موضوع: رمضان در قرآن
تاریخ پخش: 72/11/23
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در محضر مبارک فرهنگیان و دانشگاهیان هستیم بحث را بیندگان در روز اول ماه رمضان قبل از افطار تماشا میکنند.
سالهای زیادی است که باهم پای قرآن و حدیث نشستیم، منتهی امسال یک ویژگی دارد میخواهیم داستان انبیا را بگوییم. ماه رمضان ماه قرآن و خواندن یک آیه برابر ختم کل قرآن ثواب دارد، ما در جمهوری اسلامی داریم مثلاً روز مادر یا هفته بسیج داریم ماه رمضان هم ماه قرآن است چون قرآن ماه رمضان نازل شد.
1- روزه واجب است و فلسفه آن تقواست
در قرآن یک آیه داریم که روزه واجب است »یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ« (بقره/183) ای کسانی که به خدا ایمان دارید و دوستش دارید، یک کسی نماز نمیخواند گفتند مگر خدا را دوستش نداری چرا نماز نمیخوانی گفت چرا، گفت خوب کسی که خدا را دوست دارد آدم با دوستش دوست دارد حرف بزند چطور تو میگویی خدا را دوست دارم ولی با او نمیخواهی حرف بزنی.
قرآن نامه خداست و نماز حرف زدن با خداست. ای کسانی که به خدا ایمان آوردهاید »کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ« واجب شد بر همه مردم روزه بگیرید.
»کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ« روزه مخصوص مسلمانها نیست همه ادیان آسمانی روزه داشتند. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» فلسفه روزه تقوی است چون تمام گناهان از دو تا ریشه آب میخورد حالا اگر فرض کنیم درختی را بنام شر، مثلاً این شاخهها شر است اینها دو تا ریشه دارد یا از شهوت است یا از غضب است، گرسنگی و تشنگی غضب و شهوت را تعیین میکند آب که به ریشهها نرسید شاخهها هم دیگر رمقی ندارد. و لذا حتی زمان طاغوت طبق آماری که در دست بود آمار جنایت کم میشود.
بگذریم که روزه برای سلامتی مفید است یک مقدار که چربیهای زائد بدن میسوزد و از راه تنفس رفع میشود و بگذریم که یکی از پر فسورهای روسی با اینکه ایمان به خدا ندارد میگوید من تا کنون 19 مرض را از طریق روزه درمان کردهام.
2- روزه عادت شکنی است
مزه گرسنگی را میچشیم تا بفهمیم گرسنهها چه میکشند، بگذریم که روزه عادت شکن است و عادت شکن از نظر تربیت یک ارزش است.
بعضیها میگویند من عادت کردم به سیگار من عادت کردم دو تا متکا زیر سرم بگذارم. انسان همیشه عادت خودش بشکند یعنی عادت کنیم که به چیزی عادت نکنیم. روزه عادت شکنی است. مثل اینکه من شما را میخندانم اما نخند مثل اینکه تمرین کنیم که اگر یکی نخواست نخندی بتوانیم نخندیم.
انسان نباید به چیزی عادت کند به یک ماشین خاصی به یک لباس، این خیلی بد است که انسان به یک روش عادت کند، روزه یعنی عادتت را بشکن به هیچی عادت نکن.
روزه یعنی درد گرسنهها را لمس کن، روزه یعنی زوائدی که در بدنت بعنوان چربی زائد مانده سوخت بشود و یک خانه تکانی است و یک ارزش
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ عَطَشَهُ» (وسائلالشیعه/ ج10/ ص313) اگر گرسنگی و تشنگی به تو فشار آورد به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت بیفت.
امیرالمؤمنین با دیگری نسبت به حمام گفتگو میکردند حضرت امیر فرمود حمام جای خوبی است انسان یاد این میافتد که یک زمانی او را لخت میکنند و غسل میت میدهند. او گفت حمام جای بدی است آدمها بدن لخت همدیگر را میبینند عورت همدیگر را میبینند حضرت امیر فرمود: تا چه کسی برود حمام و تا چه درسی از آن بگیرد.
انگور را یک کسی از آن آب انگور میگیرد و یک کسی هم شراب میگیرد. چاقو را استفاده خوب میشود از آن کرد و استفاده بد میشود از آن کرد.
روزه تقوی شما را بالا میبرد، خداوند برای ماه رمضان خط ویژه باز کرده نفس کشیدن در ماه رمضان مثل سبحان الله قرار داده.
خدایا تو را به آبروی کسانی که در طول تاریخ روزه گرفتند و عبادت کردند و روزه و عبادتشان را پذیرفتی به ما توفیق بده تمام برکات و خیرات این ماه مبارک را دریافت بکنیم و کسانی که الآن توی قبرند و روحشان میگویدای کاش ماه رمضان بودیم و از برکاتش استفاده میکردیم همه را بیامرز.
و اما دنباله بحثمان ترجمه قرآن است، چون دنباله همان آیه روزه میگوید: »شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ« (بقره/ 185) ماه رمضان؛ کلمه رمضان از «رَمَض» یعنی سوزاند ماه رمضان یعنی گناه سوزی ماه رمضان ماهی است که قرآن نازل شد در شب قدر قرآن نازل شد.
3- تفاوت معجزه با کارهای عجیب دیگران
اول که قرآن معجزه است یعنی یک کاری میکنم که دیگران نمیتوانند کسی نمیتواند من پهلوانم ماشین باری روی سرم سوار میکنم و کسی نمیتواند، ما در هندوستان مرتاضهایی داریم که چهل روز غذا نمیخورند و زندهاند چهل روز نمیخورند ولی زندهاند یا ادیسون یک کاری کرده که کس دیگری نمیتواند بکند.
مکتشف، مخترع، مرتاض، حتی ممکن است خطاط یک خطی بنویسد که کس دیگری نتواند آیا هر کاری را هر کس نتواند بکند معجزه است؟ نه٬ فرق بین معجزه و باقی هنرنماییها این است که:
1- کار دیگران تمرینی است یعنی پهلوانانی که ماشین سواری را بالای سر میگیرند توی قنداق که بود قاشق چایخوری بالا میکرد آمد بیرون قنداق٬ گوشکوب بلند کرد کم کم دیگ ظرف و هی تمرین کرد حالا ما شین بلند میکند.
اما کار پیغمبرها تمرینی نیست وقتی به حضرت صالح میگویند اگر تو پیغمبری از سینه کوه شتر بیاور بیرون نمیگوید اجازه بده من تمرین کنم اول یک سوسک بیاورم بعد یک موش بیاورم بعد یک بزغاله بیاورم بیرون کار آقا تمرین است ولی کار انبیا تمرین نیست.
2- کار آقایان تعلیمی است یعنی معلم داشته، مخترع، مرتاض اینها همه مربی داشتند ولی انبیا مربی نداشتند.
3- کار آقایان تخصصی است یکی هنرش این است که چهل روز نمیخورد و یکی چهل روز نمیخوابد میگوید من تمرینم در نخوابیدن است یکی پیراهن دوزاست.
مخترعی که این را اختراع کرد بگو یک کار دیگر اختراع کن بلد نیست.
4- هدف آقایان ارشاد نیست آنها یا مردم را میخواهند سرگرم کنند یا میخواهنند قهرمان شوند.
هدفشان قهرمان شدن پول جمع کردن و یا فوقش خدمت به جامعه است.
برق است حالا پای برق قمار کنیم کلاه برداری کنیم عبادت کنیم آن میخواهد مردم از برق استفاده کنند.
زندگی راحتتر باشد. بنابراین علم و صنعت پیش رفته زندگی بهترشده اما آدمها بهتر نشدهاند. پس ارشاد یک هدف دیگر است.
5- عصمت٬ انبیا معصومند ولی این آقایان از خودشان بپرسی دسته گل به آب دادی میگویند خیلی٬ پس آقایان معصوم نیستند بنابراین کی گفت معجزه، یعنی یک کار استثنایی نگویند خوب
اگر انبیا کار استثنایی کردند دیگران هم کار استثنایی کردند. مرتاض، مکتشف، جادوگر، ساحر، آنها تمرین میکنندآنها معلم دارند آنها در یک رشتهاند آنها هدف ارشادی ندارند و آنها معصوم نیستند.
4- قرآن معجزه است
قرآن معجزه است حالا از کجا بفهمیم معجزه است. قرآن معجزه است٬ ما که نمیدانیم معجزه است اما این را میفهمیم. به یک کسی گفتند معقول خواندی گفت معقول نخواندم اما عقل دارم. ما فارسیم نمیدانیم معجزه قرآن یعنی چه٬ ولی این را میفهمیم که قرآن چهار مرتبه تخفیف داده گفته بابا صدوچهارده سوره مثل قرآن بیاورید ما بساطمان را جمع میکنیم بعد میگوید و یک تا سوره بیاورید من بساطم را جمع میکنم بعد میگوید یک سوره بیاورید بعد یک سوره را میبخشد میگوید یک نکته یک مطلب بیاورید.
هی تخفیف میدهد هی تحریک میکند میگوید »إن کنتم صادقین« اگر شما راست میگوئید و یک جای دیگر میگوید: «وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ» (یونس/38) یعنی هر کس را میخواهید فاکس وتلکس بزن تا بیاید یک جای دیگر میگوید »وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً« (اسراء/88) پشت به پشت هم دیگر بدهید.
یک جای دیگر میگوید »لَمْ تَسْتَطِع« (کهف/78) نه نمیتوانی به جد و آبادت هیچ وقت نمیتوانید.
این جنگهای صلیبی این هم جنگهای اسرائیل این هم جنگ مارکسیت اصلاً اسلام این همه دشمن دارد.
چقدر اسلام دشمن دارد؟ عدد دشمن زیاد نیرویش زیاد است ما عربهایی داریم که هم زبان عربی بلدند و هم مارکسیستاند عربهایی داریم که مسیحیاند.
بنابراین دشمن داریم پول هم دارند سواد هم دارند زبان مادریشان عربی است خداوند هم چهار مرتبه تخفیف شده و چهار مرتبه هم تحریک کرده ما از این میفهمیم که نمیتوانند.
انواع جنگلها و خطرها را متوجه ما میکنند اما به این عمل نمیکنند هر آدم عاقلی کنار بایستد میفهمد لابد یک چیزی هست که آنان از آن راه وارد نمیشوند.
5- قرآن همگام با فطرت است
قرآن همگام با فطرت است، فطرت چیست؟ فطرت یک تمبری است که پشت هر پاکت چسپید معلوم میشود این نامه فطری است. این تمبر این است هر، هر، هر، مثلاً علاقه به بچه فطری است چون هر زمان آدم بچهای را دوست دارد هر مکان آدم بچهاش را دوست دارد در هر رژیم حکومتی آدم بچهاش را دوست دارد.
اما برنج خوردن فطری است؟ نه٬ شما از شمال که رد میشوی مصرف برنج کم میشود یک جا یک میوه مصرف زیاد است.
عمامه فطری است؟ نه٬ از دنیای آخوندی که بیرون میروی دیگر از عمامه خبری نیست بنابراین لباس و غدا نوعش فطری نیست.
این فطری است معنایش این است انسان در برابر بزرگ کوچکی میکند، کوچکی کوچک نسبت به بزرگ فطری است نسبت به همه سنها بچه یکساله خودش را نسبت یک جوان کوچک میداند یعنی اینکه این بزرگ است و من کوچکم کوچک نسبت به بزرگ باید ادب قائل شود.
نماز یعنی کوچک در برابر بزرگ اظهار ادب کند در هر زمان در هر مکان در هر رژیم کوچک نسبت به بزرگ ادب میکند انسان فطرتاً قصر را دوست دارد. انسان فطرتاً نیاز بدنی دارد و منتهی به ما گفته انس با خدا.
ما یک عطش داریم، بچهای که تازه بدنیا آمده میخواهد بمکد منتهی اگر پستان مادر را به او ندهند پستانک میمکد اونی که پستانک میمکد دلش میخواهد پستان بمکد.
معده غذای سالم میخواهد اگر غذای سالم نخورد غذای آلوده میخورد.
انبیاء آمدند برای این که بگویند آن غذا نه و آن غذا آری، چون اصل غذا خوردن دلیل نمیخواهد ولی شیوهاش دلیل میخواهد.
6- انبیاء برای اصلاح عقیده آمدهاند
انبیاء نیامدهاند برای ایجاد عقیده آمدهاند برای اصلاح عقیده: چون خود عقیده را انسان دارد انسان بی دین نداریم منتهی دین چه دینی باشد٬ دلی نداریم که عشق تویش نباشد منتهی عشق کی ظرفی نداریم که پر نباشد منتهی از چی آنهایی که از خدا جدا شدند مهر کی در دلشان است. آنهایی که گوش به حرف خدا ندادهاند بله قربان گوی کی شدند.
در قرآن مطمئن ترین راه است «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ«(بقره/2) کتابهای دیگر از دانشمندانی است که روز به روز علمشان زیاد میشود و لذا چاپ دوم با تجدید نظر چاپ سوم با اضافات دوشنبه تصمیم میگیریم و سه شنبه اشتباه میکنیم.
ما دستمان را بگذاریم توی دست خدا. یکی از دانشمندان حرف قشنگی میزند میگوید اگر دست بشر را در دست انبیاء و خدا نگذارید ظلم است به بشر چون هم انسانها دچار ظلم و خطر هستند.
7- آداب تلاوت قرآن از دیدگاه قرآن
کتابی است که شک در آن نیست برای خواندن این کتاب دستوراتی است. قرآن یک آیه دارد قرآن درباره تلاوت میگوید وقتی که میخواهید قرآن بخوانید تلاوت قرآن خیلی ثواب دارد. منتهی در تلاوت یک قداستی هم هست قسم به کسانی که ذکر خدا را تلاوت میکنند، تلاوت ذکر خدا یک مقام مقدسی است.
منتهی قرآن میگوید دست بی وضو به قرآن نزنید حتی به جلد قرآن مکروه است به کلمه حرام است کسانی که زنجیر طلا گردن میکنند یک حرام میکنند و کسانی که توی این زنجیر اسم الله است دو تا گناه میکنند چون کلمه الله با بدن بی وضو.
مثل اینکه آدم عرق را بریزد روی گوشت خوک و با هم بخورد دو تا گناه کرده است.
معارف قرآن را دلهای پاک دریافت میکند یعنی تا دل صاف نباشد انوار خدا در او متجلی نمیشود و لذا حدیث داریم آنهایی که گناه کردهاند لذت دعا و عبادت را نمیچشند. چون گناه غباری است بر روح و دلی که گناه گرفت دیگر لمس نمیکند مثل آنتن زنگ زده یا آنتن انحرافی دیگر درست نشان نمیدهد.
دوم وقتی قرآن میخوانیم با ترتیل بخوانیم و »وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً« (مزمل/4) قرآن را آرام بخوانیم سوم وقتی قرآن را میخوانیم تدبر کنیم. »أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ« (محمد/24).
می فرماید که چرا قرآن میخوانی؟ زبانت تکان میخورد یک آیه را که میخوانی این آیه چه میگوید. وقتی میگوید ما بنی اسرائیل را نابود کردیم عواملش چه بوده، قصه نمیگوید قصههایی میگوید که ما هم ازش عبرت بگیریم، وقتی میگوید یوسف را بردنش شما را هم میبرند وقتی میگوید به اسم بازی بردنش یعنی شما را هم به اسم بازی میبرند.
گاهی مینشینم ببینم چه حادثهای افتاد که ما سرگرم از یک مسئله مهمتر بشویم. باوضو باشیم با ترتیل بخوانیم با صورت حزین بخوانیم.
در ماه رمضان توی هر اداره و سازمان و وزارتخانهای آدمهایی هستند که قرآن بلدند رئیس آن سازمان اگر بتواند یک برنامه ریزی کند حالا وقت اداره با اجازه دولت بیرون وقت اداره داوطلبانه با تقاضای خود مردم تحصیل کردند جمهوری اسلامی اگر سی روز ماه رمضان را اگر بیست دقیقه تمرین کنند قرآن را یاد میگیرند.
زشت است آدم دیپلم و لیسانس داشته باشد و نتواند قرآن بخواند.
هر کس بلد است بشود معلم و هر کس بلد نیست بشود شاگرد خجالت هم نکشد، معاون بلد است قرآن بخواند ولی رئیس بلد نیست، این رئیس سی تا بیست دقیقه شاگردی کند.
مثل یک آیت الله که رانندگی بلد نیست یک سی روز پهلوی یک شاگرد شوفر مینشیند سی روز شاگردی میکند در عوض تا آخر عمرش رانندگی بلد است.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد یادگیری قرآن، چشیدن مزه قرآن، را به ما مرحمت بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»