اربعین حدیث در اربعین امام حسین(علیه‌السلام)

1- مؤمن در مسجد، همچون ماهی درون آب
2- نقّادی و انتقاد،‌ نشانه‌ی دوست خوب
3- فراگیری علم، فریضه‌ی دینی
4- خطر ریاست طلبی و برتری جویی
5- نشانه‌های مؤمن و منافق در برابر گناه
6- حُسن خلق، مایه سنگین میزان در قیامت
7- نماز اول وقت، نشانه‌ی شیعیان واقعی
8- تدبیر در امور زندگی، عامل دوری از فقر و بدبختی

موضوع: اربعین حدیث در اربعین امام حسین(علیه‌السلام)

تاریخ پخش:  15/11/88

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

عزیزانی که پای تلویزیون هستند، زمانی بحث را گوش می‌دهند که شب اربعین امام حسین است. اربعین سال 1388. من امروز یک نگاهی به بحث‌هایم کردم. 24 سال پیش یکطور گفتم. ده سال بعدش، پنج سال بعدش، به هر اربعینی رسیدم، یک چیزی گفتم. فکر کردم حرف‌ها تکراری نباشد، گفتم امشب چهل تا حدیث بخوانم. چون 28 دقیقه وقت داریم. تند تند حدیث می‌خوانم. حدیث‌های دو کلمه‌ای. و حدیث داریم به مناسبت اربعین، هرکس اربعین حدیث، یعنی هرکس چهل حدیث حفظ کند، و به کار ببندد روز قیامت جزء فقها محشور می‌شود. چهل تا حدیثی که مورد نیاز باشد و به کار بیاید. پس به مناسبت اربعین چهل حدیث می‌خواهم برای شما بخوانم. اگر کسی پای تلویزیون است می‌خواهد نوار کند، بنویسد، بنویسد. بعضی از حدیث‌ها را می‌خواهد تابلو کند، تابلو کند. من اینها را انتخاب کردم.

حدیث اول: «الْمُؤْمِنُ مِرْآهُ الْمُؤْمِن‏» (بحارالانوار/ج71/ص268) مؤمن آینه‌ی مؤمن است. آینه عیب را بی‌سرو صدا می‌گوید. تو هم بی‌سر و صدا بگو. آینه روبرویش می‌گوید. پشت سر صفحه کوک نمی‌کند. تو هم روبرویش بگو. آینه چون صیقلی است عیب را می‌گوید. غرض و مرض ندارد. تو هم اگر عیب کسی را می‌گویی، انتقاد می‌کنی، روی غرض و مرض نباشد.

1- مؤمن در مسجد، همچون ماهی درون آب

2- «المؤمن فی المسجد کالسّمک فی الماء» مؤمن که در مسجد می‌آید انگار ماهی در دریا است. غیر مؤمن که در مسجد می‌آید انگار گیر افتاده است. یعنی باید مؤمن با مسجد رابطه داشته باشد. پرسیدند آقا نمی‌دانیم فلانی آدم خوبی است یا بد. ببین سر و کارش با نماز جمعه چیست؟ با مسجد چیست؟ غیر از وقت انتخابات که می‌آید برای تبلیغاتش حرف بزند، وقت‌های دیگر هم در نماز جمعه پیدا می‌شود؟ در نماز جماعت پیدا می‌شود؟ ما آدم‌هایی داریم سال می‌آید و می‌رود پایشان را در هیچ مسجدی نمی‌گذارند. ولی همین که می‌خواهند جزء شورای شهر بشوند و رییس جمهور شوند و نماینده‌های مجلس شوند، مسجد به مسجد می‌رود. چرا وقتی می‌خواهی رییس شوی مسجد به مسجد می‌روی؟ ولی همین که از ریاست گذشتی یا قبلاً پایت را در مسجد نمی‌گذاری. حالا ممکن است بگویی من این آقا را قبول ندارم. خوب یک آقای دیگر. مؤمن اهل مسجد است. مؤمن در مسجد مثل ماهی در دریا است.

2- نقّادی و انتقاد،‌ نشانه‌ی دوست خوب

3- «مَنْ أَحَبَّکَ نَهَاک‏» (بحارالانوار/ج75/ص90) هرکس دوستت دارد، تو را از خلافکاری نهی می‌کند. آنهایی که تو هر کاری کردی در روی تو می‌خندند، معلوم می‌شود تو را دوست ندارند. آن کسی دوست واقعی است، دختر و پسرها! دوست واقعی ما کسی است که جلوی فساد ما را بگیرد. آن کسی که فساد ما را تشدید می‌کند، کف می‌زند، سوت می‌زند. این سی‌دی را می‌گیرد و یک سی‌دی دیگر می‌دهد، بالای این فیلم یک پول دیگر می‌دهد. بعد از سیگار یک سیگار دیگر دستت می‌دهد، بعد از سیگار به تریاکت می‌نشاند، عوض چرند یک چرند هم او می‌گوید. تو یک جک می‌گویی، او هم یک جک دیگر می‌گوید. تو یک نفر را مسخره می‌کنی، او هم یک نفر دیگر را مسخره می‌کند، معلوم می‌شود او دوست تو نیست. دوست واقعی کسی است که اگر یک خلاف کردیم، جلوی ما را بگیرد. اگر خلافی می‌کنیم، دارند دور ما لبخند می‌زنند، اینها دوست واقعی نیستند. «مَنْ أَحَبَّکَ نَهَاک‏» هرکس دوستت دارد جلوی فساد را می‌گیرد.

4- «حَدَّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَارا» (وسایل‌الشیعه/ج19/ص388) «جوار»، «جار» یعنی خانه. حد همسایه از هر طرفی چهل تا خانه‌ی همسایه است. و همسایه خیلی به گردن همسایه حق دارد.

5- «مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَهً لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى صَلَاتَهُ وَ لَا صِیَامَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً» (بحارالانوار/ج31/ص495) هرکس غیبت یک مسلمانی را بکند، تا چهل روز نه روزه‌اش قبول است، نه نمازش قبول است. غیبت مثل گوشت مرده است. گوشت زنده را بکنی، جای آن پر می‌شود. گوشت مرده جایش پر نمی‌شود. غیبت هم آبروی طرف را می‌ریزد. آبرو رفت دیگر جای آن پر نمی‌شود. پول طرف از بین برود جای آن پر می‌شود. طرف مریض شود جای آن سالم می‌شود، اما چیزی که دیگر جای آن پر نمی‌شود آبرو است. آبروی طرف دیگر جایش پر نمی‌شود.

6- «کُونُوا لَنَا زَیْنا» (بحارالانوار/ج65/ص151) فرمود: زینت ما باشید. وقت مسجد که مسجد می‌روید طوری نماز اول وقت بخوانید که بگویند: «هولاء جعفریه» اینها طرفداران امام جعفر صادق هستند. که اینقدر به نمازشان عنایت دارند. برای ما زینت باشید. بگویند: این شیعه است. اگر شیعه است خلاف نمی‌کند. شیعه کلاهبرداری! شیعه دروغ! شیعه قسم به ناحق! شیعه مردم آزاری! شیعه همسر آزاری!

3- فراگیری علم، فریضه‌ی دینی

7- «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَه» (بحارالانوار/ج1/ص171) سواد و علم واجب است. مراد من از سواد این دیپلم‌ها و لیسانس‌ها نیست. یعنی علاوه بر این درس‌ها یک مدرک اضافه. اینها که خیلی‌ها برای مدرک می‌خوانند. بعضی‌ها هم نه برای مدرک نمی‌خوانند. اما هیچوقت به خودتان فارغ‌التحصیل نگویید. زن حامله فارغ می‌شود. ما در اسلام فارغ التحصیل نداریم. خدا به پیغمبرش می‌گوید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی‏ عِلْماً» (طه/114) تو هم فارغ التحصیل نیستی. وقتی به پیغمبر می‌گوید: فارغ التحصیل نیستی، ما دیگر باید خجالت بکشیم بگوییم، فارغ التحصیل هستیم. مطالعه‌ی ممتد! ساعاتی را برای مطالعه بگذاریم. هفته‌ی کتاب گزارش تلخی را از صدا و سیما شنیدیم. که مردم ایران در جمع روزی 18 دقیقه مطالعه می‌کنند. البته حالا یکی دو ساعت مطالعه می‌کند، یکی هیچی! ساعات مطالعه را بر جمعیت ایران تقسیم می‌کنند، یعنی یک انسان باید 18 دقیقه مطالعه کند! یعنی به مُخمان 18 دقیقه برسیم؟ نه هر اطلاعاتی! علم مفید. خیلی چیزها را بدانیم، هیچ‌جا آباد نمی‌شود. ندانیم جایی خراب نمی‌شود. علم مفید!

4- خطر ریاست طلبی و برتری جویی

«مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّس‏» (بحارالانوار/ج70/ص151) حدیث است. خدا لعنت کند هرکس که از در رسید بخواهد رییس شود و لیاقت نداشته باشد. یعنی آدم‌های قدرت طلب و ریاست‌طلب را خدا لعنت کرده است. بله یکوقتی یک مسئولیتی، کس دیگری نیست. مثل اینکه یک پیچی است می‌خواهی باز کنی، اینها مچشان زور ندارد. می‌گوید: آقا به من بده من این پیچ را باز می‌کنم. یکوقت یک کاری است. مثل اینکه یوسف خودش را پیشنهاد کرد. گفت: اگر می‌خواهید جلوی قحطی را بگیرید، من را مسئول گندم کنید، با یک مدیریتی گندم را جیره‌بندی می‌کنم، که قحطی به مردم فشار نیاورد. اگر بتوانید یک مشکلی را حل کنید، که کس دیگر نتواند حل کند خودت را کاندیدا کن. اما چه چیز من از او کمتر است؟ پس من هم جلو بیایم. کسی خودش را مطرح کند برای شورای شهر، برای رییس جمهوری، برای وکیل مجلس که بین خودش و خدا بتواند یک مشکلی را حل کند. من به بعضی از دوستان هم که کاندیدا شدند،  بعضی‌ها هم رأی آوردند، بعضی هم برای نمایندگی مجلس رأی نیاوردند. گفتم: بیا، حضرت عباسی کاندیدا شدی که چه؟ تو چه مشکلی را می‌توانی حل کنی؟ گفت: من چه مشکلی دارم؟ گفتم: عیبی نداری. می‌توانی چه مشکلی را حل کنی؟ خدا پدرم را رحمت کند. به من گفتند: کاندیدا شو. گفت: من راضی نیستم کاندید شوی. گفتم: چرا؟ گفت: تو می‌توانی پیاز را کیلویی یک قِران ارزان کنی؟ گفتم: نه! گفت: درست را بده. اگر می‌توانی مشکل حل کنی، جلو بیا. صرف اینکه نه آقا من صدایم خوب است. منبرم خوب است. در دانشگاه هم هستم. من را می‌شناسند. قبیله‌ی من هم بزرگ است. تجار هم گفتند: ما خرج انتخابات تو را می‌دهیم. پس پول دارم، مرید هم دارم. قبیله هم دارم. پس جلو می‌آیم. چه مشکلی را حل می‌کنی؟ اگر نمی‌توانید مشکلی را حل کنید، ریاست طلبی مورد لعنت است. مگر کسی که بتواند مشکلی را حل کند.

«مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى النَّاس‏» (بحارالانوار/ج74/ص142) حدیث دیگر. حالا مردم پای تلویزیون نگویند: قرائتی امشب چه مشکلی دارد؟ چون شب اربعین است. اربعین یعنی چهلم. و حدیث داریم هرکس چهل تا حدیث بلد باشد، روز قیامت با علمای ربّانی محشور می‌شود. با فقها محشور می‌شود. من هم می‌خواهم امشب چهل تا حدیث بگویم. منتهی توضیح هم نمی‌دهم. تند تند می‌روم. «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى النَّاس‏» خدا لعنت کند هرکس خرجی‌اش را روی دوش مردم می‌اندازد. یعنی خدا لعنت کند کسی که سفره پهن می‌شود، می‌آید می‌خورد. وقت کار جیم می‌شود. یعنی می‌خورد ولی کار نمی‌کند. بارش را روی دوش مردم می‌اندازد. هرکس می‌تواند کار بکند نباید بارش را روی دوش مردم بیاندازد. حدیث دیگر.

«مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِه‏» (بحارالانوار/ج67/ص249) هرکس چهل روز بتواند، هرکس چهل روز بتواند کارهایش صد در صد خالص باشد، خداوند حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌کند. یعنی آدم حکیمی می‌شود. حرف‌هایی هم که می‌زند، حرف‌های پخته می‌زند. دیگر چرت و پرت نمی‌گوید. حرف بی‌معنا و مهمل نمی‌زند. هرکس چهل روز کارهایش صد در صد خالص باشد، خداوند او را حکیم قرار می‌دهد. یعنی حرف‌های حکیمانه از قلبش بر زبانش جاری می‌شود. حدیث دیگر.

5- نشانه‌های مؤمن و منافق در برابر گناه

علامت مؤمن و منافق این است. مؤمن گناهش را فراموش نمی‌کند. ولی فاسق گناهش را فراموش می‌کند. اگر یک وقت گفتی: عجب! ما هم از این کوچه رد شدیم، یک درختی اینجا بود ما این درخت را گرفتیم، شکستیم. گاهی می‌بینیم اوه… این بچه بود یک سیلی به او زدم. اگر بعد از چهل سال، بعد از بیست سال، حدیث داریم اگر بعد از بیست سال گناهت یادت آمد و شرمنده شدی این علامت ایمان است. علامت منافق این است که وقتی گناه می‌کند، انگار یک مگس از کنار گوشش ویز می‌کند می‌رود. یعنی فراموش می‌کند.

حدیث داریم خدا هرکس را دوست دارد، عیب‌هایش را به او نشان می‌دهد تا از خدا عذرخواهی کند. اگر عیب خودت را تشخیص دادی، بنده بنشینم ببینم چه آیه‌هایی را عمل نکردم. بسم الله! آیه را عمل کنم. آیه‌ای را عمل کنم. این آیه را عمل کردی؟ «فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏» (مومنون/2) تو سر نماز حواست جمع است؟ «لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» (مومنون/5) شهوت خودت را حفظ کردی؟ «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّه» (مریم/12) تو قرآن را جدی گرفتی؟ آیات را بخوانیم ببینیم، فاصله‌ی ما با قرآن دور است یا نزدیک؟ حدیث داریم خدا هرکس را دوست دارد، یادش می‌دهد که عیبش چیست. امام صادق فرمود: بهترین دوست من کسی است که عیب مرا به من بگوید. ما اگر کسی عیب ما را به ما بگوید، او را دوست نداریم. اَه… دیگر نقادی می‌کند. آقا به غریبه نگو. ولی به خودش بگو. البته وقتی انتقاد می‌کنید، خوبی‌هایش را هم بگویید. بگویید: آقا این کمال را داری. این خوبی را داری. این خوبی، خوبی، خوبی… این دو عیب را هم داری.

«ذهاب البصر خیر من عمى البصیره» (غررالحکم/41) الله اکبر! حدیث داریم آدم کور شود، بهتر از این است که کوردل شود. کور دنیا را نمی‌بیند، کوردل حق را نمی‌بیند. همینطور هول هولکی! زنده باد مرده باد! اعدام باید گردد. آزاد باید گردد. با هر بادی حرکت می‌کند. امام فرمود: آدم چشمش نبیند، نابینا شود بهتر از این است که عقلش از کار بیفتد. حق و باطل را نفهمد. چرا به این رأی می‌دهی؟ والله من از عکسش خوشم آمد. اِ اِ… کلید مملکت را می‌دهی به خاطر عکس او؟! تیپش خوب است. اِ… مگر رفته‌ای اسب بخری؟ اسب را آدم می‌گوید: این اسب خوش تیپ است.

خدا یک کسی را بیامرزد. آمد یک واعظ ببرد. گفت: صدایش هم خوب است؟ گفتند: والله حرف‌هایش خوب است، صدا ندارد. گفت: اگر صدا ندارد، من اگر بی‌سواد باشد، خوش‌صدا او را می‌برم. اگر دانشمند باشد صدا نداشته باشد، نمی‌برم. گفتیم: چرا؟ می‌گفت: من می‌خواهم حسینیه‌ام پر شود. من حساب می‌کنم شله‌زرد می‌دهم صد نفر می‌آیند. قیمه بدهم دو هزار نفر! فلانی را بیاورم، چهار هزار نفر. من اصلاً کار ندارم چه کسی یاد گرفت، چه کسی یاد نگرفت. می‌خواهم حسینیه‌ام پر شود. و لذا یک کسی را باید برای محرم و اربعین و قتل و ختم دعوت کنم که حسینیه پر شود. آن رییس هیئت هدفش پر شدن حسینیه است. مردم چیزی یاد گرفتند، یاد نگرفتند… می‌خواهم دسته‌ی من یک سرش کجا و یک سرش کجا… و لذا چون رییس هیئت است از طولانی بودن دسته کیف می‌کند. اماحساب نمی‌کند از این دسته چند تا نماز جمعه می‌روند؟ از شلوغی مسجد هم کیف می‌کنی یا از شلوغی هیئت کیف می‌کنی؟ اگر از هر دو کیف کردی، خوشا به حالت! هم از مسجد شلوغ و هم از هیئت شلوغ! اما اگر از مسجد شلوغ خوشت نیامد، از حسینیه‌ی شلوغ خوشت آمد پیداست دکان است.

بنده اگر… استغفرالله! خدایا مرا بیامرز. اگر وقتی با خدا حرف می‌زنم، حواسم پرت است. وقتی با خلق خدا حرف می‌زنم حواسم جمع است. پیداست این سخنرانی‌ها دکان من است. تو اگر بیمار نیستی، چطور وقتی با خدا حرف می‌زنی، حواست پرت است. وقتی با مردم حرف می‌زنی حواست جمع است، مریض هستیم. چطور وقتی حمد و سوره می‌خوانیم حواسمان پرت است؟ در قنوت حواسمان جمع است. یا الله بده بیاید. چون در قنوت می‌‌گیریم حواسمان جمع است. در «الرحمن الرحیم» و «مالک الیوم الدین» تحویل خدا می دهیم. آنجا که تحویل خدا می‌دهیم، حواسمان پرت است. آنجا که رد می‌کنیم حواسمان پرت است. آنجا که می‌گیریم، حواسمان جمع است. خوب «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) آنهایی که کم‌فروشی می‌کنند. چون «إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ» (مطففین/2) وقتی می‌خواهند بگیرند، خوب می‌گیرند. «وَ إِذَا کاَلُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یخُْسِرُونَ» (مطففین/3) وقتی می‌خواهند بدهند، کم می‌دهند. یعنی کم می‌دهند، زیاد می‌گیرند. ما وقتی از خدا تجلیل می‌کنیم، حواسمان پرت است. وقتی تحویل می‌گیریم حواسمان جمع است.

«من لم یعرف الخیر من الشر فهو من البهائم» (غرر الحکم/41) بعضی از آدم‌های نا‌اهل تشبیه شدند. «کالحجاره» قلبشان سنگ است. «کمثل الحمار» مثل الاغ است. «کَالْأَنْعام‏» مثل گاو است. یکجا داریم «بَلْ هُمْ أَضَل‏» (فرقان/44) از گاو بدتر است. اوه اوه اوه! این چه کرده که خدا در قرآن می‌گوید: از گاو بدتر است. می‌گوید: «أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون‏» غفلت از چه؟ غفلت از استعدادها! عمرت را کجا می‌دهی؟ جوان، جوانی‌ات را کجا خرج می‌کنی؟ غفلت از خدا، غفلت از معاد، غفلت از استعدادها، غفلت از آینده، غفلت از گذشته، غفلت از محرومین و مستضعفین، غفلت از فامیل، غفلت از مرده‌ها، غفلت از بیمارها، غفلت از فقرا، از هرچه غافل شویم، اینها را همه را داریم. مثلاً غفلت از خدا داریم. «نَسُوا اللَّه‏» (توبه/67) خدا را فراموش کردیم. غفلت از معاد، «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» (ص/26) غفلت از مکتب، نمی‌گوید: خدا چه می‌خواهد؟ عروس و داماد با هم صحبت می‌کنند، نمی‌گویند: راه خدایی چیست؟

«إِنَّ الذَّلِیلَ هُوَ الظَّالِم‏» (بحارالانوار/ج75/ص203) یک حدیث داریم ذلیل آن کسی است که ظالم است. یعنی ظلم ذلت می‌آورد. ممکن است مردم از او بترسند، مردم از گرگ هم می‌ترسند. ولی گرگ عزیز نیست. مردم از پلنگ هم می‌ترسند، اگر سگ کسی راه می‌رود، مردم دوستش دارند. حدیث داریم اگر کسی را از زبانش می‌ترسند، احترامش می‌گذارند، این بدترین آدم‌ها است. «شَرُّ النَّاس‏» بدترین آدم‌ها کسی است که مردم از شر زبانش بگوید: یا الله یاالله! پدرت نفهمد در خانه داد می‌زند. یا الله یا الله،… اگر خواهرها و برادرها در خانه از ما ترسیدند، اگر همسر از همسر ترسید، بدترین آدم‌ها، حدیث داریم بدترین آدم‌ها کسی است که مردم از او بترسند، از ترسش به او احترام کنند. «إِنَّ الذَّلِیلَ هُوَ الظَّالِم» کسی که ظلم کند، آدم ذلیلی است. ولو مردم از او بترسند، می‌ترسند. احترامش را هم می‌گیرند. اما ذلیل است. الآن اسرائیل ذلیل است. به حق ذلیل است. سلمان رشدی الآن ذلیل است. امام حسین الآن عزیز است.

ده‌ها هزار آدم داریم افتخار می‌کند من سید حسینی هستم. یک نفر روی کره‌ی زمین، اینکه می‌گویم برای فخر رازی هست. فخر رازی از علمای سنی است. عالم مهمی است ولی سنی است. این را از فخر رازی یادم آمد. می‌گوید: ده‌ها هزار نفر افتخار می‌کنند ما از نسل‌ امام حسین هستیم. یکنفر روی کره‌ی زمین نیست که افتخار کند از نسل یزید است. «إِنَّ الذَّلِیلَ هُوَ الظَّالِم» همین است.

«أَذَلَّ اللَّهُ مَنْ أَهَانَ أَهْلَ الْبَیْت‏» (بحار الانوار/ج8/ص144) هرکس به اهل بیت اهانت کند، ذلیل است. شما نمی‌دانید اینهایی که کربلا بودند به چه روز زشتی افتادند… حرمله را سوزاندند. شمر را تکه تکه کردند. یعنی تمام اینهایی که کربلا اهل بیت را کشتند، به دست مختار و زمان مختار و این طرف و آن طرفش اینها همه نابود شدند. «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا» (غافر/51) قرآن قول داده است. «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا» یعنی ما پیغمبران و یارانش را در همین دنیا یاری می‌کنیم… من سوریه رفتم. قبر معاویه در بورس نیست. ولی با یک پولی به یک کسی دادیم، که ما را سر قبر معاویه ببرد. من سر قبر معاویه رفتم. یک خانه‌ی خرابه، یک قبر مخروبه. آنوقت رقیه را ببینید چه گنبد و بارگاهی دارد؟

«الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَال‏» (بحارالانوار/ج1/ص187) علم بهتر از مال است. خیلی جوان‌ها در بازار جوانی‌شان را می‌گذرانند… من به خیلی از آنها گفتم. گفتم: تا جوان هستی، می‌خواهی چه کنی؟ صبح‌ها یک ساعت درس بخوان. یا شب‌ها درس بخوان. حیف هستی تمام عمرت، حالا فرض کنیم کمپانی شوی. جوان‌هایی که در بازار و خیابان تجارت می‌کنند، یا کار می‌کنند یا کشاورزی می‌کنند، کارشان مقدس است. کار عبادت است. کار مقدس است. اما علم مقدس‌تر از کار است. یک ساعاتی را برای مطالعه بگذارید.

«کل شی‏ء ینقص على الإنفاق إلا العلم‏» (غررالحکم/42) از مال هرچه به این و آن بدهی کم می‌شود. اما علمت را هرچه به این و آن بدهی کم نمی‌شود. حدیثی دیگر.

6- حُسن خلق، مایه سنگین میزان در قیامت

«مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ أَثْقَلَ فِی الْمِیزَانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ» (وسائل‌الشیعه/ج12/ص152) قرآن آیات زیادی داریم. «ثَقُلَتْ مَوازینُه‏» (اعراف/8)، «خَفَّتْ مَوازینُه‏» (اعراف/9) میزان بعضی‌ها سنگین است. میزان بعضی‌ها سبک! حدیث داریم اگر می‌خواهید قیامت وزنتان سنگین باشد، هیچی بهتر از حسن خلق نیست. افرادی ممکن است دائماً هم ذکر بگویند. اما در خانه بد اخلاق هستند. خانم ممکن است همه‌ی روضه های هفتگی منطقه را برود، ولی در خانه شوهرش از او راضی نیست. همسر از همسر راضی باشد. هیچ چیز بهتر از حسن خلق نیست.

«مَنْ یَطْلُبِ الْعِزَّ بِغَیْرِ حَقٍّ یَذِل‏» (کافی/ج8/ص20) افرادی عزت را از ناحق می‌خواهند. مثلاً فکر می‌کند اگر پوسترش بزرگ باشد، ما داریم کاندیداها وقت انتخابات مثلاً ستاد تبلیغاتی‌اش عکس‌هایش را همینطور به ردیف می‌زند. مردم می‌گویند: خوب یک کوچه یک عکس کافی است. اصلاً ما عکس نمی خواهیم وقتی در تلویزیون خودشان می‌آیند حرف می‌زنند، خوب خودش را دیدیم. حرف‌هایش را هم شنیدیم، دیگر عکس او برای چیست؟ این فکر می‌کند ستاد انتخابی دیگر هرچه عکسش بزرگ‌تر و همینطور مثل آجر کنار هم بچسبانیم… حدیث داریم کسی که از راه گناه عزت می‌خواهد، این ذلیل می‌شود. «مَنْ یَطْلُبِ الْعِزَّ بِغَیْرِ حَقٍّ یَذِل‏» می‌رود از بانک‌ها قرض می‌کند که خانه‌ی لوکس بسازد. برای چه از بانک‌ها قرض می‌گیری که خانه‌ات لوکس باشد؟ لوکس نباشد. حدیث داریم حضرت امیر آمد گوشت بخرد، دکان قصابی یک مرتبه متوجه شد، پول در جیبش نیست. گفت: آقا فردا می‌آیم. قصاب گفت: چرا؟ گفت: متوجه شدم پول در جیب من نیست. گفت: آقا خواهش می‌کنم. خواهش می‌کنم. مغازه متعلّق به خودتان است. گوشت ببرید فردا پول بیاورید. امیرالمؤمنین فرمود: عوض اینکه به تو بگویم: فردا پول! به شکمم می‌گویم: فردا گوشت! چرا نسیه کنم؟ ما به جای اینکه به مردم بگوییم: فردا پول؟ روی چشم و هم‌چشمی، آخر عروس خانم، آقازاده تو که پول نداری، این همه پول گل می‌دهی چه کنی؟ حالا مثلاً ما زنمان را بردیم بوق نزدیم، باطل بود؟ ماشین چندی، گل چندی، تو اصلاً خانه‌ات اجاره‌ای است. در کوچه‌بن بست است. خدا می‌داند بعضی‌ها کمد می‌خرند و راه نیست کمد را در خانه ببرند. از خانه پشت بام به پشت بام کمد می‌کشند. حالا که چه می‌شود ساعت اول ماشین لباس‌شویی نباشد. مگر می‌شود؟ بسمه تعالی بله می‌شود. ما گاهی وقت‌ها از راه قرض و وام و گدایی و التماس و چشم داشت به آن که انشاء الله فلانی چه بیاورد و فلانی چه خواهد آورد و فلانی چقدر سخت است برای ما چیزی نیاورد. چشم‌روشنی نیاورد. یعنی همینطورخودمان را به آب و آتش می‌زنیم، حدیث داریم هرکس از راه گناه می‌خواهد عزیز شود، این فکر می‌کند اگر پیراهنش این قیمتی باشد عزیز است. امام خمینی عزیز‌ترین فرد ایران بود، حسینیه‌ی جماران گچ و خاک بود. حتی سفید هم نشد. و شاه ذلیل‌ترین فرد ایران شد و حال آنکه کاخ‌هایش همه سنگ مرمر بود. یعنی شاه در کاخ مرمر ذلیل بود، امام خمینی در حسینیه‌ی جماران… امام حسین زیر سم اسب عزیز بود. و یزید روی قدرت ذلیل شد. از راه گناه عزت نمی‌آید.

«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه‏» (بحار الانوار/ج1/ص165) یعنی «تا مرد سخن نگفته باشد *** عیب و هنرش نهفته باشد» «فَلَمَّا کَلَّمَهُ قال‏» (یوسف/54) یوسف که حرف زد، طرف گفت: ماشاء الله! ماشاء الله! از حرف‌هایت پیداست چقدر عاقل هستی. چقدر مدیر هستی. پس بیا «إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَکینٌ أَمینٌ» (یوسف/54) تو بیا حکومت مصر را به تو می‌دهم. «فَلَمَّا کَلَّمَهُ قال‏» یعنی تا مرد سخن نگفته باشد… سعی کنیم کم حرف بزنیم.

«أحسن الکلام ما زانه حسن النظام‏» (غررالحکم/210) بهترین کلام این است که ریتم داشته باشد. هم عوام بفهمد و هم خواص. بعضی حرف‌ها را عوام نمی‌فهمند. بعضی حرف‌ها را خواص نمی‌پسندند. اگر می‌خواهید ببینید حرف زدن شما خوب است، این است که حرف خوب آن است که عوام بفهمند، خواص هم بپسندد. یعنی بچه‌ی ده ساله بفهمد شما چه می‌گویی. استاد دانشگاه هم بگوید: این حرف منطقی است. عوام بفهمد و خواص بپسندد. «أحسن الکلام» این است.

«أحسن القول السداد» (غررالحکم/210) بهترین قول آن است که منطقی باشد.

7- نماز اول وقت، نشانه‌ی شیعیان واقعی

«امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلَاه» (وسایل‌الشیعه/ج4/ص114) اگر می‌خواهید ببینید شیعیان ما نمره‌شان چند است، ببینید نسبت به نماز اول وقت چطور است؟ امتحان کنید شیعیان ما را به توجه به نماز. یکبار شده کسی نذر کند، این خانم‌هایی که نذر می‌کنید شله‌زرد می‌دهید، آش می‌دهید. یا آقایانی که نذر می‌کنید گوسفند بکشید، این نذرها عیبی ندارد. اما تا به حال نذر کردید نمازتان را اول وقت بخوانید؟ نذر کردید که اگر نمازتان قضا شد، یک چند هزار تومان خودتان را جریمه کنید؟ حساسیت شیعیان ما را راجع به نماز امتحان کنید.

«ملاک السیاسه العدل» (غررالحکم/331) اگر می‌خواهید ببینید فلانی سیاستش خوب است یا نه، ببینید عادل است یا نه؟ اگر عادل بود، این سیاستش خوب است.

«نعم السیاسه الرفق» (غررالحکم/331) اگر می‌خواهی ببینی فلانی سیاستش خوب است، یعنی با مردم رفیق است یا خودش را از مردم بالاتر می‌داند. اگر خودش را برتر می‌داند، سیاسی خوبی نیست. بهترین سیاست رفیق شدن با مردم است. بهترین سیاست عدالت است.

«مَنْ بَذَلَ مَعْرُوفَهُ اسْتَحَقَّ الرِّئَاسَه» (غررالحکم/331) اگر کسی از خودش مایه گذاشت. نه پول بیت‌المال!اگر کسی از خودش مایه گذاشت کمک مردم کرد، این استحقاق ریاست دارد.

حدیث داریم امام زمان فرمود: «وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُم‏» (بحارالانوار/ج53/ص174) حضرت مهدی به شیعیان پیام داده است. گفته: من شما را فراموش نمی‌کنم. «مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُم‏» (بحارالانوار/ج53/ص174) ما شما را غافل نیستیم. حدیث داریم اگر دعای من نبود، دشمنان شما را قورت می‌دادند. کشور «اشهد ان علیا ولی الله» ایران است. ببینید دور تا دور ایران، بیست، سی سال است چقدر دور ما… دور تا دور ما یک کمربند خطر است. یک کمربند خطر دور تا دور ما است. و ایران روز به روز جلو می‌رود. با همه‌ی عیب‌هایی که آدم احساس می‌کند. با همه‌ی ضعف‌هایی که داریم در عین حال پیداست یک کس دیگر ما را نگه داشته است. یک نخی در اسکناس است که اسکناس مانده است. و الا رنگش که دائم… آدم نگاه می‌کند، آنجا سوراخ است. آنجا سوراخ است. ولی در اسکناس یک نخ است. یک نخی هست، در غدیر خم فرمود: «اللهم وال من والاه» آنهایی که علی را دوست دارند، خدایا دوستشان داشته باش. «عاد من عاداه» این ولایت امیرالمؤمنین، این مسئله خیلی مهم است. اشکی که ما برای امام حسین می‌ریزیم. خرجی که برای امام حسین می‌دهیم. عشقی که نسبت به اهل بیت داریم. حالا من یادم نیست که سیصد تا است یا سه هزار تا! یکوقت از لغت‌نامه‌ی دهخدا شمردم. حالا بگو: سیصد تا، سیصد تا علی‌آباد در ایران است. خوب این عشق علی است. همه‌ی بچه‌هایمان را اسم حسین و علی بگذاریم. امام زمان فرمود: من شما را فراموش نمی‌کنم. ما حسین را فراموش نکنیم.

بدترین گناه قطع رحم است. فرمود: اگر می‌خواهید بچه‌هایتان به شما احترام بگذارند، شما به پدر و مادرتان احترام بگذارید. اگر به پدر و مادرت احترام کردی، از بچه‌ات خیر می‌بینی. به پدر و مادرت خیر برسان، بچه‌هایت به تو خیر می‌رسانند.

شستن دست قبل از غذا و بعد از غذا عمر را زیاد می‌کند.

8- تدبیر در امور زندگی، عامل دوری از فقر و بدبختی

اگر کسی الگوی مصرفش درست باشد، فقیر نمی‌شود. «لا فقر مع حسن تدبیر» (غررالحکم/ص354) اگر بدانید چطور پول خرج کنید. تدبیرتان خوب باشد، مدیریت شما خوب باشد، پولی که دارید کجا خرج کنید و چطور خرج کنید، فقیر نمی‌شوید. «سوء التدبیر مفتاح الفقر» (غررالحکم/354) اگر عقلت نرسد پولت را چطور خرج کنی، امام سجاد در دعای مکارم‌الاخلاق می‌گوید: خدایا یاد من بده چطور پول خرج کنم. هم پول گیرآوردن کمک الهی می‌خواهد. هم خرج کردن. بعضی‌ها پول دارند، نمی‌دانند چطور خرج کنند.

برادرها و خواهرها شب اربعین شب مهمی است. زیارت امام حسین است. شما هم بحث را شب جمعه گوش می‌دهید. رییس های هیئت بیایند، من یک کاری می‌گویم بکنید. بسم الله الرحمن الرحیم. حالا هرکس صدای مرا می‌شنود. ما چند تا هیئت عزاداری در ایران داریم. بیست هزار تا، سی‌هزار تا، هرچه. هر رییس هسئت عزاداری یک جلسه‌ی قرآن هم داشته باشد. چون پیغمبر فرمود: قرآن و اهل بیت نباید از هم جدا شود. اگر در یک شهری هیئت عزاداری بیشتر از جلسه‌ی قرآن بود، پیداست قرآن از اهل بیت جدا شده است. یعنی این قرآن نمی‌خواند ولی سینه می‌زند. قرآن و اهل بیت از هم جدا نباشد. سوزن و نخ اگر با هم بود می‌دوزد. بعد فرمود: «لَنْ یَفْتَرِقَا» نمی‌گوید: «لا یَفتَرِقا» می‌گوید: «لَنْ یَفْتَرِقَا» یعنی قرآن و اهل بیت هرگز نباید از همدیگر جدا شود. به لطف خدا تفسیر راه افتاده است. ما الآن دو سه هزار جلسه‌ی تفسیر داریم. اما عزاداری‌ها بیشتر است. از عزاداری‌ها کم نکنید. ما هرچه داریم از حسین داریم. امام صادق هرچه دارد از امام حسین دارد. امام باقر هرچه دارد از امام حسین دارد. ما هرچه داریم از امام حسین داریم. از امام حسین ذره‌ای کم نکنید. از روضه ها کم نکنید. اما کنار روضه ها یک جلسه‌های قرآن هم تأسیس کنید. این جوانی که عزاداری می‌کند، ماهی یکبار، هفته‌ای یکبار هم یک آیه‌ی قرآن بشنود.

یک سلام می‌دهم شما هم بدهید. بیننده‌ها شب اربعین بحث راپای تلویزیون می‌بینند. آنهایی که پای تلویزیون هستند، شب اربعین بحث را گوش می‌دهند. به امام حسین سلام کنیم. زیارت امام حسین در اربعین علامت شیعه است. این یک مورد. و شما هم که سلام کردی امام حسین زنده است. چون شهید زنده است. تا سلام کردی، امام حسین سلام شما را می‌شنود. قرآن هم به امام حسین گفته: هرکس به شما سلام کرد شما جواب گرم‌تر بدهید. «فحیوا باحسن» یعنی الآن که شما سلام می‌کنی، امام حسین جواب گرم‌تر به شما تحویل می‌دهد. پس سلام کنیم تا توجه امام حسین را به خودمان جلب کنیم. من بلند می‌خوانم شما آهسته.

السلام علیک یا ابا عبدالله. و علی الارواح التی حلت بفنائک. علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل والنهار. و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم. السلام علی الحسین. وعلی علی ‌بن الحسین. و علی اولاد الحسین. وعلی اصحاب الحسین.

جمله‌ی آخر… خدا در قرآن به انبیا سلام کرده است. «سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهیمَ» (صافات/109) آیه‌ی قرآن است. «سَلامٌ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ» (صافات/120) آیه‌ی قرآن است. به همه‌ی انبیا، «سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلینَ» (صافات/181) به همه‌ی پیغمبرها سلام کرده است، ولی به حضرت نوح یک سلام خاصی کرده است. نگفته: «سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ» می‌گوید:« سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِی الْعالَمینَ» (صافات/79) یک «فِی الْعالَمینَ» اضافه کرده است. یعنی سلام بر نوح در طول تاریخ. ما هم به همه‌ی امام ها سلام می‌کنیم. اما به امام حسین که سلام می‌گوییم، می‌گوییم: «ما بقیت و بقی الیل و النهار» یعنی تا من هستم. تا شب هست. تا روز هست. یعنی همان «فِی الْعالَمینَ» همینطور که خدا به نوح سلام ویژه می‌کند، ما هم به امام حسین سلام ویژه می‌کنیم.

خدایا زیارتش را در دنیا با معرفت، و شفاعتش را در آخرت نصیب ما بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

 «سؤالات مسابقه»

1- روایات، مؤمن در مسجد را به چه چیزی تشبیه کرده‌اند؟
1) ماهی در دریا
2 ) کشتی در دریا
3) ساحل دریا
2- بر اساس روایات، دوست واقعی ما چه کسی است؟
1) کسی که ما را شاد سازد
2) کسی که ما را از گناه باز دارد
3) کسی که ما را بگریاند
3- آیه 114 سوره‌ی طه بر چه امری تأکید می‌ورزد؟
1) تلاش برای کسب مال حلال
2) تلاش برای رشد علم و دانش
3) تلاش برای رشد معنوی و روحی
4- در چه صورتی چشمه‌های حکمت از قلب به زبان جاری می‌شود؟
1) 40 روز نماز و نیایش
2) 40 روز روزه‌ی مستحبی
3) 40 روز اخلاص در کارها
5- در روایات، چه کسی به عنوان خوار و ذلیل معرفی شده است؟
1) ظالم
2) کافر
3) منافق

Comments (0)
Add Comment