اعتدال در تفریح و شادی -1

«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث ما در ماه رمضان 82 راجع به افراط و تفریط است اینهایی که کند می‏روند تند می‏روند حالا افراط و تفریط شاخه هایی دارد در مصرف بعضی‏ها خیلی ول خرجی می‏کنند بعضی‏ها خیلی مشت شان همه… در خنده بعضی‏ها عبوسند بعضی‏ها دلقکاند همه‏اش جوک می‏گویند تمام برنامه هایی که دلقک توی آن هست گوش می‏دهند اگر تلویزیون 20 ساعت برنامه شاد داشته باشد گوش می‏دهد 10 دقیقه برنامه علمی داشته باشد گوش نمی‏دهد رفیق هایش وقتی با هم می‏نشینند یک حرف حسابی نمی‏زنند همه‏اش چرت و پرت می‏گویند در لباس در خوراک در مخ… در مسائل مختلف در تحصیل میانه روی… پس موضوع بحث ما اقتباس در سایه این آیه «اهدنا الصراط المستقیم» خدایا ما را در راه مستقیم قرار بده راهی که… راه میانه. در جستجوی راه مستقیم راه اعتدال نه افراط نه تفریط نه تند نه کند موضوع بحث اینست امروز موضوعی که می‏خواهیم بحث کنیم بحث خنده و گریه است یعنی اعتدال درخنده اعتدال در گریه خوب… شادی خوب است اما بدمستی بد است یکوقت انسان خنده‏اش می‏گیرد خوب انسان است گاهی خنده‏اش می‏گیرد دیگر اما حالا مثلا بخاطر این کار بیائیم مثلا اعتدال را از دست بدهیم حالا فرض کنید ایران برنده شده در فلان بازی فوتبال این مثلا بیاید وسط خیابان بلند کند از… سقف شیرجه کند توی آسفالت کله‏اش را بشکند این اعتدال.
سرمستی قارون به پول و ثروت‏
شخصی در قرآن است بنام قارون زمان حضرت موسی (علیه السلام) بود خیلی وضع مالی اش خیلی خوب بود اینقدر پول داشت که قرآن می‏گوید که دسته کلید گاو صندوق هایش را یعنی گنج هایش را دسته کلید گنج‏ها و کنزهایش دسته کلیدش را یک گروهی باید بکشند همراهش اینقدر گنج داشت که کلید گنج هایش سنگینی اش قابل تحمل… دسته کلیدش را باید حمال ببرد حمالها. قرآن می‏گوید که به او گفتند «لاتفرح ان الله لایحب الفرحین» به قارون گفتند که «لاتفرح ان الله» بدرستی که خدا «لایحب الفرحین» (فرح) را دیشب توی لغت دیدیم لسان العرب فرح را یعنی بدمستی خلاصه، بدمستی و شادی تند یه جوری که انسان غافل بشود از چیزهایی دیگر این رقمی مثلا حالا چنان گرم عروسی است که مثلا می‏گوئیم نماز، اه!! حالا دیگر حرف نماز را نزن امشب عروسی است اه!! دیگر حالا نگاهش به یک پیراهن نو خورد نگاهش به 4 تا زن آرایش کرده 4 تا دسته گل 4 تا نمی‏دانم کف زدن و شادی دیگر حالا مثلا اسم نماز می‏بری برق او را می‏گیرد. اینکه انسان یه جوری شاد باشد که خدا را فراموش کند این را می‏گویند (فرح) گاهی همین شادی‏ها ناحق است قرآن انتقاد می‏کند می‏گوید «تفرحون فی الارض بغیر الحق» «تفرحون» شما فرح تفرحون یعنی فرح شادی «بغیر الحق» «بغیر الحق» شادی می‏کنند مثلا به یک چیزی که حق نیست چیه؟! چته؟! حل کردم چی چی حل کردی؟ جدول روزنامه را خوب روزنامه جدول اش چی بود؟ روزنامه گفته بود یک خیابان دو حرفی قدیمی تهران را پیدا کنید من 45 دقیقه جوانیام را دادم خیابان دو حرفی قدیمی تهران را توی جدول حل کردم خیابان ری حالا مثلا اگر خیابان سه حرفی بود چی می‏شد؟ خوب چه مشکل را حل کردی؟ کجا را گرفتی؟ کدام مشکل خودت را حل کردی؟ کدام مشکل جامعه را حل کردی؟ بسیاری از تفریح‏های ما پایش به جایی بند نیست الکی خوش است ما چند رقم آدم داریم الکی، کلکی، چپکی، الکی خوش دل اش به چیزی خوش است که عرض کنم که… «بغیر الحق».
شادی در سایه رشد علمی و فکری‏
شادی خوب است پس حق چی چیه که شاد باشیم قرآن می‏فرماید که «للذین آتیناهم الکتاب یفرحون بما» این آیه… می‏فرماید که شادی خوب شادی خوب آنجایی است که اول فکرمان تغذیه بشود گاهی آدم شاد می‏شود که رنگ کفش اش با رنگ جورابش به هم می‏خورد می‏گوید خوب الحمدلله تمام مشکلات مملکت حل شد الان رنگ پیراهنم با رنگ جورابم با رنگ کفشام به هم می‏خورد شاد است به اینکه مثلا فرض کنید که الی آخر… با فلانی عکس گرفتم خیلی هم شاد نباش ممکن است فلانی فردا چپه بشه اسباب دردسر هم برای شما بشود که چرا با این عکس گرفتی قرآن می‏فرماید که «قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا» اگر می‏خواهید شاد بشوید «قل» به مردم بگو «بفضل الله» اگر خدا فضلی به تو کرد «و برحمته» اگر خدا رحمتی به تو کرد «فبذلک فلیفرحوا» «فبذلک فلیفرحوا» اگر می‏خواهید شاد باشید فرحتان این باشد. شادید به چه چیزی شادید؟ خدا فضلی به من کرد چه فضلی؟ مطلب خوبی را یاد گرفتم مطلب خوبی که مفید باشد… هر مطلبی هم فایده ندارد…
در قرآن علم سه رقم است علم مفید داریم علم مضر داریم علمی که نه مفید است نه مضر سه تای اینها هم توی قرآن آمده علم مفید حضرت موسی به حضرت خضر (علیهما السلام) گفت اجازه می‏دهی توی بیابانها عقب تو راه بیفتم به شرطی که توی جاده یک چیزی به من یاد بدهی که توی آن رشد باشد «هل، هل» یعنی آیا «اتبعک» تبعیت کنم تو را اجازه می‏دهی بیایم توی بیابانها توی این سفر همراهت بیفتم «علی ان تعلمنی، علی ان تعلمنی» به شرطی که به من «تعلمنی مما علمت» از آنچه خدا به تو داده «رشدا، رشدا» این علم مفید است حضرت موسی به حضرت خضر (علیهما السلام) گفت من توی بیابانها توی یک سفر عقب تو می‏آیم به شرطی که چیزی یاد من بدهی که در آن چیز رشد باشد نه رشد کیلویی که سه کیلو هستم بشوم 4 کیلو اینکه رشد مال مرغ است رشد انسان یعنی بصیرتم، دیدم باز بشود گاهی انسان یک چیزهایی می‏داند کوه هیمالیا چند متر است؟ خوب مثلا بدانی کجا را گرفتی ندانی کجا خراب می‏شود که چی؟ بسیاری از درسهایی که ما می‏خوانیم یک چیزهایی که اگر بدانیم جایی آباد نمی‏شود ندانیم جایی خراب نمی‏شود یک دختر دبیرستانی یک دختر دانشجویی باید عوامل ترسو شدن بچه‏اش را بداند چطور می‏شود که بچه ترسو می‏شود چون همه دخترها مادر می‏شوند و باید بدانند چه عواملی بچه را ترسو می‏کند چه عواملی بچه را شجاع می‏کند این علم مفید است حالا کوه هیمالیا را بدانی یا ندانی نه در خودت اثر دارد نه در نسل ات اما روانشناسی کودک به دردت می‏خورد. گاهی وقتها می‏گوئیم بیائید توی کاردستی برج ایفل درست کنیم دخترها می‏نشینند توی خانه برج ایفل درست می‏کنند برج ایفل که درست کنی چه مشکلی را حل کردی؟ یک چیزی فرانسه بوده خوب حالا… ولی یک سری هنرهایی است که اگر زن بلد باشد خیلی مشکله! کمکهای اولیه چه کنیم مثلا بچه حالش به هم نخورد اگر بچه مثلا مشکلی پیدا کرد مثلا یک اطلاعات پزشکی، اطلاعات پزشکی مهمتر است یا برج ایفل؟ خیلی ما توی کتابهای آموزش و پرورش حرفهایی می‏بینیم و توی کتابهای دانشگاه حرف هایی می‏بینیم که فقط علم است علم خالی است مثل اینکه مثلا یک کسی برود حسینیه جماران بگوید حسینه جماران چند تا موزائیک دارد بابا آدم حسینه جماران می‏رود می‏خواهد بداند امام خمینی (رحمه الله علیه) چی گفته یا می‏رود مسجدالحرام هی نگاه می‏کند به نظر شما این کعبه چند متر است؟ 18 متر! فکر نمی‏کنم به نظرم 16 متر باشد! این عوض اینکه حساب کند این کعبه کجای کار است کی ساخته هدف چیه مولودکعبه کیه؟ چطور شد حضرت علی (علیه السلام) توی کعبه هست چه قبله گاهی است عامل وحدت است چطور خدا یک کاری کرده که الان تمام رئیس جمهورهای کره زمین تمام رئیس جمهورهای کره زمین یک صد تا کنگره پشت سر هم بگذارند بخواهند یک سال مردم را عاشقانه دور یک جایی تاب بدهند نمی‏شود اضافه کار بدهند ماموریت بدهند نمی‏دانم هر کاری بکنند چند هزار سال خدا میلیاردها آدم را دور این کعبه تاب داده چطور همه رئیس جمهورها برای یک هفته نمی‏توانند مردم را اینطور عاشقانه تاب بدهند چطور خداوند چند هزار سال است مردم را در این سنگها تاب داده این اراده خداست چطور یک بیابان بی آب و گیاه مظهر این عظمت شد این عوض اینکه بنشیند عظمت کعبه را نگاه کند… در نماز عوض اینکه توجه کند به حضور قلب که سرنماز چی می‏گوید دارد سجاده‏اش را گلدوزی می‏کند بخصوص اگر عروس باشد این جانماز عروسها چقدر مجلل است ولی حالا یک رکعت نماز خوب توی این بخواند یک نماز… بداند مثلا «الله الصمد» «صمد» یعنی چه نمی‏داند «صمد» یعنی چه ولی از «صمد» صادش گل درست می‏کند بلبل درست می‏کند. میهمانی دارد نشسته این ترب را… از این ترب گل در می‏آورد قشنگ همچین عین،… دختر ببخشید این ترب خاصیتش چیه خاصیت این ترب را نمی‏دانم ولی دارم از این پوستش از این گل درست می‏کنم بابا این یک دقیقه دیگر زیر دندانها له می‏شود شما تمام هنرت مصرف یک دقیقه است جوانی ات را فدای یک دقیقه می‏کنی اما اگر بفهمی ترب چه خاصیتی دارد تا آخر عمرت خاصیت ترب را می‏دانی یعنی… خاصیت ترب را نمی‏داند اما از صبح دارد گل دست می‏کند خیلی عمرها تلف می‏شود آنوقت شاد هم هستیم که مثلا به چی شاد هستیم.
 علم مضر قرآن یک آیه دارد برای علم مضر می‏گوید« یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم» «یتعلمون، تعلم… ما یضرهم» خوب کجا رفتی کی بود؟ چی چی گفتند هر چه ندانی بهتر است خیلی اطلاعات هست مثل خنجر می‏ماند خنجر اگر زیر چانه ات باشد هر چه سرت را بیاوری پایین‏تر بیشتر فرو می‏رود بهتر اینست که چانه ات را بالا بگیری فاصله بگیری. بسیاری از اطلاعات را آدم نداند بهتر است علمی خوب است که وقتی آدم فهمید رشد توی آن باشد بعضی علم‏ها نه مفید است نه مضر قرآن راجع به علمی که نه مفید است نه مضر آیه داریم نشسته بودند در باره اصحاب کهف صحبت می‏کردند یکی می‏گفت 5 تا بوده‏اند یکی می‏گفت 6 تا بودند یکی می‏گفت 7 تا بودند می‏گوید حالا اصحاب کهف چند تا بودند چه خاصیتی دارد. هنر اصحاب کهف اینست که، مسلمانهایی که در کشورهای کافر زندگی می‏کنند چه جوری دین شان را حفظ کنند سوره کهف، اصحاب کهف که فیلم اش را هم ساختند. اصحاب کهف یک نسخه است برای اینکه چند تا آدم حزب الهی در یک شهر کفر گیر کردند اینها گفتند ما توی این شهر آب می‏شویم برویم توی یک غاری توی بیابانها زندگی کنیم که فکرمان هضم نشود. چهار تا مسلمانند در یک کشور کافر مال اقلیت‏های اسلامی که در بلاد کفر هستند آنها چطور دین شان را… سوره کهف برای دین داری در مناطق کفر است حالا یا 6 تا یا 7 تا یا 8 تا…
لبخندها و شادی‏های فتنه آفرین‏
در اسلام شادی داریم منتهی شادی به چی؟ فضل الهی رحمت الهی «فبذلک فلیفرحوا» این هم یکی یک روایت دیروز پیدا کردم امیرالمومنین (علیه السلام) می‏فرماید «رب طرب» چه بسا طرب‌ها و شادی «یعود الی الحرب» آخرش به جنگ کشیده می‏شود یعنی شوخی شوخی جدی می‏شود چه بسا لذت‌هایی که بعدش آتش است. امروز یک تلفن به شما می‏شود امروز یک لبخند به شما می‏زنند نامه می‏نویسد تبریک می‏گوید گل می‏آورد امروز با یک برخوردهایی دل شما را می‏برد اما فردا می‏بینی آبروریزی شد گناه شد توطئه شد فساد شد او من را برای خودم نمی‏خواست او من را برای خودش می‏خواست به من خیانت کرد «رب طرب» چه بسا لبخندهایی که «یعود الی الحرب» به فتنه کشیده می‏شود یعنی شما در طرب‌ها و شادیها عاقبت اش هم باید بدانید.
 بحث چیه؟ افراط و تفریط بعضی‏ها همینطور نشسته‏اند همه‏اش مثل اینکه 10 دقیقه دیگر اعدامش می‏کنند عبوس فکر می‏کند عظمت اش اینست که نخندد. ما یک عده آمده بودند پهلومان همه می‏گفتند و می‏خندیدند یکی همینطور نشسته بود گفتم این کیه؟ گفتند ایشان دارد خودسازی می‏کند گفتم خودسازی یعنی عبوس کن؟ بعد یک متلکی به او گفتم. گفتم یک کسی توی خیابان داشت راه می‏رفت هی نگاهش به شکمش بود گفتند چرا نگاهت به شکم ات است گفت دکتر گفته مواظب شکم ات باش این اصلا کلمه مواظب شکم ات باش را نمی‏فهمیده چیه یعنی چیز بیخودی نخور این مواظب شکم ات باش معنایش این نیست که نگاهش به شکم… این معنای خودسازی، فکر می‏کند معنای خودسازی یعنی عبوس. این دختر مقدسی است خیلی دختر باوقاری است وقتی همه خندیدند ایشان نشسته خوب این مجسمه است اتفاقا وقتی همه می‏خندند باید خندید. یک کسی یک چیزی گفت همه خندیدند پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم یک لبخندی زد با اینکه حرفش خنده‏ای نداشت…
خنده با تبسم، نه قهقهه‏
داریم «القهقهه من الشیطان» خنده تعادل باید داشته باشد افراط و تفریط توی خنده و گریه. «خیر الضحک التبسم» بهترین خنده‏ها تبسم است قرآن می‏فرماید که حضرت سلیمان (علیه السلام) وقتی می‏خواست بخندد تبسم می‏کرد «فتبسم ضاحکا» «ضاحکا» یعنی وقتی می‏خواست بخندد «فتبسم» تبسم می‏کرد در وقتی که می‏خواست بخندد در حالی که خنده رو بود این خنده‏اش تبسم بود قهقهه نبود.
«کثره الضحک» اگر کسی افراط… بحث مان «اهدنا الصراط المستقیم» راه مستقیم در حزن و خنده شادی و خنده «کثره الضحک» کسی که زیاد بخندد «توحش الجلیس و تشین الرئیس» -میزان الحکمه ج‏7 ص 3226- خنده زیاد وقار و عظمت را کم می‏کند حیثیت را پائین می‏آورد «من کثر ضحکه کثر بکاء یوم القیامه» این هم یک حدیث است کسی که زیاد بد مستی کند کسی که زیاد بخندد این روز قیامت زیاد گریه خواهد کرد چون اعتدالش را از دست داده «کثره الضحک یمحی الایمان» حدیث داریم کسی که زیاد قهقهه کند زیاد بخندد این ایمانش آب می‏شود «و یترک الفقیر یوم القیامه و یمیت القلب» قلبش سنگ می‏شود یعنی قساوت قلب سنگ دلی می‏آورد خنده زیاد سنگ دلی می‏آورد انسان را به فقر می‏کشاند ایمان را محو می‏کند. جوک گویی چطور؟ اصلا بعضی‏ها دفتر جوک دارند هر چه چرند و پرند است یادداشت کرده سعی می‏کند که مثلا… می‏گوید آقای قرائتی بحث هایت خیلی خوب است می‏گویم چی؟ می‏گوید یک جوک هم گفت! من 30 تا حدیث گفتم یادنمی گیرد آن جوک را یاد می‏گیرد گرایش اش… یعنی چیزش… چی می‏گویند پشت بام ضربدر تلویزیون؟ توجه‏اش عقربک روحش به سمت طنز است. امیر المومنین (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: «ایاک ان تذکره الکلام ما کان مضحکا» نکند دلقک بشوی (و ان حکیت ذلک عن غیرک) یعنی حرفهایی را از این و آن دربیاوری بگویی برای اینکه بخندانی طوری نیست آدم گاهی بخنداند طوری نیست.
خنده وگریه، دونعمت الهی‏
خود خدا می‏خنداند قرآن یک آیه داریم «و انه هواضحک و ابکی» خدا هم می‏خنداند و هم می‏گریاند «اضحک» یعنی خدا می‏خنداند خنده‏ها دست اوست گریه‏ها دست اوست خنده نیاز بشر است ولی این نیاز عرض کردم مثل گرسنگی پرخوری خوب نیست مواظب باش که دلقک نشوی جوک گو نشوی یعنی بنده باید برنامه‏های تلویزیونم یکی دو تا لبخند توی آن باشد اما وقتی من را دیدند نگویند بنشین بنشین قرائتی آمد حالا یک جوک خواهد گفت بگویند بنشین قرائتی می‏آید یک حدیث می‏خواند منتهی لای حدیث اش ممکن است ما هم یک چیزی هم بگوئیم مردم بخندند ولی هدف نباید این باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود «ای اباذر ویل»، «ویل» یعنی وای «للذی یحدث» وای به کسی که حدیث می‏گوید «فیکذب» اصلا دروغ می‏گوید «لیضحک به القوم ویل له» عجب دوبار فرمود یکبار فرمود (ویل له) آخرش هم فرمود (ویل له) اول و آخر حدیث ویل له، وای به حال کسی که دروغ می‏گوید برای اینکه مردم را بخنداند یعنی برای اینکه امروز یک کیف کند آخرت همیشگی خودم را خراب کنم. آخرت ابدی خودم را خراب کنم برای خنده یک لحظه دنیای یک نفر «ویل له» چقدر باخت چقدر باخت.
 مثل اینکه شما مثلا حالا یک شیشه می‏خواهی پاک کنی چاقو بزنی مثلا یک قالی ابریشمی را پاره کنی برای اینکه شیشه اتاق را پاک کنی یک قالی قیمتی دائمی را فدای یک لحظه غبارگیری یک شیشه خیلی خسارت است بخصوص‏.
رعایت حال غمدیدگان و مصیبت زدگان‏
یک جایی که نباید خندید «من ضحک علی جنازه» مثلا مردم غمناکند مثلا روز عاشورا دارد می‏خندد یا مثلا محله عزادار است دارد می‏خندد حالا توی این محله مرده دفن کرده‏اند پارچه سیاه سر یک عروسی می‏آورد یعنی حریم قائل نمی‏شویم وقتی مردم ناراحت هستند شما خودت را تطبیق بده «من ضحک علی جنازه» کسی که بخندد روی یک تشییع جنازه‏ای «اهانه الله یوم القیامه علی رئوس الاشهاد و لا یستجاب الدعاه» این دعایش دیگر مستجاب نمی‏شود گاهی وقتها می‏گوییم خدایا ما که هر چه دعا می‏کنیم مستجاب نشد چرا؟ بخاطر اینکه حدیث داریم که یک جایی مردم ناراحت بودند تو داشتی می‏خندیدی. زیر باران زمستان بچه بغل منتظر تاکسی است شما هم می‏آیی گازش می‏دهی (هه هه) غش می‏کند از خنده این خانم زیر باران بچه بغل است این هم پشت باران قهقهه می‏خندد این آقا دارد فکر می‏کند که به کارش می‏رسد نمی‏رسد چک اش بر می‏گردد یا بر نمی‏گردد دارد فکر می‏کند توی ماشین او هم یک آهنگی گذاشته بی خیال بی خیال حالا فکر می‏کند همه خیابان هم مال خودش است می‏داند مردم وضع مالی‏شان خوب نیست می‏داند که اکثر مردم یا زیر فقر هستند یا فقرند یا یک کمی روی فقر یعنی وضع مردم خوب نیست این عالی‏ترین لباسهایش را می‏پوشد می‏آید توی خیابان اصلا ما کار به حلال و حرامی اش نداریم اصلا می‏شود یک چند لحظه ما راجع به حجاب صحبت کنیم منهای… اصلا اسلام را بگذاریم کنار. بسم الله الرحمن الرحیم این را می‏گذاریم… اسلام را کنار حالا اسلام را گذاشتیم کنار انسان هستیم یا نه؟ یک انسان وقتی دید همنوع هایشان این رقم لباس ندارند این رقم لباس می‏آید توی خیابان آیا… غیر از اینست که دل همنوع را می‏لرزاند حالا گیرم دین ندارد گیرم دین ندارد گیرم اسلام گفته هر دختری هر خانمی هر جوری می‏خواهد بپوشد بپوشد آخر باید حساب کرد وقتی مردم ندارند کوتاه بیا. امام صادق (علیه السلام) فرمود وضع مردم چه جور است؟ گفتند وضع مردم خوب نیست گفت اگر وضع مردم خوب نیست چرا ما نان گندم می‏خوریم؟ آرد جو و گندم قاطی کنید نانی که می‏خوریم مخلوط باشد از جو و گندم چون قدیم آرد جو ارزانتر از آرد گندم بود البته من نمی‏دانم چرا نان جو خیلی بهتره ارزش نان جو بر نان گندم حدیث داریم ارزشش فرق بین نان جو با نان گندم فرق امام صادق (علیه السلام) است با باقی مردم یعنی اینقدر که امام‏ها از ما بهترند نان جو از نان گندم بهتر است خیلی نان جو سفارش شده ولی خوب نرخ اش قدیم پایین بود حالا نرخ دست من نیست بعد به امام صادق (علیه السلام) گفتند اصلا وضع بدتر شد گفت اگر وضع بدتر شد دیگر اصلا گندم مصرف نکنید فقط نان جو بخوریم یعنی اگر هم ماه رمضان یک کسی زخم معده دارد روبروی مردم چرا روزه می‏خوری حالا گیرم تو یا مسافری یا عذر داری حالا مثلا روبروی مردم سیگار می‏کشی که چی؟ اینها بی اعتنایی به افکار عمومی است…وقتی وضع مردم خوب نیست شما با این قیافه بیرون نیا خوب…
 خنده‏های بی جا و نابجا
بعضی خنده‏ها برای تاکید یک کار غلطی است «من ضحک فی وجه عدولنا من النواصب و القدریه لا یقبل الله منه طاعه اربعین سنه» یک کسی راه باطلی دارد شما آن کسی که راهش باطل است با خنده تشویق اش می‏کنی امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود کسی که خندید توی صورت کسی که دشمن ماست خط اش غیر خط ماست اگر خنده کردی توی صورت دشمن ما چهل سال عبادت بکنی قبول نمی‏شود باید مواظب باشیم اینطور نیست که هر جا بایستیم تماشا کنیم اگر یک بی گناهی را دارند می‏زنند اعدام می‏کنند اگر بی گناهی را دارند اعدام می‏کنند شما ایستادی و نگاه کردی روز قیامت گیر هستی یا باید دفاع کنی از مظلوم یا اگر نمی‏توانی دفاع کنی بلند شو برو اینکه نشسته‏ای و داری تماشا می‏کنی… اگر سر یک سفره‏ای شراب می‏خورند ولو شما شراب نمی‏خوری نشستن شما هم حرام است ولو شما نخوری. یک گروهی دارند قمار بازی می‏کنند شما نشسته‏ای نگاه به قمار می‏کنی گرچه شما بازی نمی‏کنی اما نگاه به سفره قمار گناه است قرآن بخوانم قرآن داریم اگر یک جلسه‏ای دارند حرف‌های هرزه‏ای می‏زنند حق نداری بنشینی «فلا تقعدوا معهم» «فلا تقعدوا معهم» آیه قرآن است حق نداری آنجا بنشینی بلند شو برو «حتی یحوضوا فی حدیث غیره» تا حرفشان را عوض کنند اگر یک جلسه‏ای دارند حرفهای هرزه ای می‏زنند نشستن تو آنجا… آقا ما که راضی نبودیم نشسته بودیم خوب چرا نشستی؟ حتی آیه می‏فرماید «و اما ینسینک الشیطان» اگر یکوقت یادت رفت همینکه یادت آمد بلند شو ممکن است انسان غافل بشود یک نیم ساعتی هم بنشیند ممکن است نیم ساعتی هم بنشیند ولی یک… اه اه!!! من توی جلسه گناه نشسته‏ام؟ پاشو برو فامیل است، فامیل باشد خوب حالا من که نمی‏توانم جلسه شان را به هم بزنم چه اشکال دارد قرآن یک آیه دارد که می‏فرماید روز قیامت از اهل بهشت از اهل جهنم می‏پرسند چطور شما جهنمی شدید «ما سلککم فی سقر» چرا شما رفتید جهنم؟ می‏گوید که «و کنا نخوض مع الخائضین» یک جای فاسدی بود ما هم نشستیم گفتیم خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو «و کنا نخوض مع الخائضین» هر جوری زدند ما هم همان جور رقصیدیم خودمان را با شرائط موجود تطبیق دادیم می‏گوید خوب نباید این کار را بکنید باید از خودت اراده داشته باشی باید از خودت اراده داشته باشی. ما سه تا دختر داریم ببینید شما جزو کدامهائید سه رقم اصلا…
نقش‏های جوانان در جامعه‏
سه رقم جوان داریم حالا چه پسر چه دختر بعضی پسر و دختر شل هستند انواع دختر و پسرها یک رقم شل مثل هوا، هوا شل است آب شل است توی هر ظرفی شکل همان ظرف در می‏آید بعضی دختر و پسرها میزانند، میزان یعنی خودش فکر دارد می‏گوید این کار غلط است حالا اگر همه هم از این طرف رفتند من از این طرف نمی‏روم بعضی‏ها اماماند یعنی رهبرند دختر است ولی رهبر است یعنی یک جوری حرکت می‏کند که باقی‏ها را عوض می‏کند اگر مردم تو را عوض ات کردند شلی مثل مثل اینکه لیوان آب شکل آب را شکل خودش می‏کند لیوان شکل هوا شکل خودش می‏کند اگر شما را با فیلم و جوک و طنز و… اگر کسی شما را شکل خودش کرد معلوم می‏شود آدم شلی هستی یعنی بی اراده شل و بی اراده اگر نه او راه خودش را می‏رود شما هم جزو او نشدی پاشدی رفتی اتاق دیگر برای خودت بودی معلوم می‏شود آدم میزانی هستی اگر نه یک حرکتی کردی که او را عقب خودت بردی معلوم می‏شود امامی سه رقم آدم داریم خلاصه بحث امروز ما این بود. خنده در اسلام داریم شادی در اسلام داریم اما شادی یکی، شادی که باطل تقویت نه شادی که به قهقهه کشیده بشود نه شادی که دلقک بازی باشد نه شادیکه توی آن دروغ باشد نه و من دروغ بگویم که مردم را بخندانم نه تبسم شادی بدون گناه. اصل شادی قبول اما بدمستی اش غلفت هرزه گی اش دست انداختن تایید راه باطل اینها شادی‏های راه ممنوع است پس در اسلام شادی هم کنترل دارد کجا بله کجا نه «اهدنا الصراط المستقیم» راه مستقیم نه افراط نه تفریط بحث ادامه دارد دنباله‏اش را جلسه دیگر انشاءالله.
خدایا! هرچه از راه مستقیم منحرف شده‏ایم تا حالا گذشته ما را ببخش و بیامرز.
 از این به بعد در تمام حرکات و افکار و گفتار و کردار و رفتار ما را در راه رضای خودت قرار بده.
 «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
«و السلام علیکم و رحمه الله»

Comments (0)
Add Comment