الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
جلساتی را راجع به ازدواج صبحت کردیم این نالهای که مذهبیها دارند و غیر مذهبیها هم دارند چون بالاخره هر کسی ناموساش و عفتاش را دوست دارد میخواهد بچهاش پاک باشد میگویند چرا توی خیابانها بعضی افراد با یک شرایطی هستند که عفت عمومی را به میزنند راه طبیعی و فطری و عقلی آسان کردن ازدواج است ما جلساتی راجع به ازدواج صبحت کردیم و ادامه بحث ازدواج این حافظ عفت عمومی.
عفت عمومی ثمره ازدواج، جلسات قبل گفتم علت اینکه ازدواج مشکل شده است خود ما هستیم قید میکنیم که داماد باید خانه… باید داماد شغل… باید باید باید یک مشت باید برای خودمان درست کردهایم عروس یک مشت باید توی کلهاش است داماد هم یک مشت باید این بایدها را جوش نمیخورد از بایدهای خود دست برداریم بایدهای غیر ضروری برای ازدواج یک همسر ایمان داشته باشد باید آدم وقتی به همسرش نگاه میکند دوستش داشته باشد باید از خانواده پاک باشد فکر پاک نسل پاک اینها بایدهای بایدی است دیگر حالا شغل قراردادی یا رسمی سربازی رفته یا نرفته مدرکاش لیسانس است یا دیپلم است یا فوق دیپلم اینها فضیلت است بود الحمدلله نبود هم مانع ازدواج نیست.
1- حفظ عفت عمومی در روابط اجتماعی
راجع به عفت عمومی آیاتی را میخواندم تا رسیدیم به این آیه «فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ» الأحزاب/53 چیزی که میخواهید با خانمها رد و بدل کنید عریان نباشد از پشت پرده باشد قرآن تعریف میکند میگوید دخترهای شعیب چون بابایشان پیر بود نمیتوانست چوپانی کند گوسفند و بز را خودشان به صحرا میبردند و چوپانی میکردند چشمه آبی بود گوسفندها را آوردند کنار چشمه آب بدهند دیدند یک مشت مرد لب چشمه هستند کنار ایستادند حضرت موسی هم که تحت تعقیب فرعون وارد مدین شد دید دو تا دختر کنار رودخانه ایستادهاند گفت چرا کنار ایستادهاید گفتند پدرمان پیر است ما خودمان چوپانی میکنیم آمدهایم گوسفندها را آب بدهیم دیدیم مردها کنار چاه هستند صبر کردیم مردها بروند ما گوسفندهایمان را آب بدهیم قرآن این قصه را نقل میکند «لَا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاءُ» القصص/23 یعنی صبر میکنیم تا مردها بروند کنار یعنی میشود برنامه را جوری کرد که مردها و زنها… الان اتوبوسهای تهران قسمتی مال خواهران است و قسمتی مال برادران هر کسی از راه خودش وارد میشود و خارج میشود این راهی است برای حفظ عفت عمومی مدارس دخترانه و پسرانه میشود درهایش فرق کند میشود مسیرهای آن فرق کند اختلاط عفت را به هم میزند.
ما طلبه که بودیم توی ادبیاتمان شعری میخواندیم که(بسبع رمیتهام بثمانی) یعنی رفتم در مکه سنگ بزنم به شیطان نگاهم به دختری افتاد نفهمیدم هفت تا زدیم یا هشت تا، یعنی بالاخره شیطان تا آنجاها هم میرود.
2- عفت عمومی، فراتر از واجب و حرام است
عفت عمومی مربوط به زنها نیست مربوط به مردها هم هست میگفت من با پیراهن آستین کوتاه بیایم بیرون حرام است گفتم نه شما با یک لنگ هم میتوانی بیرون بیایی اما به هم زدن عفت عمومی است.
یک جوانی و یک خانمی خیلی دستشان را گردن هم کرده بودند گفتم آقا چرا این کار را میکنی گفت آقا خانمم است گفتم عفت عمومی به هم میخورد برای شما حلال است ولی عفت عمومی هم حساب دارد. شما توی خانهات میتوانی هر جوری آهنگ را بالا ببری؟ بالاخره همسایه اذیت میشود نباید بگویی ماشین خودم است ماشین مال خودت است ولی خیابان که مال خودت نیست بعضیها هم ندید بدید آهنگی گرفتهاند خیال میکنند کلید فتح هندوستان یک نوار پلاستیکی که اینقدر پز ندارد اینها بندگان خدا… حدیث داریم تمام کسانی که دست به این کارها میزنند کمبود دارند امام کاظم(علیه السلام) هر کسی از این کارها میکند کمبود دارد میخواهد مردم متوجه او شوند کمالی هم ندارد دست به یک کاری میزند که مردم به او نگاه میکنند دست به یک کارهایی میزنند.
بنده دارم میروم اگر عمامهام را اینجا گذاشتم این یعنی مردم به من نگاه کنید تو اگر کمبود نداری عمامهات بالای سرت هم باشد مردم به تو نگاه میکنند بعضیها توی مسجد یک جوری دیگر عطسه میکنند یک جوری دیگر الهی آمین میگویند همه دستهایشان همچین است این همچین میکند ریشاش را زلفاش را انگشترش را کفشاش امام کاظم(علیه السلام) فرمود هر کس کار غیرمعمولی میکنند این پیداست در درون احساس کمبود میکند جامعه به او محل نمیگذارد حالا که کمال ندارد دست به این کارها میزند این حدیث است.
بعضی بناییها هم همینطور است مثلاً توی خانه از بس که سنگ است شکنجه میشود اما بیرون را هر کس نگاه میکند سوت میکشد بخصوص اینهایی که میآیند توی شهر پولدار میشوند میروند توی روستا خانه میسازند حالا پهلوی روستایی میخواهی چه کنی؟ توی خانه خفه میشود بیرون خانه خودش را آرایش میکند اجمالاً… همیشه هر کسی را دیدید که میگوید این طعم کره دارد این روغن نباتی است هیچوقت نمیگوید روغن کرمانشاه طعم کره دارد این روغن نباتی خودش را هم میفهمد که طعم کره ندارد منتهی زور میزند میگوید طعم کره دارد. خدا بیامرزد پدر پیری داشتم بازاری بود بچه بودم عقب او داشتم میرفتم به او گفتم بابا این مغازه چقدر صاحباش پولدار است گفت اتفاقاً صاحباش فقیر است دکانهایی که زرق و برق خیلی دارد صاحب آن بی پول است آنهایی که پول دارند آن کنار نشستهاند اتاقشان هم گچ زده است آنکه خیلی جلوه میکند… اینقدر آدم هست که به همه بانکها وام بدهکار است اما ماشیناش توی خیابان دهان آدم را پر میکند مثلاً بوق میزند صدای گاو روی ماشیناش میگذارد مثلاً صدای گاو هم یک چیزی است که تو به آن افتخار میکنی؟ صدای تلفن موبایلاش با همه صداها فرق میکند.
3- زندگی براساس معروف و متعارف جامعه
اجمالاً قرآن گفته(معروف) که بیست و هشت مورد توی قرآن هست یعنی کارهایتان عرفی باشد یعنی کارهایتان توی ذوق نزند چشمها را به خودش جلب نکند حالا سبیل کلفت ابروی کلفت موی کلفت کلاه کلفت انگشتر کلفت کارهایتان توی ذوق نزند.
بعضی وقتها یک چیزی که نباید حیا کنیم حیا میکنیم یک جایی که باید حیا کنیم حیا نمیکنیم ما متاسفانه یا افراط هستیم یا تفریط کشور ما یا چهل ستون دارد یا بی ستون بابا نه چهل و نه بیست یعنی یک غش میکنیم چهل ستون داریم یک بار بیستون بابا چهار ستون گاهی یک جایی غیرت نابجا بخرج میدهیم بابا نامزد هستند میخواهند همدیگر را ببیند بعضی پدرها واقعاً مثل میرغضب هستند بابا به تو چه زن خودش است آقا به تو… یک جوانی به من رسید گفت خدا خیرت بدهد خیلی به گردن من حق داری ما فکر کردیم بخاطر حدیث و کلاسهایمان است گفت نه من یک نامزدی داریم که باباش نمیگذارد بروم او را ببینم میگوید چون پسر و دختر بزرگ دارم البته آن داماد هم باید وقتی برود که پسر و دختر بزرگ توی خانه نباشند آن هم… بالاخره هم داماد بی سلیقه بود و هم پدر زن میرغضب بود بالاخره دختر میخواست من را ببیند من هم میخواستم دختر را ببینم پدر نمیگذاشت آخرش دختره میگفت میروم جلسه قرائتی باباش گفت خوب برو به اسم جلسه قرائتی میرویم من هم او را پشت موتور مینشانم میرویم که میرویم گفتم خوب من نمیدانستم که از برکات جلسات من این چیزها هم هست من همه فکری کرده بودم جز این فکر را.
4- به جای ملامتِ افراد متأهل، افراد مجرّد جامعه را به ازدواج دعوت کنید
قرآن میفرماید «فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ» المؤمنون/6 ملامت ندارد آقا زن خودش است ملامت ندارد آقا خانه باباست خانه بابا باشد زن و شوهر خواستند از هم کام بگیرند تا آنجایی که حلال است میگوید همسر هستید ملامت ندارد خواهند گفت به این زودی ازدواج کردی به این زودی عروسی کردی اصلاً به این زودی دخترت را شوهر دادی اصلاً تو خجالت نکشیدی مثلاً داماد شدی باباش میخواهد او را زود داماد کند چه بهتر حدیثاش را خواندم اگر کسی دخترش را زود شوهر بدهد پسرش را زود زن بدهد دو سوم دین بچهاش را حفظ کرده است اما اگر بگذرد که به سن بیست و بیست و پنج و سی و پنج برسد نصف دیناش را حفظ کرده است فرق میکند. هر چه زودتر دختر و پسر را به ازدواج در بیاوریم بهتر است و حدیث داریم شیطان ناله میکند میگوید دیگر از دست من رفت.
5- دوری از جلوه گری در اماکن عمومی
مسئله دیگر راجع به عفت عمومی است «وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَى» الأحزاب/33 میگویند فلانی برج ساخته است یعنی ساختمانی که جلوه دارد تبرج یعنی کاری کنی که جلوه دارد خدا به زنهای پیامبر میگوید که توی کوچه راه میروید کاری نکنید که جلوه داشته باشد یعنی همینطوری که آدم برج را میبیند خیره میشود جوری راه نروید که چشم مردم به شما خیره بشود.
«تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ» القصص/25 یعنی وقتی دختر توی خیابان راه میرود راه رفتن او همراه با حیا باشد.
پریشب یک کسی زنگ زد توی خانه ما گفت ما سیصد تا متخصص و فوق تخصص پزشک هستیم همه هم چادری میخواهیم حرکتی راه بیندازیم روی اینهایی که سوادشان در حد دیپلم و فوق دیپلم و اینها است و خیلی فکر میکنند که روشنفکر هستند میخواهیم روی آنها را کم کنیم به نظر شما چه کنیم میخواستند موج راه بیندازند گفتم نه نمیخواهد موج راه بیندازید شما همینکه چند صد تا از اینها پیش شما درس میخوانند این برای شما ارزش است چه اشکالی دارد که آدم شاگرد اول دانشگاه باشد عفت خودش را هم حفظ کند بعضیها ندید بدید هستند فکر میکنند تا قلّک آنها دو ریال دارد باید سر کوچه بایستند و اینطوری کنند بابا مردم هستند صد برابر قلّک تو پول دارند اصولاً این جِرق جِرقها همین که گفتم این یک کمبود است مشکی که آب توی آن کم باشد لق و لق میکند پول خرد جِرق و جِرق میکند اسکناس هزاری چیزی نمیگوید.
6- نقش ازدواج در کار و تلاش جوانان
مسئله ازدواج یک عزم عمومی میخواهد جوانها زیاد هستند یعنی اهمیت ازدواج را بگوئیم. برکاتش را توی جلسهای گفتم ازدواج در دین داری نقش دارد ایام فراغت را پر میکند چون آدم خرجاش سنگین میشود به فکر کار و تلاش بیشتری میافتد تولید نسل میکند روح عاطفه و ایثار در او زنده میشود آینده نگری میکند اما اهمیت آنرا هم الان بگویم: 1- کثرت جوان 2- ایام فراغت چون آدم وقتی کار دارد کمتر تحریک میشودام سلمه زن پیغمبر بود کار میکرد گفتند شما زن پیغمبر هستی چرا کار میکنی فرمود زن بیکار باشد دست به فتنه میزند مرد هم همینطور است ایام تعطیلات آمار فساد بیش از ایام کاری است. مسئله فشار شهوت است جلوه گری دختران است فیلم و ماهواره است مراکز اختلاط است که با هم مخلوط هستند کمبود مراکز تفریحی است دوست ناباب است هجرت دانشجویی و غیر دانشجویی است خارج شدن از دید والدین است بخشی از مفاسد مربوط به وزارت علوم و دانشگاه آزاد است. بینی و بین الله نمیشود هر دختری توی شهر خودش برود دانشگاه باید دختر از اینطرف ایران برود آنطرف و از آنطرف ایران بیاید اینطرف بله حالا یک جاهایی که خیلی تخصصی است و خیلی حاد است ولی بسیاری از جاها نیازی به این هجرتها نیست به نظر من نخواستند حل کنند کار محالی نیست اگر نشود بخشی از آن میشود خارج شدن از دید والدین است یک مقدار بی بند و باری به اسم آزادی اصلاً به معنای آزادی ظلم شد مسئله بدست آوردن پولهای کذایی است بچههای مرفهین طراحیهای دشمن است ضعف امر به معروف است میگوید به ما چه حالا ولش کن غفلت از خداست از همه مهمتر است و غفلت از خیلی چیزها اینها را برداریم چی میشود جوان زیاد بیکار جلوه گری فیلم اختلاط کمبود مراکز تفریحی پول داشتن طراحی دشمن اینها را برداریم چی میشود آنوقت کی میتواند اینرا حل کند یک بسیج میخواهد همه باید با هم باشیم این آقایانی هم که کاندیدا بودند برای ریاست جمهوری همه میگفتند اما هیچ کس به تنهایی… طناب خیلی نخ دارد هیچ مچی نمیتواند این طناب را پاره کند باید آنرا نخ نخ کرد یک کارهایی باید دولت بکند یک کارهایی باید ملت بکند من یک مقداری کارها را نوشتهام باید بگویم.
7- وساطت در ازدواج جوانان
یکی از کارها دلاّلی برای ازدواج است آیه داریم «مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً حَسَنَهً» النساء/85 میگویند امام حسین(علیه السلام) شفاعت میکند یعنی دلالی میکند شفاعت حسنه یعنی واسطه گری خوب و حدیث داریم بهترین واسطه گریها واسطه گری برای ازدواج است(من زوج اعزباً) اگر کسی دلاّلی کند و جوانی را داماد کند روز قیامت خداوند به او نظر لطف میکند حدیث داریم(من زوج اخاه المومن) اگر کسی برادر دینیاش را داماد کند و خواهر دینیاش را عروس کند حدیث مفصل است آخرش میگوید خداوند روز قیامت(یستظلون بظلّ عرش الله یوم لا ظلّ الا ظّله) روز قیامتی که کسی به داد کسی نمیرسد ایشان در امان است.
8- تشکیل ستاد ملی ازدواج برای شناخت ظرفیت ها
کارهایی که میشود کرد، ستاد ازدواجی باید درست بشود که همه متفکرین طرح هایشان را آنجا بیاورند فکر هم نکنید هر چه فکر است توی مغز روحانیون است یا اساتید دانشگاه گاهی آدمها هستند آدمهای عادی خدا یک چیزی به ذهن آنها میاندازد که به مغز استاد هم نمیافتد امام رضا(علیه السلام) با یک برده سیاه مشورت کرد به امام گفت آقا ما را شرمنده نکن من برده شما هستم تو امام هستی فرمود اشکالی دارد خدا چیزی به ذهن شما بیندازد که به ذهن من نیندازد باید یک ستادی باشد که چگونه ازدواج را آسان کنیم استمداد کنیم از صدا و سیما، فیلمهایی که صدا و سیما میسازد اگر از خود مردم مشورت کند خود مردم بهترین سناریو نویس هستند یعنی خود مردم اگر بگویند یک خاطره بگو خاطرات بسیار شیرین و آموزندهای دارند که آن خاطرات جمع بشود خیلی مفید است.
الحمدلله مجلس فکر این افتاده است که جذب منابع کند جذب منابع اصلاً ظرفیت شناسی شما که اینجا نشستهای ظرفیتات چقدر است من اینرا بارها گفتهام اگر به شما بگویند چقدر میدوی میگویی دو کیلو متر اما اگر یک گرگ تو را دنبال کند سی کیلومتر میدوی پس پیداست بیست و هفت کیلومتر در شما ظرفیت هست اما خود شما به این ظرفیت توجه ندارید.
بودجههای تجمل حذف بشود تجملات از ادارهها حذف بشود چقدر پول جمع میشود؟ سفرهای خارجی کم بشود به مقدار ضرورت درسهای زیادی که توی مدارس داده میشود کم بشود بسیاری از اطلاعات را پسر و دختر ما توی دبیرستان میخوانند که اگر هم نخوانند هیچ مشکلی پیش نمیآید در عوض باید اطلاعاتی بلد باشند که بلد نیستند فکر هم نکنید که هر کس توی دانشگاه است کذا و کذا تا یکی دو سال پیش در دانشگاه ما راجع به اسرار نماز معارفش چیزی نداشت یعنی نویسندگان کتابهای دانشگاه تا چندی قبل نسبت به نماز خوابشان برده بود راجع به امام زمان هم خوابشان برده بود نه راجع به امام زمان(علیه السلام) توی کتابهایشان بود و نه راجع به نماز گاهی وقتها میبینی سر سفره نان و آب نیست هر چه هست پپسی و کانادا و سبزی و ترشی و مربا یعنی همه چیزی هست فقط نان و آب نیست. بسیج دستگاهها وزارت نفت چه میتواند بکند وزارت آموزش و پرورش چه میتواند بکند همه وزارتخانهها مقام معظم رهبری هر سال پیامی که راجع به اجلاس نماز میدهند در یکی از سالها فرمود هر دستگاهی ظرفیتهای خود را برای اقامه نماز شناسایی کند ما از هر وزارتخانهای یک نفر را خواستیم برای ظرفیت شناسی صدها راه برای اقامه نماز کشف کردیم که قبلاً به ذهن ما نمیآمد. ما خیلی ظرفیت داریم روحانیون هم همینطور هستند حضرت آیت الله مکارم از مراجع عزیز ایشان از تعطیلات روزهای پنج شنبه بعد از نماز مغرب چند نفر از ما را جمع کرد و پنج شنبهها از یک ساعت و نیم شب بعد از نماز و دو ساعت صبح پنج شنبهها از پاره وقتها هفده سال به هم چسپاند یک دور تفیسر نمونه از توی آن در آمد که چاپ آن تا پنجاهم هم رفته است تفسیر خوبی هم هست به چند زبان ترجمه شده است یک مغز میخواهد از این تعطیلات استفاده کنند همین باغی که اینجا هست ظرفیت آن چقدر است ظرفیت آن این است که اینجا یک اداره باشد نشستهایم ببینیم از این باغ چه استفادههایی میتوانیم بکنیم.
مردم زباله هایشان را بازیافت میکنند از پوست پرتقال مربا درست میکنند ما هنوز… هر وزارتخانهای ظرفیتاش برای آسان کردن ازدواج چی است؟ بنده توی نهضت سواد آموزی هستم چهل هزار تا خانم هستند خانمهایی که اکثراً هم ازدواج نکردهاند ما توی نهضت سواد آموزی برای ازدواج چه میتوانیم بکنیم میتوانیم سالنهای نهضت سوادآموزی را بدهیم که پول تالار را ندهند میتوانیم صد تا پیراهن عروس بخریم هر آموزش یاری که میخواهد عروس بشود لباس را ببرد که داماد پول لباس عروس ندهد میتوانیم دیگ و ظروف را بدهیم که عروس پول کرایه ظروف یا داماد ندهد بنشینیم ببینیم با چه شیوه ای… ازدواج مسئله مهمی است اینها را من نوشتهام برای اینکه اگر کسی دیر پیچ تلویزیون را هم باز کرد خاصیت نوشتن است میخواهم بگویم این مسائل گره ازدواج را کور کرده است هیچ کس نمیتواند اینرا حل کند مگر اینکه فکر و ظرفیت خودش را بکار بگیرد. ما ساختمانهایی داریم که در شهرهای مختلف مثلاً یک وزارتخانهای ساختمانهایی ساخته در جاهای مختلف مثلاً در سال یکی دو بار از این استفاده نمیکنند سالنهایی داریم که اگر مهندس آن یک خورده دیگر فکر میکرد این سالن را بجای اینکه توی دل ساختمان ببرد نبش خیابان باز میشد که مردم خیابان هم از این سالن استفاده کنند چند منظوره بود. مسجدهای چند منظوره ظرفهای چند منظوره فنجانهای چند منظوره ما میتوانیم توی فنجان هم آب بخوریم هم قهوه بخوریم هم چای بخوریم هم شربت بخوریم دیگر یکی شیر خوری و قهوه خوری نمیخواهیم هر کجا شما خواستید کار حل شود شد هر کجا نخواستید نشد خواستید شاه را بیرون کنید خواستید پوز صدام را بزنید هر کاری خواستید شد ما باید تصمیم بگیریم که ازدواج را آسان کنیم بسیج دستگاهها.
ایجاد صندوق حتی توی فامیلها پولی بگذارند در یک صندوق بعد هر فامیلی گیر کرد از صندوق مشکل او را حل کنند خبر رسانی از پیشرفتها هر کسی هر کاری کرده است بگوید که ما این کار را کردهایم مهارت میخواهد روان شناسی دارد یک گدا دم تالار عروسی میایستد همه با دسته گل میروند عروسی میگوید عروسیتان مبارک به من هم کمک کنید کلی به او پول میدهند یک گدا بی سلیقه است میرود دم اداره طلاق زن و شوهر دارند به هم فحش میدهند این هم میگوید به من کمک کنید میگویند برو گم شو بابا یعنی در اینکه کجا بایستیم گدایی کنیم باید دوره ببینیم گدایی دوره میخواهد.
مهر نماز که سر روی آن میگذاریم مدیریت میخواهد یک آقایی مهر که میخرید مهر چهار گرد میخرید میگفتیم چرا اینرا میخری میگفت یکبار سرم را از سجده برداشتم مهر به سرم چسپید مهر افتاد صر صر خورد و رفت من پیش نماز بودم مهر نداشتم مانده بودم چه خاکی به سرم کنم از این به بعد تصمیم گرفتم که مهرم چهار گوش باشد ما باید فکر کنیم در همه کارهای ریز و درشت… چه رشتهای درس بخوانیم با کی رفیق بشویم با این رفیق بشویم آیندهاش چی میشود؟ شهرداری وام ازدواج میدهد خیلی خوب یک سی دی هم بدهد راجع به ازدواج ولی نگاه میکنیم شهرداری به چهل هزار جوان وام داده است اما این جوان حالا پول گرفته چگونه زندگی کنیم این پول کمک میکند دستت درد نکند اما یک فیلم هم به او بدهید دفتر عقد روحانی یا غیر روحانی ثبت میکند دفتر میدهد یک نوار یا یک کتاب بدهد آئین همسرداری شما که دهها هزار تومان برای ثبت عقد پول گرفتی یک کتاب پانصد تومانی را… دفتر عقد باید تصمیم بگیرد دفتر عقد مال کدام سازمان است؟ مال وزارت دادگستری است، واقعاً قوه قضائیه حضرت عباسی این به ذهناش نیامده این همه قاضی داریم اینرا به ذهنشان نیامده به هر دفتر ازدواج بگویند خاطرات تلخ مهرهای سنگین را برای ما بنویسید هر دفتری چند تا خاطره دارد اینها را جمع کنیم خاطره کنیم نتیجه مهر سنگین میشود منتهی این آقایی که دفتر عقد را باز میکند و آن رئیساش و آن رئیس رئیساش به ذهنشان نیامده است یعنی هنوز ظرفیتها کشف نشده است ما باید ظرفیتها را کشف کنیم قوه قضائیه چه میتواند بکند طلاقها را نمیشود تاب بدهیم که هر کس که میخواهد تاب بدهد دو سه دور… مثل اینهایی که میخواهند جلوی ترافیک را بگیرند یک کمربندی خیابانها را یک طرفه میکنند که خیابانها را تاب بدهند طلاقها را جوری تاب بدهیم که اینها از طلاق دادن شاید هم اینها باشد اگر هست که هست؟ … اگر هست که چه بهتر… رضا شاه رفت بازدید از یک پادگانی در آشپزخانه را باز کرد و به سرباز گفت غذا چیه؟ گفت قربان آبگوشت است رضاخان رفت در دیگ را باز کرد گفت پسر اینکه پلو است گفت قربان چه بهتر! اگر هست که قربان چه بهتر اگر نیست… خود دفاتر ازدواج خیلی خاطره دارند من غصه میخورم از صداوسیما گاهی یک فیلمهایی میسازند میخواهند مردم را بخندانند نمیدانند چه کنند از طرفی اینقدر خاطرات هست که آدم از خنده غش میکند ولی این خاطرات در کتابها دفن شده است و تلویزیون هم میخواهد مردم را بخنداند نمیداند چه کند ما باید ظرفیت سازی کنیم سالنها گلها ظروف دفاتر سی دیها فیلمها صندوقها دلالیها هنوز به کار نزدهایم یک بسیج میخواهد. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به ما تصمیم بگیر آنچه ظرفیت داریم… چون یکی از اسمهای قیامت یوم الحسره است یعنی میگوید آخ نشد من شب رفتم بخوابم اما چرا وضو نگرفتم من چادر خریدم اما چرا عید نوروز خریدم تولد حضرت زهرا روز زن و روز مادر میخریدم من صدقه دادم چرا برای سلامتی خودم برای سلامتی همه مسلمانها من که میخواستم گوسفند بکشم میرفتم محله فقرا میکشتم من که از این محله میخواستم عبور کنم خوب از در خانه عمه رد میشدم که سلامی و صله رحمی هم بکنم من که شیرجه رفتم خوب قصد غسل جمعه هم میکردم من که برای دخترم گوشواره خریدم میگفتم اگر نمازت درست شد برایت میخرم اینقدر ما میتوانیم کار کنیم منتهی ننشستهایم فکر کنیم. مدیریت روی همه جا شده است ولی روی خودمان و روی عمرمان هنوز ننشستهایم که مدیریت خودمان را کامل کنیم.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفیق بده آنچه ظرفیت داریم کشف کنیم استخراج کنیم ذوب کنیم قطعه سازی کنیم و مونتاژ کنیم این ماشینی که سوار میشوید پنج تا کار روی آن انجام شده است کشف شده است معدن آن استخراج شده است ذوب شده است قطعه سازی شده و مونتاژ شده است ما هم باید برای استعدادهایمان همین کار را بکنیم.
خدایا مشکلات ما را با امداد الهی و با تعقل با همدلی با علم و تخصص با صفا و صمیمیت همه مشکلات جامعه ما را حل بفرما.
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته