موضوع: سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم نیویورک
تاریخ پخش: 18/07/86
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
خدمت برادران و خواهران هستیم در نیویورک. در این دو سه شب که اینجا هستیم یک بحثهای فشردهای میخواهیم داشته باشیم برای بچههایتان. خودتان که الحمد لله این گسترشی که روز به روز اسلام دارد…
1- گسترش رو به رشد اسلام
یک وقتی ذبح اسلامی نیویورک و خیلی شهرهای دیگر نداشت، حالا در هر منطقهای رستورانها و فروشگاههای زیادی گوشت حلال و اسلامی دارد. گسترش مسجد، توجه به اسلام، حتی از زندانهای آمریکا این آیه را به ذهن آدم میآورد. «یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» (نصر/2) یعنی فوج فوج توجه به اسلام میشود. البته این را قرآن هم گفته است. قرآن میفرماید: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» (توبه/33) این آیه سه بار در قرآن تکرار شده است. یعنی اسلام کل کره زمین را خواهد گرفت. «وَعَدَ اللَّهُ» (نساء/95) خدا وعده داده است که اسلام کره زمین را بگیرد «أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/105)
آینده تاریخ با حق است. بگذار بروند سرشان به سنگ بخورد، برخواهند گشت. جاذبههای پوک نمیتواند انسان را قانع کند. بچه که گرسنهاش است، شیر میخواهد. هر چقدر هم برایش تمبک بزنی و برقصی ممکن است یک لحظه سرگرم شود، آخر جیغ میزند میگوید غذا چه شد؟ انسان فطرتا یک عطشی دارد و عطش انسان را چیز دیگری پر نمیکند. یک نامه به گورباچوف از طرف امام رفت، مطالبی در آن بود یک تکه اش را برایتان میخوانم. امام فرموده بود هر چیز که در درون است پاسخش باید بیرون هم باشد. اگر درون تشنه میشوی بیرون باید آب باشد. اگر از درون گرسنه میشوی، بیرون باید غذا باشد. اگر از درون گوش داری، بیرون باید صدا باشد. اگر از درون چشم داری بیرون باید دیدنی باشد. اگر از درون شهوت داری بیرون باید همسر باشد. هر چیز که در درون است بیرون باید جوابش باشد. چون ما بینهایت طلب هستیم پس باید بی نهایتی باشد. هر چیز که در درون است بیرون باید جوابش باشد.
2- به نماز زیاد توجه کنیم
انسان موجودی است بینهایت طلب پس موجود بینهایتی باید وجود داشته باشد و آن خداست. همه چیز محدود است. رابطه ما و خدا رابطه ارزان و فنی نماز است. نمیدانم شما روی مهندسی نماز فکر کردید یا نه. اول اینکه اگر نماز نباشد هر کار خیری بکنید پوچ است. این مثال را شاید بارها از من شنیده باشند. ایرانیها که شنیده اند. شاید شما در خارج هستید نشنیده باشید. در ایران من مثل زدم که پلیس راه جلوی شما را میگیرد میگوید گواهینامه رانندگی. شما میگویی من گواهی نامه پزشکی دارم میگوید قبول نیست. گواهی نامه پروانه ساختمان دارم. دیپلمات هستم، گذرنامه سیاسی دارم، اگر صد رقم گواهی به او نشان بدهید تا وقتی گواهی نامه رانندگی را به او نشان ندهید، ماشینتان را نگه میدارد. روز قیامت اولین چیزی که سؤال میکنند نماز است. شما بگو من به فقرا کمک کردم. میگوید قبول نیست. فوق تخصص هستم. صد رقم کار خیر بکنید اگر تمبر نماز پشتش نچسبیده باشد، مخابرات این پاکت را به مقصد نمیرساند. نماز سوزن است و تمام عبادات نخ است. اگر سوزن فرو رفت، نخ دنبالش میرود. و اگر سوزن نباشد نخ میایستد. «فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا» اگر نماز قبول شد و فرو رفت باقی عبادات هم قبول است. «وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا» (فقهالرضا/ص99) اگر نماز، سوزن ایستاد باقی نخها هم میایستد. بنابراین نماز را باید خیلی جدی بگیریم.
3- همه چیز دست خداست و ما ناتوانیم
نماز چیست؟ بی نهایت کوچک. بی نهایت کوچک هستیم ما اگر همه رییس جمهورها جمع شوند، «لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَابًا» (حج/73) مگس نمیتوانند خلق کنند. «وَإِنْ یَسْلُبْهُمْ الذُّبَابُ» (حج/73) اگر یک مگس هم یک چیزی بردارد و فرار کند، یعنی همه رییس جمهورها هم دنبالش بدوند نمیتوانند از او بگیرند. پس ما کوچک هستیم. ما از ترس پشه میرویم در پشه بند. انسان کوچک اگر انسان این حافظه را از ما بگیرد بعد از حتی یک ربع ساعت اسممان را هم یادمان میرود که چیست. ما کوچک هستیم. بی نهایت کوچک رابطه پیدا میکند با بی نهایت بزرگ. کسی نگوید دلیل نماز چیست. نماز تو را بالا میبرد. کنار بوعلی سینا بنشینی میشوی بزرگوار. قطره به دریا وصل شود، دریا میشود. قطره خودش قطره است به دریا وصل شود، دریا میشود. پیراهن به بدن یوسف مالیده شود، پیراهن متبرک میشود. چشم یعقوب را بینا میکند. یعنی کنار بزرگ انسان بزرگ میشود. در بیابان زمین ارزان است. دو تا برج میسازند، زمینهای کنارش هم گران میشود. یعنی کنار بزرگ انسان بزرگ میشود.
4- نماز اتصال کوچک به بزرگ یکتا است
نگو دلیل نماز چیست؟ دلیل نماز این است که کوچک بزرگ میشود. بی نهایت کوچک وصل به بی نهایت بزرگ میشود. دیگر نمیترسد. قرآن بخوانند. میآمدند و میگفتند: «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ» (آلعمران/173) دشمن خیلی مهم است. حمله کند، چه میشود. میخندد و میگوید هیچ چیز نمیشود.
امام در هواپیما نشست از فرانسه بیاید ایران. در هواپیما به او گفتند چه احساسی داری؟ فرمود هیچ. یعنی کسی که دستش را گذاشت در دست بزرگ بزرگ میشود. یک بچه تنها که راه میرود، یک کسی نگاهش کند، میترسد. اما همین بچه دستش را در دست پدرش گذاشت، هر هرزهای که نگاهش کند میگوید… یعنی دستش را که گذاشت در دست پدرش زور پیدا میکند. میگوید دم خانه ات شیر شده است. یعنی فامیل است جیغ بزند همه فامیل میریزند بیرون. انسان بند به خدا میشود.
نگو فلسفه نماز چیست؟ شیرجه خودش کیف دارد. مگر هرکس که شیرجه میرود چیزی از آب میخواهد دربیاورد بیرون؟ در همین نیویورک رفتیم دریا را ببینیم، مجسمه آزادی را ببینیم، بعضیها فقط در قایق نشستند برای تفریح. مگر هرکس که در قایق مینشیند میخواهد ماهی بگیرد؟ اصلا خود در قایق نشستن لذت است. شیرجه لذت است. گفتگوی بی نهایت کوچک با بی نهایت بزرگ خودش کیف دارد. اگر الان بوعلی سینا بیاید اینجا همه میخواهید کنارش عکس بگیرید. ولو بوعلی سینا جواب علمی به شما ندهد، پول ندهد، اتاق بزرگ نباشد، دوربین هم فیلم برداری نکند. اما خود کنار بوعلی سینا نشستن، یک لذت دارد. افتخار است. من کنار بوعلی سینا نشستم. اگر کنار بوعلی سینا نشستن افتخار است، گفتگوی با خدا هم برای انسان افتخار است. به پلیس بگویند پلیس رییس جمهور باش یا بگویند پلیس پمپ بنزین باش. این پلیس چه موقع کیف میکند؟ وقتی بگوید من محافظ پمپ بنزین هستم یا بگوید محافظ رییس جمهور هستم؟ هر چقدر شخصیت درشت تر باشد محافظش پزش بیشتر است.
بگذار مناجات بخوانم شب ماه رمضان. «وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّا» (بحارالانوار/ج91/ص94) افتخار میکنم بنده تو هستم. چون اگر بنده تو نباشم، بنده هوی و هوس هستم. نماز عصاره همه خوبی هاست. در نماز عدالت هست، پیش نماز باید عادل باشد. نظم هست، صفها باید منظم باشد. یاد شهدا هست، مهر کربلا. مسواک هست، با مسواک وقت وضو ثواب هفتاد برابر میشود. با آب سرد و وضو را خشک نکن. سی برابر میشود. چون هر چقدر آب بیشتر روی پوست باشد، نشاطش بیشتر است. در نماز رابطه با خدا هست. شما میگویی الله اکبر. تو بزرگی. همین برجهای صد و چند طبقه که در همین شهر است، ما چون از پایین هستیم میگوییم اوه… چون پایین هستیم سوت میکشیم اما اگر سوار هواپیما بشویم، بروی بالا همین برجها میشود یک کله قند. یعنی اگر بروی بالا برجها کوچک میشود اگر وصل به خدا بشوی، همه چیز برایمان کوچک میشود. «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِم» (بحارالانوار/ج64/ص315) کسی که گفت الله اکبر، کسی که خدا برایش بزرگ است، هیچ چیز برایش بزرگ نیست. وقتی خدا نداریم، دل از چیزی نمیکنیم. هرچیز. الله اکبر تو بزرگ هستی. بزرگتر از دیدنی ها. بزرگتر از نوشتنیها بزرگتر از فکر کردنی ها. بزرگتر از گفتنی ها. بزرگتر ازتصور. الله اکبر. تو بزرگی. «بسم الله الرحمن الرحیم» میگویند همه قرآن در سوره حمد است، همه حمد در بسم الله، همه بسم الله در «ب» بسم الله. به نام. که میگوید به نام؟ باید ده تا خصلت باشد تا بگوید به نام. همه قرآن هم مال این ده تا خصلت است.
یک: باید خدا را بشناسد. تا بگوید به نام او و به او ایمان داشته باشد. باید به ضعف خودش پی برده باشد. باید خودش را پناهنده به خدا بداند. باید به او توکل کند. چون تاوقتی کسی توکل نکند نمیگوید به نام او. تا کسی را دوست نداشته باشی، نمیگویی به نام او. تا به یاد کسی نباشی نمیگویی به نام او. به نام او یعنی خدایا! یک: میشناسمت. به تو ایمان دارم. دوستت دارم. به تو پناهنده میشوم به تو توکل میکنم. همه اینها در «ب» بسم الله است.
5- خداوند کارهای خوب را چند برابر حساب میکند
«بسم الله الرحمن الرحیم» خدا رحمان است. رحمت خدا چیست؟ عبادتت را ضربدر ده میکند. «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ» (انعام/160) کار خوب بکنی، ده برابر. انفاقت را ضربدر ده میکند. یک شب قدر جلویت میگذارد و میگوید: «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3) الف شهر یعنی هزار ماه. هزار ماه تقسیم بر دوازده ماه میشود هشتادوسه سال و… یک شب در سال میگذرد که این یک شب برابر هشتاد سه سال میشود. یعنی در هر سال یک شب به اندازه یک عمر برکت. آقا شب آمریکا یا شب ایران. اگر ایران شب قدر است اینجا روز است. اگر اینجا شب قدر است آنجا شب نیست. بالاخره شب کدام است؟ شب یعنی نه یک دوازده ساعت. یعنی یک تاریکی بر روی کره زمین. که شامل همه جا میشود. یک تاریکی کامل روی کره زمین. هرکس تاریکی اش به حساب خودش میشود. «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3) بعد یک علی بن ابیطالب مجسم میکند. علی که همه کمالات را دارد. تمام کمالات و هرچه نمره بیست است در علی هست. بهترین جای تولد کعبه. بهترین جای شهادت کوفه. بهترین نوع شهادت. بهترین حالت سحر. بهترین حال روزه. بهترین وقت نماز. بهترین نعت سجده. از هر چه بهترین است. به نام او که رحمت است.
عقل یک رحمت است. وحی یک رحمت است. وحی خدا رحمت است. ما چیزها را با عقل نمیفهمیم. عقل ما کوچک است. هر انسانی چند بار در عمرش پشیمان شده است؟ این پشیمانیها دلیل بر این است که عقل ما لازم است اما کافی نیست. اگر عقل ما کافی بود هیچ کس پشیمان نمیشد. تمام طلاقها دلیل بر این است که عقل آدم نمیرسد. عقل هست وحی هم هست. عبادت را ده برابر. عیبها را میپوشاند. گناهان را میبخشد. شب قدر رحمت است. یک دانه میدهی به خاک یک خوشه میدهد. رحمت است مهر مادر به بچه رحمت است. شیر یک رحمت است. مکیدن یک رحمت است. اینها همه رحمت است. بسم الله الرحمان الرحیم. به نام تو که سرچشمه رحمت هستی. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» (حمد/2) ستایش میکنم از تو چه خبر است؟ مرا در کنار هستی تربیت کردی. رب العالمین. آن به آن به من رحم میکنی. ما مثل لامپ هستیم آن به آن باید به برق وصل بشویم. یک آن لامپ قطع شود لامپ شیشه این بیش نیست. اگر آنی کند نازی فرو ریزد قالب ها!
6- همیشه مشمول لطف خدا هستیم
آن به آن مورد لطف خدا هستیم. ما مثل ساعت نیستیم ساعت را کوک میکنیم و میرویم. خودش کار میکند این طور نیست که خدا ما را اندانخته و غافل است. «وَمَا کُنَّا عَنْ الْخَلْقِ غَافِلِینَ» (مؤمنون/17) قرآن میگوید ما آنی از شما غافل نیستیم. ولی خدا فرمود والله ما شما را فراموش نمیکنیم. حدیث دیدم با همین دو تا چشم. حضرت مهدی فرمود: روزی صد بار من به شما دعا میکنم. مگر میشود یک مشت شیعه در دنیا روز به روز جلو برود. امام حسین (ع) را که شهید کردند، چهار نفر امامت امام سجاد را قبول کردند. کل کره زمین خطش خط دیگری بود. چهار نفر میگفتند علی بن الحسین امام است. و الان شیعه چند صد ملیون است. چطور شد چهار نفر شد چند صد ملیون؟ با اینکه بوغ و… دست غیر شیعه بوده است. یک چیزی در شیعه هست که میرود جلو. اسکناس یک نخ درونش است. آن نخ به اسکناس ارزش میدهد. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» (حمد/2) ستایش برای خداست. که مرا در کنار هستی تربیت کرد. الان. «الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ» (حمد/3) آن به آن به من رحم میکند. فردا هم «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (حمد/4) ما چگونه زندگی کنیم؟ برنده کیست؟ باخته کیست؟ بعضیها میگویند فلانی کجا بوده است؟ انقدر داشته است حالا آمده است کجا؟ چه تجارتی کرده است سرمایه اش چه شده است؟ آیا انسان کامل این است که پول داشته باشد؟ یکی از زنهای پولدار ما نیم کیلو طلا بیشتر ندارد. ما سنگهایی داریم که کلی طلا درونش است. یعنی اگر یک خانم هدفش این باشد که طلا زیاد داشته باشد شده است یک سنگ. من سنگهای طلا را دیدهام معدن طلا برق میزند ذرات طلا تویش. دعای جوشن کبیر را خواندهاید و میخوانید (یا من فی الجبال خزائنه) جبال از جبل است یعنی کوه. در کوهها خزائن است یعنی خزینههای طلا در کوهها است. یعنی من بنا بود کوه بشوم؟ طلا جمع کنم که کوه شوم؟ طلا عزت نمیآورد. عزت در چیست؟ زندگی در چیست؟
7- سالم بودن زندگی شرط زندگی خوب است
«بسم الله الرحمن الرحیم» خدایا به من بگو زندگی خوب چیست؟ میگوید: «وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ» (مریم/33) روز تولد سالم متولد شوی. یعنی حلالزاده، مسائل ژنتیک، مسائل درونی، وراثتی، از نظر وراثت خوش ذات متولد شوی. «وَیَوْمَ أَمُوتُ» (مریم/33) این چند سالی که زندگی میکنم سالم زندگی کنم، چشم پاک، دست پاک، فکر پاک. «وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» (مریم/33) روز قیامت سالم مبعوث بشوم. اگر این سه تا سلامتی بود، «یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» (مریم/33) حالا گیرم یک پولی بهم زدیم. جوابش چیست؟ زندگی چیست؟ خانه خشتی شد خانه آجری. یعنی ما چهل سال بدویم که خشتمان بشود آجر؟ دوچرخه مان بشود ماشین؟ در خانهی تنگ باشیم بشود بزرگ؟ یعنی ما برای این بودیم؟ اینها که جماد است. ماشین و خانه و قالی و طلا و سکه، اینها جماد است. آنوقت من انسانم. پنجاه سال بدوم برای اینکه جماد رشد کند پس من چه؟ خود ما باید رشد کنیم. قرآن میگوید سوادت هم اضافه شود مهم نیست. «زدنی» خودت باید بزرگ بشوی. نگفت «زد علمی» اگر میگفت «زد علمی» یعنی مثلا لیسانس بشوم دکتر بشوم فوق تخصص بشوم، این میشود «زد علمی» علمم زیاد شود. نمیگوید خدایا علم من را زیاد کن، میگوید «زدنی علما» میگوید خودم باید بزرگ بشوم. ممکن است افرادی سوادشان بالاست اما خودشان بزرگ نیستند.
ما آدمهایی داریم ورشکسته. دو تا خواهر در همینجا. واشنگتن بودم پریشب، پدرشان اشک میریزد که دو تا خواهر با هم رفیق شوید. شما دو تا خواهرید آنجا، با هم رفیق شوید. یک خواهر حجابش را از دست داده، یک خواهر حجاب دارد. میگوید اگر میخواهی بیائی خانه ما پهلوی شوهر من، حجاب. میگوید من نمیآیم. یک سال است دو سال است قهر کرده اند، بابایش اشک میریزد یعنی خواهر را از دست میدهد، اشک بابایش را از دست میدهد بخاطر صد گرم روسری. این انسان است؟ خانه و برج و پول و طلایش توی سرش بخورد. اینقدر انسان بی عاطفه بشود که اشک بابایش به اندازه صد گرم برایش.. این سر شکستگی است.
خیلی از اینهایی که میگویند ترقی کردهاند باختهاند. من تعجب میکنم به بعضی باختهها میگویند مترقی. باخته اند. مادر داریم این هیچ ادب ندارد. باخته است. شرف ندارد. عاطفه ندارد، اخلاق ندارد. گرگ است. مواظب باشیم انسان باشیم. چه چیزی میگوئیم. البته انسان هم زیاد داریم. انسانهای وارسته. در همین کشور و تمام کشورهای دنیا و همه جای دنیا.
8- آسیه نمونهی یک زن کامل است
در کاخ فرعون یک خانم پیدا شد به نام آسیه. الله اکبر. خدا میگوید این خانم امام همه مردها است. امام مردها یا امام زنها؟ امام مردها. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا» خدا یک مثل و یک نمونه به شما داده. «لِلَّذِینَ آمَنُوا» (تحریم/11) «الذین» مال مردها هم هست. برای همه مرد و زن با ایمان، یک نمونه. نمونه کیست؟ «اِمْرَأَهَ فِرْعَوْنَ» (تحریم/11) همه تان از این خانم یاد گیرید که در کاخ بود جذب کاخ نشد، در باغ بود جذب باغ نشد. غرق طلا بود جذب طلا… اصلا متنفر بود ازش. میگفت فرعون آدم نیست. نمیخواهم. اصلا گفت «وَنَجِّنِی» (تحریم/11) نجاتم بده از این کاخ و باغ. «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّهِ» (تحریم/11) من تو را میخواهم. نماز یک لذتی دارد، گاهی وقتها انسان یک پالتو میپوشد یک آرمی میزند میگوید بله پیداست اصل است. قرآن به آرم میگوید: «مُسَوَّمَهً» (هود/83) یعنی علامتدار. میگوید این یک علامت است که دلت خوش است که این آرم فلان آرم است آرم فلان کشور و فلان شرکت و فلان کارخانه خورده، تو به اینام دلت خوش است که.. یک آرم هم در قرآن هست. میگوید «مِنَ الْمَلائِکَهِ مُسَوِّمینَ» (آلعمران/125) فرشتههای آرمدار کمکت میکنند.
بعضیها را خداوند یک گارد ویژه برایشان میگذارد. میگوید شما فرشتهها مخصوصید ایشان بشوید. از همه خطاها حفظش کنید. بله کسی که آرم پشم و پنبه و فرش و ماشین دارد از آن آرمها جدا میشود.
ما دو تا لذت داریم. یک لذت اینکه ندهیم و همه پولها را خودمان بخوریم، یک لذت این است که بدهیم مردم بخورند چانههای مردم که میجنبد افطارمان را میخورند میگوئیم به به ببین این سفره را من پهن کردم، خدا را شکر. دهانها همه دارد میجنبد. همه دارند با خرج من افطار میکنند. دو تا لذت داریم. لذت ندادن و پول، لذت خرج کردن. هر دو لذت است. خیلیها از یک سری لذتها گذشته اند. خدا ارحم الراحمین است. «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (حمد/4) است. روز قیامت بهت جواب میدهند.
9- در قیامت از عمر و مال سؤال میشود
قیامت از چند تا چیز ازت سؤال میکنند. عمرت را کجا صرف کردی؟ مالت را از کجا بدست آوردی؟ چه کردی؟ از کجا در آوردی و کجا خرج کردی؟ حالا. دارد میگوید اگر سفرهای شراب است حق نداری بنشینی. میگویی من نمیخورم؟ نخیر نمیخوری. نباید در آن جلسه بنشینی.
قرآن میگوید اگر در یک جلسهای نشستی دارند دری وری میگویند «فَلَا تَقْعُدُوا» (نساء/140) حق نداری بنشینی. «حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ» پاشو برو جلسه را ترک کن. آقا من نمیگویم. نه اصلاً نشستنت حرام است. گاهی وقتها این لبخندهایی که ما میزنیم مجرم ساز است.
دزدی تخم مرغ دزدید، مادرش گفت آفرین. جوجه دزدید، مرغ دزدید، یک دزد حرفهای شد. هرچه گرفتنش فایده نکرد اعدامش کردند. پای چوبهی دار گفت میخواهم مادرم را ببینم و ببوسمش. گفت ببوس. گفت زبانت را بگذار در دهان من. خب بچه که میخواهد اعدام شود مادر هم زبانش را گذاشت در دهان بچه اعدامی. این آدم اعدامی گاز گرفت زبان را.. مادر جیغ زد آمدند جدا کردند. گفتند: چرا همچین کردی؟ گفت: این مادر اول اگر به من نمیگفت آفرین! من دزد حرفهای نمیشدم. یک آفرین او سرنوشت من را خراب کرد.
مگر میتوانیم صاف بخندیم؟ خندههای ما جواب دارد. نشستنهای ما جواب دارد. «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (حمد/4) عرق نخوردی سفره عرق خور شما حق نداری بنشینی. نمیشود خوب شد. چرا نمیشود خوب شد؟ میشود خوب شد. حالا مثلا اگر آدم یک جائی بازدید کند حتما باید با این قیافه برود، نمیشود با قیافه ساده برود؟ اصلاً یک چیز به شما بگویم. زیادی گوش بدهید این را نقل کنید.
ممکن است در معاشرتها در دانشگاه، دبیرستان، بازار، شرکت… یک آدمهایی هستد که هر چه بهشان میگوئی میگویند که ول کن بابا، برو بابا، این حرفها را نزن حوصلهام نمیرسد. اگر با این آدمهای فراری از دین و مکتب و تقوا برخورد کردیم چه کنیم؟ امام رضا گفت این که من میگویم بگوئید. این حرفی که میزنم از امام رضا است. پیغام داده گفته به مردم بگو این رقمی بحث کنند. به رفیقهای ناتو بگو که ببین یا قیامت هست «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (حمد/4) یا قیامت هست یا نیست. اگر هست سفت بگو هست. نه همچین شل که تعاونی حساب کن مشتری شوند. شل بگوئید که طرف بیاید جلو. اگر قیامت نبود مذهبیها چقدر ضرر کرده اند؟ دو تا خانم کنار هم نشستهاند یکی حجابش را حفظ میکند یکی شل میکند. یکی یک نواری را گوش میکند که حرام است. یکی روزه اش را میخورد یکی پنج ساعت شش ساعت عقب میاندازد. میخواهد ساعت دو نهار بخورد هفت میخورد. یکی هم در عمرش یک مکه میرود حالا یک میلیون دو میلیون کمتر و بیشتر. اگر قیامت نبود مذهبی چقدر ضرر کرده. این خانم هشتاد کیلو است، صد گرم هم روسریاش، شده هشتاد کیلو و صد گرم. در سال هم چند روز نهارش را غروب خورده، یک مکه هم رفته. گیرم قیامت نبود مذهبی ضرر نکرده. اما اگر قیامت بود که به هزار و یک دلیل هست لاابالی چه خاکی در سرش خواهد کرد؟ آقا میخواهیم برویم مسافرت یک قرص آسپرین چهار تا قرص کمکهای اولیه بگذار توی جیبت. اگر نیازی نبود سنگین نیست، اما اگر نیازی بود روبروی مسافرها چه خواهی کرد؟ راننده یک جک و زاپاس و یک زنجیر و آفتابه و طنابی میگذارد صندوق عقب. چهار تا اتوبوس هم قهقه میخندند ول کن بابا. اگر نیاز نبود جک و زاپاس ضرری ندارد اما اگر نیاز بود ماشینت در گل مانده با چه زنجیری باید بیائی بیرون؟ عقل میگوید باید دین داشته باشی. اینهائی که لاابالیاند بی عقل اند. قرآن هم میگوید « فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ» (بقره/171) اگر فکر کنند میگوید مذهب چه به ما کرده؟ دنیا چیزی نیست.
10- لقبهای دنیا در قرآن
قرآن به دنیا چهار تا لقب داده است. بگذارید این چهار تا را برایتان بگویم. یک: « قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ» (نساء/77) دنیا کم است. گفتم یک خانم که خیلی پول جمع کند شده یک تخته سنگ. سنگهای معدن. مثل عطر میپرد. سه: «زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا» (طه/131) زهره یعنی غنچه یعنی دنیا غنچه است برای هیچ کسی گل نمیشود. قلیل، زهره، عرض. دنیا چیزی نیست. «وَالْآخِرَهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى» (اعلى/17) ما میتوانیم دنیایمان خوب باشد آخرتمان هم آباد باشد. «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ» (حمد/4-5) فقط بنده تو. نه بنده پول نه بنده زور نه بنده شب نه بنده قد نه بنده مد.. بعضیها بندهی مد اند. اصلا گاهی هم نمیداند هان. میگوئی راحتی؟ میگوید نه راحت نیستم. یک کم تنگ است بهم این لباس. میگوئیم آخر چرا خودت را خفه میکنی؟ میگوید مد است. اه. یعنی خودت نمیدانی چه لباسی بپوشی؟ خودت هم یک آدمی. بنده هیچی نیستم. بنده عقل، بنده وهم. بنده خدا هستم. او مرا آفریده. باید بنده او باشم. بنده او نباشم یا بنده هوسم هستم یا بنده طاغوتها یا بنده نیاکان. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» (حمد/5) فقط بنده تو. نمیگوید «ایاک اعبد». تنهائی هم که نماز میخوانی نمیتوانی بگوئی ایاک اعبد و ایاک استعین. باید بگوئی نعبد. چون اصل نماز جماعت است. اگر هم تنهایی نماز میخوانی انگار نمایندهی همه هستی. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» (حمد/5) بعد میگوید «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» (حمد/5) فقط کمک از تو میخواهم. چند تا نماز با حال خواندهایم؟ بعد میگوئیم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» (حمد/6) چه رشتهای درس خواندهای؟ راه مستقیم. با که ازدواج کردی؟ راه مستقیم. در انتخاب شغل، « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» (حمد/6) در انتخاب رشته علمی، در انتخاب رفیق در انتخاب مسکن، در انتخاب مرکب، در انتخاب هر چه که میخواهم بدانم. لحظه به لحظه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» (حمد/6) راه مستقیم کدام است؟ نه افراط نه تفریط. نه غلو نه بی معرفتی. بعضیها علی ابن ابی طالب را تا خدا با لا میبرند بعضیها میگویند پیغمبرها هم یک نفر است مثل ما. «بَشَرٌ مِثْلُنا» بشری است مثل ما. هردو یش افراط و تفریط است. بعضیها درهمه غذاهایشان گوشت است بعضیها اصلا گوشت خوردن را… دین ما وسط است. یک نکته بگویم. در قرآن 115 تا کلمه دنیا است 115 تا کلمه آخرت. میدانید یعنی چه؟ یعنی دنیا و آخرت باید با هم باشد. «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ» (بقره/201) خیر دنیا، خیر آخرت. برنده ما هستیم که مذهبی هستیم. لا ابالیها باختند. الکی خوشند. بیائیم بندهی او باشیم. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» (حمد/5و6) یک نماز باحالی بخوانیم. بخشی از پولمان را به فقرا بدهیم. بعضیها که صبح تا شام میدوند که خودشان را اداره کنند. بسیاری از آدم هائی که در این کشورهای غربی زندگی میکنندفقط دوشان برای این است که خودشان اصول دینشان جور در بیاید خوراک پوشاک مسکن. خانه ماشین تلفن. نمیدانم خلاصه زود جذب نشوید. رابطه با خدا از طریق نماز.