الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
السلام علیک یا ابا الحسن یا امیرالمومنین.
بحث روز شهادت پخش میشود بین دو شب قدر، روزشهادت امیرالمومنین علی علیه السلام. اول مظلوم تاریخ. هر کس دو تا شاهد داشته باشد حقش را توی دادگستری میتواند بگیرد. امیرالمومنین حدود صدهزار شاهد درغدیر خم داشت ولی حقش را نتوانست بگیرد. اول مظلوم است. امیرالمومنین علیه السلام هفتاد کمال دارد که احدی ندارد. تنها فردی است در کره زمین که هم خودش مظلوم است هم همسرش. تنها فردی است در کره زمین که هم خودش شهید شد هم همسرش هم بچه هایش هم نوه هایش هم برادرش. تنها کسی است که میتواند خطبههایی را بخواند که ابن ابی الحدید، از علمای بزرگ اهل سنت به بعضی خطبهها که میرسد میگوید دوست دارم تمام سخنرانان یکجا شوند این خطبه را برایشان بخوانم و همه سجده کنند. و اگر گفتند چرا در مقابل خطبه سجده میکنید به آنها گفته بشود همینطور که در برابر خواندن بعضی آیات شما سجده میکنید باید در مقابل این خطبه هم سجده کنید. یک روز امیرالمومنین میگذشت دید دو نفر به هم افتخار میکنند. او میگوید کلید کعبه به دست من است. آن میگوید: مسئول آب رسانی به حاجیها من هستم. حضرت امیر فرمود من نه کلید دارم نه مسئول آب. اما قبل از شما ایمان آوردم. سه نفری رفتند پهلوی پیغمبر تا داوری کند. آیه نازل شد: «أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ» التوبه/9. سقایه یعنی سقایی. سقایه الحاج یعنی آب دادن به حاجیها. «أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَعِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ». آیا کلید داری کعبه و آب دادن به حاجیها را شما بالای ایمان میگذارید؟ اول مردی است که ایمان آورد. تنها کسی که روی کره زمین فرمود: (سلونی قبل أن تفقدونی). قبل از آنکه مرا از دست بدهید، هرچه میخواهید بپرسید.
1- آخرین سخنان امام علی(ع) در بستر
آقا ضربت خورد، مردم آمدند عیادت. امیرالمومنین فرمود برو بگو که بروند. امام حسن آمد گفت که بابام میگوید من حالم خوب نیست کسی عیادت نیاید. همه بروید. همه رفتند اصبغ بن نباته ماند. گریه میکرد. دو مرتبه گفت بروند. امام حسن مجتبی آمد گفت بابام میگوید بروید. گفت، پایم پیش نمیرود. نمیتوانم بروم. گفت اصبغ بی تابی میکند. گفت بگو بیاید تو. آمد. امیرالمومنین دست اصبغ را گرفت. گفت ساعتهای آخر عمر من است. پیغمبر هم ساعت آخر عمر دست مرا گرفت گفت برو تو مسجد روی منبر این سه تا کلمه را بگو. هر کس عاق والدین باشد چنین و چنان است، هر کس از مولای خودش سرپیچی کند چنین و چنان است. برو مسجد بگو. گفت چشم. امیرالمومنین فرمود: پیغمبر همینطور که دست تو را گرفتم، پیغمبر هم لحظات آخر دست مرا گرفت و این را فرمود. من رفتم توی مسجد گفتم و برگشتم. اما مردم متوجه مطلب نشدند. هر کس عاق والدین بشود این طوری تفسیر کن. من و علی پدر امت هستیم. (انا و علی ابوا هذه الامه) و امتی که گوش به حرف پدر ندهد عاق می شود. من و علی پدران این امت هستیم.
بینندهها بحث را روز بیست و یکم می بینند. کشور ما کشور علی بن ابیطالب است. تنها کشوری است که در اذانش(اشهد ان علیّاً ولی الله) گفته میشود.
2- امام علی علیه السلام، میزان اعمال در قیامت
روایاتی داریم، علی امیرالمومنین میزان است. قرآن یک آیهای داریم. (موازین القسط). ما در قیامت میزان عدالت را برقرار میکنیم. حدیث داریم، میزان امیرالمومنین است و بچههای امیرالمومنین. در زیارت امیرالمومنین میخوانیم، السلام علیک یا میزان میزان الاعمال. تو میزانی. چون میزان هر چیز با چیزی است. میزان پایه با شاقول است. میزان خط با خط کش است. میزان پارچه با متر است. میزان هندوانه با کیلو است. میزان هوا با هواسنج است. میزان تب را با دماسنج. هر چیزی یک میزان دارد. میزان انسان علی بن ابیطالب است. ما را با علی میسنجند. نماز ما و نماز او. تقوای ما و تقوای او. زهد ما و زهد او. شجاعت ما و شجاعت او. یک بار دیگر سلام بدهیم. السلام علیک یا اباالحسن یا امیرالمومنین. یا علی بن ابیطالب. صد سال قبر امیرالمومنین مخفی بود. امام، بنیانگذار جمهوری اسلامی که از دنیا رفت، تا اربعین قبرش را ساختند. سر سالش مرقدش سرپا بود. صد سال قبر امیرالمومنین مخفی بود. صد سال.
3- امام علی علیه السلام، مظلوم ترین فرد تاریخ
آخر چه کسی را در تاریخ پیدا کردید، باسوادترین مردم کره زمین، ولی کسی حق نوشتن حدیثش را نداشته باشد. کیست. با سوادترین مردم کره زمین صد سال کسی حدیثش را ننویسد؟ شجاعترین مردم کره زمین توی خانه باشد به همسرش بزنند؟ شجاعترین مردم کره زمین به همسرش زدند. با سوادترین مردم کره زمین حدیثش رانقل نکنند؟ بیشترین گواه در غدیر خم داشت، نتوانست حقش را بگیرد. بیشترین عبادت را امیرالمومنین کرد وقتی شهید شد گفتند مگر علی توی مسجد نماز میخوانده؟ امیرالمومنین میفرمایند: بیست و پنج سال انگار تیغ توی چشم من بود، استخوان توی گلویم است. دروغ نمیگوید. تیغ توی چشم، استخوان توی گلو، بیست و پنج سال. اینقدر کسی نداشته باشد که سر توی چاه کند حرف بزند؟ امیرالمومنین یک روز توی سخنرانیش دید کسی گوش نمیدهد، زد توی گوش خودش. (فضرب علی خده). توی گوش خودش زد. چقدر آدم باید دریا دل، دریا صفت. ببینید توی گوش خودش زد.
برویم سراغ تفسیرمان. سوره قدر را بخوانیم با هم. ثوابش را هدیه کنیم به آقا امیرالمومنین. با هم بخوانیم شما هم بخوانید. «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ»، «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» القدر/1-5. شب بیست و یکم را بینندهها پشت سرگذاشتند و شب بیست و سوم را پیش رو داریم. بین دو شب قدر است. شب قدر معلوم نیست. یک روایت داریم شب قدر به فاطمه تشبیه شده است. برای اینکه هم فاطمه قدرش معلوم نیست هم شب قدر معلوم نیست. هم قبر فاطمه معلوم نیست هم شب قدر معلوم نیست. خدا به پیغمبر میگوید: «وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ».
4- رابطه مؤمنان و فرشتگان در دنیا و آخرت
نمی دانی شب قدر چه شبی است. شب قدر چیست که خدا به پیغمبرش میگوید تو هم نمیدانی. «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ». خب، « تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ»، فرشتهها شب قدر میآیند. بین زمین و آسمان بده و بستان زیاد است. اعمال ما بالا میرود، رحمت خدا نازل میشود. به ما گفتهاند ایمان به ملائکه بیار. به ملائکه دستور دادند، «یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ» الشورى/5. شما در حق زمینیها دعا کنید. «یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ» داریم، «یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا» غافر/7هم داریم. ما به فرشتهها ایمان داریم، فرشتهها به ما دعا میکنند. قرآن نازل میشود، دعا صاعد میشود. یعنی از طرف بشر دعا بالا میرود از طرف خدا قرآن نازل میشود. این بده و بستان. . . . آن عرب میگوید قبل از اینکه پیغمبر ظهور کند هر چه بود زمین بود. شمشیر و شراب و شترو سرمایه و. . . همش نگاهمان به این پایینها بود. پیغمبر آمد فرمود: (لدلوک الشمس). سرمان را از زمین برد آسمانها. «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ» الإسراء/1. یعنی ما یک چیز دیگر بودیم. اسلام که آمد در ما یک تحولی بوجود آورد. «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ».
5- سخن پیامبر درباره نزول فرشتگان در شب قدر
یک حدیثی داریم. از رویش بخوانم. پیغمبر السلام صلی الله علیه و آله و سلم، از خلیفه اول و دوم که یک روز بغلش نشسته بودند پرسید که فرشتگان شب قدر بر کی نازل میشوند؟ به ابی بکر و عمر گفت فرشتهها کجا میروند؟ اینها گفتند که بر شما نازل میشوند. فرمود: خیلی خوب. بعد از من بر چه کسی نازل میشوند؟ گفتند نمیدانیم. حضرت فرمود: بعد از من بر علی بن ابیطالب نازل میشود. فرشته باید بر بندهای نازل شود که با حکمت خدا سازگار است. چون آیه دیگری داریم. میفرماید که: «یُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ» النحل/2.
در حدیث طولانی داریم که رمز قرب به خدا، بیداری شب قدر است، رمز رحمت خدا ترحم بر فقرا در شب قدر است. اگر میخواهید از صراط بگذرید، در شب قدر صدقه بدهید. اگر میخواهید از آتش نجات پیدا کنید، در شب قدر استغفار کنید. اگر رضای خدا را میخواهید در شب قدر نماز بخوانید. بخصوص خواندن صد رکعت نماز شب قدر سفارش شده. شب بیست و سوم احتمال شب قدریش بیشتر است. شب قدر یک سال نیست هر سال است. مثل اینکه عید قربان هر سال است که باید قربانی کرد. شب قدر مال یک سال نیست هر سال شب قدر است. پس هرسال «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ». همینطور که زمان پیغمبر بر پیغمبر نازل میشده. الان هم باید کسی باشد در سطح پیغمبر، هم سنگ با پیغمبر، کمالات پیغمبر را داشته باشد که فرشتهها الان بر او نازل بشود. یعنی الان هم باید وجود حضرت مهدی(عج)، باشد. فرشتهها بر من که نازل نمیشوند، بر شما که نازل نمیشود. وقتی قرآن میگوید «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ»، شب قدر فرشتهها میآیند زمین، کجا میروند؟ زمان پیغمبر خدمت پیغمبر میرسیدند. الان هم باید یک کسی باشد، شبیه پیغمبر که لیاقت و ظرفیت این را داشته باشد که فرشتههای معصوم خدمتش برسند. من راجع به فرشتهها چند جملهای بگویم. مسأله فرشته مربوط به اسلام نیست. قبل از اسلام هم به فرشته ایمان داشتند. حتی کفار میگفتند: «لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ» الأنعام/8. چرا به این پیغمبر، به نوح و عیسی، به انبیاء میگفتند: تو اگر پیغمبری فرشته چرا همراه تو نیست؟ یا مثلا زنها گفتند: این یوسف(ان هذا الا ملک کریم). این یک فرشتهای است. مسأله فرشته، از قدیم الایام ایمان به فرشته بوده.
6- تدبیر امور هستی توسط فرشتگان
فرشتهها دسته دسته هستند. «وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا» النازعات/1، «وَالصَّافَّاتِ صَفًّا» الصافات/1، «وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا» المرسلات/1، «فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا» الصافات/2، «فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا» الصافات/3، «وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا» المرسلات/3، «فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا» المرسلات/4، «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا» النازعات/5. امام سجاد یک دعایی دارد در صحیفه سجادیه به نوزده گروه فرشته سلام میکند. میگوید: سلام بر فرشتگانی که مأمور بارانند. سلام بر فرشتگانی که مأمور قبض روحند. سلام بر فرشتگانی که. . . . یعنی فرشتهها گروه گروه هستند. هر کدام هم مسئول یک کاری هستند. مثلا تدبیر امور دست اینهاست. کارگزاران هستی هستند. «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا». البته کارگزار اصلی خداست. خداوند کارهایی که میکند. . . . حالا این جمله را هم برای توسل بگویم. چون یکی از افتخارات شیعه این است که توسل پیدا میکند به اهل بیت. ببینید، بعضیها میگویند کار دست خداست. بله کار دست خداست اما خدا کار را سپرده به کسی دیگر. قرآن بخوانم برایتان. «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ» السجده/5. این که گفتم آیه قرآن بود. یدبر یعنی تدبیر دست خداست. «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ». امور را خود خدا تدبیر میکند. اما خداوند اشکال ندارد بعضی امور را به فرشتهها واگذار کند. «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا».
شفا دست خداست. «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ» الشعراء/80. یعنی شفا دست خداست. اما همین خدایی که شفا میدهد، در آیهای دیگر میگوید: «فِیهِ شِفَاءٌ» النحل/69. عسل هم شفا است. یعنی شفا دست خداست و اشکالی ندارد خداوند شفا از طریق عسل باشد. تدبیر دست خداست اما. . .
7- توسل به اولیای خدا، عامل توجه به خداست
ما وقتی به امام رضا، به اباالفضل به هر امامی میگوییم که یا امام رضا این کار را بکن، اشکال ندارد. خداوند یک اموری را از طریق اولیای خودش. . . . . در دعای توسل هم میخوانیم: (یا وجیها عندالله). تو پهلوی خدا وجهه داری. اشفع لنا عندالله. این که بعضیها میگویند این توسل به غیر خدا شرک است، حدود دویست مرتبه توی قرآن دون الله و دونه آمده، شرک دون الله است. یعنی ضد خدا شرک است اما کسی که(قتل فی سبیل الله)، شما اگر عبای من را هم بوسیدید، پشم و نخ را نمیبوسید، چون این عبا مربوز به من است میبوسید. من اگر لباس شما را بوسیدم نه به خاطر پشم. ما ضریح پیغمبر را میبوسیم نه به خاطر آهن. در خانه خودمان هم آهن است. یکی از علمای بزرگ در یک مهمانی قرآنی داد به پادشاه وهابیها. این هم قرآن را باز کرد دید قرآن است بوسید. تا بوسید آن عالم شیعی گفت شما مشرک هستی. گفت چرا؟ گفت برای اینکه پوست گاو را بوسیدی. چون این قرآن جلدش چرم است، چرم هم پوست گاو است. پس شما پوست گاو را بوسیدی، مشرکی، خدا پرست نیستی. گفت من کفشهایم هم چرم است. من هر چرمی را نمیبوسم. این چرم را بوسیدم نه به خاطر چرمیش. به خاطر اینکه جلد قرآن است. گفت ما هم در خانه خودمان آهنی است. اگر آهن را میبوسیم نه به خاطر آهن. در خانه خودمان هم آهن است نمیبوسیم. این آهن ضریح پیغمبر است. پس شما میگویید این چرم را به خاطر اینکه جلد قرآن است بوسیدی. ما هم ضریح را میبوسیم به خاطر اینکه این آهن ضریح. . . . پیراهن یوسف هم پنبه است اما چون به بدن یوسف مالیده شده بود، قرآن میگوید: همین پیراهن چون در جوار یوسف بود، انداختند روی چشم یعقوب، «فَارْتَدَّ بَصِیرًا» یوسف/96. بصیر شد. پنبهای که به بدن یوسف باشد، چشم یعقوب را. . . . . ما عشق میورزیم به این توسلات. با توسل زنده هستیم. شما بروید یک فکر دیگری بکنید به حال خودتان.
فرشته با انسان حرف میزند. با زن حرف میزند. «قَالَتْ الْمَلَائِکَهُ یَا مَرْیَمُ» آل عمران/42. آیه قرآن است. فرشته توی جبهه کمک میکند. در جنگ بدر سه تا آیه داریم. یک آیه داریم که «أَلْفٍ مِنْ الْمَلَائِکَهِ» الأنفال/9. یعنی خدا هزار تا فرشته فرستاد. در مرحله دوم «ثَلَاثَهِ آلَافٍ» آل عمران/124. سه هزار تا. در مرحله سوم «یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَهِ آلَافٍ» آل عمران/125. ألف، ثلاثه آلاف، خمسه آلاف. هزارتا، سه هزار تا، پنج هزارتا. مثل بازاریها، یک میلیون میدهم اگر آوردید، دفعه دو میلیون نسیه میدهم اگر دو میلیون را خوش حسابی کردی دفعه دوم سوم سه میلیون میدهم. مراتب لطف خدا هم همینطور است. که اگر ما به وظیفهمان عمل کردیم، هی اضافه میشود. فرشتهها عبادتشان خستگی ناپذیر است. دائما در حال عبادتند و خسته نمیشوند. فرشتهها برای مردم زمین استغفار میکنند که گفتم.
8- درجات و سلسله مراتب فرشتگان
درجات فرشتهها فرق میکند که گفتم. «مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ» التکویر/21، هر فرشتهای مسئول یک چیزی است. اینها رده بندی هست. «مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ» النساء/3. قرآن میگوید بعضی فرشتهها قدرت بیشتری دارند. بعضی قدرت کمتری دارند. «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ» الصافات/164. هر فرشتهای یک جایگاهی دارد. هم درجه دارند هم هر کدام یک مأموریتی دارند. مثلا در قرآن کریم یک آیه داریم. «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ» الزمر/42. خدا جان را میگیرد. یک آیه داریم. «یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ» السجده/11. عزرائیل جان را میگیرد. یک آیه داریم. «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا» الأنعام/61. فرشتههای عادی جان را میگیرند. بالاخره کی جان را میگیرد؟ «اللَّهُ یَتَوَفَّى». خدا جان را میگیرد، «یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ»، ملک الموت میگیرد، یا باقی فرشتهها. فرشتهها جان را میگیرند میدهند به عزرائیل، عزرائیل جان را میگیرد میدهد به خدا. یعنی سلسله مراتب است. «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ». حالا.
چند جملهای برای فرشتهها گفتیم. «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ». روح کیه؟ روایت داریم روح فرشتهای است برتر از باقی فرشتهها. ولذا اسمش جدا آمده. مثل اینکه میگویم فردا خانه ما مهمانی است، مردم میآیند. بعد میگویم فلانی هم میآید. این فلانی چون مقامش برتر است اسمش را جدا میبرند. فلانی هم میآید. «إِنَّ صَلَاتِی» الأنعام/162. بعد میگوید: «وَنُسُکِی». نسک یعنی عبادت. ولی خدا اسم نماز را سوا گفته. چون حساب نماز از باقی عبادتها جداست. میگوید ان الصلاتی بعد میگوید و نسکی. نماز من و عبادات من. نماز هم جرو عبادت است ولی به خاطر اهمیت، «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ». حساب روح جداست. «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» القدر/4. «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» یعنی فرشته جر اذن خدا کاری نمیکنند. نگفته سالم. سلام. مثل اینکه یک وقتی میگوییم فلانی شیرین است. یک وقت میبینی فلانی شکر است. نمیگوید شیرین است. میگوید شکر است. نمیگوید سالم است، شب قدر سالم است، میگوید سلام. سر تا پا سلامتی است. سلام فرشتهها به حضرت مهدی. سلام فرشتهها به مومنین. باقی سلامتها به معنای دیگر. شب قدر چی از خدا بخواهیم. میگویند: عافیت. عافیت دین و دنیا. خیلی خدا ما را دوست دارد. میشد ما انسان نباشیم. میشد ما شب قدر را درک نکنیم. میشد ما مهر علی نداشته باشیم. امیرالمومنین خیرالبریه. وقتی آیه نازل شد که خیرالبریه، یعنی بهترین مردم، پیغمبر دست زد گفت: این بهترین مردم امیرالمومنین است. صد سال هر چه توانستند علیهش گفتند. و جلوی کمالاتش را گرفتند. اما امیرالمومنین همچنان میدرخشد. ضربت خورد. الان امیرالمومنین را با آمریکا مقایسه کنیم. امیرالمومنین فرمود: من یک ضربت خوردم شما به ابن ملجم یکی بزنید. یکی زده یکی بزنید. ضربه بضربه. ضربه، یکی به یکی. آمریکا گفت حالا که دو تا برج ما خراب شد، کل افغانستان باید بمباران شود. حالا اگر درست گفته باشد. حالا اونم دروغ گفته یا راست من نمیدانم. دو تا برج را، توطئه بود، برنامه ریزی بود، عمدی بود، من نمیفهمم. حالا فرض کنید، فرض کنید گروهی دو تا برج را درآمریکا خراب کردند. گفت حالا که دو تا برج، یک کشور به دو تا برج. امیرالمومنین میفرماید: ضربه بضربه. هنوز آمریکا و اروپا، هنوز حالیش نیست که علی کیست. ما هم علی را نشناختیم. کسی علی را نشناخت. داریم کسی علی را نشناخت جز خدا و پیغمبر. خدا را کسی نشناخت جز پیغمبر و علی. پیغمبر را کسی نشناخت جز خدا و. . . . این امیرالمومنین را از دست دادند. کی را به کی فروختند. بشر چقدر پست است. ابن ملجم به چی میخواست برسد؟ یزید به چی میخواست برسد؟ چی چی داد چی چی گرفت؟ چقدر معاملات و خسارت. شب قدر دعا کنیم، این دین فروشیها جلوی ما هم هست. یک وقت در یک معامله کی را با کی عوض میکنیم. چی را با چی معامله میکنیم. عوض چه حرفی چه حرفی میزنیم. عوض چه تصمیمی، چه تصمیمی؟ عوض چه انتخابی، چه انتخابی. شب قدر، در آستانه شب بیست و دوم هستیم. و روز شهادت. عزیزمان میخواند، اشکی بریزیم برای مظلومیت آقا. السلام علیک یا اباالحسن، یا امیرالمومنین.
{روضه خوانی}
خدایا ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، علم مفید، عمر با برکت، رزق حلال، زریه و نسل پاک، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت، مغفرت برای ما و اموات، شفاء برای مرضات، مسکن برای بی مسکنها، همسر خوب برای بی همسرها. فرزند صالح برای آنهایی که بچه دار نمیشوند. آرزوی حج عمره، آرزوی کربلا دارند، توفیق زیارت برای آنها، صفا و صمیمیت برای آنهایی که با هم قهر هستند. عزت برای اسلام، ذلت برای کفر، سلامتی دهبر و دولت و امت و توفیقات در حل مشکلات نصیب ما در این شب قدر بفرما. هر چه به عمر ما اضافه میکنی به ایمان و عقل و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیفزا. نقشهها که بر ضرر اسلام و مسلمین است نقش بر آب، توطئه گران نااهل نابود، توطئهها خنثی بفرما. روز به روز به اسلام و اسلامیان عزت بیشتر مرحمت بفرما. قلب آقا امام زمان علیه السلام را برای همیشه از همه ما راضی، ظهورش را نزدیک، و ما را از بهترین یارانش و مشمول دعاهای خاصش قرار بده. هر چه شب قدر برای اولیائت مقدر میکنی، به آبروی همان اولیاء، همه آنها را برای همه ما مقدر بفرما.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته