2- کنترل غریزه از درون و بیرون
3- خطرات و آسیبهای دوستیهای نامشروع
4- تسکین روح و تولید نسل در گرو ازدواج
5- برهنگی، عذاب الهی نه کمال بشری
6- دستورات اسلامی برای تربیت صحیح فرزندان
7- وظیفهی والدین در برابر ازدواج فرزندان
8- وظایف همسران در برابر یکدیگر
موضوع: توجه به غریزهی جنسی در تربیت
تاریخ پخش: 15/06/89
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمک! اللهم صل علی محمد و آل محمد. الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در رمضان 89 مسائل تربیتی اسلام را گفتیم که همه به آن محتاج هستیم، استاد دانشگاه، طلبه، پدر، مادر، امور تربیتی، آموزش و پرورش، همهی ما دست به گریبانش هستیم. تربیت زوایایی دارد، تربیت سیاسی، تربیت اجتماعی و تربیت خانوادگی گفته شد. در این جلسه هم میخواهیم تربیت مسائل… چطوری تعبیر کنم. مسائل جنسی! آنها هم باید یک آدابی داشته باشیم که بچه درخانه باحیا بار بیاید. بیحیا نشود. پردهدری نکند. و هر چه فیلمها و ماهوارهها و سیدیهای مبتذل و عکسها و قیافههای ناجور و اینها زیاد میشود، اینها بخشی از آن به خاطر این است که ما تربیت لازم را نداریم.
بنابراین موضوع بحث کلی ما در رمضان 89 تربیت است، که انواع تربیتها را گفتیم، موضوع کلی: تربیت! موضوع جزئی: تربیت جنسی! به هر حال خداوند یک غریزه در انسان گذاشته است، میل دارد. تمایلات در انسان هست.
سؤال: چرا خدا در انسان این غریزه را گذاشت؟ اگر این غریزه نبود، نسل در کار نبود. اگر غریزهی غضب نباشد، هیچ کس از خودش دفاع نمیکند. باید باشد. منتها هر چه را که خدا گذاشت معنایش این نیست که اگر پول در اختیار شما گذاشتم، معنایش این نیست که هر طور خواستی خرج کنی، اگر چاقو به تو دادند معنایش این نیست که هر کس را دیدی در شکمش بزن. داشتن چاقو به معنای زدن چاقو نیست. اصل غریزه لازم است.
1- راههای برخورد با غریزهی جنسی
حالا برای غریزه چه کنیم؟ در برابر غرائز، در برابر خواستهها و غرائز سه راه است:
1- آزادِ آزاد 2- سرکوبِ سرکوب 3- در مقابل آزادی، پاسخگویی، پاسخ در قالب ازدواج! فقط در قالب ازدواج! بگوییم که آزاد بگذاریم، معنایش همین چیزی که الان دنیا به آن گرفتار شده است.
من یکی از کشورهای غربی بودم، یک همه پرسی کردند، به نظرم اتریش بود. حالا اگر بتوانم روزنامهاش را بیاورم و در تلویزیون نشان بدهم، بد نیست. هشتاد و پنج درصد از خانوادهها گفتند مهمترین مشکل شما چیست؟ گفته بودند که نظام خانواده پاره شده است. یعنی مرد آزاد است، وقتی میرود بیرون، زنش دیگر نمیداند که این با چه زنی و چه رابطهای برقرار میکند و شب با چه حال و هوایی در خانه میآید. زن هم که میرود بیرون، مردش نمیداند که این خانمش با چه کسانی نشست و برخاست میکند و با چه حال و هوایی به خانه برمیگردد، نظام خانواده گسسته شده است. هشتاد و پنج درصد مشکلشان این بود. مشکل انرژی هستهای و نمیدانم مترو و اتوبان و بلوار و فرودگاه و آب و گاز و برق و… مشکلشان این بود که میگفت همه چیزمان درست است، نظام خانواده پوکید. اگر آزادی باشد، این طور میشود.
بعد هم فکر میکنند که آزادی شیرین است. یک مثال بزنم، افطار خوشمزهتر است یا ناهار؟ با هم بگویید. افطار! چرا افطار خوشمزهتر است؟ چون آدم یک مدتی خودش را نگه داشته است، بعد غذا پهلویش لذیذ است. شهوت هم همینطور است. اگر انسان به شهوتهای حرام رسید، خودش را نگه داشت، شهوت حلال برایش لذیذ است. اما اگر آدم راه میرود، همین طور هر چه رسید خورد، این دیگر وقتی سفرهی خودش پهن میشود، چون از بس ولخوری کرده است، دیگر اشتهای لازم را ندارد. چون با صد نفر دست داده است، به صد نفر تنه زده است، با صد نفر شوخی کرده است، با صد نفر برخورد کرده است، این دیگر همسر خودش پهلویش مزه ندارد. به همان دلیلی که افطار خوشمزهتر است، چون خودش را نگه داشته است، لذت جنسی هم خوشمزهتر است به شرطی که آدم خودش را از حرام نگه دارد. هر چه برای افطار میگویید، برای آن هم بگویید. چون هر دو احساس است. آدم احساس غذا دارد… نباید آزاد گذاشت. هر وقت هر چه دیدیم بخوریم. آزادی مطلق!
یا سرکوب مطلق! رهبانیت! یک وقتی مسیحیت گفته بود که حتی شرط کشیش شدن، این بود که کسی ازدواج نکرده باشد، ولی بالاخره حرفهایی درآمد و آمارهایی… دیگر حالا خیلی از حرفها را نمیشود در تلویزیون زد. اسلام میگوید نه غریزه را سرکوب کن و نه آزادش بگذار! مثل کپسول گاز، کپسول گاز اینجا هست، اگر این از شلنگی که آوردیم، اگر بردیم چراغ گاز، اگر از مسیر خودش باشد، این هم حرارت است و هم غذا میپزد، اما اگر شلنگ پاره شد، چیزی پخته نمیشود، نه نور دارد، نه روشنی و نه غذایی پخت میشود فقط انفجار است. از طریق اجاق… فقط از طریق! حالا.
2- کنترل غریزه از درون و بیرون
از درون و از بیرون چگونه کنترل کنیم؟ از بیرون «هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» (مؤمنون/5) باید انسان خودش را حفظ کند. «تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاءٍ» (قصص/25) دخترها در خیابان با حیاء راه بروند. از بیرون هم ازدواج! انسان یک ورودیهایی دارد، مثل کامپیوتر یک چیزهایی واردش میشود، یک پردازشی دارد، یک خروجی دارد، ورودیهای انسان را اسلام گفته است، مواظب باشید. همه چیز را نگاه نکن. نگاهت افتاد چشمت را پایین بیانداز، رویت را این طرف کن، شما میخواهی هر کسی را که دلت میخواهد نگاهش کنی، هر چه را هم که میخواهی بگویی… دست نگذار، میخواهی با او دست بدهی، مراوده! تلفنش را میگیری، با هم رابطه برقرار کنید. هر سخنی را به هم میگویید، هر حرفی را میزنید، هر غذایی را هم میخورید. خوب این هر کس را دیدیم، هر چه خواستیم بگوییم، هر عکسی، هر فیلمی، هرچیزی خواستیم با هم رد و بدل کنیم، این رها کردن غریزه است.
ممکن است یک عشقی باشد، منتها این عشقها بعداً به طلاق کشیده میشود. گاهی هم بچهها برای اینکه کلاه سر دیگران بگذارند، میگوید اگر انسان چهار رفیق دوست پسر، دوست دختر نداشته باشد، زندگی را تمرین نمیکند. ما برای اینکه تمرین کنیم، برای آینده خوب… تمام اینهایی که رابطه دارند، تحقیقاتی که اخیراً کردهاند، به اینجا رسیده است، این دختر و پسرهایی که با هم رابطه دارند، ده درصدشان ازدواج میکنند، نود درصد ازدواج نمیکنند. همین طور کنار کوچه دوست دارند، یک چیزی بگویند و بخندند و بروند. مثل حلوای نذری یک انگشتی میزند، رد میشود و میرود. ده درصدشان ازدواج میکنند. در آن ده درصد که ازدواج میکنند، نود درصد طلاق میدهند. چه گفتم؟ رفاقتهایی که به خیال اینکه حالا مقدمهی ازدواج باشد، دخترها خیلی کلاه سرشان میرود. خیلی دخترها کلاه سرشان میرود. دخترها واقعاً مظلوم هستند. اصلاً در طول تاریخ دخترها مظلوم بودهاند. در طول تاریخ دخترها مظلوم بودهاند. گول میخورند، به هوای اینکه ما با تو ازدواج میکنیم، این مقدمات زندگی شیرین آینده است، بابام یک کارخانه دارد فردا قیمتش چند میلیارد میشود، نمیدانم بعداً چه میشود، بعداً چه میشود، یک کیلومتر… صد تا حرف میزند معلوم نیست چند تا از آن دروغ و چند تا از آن راست است.
3- خطرات و آسیبهای دوستیهای نامشروع
اینهایی که میگویند این رابطهها برای ازدواج آدم را پخته میکند، نه خیر! پخته نمیکند. چون دختر و پسری که با افراد مختلف رابطه دارند، چون آدمهای زیاد دیدهاند، خیلی با ازدواج موفق نیستند. چون تا قهر کرد، میگوید دلیلی ندارد من با تو زندگی کنم. من قبل از تو… چه بگوید چه نگوید! چون این قبل از ازدواج با ایشان با کسانی دیگری هم بوده است. تا چیز شد برمیگردد. مثل آدمی که بیاید در خانه، تا دید غذا بد است، اگر دور تا دور خانهاش دیزی و کبابی و سیراب شیردانی و جگرکی و ساندویچی و همبرگر و نمیدانم پیتزا و… اگر در تمام دور تا دور خانهاش چیزی باشد، میگوید اصلاً دلیلی ندارد من بیایم در خانه، میروم و بیرون غذا میخورم. اما اگر بفهمد همهی خانهها، همهی دکانها بسته است، خانمش بگوید: بنشین تا غذا حاضر شود، مادرش بگوید: بنشین. میگوید: چشم! چون همهی دکانها بسته است. اگر راهها بسته بود، در خانه صبر میکند، اما اگر راه باز بود، با مختصر بهانه خانه را رها میکند و در خانه را بر هم میزند و پیتزایی و ساندویچی میرود. آدمهایی که رابطهی دختر و پسر دارند، با زندگی همسر صابر نیستند. چون با چند نفر دیگر هم بوده است، دلیلی ندارد که من با تو باشم، میروم جای دیگر! اتفاقاً دوست پسر و دوست دختر، تمرین فرار از خانه است. چون وقتی آدم با بیست نفر، سی نفر، کمتر، بیشتر، دو نفر، یک نفر رابطه داشت، چون مزههای آنها را هم چشیده است، دلیلی نیست که با تو باشم. ول میکند و میرود. ول میکند و میرود. این فاجعه است.
تربیت اسلامی چه میگوید؟ برای ورودیها! از کجا وارد میشود؟ از چشم! میگوید: نبین! دست، گفتگو، غذا… میگوید: خودت را آزاد نگذار، یک خورده خودت را کنترل کن. بعد هم میگوید در پردازش، تخیلات، جوان نشسته است، دختر و پسر میروند در فکر، بلند شو و بدو!
رحمت خدا بر شهید امیر بابایی، میگوید دانشجوی خلبانی در آمریکا بودم، دیدم تخلیات در مغزم آمد، بلند شدم و دویدم. مدیر و رئیس دانشگاه گفت: چرا این وقت شب میدوی؟ گفت: فشار غریزهی جنسی است. میدوم که با دویدن تخلیه شوم و حواسم به جای دیگری برود. تخیلات، تفکرات، احساسات…
ازدواج! پس آزادی درست نیست. سرکوب هم درست نیست که گاهی مسیحیها میگویند. اسلام میگوید: ازدواج! ازدواج برکاتی دارد: 1- حفظ دین. اگر در سن سی ساله آدم داماد شود، یا عروس بشود، بیست و پنج سالگی، سی سالگی، عروس بشوند و داماد بشوند. نصف دینشان حفظ شده است. اما اگر دختر چهارده سالگی عروس شد، پانزده شانزده سالگی عروس شد، هفده، هجده سالگی زود عروس شد، پسر هم بیست سالگی و قبل از بیست سال داماد شد، دو سوم دینش را حفظ کرده است. یعنی اگر دین نود درجه باشد، سی سال به بعد چهل و پنج درجه، اما اگر زود عروس شد و زود داماد شد، از نود تا دو سوم یعنی شصت درجه دین خودش را حفظ کرده است. دو سوم دین نسل نو مربوط به ازدواج است.
4- تسکین روح و تولید نسل در گرو ازدواج
تسکین روح. قرآن میفرماید که ازدواج «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (روم/21) ازدواج آرام بخش است. اینکه میگویند آدم خواسته باشد به معارف معنوی برسد، نباید ازدواج کند، این حرف بیخودی است. پیغمبر ما وقتی به نبوت رسید که همسر داشت، موسی وقتی به نبوت رسید که همسر داشت، بالاترین درجهی قرب «فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى» (نجم/9) معراج پیغمبر بعد از ازدواج بود. چه کسی گفته است که… یک حرف غلطی را در حوزه میزدند، میگفتند: ذبح العلم! یعنی کسی که ازدواج کرد، علم دیگر ذبح شد. اینطور نیست. تمام مراجع ما رشدشان بعد از ازدواج بوده است. ازدواج ضرری به تحصیل نمیزند، منتها آن جایی که ضرر میزند، تجملات است. حتماً باید ماشینت چنین باشد، حتماً باید کمد چنین، حتماً باید تختخواب، از شب اول یک کیلو لباس دارند، باز باید ماشین لباسشویی باشد. باید تخت و کمد باشد. باید… این بایدها است که فشار به مغز میآورد. و الا زندگی ساده با داشتن همسر… باید به این سمت برویم. یا جوانهای ما میسوزند، یا گناه میکنند، یا زندگی را باید ساده کرد. زندگی ساده و ازدواج سریع! تولید نسل، تسکین روح، حفظ دین، پرکردن ایام فراغت، پرورش استعدادها… آدمی که همسر دارد، چون خرجی میخواهد بدهد، به فکر پول در آوردن و تلاش و اقتصاد و یعنی چرخ اقتصاد هم تند میشود.
رابطهی دختر و پسر حرام است. شوخی هم نداریم، بله بچهها که با هم رابطه دارند، میخواهند بازی کنند، تاجرها هم که با هم رفیق میشوند، میخواهند تجارت کنند. دختر و پسر جوان چه رابطهای دارند جز اینکه میخواهند خوش باشند؟ یا ساعت اول گناه میکنند، یا اگر دختر، دختر سلمان باشد، پسر هم پسر ابیذر، ممکن است یک هفته، دو هفته، نیتشان سالم باشد. امیرالمؤمنین(ع) فرمود من به زن جوان سلام نمیکنم، برای اینکه میترسم جواب سلامش دل علی را تکان بدهد، دل علی با یک جواب سلام تکان میخورد، آن وقت شما میخواهید دو ساعت با هم بنشینید و گپ بزنید، بله ما خواهر و برادر هستیم. چی چی که خواهر و برادر هستیم. خوب!
عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود.
رفاقت در سینما و پارک رفاقت با یک لبخند، رفاقت با یک بستنی و مهمانی، این رفاقتها… عشقهایی کز پی رنگی بود، عشق نبود عاقبت ننگی بود. امام صادق(ع) فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ حُبَّ غَیْرِه» (بحارالانوار/ ج70/ ص158) دل از خدا خالی میشود، عشق غیر خدا جایگزین میشود. خوب شکلات تا مادامی که در کاغذ است، مگس دورش جمع نمیشود، لخت که شد، مگس دورش جمع میشود.
5- برهنگی، عذاب الهی نه کمال بشری
برهنگی کمال نیست. برهنگی عذاب است. قرآن میگوید: خدا به آدم و حوا گفت این غذا را نخورید، خوردند، لباسهایشان ریخت. یعنی اولین سیلی که خدا به بشر زد، این است که آن بشر را برهنه کرد، یک بار دیگر میگویم، این آیهی قرآن است. این که گفتم آیهی قرآن بود. قرآن میفرماید: به آدم و حوا گفتیم نزدیک این شجره نرو، نزدیک رفتند و خوردند، خدا خواست به آدم و حوا سیلی بزند، «بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما» (اعراف/22) برهنگی تمدن نیست. نداشتن لباس تمدن نیست. میتوانیم بگوییم حیوانات هم چون لباس ندارند از ما متمدنتر هستند؟ چه کسی گفته است برهنگی؟ به چه دلیل؟
میگوید: آقا این وضع حجابش خوب نیست، ولی قلبش پاک است. میگویم: شما که قلبت پاک است، با این وضع میآیی، حواس جوانها را پرت میکنی یا نه؟ پرت کردن حواس جوانها ظلم به فکر اینها هست یا نه؟ بالاخره تزلزل در اینها به وجود میآورد یا نه؟ چطور زلزله در زمین خطر دارد، زلزله در قلب خطر ندارد؟ با این قیافه زلزله در وجود این جوان به وجود میآوری یا نه؟ تو چطور میگویی من پاک هستم ولی دلم میخواهد هر جوانی را متزلزل کنم؟ حواس این را پرت میکنی یا نه؟ بالاخره وقتی یک کتاب در دست این جوان است و میخواند، جوان که چشمچرانی میکند، تو هم که با این قیافه میآیی، بالاخره نگاهش به این کتاب است، همینطور نگاه میکند، نگاه میکند، آه… دو مرتبه یک خانم دیگر از این طرفش میرود، این یک مقداری این را نگاه میکند، مرتب کتاب در دستش است ولی مخش نمیفهمد. نمیفهمد. آیا این رقم ضربه هست یا نه؟ تو چه دانشجویی هستی، تو چه دل پاکی داری که لذت میبری از تزلزل به وجود آوردن و همچنین پسر، در خانه هم نباید… پدر و مادر لخت باشند.
6- دستورات اسلامی برای تربیت صحیح فرزندان
حالا من دستوراتی را خدمت شما میگویم. حدود پنجاه دستور، من اینجا سی چهل موردش در ذهن خودم بودم نوشتم، بعد برای رفقایم هم خواندم و چند مورد هم آنها اضافه کردند. حالا! بسم الله الرحمن الرحیم. تربیت جنسی!
1- آمیزش پدر و مادر، پدر و مادر خواستند خلوت کنند با همدیگر دو نفری باشند، جلوی چشم نوزاد نباشد، حتی در گهواره! اگر دختر باشد، نگاه کند به کار پدر و مادر، زناکار میشود. پسر هم باشد زناکار میشود. نگاه اثر میکند، نگویید بچه هنوز به زبان نیامده است، آن کسی که این بچه را خلق کرده است، گفته است: آمیزش روبروی بچهی نوزاد نباشد… قرآن زمانبندی دارد. میگوید پدر و مادر هم هر لحظه نخواسته باشند، با همدیگر خلوت کنند. سه زمان خدا گذاشته است، بعد از عشاء، ظهر… گفته آن وقت لباسهایشان را پدر و مادر میتوانند خلوت کنند، لباسهایشان را سبک کنند، آن سه وقت را هم به بچهها گفته است بدون در زدن وارد اتاق نشوید. یعنی نگفته است پدر و مادر هر وقت میخواهد لباسش را بکند. در سه زمان… بیست و چهار ساعت سه زمان پدر و مادر میتوانند لباسهایشان را کم کنند، بچه هم در این سه زمان باید در بزند. آیهی قرآن است. «ثَلاثُ عَوْراتٍ» این سه زمان، سورهی نور آیه 58،
تفرقه در رختخواب! بچه شش ساله که شد، دیگر دو بچهی شش ساله را پهلوی هم نخوابانید. تا پنج سالگی با هم بخوابند، همین که شش ساله شد، رختخوابهایشان جدا باشد. ببینید این تربیت جنسی است. دختر هفت ساله که شد، دیگر نبوسیدش. بچهی دختر را میآورند، احوالت چطور است آقاجان، چند سالت است؟ اگر تا پنج سالش بود، اگر قصد شهوت باشد که دو ساله را هم نمیشود بوسید! بدون قصد شهوت هم تا شش سالگی، دختر کوچولو تا شش سالگی… هفت سالش شد، نبوسید. پوشش در برابر بچهی ممیز! بچه هنوز به تکلیف نرسیده است، الان ممیز است، میفهمد چه کسی خوشگل است، چه کسی قشنگ است، میفهمد که چه کسی مثلاً… به هر حال سرش میشود. بچههایی که ممیز هستند، میفهمند. آنهایی که میفهمند عرض کنم به حضور شما که روبروی آنها هم حجاب داشته باشید و نگویید حالا این نمیفهمد.
مسئلهی حجاب! مسئلهی اینکه نگاه کردی چشمت را پیش بیاندازی! «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم» (نور/30) مسئلهی حرف زدن نازک! «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْل» ای پیغبر! به خانمهایت بگو با کرشمه حرف نزنند، «فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب/32) میگوید با کرشمه حرف نزنید، «فَیَطْمَعَ» طمع کند، نمیگوید: «فَیَطْمَعَون» یعنی گروهی! یعنی حتی یک نفر، «فَیَطْمَعَ الَّذی» نمیگوید: «الَّذین» حتی یک نفر! «فی قَلْبِهِ مَرَضٌ» ممکن است در یک جلسهای همه آدمهای خوبی باشند، اما یک آدمی هست که هرزه است، میگوید: «الذی» نگفته است: «الَّذین» اگر گفت: «الَّذین» یعنی گروهی! «فَیَطْمَعَون» نیست. «الَّذین» نیست. حتی اگر یک نفر چشمش ناپاک است و در قلبش مرض است، به خاطر او… قرآن میگوید حتی به خاطر یک نفر باید مواظب باشید، با کرشمه حرف نزنید، نازک حرف نزنید. قشنگ زن و مرد حرف میزنند، آهان… قربان شما، چنین میگوید قربان شما، خوب این…
«لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّه» «تَبَرُّجَ» برج، برج ساختمانهای… که برج، یعنی نشان دارد. در خیابان خانم میرود، برج نباشد که همه چشمها را به خودش جلب بشود. «لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِن» هر چی عربی میخوانم قرآن است. «لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِن» پایکوبی نکنید، «لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِن» (نور/31) که دامنتان پس برود و زیباییهای شما نشان داده شود.
«مِنْ وَراءِ حِجاب» (احزاب/53) اگر چیزی را از خانمها میخواهید بگیرید، با حجاب باشد. زیباییهای همدیگر را برای نامحرم نقل نکنید. بعضیها آلبوم عکس دارند، از عروسیها، نشان شوهرشان میدهند، این شوهر هم همه را ورق میزند. حق نداریم! عکسهایی از حال عروس و داماد داریم، این را قاب میکند و در اتاق مهمانخانه میزند، هر مهمانی میآید… من نمیدانم بعضیها آخر غیرتشان کجا رفته است؟ بعضیها غیرتشان کجا رفته است؟ بابا این زن خودت است، چه کار داری که نشان همه میدهی؟ زیباییهای همدیگر را برای نامحرم حق ندارید بگویید.
«وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان» (نساء/25) این هم آیهی قرآن است. دوست پنهانی ممنوع و حرام است. «تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاءٍ» (قصص/25) در خیابان که راه میروی، حریم قائل باشید. خودارضایی و استمناء حرام است. عجله در تزویج ولو با پیشنهاد پدر باشد. اقدام کنید. دختر و پسر اگر… بهانه نگیرید برای اینکه بچهام لیسانس ندارد. من از دانشجو نامه دارم، چون در دانشگاه پیشنماز هستم. که دختر گفت: خدا پدر و مادر من را لعنت کند. من خواستگارهای خوبی در دبیرستان و پیشدانشگاهی و سال اول داشتم، پدر و مادرم مانع شدند، مرتب گفتند: باشد لیسانس! باشد لیسانس! لیسانس گرفتم، گفتند: باشد فوق لیسانس! الان فوق لیسانس شدم، دیگر خواستگار سراغ من نمیآید. خدا لعنت کند پدر و مادر من را.
7- وظیفهی والدین در برابر ازدواج فرزندان
حدیث داریم که اگر دختر و پسر وقت ازدواجشان رسیده است، پدر طفره برود به بهانهی سربازی، خانهی مستقل نداری چه، اصلاً لازم نیست که هر کسی خانهی مستقل و شغل مستقل داشته باشد، این اگر هم زن… اگر پسر شما داماد هم نشود سر سفرهی شما است، دختر هم سر سفرهی پدرش است، بابا عقد بکنید، دختر خانهی پدرش باشد، پسر هم خانهی پدرش باشد، این خرجی ندارد. الان هم که ازدواج نکردهاند، او خانهی پدرش است، او هم خانهی پدرش است، منتها اینها در کوچه به حرام میافتند. خوب عقد کنید اگر بعد از انتخاب عاقلانه، بعد از انتخاب عاقلانه، گزینش دقیق، بررسیهای کامل، عقد کنید، دختر خانم فعلاً ما زن و شوهر هستیم، اما انگار زن و شوهر نیستیم. تو خانهی پدرت باش و من هم خانهی پدرم. گاهی هم اگر خواستیم باهم باشیم، باهم باشیم. رفاقتهایمان رفاقتهای حلالی باشد، من سربازیام تمام شود، تشکیل زندگی مستقل بدهیم. آخر ما یک چیزی را گیر میدهیم به یک چیزی! میگوییم ازدواج یعنی خانهی دربست، یعنی شغل، یعنی استقلال… استقلال نیست. عقد بشود، تشکیل زندگی بعد از اینکه اینها به خانه و زندگی رسیدند.
عار نبودن همسر دوم، بعد از مرگ همسر اول! یک غلطی که در بعضی خانهها هست، این است که شوهرش مرده است، زن جوان است خوب خواستگار هست و کسی هست تو را بگیرد، میگوید: نه! من میخواهم نسبت به همسر اولم باوفا باشم. این باوفا باشم یعنی چه؟ باوفا یعنی چه؟ چه کسی این وفا را گفته است؟ در قرآن یک چنین وفایی نیست. در روایات یک چنین وفایی نیست. این وفا نیست، خیال است. وفا نیست، خیال است. خودشان را الکی نگه داشتهاند. مثل بعضی جاها که یک چیزی میگویند و همه میخندند. حالا یک نفر یا به خاطر اینکه پول دارد، یا به خاطر اینکه تحصیلات دارد، چنین میکند… خوب بخند! خوب خندهات گرفته است بخند. این ژست میگیرد که یعنی من… ادا در میآورد. ادا در میآورد. ازدواج سومین نیاز بشر است. نیاز اول: اکسیژن! نیاز دوم: غذا! نیاز سوم: لباس! قرآن میگوید: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن» (بقره/187) همسر برای همسر لباس است. لباس است یعنی چه؟ یعنی سومین نیاز است. بعد از غذا! مدرک نیاز نیست. آدم بدون مدرک هم از بین نمیرود. بدون آیت اللهی و حجت الاسلامی آدم نمیمیرد. اما بدون لباس آدم ضربه میبیند.
ازدواج موقت! بالاخره یک وقت دادستان تهران حدود بیست سال پیش میگفت در تهران پانصد هزار زن جوان بیوه است. پانصد هزار زن جوان بیوه حدود بیست سال پیش در تهران بوده است. شما بگویید چه کنیم؟ عقل چه میگوید؟ 1- تا آخر عمر بسوزند. دین این است؟ دین میگوید اگر زنی حادثهای برای شوهرش اتفاق افتاد، در جبهه، در تصادف از دنیا رفت، زنش باید تا آخر عمر بسوزد؟ این دین است؟ این عقل است؟ زن بسوزد؟ نه! آزاد بگذاریم گناه بکند و فاسد بشود؟ اسلام این را میگوید؟ این زن فاحشه بشود؟ ابداً! بسوزد؟ ابداً! پسرها بیایند این را بگیرند؟ خوب پسرها نمیآیند زن بیوه بگیرند. اسلام گفته است کسانی که از نظر بدنی، جسمی عدالت دارند، میتوانند دو مسکن، دو خرجی، و میتوانند ظلم به همسر اول نکنند، ازدواج موقت کنند. ازدواج موقت به نفع زنان است. وگرنه پانصد هزار زن شاید یک میلیون شده باشد. چون قصه برای بیست سال پیش است که من از دادستان شنیدم. ما باید جلوی فحشاء را بگیریم. از یک چیزهایی بگذریم. من میخواهم وفادار باشم. این وفا را چه کسی گفته است؟ ازدواج موقت چرا باید در جمهوری اسلامی ایران بد باشد؟ بگویید با زنا… بعضی متأسفانه الان اسمشان را نبرم. میگفتند با زنا چه فرقی میکند؟ زنا و ازدواج موقت هجده فرق دارد. قانونی است، رسمی است، اولادش معلوم است، همه چیزش روشن است، مسکنش… زنا کار هرزهی سر خیابانی است. ازدواج موقت ازدواج است، منتها تاریخش مثلاً محدود است، ده سال است، بیست سال است، پنج سال است، کمتر است، بیشتر است.
دوری از غنا، شراب، لهو و لعب و دوستان عیاش اگر میخواهیم بچههایمان تربیت بشوند هرآهنگی را گوش ندهیم. این آهنگها در خانه بچهی شما را فاسد میکند. من و شما میمیریم. شوخی هم نداریم. خدا به پیغمبر میگوید: تو هم میمیری. من و شما میمیریم. این آهنگهایی که شما در خانه میگذاری، نسلی تربیت میکنیم، شما و بنده در گور هستیم، و این نسل ما هرزه میشوند و گناهش گردن ما است. تفریح درست است. ولی یک تفریحهای سالمی، که بچههای ما با شراب و لهو و لعب و غنا آشنا نباشند.
ارضاء کامل همسر از همسر، اصلاً حقوق دارد. اگر زن و مردی ارضاء نکردند، هر دو شلاق میخورند. هم مرد شلاق میخورد و هم زن! حقوق دارد. نیاز جنسی است. عین آب و غذا است. حالا حقوقش را باز یک بحث دیگر و یک جلسهی دیگر میخواهد.
دوری از خلوت با اجنبیه! در خانهای است، زن صاحبخانه ای است، یا دختر صاحبخانهای است، جوان است، دانشجو است، غیر دانشجو است، طلبه است، هر کس میخواهد باشد. یک زن نامحرمی که در یک خانه هست، آن جا اگر بروی و در را ببندی، نمازت هم گیر دارد. خلوت با اجنبیه! برای چه؟ برای تربیت جنسی!
اجرای حدود! خلافکار را شلاق بزنید، البته کسی حق ندارد بگوید فلانی با فلانی رابطه دارد، زنا میکند. اگر چهار شاهد عادل نبودند، اگر سه شاهد عادل آمدند و گفتند فلانی با فلانی رابطهی نامشروع دارد، اسلام میگوید: سه تا هشتاد تا، دویست و چهل تا شلاق به این سه عادل بزن! اِ… آدم عادل است، بله شلاق بخورد. برای اینکه آبروی زن و مرد را ریخت. تو چه حقی داشتی بگویی که زنا کرده است؟ یا چهار تا، یا اگر سه تا شد، اسلام میگوید به سه عادل شلاق بزن که دهنها باز نشود، هر کس هر نسبتی را میخواهد به هر کس بدهد. دین ما خیلی دین قشنگی است. به سه عادل میگوید شلاق بزن! یا چهار شاهد باید باشند… در آدمکشی دو تا، ولی در زنا چهار تا، چون زنا دو تا را میخواهند شلاق بزنند. کسی که میخواهد با شهادتش دو نفر میخواهند شلاق بخورند، هر نفری را دو نفر آدم عادل باید بگویند، دیدیم. نه اینکه در خانه رفتند. نه اینکه به هم تلفن کردند. نه اینکه در را بستند. باید صحنه را ببینند. یعنی اسلام یک کاری کرده است، که کسی تجسس نکند، زود شاهد بر زنا نباشد… بله!
پاداش زیاد برای واسطهگری! قرآن یک آیه دارد میگوید: هرکس شفاعت حسنه بکند اجر میگیرد. شفاعت حسنه بهترین روایتش این است که برای ازدواج دلالی کنید. وقت تمام شد. بعضی غذاهای مهیج برای افراد عزب دوری کنیم. لباسهای نازک و دلربا…
8- وظایف همسران در برابر یکدیگر
همسر برای همسر خودش را آرایش کند. اگر همسر برای همسر خودش را آرایش کند، همسر از همسر اشباع شود، تربیت جنسی است، دیگر بیرون چشمچرانی نمیکند. وقتی هر وقت میآید مرد بوی پی میدهد، زن انگار از جنگ برگشته است، این قیافهها… بعد تا یک زن و شوهری را دیدند که مرد بوی عطر میدهد، زن هم آرایش کرده است، در خیابان وا میروند. چون در خانه همدیگر را تأمین نکردهاند. چرا شب اول ماه آمیزش جنسی مکروه است، جز شب اول ماه رمضان؟ شب اول ماه رمضان مکروه که نیست، مستحب است. چرا؟ برای اینکه خدا میخواهد بگوید دیگر صبح دست درازی نکنید. فردا روزه هستی، دست به خانمت نزن. چون میخواهد بگوید صبح دست درازی نکن، میگوید شب آمیزش مستحب است، برای اینکه فردا بتوانی خودت را نگه داری! چرا شما سحری میخوری؟ برای اینکه میخواهی فردا روزه بگیری! میگوید سحری بخور، برای اینکه فردا بتوانی روزه بگیری! به هر حال این تأمین…
سخت گیری در طلاق! سعی کنید طلاق واقع نشود. سلام نکردن به زن جوان، مضاعف شدن است. اگر کسی عزب است، یک رکعتش یک رکعت است، تا ازدواج کرد، یک رکعتش هفتاد رکعت میشود. زن در کوچه آرایش نکند. مرتب اشاره میکنند وقت تمام شد. عجب دینی داریم ما! تربیت سیاسی، تربیت اخلاقی، تربیت خانوادگی، تربیت اجتماعی، تربیت جنسی! حالا من اینها را در تلویزیون نمیتوانم بگویم، چه روایاتی برای اعمال زناشویی هست، چه روایاتی هست که مرد به خانمش بگوید: من تو را دوست دارم. حدیث داریم حضرت فرمود اگر کسی به خانمش بگوید: من تو را دوست دارم، این کلمه از دل زن بیرون نمیرود. ما همهی مسائل را در اسلام داریم. چند بار تا الان این مسئله را در تلویزیون گفتهام، یک چیزی بیاورید که با فطرت و عقل جور باشد و در اسلام نگفته باشد، آن کسی که ما را ساخته است، میداند چه ساخته است. میداند این بدن چه چیزهایی نیاز دارد، و نیازهای ما را از راه طبیعی حل کرده است.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد، ازدواج را آسان کن. یک چند مرد و زن پیدا شوند، این غُل و زنجیرهایی که به ازدواج شده است، این قفلها را بشکنند، و همین طور که ابراهیم تبر برداشت و بتها را شکست، ما یک سری آداب و رسوم را با تبر بشکنیم، ازدواج و راه ازدواج را باز کنیم. آنهایی که ازدواج کردهاند، زندگیشان را شیرین کن.