آداب تبلیغ دین در ماه رمضان

بسم الله الرحّمن الرّحیم

بینندگان عزیز بحث را در آستانـﺔ ماه رمضان تماشا می‌کنند در محضر مبارک جمعی از روحانیون مستقر و مهاجر و طلاب عزیز و جمعی از خواهران دانشجوی طلبه و خواهرهای دبیرستانی، چون در آستانـﺔ ماه رمضان هستیم بحث روحانی و مردم وظیفه روحانی چیه، وظیفه مردم چیه؟ قرآن راجع به تبلیغ چه می‌گوید؟ تبلیغ وظیفه روحانی هم نیست هر معلم و مربی و شخصیت بزرگی مسئولیت دارد که امر به معروف و نهی از منکر کند و ارشاد کند. آیه ‌اش این است «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ» کسانی که تبلیغ می‌کنند « رِسَالَاتِ اللَّهِ» رسالت‌های خدا را تبلیغ می‌کنند «وَیَخْشَوْنَهُ» از خداوند پروا دارند «وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ» از غیر خدا نمی‌ترسند «وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا» الأحزاب/39 و خداوند را برای حسابرسی کافی است.
1- تبلیغ دین، وظیفه‌ای عمومی است
یک مقدار راجع به این آیه صحبت کنیم. اول اینکه هشدار دادن مال انسان نیست توی حیوانات هم هشدار هست، قرآن می‌فرماید حضرت سلیمان(علیه السلام) آمد از یک منطقه‌ای برود که مورچه‌ها زیاد بودند مورچه‌ای که حضرت سلیمان(علیه السلام) را دید به مورچه‌ها گفت «یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ»‌ای مورچه‌ها! بروید توی لانه‌ها «لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ» النمل/18حضرت سلیمان(علیه السلام) و لشگرش دارند می‌آیند اگر توی لانه‌ها نروید زیر پایشان له می‌شوید. یعنی مورچه هم فهمید که سلیمان(علیه السلام) و لشگر یانش دارند می‌آیند جانشان در خطر است، یعنی هر کجا که دیدید خطری است باید داد بزنید کسی که خطر ببیند داد نزند از مورچه هم کمتر است، مورچه داد زد یعنی افراد بی تفاوت اینها مشکل دارند. ماه رمضان ماه هجرت است هزاران طلبه از حوزه‌های علمیه بخصوص قم و مشهد و اصفهان و باقی حوزه‌ها پخش می‌شوند اگر کسی نیاز به هجرت دید و هجرت نکرد او هم از پرنده کمتر است چون پرنده‌ها برای ادامه حیاتشان هجرت می‌کنند ماهی‌های اقیانوسها هجرت می‌کنند. اصلاً قرآن می‌فرماید کسی که هجرت نمی‌کند، قرآن می‌فرماید هیچ مسئولیتی را به او ندهید «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجَرُوا» ایمان دارد ولی هجرت نمی‌کند، کسی که ایمان دارد و هجرت نمی‌کند «مَا لَکُمْ مِنْ وَلَایَتِهِمْ مِنْ شَیْءٍ» الأنفال/72 هیچ مسئولیتی به او ندهید پیداست که رفاه طلب است مگر اینکه عذری داشته باشد مثلاً می‌گوید که من مادرم مریض است خانمم چنین است بچه‌ام چنین است یا قدرت بیانم ضعیف است مردم من را نمی‌پذیرند یا در اینجا کار مهمتری دارم هر کسی یک عذری داد و عذرش را خدا می‌داند.
 2- تداوم تبلیغ و آموزش معارف دینی
«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ» یبلغون، فعل مضارع است و فعل مضارع مال استمرار است یعنی باید دائماً تبلیغ برویم اینکه ما فقط ماه رمضان و محرم تبلیغ می‌کنیم این فایده‌ای ندارد اگر درختی را سالی یکی دو بار به آن آب بدهند این میوه به درد بخور نمی‌دهد. رابطه بین مردم و روحانی و مردم و اسلام شناس باید دائمی باشد. (بلغ) تبلیغ باید جدی باشد یعنی باید با سوز و با هیجان و با شور باشد مِنّ و مِنّ و وارفتگی نمی‌خواهد هیجان و نشاط می‌خواهد(یبلغون) باب تفعیل یعنی باید یک جدیتی توی آن باشد. قرآن می‌فرماید اگر می‌خواهید قرآن حفظ کنید جدی باشید «خُذْ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ» مریم/12 درس می‌خواهی بخوانی جدی بخوان، نماز می‌خواهی بخوانی جدی باش، اینهایی که نماز می‌خوانند در حال کسالت قرآن می‌فرماید اینها در حال کسالت نماز می‌خوانند، زکات می‌دهند با کراهت «وَهُمْ کَارِهُونَ» التوبه/48 «وَهُمْ کُسَالَى» التوبه/54 نماز می‌خوانند در حال کسالت، نماز با کسالت مورد انتقاد است زکات با کراهت مورد انتقاد است هر کاری می‌کنیم جدی باشیم مِن و مِن نکنیم.
این «الذین» هم که توی قرآن هست درست است که یعنی مردها، اما خیلی وقتها الذین شامل زن‌ها هم می‌شود یعنی زنهای مبلغه، مثل اینکه نیروی انتظامی می‌نویسد عابرین محترم از پیاده رو عبور کنید حالا اینجا زنها حق ندارند بروند وسط خیابان بگویند خوب عابرین گفته عابرات که نگفته، اینجا وقتی می‌گویند عابرین یعنی هم عابرین و هم عابرات. مثلاً در روایات داریم که(رجل شک) مردی شک کرد بین رکعت سه و چهار امام می‌فرماید بنا را بر چهار بگذارد و یک رکعت بخواند حالا اگر زنی شک کرد چی؟ زن هم همینطور است اینجا(رجل) نه یعنی مرد، یعنی آدم. اینجا هم «الذین» نه یعنی مردها… مثل عابرین هر کسی که تبلیغ می‌کند.
3-تبلیغ براساس قرآن، نه خواب و رؤیا
« رِسَالَاتِ اللَّهِ» باید رسالت خدا را برساند، تبلیغات ما با کمال تاسف خیلی از آنها رسالت الهی نیست روی منبر خواب می‌گوید کی را خواب دید کی را خواب دید من پای منبر بوده‌ام در تهران حتی منبری‌های معروف که به او گفته‌ام آقا جان شما چقدر خواب گفتی؟ بخشی از خوابها دروغ است آن بخشی از خوابها که رویای صادقه است و خواب راستی است آن خوابها یک هفتادم وحی است خوب بسم الله، قرآن همه‌اش وحی است کدام عاقل چیزی را که تمامش وحی است رها می‌کند می‌رود یک چیزی می‌گوید که پنجاه درصد آن دروغ است آن چند درصدش که راست است تازه اگر راست بود یک هفتادم است کدام تاجر حاضر است طلایی که صددرصد خالص است بفروشد برود تاجر یخ بشود که نصفی از آن آب می‌شود آن نصفی هم که آب نمی‌شود هر هفتاد نفری که می‌آید یکی از آنها تشنه‌اش است آدم عاقل طلا فروشی را ول نمی‌کند و برود یخ فروش بشود خواب ممنوع جز خوابهای صادقه این هم در حد… مثلاً در قرآن اگر چهار پنج تا خواب است حساب کنیم یک پانصدم قرآن یک ششصدم قرآن یعنی هر ششصد تا مسئله یکی از آنها خواب باشد « رِسَالَاتِ اللَّهِ» خواب نیست.
اشعار، بعضی منبرها همه‌اش شعر است شعر بد نیست که روی منبر باشد هم هنر است، هم ذوق است، ادبیات است، ولی چقدر باید توی منبر شعر باشد؟ بعضی منبرها همه‌اش روضه است روضه هم « رِسَالَاتِ اللَّهِ» نیست ما باید ایام سوگواری روضه خوانی بکنیم اما نباید یک منبر نیم ساعته بیست دقیقه‌اش روضه باشد بیست دقیقه‌اش خواب باشد. « رِسَالَاتِ اللَّهِ» رسالت الهی چیه؟ تحلیل‌های سیاسی، حرفهای روزنامه‌ها، حرفهای بولتن‌ها، ور رفتن با مسائل… ما سه رقم علم داریم، بعضی علم‌ها علم مفید است، بعضی علم‌ها علم مضر است بعضی علم‌ها نه مفید است و نه مضر، هر سه هم توی قرآن آمده. علم مفید می‌ارزد که آدم توی بیابانها عقب یک نفر بدود تا یک چیزی یاد بگیرد مثل اینکه موسی به خضر(علیهما السلام) گفت: توی بیابانها عقب تو می‌دوم «هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِی مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» الکهف/66 اجازه می‌دهی عقب تو بیایم «مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» از چیزی که به تو داده شده یک چیزی هم به من بده که سبب رشدم باشد علم مفید این است که توی آن رشد باشد.
علم مضر، قرآن می‌گوید «وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ» البقره/102 یاد می‌گیرند ولی علم‌هایی که مضر است. علمی که نه مفید است و نه مضر مثل تعداد اصحاب کهف، اصحاب کهف چند تا بودند؟ شش تا بودند هفتمی سگ‌شان بود، هفت تا بودند هشتمی سگ‌شان بود، حالا یا پنج تا یا سه تا یا شش تا، این چه فایده‌ای دارد. این استان چند تا بز دارد چند تا شتر، می‌خواهیم چه کنیم؟ آمار مساجد، آمار منارها، برو توی مسجد نماز بخوان. بسیاری از کتابهایی که راجع به علوم قرآن نوشته‌اند بعضی بحث هایش خوب است مثل مثلاً بحث اعجاز، اما بعضی بحث هایش چه فایده‌ای دارد؟ من شصت هفتاد تا کتابهای علوم قرآن گرفته‌ام انصافاً بسیاری از حرفهایش آنهایی است که ندانیم هیچ ضرری ندارد، هیچ ندانیم ضرری هم ندارد. باید علمی باشد که اگر ندانیم ضرر داشته باشد.
روی منبر چی بگوئیم؟ حرفهایی که روی منبر می‌زنیم سه تا شرط دارد؟ 1- واجب 2- مستحب 3- نیاز جامعه، یعنی اگر پائین منبر پرسیدند حضرت آقا شما روی منبر چی فرمودی بگویی این تیکه‌اش واجب بود، این تیکه‌اش مستحب بود، این تیکه‌اش نیاز جامعه بود. ما حق نداریم اطلاعات خودمان را بگوئیم. رمز اینکه بعضی از کتابهای معارف دانشگاه در دانشگاه شکست خورد چون دانشمندان کتاب معارف را نوشتند چیزهایی توی آن آوردند که دانستنش برای دانشجو واجب نبود مستحب هم نبود نیاز جوانهای امروز هم آن بحث نبود. بله یکوقت یک صندوق می‌گذارند توی دانشگاه می‌گویند چه شبهه‌ای داری؟ اشکالاتی که امروز از طریق اینترنت و از طریق دوستان یا دشمنان هر اشکالی رفته توی مخش اشکال را بنویسد و توی صندوق بیندازد اگر دیدم این اشکالی است که توی ذهن جوانها است جواب آنرا بدهیم و کتاب درسی کنیم که جوان وقتی درس می‌خواند شبهه‌اش هم برطرف بشود اینرا می‌گویند علم مفید. الان منبرها خیلی گران تمام می‌شود مردمی که آنجا نشسته باشند اگر صد نفر باشند می‌دانی گوشت کیلویی چند هزار تومان است؟ می‌دانی یک دقیقه عمر چقدر قیمت دارد؟ اصلاً می‌دانی که خورشید و ماه تابیده برای بشر، خلق لکم، سخر لکم، متاعا لکم، ابر و باد و مه و خورشید این برای بشر است، آدم نمی‌شود که بشر را حرام کند حتماً کلمات مفید باشد بهترین کلمات هم خود قرآن است.
4- اخلاص و تقوا در تبلیغ دین
«و یَخْشَوْنَه» یعنی تقوا داشته باشید، یکی از مسائل تقوا این است که برای پول منبر نروید نه اینکه پول نگیریم، اخلاص را معنا کنم، در اخلاص دو تا آیه داریم، یکی می‌گوید نیت تو پول نباشد اخلاص این است که در دل و در زبان در دل «لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» الإنسان/9 در دلش هدفش پول نباشد نیت او پول نباشد، به زبان هم قرآن می‌گوید «لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا» الأنعام/90 به زبان هم سوال نمی‌کنند. اما اگر دادند دستشان درد نکند بنده که هر وقت به من پول می‌دهند کلی خوشحال می‌شوم. نمی‌گوید(لا أخذ منکم) نمی‌گوید به تو پول دادند نگیر. الان که شما اینجا نشسته‌اید از اکسیژن استفاده می‌کنید اما هیچکدام به نیت اکسیژن وارد سالن نشده‌اید نیت اکسیژن نیست، بنده آمدم توی استان شما تشنه‌ام بشود آب می‌خورم اما ولله بالله برای یک لیوان آب… آب بخورید برای آب نباشید. «و یَخْشَوْنَه» از خدا بترسند تقوا داشته باشند.
 اگر حدیثی را شک دارند نگویند، صاف بگوید بلد نیستم نگوید اگر بگویم بلد نیستم خواهند گفت که آقا سواد ندارد بله، بسم الله الرحّمن الرحّیم محسن قرائتی سوادش کم است من را بگویند سواد ندارد بهتر از این است که بگویند دین ندارد چیزی که بلد نیستیم بگوئیم بلد نیستیم. سوالهای مردم هم همه‌اش سوالهای به درد بخور نیست بسیاری از سوالهای مردم بیخود است اصلاّ وجود خارجی ندارد آقا اگر کسی زنش زائید و بچه‌اش هفت تا کله داشت بعد این بچه هم مرد خواست غسل کند از کدام کله غسل کند؟ حالا کی بچه زائیده که هفت تا کله داشته باشد؟ آقا اگر مادر زن کسی شیر داد به دختر عمه‌ی پسر خاله‌ی زن پدرش به مادر زن برادرش محرم است یا نه؟ اصلاً کو یک همچین سوالی؟ اصلاً گاهی وقتها مردم مریض هستند یک سوالهای پیچ در پیچ می‌کنند این برای اینکه آقا را رسوا کنند حالا مثلاً که چی؟ اصلاً
 بنده بعضی از سوالها را نمی‌خواهم بدانم افتخار می‌کنم که بلد نیستم، اسم زن شمر چی بود؟ بلد نیستم و افتخار می‌کنم که بلد نیستم وای به حالت که عمرت را صرف اسم زن شمر کردی برو توبه کن. همه‌ی سوالها را نباید جواب داد. سوالهایی از پیغمبر(صل الله علیه و آله) می‌کردند که آقا، زمان قیامت کی است؟ «قُلْ إِنْ أَدْرِی» الجن/25 بگو بلد نیستم، مگر هر سوالی را باید جواب داد؟ مگر هر سوالی را قصد قربت دارند؟ سوالهای امتحانی را جواب ندهید. بعضی سوالها مثل اینکه آقا نظر شما راجع به فلانی چیه؟ فتنه گر است می‌خواهد از شما چیزی در بیاورد و این را فتنه کند. آیات زیادی توی قرآن داریم که «قُلْ إِنْ أَدْرِی» بگو بلد نیستم.
از خدا ترسیدن یعنی چه؟ یعنی مواظب باش حق مردم از بین نرود اگر مردم پای منبر نشسته‌اند یک چیزی بگوئیم که اگر رسول خدا در را باز کرد و آمد دید من روی منبر این حرفها را می‌زنم بگوید آفرین. یک قصه برایتان بگویم، خدمت مرحوم فلسفی بودیم خدا رحمتش کند، در آستانـﺔ ایام تبلیغی حالا نمی‌دانم که شب اول محرم بود یا شب اول ماه رمضان، یکی از دوستان گفت آقا شما واعظ حدود صد ساله‌ای هستی یک نصیحتی به ما طلبه‌های جوان بکن، ایشان گفت یادتان هست که در روضه می‌خوانید امام حسین(علیه السلام) در کربلا شهید شد زن و بچه‌اش را اسیر کردند آوردنش توی دارالحکومه بعد یکی از بچه‌های امام گفت‌ای یزید یا‌ای ابن زیاد، نمی‌دانم کدامها است، (ما ظنک برسول الله لو رأنا علی هذا الحال) اگر رسول خدا الان در را باز کند بیاید ببیند تو با اینطور رفتار می‌کنی، این روضه را ما خودمان می‌خوانیم گفت آقایی که روی منبر هستی ما(ما ظنک برسول الله) اگر رسول الله در مسجد را باز کند و بیاید بنشیند امام زمان(علیه السلام) آمد نشست که ببیند شما برای مردم چی می‌گویی؟ چیزی را برای مردم بگوئید که اگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله) یا حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وارد مسجد شدند رنگ شما… و لذا لازم هم نیست که ده جلسه راجع به یک چیز صحبت کنید اصلاً لازم هم نیست که یک جلسه صحبت کنید، اصلاً لازم هم نیست که هر روز صحبت کنید، شما روز شانزدهم ماه رمضان نتوانستی مطالعه کنی بگو آقا جان ولله راستش را بخواهید من دیشب مطالعه نکردم منبر امروز تعطیل من انشاالله یک روز دیگر جبران می‌کنم دلیل ندارد که ما هر روز حرف بزنیم ولو بی مطالعه، دلیلی ندارد که منبرها چهل دقیق طول بکشد یک روز سه دقیقه حرف بزنید، یک روز هشت دقیقه حرف بزنید، یک روز بیست دقیقه حرف بزنید، تا مردم نشاط دارند حرف بزنید، مردم بیش از بیست دقیقه نشاط ندارند بیست دقیقه اول دل می‌دهند بیست دقیقه دوم دل نمی‌دهند گوش می‌دهند بیست دقیقه سوم نه دل می‌دهند و نه گوش می‌دهند فقط نگاه می‌کنند آدمی که دل می‌دهد همچین است؟ ؟ ؟ آدمی که گوش می‌دهد قیافه‌اش همچین است؟ ؟ ؟ بیست دقیقه سوم نه دل می‌دهد و نه گوش می‌دهد دیگر از حال رفته است کیلویی نگاه می‌کند قیافه‌اش همچین می‌شود.هر چه حرف حسابی داری توی بیست دقیقه‌ی اول بزن.
 5- رعایت حقوق مردم در مسجد
بارها گفته‌ام باز هم می‌گویم صدای بلندگوی مسجد اگر همسایه را اذیت کند گناه بزرگی است چه ختم، چه چله، چه الغوث الغوث، هر دعایی… ما فقط یک جا حق داریم داد بزنیم و آن اذان است این هم قبل از اذان حق نداریم داد بزنیم شما یک دقیقه قبل از اذان حق نداری مناجات پخش کنی فقط گفته‌اند که اذان بلند بگو آن هم با صدای خوب اگر کسی صدایش خوب است با حلقوم اذان بگوید. بعضی از دوستان شهرداری تهران آمدند که ما می‌خواهیم یک برنامه ریزی کنیم همه‌ی پارکها و اداره‌ها و چهار راهها بلندگو نصب کنیم گفتیم کل تهران هم برود روی صدا این ثواب ندارد ثوابی که گفته‌اند اذان با حلقوم است اذان پلاستیکی ثواب ندارد شما رادیو را باز کن آن پلاستیک است بگذار پشت بلندگو پلاستیک به پلاستیک این اجر ندارد. آن اذانی که گفته‌اند این است.
بین دو نماز حداقل دعا، استخاره بین دو نماز ممنوع چون یک نفر که می‌آید پهلوی من استخاره کند این آقا یک نفر است که استخاره می‌خواهد دویست نفر نشسته‌اند به چه دلیل دویست نفر معطل شوند برای استخاره؟ یک نفر تجاوز به حقوق مردم یکی‌اش همین است رفتم توی یکی از مساجد تهران دیدم نوشته استخاره بعد از دو نماز، دیدم خیلی خوب است از پیش نمازش خوشم آمد. تعبیر خواب بعد از دو نماز، مسئله بعد از دو نماز، پول جمع کردن بعد از دو نماز، آقا مردم در می‌روند، مگر تو اسیر گرفته‌ای مگر تو می‌خواهی گروگان بگیری بگذار در روند. آقا پول جمع نمی‌شود، باسمه تعالی بگذار جمع نشود مسئولیت من این است که هر چه خدا گفته. این توی خانه نماز می‌خواند پنج دقیقه طول می‌کشد حالا توی مسجد ده دقیقه یک ربع نه اینکه توی خانه ده دقیقه مسجد چهل دقیقه خوب این مقایسه می‌کند دیگر مسجد نمی‌آید می‌بیند که دکانش را باید یک ساعت تعطیل کند اگر نماز کم باشد یعنی نماز فشرده خوانده بشود وسط دو نماز مردم را گروگان نگیریم صدای بلندگو مزاحم نباشد توی مسجد تبعیض قائل نشویم بین پولدار و فقیر کسی را از سر جایش بلند نکنیم مسجد ارث پدر کسی نیست که سهم زنها را نصفه می‌دهند اصولاً مسجدهای ما دو سوم آن مال مردها است یک سوم آن مال زنها فکر می‌کنیم ارث است که مرد دو برابر زن ارث می‌برد اگر تعداد زنها بیشتر است سهم مسجد باید بیشترش مال زنها باشد در تقسیم بخاری و فرش و امکانات باید یک جور باشد با کمال تاسف ما می‌بینیم که قسمت پائین مساجد را به مردها می‌دهند قسمت‌های بالا که باید از پله‌ها بالا بروند را می‌دهند به زنها و حال آنکه بالا رفتن از پله برای زن مشکل‌تر است بسیاری از زنها حامله هستند درد پا توی زنها بیش از مردها است چرا مردها بیایند توی سطح آنوقت زنها بروند قسمت بالکن؟ به هر حال اینها تبعیضاتی است که شده است تقسیم است زیر پای زنها موکت است و زیر پای مردها فرش است مردها قسمت رفاه هستند در معماری مسجد باید سعی کنیم اگر زمستان می‌شود بخاری که رو به قبله است خاموش کنیم چون نماز خواندن رو به آتش مکره است اگر لازم است که بخاری روشن کنیم بخاری را اینطرف و آنطرف روشن کنیم.
یک پنکه برای آقا نگذاریم گاهی مسجد گرم است همه مردم عرق می‌کنند آنوقت برای آقا که یک نفر است یک پنکه بگذارند، پنکه به همه تاب بخورد کی گفته که مردم پنکه نداشته باشند آقا به تنهایی پنکه داشته باشد. سیگار کشیدن توی مسجد ممنوع است هوای مسجد مال همه است به چه دلیل شانزده نفر می‌آیند هوای همه را دودی می‌کنند این تجاوز به حریم هوایی است تجاوز به حریم هوایی لازم نیست که با فانتوم باشد من هم که سیگار می‌کشم و دودش می‌رود توی حلق بغلی همینطور است توی خانه پدر حق ندارد سیگار بکشد چون هوای اتاق مال بچه هم هست تجاوز به بچه یکی‌اش هم همین است که من تجاوز می‌کنم به تنفس بچه،
اذان گفتن تقسیم شود. نباید اذان گفتن ارث پدر یک نفر باشد بعضی از مساجد یک نفر هست که هفتاد سال است که اذان می‌گوید دستش درد نکند ولی یک کسی دیگر می‌خواهد بگوید ممنوع نباشد خوب یک بار هم او بگوید توی هیئت امناء یک آموزش و پرورشی، یک دبیرستانی، یک دانشجو، یک استاد دانشگاه باشد. مساجدی که هیئت امنائش پنج شش نفر یک جور هستند این مساجد معمولاً مساجد مرده‌ای هستند حالا ممکن است که یکی از آنها هم زنده باشد اما معمولاً یک فکر یک فکر است اما توی هیئت امناء باید یک خانم باشد نصف مردم زن هستند، باید یک دبیرستانی باشد، باید یک استاد دانشگاه باشد، توی ستادهای نماز جمعه باید مسئولین آموزش و پرورش هم عضو باشند نماز جمعه‌ها و هیئت امنای مساجد که پنج شش نفر همفکر هستند اینها موفق نیستند.
 6- شجاعت در بیان سخن
«وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ» از کسی نترسد آقا این حرف را بزند مردم بدشان می‌آید خوب بدشان بیاید، من حرف حق را می‌زنم باید سلیقه داشته باشیم چی بگوئیم؟ بعضی حرفها را اول ماه رمضان نباید بزنیم بعضی حرفها را وسط ماه رمضان نباید بزنیم بعضی حرفها را در این سن نباید بزنیم رسیدن به نسل نو خیلی مهم است. برادران عزیزی که پخش می‌شوید من دستتان را می‌بوسم پیشانی شما را می‌بوسم من مخلص شما هستم ولی روحانیون عزیزی که توی شهرها و روستاها پخش می‌شوید یکی یک دبیرستان هم بروید اینطور نباشد که ما توی یک مسجد برویم برای صد تا مرد یا خانم نماز بخوانیم بغل مسجد یک دبیرستان است هشتصد تا جوان هستند اینها طلبه ندارند به نسل نو هم برسیم اینهایی که روحانی ندارند ماه رمضان یک طلبه ببینند این مساله مهم است. از کسی نترسیم «قُلْ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» الأنعام/91 بگو خدا باقی را بریز دور حدیث داریم اگر مخلص بودی آنهایی هم که از تو بدشان می‌آید دل هایشان را به تو مهربان می‌کند اما اگر خواسته باشی مردم را راضی کنی خدا از تو ناراضی است همانها هم بالاخره از تو راضی نخواهند شد.
«وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا» یعنی توکل بر خدا کن هر چه رزق ما باشد می‌رسد. گاهی توی یک روستا چهارتا چمران و رجایی پیدا می‌شوند گاهی وقتها توی مساجد نبش خیابان تهران کسی هیچ تکانی نمی‌خورد یکوقت می‌بینی در یک محله کوچک حرف انسان به دل می‌نشیند یکوقت می‌بینی در یک منطقه‌ی بزرگ حرف به دل نمی‌نشیند این خداست که باید دلها را تغییر بدهد.
 امیدوارم که خداوند از همه‌ی بر کات رمضان همه‌ی ما را برخوردار بدارد و مردم عزیز هم قدر این عزیزان طلبه‌ها را داشته باشند این طلبه ها… من الان طلبه‌ای را سراغ ندارم که چهار سال درس خوانده باشد برود تبلیغ، اکثر طلبه‌ها از شش سال به بالا هستند آنوقت شما می‌دانید که شش سال برود دانشگاه مهندس می‌شود منتهی طلبگی مثل درخت پسته می‌ماند بعد از هفت سال میوه می‌دهد مراجع ما بعد از هفتاد سالگی کارشان شروع می‌شود ما تازه وقتی ده سال درس خواندیم تازه طلبه‌ی نو هستم قدردانی از اینها بشود نه ما توقعی از شما داریم طلبه‌ها هم نباید توقع داشته باشند که همه‌ی مردم گوش بدهند قرآن آیات زیادی دارد که به پیغمبر می‌گوید حرفت را بزن «وَإِنْ تَوَلَّوْا» البقره/137 یعنی ممکن است حرف بزنی ولی عده‌ای گوش ندهند اگر گوش ندادند غصه نخورید نه ما باید توقع داشته باشیم که همه‌ی مردم باید مرید ما بشوند هم مردم نباید توقع داشته باشند که ما فرشته هستیم ما هم آدم هستیم. ما رفتیم خانه‌ی یک کسی خوابیدیم گفتم آقا ما را برای نماز صبح صدا بزن گفت به به به به به! امام(رحمه الله علیه) زنده بود من هم نماینده امام بودم در نهضت سواد آموزی، گفت تو نماینده امام هستی خوابت می‌برد؟ ! گفتم خوابم که نماینده امام نیست خودم نماینده امام هستم این فکر می‌کند که من که نماینده امام هستم اتوماتیک سحر می‌پرم بالا، نه آقا من هم اگر ماست بخورم یا دیر بخوابم خوابم می‌گیرد ممکن است نماز صبح‌ام قضا بشود مردم فکر می‌کنند که طلبه‌ها نژادی هستند فرشته، ما هم مثل باقی نه مردم از ما توقع اضافی داشته باشند و نه ما از مردم توقع اضافی داشته باشیم نصف مشکلات زن و شوهر‌هایی که با هم دعوا می‌کنند این است که از هم توقع بی جا دارند اگر توقع بی جا نداشته باشیم هم زندگی خانوادگی شیرین می‌شود هم زندگی توی مسجد شیرین می‌شود.
 والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته

Comments (0)
Add Comment