزی، اصلاً لذت میبرند که ایرانیها ناامنی و فقر و سختی داشته باشند و از اینکه مسلمانها در فشار و دلهره داشته باشند. آنها را به بدترین کیفر، کیفر بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه اللّه»