امام زمان(ع)، وعده خداوند در مورد حکومت

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم‏
بینندگان عزیز بحث را وقتى مى‏بینند پاى تلویزیون زمان پخش اولین روز امامت آقا امام زمان (علیه السلام) است یعنى نهم ربیع چون هشتم ربیع شهادت امام عسگرى (علیه السلام) است مى‏خواهم یک خورده راجع به آینده تاریخ وعده خدا نسبت به آینده تاریخ صحبت کنم بحثى هم هست که دنیا هم روى آن عنایت دارد بالاخره آینده دنیا دست کیه؟
 سوره نور آیه 55، آیه را مى‏نویسم و لطائفى را هم که بلدم مى‏گویم بسم اللّه الرّحمن الرّحیم بمناسبت اولین روز امامت حضرت مهدى (علیه السلام) نهم ربیع قرآن مى‏فرماید که «وعد اللّه الذین آمنوا منکم و عملوالصالحات لیستخلفنهم فى الارض کَما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن ّ لهم دینهم الذى ارتضى لهم و لیبد لنّهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا» تا آخر آیه اما نکات، ترجمه کنم خیلى از این کلمات را خودتان با دید مثلاً «وعد اللّه» یعنى وعده داده خدا به کى وعده داده؟ به (الذین آمنوا منکم) به کسانى که ایمان آوردند از شما کسانى که هم ایمان آوردند هم کارها و عمل‏شان شایسته است خدا به این خوب‏ها وعده داده.
 چه وعده‏اى داده 4 تا وعده: 1. «لیستخلفنّهم» این‏ها را در زمین خلیفه کند خدا وعده داده به مؤمنین که در آینده حکومت مال شماست مگر خدا از این کارها کرده؟ کارِ خدا از این کارهاست کما اینکه (استخلف الذین من قبلهم) قبل از شما افرادى زمان‏هایى بوده‏اند که افراد شایسته‏اى حکومت را بدست گرفته‏اند خوب حالا حکومت را بدست گرفتیم چه کنیم؟ توسعه اقتصادى، توسعه سیاسى، مى‏گوید اصل با محوریت دین است امکانات صرف دین مى‏شود آنچه مربوط به دین است عبادت، صداقت، تقوا این محور است، (چون اگر همه تلفن همراه داشته باشیم اما خودمان به هم فحش بدهیم این تلفن همراه رشد نیست چون قبلاً بى تلفن فحش مى‏دادیم حالا با تلفن فحش مى‏دهیم ممکن است همه ما جیب‏مان تلفن باشد اما با هم قهریم صداقت و صفا توى ما نیست یعنى وسیله ارتباط داریم اما خود ارتباط نیست.) الان دنیا بخاطر اینکه دین نیست… امکانات هست رفاه نیست یعنى امکاناتِ… چه جور بگویم، در قدیم با شمشیر مى‏کشتند حالا با بمباران یک منطقه را زیر و رو مى‏کنند.
علم در کنار دین مایه آرامش است
 یعنى پیشرفت علم کنارش اگر دین نباشد دنیا به سمت وحشى گرى مى‏رود عوض یکى کُشى یکى کُشى شهر کُشى نسل کُشى نسل کُشى مى‏شود مثل چاقویى که بلندتر باشد بیشتر آدم مى‏کشد و لذا حرف اول را باید مکتب بزند منتهى این مکتب همه‏اش هم این نیست که نماز و روزه بخوانند.
«و لیبد لنهم» تبدیل مى‏کند «من بعد خوفهم» خوف‏ها و دغدغه‏ها و اضطراب‏ها را تبدیل مى‏کند به امنیت یعنى 1. مکتب 2. امنیت.
«یعبدوننى» همه مردم بنده خدا مى‏شوند دیگر «لا یشرکون بى شیأ» غیر از خدا هیچ نوع کمى نیست طاغوتى، زورى، پولى، محوریت مى‏شود با خدا نه که چون اینجا پولش بیشتر است زورش بیشتر است او قدرتش بیشتر است او پارتى‏اش بیشتر است تمام چیزهایى که غیر از خدا هست همه محو مى‏وشد حرف اول و آخر را رضاى خدا مى‏زند. بعد که حکومت را به دستشان داد آن دینى را که از آن راضى است چون دین هم خیلى،… الان مکتب‏ها، ایسم‏ها فقط الان مکتب هست توى دنیا مکتب‏هاى ضد و نقیض آن مکتبى را که خدا پسنده «ارتضى» یعنى خدا راضیه یعنى دین خدا پسند را برایشان متمکن مى‏کند اینها را برایشان که آن دین خدا پسند حاکم بشود خوفشان هم تبدیل به امنیت مى‏شود.
 گرایش‏ها همه گرایش الهى مى‏شود هر نوع طاغوتى محو مى‏شود خوب این ترجمه آیه 55 سوره نور اما نکات:
 نکته اول کلمه «وعد» است (حالا جالب اینست که من تفسیر نور این را نوشته‏ام دیشب که توجه کردم یک چیزهاى نو گیرم آمد اصلاً خاصیت قرآن اینست که صبح نگاه مى‏کنى 7 تا مطلب مى‏فهمى عصر چیز دیگرى مى‏فهمى فردا چیز دیگرى مى‏فهمى کسى دیگر نگاه کند چیز دیگر مى‏فهمد یعنى عین آجرى که… آجر است ولى این مهندس توى این خانه یک طرح مى‏گذارد مهندس و معمار دیگر همین طور هى ذهن انسان هر چه… اقیانوسى است که قعرش پیدا نیست اینکه آغاز سوره با «وعده» است این خودش مهم است. خداوند در قرآن کلمات را با چیدنش… این طور نیست که… ما که توى بازار مى‏رویم چیزى بخریم چیدن ندارد گفته‏اند این چیز را بخر فلذا گفته تخم مرغ، کاهو، تُرشى، سیب زمینى، پیاز، وقتى خریدیم هر کدام رسید مى‏خریم این طور نیست که اول پیاز بعد سیب زمینى نه هر چیزى به دستمان رسید مى‏خریم. ولى کلمات قرآن چیدنش عنایت دارد وقتى قرآن مى‏گوید «ان صفا و مروه من شعائر اللّه» یعنى شما مکه هم که رفتى بین صفا و مروه هم که مى‏خواهى طواف کنى باید اول از صفا شروع کنى. اگر قرآن مى‏گوید پول که مى‏خواهى بدهى به فقیر «سراً و علانیه» توى قرآن اول مى‏گوید سرى بعد مى‏گوید علنى یعنى اگر مى‏خواهى پول بدهى سعى کن اول پولت را مخفیانه بدهى حالا اگر نشد علنى‏اش کن. «لا تشرک بى شیا» بعد مى‏گوید «و بالوالدین احسانا» یعنى احسان به والدین را در کنار توحید، گفته شرک نورزید موحد باشید بعد از توحید گفته والدین اینکه خداوند والدین را در کنار توحید گذاشته کلمات قرآن چیدنش مهم است که این کلمه چرا اول آمد این کلمه چرا آخر آمد.) نمى‏گوید «وعد الرحمن وعد القادر» هزار تا اسم دارد مى‏گوید «وعد اللّه» اللّه توى اسم‏هاى خدا حىّ و قیوم و سمیع و بصیر و حکیم و نور اوصاف خدا زیاده اما توى اوصاف تنها اسمى که تمام معانى توى آن جمع شده اللّه است یعنى خداوندى که وعده داده با تمام کمالاتش وعده داده مثل اینکه مى‏گویى آقا، آمد با تمام دار و دسته‏اش یک وقت مى‏گویى پسرش را فرستاد، زنش را فرستاد، شوهرش را فرستاد شریکش را فرستاد یک وقت مى‏گویى نه کاروانى آمد خداوند با تمام قدرت وعده داده به کسانى که ایمان دارند. «منکم» یعنى از شما مسلمان‏ها یعنى حکومت مال اسلام است.
 بعضى‏ها مى‏گویند فلانى آدم خوبى است نگاه به عملش نکن درست است که نماز نمى‏خواند ولى خوب آدمى است کسى به کسى نصیحت مى‏کرد مى‏گفت عرق مى‏خورى بخور، زنا مى‏کنى بکن، فحش مى‏دهى بده، دروغ هم مى‏گویى بگو، رشوه هم مى‏گیرى بگیر، کم فروشى هم مى‏کنى بکن، غیبت هم مى‏کنى بکن، اما مسلمان باش! گفت خوب پس دیگر… پس دیگر چى چى ماند؟
ایمان همراه با عمل کارساز است
 حالا بعضى‏ها مى‏گویند فلانى قلبش خوب است قرآن قلب خوب را قبول نمى‏کند قران معمولاً هر جا مى‏گوید ایمان پشت سرش هم مى‏گوید عمل صالح یعنى قلب پاک به تنهایى فایده ندارد بى خود نگوئید آقا فلانى قلبش پاک است کار به عملش نداشته باش هم قلب پاک عمل تازه نمى‏گوید عمل صالح مى‏گوید «الصالحات» یک وقت شما مى‏گوئید صالح یعنى یک کار خوب یک وقت مى‏گوئید صالحات یعنى چند تا کار خوب یک وقت مى‏گوى «الصالحات» یعنى همه کارها خوب ایشان مسواک مى‏کند اما زلف‏هایش را شانه نمى‏کند کُت‏اش تمیز است ولى خوب پیراهنش کثیف است نظیف یعنى همه‏اش نظیف اگر فلانى درس خوان است نه خیر ایشان 16 تا تجدیدى دارد ولى ریاضى‏اش خوب است وقتى مى‏گویند فلانى درس خوان است یعنى باید تمام درس‏هایش خوب باشد.
