آثار و خطرات اسراف (2)

موضوع: آثار و خطرات اسراف(2)

تاریخ پخش: 15/09/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحثی راجع به اسراف داشتیم. در این جلسه می‌خواهم ضررهای اسراف را بگویم و باز نمونه‌ها. ممکن است که بحث فنی و علمی نباشد اما بحث بسیار مورد نیازی است. لازم نیست که همه چیزهای ما یک چیز نو باشد. تذکر هم خودش یک چیزی است. موضوع بحثمان خطرات اسراف است.

خطرات و آثار اسراف:

معنای اسراف را گفتم. چیز خوب خوردن اسراف نیست. بدخوری اسراف است.

1- نقش اسراف در ایجاد کینه و عداوت

1- تبدیل علاقه‌ها به کینه؛ کسی که ولخرجی می‌کند، در ساختمان، در لباس، در خوراک، در مهمانی، در… بقیه که نمی‌توانند، فاصله‌ی طبقاتی زیاد می‌شود و علاقه‌ی اینها نسبت به هم کم می‌شود. وقتی چهار نفر مثل هم هستند با هم رفیق هستند. اما یکی اگر خیلی کلاس بالا رفت… یک حدیث بخوانم. حدیث داریم با کسی مسافرت کن که بتوانید هم‌خرجی باشید. با آدم‌هایی که خرج تو را می‌دهند مسافرت نکن. چون وقتی با یک پولدار مسافرت کردی، پول بستنی، پول کباب، پول غذا، پول ساندویچ، پول ورزش، پول بلیط، پول سینما، پول استخر، اگر با یک پولداری رفتی و او پول تو را داد، تو ذلیل می‌شوی. بله قربان‌گو می‌شوی. چاکرم، مخلصم می‌گویی. متملق می‌شوی. اسلام اجازه نداده که مسلمان حرکتی کند که خودش را پیش دیگران ذلیل کند. حدیث داریم که با کسی مسافرت کن، که هرکسی سهم مال خودش را بدهد که بله قربان‌گوی دیگری بار نیاییم. ولخرجی! من نگاه می‌کنم ببینم چطور خرج می‌کند بعد می‌گویم: خوب چرا این اینقدر دارد و ما نداریم؟ چطور پدر این دارد و ما نداریم؟ از کجا آورده است؟ وقتی در زندگی ولخرجی شد، دیگر سوء ظن پیدا می‌شود. از کجا آورده است؟ مال چه کسی است؟ بی‌خود آورده. بردند. خوردند.

2- فقر و تنگدستی در اثر اسراف و تبذیر

2- «إِنَّ السَّرَفَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ إِنَّ الْقَصْدَ یُورِثُ الْغِنَى» (اصول کافی/ج4/ص53) سبب فقر در آینده؛ اینهایی که ولخرجی می‌کنند، همیشه که نمی‌توانند ولخرجی کنند. مثل اینهایی که مثلاً از پله تند می‌روند. بالاخره از دو طبقه تند می‌رود. در طبقه‌ی سوم می‌ایستد. این ماشین‌هایی که بی‌کله می‌روند، با کله می‌افتند. بی‌کله می‌رود و با کله می‌افتد. تا ابد که نمی‌توانند ولخرجی کنند. یک مدتی این رقمی هست، بعد حالا یا ورشکست می‌شود، یا فرار می‌کند و یا مثلاً… در درس هم همینطور است. اینها که بی‌کله درس می‌خوانند، یک‌مرتبه سرگیجه پیدا می‌کنند. اینها که بکوب مطالعه می‌کنند، بعد در آینده‌ی دور یا نزدیکی می‌بینی عجب! به یک آفات‌ و مرض‌هایی گرفتار شد که جبران ناپذیر است. باید ورزش، تفریح، خنده، گریه با هم باشد. اسلام یک دین جامع است. به همان دلیلی که می‌گوید: بگریان! می‌گوید: بخندان! «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکى» (نجم/43) خدا هم می‌خنداند و هم می‌گریاند. دیگر چه؟

3- کفران نعمت: ولخرجی کفران نعمت است. شما اگر بخواهی یک عطسه بکنی با یک دستمال کاغذی می‌توانی ترشحات لب خود را پاک کنی. اما اگر با فاستونی پاک کردی، با پرده‌ی اتاق پاک کردی، کفران نعمت است. شما می‌توانی شیشه را با کاغذ و روزنامه پاک کنی. اما اگر شیشه را با یک چیز قیمتی پاک کنی، این کفران نعمت است. شما می‌توانی گردو را با یک سنگ بشکنی. برداشتی با یک لیوان شکستی. کفران نعمت است. یعنی نعمت‌های خدا را نابه‌‌جا خرج کردی.

3- تن‌پروری و رفاه طلبی در اثر ولخرجی و اسراف

4- آدم ولخرج تن پرور می‌شود. به خاطر اینکه خوب خورده و خوب پوشیده است و اگر یک مرتبه گیرش نیاید بیچاره می‌شود.                                            

«تنور شکم دم به دم تافتن *** مصیبت بود روز نایافتن»

درخت‌هایی که هرروز آب می‌خورد، چوبش شل است. درخت بادام و گردو چون گاهی آب می‌خورد، چوبش سفت است. چمن را چون هرروز آب می‌دهند، خیلی لوس است. اینطور نیست اینهایی که هرچه می‌خواهند پوشیدن و خوردن و هرکاری خواستند، کردند. اینها در… ولذا اگر یک وقت به مملکت حمله شود، آدم‌های مرفه فرار می‌کنند. اینهایی که زندگی‌شان ساده است، فرار نمی‌کنند. یعنی ولخرجی آدم را تن پرور می‌کند.

امام حسن مجتبی(ع) وقتی می‌خواست به مکه برود، شتر و اسب را راه می‌انداخت ولی خودش پیاده می‌رفت. گفتند: آقا! گفت: اما شتر راه می‌اندازم در سفر معشوقی دارم که خداست می‌خواهم، خرج کنم. اما پیاده راه می‌روم. می‌خواهم بدنم هم در راه عبادت سختی بکشد. چون اگر من به منزل شما آمدم، گفتی: حاج آقا من این سبزی را خودم گرفتم. در باغچه خودم بوده است. خودم هم پاک کردم. این حساب نمی‌کند که این سبزی را پاک کرده از یک جای دیگری گرفتم. چیز دست ‌پخت، دست ساز، چیزی که با عنایت، با محبت است، اینها فرق می‌کند. اگر بچه‌ای از سینه‌ی زنی شیر بخورد به آن زن محرم می‌شود. اما اگر شیر زن را گرفتند و در سر شیشه‌ای کردند و در دهان بچه گذاشتند، این بچه به آن مادر صاحب شیر محرم نمی‌شود. مکیدن از سینه‌ی زن او را محرم می‌کند. نه مکیدن از سر شیشه! این که من بگویم: من این را با دست خودم، با عنایت…

5- به حرام افتادن چون کسی که می‌خواهد ولخرجی کند خرجش سنگین است. خرج که سنگین است پیداست از هر راهی که شد باید پیدا کند. نباید ما کاری بکنیم که مسئول خانه، کسی که خرج خانه را می‌دهد، حالا پدر، پدربزرگ، شوهر، برادر، اینها را وادار کنیم که دست به کاری بزنند. ولخرجی آدم را هل می‌دهد به اینکه آدم از یک درآمدهایی هم کش برود.

6- مرض! برخی از مرض‌ها به خاطر اسراف است. پرخوری می‌کند و یک سری از مرض‌ها را می‌گیرد.

4- مصرف زدگی، کمک به اقتصاد بیگانه

7- جیب بیگانه! پر کردن کیسه‌ی بیگانگان! خیلی از ولخرجی‌ها، چشم و هم چشمی‌ها و مدها باعث می‌شود که بسیاری از اجناس خارجی، همان‌هایی که نمی‌خواهند سر به تن ما باشد، جیبشان پر شود. چون ما را با تبلیغات مصرف‌گرا بار می‌آورند و بعد دنبال مصرف جنس‌های خودشان را به ما می‌فروشند. ما می‌توانیم با یک زندگی ساده کمر آمریکا را بشکنیم. یک میلیارد و خرده‌ای مسلمان هستند، تصمیم بگیرند که شش ماه جنس آمریکا را نخرند. آمریکا شکسته می‌شود. امام فرمود: چند روز شیر نفت را ببندید. شیر نفت را بستند. دولت شاه شکسته شد. امام دو سه حرکت انجام داد که کمر شاه شکست و فرار کرد. یکی اینکه فرمود: سربازها از سربازخانه فرار کنند. یکی هم اینکه فرمود: شیر نفت را ببندید. الآن هم اگر ما آب به آسیاب دشمن نکنیم، خیلی کار دستمان است. منتهی خوب!

اینها نمونه‌های آفات و خطرات اسراف است. پس اگر قرآن می‌گوید: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّار» (غافر/43) یکبار دیگر بگویید. «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّار» (غافر/43) مسرفین اصحاب آتش هستند. چون خود اسراف آدم را به کفران به تن‌ پروری، به حرام خوردن، به امراض، به پر کردن کیسه‌ی بیگانه، یعنی اسراف یک گناه مادر است. گاهی وقت‌ها یک گناه عامل چند گناه می‌شود. بعضی گناه‌ها گناه مادر است. گناه مادر مهم است. یعنی گناه باعث می‌شود که بدنبالش گناه‌های دیگری انجام شود.

5- عزت در قناعت است، نه اسراف

عوامل اسراف چیست؟ چطور آدم اسراف می‌کند؟ عوامل اسراف را هم بگویم. دلیل اسراف، می‌دانید چرا ما اسراف می‌کنیم؟

1- ولخرجی را ارزش می‌دانیم. مثلاً رییس هیئت علامت درست کرده می‌گوید: 18 تا تیغ دارد. اوه… (همراه با سوت) فکر می‌کنیم امام حسین می‌آید و هر هیئتی علامتش تیغش بیشتر است… آقا هیئت ما یک سرش کجاست. یک سرش کجاست. مثل اینکه امام حسین روز قیامت یک طناب دست می‌گیرد و هر هیئتی درازتر است، ثوابش را بیشتر می‌کند. این خیال است. خیال می‌کنیم. خیال می‌کنیم که هرچه منار درازتر باشد، ثوابش بیشتر است. خیال می‌کنیم که هرچه لوستر قیمتی‌تر باشد، مردم بیشتر به مسجد می‌آیند. خیال می‌کنیم. دنیای خیال است. خیال می‌کنیم که اگر عقد ما در تالار نباشد ذلیل می‌شویم. عزت ما این است که عقد ما حتماً در فلان مکان باشد. در فلان محله باشد. با فلان غذا باشد. با فلان لباس باشد. زن‌های ما خیال می‌کنند که اگر یک عروسی یک لباس پوشیدند، عروسی دوم بپوشند، ذلیل می‌شوند. امکان ندارد. حالا امکان ندارد در عموم است. برای بعضی‌ها امکان دارد. به طور معمول زن اگر با یک لباس در عروسی رفت. در عروسی دوم می‌گوید: این لباس را دیدند. باید یک لباس دیگر بپوشم. برای هر عروسی یک لباس می‌دوزند. خیال می‌کنیم.

بنده نزد آیت الله العظمی گلپایگانی رفتم. خدا رحمتش کند. آخر طلبه‌ها وقتی می‌خواهند عمامه بگذارند، یک جشنی شبیه عقد می‌گیرند. گفتم: من می‌خواهم عمامه بگذارم. می‌خواهم یک جشنی بگیرم. شما اجازه می‌دهید که ما از سهم امام یک جشنی بگیریم؟ ایشان فرمود: حالا ما که عمامه سر گرفتیم، جشن نگرفتیم، ملا نشدیم؟ تو خیال می‌کنی که اگر با مراسم عمامه گذاشتی با سواد می‌شوی. اگر بی‌مراسم… اینقدر عقدهای بدون تشریفات زندگی‌های طولانی داشتند. و اینقدر مهریه‌های سنگین و جشن‌ها و تالارها، زندگی‌های پر از نکبت داشتند. ما خیال می‌کنیم.

عوامل اسراف: دید کج، چشم و هم چشمی، یکی از دلایلش چشم و هم چشمی است. ولخرجی را ارزش می‌دانیم.

2- چشم و هم چشمی: چطور او دارد و من ندارم؟ من چه چیزی‌ام از او کمتر است؟

3- مسئله‌ی دیگر نبود الگو است. چرا اینقدر ولخرجی می‌کنیم؟ یک الگوی ساده نداریم. یک صلواتی بفرستید. ‌(صلوات حضار)

4- غفلت از نتایج: غفلت از آثار بد اسراف، توجه نداریم که «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّار» (غافر/43) نمی‌دانیم که این لذت امروز… آخر گاهی وقت‌ها آدم پرخوری می‌کند، می‌گویند: می‌دانی که بعدش باید به بیمارستان بروی؟ ما اگر بدانیم که این اسراف عاقبتش چه می‌شود، عاقبتش چه می‌شود…

6- حساب و عقاب قیامت، در حلال و حرام

5- فراموش کردن حساب؛ امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: «فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا عِقَاب» (بحارالانوار/ج43/ص275) اگر حرام است، عقوبت دارد. اگر حلال است، حساب دارد. یعنی توجه داشته باشیم که باید حساب پس بدهیم. نهی از منکر نمی‌شود. افرادی ولخرجی می‌کنند. افرادی هم لبخند می‌زنند. اگر اینهایی که ولخرجی می‌کنند در مقابل اسراف برخورد کنند. آقا که چه؟ (3 بار حاج آقا تکرار کردند) یک خورده برخورد کنیم. پیغمبر(ص) آمد برود. دید یکی از اصحابش یک خانه ساخته است و روی خانه‌اش هم یک قبه گذاشته است. یک قبه‌ای درست کرده است. این خانه با همه‌ی خانه‌ها فرق می‌کند. وسط کوچه ایستاد و فرمود: چه کسی این خانه را ساخته است؟ برای چه ساخته‌ای؟ پیغمبر(ص) چنان او را تحقیر کرد که قبه را خراب کرد. ما اگر یک جایی… دو جا ولخرجی می‌شود. ولخرجی را برخورد کنیم. آقا خانه‌ی شما چرا اینچنین است؟ چرا ماشینت این چنین است؟ دو نفر به هر حال… به خصوص اگر از بیت المال است. نهی از منکر نمی‌شود. ساکت شدید. یک فیلمی که زندگی ساده را نشان بده، ترویج کنیم. در فیلم‌ها خیلی وقت‌ها ولخرجی‌ها از صدا و سیما است. یک الگویی باشد. عقد ساده! بیایید عقدهای ساده را ببینید. دختر یکی از وزرای قبل عروس می‌شد. یک چند نفری آمدند. پاسدار این آقای وزیر به وزیر گفت: امروز مهمان هم داشتید. ده، دوازده ماشین آمده بودند. وزیر گفت: آخر امروز عقد دخترم است. پاسدار گفت: شما دخترت را عقد می‌کردی؟ یک سری، صدایی، تالاری، اسفندی، گوسفندی، همین ده، دوازده فامیل آمدند. همین! گفت: بله! من دخترم را عقد کردم. همین!

یک الگوهایی باید برای ازدواج آسان باشد، تحصیل آسان، خرید آسان، مهمانی آسان، افطاری آسان، تبریک آسان، تسلیت آسان، ولی خوب البته حالا تلویزیون هم گاهی گفته، من هم خودم در تلویزیون خیلی گفتم. ولی کسی گوش نداد.

7- رعایت حال بستگان میّت در مراسم فاتحه

بسیاری از افرادی که می‌میرند تا یک هفته، دو هفته، چهلم مردم می‌روند در خانه‌اش می‌خورند. خدا رحمت کند، فاتحه! بابا بلند شو برو. نمی‌خواهد فاتحه بخوانی. هی می‌گویند: فاتحه! یک ناهار می‌خورند، دوباره فردا می‌آیند می‌گویند: فاتحه! بابا ولم کن. قرآن بخوانم. قرآن می‌گوید: به خانه‌ی پیغمبر(ص) مهمانی آمدند. ناهار خوردند و نشستند گپ زدند. هی حرف می‌زدند. پیغمبر هم دلش شور می‌زد. آیه نازل شد: « فَإِذا طَعِمْتُم‏» می‌دانید «اذا» یعنی چه؟ هنگامی ‌که «طَعِمْتُم‏» طعامتان را خوردید، «فَانْتَشِرُوا» بلند شوید منتشر شوید. «وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیث‏» (احزاب/53) ننشینید گپ بزنید. پیغمبر کار دارد. دلش شور می‌زند و رویش نمی‌شود بگوید: بلند شوید، بروید. می‌آید ناهار بخورد تا دم غروب می‌نشیند. قرآن می‌گوید: «إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی‏» الله اکبر! ببین چه کلمه‌ای گفته است. «إِنَّ ذلِکُمْ»، «ان» یعنی بدرستیکه «ذلکم» یعنی شما که بعد از ناهار می‌نشینید، «یُؤْذِی النَّبِی‏» یعنی پیغمبر را اذیت می‌کند. نشستن شما پیغمبر را اذیت می‌کند. مومن را اذیت کردن حرام است، گناه بزرگی است. بابا شما پدر من مرده است، بیا فاتحه بخوان و برو. چرا ناهار می‌ایستید؟ خیلی از افراد آبرودار یک کسی را که می‌میرد دو تا داغ می‌بیند. یکی داغ مرحوم یکی هم داغ باری که روی دوشش است. می‌گوید: حالا الآن ده‌ها و صدها هزارتومان بدهکار می‌شوم.

8- اسراف در ساخت مقبره برای مردگان

اسراف در مقبره‌هایی که می‌خریم. حضرت عباسی درست است؟ الآن 28 سال است که از انقلاب رفته است. 45 هزار مدرسه داریم که سالن نمازخانه ندارد. من در اجلاس نماز گفتم. آقای رییس جمهور هم بودند. گفتم: بابا! آخر از ساختن یک سالن عاجز هستید. آن وقت شما با یک مقبره‌ای که می‌خرید می‌دانید که چند تا سالن می‌توانید بسازید؟ یک سالن برای نماز بچه‌هایمان بسازید. ما به جای اینکه برای نسل نو سالن نمازخانه بسازیم. مقبره برای استخوان پوسیده‌های خودمان می‌خریم. پول خرج کردن عقل می‌خواهد. «وَ حَصِّنْ رِزْقِی مِنَ التَّلَف» (صحیفه سجادیه/ص98) در دعای مکارم الاخلاق امام سجاد می‌فرماید: خدایا! کمکم کن که مالم تلف نشود. یک جمله‌ی دیگر، «وَ أَصِبْ بِی» یعنی اصابت کن به من، برسان به من، «سَبِیلَ الْهِدَایَه» (صحیفه سجادیه/ص98) راه هدایت… به من یاد بده که چگونه پول خرج کنم. پول خرج کردن هم… شما می‌توانی بجای مقبره چهار سالن بسازی بعد هم بنویسی بانی این سالن، به یاد مرحوم فلان! بگذار نسل نو بروند به جایی و نماز بخوانند. بگذار مردم کوچه می‌خواهند مهمانی بدهند. سالن ندارند. می‌خواهند افطاری بدهند، سالن ندارند. یک وقت مثلاً یک سالن بسازیم و به امت هدیه کنیم. این سالن را دولت باید حل کند. مردم باید حل کنند. همه با هم! یعنی اسراف یک بسیج ملی می‌خواهد. بیاییم با هم یک سری از خرج‌ها را نکنیم. خیلی خوب می‌شود. عرض کردم که نمونه‌های زیادی دارد. در جلسه‌ی قبل مقداری را گفتیم.

اسراف در نان: الحمدلله چند سالی است که ایران گندم نمی‌خرد. آن سالی که ایران گندم می‌خرد، یکی از مسئولین اقتصادی به من گفت: مقداری که ما پول دلار می‌دهیم و گندم از آن طرف دنیا می‌خریم، همان مقداری است که نانوا‌ها بد می‌پزند و اسراف می‌شود. یعنی اگر اسراف نکنیم نیازی به خرید نداریم.

9- دوری از تجملات و اسراف در ساخت مسجد

مسجد و مصلی! من دست خط امام را دیدم که امام فرمود: مصلی تهران بزرگ باشد، محکم باشد، اما تجملات در آن نباشد. از تجملات کم کنیم همه‌جا مصلی داریم. من نمی‌گویم: مسجد نسازید. می‌گویم: این منار درازی را که برای مسجد ساختی، این پول منار را می‌دادی و یک جای دیگر یک مسجد دیگر می‌ساختی. از این منار نه کسی بالا می‌رود و نه اگر از بالا داد بزنی پایینی‌ها می‌فهمند. یک مقداری ولخرجی می‌شود. در هدایا، در ورزش، در… و در… و در…

علامت مسرف چیست؟ علامت مسرف این است که «أَکَلَ مَا یَشْتَهِی»، «وَ لَبِسَ مَا یَشْتَهِی»، «رَکِبَ مَا یَشْتَهِی» (بحارالانوار/ج74/ص144) این هم حدیث است. می‌گوید: هرچه دلش می‌خواهد، می‌خورد. هرچه دلش می‌خواهد می‌پوشد. هر مرکبی هم دلش بخواهد سوار می‌شود. این‌ها علامت مسرف است. اسراف از گناهان کبیره است. حرفم تمام شد. در این جلسه چه گفتیم؟ آثار اسراف را گفتیم. گفتیم: علاقه‌ها به کینه تبدیل می‌شود. کسی که ولخرجی می‌کند، کنار دستی‌اش ناراحت می‌شود. دیگر دوستش ندارد. درآینده ولخرجی فقر می‌آورد. نعمت‌های خدا را کفران کرده است. آدم ولخرج کم‌کم تن‌پرور می‌شود. به حرام می‌افتد. چون ولخرج است و خرجش سنگین است. برای پیدا کردن پول به حرام می‌افتد. یعنی سراغ درآمدهای حرام می‌رود. بسیاری از اسراف‌ها در خوردن، مرض به وجود می‌آورد. کیسه‌ی بیگانه پر می‌شود. دلیلش هم این است که فکر می‌کند اگر ولخرج شود ارزش است. روی چشم و هم چشمی است. الگو نداریم. از آثار بد اسراف…

ما باید بسیج بشویم برای اینکه یک مقدارجلوی ولخرجی را بگیریم. آن چیزی که اسلام را نامیده، سادگی است. مسجد پیغمبر با ده تا ستون، با پایه‌ی درخت خرما دنیا را تکان داد. از لوکسی و مدرنی چیزی در نمی‌آید. حاج احمدآقا می‌گفت: امام خمینی 200 کتاب داشت. هم مرجع شد. هم رهبر شد و هم دنیا را تکان داد. محسن قرائتی 7000 کتاب دارد، اما هیچ کاری نکرده است. ما فکر می‌کنیم که هرچه امکانات بیشتر، کامپیوتر بیشتر، ولخرجی بیشتر،… بسیاری از افراد با کتاب قرضی شاگرد اول می‌شوند. اما بسیاری از بچه‌های پولدار با بهترین کامپیوترها 16 ‌تا تجدیدی می‌آورد. امکانات حرف اول را نمی‌زند. اراده حرف اول را می‌زند که شما تصمیم بگیرید. بس است. ما سعی کنیم یک مقدار از ولخرجی‌ها کم کنیم.

خدایا هرچه ولخرجی کردیم. گناه کبیره کردیم. گفتم: ولخرجی و اسراف گناه کبیره است. امام خمینی(ره) می‌فرماید: دور ریختن نصف لیوان آب هم اسراف است. یعنی نصف لیوان آب را خوردی، بقیه‌اش را بریزی. خوب بریز در حوض! بگذار بقیه‌اش را بعد استفاده کن. پای گلدان بریز. دور ریختن نصف لیوان آب اسراف است. چقدر ما تا به حال اسراف کردیم؟ گذشته‌ی ما را ببخش و به ما توفیق بده که یک مقدار جلوی ولخرجی دولت و ملت، مسئولین و غیر مسئولین، زن و شوهر، همه با هم یک مقدار جلوی ولخرجی را بگیریم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment