تفسیر سوره کوثر -3

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد

دو جلسه راجع به سوره کوثر صبحت کردیم گفتیم نکاتی هست که هفتاد تا را یادداشت کرده‌ام چند تا را گفتم حالا بد نیست که این سوره را توی این جلسه تمام کنیم.
عزیزانی که این بحث را می‌بینند با هم این سوره را بخوانند ‹إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ› توی این جلسه می‌خواهیم جمله دوم را باز کنیم ‹فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ› پس نماز بخوان، اگر می‌گفت(ثم) یعنی بعداً حالا که ما به تو کوثر دادیم خیر زیاد دادیم کوثر به معنای نحر بهشتی نبوت توحید قرآن امت ذریه مقام شفاعت همه اینها کوثر است که ما از آیه بعد می‌فهمیم که مراد از کوثر نسل است چون پیغمبر ما وقتی پسرهایش از دنیا رفت حالا یا دختر داشت یا نداشت در این سوره سه تا خبر غیبی است یکی اینکه پیغمبری که چیزی نداری ما به تو کوثر دادیم نمی‌گوید کوثر می‌دهیم یعنی داده به حساب خبرهایی که قطعی است خداوند ماضی حساب می‌کند مثل بچه‌ای که هنوز نیفتاده اما وقتی شما می‌دانید که این رقم رفتن آخرش افتادن است می‌گوئید افتاد افتاد نمی‌گویی می‌افتد می‌افتد در آینده می‌گویی افتاد یعنی اینقدر قطعی است که انگار افتاده است.
1- واژه‌های سوره کوثر، منحصر به فرد است
 سه تا از سوره‌های قرآن با(انا) شروع می‌شود ‹إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا› نوح/1 ‹إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ› القدر/1 حالا اینها رابطه‌ای دارد یا نه نمی‌دانم حساب نوح از همه انبیاء جداست خدا به انبیاء که سلام می‌کند می‌گوید ‹سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ› الصافات/109 ‹سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ› الصافات/120 اما به نوح که می‌رسد می‌گوید ‹سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ› الصافات/79 اولین پیغمبر اولواالعزم است حساب شب قدر جداست حساب قرآن جداست حساب نوح جداست حساب کوثر هم جداست اینهایی که حسابش جداست می‌گوید ‹إنا› کلماتی که توی این سوره هست از آن هفتاد تا نکته یکی‌اش این است کلمات توی این سوره در هیچ جا نداریم در تمام قرآن «کوثر» نیست در تمام قرآن «صل لربک» نیست در تمام قرآن «ونحر» نیست در تمام قرآن «شانئک» و «ابتر» نیست مثل خانه‌ای که آجرهایش توی هیچ خانه‌ای پیدا نمی‌شود کلمات آن منحصر به فرد است.
ما به تو خیر زیاد دادیم بعد آخرش می‌گوید دشمن تو ابتر است تو دو تا پسرهایت از دنیا رفت جاهلیت خیال می‌کرد که دختر جزو آدم نیست دختر نمی‌تواند نام پدر را زنده نگه دارد با دختر چراغ آدم خاموش می‌شود گفتند بی عقبه است خدا می‌گوید دشمن تو بی عقبه است.
توی این سوره سه تا خبر غیبی است یکی اینکه ما به تو کوثر دادیم هنوز هیچی نداشت دوم نسل تو تا آخر تاریخ خواهد بود و خبر سوم اینکه دشمن تو نامش محو خواهد شد در این سوره خبرهای غیبی است.
2- نسبت فرزند به خدا، نسبت ابتر به پیامبر!
در قرآن یک جا نسبت اولاد می‌دهند یک جا نسبت بی عقبگی می‌دهند. به خداوند نسبت می‌دهند که. . . ملائکه را دختران خدا حساب می‌کردند، نیش‌ها و تهمت‌ها نسبت به خدا و نسبت به پیامبر، نسبت به خدا می‌گفتند خدا اولاد دارد فرشته‌ها دختران خدا هستند آیات زیادی داریم ‹وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا› البقره/116 خداوند می‌فرماید ‹قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ› یعنی خداوند فرزندی ندارد اینجا نسبت به پیغمبر می‌گفتند بی فرزند خدایی که بی فرزند است می‌گفتند فرزند دارد پیغمبری که فرزند دارد می‌گویند فرزند ندارد پیغمبر از خدا دفاع می‌کند خدا از پیغمبر دفاع می‌کند.
پیغمبر می‌گوید(قل) حالا که خدا از خودش دفاع نمی‌کند می‌گوید تو پیغمبر بگو که خدا «لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ» اینجا که مال تو است من می‌گویم «انا اعطیناک الکوثر» اینها پاسخ دو فکر هستند «قل هو الله احد» پاسخ این فکر است که خدا فرزند ندارد فکر اینکه پیغمبر بی عقبه است «انا اعطیناک الکوثر» یعنی تفکر را باید از بین ببریم افکار غلطی که توی اینترنت پخش می‌شود توی سایت پخش می‌شود توی ماهواره پخش می‌شود توی جزوه‌ها توی قصه‌ها پخش می‌شود این افکار را باید جواب بدهند حتی آیه داریم که خدا می‌فرماید شما مسلمانها باید قبل از آنکه شایعه پخش بشود جواب آنرا از پیش داشته باشید «سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ» البقره/142 یعنی هنوز نگفته‌اند اما در آینده در تهاجم فرهنگی همچین شبهه‌ای در ذهن شما خواهند انداخت در آینده بی خردان خواهند گفت به مردم بگو که آماده باشند.
جوانان ما نسل ما باید یک مشت آماده باش باشند اصلاً کتابهای دانشگاهی و دبیرستانی اعتقاد بنده این است خودم را کارشناس می‌دانم اعتقاد بنده این است که نباید اطلاعاتی از استاد بنویسند بگویند به شاگرد بگو باید ببیند امسال توی دبیرستان چه شایعه‌ای توی دبیرستان هست همان شایعه را توی کتابهای دانشجو بشود چون ممکن است دانشجو چیزهایی توی مخ‌اش هست که شما چیزهایی دیگری به او می‌گویی دلش می‌خارد شما دستش را می‌خارانید کتابهای درسی دانشگاه باید پاسخ به شبهات باشد کلام جدید غیر از کلام قدیم است. قدیم شبهات یک چیز دیگری بود جواب یک چیزی دیگر بود الان شبهات چیز دیگری است.
3- نعمت‌هایی را که خدا به ما عطا کرده، شمارش کنیم
ما به تو کوثر دادیم دشمن تو فکر می‌کند نام تو از دنیا تمام می‌شود نه خیر ما به تو کوثر دادیم حالا که زیاد داده‌ایم(فصل) اصلاً خدا به شما چی داده است امشب بیائید امتحان کنیم بینندگان شب جمعه این بحث را گوش می‌دهید بیائید یکبار این کار را بکنید من خودم الحمدلله یکبار این کار را کرده‌ام نشستم نعمت‌هایی که خدا فقط به من داده است به کسی دیگر نداده است را نوشتم بنویسید خدا یک چیزهایی به شما می‌دهد خداوند به هر کسی یک نعمتی داده است که به دیگری نداده است یکی خطاط است یکی طبع شعر داده است یکی تیز هوش است یکی شاعر است هر کسی یک رشته‌ای هر کسی در یک رشته‌ای یک نبوغی دارد و هر کسی هم که یک رفاهی دارد یک غصه‌ای دارد یعنی آن کسی هم که ما می‌گوئیم خوشا بحالش می‌رویم می‌گوئیم آقا غصه‌ای نداری می‌بینیم اُه اُه! ! ! یک غصه‌هایی برایت می‌گوید که می‌گوئیم خوب است ما این غصه‌ها را نداریم یعنی آن کسی که فکر می‌کنیم مرفه است می‌بینیم غصه‌های نامرئی دارد آن هم که فکر می‌کنیم که غصه دارد همان یک چیزهایی دارد.
ما انسان هستیم واجب نبود که ما انسان باشیم می‌توانست نسل ما در صلب یک حیوان باشد توی انسانها همین که سالم هستیم همین که معتدل هستیم اصلاً همین که ابروی ما اینجاست اگر ابروی ما بالا بود هر روز خورشید به چشم ما فشار می‌آورد این ابرو جلو است جلوی فشار نور خورشید را می‌گیرد همین که اشک چشم ما از ده ماده تشکیل شده است همین که چشم ما تو است اگ مثل بینی بیرون بود همه‌اش اذیت می‌شدیم هر چی هم بزنی به چشم نمی‌خورد چشم توی گودی است همین که درپوش دارد همین که مژه دارد همین که ما بینی داریم این بینی هم هوای سرد را گرم می‌کند هم هوای غبار را تصفیه می‌کند هم هوای خشک را‌تر می‌کند همین که دندانهای ما تکه تکه است همان که درد می‌کند همان را می‌کشیم به هم متصل نیستند که کل فک را بکشیم همین که وقتی غذا می‌خوری چانه می‌جنبد حالا اگر چانه می‌ایستاد و کله می‌جنبید چی می‌شد؟ همین که آب دهان ما شیرین است همین که انگشت ما از اینطرف می‌چرخد همین مقدار زاپاس پوست نبود شما دستت را خم نکن اگر انگشت‌های ما به هم چسپیده بود اگر توانستی دکمه پیراهنت را ببندی هر چه نگاه می‌کنیم. . . وقتی ما نعمت‌ها را می‌شناسیم که نعمت‌ها را جابجا کنیم(تعرف الاشیاء باضدادها) یک مثل آخوندی است می‌گویند اگر خواستید نعمت را بشمارید ضد آنرا حساب کنید.
 قرآن بخوانم «إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ» الملک/30 اگر چاه خانه را کندی آب نداشت کی برایت آب می‌آورد «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ اللَّیْلَ سَرْمَدًا» القصص/71 اگر شب را طول می‌دادیم به کی تلگراف می‌کردی که روز بشود یا اگر روز همیشگی بود «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ النَّهَارَ سَرْمَدًا» القصص/72 اگر بنده که دارم حرف می‌زنم فراموشی به من دست بدهد کلمه را یادم برود. . . هر کسی یک نعمت‌هایی خدا به او داده است اما چون غرق نعمت‌ها هستیم قدر نمی‌دانیم بسیاری از نعمت‌ها را تا خدا نگیرد. . . همین که خون انسان بند می‌آید اگر کسی خونش بند نیاید چه می‌کنی؟ ما سالم هستیم حافظه داریم عقل داریم همین که در ایران متولد شده‌ایم ما اگر در فلان کشور متولد می‌شدیم چه مکتبی داشتیم نیاکان ما مسلمان هستند همین که خوبی‌ها را دوست داریم همین که از بدیها بدمان می‌آید «حَبَّبَ إِلَیْکُمْ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمْ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ» الحجرات/7 ممکن است بعکس باشیم آدمهایی هستند تا می‌روند می‌زنند توی گوش کسی کیف می‌کند از مردم آزاری. . . داشتیم خلفایی که سر بچه سید‌ها را می‌بریدند می‌گفتند ما لذت می‌بریم هنوز آدمهایی داریم. . . می‌روند توی روستا هوای به این خوبی پیپ می‌کشد سیگار می‌کشد بابا پول می‌دهند هوای سالم می‌خورند تو پول می‌دهی دود می‌خوری حالا اگر همین مقداری که پول می‌دهیم دود می‌خوریم اگر توی همه کارها پول می‌دادیم کار را خراب می‌کردیم.
همین که زنها شوهرها را دوست دارند و همین که زنها شوهرها را دوست دارند اگر بین این زن و شوهر علاقه نبود چی می‌شد؟ گاهی زن و شوهر هر دو پولدارند هر دو خوشگل‌اند هر دو تحصیلکرده هستند منتهی همدیگر را دوست دارند آدم هم داریم زن دماغ‌اش مثل لامپو لب‌های شوهر خیلی برگشته اصلاً نگاه می‌کنی هیچ قیافه‌ها به هم نمی‌خورد قربان هم می‌روند یعنی گاهی خداوند بین دو تا خشت را گل می‌گذارد می‌چسپد گاهی دو تا بین دو تا سنگ مرمر را جوش نمی‌دهد.
همین که مکیدن را بلدیم حالا اگر کسی زنش زائید بچه به سینه مادرش فوت می‌کند حالا همه اساتید دانشگاه را دعوت کن با همه مراجع تقلید آقا زنمان زائید بچه‌مان فوت می‌کند با چه وسیله کمک آموزشی می‌خواستی روز اول به نوزادی که هیچی بلد نیست مکیدن را. . . شما تا حالا گفته‌اید که الحمدلله می‌مکم؟ اصلاً برای مکیدن الحمدلله گفته‌اید؟ من پای تلویزیون می‌پرسم تا حالا کسی برای مکیدن شیر مادر کسی الحمدلله گفته است؟ تا حالا گفته‌اید الحمدلله گوشم چین چین است که اگر گوشم مثل پیشانی‌ام صاف بود جهت صدا را تشخیص نمی‌دادم تا حالا گفته‌اید الحمدلله اشکم شور است که اگر شور نبود چشم مشکل داشت غرق در نعمت‌ها هستیم «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا» إبراهیم/34 اگر بنشینید نمی‌توانید نعمت‌های خدا را بشمارید تا حالا گفته‌اید الحمدلله فاصله خورشید با ما زیاد است؟ اگر خورشید نزدیک بود می‌سوختیم اگر دور بود یخ می‌بستیم اگر حرکت فضای دور زمین اینقدر ضخیم نبود سنگ‌های آسمان ما را داغان می‌کرد حالا این نعمت‌ها عمومی است به پیغمبر نعمت خصوصی داده است شکرش چیه؟ (فصلّ).
4- نماز، بهترین راه تشکر از خدا
این چند دقیقه راجع به نماز صحبت کنم نماز بهترین شکر است خدا گفته اگر از من می‌خواهی تشکر کنی شکر کن آخر بعضی‌ها می‌گویند چرا نماز بخوانیم می‌گوئیم رابطه با خدا می‌گوید خیلی خوب ما با خدا رفیق هستیم می‌گوئیم تشکر می‌گوید به تو چه من خودم بلدم تشکر کنم می‌گوئیم آقا خدا گفته(فصل) یعنی اگر می‌خواهی از من تشکر کنی این رقمی ارتش می‌گویند اگر می‌خواهی از من تشکر کنی دستت را بگذار اینجا بگو آقا به تو چه من می‌خواهم دستم را بگذارم روی کله‌ام فوری از پادگان تو را بیرون کنند.
 می‌گویند چرا عربی بخوانیم؟ تمام خلبانها دنیا با فرودگاه که می‌خواهند صحبت کنند باید با زبان انگلیسی صبحت کنند این زبان بین المللی است این پذیرفته شده در کره زمین است این رقمی که خدا گفته است نماز بخوان. آقا چرا نماز صبح و نماز مغرب و عشاء بلند است و نماز ظهر یواش است از امام رضا(علیه السلام) فرمود ظهر و عصر هوا روشن است می‌فهمند که طرف چه می‌کند لازم نیست داد بزنی صبح و مغرب که هوا تاریک است داد بزن که تو داری نماز می‌خوانی آقا چرا الله اکبر چهار تا ولی بقیه جفت جفت است این چرا چهار تا است امام می‌فرماید اول کار است اول کار مثل ماشینی که می‌خواهد آب بندی بشود هی یواش یواش بگو چهار بار بگو مردم که توی جریان قرار گرفتند جفت جفت بگو برو حدیث داریم چون آغاز است تکرار آن لازم است اما بعد که مردم در جریان قرار گرفتند.
5- تشکرِ قلبی، زبانی و عملی در نماز
ما سه رقم تشکر داریم قلبی زبانی عملی نماز همه چیز توی آن هست نماز تشکر قلبی است چون می‌گویند قربه الی الله فقط برای خدا زبانی است چون به زبان می‌گویی عملی است چون با دست و پا. . . منتهی نماز که می‌خوانی(وانحر) سه رقم معنا شده است یکی شتر چرا شتر؟ برای اینکه کوثر یعنی خیلی زیاد کسی که خیلی زیاد دارد نباید میش و بز و قورباغه بکشد من که به تو نعمت زیاد دادم تو هم باید بزرگترین حیوانات را بکشی کسی که خانه‌اش اینقدر قیمت دارد باید چک چند میلیونی بدهد به کمیته امداد این صندوقهای کمیته امداد مال طبقه دوازده است که هشت آنها گرو نه است و نه گرو هشت خوب یک پولی در می‌آورد پنجاه تومان صد تومان می‌اندازد اینکه می‌گویند خرما افطاری بده مال کسی است که گفت یا رسول الله من می‌خواهم ثواب افطاری را ببرم آه در بساط ندارم فرمود اگر آه در بساط نداری خرما بگیر برای یک مسلمان تاجر خانه‌اش چهارصد میلیون قیمت دارد یک خرما می‌خرد دم مسجد می‌دهد مثل گداها تاجر گدا نما سرمایه دارهایی هستند که با خرما می‌خواهند سر مردم را. . .
 هر کس بامش بیشتر برفش بیشتر تو که کوثر داری نحر شتر کشتن شتر را دقت کرده‌ای شتر را اگر اسلام می‌گفت مثل گوسفند بکش چی می‌شد؟ گردن شتر مثل تنه درخت چه جوری او را بخوابانیم کی است که شتر را بگیرد کدام قصاب دستش را چطور حرکت دهد با چه چاقویی؟ هم پدر قصاب در می‌آید هم پدر شتر ولذا گفته شتر همینطور که ایستاده یک سیخچه بزن توی این گودی گوسفند را گفته‌اند همچین شتر را گفته‌اند همچین نحر یعنی این رقمی این چقدر. . . اگر شتر زجر می‌کشید برای کشتن‌اش چه سموماتی ممکن بود از بدنش تولید بشود گوشت آن ممکن بود چقدر فاسد بشود مردم آزای. . . امکان آن سخت بود شتر را آن رقمی گفته‌اند گوسفند را آن رقمی از اینکه می‌گویند(فصل لربک) یعنی برای خدا نماز بخوان غیر خدا چیزی نیست وزیر هستی رأی اعتماد به تو می‌دهند سال دیگر همین مجلس رأی مخالف می‌دهند استیضاح می‌کنند فردا هم در به در اینها چیزی نیست دنیا چیزی نیست چرا(ربک)؟ برای اینکه(انا اعطیناک) خدا به تو داده است آنوقت تو بله قربان به کسی دیگر می‌گویی؟ چون خدا به ما داده است الان شما روزی چند ساعت کار می‌کنی برای یک لقمه نان خدا این همه نعمت به تو داده است نمی‌خواهی دو دقیقه برای او کار کنی؟ شما روزی چند ساعت کار می‌کنی برای اینکه خدمتی به تو کرده‌اند پولی به تو می‌دهند تمام نعمت‌های خدا به اندازه این نیست که ده دقیقه نماز بخوانی؟ این انصاف است؟
6- از آنچه خدا به ما داده، در راه خدا بدهیم
اگر من کلید یک باغ را به شما بدهم بگویم این کلید باغ مال شما اما در سال که انگورها می‌رسد یک صندوق انگور را به همسایه بده به من بده من کلید باغ را به شما می‌دهم شما سالی یک صندوق انگور به من نمی‌دهی؟ کل خودت و هستی‌ات از خداست حالا گفته از هر ده کیلو گنده یک کیلو زکات بده نخیر! آقا جان تو چه کردی؟ دانه مال من است کشاورزی مال من است اولاً کشاورزی مال تو نیست بیخودی هم نگو که کشاورزی مال من است خدا می‌گوید «نَحْنُ الزَّارِعُونَ» من زارع هستم فقط تو دانه پاشیده‌ای «أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ‌ام نَحْنُ الزَّارِعُونَ» الواقعه/64 زارع واقعی خداست حالا ما تعاونی حساب می‌کنیم که تو مشتری شوی باشد تو زارع خدا سهم ندارد؟ یعنی این خورشید برای گندم اثر ندارد؟ باد اثر ندارد باران اثر ندارد تو دیم کاشته‌ای باران آن مال خدا نیست باران آن هم از خداست حالا تو دانه پاشیده‌ای آنوقت خدا گفته توی ده کیلو نه کیلوی آن مال خودت یک کیلو از آنرا بده به فقرای محله‌ات من نمی‌دانم آنهایی که خمس نمی‌دهند چطور خوابشان می‌برد؟ واقعاً من گیج هستم تو هیچی نبودی از مادر متولد شدی حالا خدا ده میلیون صد میلیون کمتر بیشتر به تو داده است دو میلیون آنرا بده به فقرا تو و فلانی از یک شکم متولد شده‌اید خواهرت است برادرت است فامیل‌ات است حالا خدا به تو داده است حالا من مدیریت مغز اقتصادی این حرفهای قارونی را نزن به قارون گفتند بده که خدا به تو بدهد گفت خدا؟ «إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِی» القصص/78 یعنی مغز اقتصادی مدیریت والله به حضرت عباس از تو باسواد‌تر زرنگ‌تر هست گرسنگی می‌خورد حالا دری به تخته خورده برای امتحان خدا یک چیزی به تو داده است چرا خمس نمی‌دهی؟ صد تومان داری بیست تومان آنراه بده هشتاد تومان آن برای خودت.
 من خیلی حدیث خوانده‌ام اما باز هم تکرار می‌کنم البته هزار بار نشده است شاید چند بار شده است سه تا حدیث می‌خوانم در یک دقیقه یعنی هر بیست ثانیه یک حدیث آماده هستید گوش بدهید؟ بیست ثانیه اول امام جواد(علیه السلام) فرمود به شیعیان بگوئید من امام جواد هستیم ضامن هستم که اگر خمس بدهید مال شما کم نشود امام کاظم(علیه السلام) فرمود پول زکات و خمس پولی که لازم است بدهید واجب است بدهید اگر ندهید خدا جوری زندگی‌ات را تاب می‌دهد که دو برابر آن پول را در برابر باطل بدهی دیگر قیامت هم سرجایش شخصی به امام رضا(علیه السلام) گفت می‌شود خمس را از ما نگیری فرمود اگر می‌خواهی ندهی نده امام می‌تواند معجزه کند سنگ را طلا کند نیازی به دو فلس پول تو ندارد اما اگر شما خمس ندهید ما اهل بیت به شما دعا نمی‌کنیم بخاطر دو فلس پول خودتان را از دعای حضرت مهدی(علیه السلام) محروم نکنید.
انسان هم باید با خدا رابطه داشته باشد نماز هم رابطه با گرسنه‌ها گوشت رسانی اسلام هم گفته که نان برسان به مردم شب عید فطر هر کسی سه کیلو گندم و برنج هم گفته گوشت بده. کسی که کثیر است ذبح کافی است کسی که کوثر است باید شتر بکشد یعنی هر کس پول او بیشتر است باید بریز بپاش او بیشتر باشد.
یک معنای دیگر نحر این است که دستهایت را بالا ببر الله اکبر سمع الله لمن حمده یعنی در الله اکبر دستها را تا مقابل گردن بالا بیاور یک معنا این است که(وانحر) یعنی سر نماز مستقیم باش کج و کول نایست صاف بایست یک حدیث نحر این است که اول وقت نماز بخوان برای نحر معانی زیادی گفته‌اند.
خدا نیازی به شکر ما دارد؟ نه، منتهی شکر شما، شما را با خدا گره می‌زند اصلاً حرف زدن شما با خدا باعث می‌شود که خدا هم با شما صحبت کند خدا می‌گوید «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» البقره/152 تو یاد من باش من هم یاد تو هستم شما می‌گویی الله اکبر یعنی خدایا تو بزرگ هستی ما یاد خدا باشیم هیچ نقشی برای ما ندارد اما خدا یاد ما کند ما خیلی آباد می‌شویم ما روبه خورشید باشیم نور خورشید گیر ما می‌آید اما ما روبه خورشید نباشیم چیزی از خورشید کم نمی‌شود بچه‌ها دستشان را بدهند دست پدر چیزی گیر پدر نمی‌آید اما اگر دستش را گذاشت توی دست بابا از خیلی افتادن‌ها بیمه می‌شود اگر جوی وصل به مزرعه شد جوی هم آب می‌خورد اگر جوی وصل به مزرعه نشد سر جوی می‌نشینند ادرار می‌کنند اگر می‌خواهی از این جوی آب رد بشود و درخت‌های کنار جوی باید وصل به مزرعه باشد جویهایی که وصل به مزرعه هست خود جوی هم آب می‌خورد درخت‌هایش هم سبز می‌شود جوی هایی که وصل به مزرعه نیست زباله توی آن می‌ریزند.
7- دوستی‌های دنیوی، در قیامت، دشمنی می‌شود
(لربک) یعنی برای خدا برای غیر خدا کار نکنید. «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ» الزخرف/67 تمام دوستی‌ها پوچ می‌شود به هویدا روز آخر گفتند می‌خواهیم تو را اعدام کنیم حرفی داری بزن گفت شاه خائن است گفتند چرا گفت برای اینکه سگ هایش را برد من را نبرد قرآن هم همین را می‌گوید قربانش بروم دوستی‌های اینترنتی دوستی‌های خیابانی دوستی‌های چشمکی دوستی‌های پارکی همه دوستی‌ها پوچ می‌شود خیلی دختر و پسرها قربان هم می‌روند وقتی ارضاء شدند پسر دیگر دختر را نمی‌گیرد می‌گوید دختر با من رابطه داشته است لابد با کسی دیگر هم رابطه داشته است من دختری می‌خواهم که کسی نگاهش نکرده باشد خود جوانهای هرزه که از هر دختری کام می‌گیرند یا می‌خواهند کام بگیرند به مادرش می‌گوید ببین مادر یک دختر سالم خودش نا سالم است ولی می‌گوید سالم گاهی چهار نفر شریک می‌شوند با یک وانت خانه را می‌دزدند بعد می‌گوید ببین بیا عادلانه تقسیم کنیم یعنی همان دزد هم حرف از عدالت می‌زند یعنی دزدها هم حرف از عدالت می‌زنند یک دزدی را گرفتند گفتند چرا دزدی می‌کنی؟ گفت نمی‌دانم من هر روز چهار قل می‌خواندم امروز نخواندم گیر شما افتادم یعنی مثل اینکه دزد هم معتقد به چهار قل است برای خدا نماز بخوانید دوستی‌ها غیر خدا می‌پرد تبدیل به دشمنی می‌شود.
ما گاهی وقتها گناه می‌کنیم تا طرف خوشش بیاید حدیث داریم تو بین خودت و خدایت را درست کن خدا دشمن هایت را تبدیل به دوستی می‌کند اما اگر خدا را کنار گذاشتی بخاطر دوستی آن دوستی را هم که بخاطر گناه شما دوست شدی حدیث داریم خدا آن رفاقت را به هم می‌زند و تبدیل به دشمنی می‌کند. دوستی با خدا ولو اینکه رفیقم ناراحت شد ولی چون برای خدا بود همان آقایی که ناراحت بود در آینده نزدیکی تبدیل به دوستی می‌شود این هم قول است حدیث است اگر با خدا رفیق شدی ناراضی‌ها هم دوست می‌شوند اگر با خدا رفاقت را کنار گذاشتی بخاطر دوستی همان رفیق دشمن تو می‌شود ضمناً چون بحث در اول تابستان پخش می‌شود به جوانها می‌گویم که من عقیده‌ام راجع به تابستان یک چیزی است البته کسی گوش به عقیده من نمی‌دهد من خودم به این عقیده عمل می‌کنم از اول عمرم به لطف خدا عمل کرده‌ام خیلی هم خیر دیده‌ام من هیچ وقت پنج شنبه‌ها تعطیل نکرده‌ام هیچ وقت هم تابستان تعطیل نکرده‌ام جایش را عوض کرده‌ام خمیر گیرها چطور سحر خمیر می‌گیرند من به طلبه‌های قم هم گفتم می‌شود تابستان که هوا داغ است از دو بعد از نصف شب تا صبح روزها که هوا داغ است برویم استخر مثل خمیر گیرها سحر بلند می‌شوند ساعت هشت می‌روند می‌خوابند جایش را عوض می‌کنیم چه اشکالی دارد هر چهل تا دانشجو هر چهل طلبه با یک استاد بروند توی یک روستایی درس بخوانند این سه ماه تعطیلی زیادی است لااقل زیادی است می‌توانیم شب‌ها درس بخوانیم روزها که هوا داغ است استراحت کنیم یا زمان آنرا عوض کنیم یا مکان آنرا عوض کنیم این سه ماه حیف است که بیکار باشیم این لیسانس و دیپلم و حجه الاسلام کم می‌آورند الان دیگر سواد من به درد جامعه نمی‌خورد تا بتوانم خودم را در مقابل پاسخ به سوالات، یک لیسانس قناعت نکند به لیسانس این مال ناصر الدین شاه است الان این همه تعطیل است لااقل تابستان که تعطیل است یک کلاسهایی باشد نور داشته باشد بعضی کلاسهایی می‌روند لحظه‌ای است کلاس موسیقی حالا فرض کنید که مراجع گفته‌اند موسیقی حلال است چه مشکلی را حل می‌کند مثل خاراندن آدم وقتی دستش می‌خارد می‌گوید‌های های‌های بعد می‌رسد به اینجا اما اگر تابستان بروی یک هنری را یاد بگیری فردا گرسنگی. . . آدمی که هیچ هنری ندارد حالا بروی تنبک بزنی؟ برو دنبال نان و آب هنری یاد بگیرید بافندگی خیاطی طراحی یک چیزی که نان توی آن باشد اسلام می‌گوید بازی هم که می‌کنی بازی‌ای بکن که نان توی آن باشد اسب سواری قایق سواری تیراندازی شنا اسلحه چیزی که فردا هم خودت را نجات بدهد و هم جامعه را نجات بدهد مثلاً می‌روی بوکس امروز دماغت خون می‌شود فردا هم فایده‌ای نداری یا حالا گل و آبشار این بازی خوبی است لااقل امروز خوب است ولی اینطور نیست که اگر ما آبشار نمی‌زدیم وضع مملکت خراب می‌شد نه، هیچ کس هم آبشار نزند مملکت سقوط نمی‌کند اما اگر شما شنا بلد نباشی سقوط می‌کنی غرق می‌شوی ما باید شغل هایمان بازی هایمان کلیدی باشد به امید روزی که ورزشمان هدفدار تفریح ما هدفدار باشد با هدفهایی که مشکل فرد و جامعه در سایه آن هدفها حل بشود اینطور نباشد که آن گرسنه برادرم هم ازدواج نکرده خواهرم هم جهیزیه ندارد من تنبک می‌زنم خودمان هم یک خورده فکر کنیم به کارهایمان می‌خندیم تابستان استفاده کنیم یک هنر یاد بگیریم.
 والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته

Comments (0)
Add Comment