جایگاه نام خدا در کارها

1- آغاز همه کارها با نام خدا
2-آموزش نام خدا به فرزندان
3- الله، جامع‌ترین نام خدا
4- بسم الله، در آغاز همه سوره‌ها
5- ذکر نام خدا، نشانه توکل
6- افتتاح طرح‌ها با نام خدا
7- هم خدا مقدس است، هم نام او
8- انتخاب نام‌های زیبا برای فرزندان

موضوع: جایگاه نام خدا در کارها

تاریخ پخش: 19/02/87

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

تفسیر کلمه‌ی «بسم الله»! راجع به بسم‌ الله مطالب زیادی است که خدمت شما عرض می‌کنم. این که می‌گویند آغاز کار را با بسم‌الله بگویید این خودش هم آیه‌ی قرآن است. چون قرآن می‌گوید که «اقْرَأْ…» باقی‌اش را هم شما بگویید: «بِاسْمِ رَبِّکَ …» (علق/1) یعنی خواندن به نام خدا باشد. آغاز هر کار بسم الله است، پایان هر کار هم بسم الله است. قرآن می‌گوید: «فَإِذا فَرَغْتَ…» وقتی فارغ شدی از کاری، یعنی کار تمام شد «فَانْصَبْ» (شرح/7) «وَ إِلى‏ رَبِّکَ فَارْغَبْ» (شرح/8) وقتی فارغ شدی «رَبِّکَ» وقتی هم شروع کردی «رَبِّکَ»، «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبّ» «فَرَغْتَ رَبّ» یعنی چه؟ یعنی مؤمن آغاز کار و پایان کارش باید خطش را گم نکند. آغاز «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبّ» آخرش هم که می‌گوید «فَإِذا فَرَغْتَ» وقتی فارغ شدی از کاری و تمام شد … یعنی کلنگ را می‌زنی، بگو بسم الله! گواهینامه‌ی دانشگاه را هم می‌گیری بگو بسم الله! خط را گم نکنید. در نماز به شما می‌گوید رویت که رو به قبله است، دست‌هایت هم رو به قبله باشد. «الله اکبر» نگاهت هم به مهر باشد. پایت هم چنین نباشد. پایت هم چنین باشد. در سجده هم دستت را چنین کن. یعنی دست و پا و کمر و شکم و صورت و … یعنی با تمام وجود.

1- آغاز همه کارها با نام خدا

بسم الله برای اسلام نیست. قبل از پیغمبر ما حضرت عیسی اولوالعزم بوده است. قبل از عیسی موسی بوده است. قبل از موسی ابراهیم بوده است. قبل از ابراهیم نوح بوده است. اووووه … پدر دوم ما بعد از آدم نوح است. آن وقت نوح می‌گوید سوار کشتی که شدید «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» (هود/41) گفت وقتی سوار کشتی می‌شوید، بسم الله بگویید. یعنی تاریخ بسم الله برای مسلمان‌ها‌ نیست. همه‌ی انبیاء بسم الله داشتند. بعضی‌ها می‌گویند حاج آقا! در تلویزیون بگو که در روزنامه آیه‌ی قرآن ننویسند. می‌گویم: چرا؟ می‌گوید این روزنامه‌ها زیر دست و پا می‌افتد و گناه است. ما باید بسم الله را همه جا بنویسیم. اگر دیدیم زیر دست و پا است برداریم. اما نباید از ترس اینکه بسم الله زیر دست و پا می‌افتد، ننویسیم. حضرت سلیمان بسم الله نوشت و به یک زن کافر داد. «إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» (نمل/30) حضرت سلیمان به خانم بلقیس نامه نوشت که این خانم بلقیس هم خورشید پرست بود، اما به یک زن کافر هم نامه می‌نوشت، ‌نوشت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» نباید بگوید آخر این بسم الله یک وقت می‌بینی دست بی‌وضوی یک زن کافر به آن می‌خورد. بسم الله را باید گفت. گاهی وقت‌ها افرادی می‌گویند نه در این پارک نرویم. چون در این پارک ممکن است مثلاً آدم‌های ناجور باشند. اِ… برو که ناجورها بیرون بروند. نه اینکه چون ناجورها رفته‌اند تو نروی. تو برو که آن‌ها بیرون بروند. یک وقت زمان شاه طلبه‌ها را گرفتند و سربازی بردند. طلبه‌ها از سربازی معاف بودند. آن روزی که طلبه‌ها را سربازی می‌بردند، خیلی از طلبه‌های جوان ترسیدند. یک مرتبه امام روی منبر فرمود که ما از خدا می‌خواستیم که طلاب ما را در پادگان‌ها ببرند و به این سربازها بگویند که شاه کیست. هیچی شاه گفت که نبرید. و لذا آقای هاشمی رفسنجانی را هم آن زمان گرفتند و به پادگان بردند. گفت ما از خدا می‌خواستیم که این کار بشود. دیدند نه اینها هر جا باشند، بهتر این است که نباشند. چون ممکن است افشاگری و روشنگری کنند. بسم الله را باید نوشت، البته اگر کسی کلمه‌ی بسم الله را دید وظیفه دارد. اما وظیفه ما نیست که در خیابان که راه می‌رویم، روزنامه‌ها را بخوانیم و ببینیم بسم الله دارد یا ندارد.

روایتی داریم که اگر کاری را بدون بسم الله انجام ندادید، امیدی به فرجامش نداشته باشید. حتی روایت داریم «لا تدع …» رها نکن بسم الله را ولو اگر یک شعر می‌خواهی بخوانی! یعنی در هر کاری. کسی آمد بنشیند، تختش شکست. حضرت فرمود بسم الله نگفتی.

2-آموزش نام خدا به فرزندان

آموزش بسم الله به کودک! روایت داریم اگر انسان به بچه‌ی خودش، بسم الله یاد بدهد، این سبب نجات والدین از قهر خدا می‌شود. بسم الله که گفتید، کنار خدا کس دیگری را نگذارید. نگویید بنام … مثل منافقین که می‌گفتند: بنام خدا و خلق خدا! بنام خدا و خلق خدا یعنی چه؟ مثل اینکه بگوییم برای سلامتی خورشید و چراغ قوه صلوات بفرستید. اِ… خورشید و چراغ قوه؟ خالق و مخلوق را نباید در کنار هم گذاشت. حتی برای سلامتی امام زمان که صلوات ختم می‌کنید، کس دیگری را پهلوی امام زمان نگذارید. حتی مراجع تقلید را! ظاهراً آیت الله صافی، – به نظرم از ایشان شنیدم – که منزل آیت الله العظمی بروجردی روضه بود، در خانه یک کسی گفت برای سلامتی امام زمان و آیت الله العظمی بروجردی صلوات. آیت الله بروجردی در خانه حال نداشتند و مشغول استراحت بودند،‌ تا صدا را شنید که برای سلامتی امام زمان و آیت الله بروجردی، عصا را برداشت و به در کوبید. آمدند و گفتند آقا چه کار دارید؟ فرمود چه کسی بود که صلوات ختم کرد؟ گفتند خوب صلوات ختم کرد. گفت نه! چرا اسم من را پهلوی امام زمان گذاشت؟ حساب امام زمان از حساب همه جداست. با اینکه آیت الله العظمی بروجردی استاد مراجع فعلی بوده است. تقریباً همه‌ی مراجع فعلی شاگرد آقای بروجردی بودند. خود امام درس ایشان می‌رفت. حریم‌ها را باید حفظ کنیم که ما باید مواظب باشیم، وقتی می‌گوییم به نام خدا، مثلاً گاهی افرادی می‌‌آیند و می‌گویند که اول به خدا سپردمش و بعدش به شما! آخر چرا به من می‌سپاری؟ اول خدا دوم تو! نه خیر! اول خدا، دوم خدا، آخر خدا، اول خدا … «هو الاول و الآخر …» اول به خدا می‌سپارمش بعد به تو! اول خدا بعد تو این کلمه‌ها را … حریم خدا را حفظ کنیم. قرآن می‌گوید روز قیامت یک عده می‌گویند: ما بدبخت شدیم! می‌گوید چرا؟ «إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعالَمینَ» (شعراء/98) شما را با پروردگار «نُسَوِّی»‌ یعنی مساوی قرار دادیم. گفتیم هم خدا و هم تو! «نُسَوِّیکُمْ» «نُسَوِّی»‌ یعنی ما شما را مساوات قرار دادیم. یعنی کنار خدا کس دیگری نباید باشد. شما اگر به من بگویید آقای قرائتی! من هم تو را دوست دارم و هم کشمش را! اصلاً من را ضایع کرده‌ای! یعنی من را پهلوی کشمش می‌گذاری. اصلاً خراب شدم. بگویی من دو تا چیز دوست دارم. یکی تو را و یکی کشمش را! این بد است و من را ضایع کرده‌ای! اگر کشمش را پهلوی من بگذاری، من خراب می‌شوم. هر کسی را پهلوی خدا بگذاری خدا را خراب کرده‌ای! «بسم الله الرحمن الرحیم».

3- الله، جامع‌ترین نام خدا

این هم که می‌گویند بسم الله بگو چون هر صفتی یک باری دارد. مثلاً ‌دوغ، نفت، بنزین، شربت، چای، گلاب، هر کدامی یک معنا دارد. اما اگر گفتی مایع، وقتی گفتی مایع شامل همه‌ی اینها می‌شود. اگر گفتی باسم رب، باسم الرحمان، باسم الرحیم، باسم الاحد، باسم الصمد، اسم خدا را هر چه بگویی یک معنا دارد، اما وقتی گفتی باسم الله، الله شامل همه‌ی صفت‌ها می‌شود. مثل کلمه‌ی مایع که شامل آب، چای و شربت می‌شود. همینطور که مایع شامل همه می‌شود، گفته است بسم الله بگو. یعنی خدایا به همه‌ی کمالاتت پناه می‌برم.

خوب! اگر یک گوسفندی در استرالیا و چین می‌خواهد ذبح شود و گوشت سلول بدن شما بشود. قصابی که آنجا سر را می‌برد، باید بسم الله بگوید.  بسم الله بگوید چرا؟ برای اینکه آن گوشت در آینده می‌خواهد سلول بدن شما بشود، باید همه‌اش رنگ خدا باشد. دگمه‌ای هم که می‌خواهد دگمه کت شما بشود، آن دگمه هم باید رنگ لباس شما باشد. قبای سفید دگمه‌ی سرخ صلاح نیست. دگمه‌ی مشکی صلاح نیست. همینطور که نخ قرقره‌ی باید به شکل پارچه بخورد گوسفندی هم که آن طرف دنیا ذبح می‌شود، بناست چه شود، آن نخ دگمه‌ی لباس شماست. یعنی بسم الله در همه‌ی کارها! روی میز اداره پرچم جمهوری اسلامی است. میز کوچک! کشتی بزرگ هم باید پرچم جمهوری اسلامی باشد. یعنی فرق نمی‌کند. چیزی که از جمهوری اسلامی است، میز اداره‌اش با پرچمش، با ساختمان اداره‌اش پرچم‌هایش باید یک جور باشد. کارخانه‌ای که جنس را بیرون می‌دهد، چه دیس بزرگ باشد، چه نمکدان کوچک! همه‌اش آرم کارخانه دارد. یعنی کامیونش، جعبه‌اش و چیزی که از این کارخانه بیرون می‌آید باید آرم کارخانه را داشته باشد. نمی‌گوید حالا این کوچک یا بزرگ است. بنابراین بسم الله در کار کوچک، در کار بزرگ و در همه جا باید باشد.

4- بسم الله، در آغاز همه سوره‌ها

بسم الله هم جزء سوره است. خدا شهید مطهری را رحمت کند، در تفسیر از پسر عمر نقل کرده از پسر زبیر، عطا، طاووس، فخر رازی، سیوتی، کسایی، عاصم، ابن عباس از صدر اسلام اینها همه گفته‌اند که بسم الله جزء سوره است و امام وقتی شنید که بعضی‌ها می‌گویند: «الله اکبر، الحمد لله رب العالمین»  و دید بسم الله نمی‌گویند، امام فرمود: «سَرَقُوا أَکْرَمَ آیَه» (بحارالانوار /ج82/ص20) یعنی بهترین آیات را دزدیدند. «سَرَقُوا» یعنی سرقت کردند. و امامان اصرار داشتند بسم الله را بلند بگویند. خوب حالا این یک چند جمله‌ای راجع به بسم الله!

حالا به سراغ نکته‌ها و سیمای بسم الله برویم. بسم الله یعنی چه؟ چیزهایی که من اینجا یادداشت کرده‌ام برایتان بگویم. 1- این بسم الله چیست؟ این بسم الله نشانه‌ی توحید است. نشانه‌ی ایمان است. چون اگر کسی ایمان به کسی نداشته باشد، نمی‌گوید به نام تو! وقتی می‌گویی به نام او یعنی ایمان دارم. اگر کسی کسی را قادر نداند، به او پناه نمی‌برد. نشانه‌ی قدرت خداست. وقتی می‌گویم به نام خدا یعنی خدایا کمکم کن! یعنی به تو ایمان دارم، می‌شناسم، قدرت داری …

5- ذکر نام خدا، نشانه توکل

بسم الله علامت توکل است. یعنی به تو توکل می‌کنم، بسم الله علامت پناهندگی است. یعنی خدایا به تو پناه می‌برم از هر خطری! بسم الله علامت محبت است. آدم یک کسی را دوست نداشته باشد، ذکر خیرش هم نمی‌کند. من که می‌گویم به نام تو یعنی خدایا می‌شناسمت، دوستت دارم، قدرت داری، به تو پناه می‌برم. بسم الله نشاندهنده خروج از تکبر است. خروج از تکبر … آدم متکبر می‌گوید خودم هستم، نیاز به کسی نیست. وقتی می‌گویم بسم الله یعنی خدایا من عاجز هستم. دستم را بگیر. یک کسی می‌گفت که ما چرا وقتی دعا می‌کنیم، دستمان را چنین می‌کنیم؟ مگر خدا بالاست؟ گفتم نه اگر خدا بالا بود چنین می‌کردیم. این یعنی من گدا هستم. آدم گدا دستش را دراز می‌کند. دست را چنین می‌کنیم این علامت گدایی من است نه علامت مکان خدا! اگر برای مکان خدا بود چنین می‌کردیم. وقتی همچنین می‌کنیم … و در دعای قرآن که می‌گوید «تبَتَّل اِلیهِ تبتیلا» تبتیل را معنا کرده‌اند که چنین کن. در دعا گاهی می‌گویند چنین کن! یعنی بده! گاهی یعنی هم‌چنین کن یعنی بگیرم! بده، بگیرم. اینها همه‌اش کد دارد. علامت است. از امام سؤال کردند، نماز مرده را پنج الله اکبر می‌گویند، برای چیست؟ فرمود چون پنج نماز واجب داریم، هر الله اکبری کد یکی از آن نمازهاست. همچین کد این است که یعنی گدا هستم. همچین یعنی بگیرم.

خوب! بسم الله یعنی من بنده‌ام. کد بندگی است. من بنده تو هستم. بسم الله یعنی من را بیمه کن. کد بیمه است. بیمه شدن است. من را بیمه کن. خوب! بسم الله یعنی کارم را همیشگی کن. بقاء! کارم باقی باشد. چون تو باقی هستی …

ببین گاهی یک کتابخانه‌ای را می‌خواهند همیشه بماند، می‌گویند چه کنیم، می‌گویند خوب بنویس وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی! چون آن کتابخانه هست … زمان شاه بعضی از سرمایه‌داران می‌خواستند کارخانه‌ای بزنند و این کارخانه‌شان از گمرک و بیمه و مالیات و از خیلی چیزها نجات پیدا کند، می‌گفتند با یکی از این شاپور ماپورهای زمان شاه شریک می‌شدند. می‌گفتند وقتی بند به خاندان سلطنتی شد، این دیگر اداره دارایی و مالیاتی و اینها برایش حریم قائل می‌شوند. دیگر نمی‌تواند بیاید و چنین راحت جریمه کند. حالا منتها  آن‌ها فکر می‌کردند که خاندان سلطنتی همیشگی هستند. یعنی آن کسی که فکر می‌کند همیشه هست، به آن خودش را بند می‌کند. چون خداوند همیشه هست، ما هم که رفتنی هستیم، کارهایمان را بند به او می‌کنیم. این که می‌گویند کار را برای خدا بکنید، به خاطر اینکه «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَه‏» (قصص/88) همه چیزی می‌پرد، آن کسی که می‌ماند اوست. شما تا به حال 2000 سلام می‌کنی، مثلاً در یک ماه! 1950 تاش به خاطر اینکه پول داشت، زور داشت، عنوان داشت، مقام داشت و به خاطر پست و پولش سلام کردی! آنها همه‌اش پرید. اما یک 50 سلام هم به خاطر اینکه این مسلمان است و به خاطر مسلمانی‌اش سلام کردی! سلامٌ علیکم! به خاطر اینکه مسلمان است. آنکه رنگ خداست می‌ماند و آن پول و پله همه می‌پرد. رنگ خدا می‌ماند. بارها من اینرا گفته‌ام. دم طاووسی را که خدا رنگ کند، هر چه هم آب دریا به آن بریزی نمی‌رود. اما تخم مرغی را که ما رنگ کنیم، با یک ذره آب پاک می‌شود. رنگ بشر است. حدیث داریم اگر کسی سراغ دختری برود، سراغ همسری برود، به خاطر شکلش و پولش، از هر دو ناکام می‌شود. چون بالاخره شکلش این خانم دو تا زایمان دارد، مریض می‌شود، پیر می‌شود و از گردونه‌ی زیبایی خارج می‌شود. پولش هم بالاخره مد عوض می‌شود، نمی‌دانم خانه‌اش کلنگی می‌شود، اگر کسی بر آن تکیه کند، می‌پرد. اما اگر کسی بر خودش تکیه کند، این همیشه می‌ماند.

امام حسین علیه السلام را ما برای خدا دوستش داریم و لذا علاقه به امام حسین کم نمی‌شود. سال به سال عاشورا پررنگ‌تر می‌شود. اما کشمش را به خاطر شکم دوست داریم. باقلوا را به خاطر شکم دوست داریم. یک خورده‌اش را بخوریم سیر می‌شویم و زده می‌شویم. یعنی چیزهای نفسانی می‌پرد و تاریخ مصرف دارد. شهوت، لذت، پست، مقام، ریاست و همه‌ اینها می‌پرد. اینها می‌پرد. خوب!

6- افتتاح طرح‌ها با نام خدا

در طول تاریخ هر وقت می‌خواستند یک کار مهمی را بکنند، افتتاحش را به یک کار مقدسی انجام می‌دادند. الان این سالن در قائم شهر، افتتاحش را گفتند با مثلاً درسهایی از قرآن باشد. خوب! چرا؟ برای اینکه قرآن برکت دارد، می‌گویند انشاءالله این سالن هم برکت داشته باشد. در خندق اولین کلنگ خندق را پیغمبر زد. من فکر می‌کردم این یک کار تشریفاتی است که کلنگ مسجد را یک آیت الله می‌برند که بزند. دیدم نه!  تشریفاتی نیست. در جنگ خندق هم اولین کلنگ را پیغمبر زد. اینکه افتتاح یک کاری را …

مثلاً طلبه‌ها وقتی می‌خواهند عمامه بگذارند، این عمامه را به دست یک آیت‌الله می‌گذارند که این مثلاً برکت داشته باشد. خوب اگر بناست ما با برکت شروع کنیم، اول کارمان را با نام خدا شروع کنیم که منشأ همه‌ی برکات است. بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله فقط در اول قرآن نیست. در اول تورات! اول انجیل! تمام کتب آسمانی با بسم الله شروع شده است. امیرالمؤمنین فرمود مایه‌ی برکت است و ترکش سبب نافرجامی است و اگر هم می‌نویسید قشنگ بنویسید. در روایت داریم «جوّدها» و در هر کاری هم باشد.

7- هم خدا مقدس است، هم نام او

خوب! عرض کنم که هم خدا مقدس است، سبحان الله! یعنی خداوند منزّه و مقدس است. هم اسم خدا مقدس است. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى» (اعلی/1) سبحان الله یعنی خدا منزه است. اسم خدا هم منزه است. روی مسئله اسم ما باید عنایت داشته باشیم. اسم را ساده نگیرید. با اسم ما می‌توانیم خیلی کارها بکنیم. یک وقت معاویه دستور داد اسم علی بر روی بچه‌هایتان نگذارید. امام حسین فرمود خوب! من هر چه پسر داشته باشم، علی می‌گذارم. و لذا امام حسین سه پسر داشت، علی شماره 1، علی شماره 2، علی شماره 3! یعنی علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر! علت اینکه ما برای امام سه صلوات می‌فرستادیم، چون شاه گفته بود اسم امام را نبر، ما می‌گفتیم به کوری چشم شاه ما سه تا صلوات می‌فرستیم.

یک وقت نوه‌ی امام زین العابدین را شهید کردند، زنان خراسان گفتند حالا که نوه‌ی امام سجاد را شهید کردند، امسال هر زنی در خراسان زایید که پسر بود، اسمش را یحیی می‌گذاریم. یعنی یک یحیی را بردید ما همه‌ی بچه‌ها را یحیی می‌گذاریم. یعنی روی اسم کار انقلابی و سیاسی می‌کردند.

8- انتخاب نام‌های زیبا برای فرزندان

اسم، چیز مهمی است. روی بچه‌هایمان اسم که می‌گذاریم، اسم خوب بگذاریم. نگوییم فاطمه قدیمی شده است. چه چیزی جدید شده است؟ جدیدی‌ها چه گُلی به سر ما ریخته‌اند؟ آن وقت شما می‌دانی فاطمه یعنی چه؟ «فطم» یعنی جدا شد. فاطمه یعنی زنی که استثنایی است. این زن از همه زن‌ها جداست. به دخترت فاطمه بگویی یعنی حساب تو از همه جداست. زهرا به معنای درخشندگی است. فاطمه یعنی یک زن استثنایی، یک زن نمونه! زینب یعنی تو زینت بابا هستی! معصومه یعنی تو پاکی از هر رقم انحراف! ما چرا این اسم‌های مقدس و معنادار را ول می‌کنیم، اسم دخترمان را یک چیزی می‌گذاریم و آن وقت می‌گوییم این اسم یعنی چه؟ می‌گوید این اسم یک تیغی است در یونان!!! اِه … در ایران این همه گل بود، خوب گل ایران را ول کردی و رفتی تیغ یونان را گرفتی؟ اصلاً بعضی‌ها دلشان می‌خواهد روشنفکر باشند، حالیشان هم نیست که چه کنند، دلش می‌خواهد یک کاری بکند که مثلاً … اسم اگر می‌خواهید بگذارید، روی اسم‌ها عنایت داشته باشید. اسم‌های زیبا ببرید. قرآن یک آیه دارد که انتقاد می‌کند که اینها «لَیُسَمُّونَ الْمَلائِکَهَ تَسْمِیَهَ الْأُنْثى»‏ (نجم/27) چرا اسم دختر روی ملائکه گذاشتند؟ یعنی اسم … ملائکه دختر و پسر ندارد. ولی اینها فکر می‌کردند ملائکه دختر هستند و ایشان اسم می‌گذاشتند. اسم خدا هم مقدس است. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى» قسم به اسم خدا نخوریم. به امام سجاد گفتند یا باید قسم بخوری و یا باید 4000 درهم بدهی! گفت من 4000 درهم می‌دهم. گفتند آقا چرا پول مفت دادی؟ گفت آخر خدا بالاتر از این است که من ولو قسم راست بخورم. حالا بعضی‌ها قسم دروغ می‌خورند، آن که دیگر هیچ! حتی قسم راست به اسم خدا نبرید. اسم خدا مقدس است. نام اولیای خدا را هم خوب ببریم. مثلاً گاهی وقت‌ها می‌گویند که امام صادق (ع)!  عوض علیه السلام می‌نویسند (ع)! (ع) یعنی علیه السلام. حدیث داریم که اگر کسی کلمه‌ی علیه السلام را تمام بنویسد، تا مادامی که این کلمه روی کاغذ است، فرشته‌ها در حقش دعا می‌کنند. حالا شما خیلی صرفه جویی می‌کنی و می‌نویسی امام صادق(ع)؟ این مثل اینکه تمام پول‌هایمان … مثل این وهابی‌ها هستیم. به وهابی‌ها می‌گوییم آخر یک لامپی در قبرستان بقیع بزنید، چهار امام در آنجاست. می‌گوید آخر لامپ در قبرستان اسراف است. مثل اینکه تمام پول‌هایی که در سعودی خرج می‌شود، همه حق است. فقط این لامپی که در سر قبر امام حسن مجتبی (ع) است، این اسراف است. آدم گاهی وقت‌ها به قدری عصبانی می‌شود که اگر سرش را به دیوار بزند حق دارد. تمام بودجه سعودی همه حلال است. فقط لامپ در قبرستان بقیع اسراف است. ما گاهی وقت‌ها مثلاً می‌گوییم اسم بچه‌ات را بگذار علی، حسن، حسین، صادق … می‌گوید آخر برادرم هم حسن دارد و خواهرم هم فاطمه دارد، خوب برادرت هم یخچال دارد و خواهرت هم تلویزیون دارد. فلانی هم تلویزیون دارد. چطور الان نمی‌گویند موبایل شوهرم دارد؟ می‌گوید نه من هم یک موبایل دیگر می‌خواهم. در یک سری کارها نمی‌گوییم کی دارد و من نمی‌خواهم. ولی به حسن و حسین که می‌رسیم می‌گوییم نه نه زیاد می‌شود. اینها بار دارد. وقتی ما در ایران 300 علی آباد داریم، این معنایش این است که ایران، عشقش به اهل بیت … چیست؟ این‌ها می‌ماند در تاریخ. 300 علی آباد من شمردم. کلمه‌های علی آباد را من شمردم. بالای 300 تاست. این اسم‌هایمان است.

یک وقت در خلیج فارس می‌خواهند بگویند خلیج عربی، بعد تاریخ را وارسی می‌کنند، می‌بینند که 4 قرن قبل، 5 قرن قبل، اسمش خلیج فارس بوده است. این دیگر آن‌هایی که ادعا دارند، شما روی اسم‌ها ساده نگیرید. در یک فامیلی که مثلاً بیش‌ترین اسم حسین و بیش‌ترین اسم حسن است، اینها ذخیره است. روایت داریم کسانی که اسم اهل بیت را روی بچه‌شان بگذارند، روز قیامت اهل بیت کمک اینها می‌کند. شما که می‌خواهی بگویی یا حسین، می‌گوید آخر اینقدر تو حال نداشتی که اسم حسین را روی بچه‌ات بگذاری، رفتی و اسم دیگر گذاشتی، آن وقت چطور تو امید داری که تو … آخر اسم گذاشتن که دیگر خرج نداشت. بعد هم حالا اسم‌های غیر حسین و اینها چه معنایی دارند؟ چه باری دارند؟ چه کمکی کردند؟ ما ارزش‌های خودمان را از دست ندهیم. یکی از کارهای خوبی که پیغمبر کرد و جزء انقلاب‌ها بود، این بود که اسم‌های بد را عوض می‌کرد. افرادی که اسمشان یک اسم دیگر هست، به اداره ثبت بروند و اسمشان را عوض کنند. نگویند پدرم گذاشته است. خوب پدرت گذاشته باشد. مگر هر کاری که پدرمان کرده است، خوب کرده است؟ پدر و نیاکان ما ممکن است اسم غلطی را روی خودشان بگذارند، اسم‌ها را باید عوض کرد، اسم زیبا! از حقوقی که فرزند بر پدر دارد این است که پدر اسم خوب روی بچه‌اش بگذارد. اسم، آدم را تشجیع می‌کند. یعنی گاهی وقت‌ها یک کلمه آدم را وادار می‌کند که تو اولاد پیغمبر هستی! تو دانشجو هستی، تو مسلمان هستی، این کار برای چه بود؟ آخر بابات خوب، ننت خوب، آخر تو چرا این کار را کردی؟ از شأن شما نمی‌آمد. یعنی گاهی وقت‌ها خود کلمه عرض کنم به حضور جنابعالی که …

من مثلاً چون مبلّغ نماز هستم در کشور، یک وقت نمازم کم و زیاد می‌شود، کلی خودم را توبیخ می‌کنم. یعنی خجالت می‌کشم، تو که بلندگو هستی تو چرا دیگر نمازت اینطور بود؟ یعنی خود اسم‌ها سازندگی دارد. اصلاً داشتن کتاب! شما اگر کتاب مطهری خانه‌ات باشد، ولو نخوانی، فردا اگر کسی خواست جسارت کند به مطهری،‌ دفاع می‌کنی. می‌گویی پدر علمی من است. یعنی اصلش اینها مهم است. این روی اسم‌ها مهم است. خوب اشاره می‌کنند که وقت تمام شد. حرف ما چه بود؟ اینکه می‌گویند قرآن گنج است، این است. می‌گویند همه‌ی قرآن در سوره‌ی حمد است، همه‌ی حمد در بسم الله است، و همه‌ی بسم الله در «ب» است. بای بسم الله به نام او. بنام او یعنی می‌شناسمت، به تو ایمان دارم، تو را قوی می‌دانم، به تو توکل می‌کنم، به تو پناهنده می‌شوم، دوستت دارم، نسبت به تو تکبری ندارم، بنده‌ی تو هستم، من را بیمه کن، من را باقی بدار! همه‌ی قرآن هم که وارد شده برای این است، تمام کتب آسمانی وارد شده برای اینکه ما یکتاپرست باشیم، به خدا ایمان بیاوریم، به قدرتش، به توکلش، به او پناهنده بشویم، دوستش داشته باشیم، در مقابل او بندگی کنیم، اصلاً کل قرآن وارد شده است برای اینها! اگر گفتند همه‌ی قرآن در سوره‌ی حمد است و همه‌ی حمد در بسم الله و همه‌ی بسم الله در «ب» بای بسم الله، شاید این باشد، نمی‌دانم چیست. البته باید امام صادق (ع) بیاید و معنا کند که ببینیم او چه می‌کند. من یک قطره هستم پهلوی اقیانوس. به مقدار یک قطره اینطور فهمیدم. امام صادق (ع) بیاید چه می‌فهمد خدا می‌داند.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment