بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بینندهها بحث را قبل از پایان سال میبینند که من هم قبل ازًآمدن سال جدید به همه شما مسلمین و ایرانیها تبریک گفته و انشاء. . . برای همه سال مبارکی باشد. موضوعی که امسال در ماه رمضان شروع کردیم دعای مکارم الاخلاق بود که رسید به اینجا:(أَصُولُ بِکَ عِنْدَ الضَّرُورَهِ، وَ أَسْأَلُکَ عِنْدَ الْحَاجَهِ)الصحیفهالسجادیهص92 حدیث جالبی در این زمینه دیدهام که میشود نمایش و تاتر شود ,که حدیث پیدا کردهام که ما کارها را به نمایش بگذاریم. یکی از آن را همه ایرانیها بلد هستند که:
پیرمرد وضوی غلط میگرفت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام کودک بودند دیدند وضوی او غلط است و اگرمستقیم به او بگویند درست نیست. گفتند پیرمرد ما وضو میگیریم شما بگو وضوی ما درست است یا نه؟ بعد از این که آنها وضو گرفتند پیرمرد فهمید وضوی خودش اشتباه است. لذا از راهنمایی آنها تشکر کرد. وضوی هر دو درست ووضوی من غلط است، واین دلیل براین است که دراسلام نمایش جایز است.
ما شاید صدها حدیث داریم که میشود آنها را به صورت نمایش در آورد و انشاءالله بچه مسلمانها و خواهرها اینها را پیاده و به نمایش تبدیل کنند.
حدیث:(أَصَابَ أَنْصَارِیّاً حَاجَهٌ فَأَخْبَرَ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ ص) بحارالأنوارج100ص10 انصار مردم مدینه و مهاجرین از مکه بودند به دلیل فشار بت پرستها آمدند به مدینه، یکی از مردم مدینه فقر به اوفشار آورد. و از فقر خود به پیامبر ص خبر داد حضرت فرمود:(فَقَالَ ایتِنِی بِمَا فِی مَنْزِلِکَ وَ لَا تُحَقِّرْ شَیْئاً) هر چه در منزل داری بیاور، و هیچ چیز را کوچک نشمارکه این چیزی نیست و ناقابل است. (فَأَتَاهُ بِحِلْسٍ وَ قَدَحٍ) پلاس و حاجم و کاسهای آورد خدمت پیامبر (ص) حضرت به اصحاب فرمود:(مَنْ یَشْتَرِیهِمَا) چه کسی این دو را میخرد؟ مردی گفت:(رَجُلٌ هُمَا عَلَیَّ بِدِرْهَمٍ) من به یک درهم میخرم. حضرت فرمود:(فَقَالَ مَنْ یَزِیدُ) چه کسی زیادتر میخرد؟ به قول امروزیها مزایده… دیگری گفت:(فَقَالَ رَجُلٌ هُمَا عَلَیَّ بِدِرْهَمَیْن). من این دو را به دو درهم میخرم. حضرت فرمود:(هُمَا لَکَ) این دو برای شما. حضرت فرمود:(فَقَالَ ابْتَعْ بِأَحَدِهِمَا طَعَاماً لِأَهْلِکَ) این دو درهم را به آن مرد داده و فرمود یک درهم آن را طعامی برای خانواده تهیه کن و از درهم دیگر تبری را تهیه کن و بیاور. او هم رفت و تبر بدون دسته خرید چون پولش کفایت نکرد. حضرت فرمود:(مَنْ عِنْدَهُ نِصَابٌ لِهَذِهِ الْفَأْسِ) چه کسی یک دسته تبر بی کار در منزل دارد؟ یکی گفت:(عِنْدِی) یکی گفت من در منزل دارم و رفت آورد. حضرت:(فَأَثْبَتَهُ بِیَدِهِ)دسته تبر را در تبر جاسازی کرد. بعد تبر را به آن مرد داد و فرمود:(وَ قَالَ اذْهَبْ فَاحْتَطِبْ وَ لَا تُحَقِّرَنَّ شَوْکاً وَ لَا رَطْباً وَ لَا یَابِساً) برو صحرا هیزم بکن و از هیچ هیزم کوچک و بزرگ نگذر و غافل نشو. او هم این کار را کرده و به فاصله کوتاه کارش راه افتاد. آن مرد:(فَفَعَلَ ذَلِکَ خَمْسَ عَشْرَهَ لَیْلَهً فَأَتَاهُ وَ قَدْ حَسُنَتْ حَالُهُ)در حالی که شبانه روز این کار را کرد و وضعش خوب شد. حضرت:(هَذَا خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَجِیءَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ فِی وَجْهِکَ کُدُوحُ الصَّدَقَه) این بهتر از آن بود که گدایی کنی.
از این حدیث ده مطلب استفاده میشود:
1- فقر سراغ بزرگان هم میرود.
پیرمرد وضوی غلط میگرفت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام کودک بودند دیدند وضوی او غلط است و اگرمستقیم به او بگویند درست نیست. گفتند پیرمرد ما وضو میگیریم شما بگو وضوی ما درست است یا نه؟ بعد از این که آنها وضو گرفتند پیرمرد فهمید وضوی خودش اشتباه است. لذا از راهنمایی آنها تشکر کرد. وضوی هر دو درست ووضوی من غلط است، واین دلیل براین است که دراسلام نمایش جایز است.
ما شاید صدها حدیث داریم که میشود آنها را به صورت نمایش در آورد و انشاءالله بچه مسلمانها و خواهرها اینها را پیاده و به نمایش تبدیل کنند.
حدیث:(أَصَابَ أَنْصَارِیّاً حَاجَهٌ فَأَخْبَرَ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ ص) بحارالأنوارج100ص10 انصار مردم مدینه و مهاجرین از مکه بودند به دلیل فشار بت پرستها آمدند به مدینه، یکی از مردم مدینه فقر به اوفشار آورد. و از فقر خود به پیامبر ص خبر داد حضرت فرمود:(فَقَالَ ایتِنِی بِمَا فِی مَنْزِلِکَ وَ لَا تُحَقِّرْ شَیْئاً) هر چه در منزل داری بیاور، و هیچ چیز را کوچک نشمارکه این چیزی نیست و ناقابل است. (فَأَتَاهُ بِحِلْسٍ وَ قَدَحٍ) پلاس و حاجم و کاسهای آورد خدمت پیامبر (ص) حضرت به اصحاب فرمود:(مَنْ یَشْتَرِیهِمَا) چه کسی این دو را میخرد؟ مردی گفت:(رَجُلٌ هُمَا عَلَیَّ بِدِرْهَمٍ) من به یک درهم میخرم. حضرت فرمود:(فَقَالَ مَنْ یَزِیدُ) چه کسی زیادتر میخرد؟ به قول امروزیها مزایده… دیگری گفت:(فَقَالَ رَجُلٌ هُمَا عَلَیَّ بِدِرْهَمَیْن). من این دو را به دو درهم میخرم. حضرت فرمود:(هُمَا لَکَ) این دو برای شما. حضرت فرمود:(فَقَالَ ابْتَعْ بِأَحَدِهِمَا طَعَاماً لِأَهْلِکَ) این دو درهم را به آن مرد داده و فرمود یک درهم آن را طعامی برای خانواده تهیه کن و از درهم دیگر تبری را تهیه کن و بیاور. او هم رفت و تبر بدون دسته خرید چون پولش کفایت نکرد. حضرت فرمود:(مَنْ عِنْدَهُ نِصَابٌ لِهَذِهِ الْفَأْسِ) چه کسی یک دسته تبر بی کار در منزل دارد؟ یکی گفت:(عِنْدِی) یکی گفت من در منزل دارم و رفت آورد. حضرت:(فَأَثْبَتَهُ بِیَدِهِ)دسته تبر را در تبر جاسازی کرد. بعد تبر را به آن مرد داد و فرمود:(وَ قَالَ اذْهَبْ فَاحْتَطِبْ وَ لَا تُحَقِّرَنَّ شَوْکاً وَ لَا رَطْباً وَ لَا یَابِساً) برو صحرا هیزم بکن و از هیچ هیزم کوچک و بزرگ نگذر و غافل نشو. او هم این کار را کرده و به فاصله کوتاه کارش راه افتاد. آن مرد:(فَفَعَلَ ذَلِکَ خَمْسَ عَشْرَهَ لَیْلَهً فَأَتَاهُ وَ قَدْ حَسُنَتْ حَالُهُ)در حالی که شبانه روز این کار را کرد و وضعش خوب شد. حضرت:(هَذَا خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَجِیءَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ فِی وَجْهِکَ کُدُوحُ الصَّدَقَه) این بهتر از آن بود که گدایی کنی.
از این حدیث ده مطلب استفاده میشود:
1- فقر سراغ بزرگان هم میرود.
وقتی میبیند دیگران ندارند تحمل میکند و آه نمیکشد. اگر بداند که مشکل او را دیگران هم دارند.
چون ایام حج این بحث را گوش میدهید، در ایام حج یکی به من رسید و گفت آقای قرائتی من گم شدهام با گریه، گفتم خوشا به حال توکه تنها گم شدهای، ولی من با کاروان با هم گم شدهایم گفت خوب راحت شدم.
یکی از طلاب در حوزه آیه الله شیرازی رضوان الله تعالی علیه در سامرا خیلی فقر به او فشار آورد. در سامرا امام دهم ویازدهم امام هادی و امام عسگری علیهماالسلام هستند آمد در حرم و خطاب به آن امامان گفت خیلی فقر اذیت میکند. من در حرم و صحن که خانه شماست میایستم تا پولی از طرف شما برسد.
گفت: آیه الله شیرازی آمد عبور کند دور حرم گشت تا به من رسید پولی به من داد و فرمود: تو دفعه اول است که آمدهای از امام ع درخواست میکنی ما زمان طلبگی خیلی از این کارها کردیم، یعنی مشکلات ما خیلی زیادتر بود.
بدانیم که دیگران هم از این مشکلات را داشته و یا دارند. خداوند به پیامبر میفرماید خیلی اذیت میشوی: (فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)احقاف(35)
تو هم مثل بقیه پیامبران که مشکلات زیادی داشتند صبر کن. همه را ساحر و مجنون خواند و اذیت کردهاند. زمانی که از گرانی رنج میبرد بداند که در کشورهای دیگر هم فقر و تورم هست آرام میشود.
2- مسئولین باید از حال مردم فقیر با خبر باشند.
به صورتی که هر کس فقر و ناراحتی داشت میآمد و مطرح میکرد. داریم که: انبیاءو پیامبر در بازار راه میرفت.(یَمْشُونَ فِی الْأَسْواق)فرقان(20) با تدبر در این گونه آیات فهمیده میشود که از مردم و با مردم و در مردم بودن و لمس کردن و در دسترس مردم بودن اصلی است که باید رعایت شود.
خدا لعنت کند منافقین را که با طرح ترور بین مردم و مسئولین جدائی افتاد من خودم دیدم اول انقلاب آقای هاشمی رفسنجانی در زمان مدرسه رفاه برای غذا در صف بود بعد با ترور مسائل حفاظتی پیش آمد. الان هم برای مراجعه دفاتری هست ولی اگر مراجعه حضوری باشد اثر دیگری دارد.
3- هیچ چیز را کم نگیرید.
نگویید چیزی نیست حضرت فرمود: هر چه هست گر چه کوچک بیاور.
یکی آمد به من گفت آقای قرائتی من واجب الحج هستم ولی با توجه به رفت و آمد و قرارداد با شرکتها و کشورهانمی توانم به حج بروم چکار کنم؟
گفتم: اگر مثلاًپسر شما از دنیا برود، گفت نه میگویم به مناسبت فوت نابهنگام فرزند. که نابهنگام هم غلط است به ماچه که به هنگام یا نابهنگام فضولی در کار خدا نکنیم. دخالت نکنیم نمیدانیم صلاح چیست. گفتم بعداز این که خواستی مغازه را باز کنی خدای نکرده خانمت از دنیا رفت؟ ، گفت دو روز دیگر اگر رفتی باز کنی داداشت؟ البته خدانکند ولی اگر ده فامیل یکی پس از دیگری بالاخره گفت روز باید مغازه تعطیل باشد گفتم حال روز برو مکه. ساعت را بفروش کتاب بخرو پز را کم کن.
به علی بن ابیطالب ع گفتند: اینها چیست؟ فرمود: صدهزار درخت خرما، گر چه آنها هسته خرما بود ولی اگر کاراقتصادی باشد میتواندخرما شود.
4- مزایده کار خوبی است. چون حضرت این کار را کرد.
5 – اول خرج عیال و خانواده بعد سرمایه نه این که از خانواده کم بگذارد برای سرمایه.
حدیث: ما مهریه خانمها را میدهیم بعد اختیارش با خودش خواهد بود، ما دخالت در خرج او نمیکنیم ولی بعضی هاخیلی دخالت میکنند، خدا رحم کرده قصاب نیستند که اگر یک کیلو گوشت میداد میرفت ببیند با چه چیز بار کرده هر چه میخواهد درست کند بعضی صد هزار تومان وام بیا ببینم چکار کردی؟ همه چیز را میپرسد.
یک آقایی هر کسی میآمد پول بگیرد از او سؤال میکرد مرده شوری گفت من احتیاج دارم چند وقتی است کسی نمرده شروع کرد از او سؤال کردن که به چه شکل غسل میدهی و. . . تلقین هم میخوانی. گفت بله: بعدهم به مرده میگوئیم خوب شد مردی و نیازت به این حاج آقا نیفتاد.
بعضیها هستند بله یعنی، بله مهر خانم را میدهیم و او اختیار با خودش هست.
6- مشارکت مردمی
این تعاون مشارکت که امروز شعار میدهند، در این حدیث هر کسی به نحوی کمک کرده یکی پلاس آورد دیگر خریدو پیامبر ص دلالی و نجاری کرد.
7- مسئولین باید در کشورهای اسلامی ابزار کار در اختیار جوانها بگذارند.
از این که حضرت دستور تبر داد و بعد تقاضای دسته کرد و بعد نجاری و سفارش به کار کرد در آن زمان ابزار کار تبر بوده.
امروز مثلاًیک تاجر میتواند 20 دستگاه قالی به نفر بدهد، ما هم نباید از کاری فراری باشیم جوانها کار عیب نیست، گر چه باعث ناراحتی میشود بزرگان گفتهاند من هم بگویم، میز نیست، میز نیست، هر کدام به دانشگاه برای لیسانس و پشت میز نشستن، یک هنری هم داشته باشید، همه میخواهند پشت میز بنشینند. دیشب شخصی منزل ماپدرش بنابودوپسرش دیپلم. به من گفت. شغلی. نیست. گفتم. نه تنهابرای دیپلم. که برای لیسانس هم شغل نیست. بروید بنایی، من با دیپلم، این چه فکر غلطی است که با دیپلم بنایی کند آن هم با این همه مشکل مسکن. اتفاقاًتحصیل کرده که بنایی کند زود هم مهندس و معمار میشود. تجربه اضافه میشود، عیب این است که کار کردن عیب است.
امام باقر ع را خواستند تحقیر کنند به او گفتند: ننه(مادر) آشپز: حضرت فرمود: آشپزی کمال و ارزش است.
در یک ماجرایی که همه بنا شد کاری کنند حضرت فرمود: من هم هیزم جمع میکنم. و خواهش میکنم هم ندارد.
یکی به امام باقر ع در حالی که بیل به دست داشت و کار میکرد گفت: خجالت نمیکشید پسر پیامبر عرق میریزی. حضرت فرمود: افتخار میکنم به این کار.
خیاطی، بنایی، نقاشی و مکانیکی، معماری، گچ بری، کاشی کاری، اینها هنر است، و ما فکر میکنیم که هر کس قلم به دست گرفت باید بیل را کنار بگذارد. این فکر غلط است. شخص پیامبر ص کار میکرد.
میگویند اگر کسی را دوست نداری ماهی به او بده و اگر او را دوست داری تور به او بده تا خودش ماهی بگیرد و اگر خیلی او را دوست داری توربافی یاد او بده
8- تشکر در مقابل کمکها
بعد از این که کارش راه افتاد و مشکلش حل شد آمد تشکر کرد از پیامبرص ولی ما وقتی کارمان راه افتاد میرویم وبرنمی گردیم. و فاصله میگیریم.
در زمان شاه یکی از افسرها زد به گوش یک نفر گفت فاصله بگیر این سرباز هم از پادگان فرار کرده و به عراق رفت و ازآنجا نامه نوشت که من تا اینجا فاصله گرفتهام باز میخواهی فاصله بگیرم.
با کمال تأسف جشنی در دانشگاه بود برای اعطای جوائز به فارغ التحصیلها که من هم دعوت داشتم. من مطالبی راآماده کرده بودم. ولی دیدم رئیس دانشگاه گفت آقایانی که فارغالتحصیل میشوید شما که رفتید سالی یک تلفن به مابزنید گفتم آخ کار دانشگاه به کجا رسیده که رئیس اینچنین تقاضا میکند.
اول عید است اگر معلم کلاس اول شما زنده است به دیدن او بروید، و پیشانی او را ببوسید و تشکر کنید شما پایه تمام تحصیلات من هستی، و این را نباید فراموش کنیم. و روستایی که نان آن جا را خورده و آمده در شهر پولدار شدهایم. به روستا رفته و پز هم ندهیم و فکر کنیم به روستا بدهکار هستیم در ایام عید که بدانجا میرویم. و بنده حجه الاسلام به روستا بدهکار هستم که از عمامه که پنبه و کفشم که چرم است از روستا میباشد یک روستایی به بنده از مخ تا پا حق دارد پز ندهیم که بله ما از شهر آمدهایم تحقیر نکنیم پدربزرگ هارا. علاوه بر این که علم غیر از فرهنگ است ممکن است علم او کم و فرهنگش بالا باشد.
حال اگر به همین حدیث عمل کنیم چقدر مشکلات حل میشود، مثلاًبرای یک جوان بیکار هر کدام هزار تومان بدهیم تا او داماد و جهازیه دختری را تهیه کنیم.
چیزهایی که در خانهها مانده از کم تا زیاد که در همه خانهها هست با بخاری گازی احتیاجی به کرسی و با سماور برقی و گازی به سماورزغالی نیست.
موارد زیادی است که ما مصرف نداریم ولی دیگران احتیاج دارند، یا تبدیل به پول میشود.
همین پیراهن عروسها که در کمد آویزان است و چند میلیون میباشد و جوانها برای پیراهن عروس عزا گرفتهاند، عروسهای دیگر هم استفاده کنند. در این حدیث از پیامبر مشارکت عمومی شد تا یک نفر کارش راه افتاد برای کار عارتان نشود.
تذکر:
گفتیم سائل نباید سؤال کند. علی ع به استاندار مالک اشتر میفرماید: (اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلَى) مستدرکالوسائل ج13ص167 خدارا خدارا به یاد داشته باش در باره رسیدن به مردم محروم.
(لَا حِیلَهَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ) قادر و تدبیر تلاش ندارند مسکینها و محتاجها. (وَ أَهْلِ الْبُؤْسِ وَ الْزَمْنَى) در مکه جشنی بود همه مشغول به خوردن شیرینی بودند گفتم شما سرمایه دار هستید و کنار قبر خدیجه س که همه اموالش را برای اسلام داد. بیایید جهازیه برای صد دختر بدهید که ارزان و سبک هم باشد.
الحمدلله صد جهازیه قبول کردند. و البته به کسی فشار نیامد چون آنها وضعشان خوب بود کسی که با 800 هزار تومان مکه آمده اگر یک میلیون یا یک و نیم میلیون هم بود میداد.
مثل کسی که میخواهد پیکان بخرد 5 میلیون یا 5 میلیون صد یا کم و بیش میخرد.
اگر اینچنین کمک کنیم خیلی از جوانها با شغل و دخترها با جهازیه میشوند. البته جوان باید برای کار عار نداشته وسرمایه دار هم کمک کند. اسلام با رکود مخالف است، رکود نیرو و طبیعت و سرمایه و ابزار تولید:
رکود نیرو:(قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً)طه(114) بگو خدایا علمم را زیاد کن. یعنی هر روز باید محفوظات زیاد شود.
حدیث: عدهای آمده خدمت امام صادق ع از همه احوال پرسی کرد یکی گفت من بیکار هستم، حضرت فرمود من ازنگاه کردن ب آدم بیکار معذور هستم.
هر شغلی چه اداری، ساده، دستی، با اراده کار هست. گر چه از کارهای جزئی …
رکودطبیعت:
حدیث: طبیعت را رها نکنید.
برای قیامت حوادثی هست مثل(إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها)زلزله(1) و(إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ)تکویر(1) و ماه گرفته میشود.
حدیث: اگر علاماتی است برای برپا شدن قیامت و در عین حال نهالی در دست داری و میتوانی بکاری، بکار.
چون ایام حج این بحث را گوش میدهید، در ایام حج یکی به من رسید و گفت آقای قرائتی من گم شدهام با گریه، گفتم خوشا به حال توکه تنها گم شدهای، ولی من با کاروان با هم گم شدهایم گفت خوب راحت شدم.
یکی از طلاب در حوزه آیه الله شیرازی رضوان الله تعالی علیه در سامرا خیلی فقر به او فشار آورد. در سامرا امام دهم ویازدهم امام هادی و امام عسگری علیهماالسلام هستند آمد در حرم و خطاب به آن امامان گفت خیلی فقر اذیت میکند. من در حرم و صحن که خانه شماست میایستم تا پولی از طرف شما برسد.
گفت: آیه الله شیرازی آمد عبور کند دور حرم گشت تا به من رسید پولی به من داد و فرمود: تو دفعه اول است که آمدهای از امام ع درخواست میکنی ما زمان طلبگی خیلی از این کارها کردیم، یعنی مشکلات ما خیلی زیادتر بود.
بدانیم که دیگران هم از این مشکلات را داشته و یا دارند. خداوند به پیامبر میفرماید خیلی اذیت میشوی: (فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)احقاف(35)
تو هم مثل بقیه پیامبران که مشکلات زیادی داشتند صبر کن. همه را ساحر و مجنون خواند و اذیت کردهاند. زمانی که از گرانی رنج میبرد بداند که در کشورهای دیگر هم فقر و تورم هست آرام میشود.
2- مسئولین باید از حال مردم فقیر با خبر باشند.
به صورتی که هر کس فقر و ناراحتی داشت میآمد و مطرح میکرد. داریم که: انبیاءو پیامبر در بازار راه میرفت.(یَمْشُونَ فِی الْأَسْواق)فرقان(20) با تدبر در این گونه آیات فهمیده میشود که از مردم و با مردم و در مردم بودن و لمس کردن و در دسترس مردم بودن اصلی است که باید رعایت شود.
خدا لعنت کند منافقین را که با طرح ترور بین مردم و مسئولین جدائی افتاد من خودم دیدم اول انقلاب آقای هاشمی رفسنجانی در زمان مدرسه رفاه برای غذا در صف بود بعد با ترور مسائل حفاظتی پیش آمد. الان هم برای مراجعه دفاتری هست ولی اگر مراجعه حضوری باشد اثر دیگری دارد.
3- هیچ چیز را کم نگیرید.
نگویید چیزی نیست حضرت فرمود: هر چه هست گر چه کوچک بیاور.
یکی آمد به من گفت آقای قرائتی من واجب الحج هستم ولی با توجه به رفت و آمد و قرارداد با شرکتها و کشورهانمی توانم به حج بروم چکار کنم؟
گفتم: اگر مثلاًپسر شما از دنیا برود، گفت نه میگویم به مناسبت فوت نابهنگام فرزند. که نابهنگام هم غلط است به ماچه که به هنگام یا نابهنگام فضولی در کار خدا نکنیم. دخالت نکنیم نمیدانیم صلاح چیست. گفتم بعداز این که خواستی مغازه را باز کنی خدای نکرده خانمت از دنیا رفت؟ ، گفت دو روز دیگر اگر رفتی باز کنی داداشت؟ البته خدانکند ولی اگر ده فامیل یکی پس از دیگری بالاخره گفت روز باید مغازه تعطیل باشد گفتم حال روز برو مکه. ساعت را بفروش کتاب بخرو پز را کم کن.
به علی بن ابیطالب ع گفتند: اینها چیست؟ فرمود: صدهزار درخت خرما، گر چه آنها هسته خرما بود ولی اگر کاراقتصادی باشد میتواندخرما شود.
4- مزایده کار خوبی است. چون حضرت این کار را کرد.
5 – اول خرج عیال و خانواده بعد سرمایه نه این که از خانواده کم بگذارد برای سرمایه.
حدیث: ما مهریه خانمها را میدهیم بعد اختیارش با خودش خواهد بود، ما دخالت در خرج او نمیکنیم ولی بعضی هاخیلی دخالت میکنند، خدا رحم کرده قصاب نیستند که اگر یک کیلو گوشت میداد میرفت ببیند با چه چیز بار کرده هر چه میخواهد درست کند بعضی صد هزار تومان وام بیا ببینم چکار کردی؟ همه چیز را میپرسد.
یک آقایی هر کسی میآمد پول بگیرد از او سؤال میکرد مرده شوری گفت من احتیاج دارم چند وقتی است کسی نمرده شروع کرد از او سؤال کردن که به چه شکل غسل میدهی و. . . تلقین هم میخوانی. گفت بله: بعدهم به مرده میگوئیم خوب شد مردی و نیازت به این حاج آقا نیفتاد.
بعضیها هستند بله یعنی، بله مهر خانم را میدهیم و او اختیار با خودش هست.
6- مشارکت مردمی
این تعاون مشارکت که امروز شعار میدهند، در این حدیث هر کسی به نحوی کمک کرده یکی پلاس آورد دیگر خریدو پیامبر ص دلالی و نجاری کرد.
7- مسئولین باید در کشورهای اسلامی ابزار کار در اختیار جوانها بگذارند.
از این که حضرت دستور تبر داد و بعد تقاضای دسته کرد و بعد نجاری و سفارش به کار کرد در آن زمان ابزار کار تبر بوده.
امروز مثلاًیک تاجر میتواند 20 دستگاه قالی به نفر بدهد، ما هم نباید از کاری فراری باشیم جوانها کار عیب نیست، گر چه باعث ناراحتی میشود بزرگان گفتهاند من هم بگویم، میز نیست، میز نیست، هر کدام به دانشگاه برای لیسانس و پشت میز نشستن، یک هنری هم داشته باشید، همه میخواهند پشت میز بنشینند. دیشب شخصی منزل ماپدرش بنابودوپسرش دیپلم. به من گفت. شغلی. نیست. گفتم. نه تنهابرای دیپلم. که برای لیسانس هم شغل نیست. بروید بنایی، من با دیپلم، این چه فکر غلطی است که با دیپلم بنایی کند آن هم با این همه مشکل مسکن. اتفاقاًتحصیل کرده که بنایی کند زود هم مهندس و معمار میشود. تجربه اضافه میشود، عیب این است که کار کردن عیب است.
امام باقر ع را خواستند تحقیر کنند به او گفتند: ننه(مادر) آشپز: حضرت فرمود: آشپزی کمال و ارزش است.
در یک ماجرایی که همه بنا شد کاری کنند حضرت فرمود: من هم هیزم جمع میکنم. و خواهش میکنم هم ندارد.
یکی به امام باقر ع در حالی که بیل به دست داشت و کار میکرد گفت: خجالت نمیکشید پسر پیامبر عرق میریزی. حضرت فرمود: افتخار میکنم به این کار.
خیاطی، بنایی، نقاشی و مکانیکی، معماری، گچ بری، کاشی کاری، اینها هنر است، و ما فکر میکنیم که هر کس قلم به دست گرفت باید بیل را کنار بگذارد. این فکر غلط است. شخص پیامبر ص کار میکرد.
میگویند اگر کسی را دوست نداری ماهی به او بده و اگر او را دوست داری تور به او بده تا خودش ماهی بگیرد و اگر خیلی او را دوست داری توربافی یاد او بده
8- تشکر در مقابل کمکها
بعد از این که کارش راه افتاد و مشکلش حل شد آمد تشکر کرد از پیامبرص ولی ما وقتی کارمان راه افتاد میرویم وبرنمی گردیم. و فاصله میگیریم.
در زمان شاه یکی از افسرها زد به گوش یک نفر گفت فاصله بگیر این سرباز هم از پادگان فرار کرده و به عراق رفت و ازآنجا نامه نوشت که من تا اینجا فاصله گرفتهام باز میخواهی فاصله بگیرم.
با کمال تأسف جشنی در دانشگاه بود برای اعطای جوائز به فارغ التحصیلها که من هم دعوت داشتم. من مطالبی راآماده کرده بودم. ولی دیدم رئیس دانشگاه گفت آقایانی که فارغالتحصیل میشوید شما که رفتید سالی یک تلفن به مابزنید گفتم آخ کار دانشگاه به کجا رسیده که رئیس اینچنین تقاضا میکند.
اول عید است اگر معلم کلاس اول شما زنده است به دیدن او بروید، و پیشانی او را ببوسید و تشکر کنید شما پایه تمام تحصیلات من هستی، و این را نباید فراموش کنیم. و روستایی که نان آن جا را خورده و آمده در شهر پولدار شدهایم. به روستا رفته و پز هم ندهیم و فکر کنیم به روستا بدهکار هستیم در ایام عید که بدانجا میرویم. و بنده حجه الاسلام به روستا بدهکار هستم که از عمامه که پنبه و کفشم که چرم است از روستا میباشد یک روستایی به بنده از مخ تا پا حق دارد پز ندهیم که بله ما از شهر آمدهایم تحقیر نکنیم پدربزرگ هارا. علاوه بر این که علم غیر از فرهنگ است ممکن است علم او کم و فرهنگش بالا باشد.
حال اگر به همین حدیث عمل کنیم چقدر مشکلات حل میشود، مثلاًبرای یک جوان بیکار هر کدام هزار تومان بدهیم تا او داماد و جهازیه دختری را تهیه کنیم.
چیزهایی که در خانهها مانده از کم تا زیاد که در همه خانهها هست با بخاری گازی احتیاجی به کرسی و با سماور برقی و گازی به سماورزغالی نیست.
موارد زیادی است که ما مصرف نداریم ولی دیگران احتیاج دارند، یا تبدیل به پول میشود.
همین پیراهن عروسها که در کمد آویزان است و چند میلیون میباشد و جوانها برای پیراهن عروس عزا گرفتهاند، عروسهای دیگر هم استفاده کنند. در این حدیث از پیامبر مشارکت عمومی شد تا یک نفر کارش راه افتاد برای کار عارتان نشود.
تذکر:
گفتیم سائل نباید سؤال کند. علی ع به استاندار مالک اشتر میفرماید: (اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلَى) مستدرکالوسائل ج13ص167 خدارا خدارا به یاد داشته باش در باره رسیدن به مردم محروم.
(لَا حِیلَهَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ) قادر و تدبیر تلاش ندارند مسکینها و محتاجها. (وَ أَهْلِ الْبُؤْسِ وَ الْزَمْنَى) در مکه جشنی بود همه مشغول به خوردن شیرینی بودند گفتم شما سرمایه دار هستید و کنار قبر خدیجه س که همه اموالش را برای اسلام داد. بیایید جهازیه برای صد دختر بدهید که ارزان و سبک هم باشد.
الحمدلله صد جهازیه قبول کردند. و البته به کسی فشار نیامد چون آنها وضعشان خوب بود کسی که با 800 هزار تومان مکه آمده اگر یک میلیون یا یک و نیم میلیون هم بود میداد.
مثل کسی که میخواهد پیکان بخرد 5 میلیون یا 5 میلیون صد یا کم و بیش میخرد.
اگر اینچنین کمک کنیم خیلی از جوانها با شغل و دخترها با جهازیه میشوند. البته جوان باید برای کار عار نداشته وسرمایه دار هم کمک کند. اسلام با رکود مخالف است، رکود نیرو و طبیعت و سرمایه و ابزار تولید:
رکود نیرو:(قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً)طه(114) بگو خدایا علمم را زیاد کن. یعنی هر روز باید محفوظات زیاد شود.
حدیث: عدهای آمده خدمت امام صادق ع از همه احوال پرسی کرد یکی گفت من بیکار هستم، حضرت فرمود من ازنگاه کردن ب آدم بیکار معذور هستم.
هر شغلی چه اداری، ساده، دستی، با اراده کار هست. گر چه از کارهای جزئی …
رکودطبیعت:
حدیث: طبیعت را رها نکنید.
برای قیامت حوادثی هست مثل(إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها)زلزله(1) و(إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ)تکویر(1) و ماه گرفته میشود.
حدیث: اگر علاماتی است برای برپا شدن قیامت و در عین حال نهالی در دست داری و میتوانی بکاری، بکار.
رکود سرمایه: کنز است. ابزار تولید: حدیثی که قبلاًگفته شد برای آماده کردن تبر…
بعد علی ع به استاندار میفرماید: (فَإِنَّ فِی هَذِهِ الطَّبَقَهِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً) مستدرکالوسائل ج13ص167 افراد گرسنه و فقیر در این طبقه زیاد است.(وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَیْتِ مَالِک) از بیت المال سهمی برای آنها قرار بده. و یکی از کارهای خوبی که کمیته امداد انجام میدهد که به فقیر پول دستی نمیدهد کار میدهد، چرخ خیاطی به جای ماهی تومان، خودکارکن.
(وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِی الْإِسْلَامِ فِی کُلِّ بَلْدَهٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلْأَدْنَى) مستدرکالوسائل ج13ص167 و سهم دورترین مثل سهم نزدیک ترین آنها باشد. این حکومت اسلامی است و باید ما به این سمت برویم.
مقام معظم رهبری فرمود: این مطالب حضرت علی ع را ما نمیتوانیم پیاده کنیم ولی باید به آن سمت برویم.
بعد میفرماید:(فَلَا یَشْغَلَنَّکَ عَنْهُمْ بَطَرٌ فَإِنَّکَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْیِیعِ التَّافِهِ لِإِحْکَامِکَ الْکَثِیرَ الْمُهِمَّ فَلَا تُشْخِصْ هَمَّکَ عَنْهُمْ وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لَهُمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَ مَنْ لَا یَصِلُ إِلَیْکَ مِنْهُمْ)کارهای بزرگ تو را از کارهای کوچک باز ندارد هم تصمیم باید برای مملکت بگیریم در عین حال باید به کارهای کوچک هم برسی.
قرآن کریم میفرماید:(کانَ رَسُولاً نَبِیًّا)مریم(54) رسالت جهانی داشت.
(وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاهِ)مریم(55) به خانواده هم سفارش نماز میکرد.
امام(خمینی ره): امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. بعد هم در خانه سینی چای به دست میرود نزد حاجیه خانم و دست بچه را هم میگیرد.
حدیث: بچه دختری در کوچههای مدینه دست پیامبرص را گرفت و او را برد تا پشت خانههای مدینه، یکی گفت یا رسول الله بیکاری برای یک بچه؟ حضرت فرمود: من میخواستم دل او را به دست آورم.
به منزل خانواده شهدا برویم، و مریضها و جانبازان را در این ایام عید، گر چه با دست خالی ولی با محبت.
جمله بعد از دعای مکارم الاخلاق: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ، وَ تَفَکُّراً فِی قُدْرَتِکَ)الصحیفهالسجادیهص92
خدایا چیزهایی را که شیطان در عقل و روحم القاء میکند از آرزوها و سوءظنها، و حسد و اندیشه در قدرت خودت.
گفتند ملانصرالدین دامن را گرفته راه میرفت علت پرسیدند گفت شنیدهام پرندهای در آسمان تخم میدهدمی خواهم بیفتد در دامن من، گفتند عجب آرزویی، گفت به خانم گفتهام آب را جوش آور که تخم پرنده را آوردم.
بعد میفرماید:(وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّک)و تدبیری عطا کن بر عدو و دشمن تو پیروز شوم.
انسان مثل ظرف خالی است، اگر از حق پر نشود از باطل پر خواهد شد مثل گوش اگر حق نشنود حرفهای باطل خواهد شنید وو بچه اگر سینه مادر نباشد پستانک و اگر بیسگوئیت نباشد گل میخورد. انسان رفیق و دوست میخواهد اگر دوست خوب نگیرد دچار دوست بد خواهد شد پس میخواهد قبل از آلوده شدن از حق پر شود که آلوده نشود. به جای آرزو از عظمت تو یاد کرده، و به جای سوءظن به تو، که چرا نمیدهی؟ در قدرت تو فکر کنم که میتواند بدهد.
پیامبرص یتیم، شهید رجائی و حضرت امام(خمینی ره)یتیم، آنها که یتیم هستند و عید فکر میکنند که سایه پدرنیست, قدرت خدا که هست. خداوند «جبار»است جبران میکند چرا از او نعمت را خدا بگیرد فکر کن تا از دشمن امکاناتش را بگیر. به جای این که برای ماشین و خانه فلانی س صوت و آه میکشی به اف آمریکا فکرکن. گیرم رقیب در کاندیدا شدن برای انتخابات شکست خورد، فکر کن دشمن مشترک داریم. به جای حسادت با دوستان، تدبیر برای دشمن باید کرد.
سؤال: شیطان چگونه القا میکند؟
جواب: سیاست شیطان گام به گام است.
قرآن:(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان)بقره(168)گامهای شیطان را نروید.
الف: القاء میکند:(اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ) شیطان به ذهن جرقه میزند.
ب: تماس میگیرد: مسد: تماس میگیرد.
ج: داخل میشود: (یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ)الناس(5)
د: میماند:(فَهُوَ لَهُ قَرینٌ)زخرف(36)
ه: عضو حزب میگیرد:(حِزْبَ الشَّیْطان)مجادله(19)
و: رئیس میشود:(أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ)نساء(76)
ز: خود شیطان میشود:(شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)انعام(112) مثل ماست که دیگ شیر را ماست کند.
گام به گام است اول سیگاری، بعد تریاکی و بعد هروئینی، اول دروغ شوخی و بعد جدی، زنگ چرخ بعد چرخ بعدموتور، بعد ماشین، بعد کشتی دزدی.
خدایا: روز به روز نظام ما را قویتر و محکمتر و رهبر و دولت و ملت و امت و نسل و ناموس و آب و خاک را حفظ بفرما.
خدایا: دشمنان ما را شاد نکن و روح کسانی که به ما انقلاب و اسلام دادند، انبیاء، اوصیاء شهدا، علما، امام خمینی ره، پدران و مادران، و آنان که بر ما حق دارند روحشان را از ما شاد بگردان.
تذکرات: در دید و بازدیدها اول به منزل فقرا بروید. اگر چیزی میدهد تحقیر نکنید. در سفرها مراعات آنها که تازه گواهینامه گرفتهاند بکنید، شما پایه یک دارید او تازه گرفته. در دید و بازدیدها گناه نکنیم. آغاز سال را با عبادت و نماز شروع کنیم.
خدایا: تقوایی به ما بده که وقت گناه ما را حفظ کند. بار دیگر عید را تبریک گفته و اگر سال دیگر بودیم شبهای جمعه با شما هستیم و هر چه مقدر است.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
بعد علی ع به استاندار میفرماید: (فَإِنَّ فِی هَذِهِ الطَّبَقَهِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً) مستدرکالوسائل ج13ص167 افراد گرسنه و فقیر در این طبقه زیاد است.(وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَیْتِ مَالِک) از بیت المال سهمی برای آنها قرار بده. و یکی از کارهای خوبی که کمیته امداد انجام میدهد که به فقیر پول دستی نمیدهد کار میدهد، چرخ خیاطی به جای ماهی تومان، خودکارکن.
(وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِی الْإِسْلَامِ فِی کُلِّ بَلْدَهٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلْأَدْنَى) مستدرکالوسائل ج13ص167 و سهم دورترین مثل سهم نزدیک ترین آنها باشد. این حکومت اسلامی است و باید ما به این سمت برویم.
مقام معظم رهبری فرمود: این مطالب حضرت علی ع را ما نمیتوانیم پیاده کنیم ولی باید به آن سمت برویم.
بعد میفرماید:(فَلَا یَشْغَلَنَّکَ عَنْهُمْ بَطَرٌ فَإِنَّکَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْیِیعِ التَّافِهِ لِإِحْکَامِکَ الْکَثِیرَ الْمُهِمَّ فَلَا تُشْخِصْ هَمَّکَ عَنْهُمْ وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لَهُمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَ مَنْ لَا یَصِلُ إِلَیْکَ مِنْهُمْ)کارهای بزرگ تو را از کارهای کوچک باز ندارد هم تصمیم باید برای مملکت بگیریم در عین حال باید به کارهای کوچک هم برسی.
قرآن کریم میفرماید:(کانَ رَسُولاً نَبِیًّا)مریم(54) رسالت جهانی داشت.
(وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاهِ)مریم(55) به خانواده هم سفارش نماز میکرد.
امام(خمینی ره): امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. بعد هم در خانه سینی چای به دست میرود نزد حاجیه خانم و دست بچه را هم میگیرد.
حدیث: بچه دختری در کوچههای مدینه دست پیامبرص را گرفت و او را برد تا پشت خانههای مدینه، یکی گفت یا رسول الله بیکاری برای یک بچه؟ حضرت فرمود: من میخواستم دل او را به دست آورم.
به منزل خانواده شهدا برویم، و مریضها و جانبازان را در این ایام عید، گر چه با دست خالی ولی با محبت.
جمله بعد از دعای مکارم الاخلاق: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ، وَ تَفَکُّراً فِی قُدْرَتِکَ)الصحیفهالسجادیهص92
خدایا چیزهایی را که شیطان در عقل و روحم القاء میکند از آرزوها و سوءظنها، و حسد و اندیشه در قدرت خودت.
گفتند ملانصرالدین دامن را گرفته راه میرفت علت پرسیدند گفت شنیدهام پرندهای در آسمان تخم میدهدمی خواهم بیفتد در دامن من، گفتند عجب آرزویی، گفت به خانم گفتهام آب را جوش آور که تخم پرنده را آوردم.
بعد میفرماید:(وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّک)و تدبیری عطا کن بر عدو و دشمن تو پیروز شوم.
انسان مثل ظرف خالی است، اگر از حق پر نشود از باطل پر خواهد شد مثل گوش اگر حق نشنود حرفهای باطل خواهد شنید وو بچه اگر سینه مادر نباشد پستانک و اگر بیسگوئیت نباشد گل میخورد. انسان رفیق و دوست میخواهد اگر دوست خوب نگیرد دچار دوست بد خواهد شد پس میخواهد قبل از آلوده شدن از حق پر شود که آلوده نشود. به جای آرزو از عظمت تو یاد کرده، و به جای سوءظن به تو، که چرا نمیدهی؟ در قدرت تو فکر کنم که میتواند بدهد.
پیامبرص یتیم، شهید رجائی و حضرت امام(خمینی ره)یتیم، آنها که یتیم هستند و عید فکر میکنند که سایه پدرنیست, قدرت خدا که هست. خداوند «جبار»است جبران میکند چرا از او نعمت را خدا بگیرد فکر کن تا از دشمن امکاناتش را بگیر. به جای این که برای ماشین و خانه فلانی س صوت و آه میکشی به اف آمریکا فکرکن. گیرم رقیب در کاندیدا شدن برای انتخابات شکست خورد، فکر کن دشمن مشترک داریم. به جای حسادت با دوستان، تدبیر برای دشمن باید کرد.
سؤال: شیطان چگونه القا میکند؟
جواب: سیاست شیطان گام به گام است.
قرآن:(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان)بقره(168)گامهای شیطان را نروید.
الف: القاء میکند:(اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ) شیطان به ذهن جرقه میزند.
ب: تماس میگیرد: مسد: تماس میگیرد.
ج: داخل میشود: (یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ)الناس(5)
د: میماند:(فَهُوَ لَهُ قَرینٌ)زخرف(36)
ه: عضو حزب میگیرد:(حِزْبَ الشَّیْطان)مجادله(19)
و: رئیس میشود:(أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ)نساء(76)
ز: خود شیطان میشود:(شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)انعام(112) مثل ماست که دیگ شیر را ماست کند.
گام به گام است اول سیگاری، بعد تریاکی و بعد هروئینی، اول دروغ شوخی و بعد جدی، زنگ چرخ بعد چرخ بعدموتور، بعد ماشین، بعد کشتی دزدی.
خدایا: روز به روز نظام ما را قویتر و محکمتر و رهبر و دولت و ملت و امت و نسل و ناموس و آب و خاک را حفظ بفرما.
خدایا: دشمنان ما را شاد نکن و روح کسانی که به ما انقلاب و اسلام دادند، انبیاء، اوصیاء شهدا، علما، امام خمینی ره، پدران و مادران، و آنان که بر ما حق دارند روحشان را از ما شاد بگردان.
تذکرات: در دید و بازدیدها اول به منزل فقرا بروید. اگر چیزی میدهد تحقیر نکنید. در سفرها مراعات آنها که تازه گواهینامه گرفتهاند بکنید، شما پایه یک دارید او تازه گرفته. در دید و بازدیدها گناه نکنیم. آغاز سال را با عبادت و نماز شروع کنیم.
خدایا: تقوایی به ما بده که وقت گناه ما را حفظ کند. بار دیگر عید را تبریک گفته و اگر سال دیگر بودیم شبهای جمعه با شما هستیم و هر چه مقدر است.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»