تفاوت‌های کوثر و تکاثر

موضوع: تفاوت‌های کوثر و تکاثر

تاریخ پخش: 27/06/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

رمضان هشتاد و شش، در ماه خدا به ضیافت و مهمانی خداوند آمده‌ایم و ابزار مهمانی اش هم نزول قرآن است. «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» (بقره/185) ماه رمضانی که «أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» بهتر این است که با خدا آشناتر شویم سوره‌ای است در قرآن بنام سوره «کوثر» یک سوره دیگر نیز در قرآن داریم «تکاثر» کوثر و تکاثر هر دو از کثیر است کثیر یعنی زیاد اما کوثر خوب و تکاثر بد است در این جلسه که بیست و چند دقیقه هست می‌خواهیم انشاء‌الله سوره تکاثر را با هم بخوانیم و پای تفسیرش بنشینیم این برادرمان که جمله، جمله می‌خواند «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ» (تکاثر/1) همه با هم بخوانیم شما بخوانی همه با هم، برادرها و خواهرها هم که پای تلویزیون نشسته‌اند این آیات را با هم بخوانیم چون یک آیه قرآن خواندن در ماه رمضان ثواب یک ختم قرآن دارد شما بینندگان هم که در ماه رمضان مقابل تلویزیون نشسته‌اید این سوره را بخوانید.

1- شأن نزول سوره‌ی تکاثر

«أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ» دو قبیله با هم درگیر بودند که تعداد ما بیشتر است یا شما؟ گفتند بشمرید. آمار سر شماری شروع شد یکی از قبیله ها باخت طبق نقلی طرفی که باخت گفت من قبول ندارم زنهای حامله را دو نفر حساب کنید از نو آمار بگیرید باز آمار گرفتند باز هم باخت گفت قبول نیست بروید مرده‌ها را هم بشمرید ببینید زنده و مرده کدام قبیله بیشتر است. رفتند قبرستان قبر  پدرشان را بشمرند. آیه نازل شد «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ» (تکاثر/1و2) یعنی بقدری شما سرگرم سرشماری و آمار هستید حتی اینکه «زُرْتُمْ» یعنی زیارت کردید «الْمَقَابِرَ» مقبره، یعنی سرگرمی آمار شما را به قدری مست کرده که رفتید حتی قبر پدرتان را بشمرید.

انشاء‌الله روی بند، بند این آیه می‌خواهیم صحبت کنیم یکی کلمه «أَلْهَاکُمْ» یعنی شما را به لهو واداشته است «أَلْهَاکُمْ» از لهو است یعنی سرگرم کارهایی جزئی و پست بودن. لهو و لعب یعنی سرگرم کارهای جزئی است «التَّکَاثُرُ» یعنی کثرت. ما بیشتر هستیم  یا شما.

ما در عزاداری‌ها گاهی اوقات اینطور است می‌گویند یک هیئت ابوالفضل راه افتاد یک سرش کجاست وسر دیگرش کجا است مثلاً فکر می‌کنیم امام حسین طناب می‌گیرد. هر هیئتی درازتر است ثوابش بیشتر است. چند عدد دیگ پلو چند تا خیابان چنین، عروس را که می‌بردند نمی‌دانی چهل عدد ماشین بوغ می‌زند. فکر می‌کنیم اگر عروسی چهل عدد ماشین برایش بوغ بزند مهم تر از عروسی است که سی و پنج عدد ماشین برایش بوغ بزند همینطور سرگرمیم چند دست شکستنی چند دست چه چیزی؟ چند هزار تا را حفظ است چند تا مقاله تحقیقاتی نوشته چند عدد سخنرانی کرده است همه ما به نحوی البته خود بنده هم دلمان به یک چیزهایی خوش است.

نام شخصی محرم بود می‌گفت من ماه محرم از عشق امام حسین دیوانه می‌شوم این دیوانه شدن خودش را به شعر بسته بود شعرش این بود می‌گفت دیوانه شود محرم چون اسمش محرم بود،دیوانه شود محرم در ماه محرم رفیقش گفت: در ماه صفر هم ده ماه دگر هم. یعنی تو که همیشه دیوانه هستی حالا کیست که به چیزی ننازد؟ سرگرم چه شده‌ای؟ دلت به چه چیزی خوش است؟

2- خودتان را دقیق بسنجید

اگر می‌خواهید خودتان را متر کنید به این صورت خودتان را متر کنید چند رکعت نماز با توجه خوانده‌ای؟ حالا به خودت نمره بده از سال پیش تا حالا خانه چند یتیم رفته‌ای؟ به خودت نمره بده. چقدر خدا به تو لطف فرمود؟ تو چه اندازه به دستور خدا عمل کرده‌ای؟ حالا به خودتان نمره بدهید. هفته‌ای چند عدد کتاب خوانده‌ای؟ در ماه چند عدد گره از کار مردم باز کرده‌ای؟ چه مشکلی از مردم حل کرده‌ای؟ قرآن می‌فرماید: می‌خواهید به خودتان نمره دهید به این شکل است «أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَانًا» (توبه/124) قرآن که خوانده می‌شود علامت مؤمن «وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ» (انفال/2) وقتی آیات قرآن خوانده می‌شود ایمانش زیاد شود بعد قرآن  که خوانده می‌شد می‌گفت: کدامتان ایمانتان زیاد شد؟ «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ» چیزهایی که برای لهو و لعب است. یکی سوره منافقون است آیه9 می‌فرماید: اولاد عوامل لهو است.

3- عوامل سرگرمی

1- ثروت 2- اولاد(فرزند) 3- «اموالکم» یعنی ثروت

شما را فرزند و ثروت سرگرم نکند. مردم عزیز ایران شرم دارم، خواهش می‌کنم حداقل در ماه رمضان در خیابان مغازه تان را ببندید تا گفتند »الله اکبر» مغازه ها را ببندید اگر گرسنگی کشیدید مرا لعنت کنید. این مشتری که ظهر می‌آید چه قدر در آمد دارد؟ ولی مساجد هم نماز را طول ندهند بین دو نماز سخنرانی نکنید گروگان گیری است دو نوبت نماز را سریع بخوانید بعد هر کس می‌خواهد بنشیند، هر کسی می‌خواهد برود. ده یا پانزده دقیقه نماز بخوانید اگر خدا رازق است؟ اگر خدا می‌تواند این مشتری را بعداً بفرستد اگر می‌خواهی امتحانت کند بگذار دو مشتری را از دست بدهی بگو خدایا من به خاطر نماز اول وقت دست از مشتری کشیدم. ماه رمضان مغازه را ببندید. آدم خجالت می‌کشد بعضی مکان‌ها که می‌رویم، می‌بینیم که مغازه ها را می‌بندند، بازار را ببندید اگر هم واقعاً می‌بینید که جنس را طوری چیده‌اید که نمی‌توانید جمع کنید پست بدهید. بگویید آقا امروز شما اینجا بایست من می‌روم نماز بخوانم مواظب مغازه من باش فردا هم نوبت تو هست به صورت نوبتی. طوری باشد که وقتی می‌گویند »الله اکبر» یعنی خدا بزرگتر از این مشتری است بزرگتر از این سود است ثروت و فرزند شما را سرگرم نکند.

قرآن تعریف می‌کند در سوره نور آیه 37 می‌فرماید: یک تعداد آدمهایی داریم «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ» (نور/37) می‌فرماید: انسانهایی هستند که تجارت و داد و ستد این ها را از یاد خدا غافل نمی‌کند یعنی اگر مشتری آمد اینها به خاطر مشتری دست از نماز نمی‌کشند. دیگر چه چیزی است؟

4- آرزوهای دراز انسان را غافل می‌کند

بعضی اوقات آرزوها «یُلْهِهِمْ الْأَمَلُ» (حجر/3) سوره حجر آیه 3  یعنی آرزو دارد، که این آرزوهای دراز هم انسان را پیر می‌کند. چه دخترانی که دوره دبیرستان خواستگار داشتند، پیش دانشگاهی خواستگار داشتند، سال اول دانشگاه خواستگار داشتند. این دختر آرزو داشت بگذار لیسانس بگیرم در عوض خواستگار دکتر برایم می‌آید. حالا فوق لیسانس است و دیگر کسی نمی‌آید. «یُلْهِهِمْ الْأَمَلُ».

می‌گویند ملانصرالدین عبایش را به این شکل گرفته بود و در خیابان راه می‌رفت گفتند: چرا چنین کرده ای؟ گفت شنیدم یک پرنده‌ای در آسمان بیک تخمی می‌اندازد می‌خواهم زمین نیفتد من بردارم و به خانه ببرم. گفت: چه آرزوهایی. گفت: نه به خانواده‌ام گفتم آب را بجوشان من تخم مرغ را آوردم اولین خواستگار که برای دخترتان آمد فکر نکن. وقتی به شما ریحان و نعنا دادند به ریحان نگاه می‌کنی اگر ریحان و نعنا است می‌خوری نمی‌گویی ببخشید این ریحان در زمین متری دومیلیونی کاشته شده است یا در بیابانی که ارزان است تو چه کار داری اگر ریحان است بخور. پدر این عروس و داماد بنز دارد یا ژیان منزلشان در شمال یا جنوب شهر است در اطاقشان موکت یا قالی ابریشم است. آیا شما در مصرف غذا می‌گویی این ریحان در باغچه‌ی  متری چقدر کاشته شده است حالا پدرش سوار ژیان اصلاً سوار خر می‌شود پدر من سوار هواپیمای شخصی می‌شود اما این دو اگر طرز تفکرشان به هم نزدیک است می‌توانند با هم ازدواج کنند شما دو انسان، انسان یعنی فکر نه هواپیما یا قالی. بلی دکمه باید رنگ لباس باشد دکمه و لباس هر دو جمادند. جمادها باید به هم بیایند مگر شما دو عدد جامد هستید که می‌خواهید با هم ازدواج کنید جامد که نیستند دو انسان هستند انسان که جماد نیست شما چرا انسان یا بنده را جماد می‌کنید؟ پدرش یا روی موکت می‌نشیند یا روی قالی؟ قالی و موکت جامد هستند شما نسلتان انسان است ببینید این دو انسان طرز فکر شان به هم می‌خورد یا نه. اعتقاد، عقیده و اخلاقشان چطور؟.

5- توجه به نیازهای اصلی

بارها من این را گفته‌ام بلکه به عنوان فکر در ذهن‌ها بیفتد ازدواج ضرورت است. لیسانس و فوق لیسانس فضیلت است. هیچ وقت فضیلت را نباید فدای ضرورت کنیم. ازدواج کنید بعد هم لیسانس بگیرید. طوری نیست من نمی‌گویم درس نخوانید می‌گویم ازدواج را عقب نیندازید «یُلْهِهِمْ الْأَمَلُ» دیگر چه چیزی است؟ البته این که می‌گویند سرگرمی به شرطی است که فقط انسان به دنیا بچسبد اگر نه سرگرمی دنیا که باشد ایرادی هم ندارد.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً» (بقره/201)، «فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً و َفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً» یعنی دنیا خوب است بنده به دنیا و زندگی و خانه و… نیاز دارد اما اگر فقط دنیا باشد بد است «وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا» سوره نجم آیه 29 «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا» (نجم/29)، «لَمْ یُرِدْ» یعنی اراده نمی‌کند  مگر دنیا را یعنی فقط دنیا را می‌بیند اصلاً یاد آخرت نیست.

عوامل لهو، یعنی سرشماری به چند صورت است. در چه چیزی؟ می‌شود. در ایمان باشد بجای یکتا پرستی چند تا پرستی یوسف در زندان آمد دید هر کسی دنبال بتی است «أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ» (یوسف/39) یک خدا، هر کسی یک بت گرفته است آیا «أَرْبَابٌ» جمع رب آیا رب‌های متفرق و متشتت بهتر است یا خدایی که واحد و قهار است؟ این که مقام معظم رهبری فرمود: سال وحدت ملی و انسجام اسلامی یعنی اگر یکی باشید قدرت دارید انگشتان اگر به هم چسبیدند قدرت پیدا می‌کند غیر از این باشد انگشت می‌شکند خدا اگر یکی بود «الْقَهَّارُ» است قهار از قدرت است یعنی قدرت خدا بخاطر یکتا بودنش است. «الْوَاحِدُ» واحد که شد «الْقَهَّارُ» می‌شود. «أَمْ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (یوسف/39) یعنی متحد که شدید قدرتمند هستید انگشتان که یکی شد قدرتمند است. گاهی »تکاثر» در مثال ایمانی جای توحید می‌آید گاهی تکاثر در مسکن است. هر جایی می‌رسد یک خانه دارد کنار دریا یک خانه دارد تهران یک خانه دارد استان خودش یک خانه دارد در روستا یک خانه دارد. هر جا رسید یک خانه می‌سازد خداوند برای آنهایی که هر جا یک برجی می‌سازند، یک آیه دارد می‌فرماید: در هر دامنه کوهی یک برج بساز. «أَتَبْنُونَ» آیا بنا می‌کنید؟ «بِکُلِّ رِیعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ» (شعراء/128) یعنی دامنه کوه آیا بنا می‌کنید در هر دامنه کوه آیه یعنی علامت یعنی برجک در دامنه هر کوهی یک برج می‌سازید «تَعْبَثُونَ» از عبث یعنی کار بیهوده یعنی برای عیاشی در دامنه هر کوهی یک برجک می‌سازید یعنی هر جا رسیدید یک عیاشخانه درست می‌کنید «أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ» (شعراء/128) این «بِکُلِّ رِیعٍ» تکاثر است یعنی همه جا این همه خانه را برای چه می‌خواهی؟ «أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ» (یوسف/39) این همه ارباب را برای چه می‌خواهی؟ یک رب.

6- در شهوت نباید کثرت باشد

گاهی تکاثر در شهوت است. قرآن می‌فرماید: انسان دارای شهوت است. شهوت داری ازدواج کن. اما بعضی ها نه، با اینکه زن دارند چشمشان دنبال ناموس دیگری است. سیر است اما هر چه حلوا نذری می‌بری باز انگشت می‌زند و می‌خورد. ما می‌گوییم هرزه است. انسانهایی که باصطلاح هر جایی که می‌خواهند یک ناخنک می‌زنند یزدی ها چه می‌گویند؟

شخصی از نجف آمده بود گفتند: زبان عربی می‌دانی؟ گفت: بلی. گفت: عربها به گاو چه می‌گویند؟ گفت: به گاو «بقر» می‌گویند. گفت: به گوساله چه می‌گویند؟ هرچه فکر کرد گفت: اصلاً عربها معادل کلمه گوساله چیزی ندارند. صبر می‌کنند بزرگ که شد یکباره به آن «بقر» می‌گویند. ما کاشانی ها می‌گوییم انسانهایی که هرزه هستند مثلاً تو که همسر داری، آدمی که همسر دارد نباید نگاه به شخص دیگری بیندازد.

سوار ماشین هستی؟ برو. می‌گوید:  عجب ماشینی فلان مدل است قیمت آن اینقدر است کارخانه اش چنین است پانزده دقیقه در فکر ماشین جلویی است می‌گذرد سر چهار راه بعدی ماشین قشنگتر می‌بیند باز می‌بیند.. یعنی با اینکه سوار ماشین است بگو الحمد لله سوار ماشین هستی برو. یعنی هر ماشینی می‌بیند قیمت گران و ارزان شدن و نرخش را مقایسه می‌کند افرادی هستند آرامش ندارند یعنی حریص هستند در شهوت هم افرادی هستند چشم به ناموس و دختر و پسر مردم دارند. قرآن می‌فرماید: «إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ» (مؤمنون/6) یعنی مسئله شهوت نباید تکاثر داشته باشد. یعنی زیاده روی نداشته باشد به اندازه داشته باشد. در شهوت همسر خوب است. بعد هم می‌فرماید: «غَیْرُ مَلُومِینَ» (مؤمنون/6) کسی خواست با همسرش باشد ملامتش نکنید. می‌خواهد با همسرش باشد. خانم شوهرش را در جبهه از دست داده است یا فوت یا تصادف کرده است. خواستگار دارد و ازدواج کرده است. می‌گوید: مردم خواهند گفت که هنوز یک سال از مرگ شوهرش نگذشته ازدواج کرده است. آدم باید نسبت به همسرش وفادار باشد پس وفادار بودن یعنی ازدواج نکنید؟ اگر خواستگار آمد از نظر فکری و اخلاقی مشکلی با یکدیگر ندارید بسم الله. «غَیْرُ مَلُومِین» ملامت نکنید. ازدواج کرده است از بچه دار شدن جلوگیری می‌کند می‌گوید: خوب نیست مردم خواهند گفت که آن هفته ازدواج کرده‌اند این هفته بچه دار شدند بلی طوری نیست «َیْرُ مَلُومِینَ» یعنی به یکدیگر طعنه نزنید می‌خواهد بچه دار شود. می‌خواهد زود بچه دار شود. دختر عموهایت هنوز ازدواج نکرده‌اند تو حامله شده ای. همسرش می‌خواهد حامله شود. به دختر عموهایش چکار داری «غَیْرُ مَلُومِینَ» خدا می‌دانند، اما به قرآن عمل نمی‌کنند خیلی ها هم اینگونه هستند مادر به دخترش طعنه می‌زند می‌گوید: چرا بچه دار شده‌ای؟ «غَیْرُ مَلُومِینَ» یعنی ملامتش نکن. اگر خیلی دیندار هستید به حرامها طعنه بزنید. ما منکر روشن را می‌بینیم و چیزی نمی‌گوییم به معروف قطعی طعنه می‌زنیم

قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ ابْتَغَى» (مؤمنون/7) «عادون» یعنی «معتدین» «متجاوز» اگر کسی بخواهد خودش را به غیر از همسرش ارضاء کند عادون یعنی متجاوز است پس ببینید در شهوت هم تعادل باید داشته باشیم در مسکن تعادل داشته باشیم در ایمان یکتا پرستی داشته باشیم .

7- کثرت در خوردن

تکاثر گاهی اوقات در خوردن است. یهودی‌ها می‌گفتند «لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ» (بقره/61) ما یک نوع غذا نمی‌خواهیم «َادْعُ لَنَا رَبَّکَ» (بقره/61) یعنی ما صبر نمی‌کنیم به یک غذا سیر و پیاز می‌خواهیم چیزهای دیگر می‌خواهیم.  تکاثر گاهی اوقات زیاده روی در خوردن است.

8- کثرت عمر

گاهی تکاثر در عمر است. شخصی دوست دارد هزار سال عمر کند. قرآن می‌فرماید: بعضی از یهودیها «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ» (بقره/96) بعضی ها دوست دارند هزار سال عمر کنند اما قرآن به آنها می‌فرماید: اگر هزار سال هم عمر کنی عمر طولانی تو را از جهنم نجات نخواهد داد. آدم خوبی باش. مثلاً بعضی ها استعفا می‌دهند یکی از رؤسا به کسی که این قصد را داشت گفت: می‌خواهی استعفا بدهی بده. اما تو با این اخلاقی که داری هر جایی بروی جهنم است. بعضی زنها و مردها خودشان جهنم هستند. یعنی خصلتی دارد که بخاطر آن می‌سوزد و دیگران را نیز می‌سوزاند آن شخص چرا چنین کرد و چرا چنان گفت؟ حواست به زندگی خودت باشد به زندگی مردم چکار داری؟ جهنمی در وجودش است که هم خود آقا یا خانم را می‌سوزاند هم کسانی را که اطرافشان هستند.

یک مقداری باید راحت تر زندگی کنیم. تکلف گر نباشد خوش توان زیست، اهل شعر نیستم اما شعری که خیلی به دلم نشست و زیاد می‌خوانم این شعر است:

تکلف گر نباشد خوش توان زیست *** تعلق گر نباشد خوش توان مرد

تکلف یعنی کار به کار یکدیگر نداشته باشیم. من گفتم منزل عمه برویم، شما گفتید منزل دایی برویم. من گفتم این، شما گفتید آن. من گفتم، شما گفتید. این زندگی ها پایدار نیست کاری نداشته باشید حالا یا این یا آن، شد که شد، نشد هم نشد. تکلف گر نباشد خوش توان زیست «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُحَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ» (تکاثر/1و2)

ابن ابی الحدید از علمای مهم اهل سنت است به این خطبه که می‌رسد می‌گوید: من پنجاه سال است که هزار بار این خطبه را خوانده‌ام خطبه‌ای از امیرالمومنین ذیل این سوره گفته است خطبه این است می‌فرماید که »ابابائهم یفخرون» به پدرانشان که مرده‌اند افتخار می‌کنند به قبرستان رفته‌اند که قبر پدرشان را بشمرند که ببینند کدامیک آمارشان بیشتر است؟ «ام بعدید الهلکی یتکاثرون» دل خوش به انسان‌هایی که هلاک شده‌اند هستند. «أَجْسَاداً خَوَتْ» پدر شما مرد جسدش قطعه قطعه شد پوسید. جسد هایی متلاشی شدند «أَجْسَاداً خَوَتْ» و «حَرَکَاتٍ سَکَنَت‏» اینها متحرک بودند اما اکنون ساکن هستند «وَ لَأَنْ یَکُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ یَکُونُوا مُفْتَخَراً» (نهج‌البلاغه/خطبه221) تو باید وقتی به قبرستان می‌روی عبرت بگیری که ببینی دیگر لبها حرف نمی‌زنند گوشها نمی‌شنوند چقدر پهلوان اینجا خوابیده‌اند چه تعداد قهرمان اینجا خوابیده‌اند چقدر سرمایه دار اینجا خوابیده است؟ کجا هستند کسانی که خیلی خیانت کردند بر اموال دنیا همه را گذاشتند و رفتند به  قبرستان برو و عبرت بگیر «وَ لَأَنْ یَکُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ یَکُونُوا مُفْتَخَراً» عبرت بگیرید نه اینکه به آنها افتخار کنید امیرالمومنین به مناسبت «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ» یک سخنرانی دارد.

ابن ابی الحدید می‌گوید پنجاه سال است بیش از هزار بار این خطبه را خواندم و هر بار که می‌خوانم هیجان زده می‌شوم ابن ابی‌الحدید می‌گوید: می‌خواهم سخنرانان عرب را دعوت کنم. این خطبه را بخوانم همه به سجده بیفتند وقتی می‌گوییم چرا سجده می‌کنید می‌گوید همان گونه که شما قسمت هایی از قرآن را می‌خوانید سجده می‌کنید این خطبه نیز از آن دسته خطابه‌ای است که سجده واجب دارد.

9- کوثر و تکاثر چیست؟

«حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ» کوثر و تکاثر چیست؟ کوثر یعنی خیری که خدا می‌دهد. تکاثر یعنی چیزی که خودت انجام می‌دهی اگر خدا داد کوثر است اگر خودمان انجام دادیم تکاثر است، اگر میوه رسید خودش از درخت می‌افتد خودش دارای آب و قند است و هم خودش شیرین است اما اگر قصد چیدن میوه نارس را داشتی هم شاخه می‌شکند هم میوه آب ندارد و هم وقتی خوردی دل درد می‌گیری اگر خدا داد کوثر است کوثر یعنی «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَفَصَلِّ» (کوثر/1و2)، کوثر شما را به نماز می‌کشاند تکاثر شما را به قبرستان می‌کشاند ما بیشتر هستیم یا شما؟ بروید قبر پدرانتان را بشمرید تکاثر انسان را به قبرستان می‌فرستد کوثر انسان را به مسجد «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ»، «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ» بعد می‌فرماید: «کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ» (تکاثر/3-5)، سه عدد «کلا» با هم آمده است «کَلَّا» یعنی فکر تو نادرست است.

فکر تو نادرست است. فکر تو نادرست است. چرا سه بار گفته است «کَلَّا»، یک چیزی که در جامعه فرهنگ شد باید با تکرار و اصرار زیاد این فرهنگ را تصحیح کرد به دلیل اینکه این ها افتخارشان این بود که هر قبیله‌ای تعدادشان بیشترند مهمترند. و لذا خدا فرموده است: «کَلَّا»، فکرت غلط است. «کَلَّا»، فکرت غلط است. «کَلَّا»، فکرت غلط است. سپس می‌فرماید: «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» به روایتی یک «سَوْفَ تَعْلَمُون» برای برزخ است یک «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» برای قیامت است «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» در برزخ خواهید فهمید همین که شما را در قبر می‌گذارند خواهید فهمید که مال تمام شد قیامت خواهید فهمید «کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ» (تکاثر/5)، »لَوْ» یعنی نمی‌شود فهمید انسانی که گرفتار دنیا شد نمی‌تواند به مسائل درست فکر کند «لَوْ» یعنی نمی‌فهمی «لَوْ تَعْلَمُونَ» به این شکلی که شما به دنیا دل بسته اید دیگر محال است آنچه را که باید بفهمید خوب درک کنید حالا اگر فهمیدید علم یقین با چشم برزخی یا در قیامت، جهنم را خواهید دید سپس در روز قیامت از شما سئوال پرسیده می‌شود. امام رضا فرمود: فکر نکنید، آیه آخر «لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ» (تکاثر/8) روز قیامت از…  

شخصی به منزل امام آمد خرمای خوبی بود گفت: امام چه سفره‌ای، چه خرمایی سپس این آیه را خواند «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ» خدا روز قیامت از این نعمت‌ها سئوال می‌کند. امام فرمود: مقدس اگر هستی مقدس عاقلی باش این که قرآن می‌فرماید در باره نعمت‌ها سئوال می‌کنیم «لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ» نعمت آب، نان و خرما نیست چهره خوبی ندارد که خدا به مردم بگوید به شما نان و آب دادم خرما، زیتون، انجیل و انگور به شما دادم. این «النَّعِیمِ» یعنی نعمت رهبری یعنی روز قیامت پرسیده می‌شود زیر پرچم چه کسی سینه زده‌ای به چه کسی رأی دادی؟ چه کسی را رئیس جمهور کردی؟

رهبرت چه کسی بود؟ طرز تفکرت را از چه کسی گرفتی؟ مراد از نعمت، نعمت ولایت و رهبری است. نه نعمت خرما. به خانه ما آمده‌ای می‌بینی یک خرما می‌خوری خرمایش خوب است می‌گویی روز قیامت از خرما پرسیده می‌شود؟ یعنی خدا می‌فرماید: ابر و باد و مه و خورشید را بر هم می‌زند که در مورد خرما از ما سئوال کند؟ امام رضا فرمود: چهره خوشایندی ندارد که حتی انسانها از یکدیگر بپرسند یادت هست آن روز در منزل ما یک خرما به تو دادم؟ انسان به انسان نمی‌گوید یک خرما به تو دادم آنوقت خدا به انسان بگوید؟ مراد از نعمت، نعمت ولایت است. انشاءالله شما بینندگان آبرو دارید در ماه رمضان دعا کنید، دعاهایتان مستجاب می‌شود خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از آن دسته که به آنها گفتی «أَلْهَاکُمْ التَّکَاثُرُ» یعنی کثرت در شرک که به جای یکتا خدا پرستی سراغ خدایان متعدد برویم قرار مده کثرت مسکن، کثرت شهوت، کثرت شکم، کثرت… خدایا تکاثر ما را سرگرم نکند. ما را غافل نکند. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفیق بده در دنیا دنبال رهبری و امامت اولیای تو برویم که روز قیامت وقتی از ما پرسیدی خط مشی را از که گرفتی؟ روز قیامت را از روز رو سفیدی ما قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment