سیره امام حسن مجتبی(علیه السلام) -4

«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

رواج تهمت بر ای شکستن امام حسن مجتبی (علیه السلام)
بحث ما راجع سیره اهل بیت (علیهم السلام) بود. رسیدیم به سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) و یک شایعه بدی که برای آقا، امام حسن مجتبی (علیه السلام) طراحی کردند. صد سال بعد از شهادت منصور دوانیقی پول داد به یک قاضی، گفت: چند تا حدیث بباف، حدیث‏های ساختگی، جعل حدیث، تولید خبر، خبر دروغ برای شکستن چهره‏ها، صد سال بعد از شهادت، که امام حسن مجتبی (علیه السلام) صدها زن گرفت و طلاق داد و حتّی نقل کرده‏اند که حضرت امیر (علیه السلام) فرمود: به امام حسین (علیه السلام) زن بدهید ولی به امام حسن (علیه السلام) زن ندهید. حدیث‏های دروغ و بعد هم گفتند خودِ خانم‏ها و پدر دخترها آمده‏اند گفته‏اند، ما فقط می‏خواهیم با شما یک وصلتی داشته باشیم. اسم شما روی ما باشد ولو شما یک هفته هم با داماد شدی، طوری نیست. حدیث داریم: منفورترین، متنفرترین، یعنی بدترین، زشت‏ترین و مورد غضب‏ترینِ حلال‏ها طلاق است. چطور امام معصوم (علیه السلام) این کار را می‏کند، چهارصد تا زن بچه هاشون چی بود، ما به مناسبت این تهمتی که بنی عباس با پول امام حسن (علیه السلام) را خواستند بشکنند و این تهمت‏ها را خلق کردند. به مناسبت شایعه یک بحثی را در رابطه با شایعه مطرح کردیم. راجع به شایعه سوره احزاب آیه‏های آخر، آیه 59 و 60 یک آیه هست مالِ شایعه سازهاست؛ آیه را بنویسم که برایتان، قرآن می‏فرماید که: «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قُلوبهم مَرَض و المُرجِفون فی المَدینَه لغریّنک بهم ثُمَ لایُجاورونَک فیها الاّ قلیلاً ملعونین اینما ثقفوا اُخذوا و قتِّلوا تقتیلا». آیه عجیبی است «لئن» از نظر ادبیات عرب هر کجا لام مفتوحه اول کلام بود یعنی «واللّه» واللّه قسم «ان» یعنی اگر، واللّه قسم اگر «لم ینته» انتها یعنی دست برندارند منافقون، کسانی که در دلشان مرض است و ریگی در کفششان است. و اگر دست بر ندارند آن‏ها که «مُرجِفون» در شهر،، «رجف، ترجف، راجفه» یعنی دلهره، یعنی یک شایعه‏ای می‏اندازند. فهمیدی سیلوها دیگه گندم ندارد، سه روز دیگر قحطی می‏شود و ناو آمریکا آمده این بغل، فردا بناست همیچن بشود، یعنی هر روزی تیتر روزنامه، توی اینترنت، ماهواره، پچپچی، درگوشی، اگر دست برندارند منافقین و بیمار دلان و شایعه سازان، می‏دانی چکارشان می‏کنیم «لغریّنک بهم» تو را بر آنها چنان می‏شورانیم که نابودشان کنی، حق ندارند مجاور تو باشند مگر چند شبی، فوری اینها باید شهر را تخلیه کنند، «ملعونین» مورد لعنت خدا هستند.
 کیفر سخت قرآن، برای شایعه سازان
«اینما ثقفوا» هر کجا که اینها را یافتید «اخذوا» دستگیر کنید، «و قتلوا تقتیلا»: نابودشان کنید. پشت سَرَش می‏گوید: «سنت اللّه فی الذین خلوا من قبل» این مال اسلام نیست، تمام ادیان تاریخ شایعه ساز را این رقمی باهاش برخورد می‏کرده. تار و مار کردن منافق و شایعه ساز مخصوص اسلام نیست، «سنت اللّه» آیه بعد می‏گوید «سنت اللّه» یعنی برنامه همیشگی خداست، «سنت اللّه فی الذین خلوا من قبل» قبل از شما زندگی می‏کردند، بعد می‏فرماید «و ان تجد لسنته اللّه تبدیلا»: و هرگز پیدا نمی‏کنی برای قانون‏های خدا تبدیلی، یعنی هیچ وقت قانون‏های خدا عوض نمی‏شود. (یعنی بگیر و ببند منافق و شایعه ساز جنگ سرد است. یه چیزی بهتون بگویم: اسلام می‏گوید، جنگ سرد را با جنگ گرم جواب بدهید «شبهه بالمثل ما اعتدی؟» چون شایعه ساز با ایجاد ناامنی روحی و روانی و با ایجاد دغدغه خواب را از سر مردم می‏برد. این آیه، نگویید ؛ اسلام خشن است به خاطر امنیّت است.) آخه یه کسی گفت: شما روی تان می‏آید که به خاطر یک سکه که دزدیده است انگشت او را ببرید، گفتیم: سکه که ارزش ندارد، امنیّت ارزش دارد، یه کسی که آمد قفل را شکست، دیوار را خراب کرد، آمد توی یه خانه‏ای یک سکه برداشت، سکه 50 تومان بیشتر نمی‏ارزد، اما صدها خانه، خانم شب توی خونه می‏ترسند، مرد و دختر می‏ترسند، بحث این نیست که چون 60 هزار تومان برد، چهار انگشت به خاطر 60 هزار تومان، که آقا نمی‏خواهد انگشت قطع کنی. بیا 60 هزار تومان بهت می‏دهم، بحث 60 هزار تومان نیست. بحث یک سرقت توی یک محله، یک محله را نا امن می‏کند. بعضی حالا یه سوزن رفت توی توپ، بابا اصلِ کل فوتبال بهم می‏خورد. شما نگو حالا یک سوزن رفت توی توپ، گاهی یک سوزن که می‏رود توی توپ یک بازی فَشِل می‏شود. منتهی من باید مَثَل فوتبال بزنم تا بخندید، بگوئید درست می‏گوید. ما مسئله امنیّت برایمان خیلی مهم است. چهار رقم امنیّت در اسلام داریم: اللّه اکبر، انواع امنیّت ؛ «امنیّت فکری»، «امنیّت مالی»، «امنیّت عِرضی و آبروئی»، «امنیّت در مسکن، مرزی»، «امنیّت جانی». جان مردم باید امن باشد، «السنّ بالسنّ» آیه قرآن است، دندانت را شکستند، دندانش را بشکن، «والاذن بالاذن» گوش بریدند، گوش ببر، «والعین بالعین» چشم به چشم. مسئله امنیت است نمی‏شود گفت که، حالا بعضی چیزها، باید عوارضش را حساب کنیم ؛ قرآن یک آیه داریم می‏گوید که: «نکتب ما قدموا و آثارهم» می‏نویسیم کارهایی را که کرده‏اند. و آثارش را هم باید بنویسیم.
کیفر بر اساس عمل و آثار آن
خیلی وقت‏ها کار کم کرده است، آثارش را باید دید شما ممکن است یک لحظه چراغ را خاموش و فرار کنی، ما نباید بگوئیم چون جوان بود خاموش کرد. نگهش دارید. می‏دانید در این خاموشی چند جفت کفش دزدیدند و چند تا جیب زده، و چند نفر از پله افتاد و چند بچّه پرت شد، چقدر وقت مردم تلف شد تا کفششان را پیدا کردند. و آتش قلیان دو تا قالی را سوزانید. ما وقتی طرف را گرفتیم نباید بگوئیم حالا دستش را روی برق نه خیر «ما قدموا و آثارهم». گاهی عمل یک برادر و خواهر دانشجو روی همه برادرها و خواهرهای راهنمایی اثر می‏کند بیخود نیست که گفته‏اند از جاهل 70 گناه می‏بخشد قبل از آنکه یک گناه از عالم ببخشد برای اینکه گناه عالم در باقی‏ها اثر می‏گذارد، 70 گناه بی‏سواد را می‏بخشد، یک گناه تحصیل کرده را نمی‏بخشد، چون تحصیل کرده به مقدار وجودی اش. خدا توی قرآن می‏گوید: خانم‏های پیامبر شما زن پیامبرید، «من یَات منکنّ بفاحشه مبینه» اگر زن رسول اللّه خلاف کند «یضاعف» دوبله، معلم سر کلاس سیگار بکشد گناهش دو برابر خیابان است، چون این بچه هم سیگاری می‏شود. بچه هایی که باباشون سیگاری است، خودکار را برمی دارند همینطور می‏کشند، یعنی با قلمش سیگار درست می‏کند. تمام حرکات. اگر از آنطرف خیابان نگاه کنی، نگاه اثر می‏کند، شما دیده‏ای آنور خیابان چه می‏کنند؟ آن طرف خیابان به هم دعوا می‏کنند. مگر به تو نگفتم آخه چند دفعه به تو بگویم، قیافه‏اش همچین می‏کند، شما آن طرف خیابان همچین می‏شوی (خنده حضار) آن طرف می‏گوید: وللّه من نبودم اشتباه شد، تا می‏گوید: شما این طرف یه مرتبه همچین می‏شوی (خنده حضار). نگاه اثر می‏گذارد. «نکتب ما قدموا و آثارهم»
* امنیت جسمی: (روی نسل، اصلاً نطفه توی رحم باید امن باشد، کسی اگر نطفه را توی رحم بهم بریزد 20، 20 جریمه دارد. اوه، اوه 20، 20، 40، 60، 80، 1000، اگر نطفه را کشیده پائین 20 مثقال طلا جریمه دارد، اگر خون بسته شده را کشید پائین 40 مثقال طلا جریمه دارد، اگر مرحله بعد بود 60 مثقال طلا، اگر استخوان توش پیدا شده بود ولو استخوان نازک 60 مثقال و اگر روی استخوان پوست بود صد مثقال و اگر انسان شده و انسان را کشت، هزار مثقال طلا جریمه دارد). امنیّت کوچک و بزرگ هم ندارد.
* آبرو، بچه هم آبرو دارد شما می‏توانی به بچه ات بگویی خفه شو؟ اصلاً به بچه می‏شود گفت خفه شو؟ آبرو دارد، امنیّت آبرویی، «امنیّت جسمی»
* امنیّت فکری: آقا چرا گفته‏اند کتُب ضاله حرام است کتاب‏های منحرف کننده حرام، آقای قرائتی شما چی داری امروز می‏گویی، کتب ضالّه حرام است یعنی همه مردم بروند کتاب مذهبی بخوانند؟ بگذار علم آزاد است. آقا کتب ضالّه برای آدمی که حالیش نیست حرام است، اگر حالیته همه را بخوان. شما تمام ادیان را برو مطالعه کن به شرطی که قدرت انتخاب داشته باشی. چون قرآن می‏فرماید: «یستمعون القول فیتبّعون احسنه» یعنی باید قدرت تشخیص احسن را داشته باشد، امام کسی که کور است آبی، سبز، من کورم نمی‏دانم، گاهی ممکن است یکی بیاید در دانشگاه و دبیرستان سخنرانی کند و بعد هم بگوید که واقعاً حرف‏های خوبی زد (صوت) معرکه کرد، علم آزاد است معنای آزادی این است؛ این آقا بیاید روی ساعت ده دقیقه کمتر یا بیشتر حرفهایش را بزند، نظر را گفت، بغلش هم یه کسی دیگر باشد، طبق همان دقیقه‏ها اگر این هفت دقیقه او هم هفت دقیقه، یک ربع، یک ربع، بیست دقیقه، بیست دقیقه به مقداری که این آقا حرفش را زد، همه گوش دادند، اون آقا هم جواب حرفها را بدهد، همه گوش بدهند بعد که هر دو را گوش دادند، شنونده هر کدام را خواست.
آزادی اندیشه، در گرو شنیدن سخنان موافق و مخالف
این معنای آزادی است. معنای آزادی این نیست که درب را ببندیم من هر چه دلم خواست بگویم، وقتی می‏گوئیم آقا جواب، بله خفقان به وجود آورده‏اند، اصلاً نمی‏گذارند آدم حرف بزند، آقا جون حرفت را بزن، ما می‏گوئیم تو بگو بغلت هم بگوید. تو که این روزنامه‏ها را می‏خوانی، آن روزنامه را هم بخوان هر دو را مقایسه کن، یکی را انتخاب کن. اینکه آدم خودش را تحویل یک فکر بدهد. ببینید حضرت عباسی اگر می‏خواهی دنبال هوس بروی، هوس خودت. مگر خودت بیل به کمرت خورده. خوب خود شما هوس، من بروم دنبال هوس نویسنده فلان روزنامه. یه هوسی دارد و بافتی و خیالی، من عقب هوس او بروم؟ اگر بناست دنبال هوس بروم حضرت عباسی دنبال هوس خودمان برویم، اگر می‏خواهی انتخاب کنی دو تا فکر را بخوان، هر کدام را انتخاب کردی درست است. چرا می گویید کتُب ضالَه حرام است؟ خرید و فروش و حفظ و مطالعه‏اش؟ جواب: برای کسی که قدرت انتخاب ندارد حرام است و گرنه اگر قدرت انتخاب دارد. مثل اینکه تو که بلد نیستی چاقو تو شکم مردم نکش، اما اگر حراج است و آدم پول می‏دهد به جرّاح لطفاً هر کجا بدنش را می‏خواهی سوراخ کن، به خاطر اینکه کارشناس است.. جرّاح و چاقوکش هر دو شکم پاره می‏کنند منتهی از چاقوکش پول می‏گیرند و به جرّاح پول می‏دهند، چون اون نمی‏فهمد، چون اون می‏فهمد هر چیزی را باید تحقیق کنیم.
* امنیت مرزی: یه چیزی بخوانم برایتان برای مرزی نمی‏دانم شنیده‏اید یا نه؛ اگر کسی یک شب لب مرز بیدار بماند و پست بدهد عبادت همه کسانی که در سایه حفظ مرز هر کار خیری می‏کنند ثوابش را این آقایی که لب مرز است، دارد. یک حدیث بخوانم نمی‏دانم شنیده‏اید یا نه حالا ببینید شنیده‏اید.
عده‏ای رفتند مکه کفش‌هایشان را گذاشتند به یکی گفتند تو کنار کفش‌های ما بنشین، ما طواف کنیم این شد محافظ کفش‌ها و همه طواف کردند. امام (علیه السلام) فرمود آن کسی که محافظ کفش‌هاست ثوابش مثل همانهایی است که دارند طواف می‏کنند. حفاظت از کفش ارزش دارد چه رسد به حفاظت از فکر، ما که می‏گوئیم حوزه علمیه قداست دارد به خاطر اینکه عین ارتش و سپاه و بسیج و نیروهای انتظامی، نظامی، نیروهای مسلح همانطور که آنها مسئول امنیّت هستند. آن عالم اسلام شناس هم مسئول امنیّت فکری است.
حفظ امنیّت فکری، مسئولیت عالمان دینی
مطهری (ره) تا دید یه چیزی را دارند، شایعه، دارند لطمه می‏زنند، محلّل را داشتند مسخره می‏کردند تو فیلم زمان شاه، فوری یک کتاب نوشت، مسئله محلّل را تفسیر کرد. مسخره نکنید حق است. ثابت و ما باید دستمان توی دست یک اسلام شناس باشد. یک وقت اگر شبهه‏ای شد فوری بکشیم بیرون. چی دارم می‏گویم، آیه 59 سوره احزاب، وللّه قسم اگر بس نکنند منافقین، یعنی کوتاه نیایند، دست برندارند. «فی قلوبهم مرضٌ» غیر از منافق است. منافق از اول ایمان ندارد به ظاهر، ببین ما چهار رقم آدم داریم:
الف)بعضی آدمها هم قلب سالم و هم بیان درست است، اینها مؤمنند.
ب)بعضی‏ها قلبشان سالم نیست، ایمان ندارند ولی بیانشان سالم است. منافقند.
ج)بعضی‏ها قلب مریض، معذرت می‏خواهم اشتباه شد:
الف)اگر هم فکر درست است هم عمل، این می‏شود «مؤمن».
ب)اگر نه فکرش و نه عملش درست است این می‏شود «کافر مطلق».
ج)اگر فکر درست است عمل ناسالم است، این می‏شود «فاسق»، فاسق یعنی فکرش درست است عملش.
د)اگر فکر باطل است، ولی عمل. اینها هر کدامش یه که‏ای دارد «فی قلوبهم مرضٌ» منافق نیستند، از هم جدا کرده، این‏ها مسلمانند، منتهی از مسلمان‏هایی هستند که با یک چیز جزئی، مثل رادیو کوچکهایی هستند که 7 موج است تا تکانش می‏دهی اردو می‏خواند، یا فرانسه. یعنی یک شانه تخم مرغش می‏دهی می‏گوید جمهوری اسلامی، می‏گوئیم تخم مرغ گران، اَ این هم حکومت آخوندها. یعنی با یک شانه تخم مرغ پائین و بالا می‏رود. مثل رادیو هفت موج. افرادی هستند مثل خانواده شهدا شهید هم بدهند پای کاری می‏ایستند، افرادی هستند از اول ما چکار داریم. به یه کسی گفتند: تو طرفدار مشروطه هستی یا سلطنت. گفت: تو را به حضرت عباس ولَم کن، زن و بچه دارم. (خنده حضار) این اصول دینش سه تاست: خوراک، پوشاک و مسکن. اصلاً کار ندارد که هر کس می‏خواهد بشود. افراد مختلفند. «فی قلوبهم مرض» یعنی افرادی که دنبال سوژه می‏گردند. این نخ را بردارند، طنابش کنند. «مرجفون فی المدینه»: کسانی که شایعه سازی می‏کنند. چی چی دارم می‏گویم، کسی که شایعه سازی، ایجاد ناامنی فکری کند، ایجاد دغدغه و دلهره بوجود آورد. باید با او برخورد تند شود. مربوط به شایعه سازی. (گفتم بابی داریم «النهی عن القول بدون علم» باب «النهی عن القول بدون علم» یعنی اگر آدم نمی‏داند همینطور می‏رود. گفتند، شنیدند، در جلسه قبل گفتم، حتی شما نمی‏توانی بگویی توی اینترنت بود. اینترنت مثل دیوار خیابان است، می‏شود نوشت زنده باد، یا مرده باد. مگر هر چه بنویسد وحی است، نمی‏شود گفت توی روزنامه و یا حتی کتاب خوانده‏ام، و نمی‏شود گفت فلان شخصیت گفت، ممکن است اشتباه کرده باشد، مگر شخصیّت اشتباه نمی‏کند، بین حق و باطل حدیث داریم چهار انگشت است. یعنی حدیث این حقیقت واقعی را گفته، حالا چیزی نیست که حدیث بگوید خودش هم می‏داند. هر چی شنیدی با هر چی دیدی حسابش فرق می‏کند.) «لاتقف ما لیس…انَّ الْسَمع و الْبَصَر و الفُؤاد کل اولئک کانَ عِنهَ مَسْئولا» حالا این «کل اولئک» هم یک نکته لطیف دارد. حالا پای تلویزیون طلبه و آخوند هم می‏نشیند. من این «کل اولئک» یک کار فنّی است. قرآن نگفته گوش و چشم و دل مورد سئوال است. فرمود: گوش و چشم و دل، بعد گفته کلّش، می‏خواهد چه کند؟ بگوئیم گوش و چشم و دل مورد سئوال است، می‏خواهد بگوید گوش و چشم و دل، بعد گفته کلَّش، یعنی دست و پا و، این کلّش یعنی این سه تا از باب نمونه گفته. اگر فقط این سه تا بود می‏گفت گوش و چشم و دل مورد سئوال قرار است.
مسئولیت همه اعضا و جوارح در برابر خداوند
مثل اینکه می‏گویم: شما و شما و شما، و همتون. اگر همتون نبود می‏گفتم شما و شما و شما، اینکه بعد هم می‏گویم همتون یعنی این سه تا را از باب نمونه گفتم. قرآن می‏گوید: عربی هایی که می‏خوانم قرآن است: «ان السمع و البصر و الفؤاد» نمی‏گوید اینها مسئول است. بنابراین وقتی همه مسئول است نمی‏شود که. حالا من غرض نداشتم آهنگ بود نشستیم نمی‏دونم شطرنج بود بازی کردیم. حالا گفتند همه ما هم یک جُک گفتیم، همه خندیدند ما هم خندیدیم. دیدم همه صلوات فرستادند ما هم صلوات فرستادیم. یه خورده آدم باید کارهایش حساب و کتاب داشته باشد. یه کسی آمد، رفت خدمت امام (علیه السلام) گفت: من خودم خانهام طنبور زن و مغنیّه یعنی غنا، یعنی رقاصه نمی‏آورم خونه. اما آخر خانه یک دستشوئی و مستراح است وقتی می‏روم آنجا، اون همسایه‏ها یه کسی را می‏آورند، می‏زند و من هم گوش می‏دهم، توی خانه نمی‏آورم دیگه حالا، شراب مفت را قاضی هم می‏خورد (؟!) ضرب المثل نه اینکه شراب را قاضی می‏خورد، فردا ما را نگیرند. می‏گفت: طناب مفت گیرت آمد خودت را خفه کن. کلانتری مفت گیرت آمد دعوا کن، آخوند مفت گیرت، استخاره کن (خنده حضار). حالا آمد خانه امام (علیه السلام) گفت من اهل ساز و تنبور نیستم اما همسایه که می‏آورند، آخر خانه صدایش می‏آید ما هم که گاهی آنجا می‏رویم گوش می‏دهیم. امام (علیه السلام) فرمود: آیا این آیه را خوانده‏ای که: «انَّ الْسَمع و الْبَصَر و الفُؤاد کل اولئک کانَ عِنهَ مَسْئولا» ضمناً بعضی ممکن است جنایتکار باشند، اما اونی که تو می‏گویی نیستند، مثلاً ممکن است روزه خوار باشد. اما تو حق نداری، وِل کن فلانی تارک الصلوه، روزه خوار، بنده روزه خورده‏ام. تارک الصلوه…. از کجا؟ ای بابا این اهل عرق و ورق و شراب و، ببخشید من اهل شراب بودم، وَرَق از کجا؟ یعنی حتّی آدم‏های جنایتکار را که جنایتشان علنی باشد شما در همان جنایت علنی می‏توانی پشت سرش حرف بزنی. چیز دیگه نمی‏توانی بگویی، پُرخور است، خوب بله، دو، سه پرس می‏خورد، اما نمی‏توانی بگویی پُر خواب هم هست. شما پُرخوابش را از کجا گفتی؟ اجمالاً خیلی باید مواظب باشیم. شایعه بازارش داغ است «تواصوا بالحق» «والعَصر انَّ الانْسانَ لَفی خُسْر الا الَّذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق». «تواصی» از باب تفاعل تو به من بگو و من به تو، همه با هم بگوئیم، تا حق ثابت نشده، نه بگو زنده باد، نه بگو مرده باد اعدام باید گردد. نه خیر نمی‏گویم، آزاد باید گردد، نمی‏گویم، محاکمه باید گردد. بعد ببینیم چی چی باید گردد. سوار موج نشویم. شایعه میل دشمن است. دشمن دلش می‏خواهد. قرآن راجع به شیطان می‏گوید: «یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء» شیطان، ببینید اینکه می‏گویند قمار بد است به خاطر همین است الان دو نفر با هم دوست هستند می‏نشینند قمار می‏کند، یکی ده هزار تومان از او می‏برد، وقتی پا می‏شود آن آقا باخته، برنده را دیگه دوست ندارد، یعنی دو تا دوست نشستند، دشمن پا شدند. معنای این آیه این است می‏گوید: قمار نکنید برای اینکه شیطان «یوقع بینکم العداوه» واقع می‏سازد بین شما «العداوه و البغضاء» عداوت و بغض. یعنی با محبت می‏نشیند و با بغض پا می‏شود. شایعه برای چیه؟ من شما را دوست دارم، شما هم مرا دوست داری، یک شابعه به وجود می‏آورند بین من و شما را به هم می‏زنند کار شیطان است. اطلاع رسانی باید دقیق باشد. یک آیه‏ای داریم در قرآن که می‏فرماید که: یک مشت مردم خیلی ساده‏اند. از افراد ساده خیلی خدا، آیات زیادی در قرآن داریم که افراد ساده که عمیق نیستند گِله می‏کند یکی اش این است.
ارجاع شنیده‏ها و شایعات به آگاهان
آیه 83 سوره نساء می‏گوید: «اذا جاءهم امر» یک امری که آمد سراغشان «من الأمن او الخوف» از امنیّت بود که آقا ناوگان رفت جنگ تمام شد یا ناوگان آمد بناست حمله بشود. یه خبری که می‏آید حالا راجع به خوف «ازاعرا» فوری پخش می‏کنند، پس چه کنیم. می‏گوید: پخش نکنید. «ولو رُدّوه» اینکه شنیده‏ای رد کن «الی الرسول» به پیامبر بگو، «و الی اولی الأمر منهم» به صاحبان امر بگو. صاحبان امر کی اند، اونی حکومت دستش است، به شرطی که مجتهد باشد این هم نه اجتهاد در فقه، فقط اجتهاد در تحلیل سیاسی. به پیامبر و فقیهی که قدرت تحلیل سیاسی داشته باشد، بگو «لِعلمه الَذین یَسْتَنبطونه مِنهُم» استنباط و حق و باطل را کشف کند. بگوید این جزء حق و این، هر چی شنیده‏اید پخش نکنید، آنچه شنیده‏اید به یک مرکزی بگوئید. آن مرکز ببیند حق است یا باطل، بعد از تحلیل و اینکه، آقا گوشتی که می‏خواهی بخوری می‏گویند از وزارت بهداشت بیاید مُهر بزند بعد گوشتش توزیع شود، آخه خوراک روحی مهمتر از خوراک جسمی است، خوراک جسم باید استاندارد باشد، یه رب گوجه را می‏گوئید استاندارد است، چطور در غذای جسمی استاندارد است در واردات هم باید استاندارد باشد. (امام کاظم (علیه السلام) فرمود: گوش به حرف هر کسی بدهی بنده او هستی. اگر گوش به حرف باطل، بنده باطل و اگر حق، بنده حقی، نوار، آقا من یه نوار کاست بدهم به شما، شما حاضری صدای گربه روی آن ضبط کنی؟ چند صد تومان پول این است، شما روی نوار کاست هر صدایی ضبط نمی‏کنی. پس چرا روی نوار مغزمان هر صدایی را ضبط کنیم؟ آخه مغز من که از نوار کاست بهتر است همینطور که شما حیفت می‏آید، نوار کاست را هر صدایی رویش ضبط کنی، حیفت بیاید مغزت را هر حرفی را بشنوی. عمرت است. گوشت کیلوئی چند هزار تومان بخورم بنشینم ببینم چی می‏گوید این. اگر حق بود بشنوید و اگر باطل بود باید تحقیق کنید. هر کس هم می‏خواهد باشد، اینترنت خوانده‏ام، مگر اگر چیزهاست، هر چی بدهی او برایت چرخ می‏کند، گوشت گاو، گوساله، پیه یا پیاز باشد. روی دیوار شهر هر چی می‏خواهی بنویس. به هر حال برادرها از تهمت هایی که به امام حسن (علیه السلام) زدند، امام حسن (علیه السلام) چهارصد تا زن داشت، همه را طلاق داد. از دروغ‏های عالم با پول بنی عباس، منصور دوانیقی دادن به آخوندهای درباری و جعل کردند. مرحوم مطهری (ره) هم تحقیق کرده و هم محققین دیگر تحقیق کرده. علاوه بر این که دروغ هم باید شاخ دار، چهارصد تا زن، چهارصد تا بچه باید داشته باشد کو بچه‏اش. آخه چطور بعد از صد سال این را جعل کردند. وقتی برای امام حسن (علیه السلام) شایعه درست می‏کنند با پول در زمان ما هم با پول شایعه درست می‏کنند. خدا رحمت کند شهید مظلوم بهشتی را در شرکت واحد گفتند خانه بهش 14، 16 طبقه یه کسی گفت، وللّه باللّه من می‏دونم رفتند دیدند یک طبقه بیشتر نیست). اینقدر شایعه می‏سازند، البته عرض کردم معنایش این نیست که حرفهایی که می‏زنم در مملکت ما همه عادلاند و هیچ خبری نیست، جنایت هست و جنایتکار هم هست. منتهی می‏گویم ما تا ثابت نشده آخرتمان را نفروشیم، آبروی کسی را هم نریزند، وقتی هم ثابت شد. خدا لعنت کند هر کس مستحق لعنت است. خربزه خورده پای لرزش هم بنشیند. چشمش هم کور باشد. منتهی بحث این است که یکی دیگه می‏برد و می‏دزد. دو تا برادر بودند هم شکل این برادر دعوا می‏کرد، می‏رفت قایم می‏شد. اون یکی خبر نداشت می‏آمد بیرون می‏زدند او را (خنده حضار) می‏گفت: برادرم می‏زند کتکش را من می‏خورم. حالا دو تا برادر یک شکل بودند حالا یکی می‏برد و می‏خورد. بنده خدا آخوندی است ایستاده می‏آید می‏گوید نسخه گران است ببخشید من ضامن نسخه هستم. اومده درب خانه من می‏گوید چرا پیاز گران است؟ شما بگو این بحث‏ و این حدیثت توی تلویزیون بد و یا خوب بود. من به عنوان یک معلّم ضامن بحثم هستم، پیاز هم مسئول، دوا هم، نباید بگوئیم. نان گران مالَ پیاز، و پیاز گران مال دار، اجمالاً در قضاوت‏ها مواظب باشیم. کسی به ناحق زیر سئوال نرود.
خدایا! تو را به حق محمد و آل محمّد آن‏هایی که توی مملکت خدمت می‏کنند و مخلصند، تمام برکاتت را بر آن‏ها نازل بفرما.
خدایا! آن هایی که آدم‏های خوبی‌اند و ناشی‌اند خراب می‏کنند، آن‏ها را هم عقل و تدبیر مرحمت بفرما.
خدایا! آنهایی که همچنبن منافقین، فی قلوبهم مرض، و المرجفون فی المدینه، اصلاً برنامه ریزی می‏خواهند متزلزل کند. با برنامه ریزی، اصلاً لذت می‏برند که ایرانی‏ها ناامنی و فقر و سختی داشته باشند و از اینکه مسلمان‏ها در فشار و دلهره داشته باشند. آن‏ها را به بدترین کیفر، کیفر بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه اللّه»

Comments (0)
Add Comment