 قرآن نه صالحین را قبول دارد نه صالحاتى قرآن الصالحات را قبول دارد الصالحات مثل المساجد، مسجد یعنى یکى مساجد یعنى چند تا المساجد یعنى کل‏اش این خوب عزادارى مى‏کند روز عاشورا خرج هم مى‏دهد اما کلاهبردارى هم مى‏کند الصالحاتى نیست درسش خوب است ولى توى خانه به مادرش پرخاش مى‏کند توى دانشگاه به استادش هم با زور سلام مى‏کند تکبر دارد «الصالحات» هم ایمان هم قلب هم عمل تمام اعمال.
حاکمیت مؤمنان بر سراسر زمین
«لیستخلفنهم» این جا نشینى شوخى است یا جدى؟ جدىِ جدى است در ادبیات عرب هر جا لام آمد این لام یعنى تأکید مثلاً مى‏گوئیم «والعصر، ان الانسان لفى خسر» «ان عذابى لشدید» «ان الانسان لیطغى» این لامِ تأکید است. «لیستخلفن» نون آن هم براى تأکید است یعنى قطعاً قطعاً شما جانشین مى‏شوید بعد هم مى‏گوید «فى الارض» یعنى کره زمین (وقتى قرآن مى‏گوید «اذا زلزلت الارض زلزالها» یعنى همه زمین زلزله مى‏شود مسئله این طور نیست که حالا بم یا جیرفت یا کاشان، یا شیراز یا تهران،… کره زمین زلزله مى‏شود آن وقت ببینید چه مى‏شود گفته «زلزالها» چه زلزله‏اى! حضرت امیر (علیه السلام) دندانش درد مى‏کرد گفت خدایا یک ذره استخوانم درد گرفته حالا اگر همه استخوان‏هاى بدنم درد مى‏کرد چى مى‏شد؟! یک ذره استخوان درد گرفت کلافه کرد من را حالا اگر همه استخوان‏ها درد بگیرد چى مى‏شود؟! همه زمین بلرزد آن وقت قرآن مى‏گوید «و اخرجت الارض اثقالها» چنان زلزله مى‏شود که کوه از زمین کنده مى‏شود مسئله بتون و آرمه و اینها نیست بعد کوه‏ها «و اذا الجبال سیرت» کوه‏ها راه مى‏افتد بعد قرآن مى‏گوید «دُکت» بهم مى‏خورد بعد سنگ‏هایش به هم مى‏خورد ریز مى‏شود شن مى‏شود بعد آیه دیگر مى‏گوید شن‏ها بهم فشرده مى‏شود «کالعهن المنفوش» مثل پنبه مى‏شود. 1. زمین لرزه مى‏شود 2. کوه کنده مى‏شود 3. سُیرت، سیر کوه‏ها راه مى‏افتد 4. دُکت قطعه قطعه مى‏شود «… باًمهیلا» شن مى‏شود بعد مى‏گوید «کالعن المنفوش» چیزى دیگر مى‏شود پودر مى‏شود.)
 «لیستخلفنهم فى الارض» یعنى کل زمین «کما استخلف الذین من قبل» سابقه هم دارد که فرعونى بوده با دار و دسته‏اش همه غرق شدند موسى (علیه السلام) و یارانش حکومت را بدست گرفتند نمونه دارد که یک رژیم فاسدى برود رژیم حق بیاید «و لیمکنن لهم» خداوند براى اینها امکاناتى قرار مى‏دهد که آن مکتبى که مى‏پسندند آن دین حاکم بشود. دین خدا پسند چه دینى است دینى است که استدلال داشته باشد علامت دین خوب اینست. 1. عقلى باشد یعنى بتوانى با آن استدلال کنى 2. فطرى باشد طبع انسان هم بپسندد.
کنترل غرایز، نه سرکوب آن
 شما در اسلام قانونى را پیدا نمى‏کنید که این قانون با طبع انسان جور در نیاید (هر چه را که میل دارى اسلام گفته این کار خوب است بلکه مى‏گوید من میل دارم… بله مى‏گوید آن هرزگى است شما اصل شهوت حق است نیاز به همسر هم حق است منتهى شما بخواهى هر دخترى هر پسرى مثل حلوا نذرى نه این طور نیست کانال گذاشته استفاده از گاز از طریق چراغ گاز اینکه من دلم مى‏خواهد استفاده از گاز کنم شیلنگ را پاره کنم منفجر بشود نسل نابود بشود فردا اگر بچه‏اى متولد بشود نفهمیم پدرش کیه یعنى شما بخاطر شهوتت بخواهى نسل را بهم بزنى خانواده را متلاشى کنى. شب مى‏روى خانه‏اش، من بودم در یکى از کشورهاى اروپایى یک همه پرسى کردند کشور بزرگى هم هست 85% مشکل اصلى‏شان انرژى اتمى و مترو و اینها نبود 85% گفتند مشکل ما خانواده است اصلاً شب مى‏رویم نمى‏دانیم زنمان ما را مى‏خواهد یا نه شوهرمان ما را مى‏خواهد یا نه این توى خیابان آزاد آن هم توى خیابان آزاد برمى‏گردد اصلاً نمى‏فهمم این من را دوست دارد یا نه اصلاً اینکه گفته‏اند هیچى نبینى یعنى بروى خانه خانم خودت را ببینى یعنى متمرکز بشود علاقه‏ات روى یک نفر مرد چشم چران هى این را مى‏بیند اِه! اینکه بهتر از زن من است! اى بابا این چیه زن ما چیه! همین طور 50 تا 500 تا زن مى‏بیند بعد مى‏رود توى خانه اِه حرف نزن تو دیگر خوب این چشم چرانى زندگى را متلاشى کرد خوب این به نفع است که اسلام گفته…) آخر من مى‏گویم اسلام دین فطرى است هر چه میل‏ات است را قبول دارد بگو آقا میل من اینست که به همه نگاه کنم بله این میل یک خانواده را متلاشى مى‏کند اگر مى‏خواهید همه علاقه‏ها متمرکز باشد روى خانم هیچ خانمى خودش را براى بیرون آرایش نکند بگذارید مردها بیرون چیزى نبینند هر چه هست سادگى ببینند آن وقت به زن گفته‏اند خانم، توى خانه آرایش کن آرایش زن براى شوهرش از عبادت‏هاى بزرگ است حتى یکبار حضرت به فاطمه زهرا (علیه السلام) فرمود که فاطمه جان! مگر شوهرت نمى‏آید گفت چرا مى‏آید مثلاً تا یک ساعت دیگر مى‏آید گفت تو که مى‏دانى شوهرت مى‏آید چرا خودت را آرایش نمى‏کنى؟ بلند شو خودت را آرایش کن به زن گفته هر چه مى‏توانى آرایش کن به زن‏هاى بیرون هم گفته آرایش نکن به مردها گفته نگاه نکنید که این علاقه‏ها جوش بخورد توى خانه براى استحکام نظامِ… آن وقت هر چه پدر و مادر علاقه‏شان جوش بخورد عاطفه قوى‏تر مى‏شود این طور نیست که بله خبر مرگ ابوى را شنیدم یک دقیقه سکوت! یعنى این قدر عاطفه کم رنگ شد؟ آن وقت ما به چه چیزهایى هم دل مى‏بندیم.
(من در جشن فارغ التحصیل‏هاى دانشگاه شرکت کردم مى‏خواستند فوق لیسانس و دیگر حالا… ما هم بحثى جور کرده بودیم بگوئیم ریاست محترم دانشگاه رفت خیر مقدم بگوید گفت من تقاضا مى‏کنم از فارغ التحصیل‏ها اکنون که مى‏روید بیرون سالى یک تلفن هم به ما بزنید من خیلى ناراحت شدم واقعاً سالى یک تلفن هم به استاد نمى‏زنند؟! تو پهلویش درس خوانده‏اى سالى یک تلفن هم به او نمى‏زنى یعنى باید عاطفه این قدر کم رنگ بشود علم برود بالا عاطفه بیاید پائین خوب این نقص است مثل زنى که مى‏زاد کله‏اش سه کیلو است بدنش یک کیلو یا بدنش 40 کیلو است کله‏اش قدِ یک گردو بدنى سالم است که عقل و عاطفه و علم و استدلال و فرد و جامعه و… یعنى همه با هم میزان باشد عاطفه پر رنگ است کله‏اش کار نمى‏کند و لذا حدیث داریم آمدند پهلوى امام گفتند فلانى خیلى خوب آدمى است فرمود (فکیف الصلواه) نمازش چه جوره؟ گف
تند فلانى خیلى نماز خوان است فرمود (فکیف عقله) آن کسى که نماز مى‏خواند فرمود مخ‏اش هم کار مى‏کند یا نمى‏کند آن کسى که مخ‏اش کار مى‏کند فرمود نماز مى‏خواند یا نه ما باید… با همه چیزى رابطه داشته باشیم.)
 ما یک آیه داریم توى قرآن از آن آیه‏هایى است که مردم همه به آن عمل مى‏کنند «کُلوا» بخورید این آیه‏اى است که 100% به آن عمل مى‏کنند یک آیه داریم توى قرآن که هیچ کس به آن عمل نمى‏کند یعنى من ندیده‏ام «یبیتون اربهم سجداً و قیاما» شب تا صصبح در حال سجده گریه مى‏کند یک آیه داریم روى کره زمین یک نفر هست که به آن عمل مى‏کند دومى‏اش را من تا حالا ندیده‏ام نمى‏گویم نیست که قرآن مى‏گوید «لا یخشون احداً» یعنى از احدى نترسید من اگر امام (ره) را نمى‏دیدم مى‏گفتم مگر مى‏شود، آدم مى‏ترسد دیگر. امام (ره) فرمود در عمرم از احدى نترسیده‏ام حتى بمباران که مى‏شد به دکتر گفتند آقا الان بمباران مى‏شود قلب امام (ره) ناراحت است آن را ببین امام (ره) فرمود آقاى دکتر اول قلب خودشان را ببینید من نمى‏ترسم همین «کُلوا» یعنى بخورید ببینید اسلام چقدر دین جامعى است یک چیزى بگویم خیلى ساده است ولى جامعیت اسلام توى همین ساده روشن است یکجا مى‏گوید «کُلوا و اشکروا» خوردید از خدا تشکر کنید یعنى رابطه خدا با غذا یکجا مى‏گوید «کُلوا انفقوا» خوردید به فقرا هم کمک کن رابطه خدا با فقرا یک جا مى‏گوید «کُلوا اطعموا» خوردى به فامیل‏ها هم اطعام کن.
 یکجا مى‏گوید «کُلوا واشربوا ولا تسرفوا» خوردى زیاد مى‏خورى فشار به معده‏ات مى‏آید یعنى رابطه خوراک با معده یکجا مى‏گوید «کُلوا و اعمل صالحا» خوردى از انرژیش یک عمل صالح انجام بده خوردى مَلقْ زدى؟ خوردى یک کارى بکن یک کار مفیدى یکجا مى‏گوید «کُلوا لا تطغوا» خوردى طغیان نکن ببینید یک (کُلوا) است.
 این جامعیت اسلام خیلى لذیذ است دین جامع یک مکتب فقط اقتصاد مى‏بیند هیچى نمى‏بیند جز اقتصاد مثل اینهایى که عینک سرخ گذاشته‏اند همه شلغم‏ها را لبو مى‏بینند یک مکتب همه‏اش مثلاً سیاست است یک مکتب همه‏اش اقتصاد است دین جامع… (مى‏گویند چند تا نابینا رفتند فیل ببینند گفتند شما که کورید چى مى‏خواهید ببینید گفت دست مى‏گذاریم مى‏فهمیم رفتند دور فیل یکى دست کشید به خرطوم گفت مثل بیل است یکى دست کشید به پایش گفت مثل بتون است یکى دست گذاشت روى گوشش گفت مثل باد زن است درست است فیل خرطوم دارد پا دارد گوش دارد ولى اینها جزو فیل است اینها همه‏اش فیل نیست.) اسلام جامعیتش مهم است یعنى عبادتش، سیاستش مثلاً مى‏گویند نماز جماعت و نماز جمعه این نماز جمه یک میتینگ است عین اینکه مثل میتینگ است مى‏گوید با وضو باشید رو به قبله باشید تقوا هم داشته باش افرادى هم که پیش نماز است.
باید عادل باشد نظم هم دارد صف‏ها باید منظم باشد انتخابات هم توى آن هست این آقا را قبول ندارى؟ برو مسجدى که آقایش را قبول دارى یعنى باید در انتخاب خودت انتخاب کنى به هیچ کس نگفته‏اند تو باید پشت سر کى نماز بخوانى یاد شهداء هم فراموش نشود مهر کربلا هم باشد.
 خیلى خوب حضور در صحنه هم باشد قد قامت الصلواه هم حاضریم پُز را هم کنار بگذار این طرف شهرى است این طرف دهاتى است کوچک است بزرگ است، همه با هم سمع اللّه همه با هم بحول اللّه. این جامعیت اسلام خیلى قشنگ است.
حکومت امام زمان (علیه السلام)، استمرار حکومت علوى
 حالا «دینهم له ارتضى» کدام است؟ در غدیر خم وقتى حضرت على (علیه السلام) معین شد خداوند فرمود امروز «رضیت لکم الاسلام دینا» امروز من راضى شدم این «رضیت» همان «ارتضى‏» است خدا وعده داده که حکومت را بدست مؤمنین بدهد و دین‏شان را حاکم کند کدام دین؟ آن دینى که «ارتضى» ریشه رَضِى و اِرتضى یکى است یعنى دین غدیر خم آن دینى که خداوند وعده داده حکومت کند دینى است که ادامه حکومت حضرت على (علیه السلام) باشد.
«و لیبد لن من بعد خوفهم» بعضى‏ها مى‏گویند شما مى‏گوئید وقتى امام زمان (علیه السلام) مىاید که دنیا پر از ظلم است بعضى‏ها مى‏گویند خوب اگر بناست دنیا پر از ظلم بشود بیائید همه ظلم کنیم که آقا تشریف بیاورد زودتر بیاید.
دنیا از ظلم پر مى‏شود، نه ظالم
 مى‏دانید اشتباه کجاست؟ گفته (بعد ما مُلأت (مملو) ظلماً و جورا) یک حدیث و دو حدیث و 10 حدیث هم نیست یک هیئت ما حدیث داریم نگفته (مُلأت ظالما) اگر مى‏گفت پر از ظالم بشود مى‏گفتیم بله تو هم یک ظالم شو من هم یک ظالم مى‏گوید دنیا پر از ظلم بشود فرقش چیه؟ یک وقت مى‏گوئیم وقتى این دیوار را خراب مى‏کنیم پنجره باز مى‏کنیم که اینجا پر از دود بشود پُر از دود بشود نه یعنى همه‏مان دودى بشویم ممکن است 2 نفر بیایند اینجا را پر از دود کنند الان آمریکا دنیا را به آتش مى‏کشد این افغانستان است آن عراق است آن اسرائیل است.
یعنى یک ابر قدرت متجاوز، یک طاغى یک بچه شر، یک آدم لات مى‏تواند یک محله را به… پس اینکه مى‏گوید (مُلأت) نه یعنى اینکه همه مردم ظالم بشوند که بگوئیم بیائید همه‏مان گناه بکنیم نه پر بشود از ظالم ولو توسط عده‏اى قلیل آخر اگر همه مردم ظالم باشند دیگر (آمنوا) نیست که (وعد اللّه) کسى نیست به او ایمان بیاوریم یک کسى گفت سرکه 7 ساله دارى؟ بله گفت یک لیوانش را به من بده گفت اگر مى‏خواستم به تو و به امثال تو بدهم که 7 سال نمى‏ماند 7 ساله براى اینکه به کسى نداده‏ام اگر بگوئیم همه مردم ظالم بشوند خوب خدا به کى وعده داده؟ اینکه وعده داده پیداست که در همیشه تاریخ باید (آمنوا و عملوالصالحاتى) باشند که خداوند به اینها وعده بدهد آن هم که مى‏گوید دنیا پر از ظلم مى‏شود قاطى کرده دنیا پر از ظلم بله اما دنیا پر از ظالم نه مى‏گوئیم سالن اگر پر از دود شد پر از دود شد ممکن است کسى منقل بیاورد دو تا کُنده روى آن بگذارد خودِ این کُنده‏ها توسط یک نفر اینجا پر از دود بشود پر از ظلم معنایش این نیست که همه‏مان ظالم بشویم.
امنیّت همراه با عبادت
(ولیمکنن من بعد خوفهم امنا) امنیت خیلى مهم است (بگو آقا الان هم خیلى از کشورها اَمنند الان مثلاً فلان کشور نه جنگى نه دعوایى أمن مى‏گوید بله امناً ولى با هم مى‏نشینند توى پارک یک جوجه کبابى مى‏خورند یک عارُقى مى‏زنند یک لیوان شرابى یک لیوان شرابى مى‏خورند قمار مى‏کنند مى‏گوید نه،) امنیتى که یعبدوننى کنار امنیت عبادت خدا باشد بگو آقا فلانى هم عبادت خدا را مى‏کند؟ مى‏گوید نه عبادت خدا منهاى طاغوت، عبادتى که «لا یشرکون بى شیا» عبادتى که کنارش شرک نباشد بگویى هم خدا هم خرما چه فرمان یزدان چه فرمان شاه یعنى چه؟ یعنى هر دو.
 یک کسى مى‏گفت تو و سوسک را با هم دوست دارم یعنى چه؟ عبادت خالص حالا… آن زمان انشاءاللّه خواهد آمد و آن زمان چه خواهد شد بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 1. (یغلب سلطانه المشرق والمغرب) حکومت آقا همه دنیا را مى‏گیرد (یقبل الناس على العبادات و تعدل على الامانات) مردم به سمت عبادت روى مى‏آورند امانت‏ها را به اهلش مى‏دهند آن مقدار از آیات قرآن که فراموش شده احیاء مى‏شود.
 این نماینده‏هاى دوره بعضى‏هایشان خدمت‏شان رسیدیم توى ستاد نماز آمدند گفتند به نظر تو باید چه کرد؟ گفتم توى این قرآن این قدر واجب فراموش شده هست اگر خیلى مى‏خواهید کار بکنید یک واجبات فراموش شده را انجام بدهید گفت واجب فراموش شده هم توى قرآن هست؟ گفتم بله بیائید این آیه «و انکحوا الاَیامى‏ منکم» بیائید آدم‏هایى که همسر ندارند قوانینى تصویب کنید که ازدواج توى مملکت آسان بشود. (حالا مدت سربازى را کم مى‏کنید شهردارى‏ها 10، 20 تا سالن مى‏سازند پول تالار را کم مى‏کنند مسئله لباس عروس را مؤسسه‏اى راه مى‏اندازد. مسئله اشتغال است مسئله اسکان است وام ازدواج بدون سود است من نمى‏دانم بنشینید خودتان… من خودم 20 تا طرح نوشتم با این طرح‏ها مى‏شود ازدواج را آسان کرد. خدمت آقاى هاشمى رفسنجانى دادیم ایشان هم زیرش نوشت خدمت آقاى خاتمى ایشان هم داد به هیئت دولت و دارند روى آن کار مى‏کنند مى‏شود ازدواج را آسان کرد «و انکحوا» این فرمان خداست امر هم هست واجب هم هست.) اگر ازدواج آسان بشود 50% فساد کم مى‏شود.
 امام صادق (علیه السلام) فرمود: (من تزوج) کسى که ازدواج کند (فقد احرز نصف دینه) منتهى یک خورده هم خودمان گیر مى‏دهیم دختر خواستگار داردها، مى‏گوید مى‏خواهم لیسانس بگیرم خوب مى‏خواهى لیسانس بگیرى که چى؟ گذشت زمانى که لیسانس مى‏گرفتتتى شما را استخدام مى‏کردند الان فوق لیسانسش هم شغل نیست همسرِ خوب گیرت آمد ازدواج کن. یا پسره باباش اتاق دارد خانه هم دارد، حالا یک کسى واقعاً مشکل دارد خوب آن مشکل دارد چه کند مجبور است صبر کند اما نه یک پسر دارد دو تا پسر دارد جلویش هم برادر بزرگى خواهر بزرگى هیچ مشکلى نیست باباش هم دوست داد این را دامادش کند نه، من باید مدرکم را بگیرم مدرک که چى؟ مثلاً بعد از مدرک چى مى‏شود قبل از مدرک چى مى‏شود اینها یک خورده قید است.
 من بچه‏هایم را دورده دبیرستانى شوهر دادم پسر که ندارم دخترهایم را توى دوره دبیرستانى شوهر دادم بعد هم لیسانس را گرفتند این قدر این لیسانس برایتان بت نباشد لیسانس یعنى 100 تا کتاب الى 200 کتاب دیگر نماز نمى‏خوانم چون لیسانس‏ام داماد نمى‏شوم چون لیسانس‏ام برو بابا! هم لیسانس بگیر هم داماد شود هم عروس شو هم نمازت را بخوان یک خورده خیلى برایتان عظمت پیدا کرده به شما گفته‏اند نسل فرهیخته شما فکر کرده‏اید نسل فرهیخته یعنى همه کارهایش را بگذارد کنار همه کارهایتان را بکنید نسل فرهیخته هم باشید.
 کسى سرما خورده بود خربزه مى‏خورد گفتند آقا شما خر… سرما خورده‏اى خربزه نخور گفت من هم سرما مى‏خورم هم خربزه مى‏خورم. (بله حالا آن شوخى مى‏کرد شما گیر ندهید ازدواج را هر کدام امکان ازدواج برایتان گیر آمد… این هم که مى‏گویند اولاد کمتر باشد آدم بهتر تربیت مى‏کند هیچ محققى تا بحال نتوانسته براى من ثابت کند که اولاد بگیریم کسانى که اولادشان کمتر است تربیت بچه‏هایشان بهتر است هیچ دلیلى نداریم آدم‏هایى هستند 6 تا بچه دارند آدم‏هایى هستند یک بچه دارند جانور! ما هیچ تحقیقى نداریم که اینکه بچه‏اش کم است… بله بچه کم راحت‏تر است آدم به لباس و سرویس و ماشین و خواسته‏هایش بیشتر…. خواسته‏هاى مادى بچه غیر از تربیت بچه است ممکن است بچه بله… آدمى که 6 تا بچه دارد دمپایى مى‏خرد یک بچه داشته باشد کفش گران مى‏خرد ولى کفش غیر از انسانیت است.)
احیای واجبات فراموش شده در زمان امام زمان (علیه السلام)
 آیاتى (أین المؤمّل لاحیاء الکتاب و حدوده) در دعاى ندبه داریم مهدى جان! کى مى‏آیى آیاتى که فراموش شدهه احیاء کنى سنت پیغمبر (ص) فراموش شده احیاء کنى بدعت‏ها را نابود کنى یعنى چیزهایى که جزو دین نیست جزو دین شده بدعت‏ها را محو کنى – وقت تمام شد؟
 ما همین حکومت امام (ره)… همین انقلابمان مى‏تواند یک راهنما باشد براى حکومت امام زمان (عج) مى‏شود طاغوت‏هاى جهان بروند؟ بله به همان دلیلى که دیدید صدام رفت شاه رفت انشاء اللّه بوش هم مى‏رود همین طور که طاغوت‏ها مى‏روند پس رفتن طاغوت محال نیست.
 مى‏شود واقعاً یک عالمِ متقى یک بنده خدا مى‏شود حکومت را بدست گیرد؟ بله اگر حضرت امام خمینى (ره) آمد یک گوشه یک حکومتى را تشکیل داد پس مى‏شود ولى‏اش امام زمان (عج) بیاید.
 یعنى واقعاً مى‏شود قانون اسلام پیاده شود؟ بله اگر یک گوشه قانون اسلام… پس مى‏شود مى‏شود واقعاً ترسوها شجاع شوند؟ بله مى‏شود مردم ایثارگر بشوند؟ بله مى‏شود امت حزب الهى به جوش بیایند؟ بله خیلى کارها مى‏شود ما زمانى که بچه ها… حالا شما نو هستید ما یک خورده کهنه شدیم زمانى که من سن شما بودم یا یک خورده… 20 سال پیش 25 سال پیش راهپیمایى شد پیرمردى گفت آقا چى چى شما مى‏گوئید مرگ بر شاه مثلاً مى‏خواهید شاه را بیرون کنید؟ خجالت بکشید آدم مستاجرش را هم نمى‏تواند از خانه بیرون کند بعد شما مى‏خواهید شاه را بیرون کنید. پیرمرده گیر مستأجرش افتاده بود نمى‏توانست او را بیرون کند مى‏گفت من نمى‏توانم مستأجرم را بیرون کنم چطور شما مى‏خواهید شاه را بیرون کنید بعد دیدیم نه جوش آمد و جوش آمد شاه را بیرون کردیم.
(مثلاً مى‏گفتند این قدر صدام اسلحه دارد اسلحه‏هاى صدام چى شد؟ همه خانه‏ها مى‏گفتند پُر اسلحه است چى است؟ آب شد چى شد؟ اگر واقعاً طاغوت آب مى‏شود اگر مرد خدا حاکم شود مى‏شود.)
 خدایا تو را به حق محمد و آل محمد (ص) ما را از زمینه سازان و پیروان واقعى آقا امام زمان (عج) قرار بده. گفتم بحث چون دوم… نهم ربیع و اولین روز تولد آقا امام زمان (عج) هست راجع به «وعده اللّه الذین آمنوا» گفتیم خدایا ما را از آمنوها و عملو الصالحاتى‏هایى که خدا به آنها «وعده» ما را از آن آمنوها و عملواصالحاتى‏ها قرار بده.
 خدایا خوف را و دلهره را از جامعه اسلامى در هر کجا که هستند برطرف بفرما.
 طاغوت‏هاى دنیا به سرنوشت طاغوت عراق و صدام مبتلا بفرما.
 ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوى، علم مفید، رزق حلال، اولاد صالح، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت، به همه ما مرحمت بفرما.
 دینِ ما، دنیاى ما، کشور ما، رهبرِ ما، دولت ما، امت ما، نسل ما، ناموس‏ها، مرزِها، انقلاب ما، آبروى ما، هر چه که به ما داده‏اى در پناه آقا امام زمان (عج) حفظ و قلب مبارکش را از ما راضى و ما را مشمول دعاهاى خاص‏اش قرار بده.
 (ضمناً یک حدیثى دیدم امام زمان (عج) فرمود من روزى 100 بار به شما دعا مى‏کنم و اگر دعاى ما نبود شما یک مشت شیعه را قورت مى‏دادند دشمنان، خدایا قلبش را از ما راضى بفرما.)
والسلام علیکم و رحمه اللّه
Comments (0)
Add Comment