دعای مکارم اخلاق – 1، حق گویی و حق گریزی و کم شمردن کار نیک

بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
(وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیْرِ وَ إِنْ کَثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی) الصحیفهالسجادیهص92
ما امسال در ماه رمضان دعای مکارم الاخلاق را ترجمه و تفسیر کردیم که هر جمله آن باری دارد و فکر دعای بسیارجالبی است ، و مسأله مهمی است . دو سه جمله خواند ومن تفسیر می‌کنم.
(وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیْرِ وَ إِنْ کَثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی)
امام سجاد علیه السلام می‌فرماید : می‌خواهم حق بگویم ، گرچه سخت است ولی این یک بلای عمومی است . البته بامحاسبه ، اگر باعث فتنه شود خیر ، ولی طرف از گوینده ناراحت می‌شود ، بشود .
قرآن ظریف است مثل آمپول زدن در رگ یا پوست و شماره تلفن تا 031 تا 041 از استانی به استان دیگر می‌رودقرآن هم گاهی با یک حرف کم و زیاد معنی فرق می‌کند .
دو آیه شبیه هم داریم در قرآن می فرماید :
1- (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّه)نساء(135)
2 –(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ)مائده(8)
بعد می‌فرماید :(وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْن) نساء(135)
یعنی شما در راه قسط و عدالت شهادت بدهید گرچه به ضرر شما یا پدر و مادر شما باشد .
منظور این است که علاقه به خود و یا پدر و مادر یا دیگری شما را از مسیر حق منحرف نکند و چون او را دوست دارد به نفع او امضا کند .
و یا با عصبانیت ، از مسیر حق منحرف نشوید ، از افرادی که ناراحت هستید کاری کنید که به ضررش تمام شود بعدمی فرماید : (لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا)مائده(8) ناراحتی و عصبانیت شما باعث نشود که از مرز عدالت بیرون روید .
سؤال : چه چیز انسان را از عدالت بیرون می‌برد ؟
جواب : یا محبت و یا غضب
یک آیه می‌فرماید محبت تو را منحرف نکند و یک آیه غضب . خدایا جوری ما را قرار بده که محبت و غضب ما رامنحرف نسازد .
حدیث :(افضل الجهاد کلمه حق عند سلطان الجائر) عوالی‏اللآلی ج1ص432 بهترین مبارزه آن است که در مقابل ستمگر حق بگوید .
امام(خمینی ره) جبهه رفت خیر نرفت ولی در مقابل یک ابرقدرتی گفت : آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند, درصورتی که همه از او می‌ترسند . جبهه فقط شمشیر نیست گاهی یک کلمه که انسان می‌گوید یا می‌نویسد .
حدیث :(أَتْقَى النَّاسِ مَنْ قَالَ الْحَقَّ فِیمَا لَهُ وَ عَلَیْه)من‏لایحضره‏الفقیه ج4ص394 با تقواترین کسی است که حق بگوید چه بر نفع یا ضررش باشد .
یک مسلمانی دزدی کرده بود مثلاً فرش یا قالیچه‌ای داشت کشف می‌شد انداخت منزل یک یهودی بعد هم یهودی راگرفتند . آیه نازل شد : ای پیامبر این یهودی است ولی بی گناه است .
نه این که یهودی است بگویی تو بودی ، دین معنایش این است ، گاهی بچه است کاری کرده بعد با خود می‌گوید لقمه حرام بود و لقمه حرام خیلی خطرناک است .
من دو سال پیش این را گفته‌ام اجازه بدهید تکرار کنم.
قرآن می‌فرماید :(وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ)مطففین(1) وای بر کم فروشان چون لقمه حرام می‌خورد .
بعد می‌فرماید :(إِنَّ کِتابَ الفُجَّارٍ)مطففین(7)
بعد می‌فرماید :(یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ)مطففین(10)
اول کم فروشی می‌کند و لقمه حرام می‌خورد بعد فاجر می‌شود و بعد خدا و قیامت را قبول نمی‌کند . گناه گام به گام است و شیطان هم اینچنین : اول :(وسوس إلیه) بحارالأنوارج11ص162به سوی او پرتاب می‌کند . فکر بد به ذهن می‌آید ، اگر سؤال کرده و توضیح خواستی ؟ این تلفن ، این نامه ، این رشوه ، این دختری که به او نگاه کرد ، دو نفری که سوار موتور شدند . فکر بد آمد سؤال کنید تا روشن شود . اگر دور نکنی . حدیث : اگر فکر بدی آمد بلند شو و راه برو ، اگر راه می‌روی بنشین . یعنی شرایط را عوض کن که برود .
دوم :(مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطان)الاعراف(201) تماس می‌گیرد – اگر با او برخورد نکردی .
سوم :(یُوَسْوِسُ فی‏ صُدُورِ النَّاسِ)الناس(5) جایگاه خود را در درون سینه انسان قرار می‌دهد .
چهارم :(فَهُوَ لَهُ قَرینٌ)زخرف(36)شیطان برای او همنشین می‌شود .
پنجم :(إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانَ)مجادله(19)جزء حزب او می‌شود .
ششم :(مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا)نساء(119)و شیطان رییس او می‌شود .
هفتم : (شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)الانعام(112) خودش می‌شود شیطان یعنی فکر ، نگاه و عملش و جرثومه‌اش می‌شود شیطان .
لذا قرآن می‌فرماید :(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ)بقره(168) سیاست گام به گام شیطان را پیروی نکنید .
یک سیگار بکشی با این که سیگاری نمی‌شوی ، بعد پاکت آن را بعد سیگاری ، دلال سیگار و تبلیغ و بعد تریاکی ، تا این که سر تا پای او می‌شود دود . لباس و دست و استکانش بوی سیگار و سیگار مجسم . همه باید از دختر و پسر و دیگران مواظب باشیم از گام اول ، وکم فروشی تنها برای کسب بازار و خیابان نیست بنده روحانی هم اگر وقت شما را پای تلویزیون یا غیر آن گرفته و چیزی به شما نیاموزم معلم ، منبر ، استاد دانشگاه ، قاضی ، اگر قاضی ساعت باید کار کند ظهر رفت مسجدوازآن طرف رفت منزل برای استراحت ، این قاضی فاسق است ، چون حقوق ساعت می‌گیرد ولی کار نمی‌کند . کم فروشی مربوط به یک نژاد خاصی نیست(تکرار مطلب) و به همین دلیل گناه اول خطرناک است . ناراحت است گناه اول و خود را ملامت می‌کند ولی کم کم با گناه رفیق می‌شود . به شکلی که گاهی با گناه لذت می‌برد ، و تا این که اگر یک روز گناه نکند غصه می‌خورد . پس گاهی محبت و گاهی غضب مسیرانسان را منحرف می‌سازد .
نمونه‌ها :
1 – می‌فرماید : (أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُون)انبیاء(67)حضرت ابراهیم فرمود : -اف بر شما و بتهایتان .
قاری :(وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزّ)
«عز» : یعنی سخت گرچه حرف حق زدن سخت است ولی من بگویم . عرب‌ها به زمینی که بیل در آن نمی‌رود(وسفت است) می‌گویند : «عزیز» : زمین سخت
خوشم آمد از یک پیشنماز و امام جماعت مشغول نماز شد بعد فهمید وضو ندارد برگشت به مردم گفت من وضونداشتم و رفت برای انجام آن .
یک عمری اگر امام جماعت و پیشنماز باشد معلوم نمی‌شود دین دارد یا نه . در این مواقع دینداری معلوم می‌شود . استاد سر کلاس بگوید من این سؤال را نمی‌دانم سخت است ، شاگردهای بی ادب ممکن است به او بخندند ، مطالعه می‌کند بعد می‌گوید ولی گاهی خنده و لبخند شاگرد برای استاد سنگین است . وضو نداشتم و بلد نیست راحت ، من بچه بوده و پانصدی از جیب شما برداشته الان بدهم و بگویم بسمه تعالی . من دزد هستم سخت است .
 امام سجاد(علیه السلام) می‌فرماید : ایمانی به من بده که این سختی‌ها را تحمل کنم و حق بگویم .
2 : ابراهیم :(وَ تَاللَّهِ لَأَکیدَنَّ أَصْنامَکُم)انبیاء(57) به خدا قسم تنهایی و یک تنه بتهای شما را می‌شکنم و نقشه می‌کشم .
3 : (قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ)کافرون(1)
(لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ)کافرون(2) هرگز عبادت نمی‌کنم این بتهایی که شما عبادت می‌کنید .
جایی که همه بت پرست هستند مثلاً کسی برود رشت بگوید : مرگ بر برنج ، اینجا شهر برنج است این خیلی شجاعت و جگر می‌خواهد ، در شهر بت بگوید مرگ بر بت . به ظاهر و ترجمه صوری آن نگاه نکنیم ، بلکه می‌گوید : قدرتی داشته باش در شهر بت بگو مرگ بر بت .
4 – خطبه حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)
با یک سخنرانی آبروی حکومت بنی امیه را ریخت و به یزید گفت : یزید خیلی به نزد من پست و کوچکی ،
خیلی مهم است در مقابل قدرتی مثل یزید که آن همه انسان را کشته و عده‌ای را اسیر کرده اینچنین بگوید.
5 – سخنرانی‌های حضرت امام(خمینی ره)
گفتن و برخورد با مقامات بالا سخت است ولی باشد آقای رییس شما سیگار نکشید ، خفه شو بچه , شما بگو من خفه نمی‌شوم و حرف من حق و کار شما باطل است .
مطلبی است باطل و طرفدار هم دارد نگویی نمی‌شود در مقابل مردم ، وقتی شما به حق رسیدی عمل کن ، در رساله علما است که اگر 29 روز ماه رمضان را روزه گرفته و خود ماه را دیدی حال اگر برای همه علما هم ثابت نشد شما که دیده‌ای حق روزه گرفتن نداری ، چون خود یقین داری و گرچه برای مقام معظم رهبری ثابت نشده .
اگر ازکسی گناه کبیره دیدی نمی‌توانی به او اقتدا کنی گرچه مردم منطقه با او نماز بخوانند ، اگر انسان به یقین رسید بایدعمل کند و گاهی مردم کج می‌فهمند .
گاهی برای خجالت و یا ترس حق را نمی‌گوید و یااین که به من چه مربوط است دیگران هستند به من ربطی ندارد و یااز انزوا و بی اعتناییهای بعد می‌ترسد و یا عزل از مقام . شما بگو گرچه جامعه نپذیرد حرف حق را .
انگیزه‌های گفتن و دفاع از حق :
1 – رضایت خدا :(قل الله ثم ذرهم)انعام(91) بگو خدا بقیه را رها کن . گرچه دیگران ناراحت شوند .
2 – اولیاء خدا اینچنین بوده‌اند…
حضرت ابراهیم علیه السلام یک تنه حرف زد . روزی که امام(خمینی ره) فرمود : شاه باید برود… مردم گفتند او چه می‌گوید ما مستأجر را از خانه نمی‌توانیم بیرون کنیم مگر می‌شود .
3 – گرچه امروز کسی گوش ندهد تاریخ این را ثبت می‌کند .
که روزی فردی این حرفها را زده : می‌فرماید :(وَ اجْعَلْ لی‏ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرینَ)شعراء(84)
سؤال : چه فایده‌ای دارد(اگر گوش شنوا نباشد)
جواب : اگر گفتن آینده تاریخ به نفع شما قضاوت می‌کند که گفت کسی گوش نداد و یا شما و دیگران که گفتید باهم اثرمی گذارد .
من تقاضایی از یکی از بزرگان داشتم دفعه اول قبول نکرد و چندی قبل رفتم خدمت ایشان گفتم من این تقاضا را چندبار گفته‌ام ، ایشان قبول کردند .
مثل چوبی که با تبر اول و دوم نمی‌شکند ولی با سوم می‌شکند ، اگر اول و دوم نبود سوم هم اثر نمی‌گذاشت ، زمینه رابرای سومی آماده کردند ، اگر 10 بار تکرار شد بالاخره اثر می‌گذارد .
اگر یکی گفت دیگران جرأت پیدا می‌کنند ، اگر همه ساکت نشستند نمی‌شود .
پس کسی که حق می‌گوید خدا او را دوست دارد چون می‌فرماید :(وَ اللَّهُ یَقُولُ الْحَق)احزاب(4) و سیره اولیاء و گرچه آنها رامسخره می‌کردند ، و گواه تاریخ که شما حق گفته‌ای ، و جرأت برای دیگران .
و خداوند قول داده که : «بل نقذف بالحق علی الباطل » : شما حق بگو ,ما حق را بر باطل پیروز می‌کنیم .
معاویه به حجر بن عدی گفت تو را می‌کشم ، حجر گفت : سر و زبان مرا هم قطع کنید ، به خدا قسم من از علی بن ابیطالب بیزاری نمی‌جویم . بعد هم او را اعدام و سر و زبان او را هم بریدند . ولی بعد از 1400 سال برای او مقبره ساختند وماند . به پ یغمبر(صل الله علیه و اله و سلم) می‌گفتند : «ابتر» یعنی کسی که پسر ندارد اجاقش کور است . الان یک نفر را در دنیاو در شیعه و سنی پیدا نمی‌کنی بگوید من از دودمان معاویه هستم ، ولی صدها نفر ادعا می‌کنند که سید حسینی ، وفاطمی هستند و این به برکت یک دختر است . و این ارزش است و برای آنها ننگ است که یکی به آنها افتخار نکند . یزید یک پسر خوبی داشت زمانی گفت‌ای کاش زمانی که مادر مرا حامله بود سقط می‌شد تا چنین پدری نداشته باشم . خیلی عزت است اگر شراب خورد و بدمستی کرد ، پسر و تاریخ او را لعنت کرده و امروز کسی حاضر نیست بگوید من از آن دودمان هستم . زندگی امروز نیست ، گذشته و حال و آینده است ، اگر حق گفتی آینده قضاوت خواهند کرد ، تا قیامت زندگی است .
قاری :(وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیْرِ وَ إِنْ کَثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی)یعنی کم شمردن ، خیر را کم بشمارم گرچه در گفتار و رفتار کار خوب زیاد باشد . خودش نباید بگوید من دانشمند هستم یا 200 یا 500 کتاب خوانده‌ای مگر با اینها انسان دانشمند می‌شود . اگر انسان کارهای خیر خود را زیاد بشمارد مغرور می‌شود .
امام(خمینی ره) رهبر بود ولی فرمود : به من بگویید خدمتگزار ، مغرور نشو ، خیلی عبادت کرده‌ای ؟
قرآن می‌فرماید : (یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض)جمعه(1) تسبیح خدا گوید آنچه در آسمان و زمین است . هستی تسبیح گوید ، مقایسه کنید چه می‌شود تسبیح ما در مقابل آن .
زمانی که نور خورشید هست یک لامپ چه خاصیتی دارد ؟ می فرماید :(کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ)روم(26)
به امام سجاد علیه السلام گفتند خیلی عبادت می‌کنی فرمود : من کجا و علی کجا . به علی علیه السلام اینچنین گفتند ، فرمود : من کجا و پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم) کجا . اگر به ندانستنها توجه داشته باشیم خجالت می‌کشیم بگوییم چقدرمی دانیم و دیگر این که می گوید ماشین پر بنزین است مولی توجه به طولانی بودن راه ندارد .
علی(علیه السلام) می‌فرماید :(آهِ آهِ مِنْ قِلَّهِ الزَّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ وَحْشَهِ الطَّرِیق) بحارالأنوارج33ص274 آه از کمی زاد و توشه و طولانی بودن راه . راه طولانی است و این دو رکعت نماز ارزش ندارد .
می گوید ما انقلاب کردیم . اولاً آنها که انقلاب کرده آنقدر نمی‌گویندو معمولاً کچل‌ها بیشتر سرشان را شانه می‌زنند مو کم دارد ولی شانه می‌زند ، افرادی با پول کم در بانک چک می‌کشد ، سبزی هم می‌خرد چک می‌کشد آنها که زیاد پز می‌دهد از تو خالی هستند ، یک عامل روانی هم دارد .
امام هفتم علیه السلام فرمود : هر کسی پز می‌دهد معلوم است از توخالی است می‌خواهد جبران کند وارد خانه می‌شود با 16 تجدیدی می‌گوید غذا بیاورید اگر نیاورند می‌زند شیشه را می‌شکند با زور شیشه می‌خواهد افکار را جذب کند . من دیده‌ام بعضی از موتور قراضه‌ها که دود می‌کند نشسته روی آن کیف می‌کند . لذت می‌برد کمبود دارد . این حدیث است ، خیلی از دخترها با رنگ لباس ، شلوار لی را پاره می‌کردند که الحمدلله این خل بازیها تمام شد ، عقل و علم و خاصیت بهداشتی دارد ، تمدن است ، دلیلی ندارد جز به او نگاه کنند . فرمود : تمام کسانی که ، عطسه می‌کنند جوری که همه به او نگاه کنند ، درست عطسه کن ، مثل بقیه بگو امین ، جوری می‌گویدکه همه همه صلوات و او شکلی دیگر همه چای برای او آب جوش بیاور . برای همه پپسی می‌گوید برای من کولا بیاورید با این که نمی‌فهمد ترکیبات را ، هیچ حالیش نیست ، مرضی دارد که می‌خواهد بر خلاف مسیر حرکت کند و این خیلی خطرناک است . گاهی در زلف و غذا و آمین ، اسم فلان را نبرید مثل گوجه من بدم می‌آید ، دکان است هر کسی یک دکان باز کرده ، کمال معنوی ندارد مایه ندارد می‌خواهد افکار به او نگاه کنند .
فردی آمد کتابی را از آخر به اول حفظ کرده‌ام و آمده جایزه بگیرد گفتم خل نیستی بله اصلاً تو خل هستی چه مشکلی را حل کرده‌ای و از جامعه و کدام عقل و دین این کار را می‌گوید اگر اصفهان را گفتی «ناهفصا» چه مشکلی حل می‌شود .
عمر صرف چیزهایی می‌شود که هیچ سود و پشتوانه عقلی و علمی ندارد مثل کروات . هرچه فکر کرده و به یکی گفتم اگر دلیلی آوردی من دو کروات باهم و یک ضرب روشنفکر شوم .
کسی همه لباس‌ها و ریش‌ها را سبز گفتند چرا گفت می‌خواهم یک ضرب معصوم شوم این لباس گرم یا سرد ، نشانه علم و عقل ، فکر و تخصص ، من حمایت می‌کنم چه منطقی برای این هست من نمی‌دانم .
خدایا توفیق بده که من خیرم را کم بشمارم گرچه زیاد باشد ، راه طولانی گرچه کار خیر زیاد شد .
آیه الله عظمی بروجردی لحظه مرگ شروع کرد گریه کردن ، پرسیدند چرا ؟ فرمود : می‌روم به نزد خدا با دست خالی ، آن همه کار ، در طول تاریخ شاید مثل مرجعیت ایشان نبوده یا کم نظیر بوده ، مسجد اعظم قم در هامبورگ دکتر شهیدبهشتی را فرستاده ، و مسجد ساخته و تربیت طلاب و .  .  . اگر بدانیم راه طولانی و تا ابدیت است این امکانات کم است، اگر بدانی چقدر گرانی است به یک قلک پول خرد توجه نمی‌کنی .
امام صادق علیه السلام فرمود : در مقابل کارهای خود سه عکس العمل داشته باشید :
الف : کار خود را کوچک شمارید ,البته کار مردم را بزرگ .
ب : پنهانی باشد .
ج : در کار خیر عجله کنید .
امام سجاد علیه السلام می‌فرماید : خدایا خدماتی که به پدر و مادر می‌کنم کم و کوچک بشمارم :(وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّی بِهِمَا وَ إِنْ کَثُر) الصحیفهالسجادیهص114
به کارهای جزیی که برای آنها از نان و برنج و گوشت و .  .  . انجام می‌دهید مغرور نشوید.
برکات کوچک شمردن کار خیر :
الف : مغرور نمی‌شود .
ب : تلاش خود را ادامه می‌دهد .
اگر گفت من فارغ التحصیل هستم دیگر نمی‌خواهد مطالعه کند ، اگر چیزی ندانست ادامه خواهد داد ، اگر خیر را بزرگ شمرد حرکت نمی‌کند .
ج : گرفتار عجب نمی‌شود .
د : منت نخواهد گذاشت .
ه : برای گیرنده گواراست شما هزار تومان می‌دهی می‌گویی ببخشید چیزی نیست .
دعای امام علیه السلام :(وَ إِنَّهُمْ عَلَى مَکَانِهِمْ مِنْکَ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَکَ وَ اسْتِجْمَاعِ أَهْوَائِهِمْ فِیکَ وَ کَثْرَهِ طَاعَتِهِمْ لَکَ وَ قِلَّهِ غَفْلَتِهِمْ عَنْ أَمْرِکَ لَوْ عَایَنُوا کُنْهَ مَا خَفِیَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ لَحَقَّرُوا أَعْمَالَهُم) (شرح‏نهج‏البلاغهج7ص200)
فرشته‌ها با این که دائماً در حال عبادتند و هوی و هوسی ندارند و طاعتشان زیاد و غفلتشان کم است ، با این حال اگرعظمت تو را بفهمند اظهار پوچی و کوچکی خواهند کرد .
زینب کبری(سلام الله علیها)آمدبه کربلاوقتی دیدبدن امام حسین علیه السلام به زمین افتاده دست
 برد زیر بدن آن حضرت و گفت : «ربنا تقبل منا هذا القلیل » : خدایا از ما این(هدیه)کم رابپذیربه نزد حضرت زینب(سلام اله علیها) چنان خدا بزرگ است که امام حسین علیه السلام کوچک .
خلاصه این دو جمله از دعا این که امام سجاد علیه السلام فرمود :
1 – حق بگویم گرچه سخت است .
از الان تمرین کنیم ,مبادا لطف و محبت و هدیه و .  .  . دیگران ما را از حق گویی بازداشته و خودمان را بفروشیم ، از لطف ومحبت‌ها تشکر کرده و نسبت به حق گوییها ملاحظه نکنید . اگر به ما یک لبخند زد می‌گوییم روابط به هم می‌خورد ، می فرماید من خودم را به هیچ یک از پول و مقام و پست نفروشم ، من حق می‌گویم گرچه مرا عزل کنند .
2 – و خیرم را کم بشمارم گرچه زیاد است .
خدایا معرفتی به ما بده که هرچه رشد می‌کنیم خود را بزرگ نبینیم و گرفتار عجب و غرور نشویم .
معرفت ما را نسبت به خودت و کتاب و اولیاء وراهت روز به روز زیادتر بفرما .
کشور و دین و دنیا و رهبر و امت و نسل و ناموس ما را حفظ بفرما .
آقا ، امام زمان(علیه السلام) قلب مطهرش را از ما راضی و ظهورش را نزدیک و ما را از بهترین یارانش قرار بده .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
Comments (0)
Add Comment