الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحث ازدواج بحث ششم، گفتیم ازدواج اهمیت دارد بدلایل نیاز غریزه و نیاز شهوت جنسی و بخاطر مسائل حقوقی یکی دیگر هم بخاطر مسئله نسل و توسعه رزق و آرامش، این قسمت هایش را مطرح کنیم یک خورده توضیح بدهیم. اهمیت ازدواج از نظر نسل، از نظر روح، از نظر انگیزه کار، از نظر پر شدن ایام فراغت، از نظر توسعه فامیل و غیره روی اینها صبحت کنیم.
بقای نسل، نیاز طبیعی انسان
اما اهمیت از نظر نسل، یکی از نیازهای طبیعی این است که زن میخواهد مادر بشود مرد هم میخواهد پدر بشود این یکی از خواستههایی است که اول میگویدکی شود ازدواج کند بعد میگوید کی شود حامله بشود کی شود بچهاش به دنیا بیاید کی شود بچهاش زبان باز کند کی شود راه بیفتد کی شود بچهاش برود مدرسه این خواسته طبیعی است و لذا آیات زیادی داریم که اولیاء خدا میخواستند بچه دار بشوند «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا» مریم/5 یعنی یک ولی یک وارث از طرف خودت برای من بفرست «وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا» مریم/6 انبیاء ما برای بچه دعا میکردند دعا برای بچه مهم است.
به چند دلیل یکی اینکه آدم وقتی میخواهد بمیرد دلش میخواهد بچهاش باشد ولذا حدیث داریم اگر اولادی شکل پدر و مادرش بود این سعادت مرد است که مردم تا نگاهش کردند بگویند این چقدر شبیه باباش است چقدر شبیه مادرش است یعنی وقتی پدر و مادر نبودند این یادگارش میماند یک کسی نمیخواست بچه دار بشود میگفت رفتم مکه در بیابان عرفه دیدم یک جوانی اشک میریزد یک جوری گریه میکند هی میگوید الهی والدی والدی والدی والدی یعنی به پدر و مادرم رحم کن میگوید از آنجا دیدم که عجب اولاد. . . البته آنهایی که اولاد را این رقمی تربیت کنند وگرنه بعضیها که اولادشان توی این وادی نیستند خبر مرگ پدرشان را هم بشنوند میگویند عجب من به احترام مرگ مادرم یک دقیقه سکوت کردم آنها هیچ خیری نمیبینند اولاد آنها کیلویی است باید گفت اولاد ایشان هفتصد کیلو اولاد است مثل هفتصد کیلو هنداونه، آن اولادی که اهدافی را دنبال کند خیری و برکتی حدیث داریم انسان وقتی میمیرد چند تا چیز عقب خودش میماند یکی کتابی که نوشته است یکی اولاد صالحی که تربیت کرده باشد درختی که وقف باشد موقوفاتی که وقف کرده باشد انسانی که هدایت کرده باشد یعنی انسان خوب است که برای بعد خودش. . .
دیدگاه اسلام در مورد تعداد فرزند
حب ذات یکی از غرائز است انسان خودش را دوست دارد و چون خودت را دوست داری میخواهی ابدیت داشته باشی اولاد باقی کردن فانی هاست آدم بی اولاد فانی است آدمی که اولاد خوب دارد باقی است این یک غریزهای است ولذا اولیاء خدا هم دعا میکردند از خدا هم نخواهید چند تا بچه، جلوگیری ممنوع آقای قرائتی پس چیه که میگویند اولاد کمتر زندگی بهتر، داریم اولاد کم آسان است اما نگفته این آسان خوب است یا بد مثل اینکه مثلاً بگوئیم آب جویدن نمیخواهد خیلی خوب حالا باید همیشه آب بخوریم؟ اگر گفتند آب استخوان ندارد آب جویدن ندارد معنایش این نیست که آب بخوریم بگذارید من بگویم گیرش چی است، شاید چند وقت پیش هم گفتهام توی تلویزیون حالا نمیدانم چه سالی بوده اسلام به اولاد یک لقبی داده است گفته اولاد بازو است(عضد) است اگر گفتند فلانی هفت تا بچه دارد پس چهارده تا بازو دارد خوشا بحالش الان اولاد(عضد) نیست(بطن) شکم است هفت تا بچه دارد چی دارد بخورند چون اولاد عوض اینکه بشود بازو شده شکم گیر کردهایم گیر توی خودمان است. اصل بازو را فراموش کردهاند، اصول فراموش شده:
تلاش در تولید، قناعت در مصرف
1- اصل قناعت، بابا توی یک اتاق میشود زندگی کرد پیش پدر نه من خانه شخصی میخواهم هر وقت خانه شخصی داشتی بیا خواستگاری عروس قانع نیست من هنوز ماشین لیاسشویی تهیه نکردهام بابا با دست بشور سال دیگر ماشین لباسشویی میخری ساعت اول باید ماشین لباسشویی داشته باشیم.
2- اصل هجرت فرامواش شده است، (اگر کسی بیست و دو تا بچه داشته باشد به بیست و دو کشور هجرت کند بیست و دو تا حزب اللهی به بیست و دو کشور چقدر آمار مسلمین زیاد میشود بنده اگر ده تا اولاد اسلام شناس داشتم توی بودائیها، هزارها آدم بودائی را به اسلام دعوت میکنیم) همه تنگ هم نشستهایم میگوئیم چه کنیم شکم بزرگ یعنی کار نازک نان کلفت با کار نازک میخواهیم تلفن جواب بدهیم جلسهای شرکت کنیم میخواهیم با کار کم رفاه زیاد، هجرت نیست.
3- اصل مصرف، سه رقم کار داریم، گاهی تولید زیاد است مصرف کم اینجا میشود درآمد ذخیره میشود اما اگر تولید کم شد مصرف زیاد شد این میشود گدایی و وام گرفتن اگر تولید و مصرف مثل هم شد این میشود زندگی یر به یر، (چشم و هم چشمی حتی آدم بعضی خانههای آدمهای حزب اللهی میرود. . . چند روز پیش رفتم مهمانی خانه دو تا خواهر یک خواهر غذایی درست کرده بود که در عمرمان نخورده بودیم آن خواهر هم گفت من هفته دیگر چیزی درست میکنم که تو نخورده باشی هی تنوع را زیاد میکنیم بعضی وقتها مهمانی شده پروژه یک خانم که میخواهد مهمانی بدهد از یک هفته قبل. . . بابا عمرت را صرف نکن نشسته این تُربها را مثل گل. . . بابا تو حیفی یک دختر جوان. . . این ترب را یک دقیقه توی دهان بگذاری له میشود آدم عاقل میآید پیراهناش را اتو بزند برای اینکه پیراهناش را آتش بزند کسی که میخواهد پیراهناش را آتش بزند قبل از آتش زدن اتو کردن نمیخواهد بله سبزی را تمیز کن ما گاهی وقتها عمرمان را تلف میکنیم پولمان را تلف میکنیم مصرف میکنیم این فنجان است میشود با آن آب خورد میشود با آن چای خورد میشود با آن شیر خورد میگوئیم نه لیوان آب خوری، لیوان چای خوری، لیوان شیر خوری، نمیدانیم چه خاکی توی سرمان بکنیم بدبختی است گرانی است به دولت بگوئید یک کاری بکند به خودت بگو یک کاری بکنی ما روی میخ نشستهایم میگوئیم آخ خوب برو آنطرف بنشین ما خودمان رفتهایم سراغ مصرف و شکم هی میگوئیم آخ تمام شد و رفت) گیر توی خودمان است قناعت فراموش شد منتهی بجای آن تجمل آمد هجرت فراموش شد میخواهیم همه با هم باشیم اینها اصولی است فراموش کردهایم و بخاطر این اصول چشم و هم چشمی جای آن آمده است آنوقت این مشکل شده است.
کثرت جمعیت مسلمانان، یک نعمت است
حالا بالاخره آقای قرائتی شما بعنوان کسی که با قرآن آشنا هستی قرآن میگوید اولاد زیاد باشد یا کم؟ بسم الله الرحمن الرحیم آیهای که همهتان بلد هستید یادتان نرود که شما(کنتم قلیل) یعنی کم بودید(کثرکم) یعنی خدا شما را زیاد کرد یک کتاب را میشود دو سه بار. . . چی بگویم معاون وزیر آموزش و پرورش در جلسه معاونین آماری داد از کشوری که خودش تولید کننده کاغذ در دنیا است کتابهای درسیشان را نه بار میخوانند یعنی این بچه میخواند میدهد به بچه سال بعد نه بار این کتاب را میخواند یعنی نه دوره آنوقت کشوری مثل کشور ما که کاغذ میخرد کتابش را یک سال بیشتر مصرف نمیکند شما حساب کن صرفه جویی پول کاغذ اگر بچههای ما کاغذ را تمیز نگه دارند یکبار دیگر هم بچه بخواند آنوقت پول کاغذ اینقدر دیگر معلم مشکل ندارد والله به خدا قسم دیگر مشکل مسکن آموزش و پرورش حل میشود فقط اگر یک سال ما در کاغذ صرفه جویی کنیم توی مسائل عبادی مثل همین سالن الان این سالن چیه؟ این سالن میشود توی آن نماز خواند میشود توی آن سخنرانی کرد ما یک سالن میسازیم مسجد بغل مسجد یک سالن میسازیم حسینیه بغل حسینیه مهدیه بعد کانون فرهنگی کانون پرورشی از خدا یاد بگیرید یک شکاف گذاشته توی صورت بوسیدن مکیدن سخنرانی، گرفتن اکسیژن، پس دادن کربن همه با همین است حالا اگر به مهندسها بدهی لوله خروج گاز کربن لوله خروج اکسیژن این دکمه مال بوسیدن کله ما را پر از دکمه و دودکش میکردند.
صرفه جویی در ساختمان، صرفه جویی در. . . خدا میداند که اینقدر روستا داریم که مسجد ندارد و اینقدر روستا داریم که چقدر خرج محراب میکنند، اگر زینتهای محراب را کم کنیم. . . . آیت الله العظمی گلپایگانی توی قم بازار نماز میخواند یک کاشی بود ده سانت در ده سانت نوشته بود قبله یک مرجع تقلید یک عمری توی بازار قم نماز خواند جلویش نوشته بود قبله چرا اینقدر خرج میکنیم اسمش را هم قشنگ گذاشتهایم شعائر اسلام، (وزارت امور خارجه در بعضی از کشورها خانهای دارد برای سفیر بنام رزیدانس من سی چهل کشور رفتهام خدا میداند که تنه میزند به کاخ شاه یک سفیر و خانمش و دو تا بچه بعد هم میگویندشان جمهوری اسلامی، شان جمهوری اسلامی این است که مردم اینجا توی صف نانوایی باشند شما آنجا خانهات. . . آنوقت آشپز بردهاند که این زن و شوهر آشپز هم داشته باشند حالا حقوق چند هزار دلار ما کار نداریم ولخرجی توی وزارتخانهها غوغا میکند توی همه وزارت خانهها به یک نحوی ما اگر خواستهایم مشکل جوانها حل بشود باید صرفه جویی کنیم اگر وزارت امور خارجه صرفه جویی کند پرسنل وزارت امور خارجه همه وام ازدواج گیرشان میآید یک سال صرفه جویی در کاغذ مشکل مسکن معلمین حل میشود نمیخواهیم عمل کنیم. توی خیال هستیم منتهی توی این خیالات همه چیزی خیال است دنیا همهاش خیال است.)
قرآن میگوید آمار مسلمانها زیاد شد پیغمبر میفرماید هر چه آمار مسلمانها بیشتر باشد. . . مثلاً فرض کنید ما برای اسلام تبلیغ کنیم آنوقت اسرائیل برای زاد و ولد تشویق کند که هر کس زنش بیشتر زائید فلان جایزه را میگیرد یعنی آمار اسرائیل هی اضافه میشود آمار مسلمانها هی. . . عرض کنم بچه باید بازو باشد یعنی شما میگوئیم بنده خانم لیسانس بروم قالی بافی باسمه تعالی بله شغل اداری نیست تحصیل کردهای کار هم بکن کی گفته هر کس تحصیل کرده است باید کار هم بکند امیرالمومنین(علیه السلام) رئیس تحصیل کردهها بود کار هم میکرد فکر مشکل دارد فکر این است حالا که بنده دانشجو هستم کیفام باید سامسونت باشد بعد ساعت مچیام هفت هزار تومان باشد کفشام چی باشد این یک مشت بایدهایی پیش خودمان بافتهایم و خودمان گیر کردهایم وگرنه اولاد یعنی بازو این اصول فراموش شده است اینطور شده است گیر توی خودمان است.
آموزش شنا و تیراندازی به نسل نو
ما یکوقت یک نامهای دادیم به دفتر مقام معظم رهبری که تمام روایات شنا تیراندازی هم توی آن هست من حدیثی ندیدهام که بگوید بچه هایتان را شنا یاد بدهید میگوید شنا و تیراندازی(علموا اولادکم الرمایه و السباحه) یعنی به بچه هایتان شنا و تیراندازی یاد بدهید اولاد گفته است نگفته ابنائکم یعنی پسرها گفته به بچه هایتان چه پسر و چه دختر باید تیراندازی و شنا یاد بگیریند آن زمان که نامه نوشتم گفتم توی پادگانهای ما تیراندازی یاد میدهند اما شنا یاد نمیدهند کشوری که شمال آن آب است جنوب آن هم آب است آنوقت سربازش بیفتد توی آب مثل آجر برود پائین این که نشد کشوری که دو طرف آن آب است باید شنا داشته باشد آقا دستور داد یک روز هم ما را دعوت کردند سردارهای و سرلشگرهای سپاه و ارتش که آقا نظر شما چیه ما برآورد کردهایم چند هزار میلیارد خرج دارد که هر دو هزار تا سرباز یک استخر طول آن عرض آن دیدم یک پولی شده است گفتم اینها چیه؟ گفت بودجه شنا گفتم نمیخواهد شما بگوئید هر سربازی که شنا بلد است یک ماه زودتر او را مرخص میکنیم وقتی که کارت دارد ولی هنوز نیامده خودش میرود یک جایی شنا یاد میگیرد توی هر جا گفتند راست میگویی. یک کسی توی ماشین نشسته بود باد میآمد این هی اذیت میشد شیشه را گرفته بود گفتند آقا شیشه را بکش بالا باد تمام میشود گفت اِه یادم رفته بود! ما گاهی وقتها اینطوری هستیم.
(قدیم چراغهای گردسوز بود لااقل تلویزیون عکس آنرا نشان بدهد یک سه پایه روی آن میگذاشتند قابلمه را میگذاشتند روی همین سه پایه یعنی هم اتاق گرم میشد هم روشن میشد و هم غذا پخته میشد باید چند منظوره کنیم مثل لب، بیائیم طراحی کنیم و جایزه بدهیم مثل این جایزههایی که تلویزیون بیخودی میدهد جایزههایی الکی میدهد من گفتم یکبار تلویزیون نشان داد استخر آبی که یک گاو صندوق توی آن است هر کس رفت توی آب و این گاو صندوق را باز کرد پول بگیرد من هر چه فکر کردم در طول تاریخ گاو صندوق کدام گاو صندوق گیر کرده که حالا نیاز داشته باشیم شیرجه برویم و توی آب در اینرا باز کنیم اصلاً وجود خارجی ندارد بله در را باز کند سیصد هزار تومان را بگیرد بجای این بگوئیم هر کس در وزارتخانهای طرح داد که چکار کنیم از کار کم نشود ولی از هزینه کم بشود به هر کس بیشتر طرح داد جایزه بدهیم آنوقت ببینیم چقدر پول زیاد میآید مملکت ما مشکل خرج ندارد یکی از مراجع تقلید آیت الله صافی میگفت مشکل مملکت ما خرج نیست برج است یعنی ریخت و پاشها یک خانه اگر اسکلت آن ساخته بشود و سفید بشود میشود پنجاه درصد بعد از این خرجاش شروع میشود والا نمیشود کسی که داماد میشود همین دسته گلی که میآورند سکه بیاورند پول بیاورند چشم روشنیها پنج هزار تومان دو هزار تومان ما خانه عروس را پر از گل میکنیم هر دو گرسنه هستند آخر گیر توی اسلام است یا گیر توی ما، من به رئیس ورزش ایران گفتم لباس ورزش کشتی و شنا خیلی تنگ است درست نیست بدنها پیداست مسئله حیا از جامعه ما حذف میشود گفت بین المللی است گفتم از اسرائیلیها یاد بگیرید اسرائیلیها همه قانونهای بین المللی را زیر پا میگذارند شما برای حیای دخترهای ایرانی حاضر نیستی یکی از قوانین بین المللی را. . . از کمونیستها یاد بگیریم شوروی بازی بوکس را قبول نکرده است هر چه میگویند بین المللی است میگوید گور پدر بین الملل من زیر بار بازی بوکس نمیروم خدا رحمت کند ما شهید رجایی نداریم توی مملکت دو تا مشکل مملکت داریم ما آخوندهایش نواب صفوی نیستند کت و شلواری هاش رجایی نیستند جگر ندارند رجایی وقتی رفت آمریکا به رئیس جمهور آمریکا اجازه ملاقات نداد این را میگویند جوهر معلم بود میگفت تو به مردم ایران جنایت کردی من به تو اجازه ملاقات نمیدهم.)
نشانههای خودباختگی در لباس و رفتار
ما میگوئیم میشود من موقعی که عروس میشوم پهلوی شما مینشینم ده دقیقهای یک کراوات قرمز بزنی همچین عروس التماس میکند به داماد توی گفتگوها که آن یک ساعت یک کراوات بزنی خوب عروس خانم اگر من کراوات بزنم چه مشکلی از زندگی ما حل میشود چقدر ما خودمان را ببازیم این کراوات گرم میکند یا سرد میکند خوشگل میکند یا علامت علم است یا علامت تخصص است یا علامت صنعت است مثلاً عمامه علامت این است که من آخوند هستم آن علامت این است که خلبان است این پزشک جراح است این مکانیک است بالاخره لباس یا باید گرم کند یا سرد کند یا علامت علم و تخصصی باشد این کراوات چیه که تو خودت را باختهای من نمیخواهم بگویم حرام است خودباختگیاش مهم است یک جوان با یک قیافه عجیب و غریب آمد پیش من گفت حاج آقا قیافه من حرام است؟ گفتم نه، گفت چرا راه میروم همه به من نگاه میکنند؟ گفتم بیخود فقط بگو این قیافه را خودت پسندیدهای یا به تو تزریق کردهاند؟ اگر خودت پسندیدهای من دستت را میپسندم که اینقدر استقلال داری که خودت توی آینه یک قیافه برای خودت درست کردهای اما اگر نگاه روزنامهها کردهای توی فیلمها این قیافه را درست کردهای خودباخته هستی آنچه مهم است خودباختگی است والا قیافه هر کسی هر جوری دلش میخواهد. . . هر کسی هر رنگی دلش میخواهد بپوشد ما درباره رنگ حساس نیستیم جوان آمده سیگار میکشد رفیقاش گفت چرا همچین نگهاش میداری گفت مگر ندیدی که توی فیلم همچین نگه داشت یعنی توی فیلم کسی سیگار کشیده است این دیگر در نگه داشتن چوب کبریت استقلال ندارد اینجا ذلت ما است ذلت ما خودباختگی است و الا اگر کسی منطق داشته باشد میگوید من طبق منطق اینرا پسندیدم مخلص شما هم هستیم.
(گفتند آقا چند میلیارد خرج دارد گفتیم هیچ خرجی ندارد اول شنا را بگذارید تابستانها که خرج استخر سرپوشیده لازم نباشد گفتند چقدر خرج مربی است گفتم بگوئید هر کس شنا بلد است یاد دو نفر بدهد که شنا بلد نیست پنج روز مرخصی بدهیم آقا هیچی چند هزار رفت روی هوا من عرض کردم همهمان هنوز تصمیم نگرفتهایم خیلی راحت میشود ازدواج کرد.)
نقش والدین در صلاح و یا فساد فرزند
قرآن میفرماید بعضی عروس و دامادها وقتی بچه دار میشوند حرفهایی به خدا میزنند بچه که به دنیا آمد حرفها یادشان میرود انسان بدقول است «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحًا لَنَکُونَنَّ مِنْ الشَّاکِرِینَ الأعراف/189 نسل شما از یک نسل است اینطور نیست که نژاد مرد بهتر از نژاد زن باشد خداوند انسان را آفرید برایش همسر آفرید تا آرامیخش باشد همسر برای آرامش است بعضی همسرها که به هم نیش میزنند این ضد آرامش است یک کسی رفت هنداونه بخرد بقال گفت کیلویی اینقدر گفت اُه! این هنداونه قرمز را بخورم بیشتر عطش میکنم من هندوانهای میخواستم که رفع عطش بکند این قیمت عطش را زیاد میکند حدیث داریم زنهایی که به هم نیش میزنند نماز هیچ کدام قبول نیست زن آرامبخش است «فَلَمَّا تَغَشَّاهَا»(وقتی لحاف سر کشیدند، یعنی وقتی رفتند زیر یک پتو پارچه یا یک چیزی خلوت کردند) زن حامله میشود منتهی حامله خفیف یک مدتی میگذرد این حمل خفیف یعنی این نطفه و اسپرم به بار مینشیند وقتی زن احساس کرد که توی شکماش موجودی است زن و شوهر با هم دعا میکنند از خدا میخواهند خدایا اگر اولاد صالحی به ما بدهی صدهزار مرتبه شکر خدایا اولاد خدا همین که به این عروس و داماد یک اولاد صالح داد همین پدر و مادر برای بچه شریک قائل میشوند ببین نمازت را ول کن برو درست را بخوان درس را جای خدا میگذارد درست است خدا ولی این پسر پول دارد خانه دارد آقا جان نماز نمیخواند، حالا چکار داری به نمازش؟ عیسی به دین خود موسی به دین خود تو و او را که توی یک گور نمیگذارند آقا جان اگر داماد نماز نمیخواند اگر عروس نماز نمیخواند کسی که لطف خدا را با نماز تشکر نمیکند خدمات تو را هم تشکر نخواهد کرد او الطاف تو را نادیده میگیرد کسی که لطف خدا را نادیده بگیرد لطف تو را هم نادیده خواهد گرفت همان پدر و مادر میگویند خدا را کنار بگذار برای خدا شریک قائل میشوند یعنی خدا گله میکند که وقتی گیر کردند اصولاً ما همیشه اینطور هستیم که وقتی گیر میکنیم خدا میگوئیم(فلما نجاهم) غافل میشویم.
(زمان حضرت آدم ازدواج دختر و پسر چه جور بوده است؟ قرآن میگفت نسل پسر از همین است اشکالی ندارد که یک مسئله حلال باشد بعد حرام بشود مثل زمانی که مردم با اسب و شتر مکه میرفتند الان بگویند ممنوع است چه اشکالی دارد یک زمانی مردم آب جوبها را میخوردند الان دیگر آب لوله کشی نباشد بهداشتی نیست بعد زمان اضطرار شرایط فرق میکند توی جبهه بچه روی خاک مینشستند توی سنگرها مگر بهداشتی بود قرآن میگوید نسل بشر از آدم و حوا است. مسئله روح که مسئله مهمی است مسئله آرام بخشیدن است در قرآن هم گفتیم ذکر خدا آرامبخش است هم همسر شب چطور آرامبخش است؟ ما چهار تا لباس توی قرآن داریم این هم بگوئیم و دقیقه آخر، روح آرامبحش است یکی(لتسکنوا علیها) است که جلسه قبل هم گفتم یکی هم توی این جلسه بگویم قرآن میگوید «هن لباس لکم» خانم برای شما لباس است «و انتم لباس لهن» مرد هم برای زن لباس است یکی از خصوصیات لباس آرامبخش است در قرآن چهار تا لباس داریم یکی همین لباس است یکی لباس تقوا است یکی قرآن میگوید «وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسًا» النبأ/10 شب لباس است یعنی پوشش است بعد میگوید قرار دادیم لیل را «لتسکنوا» پس اینجا هم که میگوید زن لباس است یعنی زن آرامبخش است. از همه گذشته) ازدواج آدم را باز میکند آدمی که زن ندارد میگوید خودم کتام لباسم شلوارم اما ازدواج که کرد میگوید خودم و زنم و مادر زنم پدر زنم بچهام یعنی این خودم باز میشود آدمی که همسر ندارد مستبعد است وقتی زن گرفت خودم یعنی چه ببن خانم چه میگوید میگوید خانم به نظر شما چه کنیم، آدمی که همسر دارد مجبور است با همسرش هم مشورت کند آدمی که همسر ندارد بسته است وقتی فامیل شد فامیلها با هم گسترش پیدا میکنند آدمی که همسر ندارد خیلی انگیره کار ندارد آدم وقتی زن گرفت انگیزه کار هم پیدا میکند چون باید بدود این برکات جنبی ازدواج است.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد مشکلات جنبی را از جامعه ما برطرف بفرما و ازدواج را آسان کن.
هر کس ازدواج کند یک رکعت نمازش میشود هفتاد رکعت البته معنایش این نیست که دو تا زن بگیریم بشود صد و چهل رکعت همان یکیاش هفتاد رکعت بس است.
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته